165 نتیجه برای No
بهمن بشردوست، شهرام حبیب زاده، آناهیتا ذاکری، ندا قائمیان،
دوره 12، شماره 5 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات قلبی و عروقی در بیماران همودیالیزی یکی از شایع ترین علل مرگ و میر می باشد. هیپرتروفی بطن چپ از مهمترین عوارض قلبی در بیماران همودیالیزی است. بیومارکرهای قلبی و به خصوص تروپونین قلبی I در تشخیص آسیبهای قلبی بیماران همودیالیزی به عنوان عامل پیشگویی کننده بکار رفته و نتایج متناقض داشته اند. با توجه به اهمیت شناسایی این حوادث و به منظور کنترل به موقع آن، این مطالعه با هدف بررسی ارزش پروگنوستیک سطح سرمی تروپونین قلبی I و هیپرتروفی بطن چپ با میزان مرگ و میر در بیماران همودیالیزی مزمن انجام شد.
روش کار: این بررسی یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که به صورت آینده نگر از ابتدای سال 1385 تا ابتدای سال 1390 بر روی کلیه بیماران واحد همودیالیز که بیش از 3 ماه تحت همودیالیز بودند، انجام گرفت. در ابتدای ورود به مطالعه، سطح تروپونین قلبی I با روش الیزا و میزان هیپرتروفی بطن چپ و شاخص توده بطن چپ با اکوکاردیوگرافی اندازه گرفته شد و بیماران در طی سالهای بعد بدون دخالت تیم جمع آوری کننده داده ها مورد پیگیری قرار گرفتند. بیمارانی که به دلیل سپسیس یا کانسر فوت شدند از مطالعه بیرون گذاشته شد و بیماران زنده مانده به همراه بیمارانی که در اثر عوارض قلبی عروقی فوت شده بودند برای تحلیل نتایج بر اساس سطح تروپونین قلبی I و شاخص توده بطن چپ مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته ها: 76 بیمار در طی 5 سال پیگیری شدند و در این مدت تعداد 35 نفر (1/46 %) فوت شدند. میانگین سن بیماران 62/15 ± 42/57 سال بود. میانگین غلظت تروپونین قلبی I در بیماران زنده مانده 58/0 ± 78/0 و در بیماران فوت شده 68/0 ± 92/0 نانوگرم بر لیتر بود و بین تروپونین قلبی I و مورتالیته ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت (39/0= (p . میانگین توده بطن چپ در بیماران زنده مانده 7/77 ± 249 و در بیماران فوت شده 8/100 ± 9/274 گرم بر متر مربع بود و بین شاخص توده بطن چپ و مورتالیته ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت (23/0= p ). ارتباط معنیداری بین میزان شاخص توده بطن چپ و تروپونین قلبی I پیدا نشد (19/0= p ). ارتباط معنی دار مستقیمی بین میزان توده بطن چپ و سن بیماران مورد مطالعه وجود داشت (001/0= p ). سن مهمترین فاکتور مرتبط با مورتالیته بود.
نتیجه گیری: در این مطالعه بین سطوح سرمی تروپونین قلبی I و هیپرتروفی بطن چپ با میزان مرگ و میر رابطه معنیداری پیدا نشد. این امر ممکن است به دلیل وجود فاکتورهای اثرگذار متعدد نظیر سن، تغذیه، آلبومین سرم، فاکتورهای التهابی، نحوه کنترل فشار خون، بیماریهای زمینه ای و همچنین کیفیت متفاوت زندگی از جمله مراقبت های موجود در منزل باشد.
فرشید کفیل زاده، فرانک دهداری، نجمه نامدار،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات اخیر نشان داده که اکتینومایستهای آبزی میتوانند منبعی از فرآوردههای بیولوژیک جدید از جمله آنتیبیوتیکها و محصولات صنعتی به شمار آیند. هدف از این تحقیق، مطالعه اکتینومایستهای آبزی جداسازی شده از جنگلهای «حرا» در جنوب ایران و بررسی فعالیت ضد باکتریایی آنها علیه سویههای بیماریزای انسانی میباشد.
روش کار: در این مطالعه به طور تصادفی از 115 ایستگاه در سواحل جنگلهای «حرا» جنوب ایران نمونه برداری شد. پس از تهیه رقت و جداسازی کلنیهای اکتینومایست آبزی، در محیط نشاسته کازئین آگار خالص سازی شد. برای بررسی فعالیت ضدباکتریایی اکتینومایستهای آبزی جداسازی و خالص شده، از دو روش استاندارد چاهک گذاری و دیسک گذاری استفاده گردید.
یافتهها: اکتینومایست آبزی از 83 نمونه (%70) جداسازی شدند. از این میان 66 ایزوله (%80) دارای فعالیت ضدباکتریایی و 17 ایزوله (%20) قادر به مهار رشد باکتریهای بیماریزای انسانی نبودند. قطر هاله عدم رشد بین 11-4 میلی متر بود که بیشترین هاله مربوط به باسیلوس سرئوس بود (05/0 > p ).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد اکتینومایستهای آبزی متنوع و مفید جهت تولید ترکیبات آنتیبیوتیکی جدید، به راحتی از جنگلهای «حرا» در جنوب ایران جداسازی میشوند. با توجه به مساحت زیاد این جنگلها در جنوب ایران، مقرون به صرفه بودن و جداسازی آسان اکتینومایستهای آبزی از این مناطق، میتواند به عنوان یک قطب مهم و جدید برای تحقیق و صنعت محسوب شود.
بهزاد باباپور، فرهاد پورفرضی، مهدی صمدزاده، علیرضا محمدزاده، الهام عتیقی، بیتا شهباززادگان،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پرفشاری خون یکی از مهمترین و شایعترین مشکلات بهداشتی در اکثر جوامع میباشد که اغلب بدون علامت بوده و به آسانی قابل ردیابی و کنترل است. درمانهای دارویی متنوعی برای پرفشاری خون وجود دارند. دیورتیکها، مهارکننده های گیرندههای بتا، مهارکنندههای کانالهای کلسیم، مهار کنندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین، آنتاگونیستهای گیرنده آنژیوتانسین، مهارکنندههای گیرنده آلفا و گشادکنندههای شریانی از آن جملهاند. این مطالعه جهت بررسی مقایسهای تعدادی از این داروها جهت کمک به انتخاب بهترین استراتژی جهت درمان انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی به روش دو سوکور بود. 150 بیمار مبتلا به پرفشاری خون که تحت درمان دارویی نبوده، کنتراندیکاسیون برای مصرف هیدروکلروتیازید، انالاپریل و آتنولول نداشتند، به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفته و تحت درمان با سه داروی فوق قرار گرفتند. گروه اول آتنولول 50 میلی گرم روزانه یک عدد، گروه دوم هیدروکلروتیازید 50 میلی گرم روزانه یک عدد و گروه سوم انالاپریل 5 میلی گرم هر 12 ساعت یک عدد دریافت کردند. پس از 3 هفته فشار خون آنها مجدداً اندازهگیری شد و نتایج مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: آتنولول 7/6±7/26 میلی متر جیوه(%1/16) فشارخون سیستولیک و 2/1±3/10 میلی متر جیوه (%4/10) فشارخون دیاستولیک و 4/6±1/16 میلی متر جیوه(%1/13) میانگین فشارخون شریانی را کاهش داد. انالاپریل باعث 8/8±6/30 میلی متر جیوه(%4/17) کاهش در فشارخون سیستولیک، 4/4±5/11 میلی متر جیوه(4/11%) کاهش در فشار خون دیاستولیک و 0/7±9/17 میلی متر جیوه (%2/14) کاهش در میانگین فشارخون شریانی شد. هیدروکلروتیازید نیز 8/5±1/25 میلی متر جیوه(%6/14) فشارخون سیستولیک، 3/2±2/9 میلی متر جیوه(%3/9) فشارخون دیاستولیک و 4/6±5/14 میلی متر جیوه (%8/11)میانگین فشارخون شریانی را کاهش داد.
نتیجهگیری: با وجود توصیه روزافزون بر استفاده از هیدروکلروتیازید در درمان فشار خون به نظر میرسد استفاده تنها از این گروه دارویی تأثیر کمتری در مقایسه با گروههای دیگر دارد و شاید اضافه کردن این رده دارویی به داروهای دیگر و درمان ترکیبی مناسبتر از درمان تک دارویی با این گروه باشد.
نجم الدین ساکی، اکبر درگلاله، زهرا کاشانی خطیب، شعبان علیزاده، فاخر رحیم، حمید گله داری، بیژن کیخایی، محمد پدرام، علی دهقانی فرد،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: به ندرت ممکن است توارث همزمان بتاتالاسمی با آلفاتالاسمی و هموگلوبینوپاتی مشاهده شود که در برخی موارد این حالت می تواند باعث ایجاد هتروزیگوت های دوگانه یا هموزیگوت هایی با علائم بالینی شدید در فرزندان گردد. هدف مطالعه حاضر تعیین شیوع توارث همزمان آلفاتالاسمی با بتاتالاسمی یا بتاهموگلوبینوپاتی می باشد.
روش کار: مطالعه توصیفی حاضر بر روی جمعیت بزرگی از افراد که حدود 6000 نفر می باشند در شهرستان اهواز صورت گرفته است. شمارش کامل سلول های خونی، اندازه گیری HbA2 و الکتروفورز هموگلوبین برای شناسایی ناقلین تالاسمی و هموگلوبینوپاتی مورد استفاده قرار گرفته و همچنینHbA2 بالا (بالاتر از 5/3) به عنوان معیار تشخیصی استاندارد برای بتاتالاسمی و MCV و MCH پایین همراه با HbA2 نرمال یا کاهش یافته به عنوان معیار تشخیصی آلفاتالاسمی در نظر گرفته شد. در ادامه بیماران مشکوک به آلفا و یا بتا تالاسمی جهت تعیین نقص ملکولی عامل بیماری مورد بررسی ملکولی قرار گرفتند. همچنین افراد دارای الگوی الکتروفورزی هموگلوبین غیر طبیعی کاندید بررسی مولکولی برای بتاهموگلوبینوپاتی بودند.
یافته ها: نتایج مطالعه حاکی از این است که از بین 6000 نفر جمعیت مورد بررسی، 141 بیمار به طور همزمان به آلفا تالاسمی یا بتاتالاسمی و یا آلفاتالاسمی با بتاهموگلوبینوپاتی مبتلا بودند. این تعداد شامل 13 (1/11%) جنین، 55 (2/38%) مرد و 73 (7/50%) نفر زن بود. از بین 141 بیمار مبتلا به آلفاتالاسمی، 92 نفر (24/65%) ناقل بتا تالاسمی، 3 نفر بتاتالاسمی ماژور (12/2%)، 43 (49/30%) مورد بتاهموگلوبینوپاتی داشتند و 3 (12/2%) نفر مبتلا به هتروزیگوت دوگانه بتاتالاسمی و واریانت هموگلوبینوپاتی بودند. نتایج حاکی از وجود 22 جهش شایع ژن بتاگلوبین بودکه در این میان ((HbS Cd6(A-T)شایع ترین جهش شناخته شده بود. در مورد آلفاتالاسمی 3.7 α شایع ترین اختلال ژنی بود و سپس POLYA-1در بین مردان و CD19 در میان زنان اختلالات شایع بعدی بودند.
نتیجه گیری: از آنجا که نتایج مطالعه حاضر، حاکی از این حقیقت است که 49/30% افراد مورد مطالعه دارای توارث همزمان آلفاتالاسمی و بتاهموگلوبینوپاتی که می تواند علائم بالینی مهمی را در پی داشته باشد بودند و همچنین تعداد قابل ملاحظه ای از بیماران ناقل بتاتالاسمی بوده که می تواند در صورت توارث همزمان با هموگلوبینوپاتی ها (به خصوص هموگلوبینوپاتی هایS و E) علایم بالینی شدیدی را در پی داشته باشد، آزمایشهای غربالگری و بررسی های ملکولی در هنگام مشاوره ژنتیکی برای افراد مشکوک به این اختلالات باید مدنظر قرار گیرد. علاوه بر این، شناسایی افراد ناقل آلفا و بتاتالاسمی جهت ممانعت از صرف وقت و هزینه گزاف جهت شناسایی اتیولوژی آنمی ها و استفاده نا بجا از مکمل های آهن ضروری به نظر می رسد.
فاطمه رحیمی کیان، فروغ طالبی، شهناز گلیان تهرانی، عباس مهران،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در قرن 21، زایمان امری پیچیده و همراه با مداخله است. این مداخلات باعث صدمه به مادر وجنین شده و پیامد زایمان را بهبود نمی بخشند هدف این مطالعه، مقایسه تأثیر زایمان فیزیولوژیک و زایمان طبیعی رایج بر برخی از پیامدهای مادری و نوزادی میباشد.
روش کار : در این مطالعه نیمه تجربی، 160 خانم باردار واجد شرایط، با تشخیص پزشک کشیک، در یکی از دو گروه زایمان فیزیولوژیک (گروه آزمون80 نفر) و گروه زایمان طبیعی رایج (گروه کنترل80 نفر) قرار گرفتند. نمونهها از دیلاتاسیون 4-3 سانتی متر سرویکس وارد مطالعه شدند. در دو گروه برخی از پیامدهای مادری و نوزادی مانند تعداد زایمان طبیعی و سزارین، میزان آپگار دقیقه اول و پنجم و انتقال به بخش مراقبت های ویژه نوزادان مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرم افزار 16 SPSS و آزمونهای تی، کای دو و من ویتنی یو، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین دو گروه مورد مطالعه از نظر نوع زایمان (005/0= p ) اختلاف معناداری وجود داشت، به گونه ای که در گروه آزمون تعداد سزارین کمتر بود. همچنین آپگار دقیقه اول کمتر از 8 (011/0= p ) و میزان انتقال به بخش مراقبت های ویژه نوزادان (029/0= p ) در گروه کنترل به طور معناداری بیشتر از گروه آزمون بود، اما بین دو گروه از نظر نمره آپگار دقیقه پنجم تفاوت آماری معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری : مطالعه حاضر بیان داشت که زایمان فیزیولوژیک، یک روش ایمن میباشد. همچنین نشان داده شد که زایمان فیزیولوژیک میزان سزارین و انتقال نوزاد به بخش مراقبتهای ویژه را کاهش داده و همچنین باعث بهبود نمره آپگار دقیقه اول نوزاد میگردد.
رضا کرباسی افشار، آیت شهماری، ایمان لطفیان، امین صبوری،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: حوادث قلبی ناشی از بیماری عروق کرونر ( CAD Coronary Artery Disease ) شایعترین علت مرگ و میر در دنیا می باشد. ایسکمی میوکارد و نارسایی قلبی ثانویه آن از مشکلات و عوارض شایع ضایعات عروق کرونر است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر آنتی ایسکمیک فیبراتها در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر می باشد.
روش کار: یک مطالعه کارآزمایی-بالینی برروی بیماران مبتلا به اختلال پروفایل چربی و CAD مراجعه کننده به بیمارستان بقیه الله تهران طی سالهای 89-1387 انجام شد. 124 بیمار به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند که گروه اول (64 نفر) سیمواستاتین ( mg/day 60-20) + فنوفیبرات ( mg/day 200) همراه رژیم غذایی و فعالیت ورزشی دریافت و گروه دوم (60 نفر) سیمواستاتین ( mg/day 60-20) همراه رژیم فوق به مدت یک سال دریافت کردند و بیماران مجددا ارزیابی شدند.
یافته ها: میانگین سنی بیماران 5/6 ± 3/54 سال و 2/53% از بیماران مذکر بودند. اندکس metabolic equivalent در گروه اول از 5/0 ± 32/4 به 5/0 ± 68/5 و در گروه دوم از 9/0 ± 43/4 به 1/1 ± 41/4 تغییر یافت (بترتیب P<0.001 و P=0.121 ) و زمان ورزش از 81/1 ± 21/5 به 8/1 ± 01/6 دقیقه در گروه اول ( P<0.001 ) و در گروه دوم 26/1 ± 43/5 به 2/1 ± 23/5 تغییر یافت ( P=0.089 ). در هیچیک از بیماران عوارض جدی دارو مشاهده نشد.
نتیجه گیری: درمان کاهنده چربی با سیمواستاتین و فنوفیبرات کارکرد ایسکمی میوکارد را کاهش می دهد لذا توصیه میگردد در درمان اختلالات پروفایل چربی خون در بیماران با ریسک بالای حوادث قلبی عروقی مانند بیماریهای عروق کرونر علاوه بر استاتین از فیبراتها نیز به عنوان درمان مکمل استفاده شود.
زهرا کریمیان، زهره سادات، معصومه عابدزاده، ناهید سرافراز، محبوبه کفایی عطریان، نصرت بهرامی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای دیسمنوره و تاثیر بر فعالیت های روزانه فرد و عوارض کمتر داروهای گیاهی نسبت به داروهای شیمیایی، این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر کپسول مفنامیک اسید و کپسول بابونه بر دیسمنوره اولیه انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه که یک کارآزمایی بالینی تصادفی سه سو کور بود بر روی 90 نفر از دانشجویان دختر مبتلا به دیسمنوره اولیه (درد قاعدگی) ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1390 انجام شد. افراد بصورت تصادفی در دو گروه مفنامیک اسید و بابونه قرار گرفتند. 45 نفر بابونه 250 میلی گرم هر 8 ساعت و 45 نفر مفنامیک اسید 250 میلی گرم هر 8 ساعت از 48 ساعت قبل از قاعدگی تا 24 ساعت بعد از آن دریافت کردند. افراد در طی 2 سیکل دارو را دریافت کردند و شدت درد آنها با کمک خط کش درد مک گیل تعیین شد. در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون های آماری کای دو، آزمون t ، فیشر و آزمون t زوجی انجام گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که شدت دیسمنوره اولیه در هر گروه درمانی نسبت به قبل از درمان کاهش معنی دار آماری را نشان می دهد (005/0 > p ) و در مقایسه بین مفنامیک اسید و بابونه میزان تفاوت کاهش شدت درد از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد(05/0 P> ) یعنی هر دو دارو به یک مقدار درد را کاهش داده اند.
نتیجه گیری: مصرف کپسول بابونه میتواند شدت دیسمنوره اولیه را به طور موثری کاهش دهد. لذا با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، استفاده از بابونه در درمان دیسمنوره اولیه زنان توصیه می شود.
عباس یزدانبد، افشین هوشیار، رسول نعمتی، نصراله ملکی، غلامرضا حمید خلق،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
گاستروانتریت ائوزینوفیلیک یک بیماری بسیار نادر است که با انفیلتراسیون موضعی یا منتشر دستگاه گوارش مشخص می شود. تابلوی بالینی آن بستگی به محل و لایه های درگیر دستگاه گوارش دارد. ما موردی از گاستروانتریت ائوزینوفیلیک را در یک بیمار سیروتیک گزارش می کنیم که ابتدا بصورت انسداد تومورال قسمت سوم دئودنوم تظاهر نموده و بعد از رفع انسداد با جراحی بعد ازگذشت دو سال بشکل اسیت ائوزینوفیلیک تظاهر نمود. بیمار با کورتیکواستروئید درمان شد و آسیت بطور کامل فروکش کرد.
محمد میرزا آقازاده، اصغر پیرزاده، امیر محمد حریری،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ترومبوآمبولی وریدی یکی از سه علت قلبی- عروقی مرگ و میر و آمبولی ریه شایع ترین علت قابل پیشگیری مرگ در میان افراد بستری در بیمارستان می باشد. با توجه به شیوع بالا، اهمیت مطالعات اتیولو ژیک بیماری ها و وجودگزارش های مختلفی مبنی بر نقش گروه های خونی ABO در بروز بیماری ها واز جمله ترومبوآمبولی وریدی، این پژوهش به منظور بررسی گروه های خونی ABO در بیماران بستری مبتلا به ترومبوآمبولی وریدی انجام گرفت.
روش کار: دراین مطالعه توصیفی - مقطعی، 200 بیمار که با تشخیص قطعی ترومبوز وریدی عمقی و آمبولی ریه در طی سال 1390 در بیمارستان های امام خمینی، فاطمی و علوی شهر اردبیل بستری بودند، مورد مطالعه قرارگرفتند . تشخیص قطعی بیماری بر اساس سونوگرافی کالرداپلر و سی تی آنژیوگرافی ریه انجام گرفت. گروه خونی بیماران و عوامل خطر بیماری ثبت گردید. اطلاعات بدست امده، همراه با گزارش های اپیدمیولوژیک موجود در رابطه با گروه های خونی جامعه اردبیل و ایران با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تست t وکای دو مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: از بین 200 بیمار مبتلا به ترومبوآمبولی وریدی ، 140 نفر (70%) مبتلا به DVT و 60 نفر (30%) مبتلا به PE بودند. 92 نفر از بیماران (46%) مرد و 108 نفر (54%) زن بودند. میانگین سنی بیماران 19 ± 52 سال بود. شایعترین گروه خونی، از نوع گروه خونی A به میزان 5/47% بود و از نظر آماری ارتباطی میان نوع بیماری ( DVT یا PE ) و گروه خونی وجود نداشت (55/0 = p ).
فراوانی گروه های خونی (A OR:2/914) و (B OR: 1/608) در بیماران مبتلا به VTE نسبت به جامعه اردبیل و ایران بیشتر بوده ولی در گروه خونی (O OR: 0/632)، درصد کمتری نسبت به افراد هم گروه خود در جامعه را تشکیل می دادند، که این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار بود ( 05/0 > p ) . فراوانی گروه خونی AB در هر 3 گروه (مطالعه انجام شده، اردبیل و ایران) مشابه بود.
نتیجه گیری: ارتباط گروه های خونی ABO با ترومبوآمبولی وریدی که در مطالعات متعددی بررسی شده ، برای اولین بار در ایران و در بیمارستان های اردبیل مورد بررسی قرار گرفته است و به نظر می رسد که بین گروه خونی A و B با بروز VTE ارتباط وجود داشته باشد. مطالعات تحقیقی بیشتری برای بررسی این رابطه لازم است.
ابوالفضل مظفری، سیامک محبی، محسن رضایی، زهرا افراخته،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال تنفسی حین خواب یک بیماری قابل پیشگیری و نسبتا شایع که در صورت عدم درمان، منجر به خواب آلودگی، اختلالات شناختی و افسردگی، بیماریهای قلبی و عروقی و فشار خون می شود. شیوع آن در بالغین دو تا چهار درصد است. موثرترین راه درمان این اختلال، استفاده از دستگاه سی پاپ می باشد و غالبا بعنوان اولین انتخاب درمانی بکار می رود. برای درمان بیماران با دستگاه سی پاپ، لازم است فشار آن حین انجام پلی سومنوگرافی تنظیم گردد . هدف از این مطالعه بررسی متغیرها و پارامترهای تاثیر گذار در تعیین فشار سی پاپ می باشد.
روش کار : از میان بیماران مراجعه کننده به کلینیک خواب، افرادی که نیاز به دستگاه سی پاپ داشتند انتخاب گردیدند. تیتراسیون بر اساس پروتکل آکادمی خواب آمریکا صورت گرفت. مقایسه میان پارامترهای پلی سومنوگرافی با فشار سی پاپ صورت گرفت. داده ها توسط شاخصهای آمار مرکزی و نیز توزیع فروانی و همچنین توسط آزمون های T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و نیز کای اسکوئر در سطح معنی داری 05/0> P با استفاده از نرم افزار نسخه 18 SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها : از 125 بیمار مراجعه کننده با تشخیص اختلال تنفسی حین خواب، 112 نفر وارد مطالعه شدند. سن متوسط12 ± 07/55 سال و از این تعداد 20/59% مرد بودند. اندکس آپنه هیپوپنه 62/43 و فشار متوسط سی پاپ 50/12 سانتی متر آب بود. ارتباط معناداری مابین فشار سی پاپ با اندکس آپنه هیپوپنه (028/0= p )، اندکس بیداری (011/0= p )، شاخص توده بدنی (041/0= p ) و اندکس افت اشباع اکسیژن شریانی (022/0= p ) مشاهده شد ولی با سن ارتباط معناداری یافت نشد.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه، روشی برای پیش بینی بهترین فشار سی پاپ در بیماران اختلال تنفسی حین خواب بدست آمد.
فرشته شریفی فردوئی، شیوا ایرانی، مژگان زندی، مسعود سلیمانی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: علم مهندسی بافت در کنار علم پزشکی به احیا و ترمیم بافت ها و اندام های آسیب دیده می پردازد. داربست به عنوان بخش اصلی برای مهندسی بافت تعریف می گردد که از روش نوین اصلاح سطحی با استفاده از پلاسما برای تعدیل ویژگی های سطحی آن بهره برده می شود. هدف از این مطالعه بررسی رفتار سلول فیبروبلاستی بر روی داربست های پلی کاپرولاکتون تهیه شده با روش الکتروریسندگی بوده که تحت اصلاح سطحی با پلاسمای اکسیژن قرار گرفته است.
روش کار: نانوفیبرهای پلی کاپرولاکتون توسط روش الکتروریسندگی در دو بازه زمانی مختلف ریسندگی جمع آوری شده و سطح نانوالیاف با استفاده از پلاسمای اکسیژن اصلاح گردید. مورفولوژی داربست و اتصال سلولی توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی تعیین شد. سپس بمنظور تائید زیست سازگاری داربست با استفاده از میکروسکوپ معکوس مورد بررسی قرار گرفت. درصد زنده ماندن سلول بر روی داربست با استفاده از روش ارزیابی فعالیت حیاتی سلول ( MTT ) مطالعه شد.
یافته ها: تصاویر حاصل از میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان می دهد با افزایش زمان ریسندگی تراکم الیاف بطور معنی داری افزایش یافته است. نتایج کشت سلول نیز بیانگر آنست که نانوالیاف اصلاح سطح شده با پلاسما توانایی حمایت از رشد و تکثیر سلولی بواسطه ی ایجاد نانوتوپوگرافی سه بعدی را دارند.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که با افزایش زمان ریسندگی و استفاده از پلاسمای اکسیژن بر روی سطح، بستری با بالاترین تشابه به ماتریکس خارج سلولی فراهم می شود.
محمد میرزا آقازاده، نسرین فولادی، بیژن زمانی، فریبا مهدی نیا، راحله محمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نارسایی قلبی از علل عمده بستری های بیمارستانی می باشد. مطالعات زیادی ارتباط نزدیک بین اختلال تنفسی مربوط به خواب و نارسایی قلبی را نشان داده اند. مطالعات نشان داده که ارتباط بین هاپیوکسی شبانه و اختلال عملکرد بطن چپ می تواند باعث سیکل معیوب شده و موربیدیته و مورتالیته را در بیماران با نارسایی احتقانی قلب ( CHF ) هر چه بیشتر افزایش دهد. توجه به این ارتباط و درمان اختلالات تنفسی خواب SRBD) ) اثرات مؤثری بر بهبودی روند درمانی CHF خواهد داشت. لذا این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین هیپوکسی شبانه با میزان کسر جهشی در بیماران با نارسایی احتقانی قلب در بیمارستان امام خمینی اردبیل انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که 108 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه دو قسمتی (قسمت اول اطلاعات دموگرافیک و قسمت دوم اطلاعات مربوط به اختلالات خواب) و معاینه بالینی (پالس اکسی متری و اکو کاردیو گرافی) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری اس پی اس اس و آزمونهای توصیفی و تحلیلی شامل آزمون q square ، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس استفاده گردید.
یافته ها: 56 نفر (9/51%) از بیماران مورد مطالعه زن و 52 نفر (1/48%) مرد با میانگین سنی 11 ± 42/65 سال بودند. در کل طول مدت خواب 95 نفر (88%) بیماران دچار هیپوکسی شبانه بودند بین افت اشباع اکسیژن خون شریانی شبانه با کسر جهشی رابطه آماری معنی داری به دست آمد.
نتیجه گیری: در نهایت این مطالعه نشان داد که اکثریت بیماران با نارسایی بطن چپ دچار هیپوکسی شبانه می شوند، لذا توصیه می شود در درمان بالینی CHF علاوه بر درمان علائم بالینی، به اختلالات تنفسی مربوط به خواب شبانه نیز توجه شود.
امیر عباس قاسمی، بهنام دانش پژوه،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اکینوکوکوزیس که اغلب به آن بیماری هیداتید یا هیداتیدوز گفته می شود یک بیماری انگلی است که توسط مرحله لاروی اکینوکوکوس گرانولوزوس ایجاد می شود. در چرخه زندگی این انگل سگ سانان به عنوان میزبان نهایی و گیاه خواران به عنوان میزبان واسط محسوب میگردند. انسان در این چرخه بصورت اتفاقی با خوردن تخم انگل آلوده می شود و نقش میزبان واسط را بازی میکند. بیماری هیداتید تمام اعضای بدن را ممکن است گرفتار نماید ولی شایع ترین مکان های درگیر کبد و ریه بوده و با درجات کمتر کلیه، مغز، قلب و استخوان ممکن است درگیر شوند. کیست هیداتید مغز 2% از کل موارد آلودگی لاروی انگل اکینوکوکوس گرانولوزوس را شامل می شود. در این مقاله ما به گزارش دو مورد از کیست هیداتید مغزی خواهیم پرداخت که تشخیص در آنها بر اساس تصویر برداری ام آر آی انجام شده و بعد از عمل جراحی توسط گزارش آسیب شناسی تایید گردیده است.
گزارش مورد اول: بیمار آقای 30 ساله که بعد از تشنج ازنوع تونیک کلونیک دربخش بستری ودرتصویر برداری MRI با تشخیص ضایعه کیستیک در لوب فرونتال راست تحت عمل جراحی گرفت ،بیمار بعد از عمل جراحی رو به بهبود گذاشت و موردی از تشنج و عود در دوره پیگیری 18 ماهه مشاهده نشد
گزارش مورد دوم: بیمار خانم 28 ساله که به واسطه سردرد واختلال رفتاری مراجعه و در بررسی MRI متوجه ضایعه کیستیک درلوب فرونتال چپ شده وتحت عمل جراحی قرار گرفت. بیمار دوره بعد از عمل جراحی را بدون عارضه طی کرد و سردرد و اختلال رفتاری در بیمار کاملاً بهبود یافت و در دوره پیگیری 18 ماهه شواهدی از عود نشان نداد.
نتیجه گیری: کیست هیداتید به عنوان تشخیص افتراقی ضایعات کیستیک در مناطق اندمیک باید در نظر گرفته شود. اگر چه کیست هیداتید مغز یک ضایعه خوش خیم است ولی درآوردن آن از بصورت سالم و کامل برای جلوگیری از عوارض احتمالی بعدی بسیار ضروری است.
تورج رحمانی، فرید بحرپیما، منوچهر ایرانپرور علمداری، محمد تقی خانی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع 2 منجر به اختلالات عروقی و کاهش نیتریک اکساید ( Nitric Oxide (NO) ) می شود. در این مطالعه سعی شده است تا تاثیر میدان الکترو مگنتیک ( Electro Magnetic field (EMF) ) را بر میزان NO به عنوان فاکتور موثر در یکی از مکانیسمهای افزاینده جریان خون و ( Ankle Brachial Index = ABI ) به عنوان شاخص میزان جریان خون در اندام تحتانی در بیماران دیابتی نوع (2) مورد بررسی قرار گیرد.
روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شاهد دار بود که در سال 1392 در بیمارستان امام و مرکز فیزیوتراپی مهر در شهر اردبیل انجام شد. تعداد 30 بیمار دیابتی بعد از مطالعه اولیه که به صورت پایلوت انجام گرفت با توجه به معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی به دوگروه الکترومگنتیک درمانی و کنترل تقسیم شدند. میزان ABI و NO خون دو گروه قبل از شرکت در مطالعه اندازه گیری شد. در گروه الکترومگنتیک از جریان مگنت با فرکانس 10 هرتز و 8mT به صورت اسکن اندام تحتانی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 40 دقیقه استفاده شد. در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. در پایان هشت هفته میزان ABI و NO اندازه گیری شد از آزمون T زوجی و T مستقل در نرم افزار SPSS 19 برای آزمون داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد در گروه الکترومگنت تفاوت آماری معناداری در ABI قبل (02/0 ± 009/1) و بعد از مداخله (02/0 ± 052/1) وجود دارد (013 / 0= P )، ولی تفاوت آماری معناداری در ABI و NO در گروه کنترل و NO گروه الکترومگنت قبل و بعد از مطالعه یافت نشد (05 / 0< p )، همچنین نتایج افزایش معناداری در میزان اختلاف ABI قبل و بعد از مگنت درمانی (01/0 ± 050/0) نسبت به گروه کنترل (003/0 ± 004 /0) نشان داد (001/0= P ).
نتیجه گیری: افزایش میزان ABI بیماران دیابتی به دنبال هشت هفته مگنت درمانی می تواند نشان دهنده افزایش جریان خون در اندام تحتانی باشد.
رحیم داوری، فتح اله بهنود،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: انحراف سپتوم یا تیغه بینی یکی از علل شایع انسداد یکطرفه یا دوطرفه مجرای هوایی بینی است که ممکن است به دنبال تروما به بینی و قسمت میانی صورت ایجاد شود. بیمارانی که از انسداد بینی شکایت داشته و این شکایت آنها با یافته های معاینه فیزیکی داخل بینی تطابق دارد ، اغلب کارشان به سپتوپلاستی و جراحی شاخک می انجامد. انحراف شدید سپتوم بینی منجر به انسداد کامل بینی می شود و عبور هوا از مجرای بینی را مختل می کند ولی نقش انحراف تیغه بینی و درمان جراحی آن بر روی عملکرد شیپور استاش و فشار گوش میانی هنوز مورد سوال است و در حالی که عده ای از جراحان اعتقاد ندارند که انجام عمل سپتوپلاستی در کل تاثیرقابل توجهی بر روی فشار گوش میانی داشته باشد و بنابر این انجام آن را قبل از اعمال جراحی گوش ضروری نمی دانند عده ای دیگر معتقدند انجام عمل سپتوپلاستی بر روی فشار گوش میانی تاثیرقابل توجهی دارد و بنا براین انجام این عمل را قبل از اعمال جراحی گوش مثل تمپانوپلاستی ضروری می دانند.
روش کار : مطالعه حاضر به صورت توصیفی تحلیلی آینده نگر بر روی 70 بیمار بین 18 تا 65 سال که در طی سال 1391 با شکایت گرفتگی بینی مراجعه کرده و با تشخیص انحراف سپتوم بینی تحت عمل جراحی سپتوپلاستی قرار گرفتند انجام شده است. فشار گوش میانی و عملکرد شیپوراستاش در سمت انحراف سپتوم و در سمت مخالف انحراف قبل از عمل جراحی سپتوپلاستی و بعد از عمل جراحی سپتوپلاستی (3 تا 6 ماه بعد) توسط تیمپانومتری و تست عملکرد لوله استاش ( تست Toynbee ) یا ETFT اندازه گیری شد.
یافته ها: بر اساس این تحقیق مشخص شد که در مقایسه میان میانگین فشار هوای گوش میانی در سمت انحراف تیغه بینی و در سمت مخالف انحراف، قبل و بعد از عمل جراحی سپتوپلاستی تفاوت معنی داری دیده نشد (05/0< P ). همچنین در مقایسه میان عملکرد لوله استاش در سمت انحراف تیغه بینی و در سمت مخالف انحراف ، قبل و بعد از عمل جراحی سپتوپلاستی تفاوت معنی داری دیده نشد (05/0< P ).
نتیجه گیری : انجام عمل جراحی سپتوپلاستی در بیماران دچار گرفتگی بینی به علت انحراف تیغه بینی که فاقد پاتولوژی گوش میانی بودند پس از 6-3 ماه تاثیر قابل توجهی بر عملکرد لوله استاش و فشار گوش میانی نداشت و می توان نتیجه گیری کرد تاکید بر انجام عمل جراحی تصحیح انحراف تیغه بینی قبل از انجام اعمال جراحی گوش بخصوص تیمپانوپلاستی ضرورتی ندارد.
نسرین فولادی، فرهاد پورفرضی، جلال تقی زاده، حسین علی محمدی، راحله محمدی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد عامل تهدید جدی ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد. برای کاهش رفتارهای پرخطر ناشی از اعتیاد تزریقی، باید شناخت دقیقی از رفتارها و ویژگی های معتادین داشت. این پژوهش با هدف ارزیابی این ویژگی ها صورت گرفت.
روش کار: مطالعه مقطعی مقایسه ای بر روی دو گروه 360 نفری شامل 180 معتاد با و 180 معتاد بدون تزریق مشترک با استفاده از پرسشنامه راهنمای مصاحبه انجام گرفت. نتایج با نرم افزار SPSS نسخه 16 و روشهای آماری توصیفی (انحراف معیار و میانگین) و تحلیلی شامل تی تست، آنالیز واریانس و همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که جنس، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، سن شروع اعتیاد، سن شروع تزریق، تواتر تزریق مواد مخدر، دفعات تزریق در روز، محل دریافت سرنگ برای تزریق، نوع شرکای جنسی در چند ماه اخیر، بین معتادین تزریقی با تزریق مشترک و معتادین تزریقی بدون تزریق مشترک، تفاوت معناداری نداشت. ولی معتادین با تزریق مشترک، سطح تحصیلات پایین تر داشتند ( 037/0 =P)، تعداد سرنگ نو دریافتی شان در ماه کمتر بود ( 001/0 =P)، احتمال ابتلا به ایدز را در خود بیشتر دانسته اند (001/0 =P)، مذاکره با شریک جنسی در مورد استفاده از کاندوم و نیز استفاده از کاندوم در آخرین رابطه جنسی خود را کمتر ذکر کرده اند (001/0 =P)، میانگین تعداد شرکای جنسی خود در 3 ماه اخیر را بیشتر ذکر کرده اند (003/0 =P). همچنین بین درک از خطر و نیز استفاده از کاندوم درمعتادین تزریقی با تزریق مشترک ارتباط معناداری وجود داشت ( 001/0 =P ).
نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معنادار بین درک از خطر و استفاده از کاندوم در معتادین تزریقی با تزریق مشترک، باید جهت افزایش استفاده از کاندوم در میان معتادین تزریقی، اطلاع رسانی مناسبی به معتادان شود.
یوسف محمدی کبار، الهام نژاد سیفی، حسن قبادی مراللو، فیروز امانی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پروکلسیتونین، پیش هورمون کلسیتونین است که از 116 اسید آمینه تشکیل شده و در سلولهای نورو آندوکرین تیرویید ساخته میشوداما در شرایطی مثل شوک سپتیک، کانسر های متاستاتیک و عفونتهای باکتریال و قارچی از سلولهای نورو آندوکرین ریه، سلولهای کبدی و لکوسیتها ترشح میشود. این پروتئین به عنوان یک پروتئین واکنش دهنده فاز حاد در پروسه های التهابی نقش دارد. از این رو در این مطالعه به بررسی پروکلسیتونین سرم و مایع پلور در انواع شایع افیوژن پلور پرداخته شده است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مقطعی Case-series بوده که بر روی 60 بیمار با پلورال افیوژن انجام شد. در این مطالعه موارد افیوژن ناشی از سل، بدخیمی، افیوژن متعاقب پنومونی و نیز ترانسودا وارد مطالعه شدند و سایر علل افیوژن پلور از مطالعه خارج گردید. پس از جمع آوری نمونه ها، سطح پرو کلسیتونین در مایع پلور و سرم بیماران اندازه گیری و سپس به مقایسه آماری آنها با توجه به اتیولوژی اولیه افیوژن پرداخته شد.
یافته ها: در مطالعه حاضر 60 بیمار (10 بیمار مبتلا به TB، 10 بیمار مبتلا به بدخیمی، 10 بیمار مبتلا به افیوژن پاراپنومونیک و 30 بیمار افیوژن پلورال ترانسوداتیو) شرکت نمودند که 7/61% مرد و 3/38% زن (204/0 =P ) و میانگین سنی آنها 38/19± 68/62 سال بود. نتایج نشان داد میانگین پروکلسی تونین در مایع پلور بیماران با افیوژن اگزوداتیو ng/ml 0/74 (در بدخیمی ng/ml 0/63، درتوبرکلوز ng/ml 0/42 و پاراپنومونیک ng/ml 1/51) و بیماران ترانسوداتیو ng/ml 0/42 و نیز در سرم بیماران با پلورال افیوژن اگزوداتیو ng/ml 0/74 (در بدخیمی ng/ml 0/65، در توبرکلوز ng/ml 0/40 و در پاراپنومونیک ng/ml 1/20) و در بیماران ترانسوداتیو ng/ml 0/43 بود. پس از تحلیل داده ها مشاهده شد که میان پروکلسیتونین مایع پلور (016/0 =P ) و سرم (009/0 =P ) بیماران مبتلا به پلورال افیوژن ترانسودا واگزودا تفاوت معنی داری وجود داشت. همچنین پس از حذف بیماران ترانسودایی درمیان بیماران اگزوداتیو نیز تفاوت معنی داری مشاهده شد به گونه ای که در گروه پارا پنومونیک هم میزان پرو کلسیتونین سرم وهم مایع پلور بیش از دو گروه توبرکلوز و بدخیمی بود.
نتیجه گیری: پروکلسیتونین سرم و مایع پلور به عنوان یک مارکر در پاسخ به التهاب افزایش می یابد. اگرچه در بیماران با عفونت باکتریال وپنومونی افزایش آن قابل توجه می باشد ولی در بیماران دچار التهاب ثانویه به توبرکلوز ویا بدخیمی نیز میتواند افزایش یابد و از آن میتوان به عنوان یک مارکر التهابی در بررسی بیماران مبتلا به پلورال افیوژن استفاده کرد.
سعادت جلیلی، موسی آقائی کوهساره، اکرم السادات سعید مهدوی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بازار مراقبت سلامت به یک بازار رقابتی تبدیل شده وعوامل متعددی دربهره مندی از مراقبتهای بیمارستانی و انتخاب بیمارستان توسط بیماران موثرواقع می شوند. پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل موثر بر انتخاب نوع بیمارستان دولتی یا خصوصی از دیدگاه بیماران غیر اورژانس در بیمارستانهای منتخب استان اردبیل درسال 1391 انجام شده است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و همبستگی از نوع مقطعی می باشد که جامعه آماری آن را بیماران الکتیو دو بیمارستان خصوصی و چهار بیمارستان دولتی شهر اردبیل در سال 1391 تشکیل داده اند. تعداد نمونه آماری این مطالعه 598 نفر بود که با استفاده از روش تخصیص متناسب به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن با ضریب همبستگی 92% تایید شده و ازآمار توصیفی و جداول فراوانی و نیزآزمون رگرسیون لجستیک برای تحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان دادکه بین عوامل اجتماعی ، خدمات بیمارستانی و امکانات بیمارستان با انتخاب نوع بیمارستان با ضریب اطمینان 95% همبستگی مستقیم وجود دارد؛طبق آزمون رگرسیون انجام گرفته و مقدار EXP(B) از میان سه متغیر مذکور خدمات بیمارستانی اولویت اول بیماران و پس ازآن عوامل اجتماعی و امکانات بیمارستانی به ترتیب اولویتهای بعدی بیماران در انتخاب بیمارستان بودهاند.
نتیجه گیری: مهمترین عامل جذب بیماران به بیمارستانهای بخش دولتی پایین بودن هزینههای بیمارستان و در بخش خصوصی توصیه پزشک معالج بوده است. نقش به سزای این دو عامل منجر به کم رنگ شدن تاثیر سایر عوامل مورد بررسی در این مطالعه شده است.
مژگان میرغفوروند، فهیمه صحتی شفایی، ژاله وثوقی نیری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: زایمان به عنوان پر استرس ترین حادثه فیزیکی و ذهنی برای زنان بر شاخص های فیزیولوژیکی و روانی آن ها در طول زایمان تأثیر می گذارد. مطالعهحاضر به منظور بررسی تأثیر استفاده از روش های غیردارویی کاهش درد زایمان بر استرس ادراک شده مادران در مرکز آموزشی درمانی علوی اردبیل در سال 92-91 انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده دو سوکور، 320 زن مراجعه کننده با روش بلوک بندی به دو گروه مداخله(158 نفر) و کنترل(162 نفر)اختصاص یافتند. مداخله شامل استفاده از حرکات ویژه لگنی با استفاده از توپ تولد، استفاده از وضعیت های مختلف در طول فاز فعال تا زمان زایمان، دوش گرفتن، رایحه درمانی با اسطوخودوس به شکل استنشاقی و موسیقی بود. میزان استرس ادراک شده در شروع فاز فعال و قبل از مداخله، شش ساعت و هشت هفته بعد از زایمان در دو گروه با استفاده از مقیاس استرس درک شده ( PSS=Perceived Stress Scale ) اندازه گیری شد. از مدل خطی عمومی برای آنالیز دادهها استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره کلی استرس درک شده به طور معناداری در گروه مداخله در شش ساعت بعد از زایمان ( 01/0- تا 9/1- : , 95% confidence interval 0/1- : (adjusted difference کمتر از گروه کنترل بود. ولی هیچ تفاوت معنی داری در هشت هفته بعد از زایمانبین دو گروه مداخله و کنترل وجود نداشت (692/0= p ).
نتیجه گیری: روش های غیر دارویی کاهش درد زایمان مداخله ای مؤثر برای کاهش سطح استرس ادراک شده مادران در زمان زایمان بوده و استفاده از مداخلات فوق توسط ماماها در طی لیبر توصیه می گردد.
فریبا کهنمویی اقدم، هاله شهلازاده، مینا عطایی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
لنفوم غیر هوچکین در حاملگی بسیار نادر است. شیوع آن 8/0 در 100000 زن باردار گزارش شده است. این گزارش در مورد زن 19 ساله با حاملگی اول که در هفته 14 بارداری داخل رحمی تشخیص لنفوم غیر هوچکین سلول بزرگ با نمونه برداری از بافت تیرویید داده شده است. این زن بعد از ختم بارداری، با رژیم درمانی 6 دوره ای (سیکلوفسفامید، دوکسوروبیسین، وینکریستین، پردنیزون) تحت درمان قرارگرفت.