[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
165 نتیجه برای No

علیرضا محبی پور، بهروز شکوهی،
دوره 10، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده

  لیپوئید پروتئینوزیس ( Lipoid proteinosis ) یک بیماری نادر اتوزوم رسیسو است که با رسوبات سفید مایل به زرد در سطح داخلی لب ها، سطح تحتانی زبان، گلو و بطور ناشایع دستگاه تنفسی فوقانی و دستگاه گوارشی دیده می شود. تغییرات حنجره در این بیماری منجر به گرفتگی صدا می شود. پاپولهای تسبیحی در 3/2 بیماران مبتلا در حاشیه پلکها دیده می شود. اختلالات عصبی روانی و صرع ندرتا دیده می شود. ژن مسئول این بیماری روی کروموزم 1q21 شناسائی شده است. موردی که گزارش می شود دختر خانمی است 13ساله که با شکایت ضایعات حاشیه پلک مراجعه کرده است. در معاینه پاپولهای تسبیحی در حاشیه پلکها و گرفتگی صدا مشهود بود. برای نامبرده لیپوئید پروتئینوزیس مطرح شد که پس از انجام بیوپسی تشخیص فوق مورد تائید هیستولوژیک قرار گرفت.


عباسعلی ایمانی فولادی، زهرا رستمی، رضا شاپوری،
دوره 10، شماره 3 - ( 6-1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: جداسازی ژن های SHV و TEM در سودوموناس آئروژینوزاهای مولد ESBL و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی، اطلاعات مفیدی درباره اپیدمیولوژی و فاکتورهای خطر دخیل در این عفونت ها را فراهم می آورد. در این مطالعه مقاومت آنتی بیوتیکی و فراوانی بتالاکتامازهای وسیع الطیف در سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از نمونه های بالینی به روش فنوتیپی و ژنوتیپی مورد بررسی قرار گرفت .

  روش کار: در مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر 110 سویه ی سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از نمونه های مختلف بالینی با استفاده از آزمونهای بیو شیمیایی تعیین هویت شدند. الگوی مقاومت آنتی میکروبی به روش دیسک دیفیوژن (کربی-بائر) تعیین شد. سپس بررسی فنوتیپی ESBL با استفاده از روش دیسک ترکیبی انجام گرفت. در این روش از دیسک های سفوتاکسیم و سفتازیدیم به تنهایی و در ترکیب با کلاولانیک اسید استفاده شد. از نظر ژنوتیپی ژن های بتالاکتاماز SHV و TEM در سویه های فوق با روش PCR بررسی گردید.

  یافته ها: در این مطالعه به ترتیب بیشترین مقاومت به آنتی بیوتیک های کوتریموکسازول و آموکسی سیلین 4/96% و 7/92% و کمترین مقاومت به آمیکاسین 3/17% نشان داده شد . در بررسی ژنوتیپی با انجام آزمون PCR از 16 سویه فنوتیپ مثبت، 5/37% شامل ژن SHV و 5/12% ژن TEM و 5/12% دارای هر دو ژن SHV و TEM بودند .

  نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که اغلب نمونه ها مقاوم به دارو هستند و در میان سویه های تولید کننده ESBL فراوانی ژن های SHV بیشتر از TEM یافت شد. سویه های دارای ژن SHV مقاوم به سفتازیدیم (5/37% ) و سویه های دارای ژن TEM مقاوم به سفتازیدیم (5/12%) بوده است و نتایج بیانگر این است که ژن های SHV و TEM در ایجاد مقاومت نسبت به سفتازیدیم در مقایسه با ایجاد مقاومت به سفوتاکسیم نقش بیشتری دارند.


کمال الدین حسن زاده، پریسا یاوری کیا، وحید امدادی، سیدکاظم مداین،
دوره 10، شماره 3 - ( 6-1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: در 50% زوجینی که به علت ناباروری به پزشک مراجعه می ­ کنند، فاکتور مردانه به تنهایی یا همراه با فاکتور زنانه عامل ناباروری است. سه فاکتور دخیل در ناباروری مردان، کاهش تعداد اسپرم، قدرت حرکتی ضعیف، مورفولوژی غیرطبیعی اسپرم می باشد. در انجام تکنیکهای کمکی تولید مثل نیاز به حجم و کیفیت مطلوب اسپرم وجود دارد. این مطالعه تاثیر پنتوکسی فیلین خوراکی را به عنوان یک روش ساده و قابل دسترس در ارتقاء کیفیت پارامترهای آنالیز مایع منی شامل حجم، تحرک، مورفولوژی و تعداد مورد بررسی قرار می­دهد که در صورت موثر بودن این دارو می توان از آن بعنوان داروی کمکی در روشهای تکنیک­های کمکی تولید مثل استفاده نمود.

  روش کار: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و نمونه ­ گیری به صورت تصادفی بوده و جامعه پژوهش، مردان با اولیگواسپرمی بودند که جهت درمان نازایی به بخش ناباروری مرکز آموزشی درمانی الزهراء [س] تبریز طی یکسال مراجعه نموده بودند. در این مطالعه 61 بیمار مرد که سابقه نازایی اولیه داشته و تحت آنالیز مایع منی قبل از درمان قرار گرفتند پس از سه ماه درمان با پنتوکسی فیلین با دوز mg 400 سه بار در روز، دو بار مایع منی تحت آنالیز قرار گرفت. داده­ها به وسیله روشهای آماری توصیفی (فراوانی- درصد و میانگین و انحراف معیار) و آزموتهای تی زوجی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.

  یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین تعداد کل اسپرم در گروه مطالعه قبل و بعد از تجویز پنتوکسی فیلین از 4 ± 17 میلیون به 5/1 ± 21 میلیون رسیده است و تعداد اسپرمها در 9/68% موارد به شکل معنی داری (001/0 p < ) افزایش یافت. همچنین میانگین درصد اسپرمها با مورفولوژی نرمال از 8/3 ± 01/24 به 3/4 ­ ± 26/39 رسیده است و این پارامتر در 8/32% بیماران بهبود یافت (001/0 p< ). میانگین درصد اسپرمهای متحرک از 5/3 ± 42/19% به 1/2 ± 78/28% رسید که این پارامتر در 52/88% بیماران بهبود یافت (001/ p < ) . متوسط حجم مایع منی در گروه قبل از درمان با پنتوکسی فیلین 85/0 ± 95/1 میلی لیتر بود که بعد از درمان به 64/0 ± 93/1 میلی لیتر رسیده است و لذا تغییر معنی­داری در حجم مایع منی پس از درمان مشاهده نشد (32 / 0= p ).

  نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تجویز پنتوکسی فیلین در افزایش پارامترهای آنالیز مایع منی بخصوص تحرک اسپرمها تاثیر قابل توجهی دارد و بعنوان داروی نسبتاً ارزان، مطمئن و با کاربرد آسان می تواند در ارتقاء کیفیت پارامترهای مایع منی و بهبود روشهای درمانی ناباروری مردان مورد استفاده قرار گیرد.


عباسعلی ایمانی فولادی، مریم حسین زاده، سیدفضل ا... موسوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا باکتری گرم منفی، هوازی می­باشد. اگزوتوکسین A سم اصلی تولید شده توسط این باکتری و یکی از عوامل مرگ و میر می­باشد. در حدود 90% سویه­های سودوموناس آئروژینوزا اگزوتوکسین A تولید می­کنند. بیوفیلم ناشی از تجمع میکروارگانیسم­ها، محصولات خارج سلولی و مواد موجود در فضای مابین آن هاست که به یک سطح متصل شده­اند. این باکتری در حالت پلانکتونیک غیرسمی و در فرم بیوفیلم سمیت بالاتری دارد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین حضور ژن exo -A و الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی با تشکیل بیوفیلم در سویه­های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از نمونه­های بالینی انجام شد.

  روش­کار: در این مطالعه از 110 سویه سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از عفونت­های مختلف با الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی مشخص انجام شد. از روش PCR جهت ردیابی وجود یا عدم وجود ژن اگزوتوکسین A ( ( exo -A استفاده شد. میزان تشکیل بیوفیلم به روش اسپکتروفتومتری بررسی گردید. ارتباط وجود ژن exo -A و الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی آن با تشکیل بیوفیلم با استفاده از آزمون های آماری فیشر و کای­دو بررسی گردید.

  یافته­ها: نودوسه مورد (5/84%) از سویه­ها دارای ژن exo -A بودند 62 سویه دارای مقاومت چندگانه و تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز با طیف اثر وسیع بودند. آنالیز آماری نشان داد که قدرت تشکیل بیوفیلم در سویه­های دارای ژن exo-A در مقایسه با سویه­های فاقد ژن از افزایش معنی­داری برخوردار بود ) 05/0 > p ) . مشخص گردید که توانایی درصد تشکیل بیوفیلم در سویه­های مقاوم به چند دارو و تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز در مقایسه با سویه­های حساس بیشتر است (05/0 > p ).

  نتیجه­گیری: این مطالعه بیانگر این است که از لحاظ آماری بین وجود ژن exo -A و مقاومت­های آنتی­بیوتیکی در تشکیل بیوفیلم توسط سودوموناس آئروژینوزا وجود دارد. با توجه به اهمیت بیوفیلم در پروسه بیماریزایی این باکتری این مطالعه زمینه جدیدی را برای مطالعه فرایندهای مولکولی دخیل در تشکیل بیوفیلم باز می­نماید.


معصومه حاجی شفیعها، شاکر سالاری لک، مینو خیری تبار، سیامک ناجی، مهزاد مهرزاد صدقیانی، ناهیده صادق اسدی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: با وجودی که روشهای درمان ناباروری پیشرفت چشمگیری داشته است اما درصد لانه گزینی و تولد نوزاد زنده تغییر چندانی پیدا نکرده است. چرا که عدم لانه گزینی و سقط زودرس سبب کاهش درصد تولد زنده در این روشها می گردد. از علل مطرح در بروز مشکلات لانه گزینی و سقط زودرس جنین در این روشها عفونتهای دستگاه تناسلی می باشد. از جمله این عفونتها می توان به واژینوزباکتریال اشاره کرد. در صورت اثبات نقش واژینوزباکتریال در این مشکلات و با توجه به اینکه تشخیص و درمان واژینوزباکتریال آسان و کم هزینه است شاید بتوان با تشخیص و درمان صحیح و قبل از انجام فن آوریهای کمک باروری ( Assisted reproductive technology (ART) ) احتمال حاملگی و درصد تولد زنده را در این روشها افزایش داد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط واژینوباکتریال با لانه گزینی و سقط زودرس جنین در زنان تحت درمان با روشهای ناباروری به انجام رسید.

  روش کار: در این مطالعه 209 زن نابارور مراجعه کننده به درمانگاه نازایی کوثر ارومیه که تحت درمان با تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم قرار می گرفتند به روش نمونه گیری در دسترس ساده انتخاب شدند. در هنگام انتقال جنین به داخل رحم ، ابتدا با سواپ پنبه استریل نمونه ای از کلدوساک خلفی برداشته شده و روی لام شیشه ای تثبیت وبعد از رنگ آمیزی گرم توسط پاتولوژیست از نظر واژینوزباکتریال درجه بندی گردید. پس از اخذ نمونه، انتقال جنین انجام شده و سپس ارتباط واژینوزباکتریال با لانه گزینی جنین و سقط زودرس مورد مطالعه قرار گرفت. داده ها وارد نرم افزار SPSS شده و با استفاده از آزمونهای آماری واریانس یکطرفه و کای دو مورد آنالیز قرارگرفتند. سطح معنی دار از نظر آماری 05/0 > pدر نظر گرفته شد.

  یافته ها: در نازایی با فاکتور لوله و مشکلات تخمک گذاری شیوع واژینوزباکتریال بیشتر از دیگر علل بود (013/0= p ). شیوع حاملگی در بیماران دچار واژینوزباکتریال نسبت به فلور طبیعی و بینابینی تفاوت معنی دار نداشت. از نظر بروز سقط زودرس نیز تفاوت آماری معنی داری بین بیماران با واژینوزباکتریال و فلورطبیعی و بینابینی دیده نشد.

  نتیجه گیری: شیوع واژینوزباکتریال در بیماران نابارور بیشتر از جمعیت عمومی بوده و در بیماران نازا با فاکتور لوله و مشکلات تخمک­گذاری بیشتر از دیگر علل نازایی می باشد ولی بر میزان بارور شدن تخمک تاثیری ندارد.


غلامرضا سپهری، وحید شیبانی، یاسمین پهلوان، محمدرضا آفرینش خاکی، خدیجه اسماعیل پور بزنجانی، بهاره پهلوان،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: گیاه مرزنجوش یکی از گیاهان داروئی است که به طور گسترده در برخی مناطق شمالی و شمال غربی ایران رویش می­کند. مطالعات متعدد اثرات درمانی قابل توجهی را برای این گیاه مشخص نموده­اند. هدف این مطالعه، بررسی اثر ضد­دردی تزریق داخل بطن مغزی عصاره آبی مرزنجوش در موش صحرایی نر می­باشد.

  روش کار: در این مطالعه 28 سر موش صحرایی نر بالغ در محدوده وزنی 200-250 گرم به طور تصادفی به 4 گروه (به تعداد هر گروه 7 سر) تقسیم شدند. حیوانات با مخلوط کتامین و زایلازین بیهوش شدند . یک هفته بعد از جراحی و کانول­گذاری در بطن مغز حیوانات، دوزهای مختلف عصاره ( µg/rat 6، 3، 1) و در گروه کنترل حجم معادلی از نرمال سالین به صورت داخل بطن مغزی تجویز گردید و زمان پاسخ تاخیری به محرک دردناک ( Tail flick (latency به عنوان معیار پاسخ ضددردی، هر 15 دقیقه یک بار به مدت 120 دقیقه توسط آزمون Tail flick ثبت گردید. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS18 و با استفاده از آزمون آماری Repeate d Measurement مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به تفاوت معنی­داری که در Repeated Measurement در دوزها­ی مختلف عصاره مرزنجوش دیده شد، تأثیرات در زمان­های مختلف به روش آنالیز واریانس یک طرفه مقایسه گردید . داده­ها به صورت میانگین ± خطای معیار میانگین نمایش داده شدند. ٠ 5 /٠ p < به عنوان سطح معنی­داری در نظر گرفته شد.

  یافته­ها: بر اساس نتایج حاصل، عصاره آبی مرزنجوش دارای اثر ضد­درد می­باشد و این اثر وابسته به دوز است . آستانه درد با مصرف عصاره مرزنجوش با دوز µg/rat 3 به صورت تجویز داخل بطنی، نسبت به گروه کنترل، از سایر دوزها به صورت معنی­داری بیشتر بود ( ٠ 5 /٠ > p )، بنابراین دوز µg/rat 3 از عصاره این گیاه به عنوان دوز موثر ضد­دردی عصاره تعیین شد. همچنین حداکثر اثر ضد­دردی عصاره در زمان­های 60 و90 دقیقه پس از تزریق عصاره مشاهده شد.

  نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان­دهنده­ی اثر ضد­دردی تزریق داخل بطنی عصاره­ی آبی مرزنجوش، به صورت وابسته به دوز، در آزمون Tail flick می­باشد.


منوچهر براک، ستاره ممیشی، سید احمد سیادتی، پیمان سلامتی، قمرتاج خطائی، مهرداد میرزارحیمی،
دوره 11، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

  مقدمه و هدف : عفونت‌های بیمارستانی، میزان مرگ و میر وطول مدت بستری را افزایش می‌دهد و باید به عنوان یک مشکل مخاطره­آمیز سلامت مد نظر قرار گیرند. هدف از مطالعه حاضر بررسی ریسک فاکتورها و مقاومت باکتریایی در عفونت­های بیمارستانی در بخش­های مراقبت­های ویژه نوزادان ( NICU ) و کودکان ( PICU ) در بیمارستان­های مرکز طبی کودکان و بهرامی می­باشد.

  روش کار : مطالعه به صورت توصیفی مقطعی و آینده‌نگر از ابتدای مهر ماه 1386 تا پایان شهریور ماه 1387 در بخش‌های NICU و PICU بیمارستان‌های مرکز طبی کودکان و بهرامی تهران انجام گرفت. بیمارانی که پس از 48 ساعت بعد از بستری دچار علائم عفونت شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. عوامل عفونی توسط آزمون‌های استاندارد میکروب­شناسی شناسایی شدند و حساسیت میکروبی به آنتی بیوتیک‌ها با استفاده از روش انتشار در آگار صورت گرفته و عوامل خطر شامل نوع بیمارستان، نوع بخش، سابقه بستری، نقص ایمنی، تب، کاتتر وریدی، کاتتر ادراری، ساکشن، تغذیه وریدی، شنت مغزی، عمل جراحی با تکمیل پرسشنامه جمع آوری و داده­ها با استفاده از نرم‌ افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته ها : در این مطالعه مجموعاً 70 بیمار به عفونت بیمارستانی دچار شده بودند بطوریکه شیوع عفونت‌های بیمارستانی 3/9% بوده و از نظر نوع آلودگی‌های میکروبی در بیماران مبتلا، پسودوموناس آیروژنوزا 3/24% و کلبسیلا پنومونی 6/18% و اینتروباکتر 14/3% از شایع­ترین باکتری‌های جدا شده در بیماران بودند. محل بیمارستان و استفاده از ساکشن و عمل جراحی از شایع­ترین ریسک فاکتورهای مرتبط با عفونت‌های بیمارستانی بوده‌اند (05/0 > p ).

  نتیجه گیری: یافته‌های ما نشان داد که محل بیمارستان و استفاده از ساکشن و همچنین نوع عمل جراحی از شایع­ترین عوامل خطر و پسودوموناس آئروژینوزا و کلبسیلا پنومونیه و اینتروباکتر از شایع­ترین عوامل میکروبی بوده‌اند که نیازمند ارتقای فرآیند‌های مرتبط با آن به منظور بهبود وضعیت عفونت‌های بیمارستانی می‌باشند.


پرویز پرویزی، الناز علائی نوین،
دوره 11، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: لیشمانیا اینفانتوم به عنوان عامل لیشمانیوز احشایی است. لیشمانیا اینفانتوم براساس تعداد معدود تایپ ایزوآنزیم از انسان­ها و سگ­ها در منطقه کلیبر با وفور بالا دیده شده ولی تاکنون درباره آلودگی لیشمانیایی پشه خاکی­های ناقل بیماری گزارشی منتشر نشده است. لذا این مطالعه با هدف تعیین آلودگی پشه خاکی های ناقل بیماری در منطقه انجام شد.

  روش کار: پشه خاکی­ها با تله­های چسبان و نورانی صید گردید. پس از تشریح پشه خاکی­ها، سر و انتهای آن جهت شناسایی مورفولوژیکی گونه، و شکم و سینه آن جهت استخراج DNA مورد استفاده قرار گرفت. انگل لیشمانیا با استفاده از ژن ITS - rDNA ردیابی و پس از تعیین توالی شناسایی شد.

  یافته­ها: از مجموع 146 عدد پشه خاکی که مورد آزمایش قرار گرفت 9 مورد دارای آلودگی لیشمانیائی بوده است. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، برای اولین بار سه گونه انگل لیشمانیا اینفانتوم، تروپیکا و میجر در پشه خاکی­ها در منطقه کلیبر تشخیص داده شد. تنها یک مورد فلبوتوموس پرفیلیوی ناقل لیشمانیوز احشائی در این منطقه، آلوده به لیشمانیا اینفانتوم بود، که این یافته پس از تشخیص با Nested PCR و تعیین توالی ژن ITS - rDNA ، انگل لیشمانیا مورد تایید قرار گرفت.

  نتیجه گیری: هرچند لیشمانیا تروپیکا و میجر بیش تر از لیشمانیا اینفانتوم در پشه خاکی­ها در منطقه کلیبر یافت شدند ولی نمی توان نتیجه گرفت که این دو گونه لیشمانیا نیز از عوامل بیماری لیشمانیوز احشایی هستند زیرا یک عامل و یا ناقل بیماری دارای خصوصیات و ویژگی های متعدد می باشد که باید مد نظر قرار گیرد.


غلامرضا زرینی، ایرج رسولی، محسن اباذری، یونس قاسمی،
دوره 11، شماره 4 - ( 9-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: گسترش مشکل مقاومت میکروبی، نیاز به تحقیقات دارویی را، برای جایگزینی داروهای شیمیایی ضروری کرده است؛ که از ارزنده ترین جایگزین­ها، متابولیت­های ثانویه آنتی بیوتیکی سیانوباکتری­ها است. از آن جایی که تاکنون گزارشی از بررسی فعالیت ضدمیکروبی سیانوباکتری­های حوضه آبریز دریاچه ارومیه صورت نگرفته است؛ لذا در این تحقیق به بررسی خواص ضدباکتریایی و ضدقارچی سیانوباکتری­های جدا شده از دریاچه ارومیه و شناسایی سویه­های پرتوان پرداخته ایم.

  روش کار: انواع نمونه­های محیطی برای جداسازی سویه­های سیانوباکتری غربالگری شد؛ علاوه بر سوپرناتانت محیط­های کشت، عصاره­های سیانوباکتری­ها با استفاده از انواع حلال­ها تهیه گردید. اثر سوپرناتانت و عصاره­های سیانوباکتری با استفاده از روش انتشار از دیسک و همچنین اندازه­گیری حداقل غلظت بازدارندگی ( MIC Minimum Inhibitory Concentration ) علیه باکتری­های گرم مثبت و منفی و قارچ­ها بررسی شد؛ سیانوباکتری­های دارای فعالیت ضدمیکروبی بالا بر اساس ویژگی­های ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک و همچنین توالی 16SrRNA مورد شناسایی قرار گرفتند.

  یافته ها: در این بررسی تعداد 54 سویه مختلف سیانوباکتری جداسازی شد که شش سویه با داشتن اثرات ضدمیکروبی قابل توجه شناسایی شدند که مربوط به جنس­های Synechococcus sp., Gloeocapsa sp., Anabaena sp., Nodularia sp., Leptolyngbya sp. و گونه Chroococcus disperses بودند. بهترین اثر ضدمیکروبی با عصاره­های کلروفرمی حاصل شد که روی باکتری­های گرم مثبت و قارچ­ها بیشترین اثر مشاهده شد. مقادیر MIC در سویه­های سیانوباکتریایی مورد مطالعه بین20 تا 80 میکروگرم بر میلی­لیتر متغیر بود و سویه لپتولینگبیا با داشتن MIC حدود µg/ml 20 روی کاندیدا کروزئی بالاترین فعالیت ضدمیکروبی را در بین سیانوباکتری­ها نشان داد.

  نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده سیانوباکتری­ها می­توانند به عنوان یکی از منابع تولید ترکیبات ضدمیکروبی مطرح شوند. نتایج حاصل نشان داد که سیانوباکتری­های رشته­ای Anabaena sp., Nodularia sp., و Leptolyngbya sp. ترکیبات موثرتری را علیه باکتری­های گرم مثبت و قارچ­های مخمری تولید می­کنند.


کمال یاوری،
دوره 11، شماره 4 - ( 9-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: رادیوداروهای بر پایه آنتی بادی، امروزه در تصویربرداری و رادیوتراپی سرطان به شدت مورد توجه می­باشند و یک وسیله بی نظیر برای انتقال اختصاصی رادیونوکلیدها به آنتی ژن­های خاص در بافت بیمار فراهم می­کنند. آنتی بادی منوکلونال آواستین با اتصال به فاکتور رشد اپی درمال عروقی و خنثی نمودن آن، رگزایی القاء شده در تومورها را متوقف می­نماید. در این تحقیق ترکیب ذره بتا با آنتی­بادی آواستین به عنوان اولین قدم در تولید یک رادیوداروی جدید مورد بررسی قرار گرفت.

  روش کار: در ابتدا آنتی بادی آواستین تخلیص گردید. آنتی بادی پس از کونژوگاسیون با DOTA-NHS تازه تهیه شده با ساماریم کلراید- Sm 153 نشاندار گردید. بازده نشاندارسازی و پایداری برون تنی با استفاده از کروماتوگرافی لایه نازک اندازه گیری شد. برای بررسی آزمایش یکپارچگی ( Integrity ) ساختار آنتی بادی نشاندار شده از روش الکتروفورز پلی آکریل آمید در حضور سدیم دودسیل سولفات ( SDS-PAGE ) استفاده شد. نحوه توزیع حیاتی فراورده در موش­های BALB/C ، 2، 24، 48 و 72 ساعت پس از تزریق بررسی گردید.

  یافته ها: بازده نشان­دارسازی بیشتر از 98% بود. پایداری برون­تنی فراورده نشاندارشده در سرم تازه انسانی پس از 120 ساعت 2 ± 83% بود. در SDS-PAGE هیچ گونه شکستگی و قطعه شدنی در آنتی بادی نشاندار شده رخ نداد. بالاترین درصد رادیواکتیویته دز تزریق شده در هر گرم بافت (% ID/g )، در کبد، ریه ها و کلیه مشاهده گردید.

  نتیجه گیری: آنتی بادی منوکلونال آواستین علیه رگزایی، به طور موثر با ساماریم 153 نشاندار گردید و مطالعه توزیع بیولوژیکی نشان داد که دارای ویژگی بالایی برای تجمع در بافت­های غنی از رگ­های خونی می­باشد.


ایرج فیضی، امین باقری، سمیرا متین،
دوره 11، شماره 4 - ( 9-1390 )
چکیده

بیماری هیداتید توسط لارو اکینوکوکوس گرانولوزوس در انسان ایجاد می­شود. سگ سانان به عنوان میزبان نهایی این انگل شناخته شده­اند و گیاهخواران به عنوان میزبان واسط محسوب می­شوند. انسان نیز می تواند به عنوان میزبان واسط عمل کند. بیماری کیست هیداتیک تمامی ارگان­ها را می­تواند مبتلا کند، ولی شایعترین محل­های درگیری کبد، ریه و به میزان کمتری ارگان های دیگر مانند کلیه­ها، مغز، قلب، استخوان و طحال را نیز می تواند درگیر کند. در این مقاله یک مورد نادر کیست هیداتیک طحالی گزارش می­شود. بیمار مرد 51 ساله­ای بود که به علت درد در ناحیه شکم به مدت یک هفته به درمانگاه مراجعه کرده بود در بررسی اولیه توسطسونوگرافی وسی تی اسکن تشخیص کیست طحالی داده شد. کیست به طور موفقیت­آمیزی با عمل جراحی خارج و بعد از آزمایشات هیستوپاتولوژیک کیست هیداتیک تشخیص داده شد
محمد رضا نصیرزاده، علیرضا نور آذر، میر هادی خیاط نوری، لیلا روشنگر،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف : با حذف هورمون استروژن در زنان یائسه اثرات محافظتی آن بر روی بافت قلب کاهش می یابد.. سکته در زنان در طول سالهای بعد از یائسگی رخ می دهد. استفاده از هورمون درمانی برای جلوگیری از عوارض دوران یائسگی باید با احتیاط صورت پذیرد و هنوز نسبت خطر به فایده این شیوه درمانی قابل بحث است. سویا به عنوان منبع جنیستئین می­تواند اثرات محافظت قلبی داشته باشد. اما اثرات عصاره تام سویا بر روی میزان التهاب و آسیب میوسیتی کمتر موردتوجه قرار گرفته است. لذا در مطالعه حاضر تاثیر عصاره متانولی سویا بر تغییرات بافت قلب بررسی شده است.

  روش کار : در این مطالعه 40 سر موش صحرایی ماده در 4 گروه 10 تایی شامل: گروه کنترل: حیوانات سالم دست نخورده، گروه شم: جراحی شکم بدون برداشت تخمدان، گروه اواریکتومی شده بدون دریافت عصاره سویا و گروه درمان: اواریکتومی همراه با دریافت عصاره سویا بطور تصادفی انتخاب شدند. گروه درمان روزانه mg/kg 60 عصاره سویا از طریق آب آشامیدنی و بمدت چهار هفته دریافت کرد. در پایان دوره درمان بافت قلب حیوانات مورد مطالعه پس از قالب گیری در پارافین و تهیه مقاطع بافتی به شیوه هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی و از نظر تغییرات بافتی مورد ارزیابی قرار گرفت. داده‌ها با روش آماری ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و p < 0/05  به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

  یافته ها : نتایج نشان داد که در گروه اواریکتومی شده میزان التهاب و آسیب میوسیتی بطور معنی داری در بافت قلب در مقایسه با گروه کنترل افزایش می یابد (05/0 > p ) و تجویز عصاره سویا در گروه درمان میزان تغییرات بافتی را بطور معنی­داری کاهش می­دهد (05/0 >p ).

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که مصرف خوراکی عصاره سویا در موش­های صحرایی اواریکتومی شده می­تواند تاثیر مثبتی بر کاهش التهاب و آسیب میوسیتی داشته باشد.


کمال یاوری، محمد قنادی مراغه،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: آنتی­بادی منوکلونال سیتوکسیمب به گیرنده فاکتور رشد اپیدرمال متصل می­شود، بنابراین امکان ایجاد روش­های تشخیصی و درمانی از طریق این گیرنده را فراهم می­آورد. در این مطالعه قابلیت سیتوکسیمب جهت تولید یک رادیوداروی جدید مورد بررسی قرار گرفت و تست­های کنترل کیفی آزمایشگاهی و حیوانی به عنوان گام اول در تولید رادیوداروی جدید انجام شدند.

  روش کار: سیتوکسیمب با استفاده از اولترا فیلتر -15 آمیکون دیالیز و تغلیظ گردید. پس از تخلیص، آنتی­بادی از طریق شلاتور حلقوی دوکاره، DOTA-NHS ، با لوتسیم 177 ( Lu 177 ) نشاندار و با استفاده از ستون PD10 تخلیص گردید. خلوص رادیوشیمیایی و پایداری فراورده در بافر و سرم خون انسان با استفاده از کروماتوگرافی لایه نازک مشخص شدند. ژل الکتروفورز احیایی SDS-PAGE برای تایید ساختار آنتی بادی نشاندار با ایزوتوپ استفاده شد. مطالعات اولیه توزیع بیولوژیکی در موش های نرمال جهت تعیین توزیع کمپلکس رادیوایمنوکونژوگه به مدت 72 ساعت انجام شد.

  یافته ها: خلوص رادیوشیمیایی کمپلکس1 ± 98% بود. پایداری در بافر فسفات و در سرم انسان 96 ساعت پس از تولید به ترتیب 2 ± 96% و 4 ± 78% بود. تمامی نمونه ها، کنترل ها و آنتی بادی نشاندار، در ژل الکتروفورز الگوی حرکتی مشابه نشان دادند. توزیع بیولوژیکی سیتوکسیمب- DOTA - Lu 177 در موش نرمال بررسی شد و بالاترین درصد رادیواکتیویته دوز تزریق شده در هر گرم بافت (% ID/g ) در خون (3/1 ± 13% در 24 ساعت) و کبد (3/1 ± 1/9% در 24 ساعت) مشاهده گردید.

  نتیجه گیری: نتایج ما نشان می دهد که DOTA – سیتوکسیمب می­تواند ضمن حفظ ساختار خود، در پایداری قابل قبول با Lu 177 نشان دار شود. کمپلکس جدید می­تواند برای ارزیابی بیشتر در حیوانات و احتمالا به عنوان رادیوداروی جدید جهت رادیوایمنوتراپی سرطان ها در انسان در نظر گرفته شود.


معصومه قدس فومنی، لیلا اسدپور، علیرضا عزیزی سراجی ، علی شریفات سلمانی، محمد‏رضا آقاصادقی،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده

  ادجوانت ها، ترکیبات شیمیایی یا بیولوژیک هستند که باعث تحریک غیر اختصاصی سیستم ایمنی، علیه آنتی ژنی یا آنتی ژنهایی می‏شوند که به همراه آن تزریق شده است. کاهش اثرات مضر مربوط به واکسن و تحریک انواع خاصی از ایمنی، منجر به توسعه ادجوانت های بسیار زیاد و جدیدی شده است. ادجوانت ها در واکسن های آزمایشگاهی و تجاری، شامل نمک های آلومینیوم (آلوم)، امولیسیون های روغنی، ساپونین ها، کمپلکس های محرک ایمنی، لیپوزوم ها، میکروپارتیکل ها، کوپلیمرهای دسته ای غیر یونی، پلی ساکارید های مشتق شده، سایتوکاین ها و انواع گسترده ای از مشتقات باکتریایی می‏باشند. مکانیسم فعالیت این ترکیبات مختلف، متفاوت است و فاکتورهای تاثیر گذار در انتخاب یک ادجوانت شامل گونه حیوان، پاتوژن، آنتی‏ژن، مسیر ایمن سازی و نوع ایمنی مورد نیاز می‏باشد. به طور کلی در این مقاله مروری سعی شده انواع ادجوانت های رایج، ساختار و مکانیسم عمل و کاربرد آنها در تولید واکسن های دامی و انسانی معرفی شود تا به عنوان یک منبع مناسب جهت مطالعه در اختیار دانشجویان و محققین رشته های مرتبط قرار بگیرد.


عباس کریمی، مرتضی جبارپور بنیادی، محسن اسماعیلی، سعید دستگیری،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف : تب فامیلی مدیترانه‌ای یک اختلال اتوزمال مغلوب بوده و از شایع‌ترین و شناخته شده‌ترین سندرم‌های تب‌های دوره‌ای است. بیماری بیشتر در میان یهودیان غیراشکنازی، اعراب، ترک‌ها و ارامنه شایع می‌باشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی شمال‌غرب ایران و به لحاظ نزدیکی به دو جمعیت در خطر بالای FMF ، یعنی ارمنستان و ترکیه، احتمال شیوع FMF در این ناحیه از ایران نامحتمل به نظر نمی‌رسد. هدف از این مطالعه برآورد میزان ناقلین جهش‌های شایع FMF در افراد سالم می‌باشد. نتایج حاصله می‌تواند برای تخمین شیوع بیماری بالقوه مفید باشد.

  روش کار: به طور تصادفی۲۰۰ نمونه فرد سالم غیر مبتلا به FMF از شمالغرب کشور انتخاب گردید. پس از اخذ رضایت‌نامه و خونگیری از این افراد استخراج DNA به عمل آمد. سپس با استفاده از تکنیک‌های ARMS - PCR و PCR-RFLP جهش‌های شایع­ مورد بررسی قرار گرفتند.

  یافته‌ها : از ۴۰۰ آلل مورد بررسی ۴۴ آلل موتانت برای جهش E148Q و ۷ آلل موتانت برای جهش V726A یافت گردید. برای دو جهش دیگر هیچ آلل موتانتی پیدا نشد. فراوانی آللی کل برای این ۴ جهش شایع 1325/0 و میزان ناقلین 4/23% بدست آمد.

  نتیجه‌گیری : این مطالعه بیانگر این است که فرکانس آللی موتاسیون E148Q نسبت به سایر موتاسیون­ها بیشتر می باشد.


محمد مسافری ضیاءالدینی ، خسرو ابراهیم، داور امانی، زهرا عرب نرمی،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: تمرین شدید موجب افزایش تولید رادیکالهای آزاد و ایجاد پاسخ های التهابی در ورزشکاران می‏شود. تقویت و بهبود سیستم ایمنی ورزشکاران می تواند اثرات مضر فعالیت بیشینه را کاهش دهد. هدف از تحقیق حاضر بررسی مصرف مکمل کوآنزیم Q10 بر غلظت سرمی عامل نکروز دهنده تومورآلفا ( TNF-α ) طی فعالیت شدید بود.

  روش کار: 12 نفر از دانشجویان فعال دانشگاه شهید بهشتی با میانگین سن (64/0 ± 75/21) سال و شاخص توده بدن (94/0 ± 70/23) کیلوگرم بر متر مربع به طور داوطلب در این تحقیق شرکت کردند. تحقیق نیمه تجربی و به صورت دوسوکور متقاطع انجام شد. آزمودنی ها به طور تصادفی به گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. در این مطالعه آزمودنی‏ها 120 دقیقه قبل از انجام آزمون، کوآنزیم Q10 (2 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن) یا دارونما مصرف کردند و پس از 4 روز جای گروهها عوض شد. نمونه خونی آزمودنی‏ها قبل از مکمل دهی و بلافاصله پس از آزمون جمع آوری شد. برای بررسی تغییرات و تحلیل داده های درون گروهی از آزمون t وابسته و بین دو گروه از t مستقل در سطح معنی داری p <0.05 استفاده شد.

  یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح سرمی TNF-α در گروه مکمل در مقایسه با گروه دارونما کاهش معناداری نداشت (8/0= p ).

  نتیجه گیری: با وجود اینکه میانگین افزایش غلظت TNF-α در گروه مکمل در مقایسه با گروه دارونما کمتر بود، اما مصرف کوآنزیم Q10 منجر به اختلاف معنادار بین دو گروه نشد.


مهرناز مشعوفی، رباب نظری، رقیه شیرین کام چوری، افشان شرقی، افروز مردی، مریم قره زاد آذری،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: واژینوز باکتریال وضعیتی است که با تغییرمیکروبی اکوسیستم واژن مشخص می شود و بعنوان یک خطر فاکتور قابل پیشگیری برای زایمان زودرس مطرح است. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه غربالگری عفونت واژینوز باکتریال درمراقبتهای روتین دوران بارداری و اثر آن برکاهش زایمان زودرس انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بوده و طی سالهای 87-86 روی 474 زنان باردار که در هفته 24-8 حاملگی قرارداشتند و بصورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرارگرفتند انجام شد. غربالگری نمونه ها از نظر واژینوز باکتریال در گروه مداخله با داشتن سه معیار از چهار معیار آمسل انجام شد و در صورت مثبت بودن تشخیص واژینوز باکتریال، درمان با کرم کلیندامایسین 2% برای مدت یک هفته انجام و سپس نتیجه زایمانی در هر دو گروه بررسی شد. داده ها در قالب آمار توصیفی و تحلیلی با استفاده از 11SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها: گروه های مداخله و کنترل از نظر رتبه حاملگی، حاملگی خواسته و ناخواسته، افزایش وزن ناکافی مادر، واکسیناسیون کامل مادر و وجود مشکلات مادر حین بارداری تفاوت معناداری با هم نداشتند. از کل 216 نفر از گروه مداخله 17نفر (8%) مبتلا به واژینوز باکتریال بودند که مورد درمان قرار گرفتند. شیوع زایمان زودرس در گروه مداخله با 3 نفر (4/1%) و درگروه کنترل با 12 نفر (7/4%) بود. 3/0 = RR و 033/0 =DR و30 = NNT بود. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که غربالگری و درمان واژینوز باکتریال در زنان باردار بطور معناداری توانسته میزان زایمان زودرس را کاهش دهد.
محسن مردانی گیوی، علی نارونی، مرتضی نخعی امرودی، کیوان هاشمی مطلق، خشایار صاحب اختیاری،
دوره 12، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: تا کنون بیش از 150 شیوه جراحی مختلف برای درمان ناپایداری قدامی شانه پیشنهاد شده است که هیچکدام توافق جمعی ارتوپدان را در پی نداشته است. این مطالعه به مقایسه پیامدهای درمانی دو روش رایج ترمیم آرتروسکوپیک ضایعه بانکارت و جراحی باز با تکنیک بریستو- لاتارژه در بیماران با ناپایداری قدامی شانه پرداخته است.

  روش کار: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی بیماران مبتلا به دررفتگی مکرر شانه از سال90-1387 به دو گروه درمانی آرتروسکوپیک بانکارت (28 مورد) و جراحی باز بریستو- لاتارژه (26 مورد) تقسیم شده و همگی توسط یک جراح ارتوپد درمان شدند. پس از جراحی بیماران در هفته های 2،4،6،8 و ماه سوم و ششم پس از عمل ویزیت شدند. در ویزیت ماه ششم از مقیاس دیداری ( VAS ) برای تعیین رضایتمندی بیماران و برای ارزیابی پیامدهای عملکردی درمان، از معیارهای اندازه گیری Rowe و Walsch-duplay استفاده شد. پس از فراخوانی بیماران هر سه معیار فوق مجددا تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: میانگین سنی 54 بیمار مورد مطالعه 16/9 ± 46/29 سال و میانگین مدت پیگیری 2/6 ± 28/23 ماه (گستره 34-13ماه) بود. در ارزیابی پیامدهای عملکردی درمان به کمک مقیاس Walsch-duplay و شاخص امتیازدهی Rowe در پیگیری های 6 ماهه و نهایی مشخص شد که نمرات بیماران دو گروه از لحاظ آماری تفاوت چندانی با همدیگر ندارند. نمرات بیماران در مقیاس Walsch-duplay در پیگیری نهایی در گروه آرتروسکوپیک بانکارت و بریستو-لاتارژه به ترتیب 37/4 ± 03/98 و 51/4 ± 88/97 و در شاخص Rowe به ترتیب 52/5 ± 32/97 و 51/4 ± 88/97 بود. در پیگیری نهایی هیچ موردی از عود در هیچ یک از بیماران دو گروه مشاهده نشد. میزان رضایت بیمار از عمل با معیار VAS در گروه آرتروسکوپیک و بانکارت به ترتیب 68/0 ± 4/9 و 58/0 ± 47/9 بود(69/0= p ).

  نتیجه گیری: در درمان دررفتگی های مکرر شانه، جراحی باز بریستو- لاتارژه و شیوه آرتروسکوپی بانکارت که کم تهاجمی‏تر است، تقریباً به یک میزان باعث پایداری مفصل، بازگشت میزان دامنه حرکتی و افزایش رضایتمندی بیماران می‏گردد.


هادی صادقی، پری باقری اردبیلیان، مهدی فضل زاده دویل، روح اله رستمی، یوسف پورعشق،
دوره 12، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به اهمیت باکتری سودوموناس آئروژینوزا بعنوان یکی از مهمترین ارگانیسم‏های دخیل در عفونت‏های ناشی از شنا در استخرهای عمومی نظیر التهاب و عفونت‏های پوستی و در راستای ارزیابی وضعیت استخرهای آبگرم معدنی، این مطالعه در نیمه اول سال 1390 در کلیه استخرهای معدنی استان اردبیل صورت گرفت.

  روش کار: در این مطالعه تعداد 195 نمونه از استخرهای آبگرم معدنی استان اردبیل و در زمان حداکثر حضور شناگر،در طی ماههای اردیبهشت تا شهریور برداشته شد. بررسی باکتری سودوموناس آئروژینوزا بروش حضور و غیاب در 100 سی‏سی نمونه، مطابق مرجع بین المللی «روشهای استاندارد برای آزمایشات آب و فاضلاب» صورت گرفت.

  یافته ها: داده‏ها نشان داد که 5/17% (7 نمونه) در اردیبهشت، 5/22% (9 نمونه) در خرداد، 5/22% (9 نمونه) در تیر، 25% (10 نمونه) در مرداد و 20% (8 نمونه) در شهریورماه آلوده به سودوموناس آئروژینوزا بودند. تفاوت معنی‏داری ما بین ماه‏های مختلف نمونه‏برداری در آلودگی به سودوموناس وجود نداشت. اما نتایج نشان‏دهنده تفاوت معنی‏دار برای مقادیر سودوموناس آئروژینوزا در مناطق مختلف بود (05/0 > p ).

  نتیجه گیری: در طول دوره تحقیق در 9/22% نمونه ها، آلودگی به سودوموناس آئروژینوزا وجود داشت که با توجه به استاندارد استخرهای شنا در رابطه با لزوم عدم وجود این باکتری، درصد نسبتاً بالایی می باشد. لذا پیشنهاد می‏شود که پایش مستمر آب‏های گرم معدنی در کنار گندزدایی مناسب و مداوم آب و نیز محدود نمودن تعداد شناگران در واحدهای زمانی، با جدیت بیشتری توسط مسئولین و مالکین بخش خصوصی مد نظر قرار گیرد.


منوچهر براک، فرهاد پورفرضی، شیما جیرودی، گیتی رحیمی، یاسمین پهلوان،
دوره 12، شماره 5 - ( 8-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیمارستان از محیط‌های با خطر بالا در رابطه با ایجاد عفونت است. بالا بودن خطر عفونتهای بیمارستانی صرف‌نظر از مشکلات هزینه‌، مهمترین دلایل واهمه بیماران در مراجعه به مراکز درمانی است. عفونت بیمارستانی بعد از پذیرش بیماران در بیمارستان رخ می‏دهد. این عفونت معمولاً با مرگ و میر و ناخوشی قابل توجه همراه است. بنابراین، این مطالعه جهت تعیین شیوع عفونت‏های بیمارستانی و علل احتمالی مرتبط با آن در بیمارستان بوعلی اردبیل در سال 1389 انجام شده است.

  روش کار: این مطالعه، یک مطالعه مقطعی است که با جمع آوری اطلاعات از طریق معاینات بالینی، تستهای آزمایشگاهی و پر کردن فرمهای بیماران با عفونت بیمارستانی در بیمارستان بوعلی اردبیل از سال 1389 تا 1390 انجام شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و به صورت فراوانی و درصد بیان شده است.

  یافته ها: از کل 3254 بیمار، 42 مورد (3/1%) با عفونت بیمارستانی شناسایی شد. 6/47% مذکر و 4/52% مؤنث بودند. این عفونت در بیماران با سنین بین 1 ماه تا 1 سال با 8/23% شایعتر بود. سپسیس (3/33%)، پنومونی و عفونت خون (8/23%) و عفونت دستگاه ادراری (19%) به ‏ترتیب شایعترین عفونتها بودند. میانگین طول مدت بستری در بیمارستان 86/26 روز بود. کلبسیلا شایعترین پاتوژن (8/23%) گزارش شده بود. فراوانی عفونت در NICU (1/38%) بیشتر بود.

  نتیجه گیری: در این مطالعه فراوانی عفونت بیمارستانی کمتر از سایر مطالعات بود. توزیع عفونت با سن، بخش و طول مدت بستری در بیمارستان رابطه داشت.



صفحه 4 از 9     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.23 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4623