[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
165 نتیجه برای No

پروین یاوری ، یدا... محرابی، محمد امین پورحسینقلی،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1384 )
چکیده

  زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان های زنان است که در صورت تشخیص زودرس و به موقع در مراحل اولیه شانس درمان آن افزایش یافته و موجب بالارفتن طول عمر افراد مبتلا به این سرطان خواهد شد . این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی و عملکرد زنان از خودآزمایی پستان در دو گروه مبتلایان به سرطان پستان و گروه شاهد انجام گرفت تا از نتایج آن در طراحی برنامه های آموزشی مناسب در مورد افزایش آگاهی زنان درباره سرطان پستان و روش های تشخیص زودرس استفاده شود.

  روش کار: این پژوهش از نوع مطالعه مورد-شاهدی بر پایه اطلاعات بیمارستانی است که روی 303 زن مبتلا به سرطان پستان و 303 زن به عنوان گروه شاهد انجام گرفت. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد و از آزمون آماری مجذور کای استفاده شد.

  یافته ها: یافته ها نشان داد آگاهی از روش های تشخیص زودرس سرطان پستان در زنان مبتلا در حدود چهار برابر افراد گروه شاهد است (001/0 p< ) ، همچنین آگاهی از روش های لازم برای تشخیص به موقع سرطان پستان در گروه بیماران از گروه شاهد بیشتر است(001/0 p< ) . 61% از زنان گروه مورد و 32% از زنان گروه شاهد خودآزمایی پستان را از اقدامات لازم برای تشخیص زودرس سرطان پستان ذکر کردند. 75% در گروه شاهد و 47% در گروه بیماران زمان مناسب خودآزمایی را نمی دانستند (001/0 p< ) . بیش از دو سوم افراد در هر دو گروه زمان مناسب و لزوم انجام خودآزمایی پستان در افراد یائسه یا باردار را نمی دانستند و اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی دار بود (001/0 p< ) . انجام خودآزمایی پستان در زنان بیمار بیش از گروه شاهد بوده است (04/0 p< ) و همچنین فاصله زمانی انجام خودآزمایی پستان به طور معنی داری در دو گروه متفاوت می باشد (01/0 p< ) . دلایل عدم انجام خودآزمایی پستان در دو گروه دارای تفاوت معنی داری بوده است (05/0 p< ) . مراجعه منظم به پزشک برای معاینه و تشخیص زودرس در هر دو گروه پایین بود.

  نتیجه گیری: با توجه به اینکه میزان آگاهی و عملکرد افراد تحت مطالعه در مورد خودآزمایی پستان و مراجعه به پزشک برای معاینات پستان پایین بوده است بنابراین تدوین برنامه های آموزشی در رابطه با خودآزمایی ماهیانه پستان و گذراندن دوره آموزشی جهت‌ ارتقای سطح آگاهی زنان در مورد تشخیص زودرس سرطان پستان و انجام صحیح و مرتب آن ضروری می‌باشد.


سید هادی حکیم، جهانبخش صمدیخواه ، صمد غفاری، آذین علیزاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: ترومبوز دریچه مکانیکی به عنوان عارضه جدی و با مرگ و میر بالا بیماران را تهدید می کند و نیاز به درمان اساسی دارد. درمان شامل جراحی مجدد و یا استفاده از داروهای فیبرینولیتیک می باشد. با توجه به اهمیت موضوع و مرگ و میر بالا در جراحی مجدد، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تاثیر و پیش آگهی درمان با فیبرینولیتیک انجام شد.

  روش کار : این مطالعه آینده نگر در طول یک سال (1/6/1383 تا 1/6/1384 ) در 17بیمار مبتلا به ترومبوز حاد دریچه مکانیکی که تحت درمان با استرپتوکیناز قرار گرفتند انجام شد. پس از تشخیص اولیه بیماری، پیگیری پاسخ دهی به درمان بیماران با معاینه بالینی، اکوکاردیوگرافی از طریق سینه، اکوکاردیوگرافی از طریق مری و فلوروسکوپی صورت گرفت. بیماران با لخته بزرگتر یا مساوی یک سانتیمتر، خانم های حامله و بیمارانی که در طی یک ماه اخیر تحت جراحی قرار گرفته بودند از مطالعه حذف شدند. اطلاعات به دست آمده به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 13 تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: از 17 بیمار نه بیمار (9/52%) زن و هشت بیمار (1/47%) مرد با میانگین سنی11 ± 8/43 سال بودند. 14 بیمار دریچه مکانیکی دو لتی (هشت دریچه در موقعیت میترال و شش دریچه در موقعیت آئورت) و سه بیمار دریچه مکانیکی تک لتی (دو دریچه در موقعیت میترال و یک دریچه در موقعیت آئورت) داشتند. 3/71% بیماران با دریچه دولتی به درمان با استرپتوکیناز پاسخ کامل دادند، ولی در بیماران با دریچه یک لتی درمان موفقیت آمیز نبود. درمان ترومبوز حاد در موقعیت آئورت (4/71%) موفق تر از میترال (50%) بود ( 02/0 = p ). در طی درمان یک مورد مرگ (8/5%) به علت خونریزی داخل مغزی و دو مورد آمبولی سیستمیک ( 8/11%)، شامل آمبولی مغزی و کلیوی با علایم گذرا اتفاق افتاد.

  نتیجه گیری: بر اساس مطالعه حاضر درمان با ترومبولیتیک در ترومبوز حاد دریچه روشی ایمن، در دسترس و بسیار موثر به خصوص در بیماران با طول مدت علایم کمتر از دو هفته، لخته کوچک، کلاس I ( New York Heart Association ) NYHA و II و ترومبوز در موقعیت آئورت می باشد.


حسین دوستکامی، عدالت حسینیان ، غلامحسین فاتحی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری های عروق کرونری قلب از مهم ترین علل مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در کشور ایران است. انفارکتوس میوکارد و آنژین صدری ناپایدار جزو سندرم های بالینی درگیری عروق کرونری قلب هستند. با این تفاوت که مرگ و میر ناشی از انفارکتوس میوکارد بیشتر از آنژین صدری ناپایدار است و مراقبت دقیق تر و بیشتری نیاز دارد. افتراق سریع و تشخیص به موقع بیماران دچار انفارکتوس میوکارد از بیماران دچار آنژین صدری ناپایدار نقش بسیار مهمی در درمان موثر و بهبود پیش آگهی در این بیماران دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع انفارکتوس میوکارد بدون صعود قطعه ST در بیماران بستری با تشخیص اولیه آنژین صدری ناپایدار انجام شد.

  روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در بیماران بستری با تشخیص اولیه U/A ( Unstable Angina ) در بیمارستان بوعلی اردبیل طی سال های 1381-1380 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه (شامل مشخصات دموگرافیک بیماران، علایم بالینی، تغییرات ECG و آزمایشگاهی) جمع آوری شد. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد و جهت آنالیز از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده گردید.

  یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 61 سال و شیوع NSTEMI ( Non-ST Elevated Myocardial Infarction ) در بیماران با تشخیص اولیه آنژین صدری ناپایدار 23 نفر (1/22%) بود. میانگین سنی بیماران NSTEMI ، 5/60 سال و شیوع آن در مردان بیشتر از زنان بود (9/69% درمقابل 4/30%). شایع ترین تغییر ECG دربیماران NSTEMI موج T معکوس و نزول قطعه ST (3/78%) و در بیماران U / A موج T معکوس (5/60%) بود. این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار بود(001/0 p< ). 7/64% بیماران NSTEMI و 4/27 % بیماران U / A ، درد سینه فوق العاده شدیدی داشتند(004/0 p< ).

  نتیجه گیری: حدود یک پنجم بیمارانی که با U/A بستری می شوند NSTEMI دارند و تغییرات ECG به صورت نزول ST همراه با موج T منفی در این بیماران شایع تر از بیماران با U/A می باشد و شدت علایم بالینی وعوارض نیز شدیدتر از U / A است.


علی مجید پور، شهرام حبیب زاده ، فیروز امانی ، فاطمه همتی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: سندرم نقص ایمنی اکتسابی وارد دهه سوم ظهور خود شده و به یک بیماری پاندمیک و تهدید کننده تمام جمعیت دنیا مبدل گردیده است، به طوری که در سال 2005 این بیماری 1/3 میلیون نفر را به کام مرگ کشانده است. اپیدمیولوژی ایدز به دلیل عدم امکان درمان بیماران مبتلا و فقدان واکسن موثر، مشابه بیماری های غیر واگیر و رفتاری است. از آنجا که رفتار بهداشتی نتیجه نگرش درست وآگاهی عمیق است، بنابراین مطالعه مقدماتی بر روی دانش آموزان مقطع دبیرستان اردبیل برای بررسی منابع مورد استفاده آنان در کسب اطلاعات لازم از بیماری ایدز و بررسی آگاهی و نگرش نسبت به این بیماری انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه توصیفی - مقطعی در800 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهرستان اردبیل در سال 1381 انجام شد. انتخاب نمونه ها تصادفی و به صورت خوشه ای در سطح دبیرستان های شهر اردبیل صورت گرفت. پرسش‌‌نامه ای حاوی چهار گروه سوال شامل اطلاعات دموگرافیک، منابع مورد استفاده در زمینه ایدز و میزان استفاده از هر یک از منابع، آگاهی و نگرش شرکت کنندگان در مورد بیماری ایدز تنظیم و پس از ارزشیابی اعتبار، توسط پرسشگران در مدرسه توزیع شد. در نهایت اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: از 800 دانش آموز 378 نفر (2/47%) دختر و بقیه پسر بودند. از نظر منابع آموزشی دانش آموزان در مورد ایدز ذکر کردند که در 5/84% از تلویزیون، 4/51% از روزنامه و مجلات، 6/49% از جزوه و کتاب و 6/30% از رادیو استفاده کرده‌اند. 89% دختران در مقایسه با 67% پسران از تلویزیون استفاده می کردند که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (001/0 p< ). کارکنان بهداشتی با 7/17%، معلمین با 2/10%، دوستان با 5/9%، روحانیون با 6/8%، اعضای خانواده با 8 %، بستگان 6/5% و مجموعه ای از روش های فوق توام با سایر منابع 3/41% منابع اطلاعاتی دانش آموزان در مورد ایدز را به خود اختصاص می دادند. تنها 3/46% دانش آموزان نگرش درستی در برخورد با بیماران فرضی داشتند. 352 نفر (44%) شرکت‌کنندگان آگاهی ضعیف و 448 نفر (56%) آگاهی متوسطی از راه های انتقال ویروس داشتند و موردی از آگاهی در سطح خوب وجود نداشت. بین جنس، سن و میزان آگاهی ارتباط آماری معنی داری دیده نشد. بیشترین میزان آگاهی متوسط در دانش آموزان رشته علوم تجربی بود . در بررسی ارتباط بین میزان آگاهی با منابع مورد استفاده، تنها تلویزیون ارتباط معنی داری با آگاهی نشان داد (001/0= p ).

  نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر ضرورت توجه متولیان سلامت به امر آموزش با استفاده بهینه از تلویزیون تاکید دارد. فیلم و عکس، معلمان و روحانیون، رادیو، کتاب و جزوه جایگاه موثری در ایفای نقش معرف در مورد ایدز نداشتند.


عباس ابوالقاسمی، آذر کیامرثی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: فرآیندهای شناختی مانند توجه، تفکر، حافظه و یادآوری نقش مؤثری برای مواجهه با مشکلات روزمره در زندگی کودک دارد. اختلالات روانشناختی از جمله مسایلی است که این فرآیندها را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. مطالعات نشان داده است که بیماری اسکیزوفرنی فرآیندهای شناختی کودکان را بیشتر دچار آسیب می‌سازد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه گنجینه واژگان، حافظه، ادراک و یادآوری در کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی، آسیب مغزی و اختلال سلوک می‌باشد.

  روش کار: این پژوهش از نوع علی مقایسه‌ای است. نمونه آماری پژوهش شامل 80 نفر از کودکان 8 تا 13 ساله مبتلا به اسکیزوفرنی، آسیب مغزی و اختلال سلوک و کودکان غیر بیمار بود که از میان کودکان بیمار سرپایی و بستری در بخش های روانپزشکی و مغز و اعصاب در مرکز آموزشی و درمانی امام حسین(ع) تهران در سال 1383 انتخاب شدند (از هر گروه 20 نفر). در این مطالعه آزمون هوش تجدیدنظر شده وکسلر برای کودکان (مقیاس‌های گنجینه واژگان، حافظه و ادراک) و آزمون یادآوری داستان ببکاک استفاده شد.

  یافته‌ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیری نشان داد که بین چهار گروه در زمینه ادراک، گنجینه واژگان، حافظه و میزان یادآوری تفاوت آماری معنی دار وجود دارد (01/0 < p ). آزمون پیگیری LSD ( Least Significant Difference ) نیز نشان داد که ادراک، گنجینه واژگان، حافظه و میزان یادآوری کودکان اسکیزوفرنی نسبت به کودکان اختلال سلوک و آسیب مغزی مختل تر است، همچنین ادراک، گنجینه واژگان و حافظه کودکان اختلال سلوک نسبت به کودکان آسیب مغزی اختلال بیشتری دارد، اما میزان یادآوری کودکان آسیب مغزی در مقایسه با کودکان اختلال سلوک بیشتر دچار آسیب بود(01/0 p< ).

  نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از این است که ادراک، گنجینه واژگان، حافظه و یادآوری کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی در مقایسه با اختلال سلوک و آسیب مغزی بیشتر مختل می‌شود. شناسایی نابهنجاری های شناختی به منظور تشخیص صحیح‌تر و انتخاب راهبردهای درمانی و ترمیمی مؤثر برای آسیب‌های مذکور از کاربردها و پیشنهادات عملی مطالعه حاضر است.


احد اعظمی ، عباس یزدان بد ، ناطق عباسقلیزاده ، یگانه صادقی ،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: برطبق گزارش اخیر وزارت بهداشت، سرطان مری دومین سرطان شایع و کشنده در اردبیل می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی پاتولوژی و ارتباط آناتومیک قسمت های مختلف مری با عوامل خطر سرطان مری در اردبیل انجام شد.

  روش کار: این مطالعه آینده نگر- از نوع توصیفی- تحلیلی درکلینیک فوق تخصصی گوارش شهر اردبیل در بیماران مراجعه کننده به کلینیک از سال 82-1379 انجام گرفت. بیماران با نشانه های هشداردهنده دستگاه گوارش فوقانی با ویدئوآندوسکوپ فیبراپتیک بررسی شدند و از ضایعات مشکوک به سرطان مری 6-5 عددبیوپسی تهیه شد و سپس تشخیص سرطان مری با پاتولوژی در152 بیمار تایید گردید و با توجه به محل آناتومیک ضایعه، اطلاعات مربوط به سن، جنس، سطح تحصیلات، محل سکونت، مصرف سیگار، مشروبات الکلی و اوپیوم ثبت گردید. در نهایت اطلاعات به دست آمده به کمک نرم افزار آماری 2000 EPI تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: میانگین سنی بیماران مبتلا به سرطان مری 64/11 ± 59 سال و نسبت جنس مذکر به مونث 1 به 1 بود. 77% بیماران ساکن روستا و 4/93% بیماران بی سواد بودند. 9/82% سرطان ها از نوع SCC ( Squamous Cell Carcinoma )، 4/16% از نوع آدنوکارسینوما و 7/0% کارسینوم درجا بود. شایع ترین محل گرفتاری SCC مری ثلث میانی با 73 بیمار (48%) بود. در مقابل شایع ترین محل آدنوکارسینوم مری با 31 بیمار (20%) در ثلث تحتانی مری قرارداشت. در تحلیل آماری بین سرطان مری با مصرف سیگار، الکل و اوپیوم ارتباط آماری معنی دار وجود نداشت.

  نتیجه گیری: سرطان مری دومین سرطان شایع در اردبیل می باشد این مطالعه نشان داد برخلاف کشورهای غربی در اردبیل سرطان مری ارتباطی با مصرف سیگار و الکل ندارد، بنابراین لازم است برای واضح تر شدن عوامل خطر در اردبیل بررسی های دیگری در خصوص ارتباط سرطان مری با عوامل شناخته شده مانند نیتروزامین ها و محتوای خاک و تولیدات کشاورزی منطقه و خصوصیات ژنتیکی بیماران در آینده صورت گیرد.


مهدی فرهودی ، محمد کاظم طرزمنی، خندان قنادی امامی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری های عروقی مغز شایع ترین بیماری دستگاه اعصاب و سومین علت مرگ افراد بالاتر از 45 سال می‎باشد. بیشتر سکته‎ها در بزرگسالان ایسکمیک بوده و حدود یک پنجم آن را تنگی های داخل یا خارج جمجمه‎ای شریان کاروتید داخلی تشکیل می‎دهند. ‎ اولتراسونوگرافی یک روش غیرتهاجمی، مقرون به صرفه و بی‎خطر برای بررسی عروق داخل و خارج جمجمه می‎باشد که به دو صورت داپلر ترانس کرانیال ( Trans Cranial Doppler ) و داپلکس کاروتید انجام می‌شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی کامل بودن روش TCD جهت تشخیص تنگی های قابل ملاحظه کاروتید که ایجاد علامت می‎کنند، انجام شده است.

  روش کار: مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی در 50 بیمار متوالی از بیماران بستری در بخش اعصاب بیمارستان امام که هم تحت TCD و هم داپلکس کاروتید قرار گرفته بودند انجام گرفت، متغیر های سرعت جریان خون، وجود جریان خون جانبی و میزان تنگی گزارش شده توسط دو روش فوق مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات به دست آمده با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 5/11 و با استفاده از آزمون های آماری تی،‌ مجذور کای و فیشر تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: از 50 فرد مورد مطالعه 34 مورد (68%) مرد و بقیه زن بودند. میانگین سنی افراد 66 سال بود.70% بیماران بالای 65 سال و 68% سابقه پرفشاری خون داشتند. (بین پارامترهای سرعت جریان خون سیستولی و دیاستولی و نمایه ضربان داری به دست آمده از TCD و داپلکس از شریان کاروتید داخلی، تفاوت آماری معنی‎دار وجود نداشت). بین درصد تنگی گزارش شده توسط TCD و داپلکس تفاوت آماری معنی‎دار وجود نداشت. در 57/78% موارد TCD بیمارانی که تنگی کاروتید داشتند، جریان خون جانبی وجود داشت.

  نتیجه گیری: وجود ارتباط قابل قبول از نظر پارامترهای سرعت جریان بین دو روش TCD و داپلکس کاروتید و همچنین بین درصد تنگی‎های گزارش شده توسط دو روش ذکر شده در این مطالعه نشان ‎داد که انجام TCD برای تشخیص تنگی‌های قابل ملاحظه کاروتید (که سبب اختلال همودینامیک می‎شوند) و نیز در غربالگری بیماران دچار حوادث عروق مغزی یک روش مفید می‎باشد، ولی برای ارزیابی دقیق تنگی، نوع پلاک و تشخیص تنگی های زیر 50% انجام داپلکس کاروتید نیز ضرورت دارد و در واقع مکمل همدیگرند.


اکرم کوشکی، مهدی گل افروز شهری ،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: استرس‌های اکسیداتیودرپاتوژن ز دیابت نوع II به دلیل افزایش مقاومت به انسولین یا اختلال در ترشح انسولین و بروز آتروسکلروز دخیل می‌باشند. آنتی اکسیدان های غذایی از جمله کاروتنوئیدها با ممانعت از واکنش های اکسیداسیون اثر ح ف اظتی علیه دیابت دارند، بنابراین مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط کاروتنوئیدهای مصرفی با شاخص های قند و لیپید خون بیماران دیابتی نوع II در شهرستان سبزوار انجام شد.

  روش کار: این تحقیق یک مطالعه تحلیلی- مقطعی است که بر روی بیماران مبتلا به دیابت نوع II که بروش تصادفی انتخاب شدند ، انجام گرفت. قد و وزن بیماران اندازه‌گیری شد. داده های لازم در زمینه دریافت غذایی با استفاده از یاد آمد 24 ساعته خوراک طی سه روز متوالی و بسامد خوراک بدست آمد. مقادیر ذکر شده با استفاده از را هنمای مقیاس‌های خانگی به گرم تبدیل شدند سپس مقدار کاروتنوئیدهای موجود در غذا محاسبه گردید. شاخص‌های قند خون،‌ تری‌گلیسرید و کلسترول سرم بعد از 12 ساعت ناشتا با روش آنزیمی اندازه‌گیری شد. جهت آنالیز داده ها از آزمون های آمار توصیفی و Partial Correlation استفاده شد.

  یافته‌ها: این تحقیق بر روی 75 بیمار دیابتی نوع II با میانگین سنی 2/14 ± 05/54 سال و میانگین BMI ، 03/5 ± 02/27 کیلوگرم بر متر مربع انجام شد. میانگین قند خون 82/87 ± 36/196، تری گل ی سرید 89/147 ± 84/262 و کلسترول تام سرم 76/60 ± 98/243 میلی‌گرم در دسی‌لیتر بود. میانگین میزان دریافت بتا کاروتن 21/810 ± 56/1236 ، ‌آ ل فاکاروتن ‌ 04/149 ± 170/878 ، لوتئین/ زیزانتین 77/819 ± 40/1163 و ل ی ک و پ ن 70/988 ± 77/2195 میکروگرم بود.

  نتیجه‌گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که اکثر کاروتنوئیدها با شاخص‌های قند و لیپید بیماران دیابتی ارتباط معکوس دارند هر چند از نظر آماری معنی‌دار نبود .


سیما خاوندی زاده اقدم،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات مختلف جنبه‎های روانی - اجتماعی زایمان را مطرح نموده، به طوری که اهمیت این جنبه ها کمتر از عوامل طبی و مامایی نبوده است. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که با هدف تعیین تأثیر حمایت مداوم حین زایمان توسط فرد همراه بر روند و پی آمد زایمان در زنان نخست حامله انجام شد.

روش کار: افراد شرکت کننده در پژوهش شامل کلیه زنان در محدوده سنی 30-18 سال، با حاملگی ترم، تک قلو، نمایش سر، شروع خودبخودی زایمان و بدون عوارض بارداری بودند، که از میان آنها 50 نفر در گروه آزمون (همراه دار) و 50 نفر در گروه شاهد (بدون همراه) مورد بررسی قرار گرفتند. افراد همراه دانشجویان مامایی بودند و حمایت ها شامل صحبت کردن، دلداری، لمس و نوازش، تشویق، اطمینان بخشی و فراهم سازی راحتی فیزیکی (کمک در تغییر وضعیت، خنک کردن با بادبزن دستی، برطرف ساختن خشکی لب ها) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون تی، کای اسکوئر و آزمون دقیق فیشر صورت گرفت.

یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که حمایت مداوم حین زایمان توسط فرد همراه باعث کاهش طول فاز فعال زایمان (p<0/01)، کاهش زایمان به طریقه سزارین (p=0/026) و افزایش نمره آپگار دقیقه اول (p=0/015) و شروع زودتر تغذیه با شیر مادر می شود (p<0/01). همچنین یافته ها نشان داد که طول مرحله دوم زایمان، آپگار دقیقه پنجم در دو گروه تفاوت معنی داری ندارند.

نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که حمایت مداوم حین زایمان نتایج زایمان را بهبود می بخشد
مریم ذاکری حمیدی، سعیده ضیایی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: دیسمنوره از شکایات شایع در بیماری های زنان می باشد که گاهی با مشکلات گوارشی همراه است. هدف این مطالعه بررسی اثر درمانی ویتامین E بر علایم گوارشی همراه دیسمنوره اولیه نظیر تهوع،استفراغ و اسهال بوده است.
روش کار: این مطالعه به روش تجربی، تصادفی انجام گرفت. به تعداد 300 دانش آموز دختر با دیسمنوره اولیه پرسشنامه ای جهت بررسی مشکلات گوارشی ناشی از دیسمنوره اولیه ارایه گردید و بعد از بررسی پرسشنامه 128 نفر که علایم گوارشی همراه دیسمنوره را داشتند وارد مطالعه شدند که 69 نفر از این افراد در گروه مورد و 59 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند.  دو روز قبل پریود و  سه روز اول پریود روزانه به گروه مورد چهار عدد قرص ویتامین E 100 واحدی(400واحد) و به گروه شاهد چهار عدد پلاسبو به صورت جویدنی به مدت چهار ماه تجویر شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و با بکار بردن آزمون کای اسکوئر با ضریب اطمینان 95% (α=0/05) انجام شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که ویتامین E در مقایسه با پلاسبو در کاهش مشکلات گوارشی همراه  دیسمنوره اولیه در ماه دوم درمان تفاوت معنی داری ندارد (p=0/67) در حالیکه در ماه چهارم درمان بین تأثیر ویتامین E  و پلاسبو در کاهش مشکلات گوارشی همراه  دیسمنوره اولیه اختلاف آماری معنی داری دیده شد (p=0/001).
نتیجه گیری: ویتامین E به عنوان درمانی مؤثر جهت بهبود علایم گوارشی دیسمنوره اولیه از ماه دوم درمان موثر می باشد.  


قدرت محمدی، مسعود نادر پور،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: اتو اسکلروزیس از علل عمده کاهش شنوایی هدایتی در سنین مختلف می باشد، که گاها تشخیص آن با تکیه به علایم کلینیکی واودیولوژیکی مشکل می باشد. تشخیص وجراحی زود هنگام آن شنوایی نرمال به بیمار خواهد داد. هدف از انجام این مطالعه نشان دادن ارزش تمپانوتومی تجسسی در کشف بیمارانی است که اتواسکلروزیس عامل کاهش شنوایی بوده و با توجه به علایم کلینیکی و اودیولوژیکی تشخیص آنها ممکن نبوده است.

روش کار: نمونه مورد مطا لعه از نوع آ ینده نگر در 33 بیما ر بوده که (18نفر مؤنث و 15 نفر مذکر) با کاهش شنوایی هدایتی مشکوک به اتواسکلروزیس در مرکز آموزشی و درما نی امام خمینی تبریز در فا صله فروردین 1382-1378 بستری و تحت عمل تمپانوتومی تجسسی قرارگرفتند که در30 نفر آنها (16 نفر مؤنث و14نفر مذکر) اتواسکلروزیس در موقع عمل تائید شد، و استاپدکتومی شدند. تمام بیماران تا سه هفته بعد از عمل از نظر فلج فاسیال، عدم پاسخ به درمان، ویا بد تر شدن وضعیت شنوایی، سرگیجه، احتمال پرفوراسیون پرده و سایر عوارض معاینه و همچنین تست های ادیولوژیک مورد بررسی قرار گرفتند و اطلاعات مربوطه ثبت و بعد با سایر منابع مقایسه گردید.

یا فته ها: شیوع این بیما ری در جنس مونث نسبت به جنس مذکر بیشتر بود و بیماران اکثرا در دهه سوم وچهارم برای درمان مراجعه می کردند ولی سابقه کاهش شنوایی را از دهه دوم و سوم داشتند. در این مطا لعه شیوع خانوادگی نسبت به سایر آمارهای جهانی کمتر بود ولی کاهش شنوایی از نوع هدایتی نسبت به سایر آمار شیوع بیشتری را نشان می دا د. بهبود شنوایی قابل توجهی در درصد بالایی از بیماران مشاهده شد.

نتیجه گیری:توجه به زمان مناسب عمل جراحی استاپدکتومی خیلی مهم می باشد. چرا که هر چه بیما ران با کاهش شنوایی کمتری عمل شوند نتایج بهتری خواهند داشت. لذا تمپانوتومی تجسسی در بیمارانی که کاهش شنوایی هدایتی دارند ومشکوک به اتواسکلروزیس هستند باعث تشخیص زودرس و درمان آن می شود.
فریده مصطفی زاده، مهرناز مشعوفی، معصومه رستم نژاد،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده

  زمینه و اهداف: میزان سزارین در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است. به علت عوارض زیاد بعد از عمل، دوره نقاهت طولانی و هزینه بالای زایمان به طریق جراحی و سایر عوارض، زایمان طبیعی به عنوان روش رایج توصیه شده است . با توجه به افزایش زایمان به طریقه سزارین و سهولت پذیرش آن از سوی عامه مردم به نظر می رسد که نگرش زنان باردار و پرسنل بهداشتی نسبت به انتخاب نوع زایمان موثر است. این پژوهش به منظور بررسی نگرش پرسنل بهداشتی و زنان باردار نسبت به زایمان طبیعی وسزارین و همچنین مقایسه این نگرش در دوگروه زنان باردار و پرسنل بهداشتی انجام شده است .

  روش کار: این بررسی یک مطالعه توصیفی مقایسه ای است که برروی 84 نفر پرسنل بهداشتی و300 نفر زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی اردبیل در سال 83 انجام شد. نگرش نمو نه های مورد مطالعه بوسیله پرسشنامه لیکرت جمع آوری شد وسپس با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T.test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

  یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که 1/30% از زنان باردار و 50% پرسنل بهداشتی نگرش مثبت نسبت به زایمان طبیعی داشتند. یافته ها نشان داد که بین نگرش پرسنل بهداشتی و زنان باردار نسبت به زایمان سزارین یا طبیعی تفاوت معنی دار وجود داشت (001/0=p).

  نتیجه گیری: با توجه به اینکه نگرش پرسنل بهداشتی در مقایسه با زنان باردارنسبت به زایمان طبیعی مثبت تر بود. بنابراین به نظر می‌رسد قشر جوان و باردار جامعه نیاز به آموزش بیشتر و افزایش آگاهی وتغییرنگرش نسبت به روش های زایمانی دارند.دراین میان نقش آموزشی پرسنل بهداشتی باتوجه به نگرش بالا می تواند موثر باشد .


حسن اناری، فرهاد صالح‌زاده، رامین میرمحمدی، سیمین منشاری،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

  زمینه و هدف: دررفتگی مادرزادی مفصل ران از جمله اختلالات مادرزادی مفصلی است که به علت خارج ماندن سر استخوان فمور از حفره استابولوم ایجاد می‌شود. تشخیص به موقع این ناهنجاری مهم بوده و در صورت عدم تشخیص به موقع شیرخوار مبتلا به یک عارضه جبران‌ناپذیر و گاهی معلولیت برای تمام عمر می‌شود. برای تشخیص این نا‌هنجاری امروزه روش های جدید تشخیصی نظیر سونوگرافی پیشنهاد شده است. روش های مرسوم قبلی استفاده از معاینه بالینی و رادیوگرافی بود. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه‌ای نتایج ارزیابی دررفتگی مادرزادی مفصل ران به روش معاینه کلینیکی, سونوگرافی و رادیولوژیک در یکصد شیرخوار که در معاینه بالینی مشکوک به در رفتگی بودند طرح ریزی شد.

  روش کار: این مطالعه به صورت تحلیلی- مقطعی و به مدت یکسال از تاریخ 1/5/83 لغایت 1/5/84 در درمانگاه های خصوصی شهر اردبیل انجام شد. در طی این مدت 100 شیرخوار زیر یکسال که با تشخیص احتمالی دررفتگی مادرزادی مفصل ران به صورت بالینی، معرفی شده بودند وارد مطالعه شدند. سپس یک پرسشنامه اطلاعاتی در مورد هر نوزاد تکمیل شد. پس از آن سونوگرافی و رادیوگرافی مفاصل ران انجام گردید و در نهایت، پس از جمع‌آوری اطلاعات نتایج، مورد تجزیه‌ و‌ تحلیل آماری قرار گرفت.

  یافته‌ها: از100 شیرخوار مورد بررسی 48% نوزادان دختر و 52% نوزاد پسر بودند و میانگین سنی‌نوزادان 23/7 ± 42 روز بود و در 44% موارد نوزادان فرزند اول خانواده بودند. 58% به زایمان طبیعی و 42% به روش سزارین متولد شده بودند. در 15% موارد پرزانتاسیون بریچ وجود داشت. در 28% موارد یافته‌های مثبت رادیولوژیک و در 56% موارد یافته‌های مثبت سونوگرافی به نفع دررفتگی مادرزادی مفصل ران وجود داشت.

  نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد که انجام همزمان معاینه بالینی و سونوگرافی به ویژه در ماه های اول زندگی به تشخیص دقیق و زودرس دررفتگی مادرزادی مفصل ران کمک می‌کند و از طرفی عوارض رادیوگرافی را هم ندارد.


مختار مختاری، مهرداد شریعتی، نازنین تدین،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

 

زمینه و هدف: اسپیرنولاکتون یک داروی دیورتیک و ضد آندروژنی است که در درمان پر فشاری خون، هیپر آلدوسترونیسم ثانویه، نارسایی احتقانی قلب، سیروز کبدی، سندرم نفروتیک و غیره از آن استفاده می شود. در این پژوهش تاثیر این دارو بر میزان هورمونهای هیپوفیزی- گنادی یعنی LH، FSH، تستوسترون، دی هیدروتستوسترون و همچنین تغییرات وزن بدن و بافت بیضه، در موش صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت.

روش کار: ۴۰ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار، با وزن تقریبی ١٠ ±١٩٠ گرم انتخاب و به ۵ گروه ۸ تایی تقسیم شدند. گروه ها شامل گروه کنترل، شاهد تزریق (دریافت کننده آب مقطر) و گروههای تجربی با مقادیر حداقل دارو ۲۵ میلی گرم بر کیلو گرم، متوسط دارو ۵۰ میلی گرم بر کیلو گرم و حداکثر دارو ۱۰۰ میلی گرم بر کیلو گرم بودند. داروی اسپیرونولاکتون به صورت دهانی و به مدت ۱۴روز به طور روزانه به حیوانات خورانده شد. در پایان دورۀ آزمایش پس از تعیین وزن آنها، عمل خون گیری انجام شد و غلظت هورمون هایLH ، FSH ، تستوسترون و دی هیدرو تستوسترون (DHT) اندازه گیری شد، سپس بیضه های حیوان جهت بررسی تغییرات بافتی از بدن خارج و توزین شدند و پس از تهیه مقاطع بافتی و رنگ آمیزی با روش هماتوکسیلین- ائوزین، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند.

یافته ها : مصرف داروی اسپیرنولاکتون در مقدارحداکثر به مدت ۱۴روز افزایش معنی داری در غلظت هورمون LH و کاهش معنی داری در غلظت هورمون های تستوسترون و دی هیدروتستوسترون نشان داد (p≤0/05). در هیچ یک از مقادیر دارو اختلاف معنی داری در میزان هورمون FSH، وزن بدن و وزن بیضه مشاهده نشد.

نتیجه گیری: مصرف خوراکی داروی اسپیرنولاکتون با مقدار حداکثر یعنی ۱۰۰ میلی گرم بر کیلو گرم به مدت ۱۴روز در افزایش هورمون LH و کاهش هورمونهای تستوسترون و دی هیدروتستوسترون موثر است.
محمدرضا نهایی، رضا بهلولی خیاوی، محمد اصغرزاده، آلکا حسنی، جاوید صادقی، محمد اکبری دیباور،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

  زمینه و اهداف: پسودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن مهم بیمارستانی است که مقاومت آنتی بیوتیکی زیادی را نشان
می دهد. برای مطالعه اپیدمیولوژیک پسودوموناس آئروژینوزا روش های فنوتایپینگ مثل تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و ژنوتایپینگ مثل آنالیز الگوی پلاسمیدی وجود دارد. آنالیز پلاسمیدی اطلاعات مفیدی را در مورد منشاء اپیدمی و تعداد کلون های متفاوت موجود در یک اپیدمی بدست می دهد، لذا جهت مطالعه الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و پلاسمیدی سویه های پسودوموناس آئروژینوزا در عفونت های بیماران بستری شده در مرکز آموزشی و درمانی سینای تبریز این تحقیق انجام شد تا ارتباط اپیدمیولوژیک بین سویه های جدا شده مورد بررسی قرار گیرد.

  روش ک ار: این مطالعه برروی 135 سویه پسودوموناس آئروژینوزا جدا شده از بیماران با عفونت های مختلف بستری در مرکزآموزشی و درمانی سینای تبریز انجام گرفت.برای تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی ازروش انتشار دیسک درآگارو برای استخراج پلاسمید ازروش لیز قلیایی تغییر یافته استفاده شد. جهت شناسایی باندهای supercoiled از open circular و linear از روش الکتروفورز دوبعدی استفاده شد.برای برش پلاسمیدها دوآنزیم محدودالاثر EcoRI و HincII بکارگرفته شدند.

  یافته ها : از تعداد 135 سویه پسودوموناس آئروژینوزا ایزوله شده از بیماران با عفونت های مختلف تست حساسیت به آنتی بیوتیک ها بعمل آمد و الگوی پلاسمیدی تعیین گردید. میزان مقاومت به آزترونام77% ، کولیستین74% ، سفتازیدیم 69%، پیپراسیلین 67% ، اوفلوکساسین 62% ، توبرامایسین 56% ،کاربنی سیلین 54% ، جنتامایسین51% ، سیپروفلوکساسین 22% ، آمیکاسین15% ، پلی میکسین B 13% و ایمی پنم 2% بود. از 135 سویه 68 سویه (4/50%) فاقد هرنوع پلاسمید بودند و در 67 سویه باقیمانده (6/49%) 1تا 6 پلاسمید شناسایی شد. وزن مولکولی پلاسمیدهای جداشده عمدتا" در محدوده kb 5/0 تا kb 21 وتعدادی بیش از kb 21 بود. از مجموع 67 سویه دارای پلاسمید، 28 الگوی پلاسمیدی بدست آمد که الگوهای مشابه در ایزوله های مربوط به بخش سوختگی(در 2 تا 16 ایزوله) و نیز در ایزوله های مربوط به بخش های ICU ، داخلی و جراحی عمومی بترتیب در 6، 4 و 2 ایزوله شناسایی شدند. بعد از برش آنزیمی با آنزیم های محدودالاثر EcoRI و HincII در 25 سویه ی پسودوموناس آئروژینوزا محتوی یک یا دو پلاسمید، الگوهای برشی یکسان در 8 سویه (32%) با EcoRI مشاهده شد درحالیکه با آنزیم HincII هیچگونه الگوی برشی مشابه حاصل نشد.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشانگر مقاومت آنتی بیوتیکی بالا و حضور پلاسمید در اکثر سویه های پسودوموناس آئروژینوزا ایزوله شده از عفونت های مختلف بوده و تشابه زیادی در الگوهای پلاسمیدی والگوهای برشی سویه های جدا شده از عفونت های بیمارستانی از بخش های سوختگی، ICU ، داخلی و جراحی عمومی در یک زمان کوتاه بدست آمد که احتمال منشاء گرفتن این باکتری ها از یک کلون باکتریایی با شیوع بالای انتقال ژن را در بین سویه های بیمارستانی مطرح
می سازد و نشانگر مفید بودن مطالعه الگوی پلاسمیدی در پسودوموناس آئروژینوزا می باشد.


حسین دوستکامی، رئوف ملاجوادی، احد اعظمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده

  زمینه و هدف: پر فشاری خون بیماری شایع و با عوارض بالاست که متاسفانه وضعیت درمانی آن در کلیه جوامع از جمله جامعه ما از شرایط مطلوبی برخوردار نیست. هدف از این مطالعه بررسی رژیم درمانی داده شده و سطوح کنترل فشار خون در بیماران مراجعه کننده به علت پر فشاری خون به اورژانس و درمانگاه سرپایی بیمارستان بوعلی می‌باشد.

روش کار: این مطالعه بر روی 200 بیمار مراجعه کننده به اورژانس و درمانگاه سرپایی بیمارستان بوعلی بین سال‌های 83 ـ 1382 به علت فشارخون بالا انجام شد. در این مطالعه فشارخون، سن، جنس، وضعیت درمانی شامل مصرف یا عدم مصرف دارو، نوع و تعداد داروهای مصرفی بیماران بررسی و نتایج توسط آمار توصیفی تحلیل شد. یافته‌ها: از 200 بیمار مراجعه‌کننده 1% دارو مصرف نمی‌کردند، 5/59% یک دارو و 5/39% دو دارو یا بیشتر مصرف می‌کردند. 5/33% بیماران آتنولول و 11% بیماران تنها انالاپریل مصرف می‌کردند. بیشترین میزان مصرف ترکیب دارویی بتا بلوکر + ACEI ( Angiotensin Converting Enzyme Inhibitor )و کمترین آن مربوط به ترکیبی از مدر و بلوک کننده کانال‌های کلسیمی بوده است. همه بیماران مصرف کننده مدر در حین مراجعه در مرحله پره هیپرتانسیون قرار داشتند در حالیکه اغلب بیماران تحت درمان با CCB( Calcium Chanel Blocker ) با مرحله دو فشارخون مراجعه‌ کردند در بیماران تحت درمان با ترکیب دارویی مدر و CCB شدت کمتری از مقادیر فشارخون (100% در مرحله پره هیپرتانسیون) در مقایسه با مصرف‌کنندگان ACEI و CCB یا ACEI و مدر وجود داشت (57% در مرحله دو). نتیجه‌گیری: در این مطالعه درمان ترکیبی مدر و CCB بهترین نتیجه درمانی در کنترل فشار خون را داشت.
کاویان قندهاری، اشفق شعیب،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: تنگی آترواسکلروتیک قلمرو شریان کاروتید و شاخه های آن شایع ترین علت سکته مغزی می باشد. فراوانی نسبی بسیاری از تنگی شریان های داخل جمجمه ای در نژادهای آفریفایی و خاور دور در مطالعات قبلی گزارش شده است.

روش کار: این مطالعه بصورت دو مرکزی و آینده نگر در 304 بیمار سالمند بستری در بیمارستان مکنزی کانادا مبتلا به سکته مغزی در قلمرو کاروتید و سپس همان تعداد بیمار سالمند با نسبت جنسی مشابه بستری در بیمارستان ولیعصر بیرجند در سال های 84-1383 انجام شد. تشخیص سکته مغزی در قلمرو کاروتید در دو مرکز توسط نورولوژیست، عروقی بود. در تمامی بیماران داپلر کاروتید و ترانس کرانیال بروش استاندارد توسط یک نفر نوروسونولوژیست انجام گرفت. توپوگرافی تنگی آترواسکلروتیک قلمرو کاروتید دو طرف در بیماران بررسی شد. تست دقیق فیشر برای تحلیل آماری بکار رفته و (p<0/05) معنی دار تلقی شد.

یافته ها: در گروه بیماران ایرانی 71 نفر (23/3%) و در گروه بیماران آمریکای شمالی 83 نفر (27/3%) تنگی شریان کاروتید داخلی در ناحیه گردن را داشتند که تفاوت فراوانی نسبی آن معنی دار نمی باشد p=0/3, df=1 ,OR=0/81,%95 CI(0/56-1/17 تنگی شدید بیشتر یا مساوی 70 % در 14 بیمار ایرانی (6/ 4%) و 23 بیمار آمریکای شمالی (7/5%) یافت شد که تفاوت توزیع فراوانی آن معنی دار نیست  p=0/17, df=1, OR=0/59, %95 CI (0/3-1/77. در گروه بیماران ایرانی 14 نفر (4/6%) و در گروه بیماران آمریکای شمالی نیز 5 نفر (1/6%) تنگی شاخه های داخل جمجمه ای قلمرو عروقی کاروتید را داشتند که تفاوت آن معنی دار است (8/1-1)p=0/038, df=1, OR=2/9,%95 CI. تنگی توام شاخه های داخل و خارج جمجمه ای قلمرو کاروتید نیز در دو بیمار ایرانی و 1 بیمار آمریکای شمالی مشاهده شد.

نتیجه گیری: تنگی آترواسکلروتیک قلمرو داخل جمجمه ای شریان کاروتید در افراد ایرانی فراوانی بیشتری از ساکنان آمریکای شمالی دارد.
غلامرضا شریفی راد، عزیز کامران، محمدحسن انتظاری،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1386 )
چکیده

مقدمه و هدف: بیماری دیابت از جمله بیماریهایی است که سهم عمده درمان و کنترل آن به عهده بیماران است لذا آگاهی آنان در زمینه های مختلف بخصوص رژیم غذایی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش رژیم غذایی بر عملکرد تغذیه ای و میزان قند خون و نمایه توده بدنی بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران - کرج انجام گردید.

مواد و روش ها: جمعیت مورد مطالعه، تعداد 88 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش انجمن دیابت ایران شعبه کرج بودند که به طور تصادفی به دو گروه مداخله (44 نفر) و کنترل (44 نفر) تقسیم شدند. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه طی مصاحبه مستقیم و سازمان یافته با نمونه های انتخاب شده و برگه ثبت نتایج آزمایشگاهی در دو نوبت قبل از مداخله آموزشی و یکماه بعد از آن جمع آوری گردید.

یافته ها: پس از مداخله، افزایش معنی داری در میانگین نمرات آگاهی (از 57/50 به 80/18) و رفتار (از 17/5 به 52/1) و کاهش معنی داری در میانگین توده نمایه بدنی (از 28/3به 27/9) کیلوگرم بر متر مربع، میانگین میزان قند خون (از 167/9 به 134/5) کیلوگرم در دسی لیتر در بیماران گروه مداخله درموردبیماری دیابت ورعایت رژیم غذایی ایجاد گردید (p<0/001) ،اما در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده آموزش رژیم غذایی در کاهش قند خون و BMI (Body Mass Index) بیماران دیابتی نوع 2 موثر بوده است.
حبیب اجاقی، رحیم معصومی، معصومه محمدی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه داکریوسیستیت مزمن یکی از علل شایع اشک ریزش و ترشح چرکی بوده و از درمانهای اصلی آن جراحی داکریوسیستورینوستومی DCR)) می باشد و با توجه به اینکه استفاده روتین از لوله سیلیکون در اعمال جراحی DCR برای کاهش عود مورد بحث می باشد. این تحقیق با هدف تعیین میزان موفقیت عمل DCR با لوله سیلیکون در بیماران مبتلا به داکریوسیستیت و عوامل مرتبط با بیماری انجام شد.
روش کار: تحقیق بروش توصیفی-مقطعی انجام و طی آن کلیه افرادی که از اول فروردین 1380 تا آخر اسفند 1383 در بیمارستان های سینا و علوی اردبیل تحت عمل جراحی DCR با لوله سیلیکون قرار گرفته بودند با تماس یا پیگیری از منزل جهت معاینات بعد از عمل مراجعه و نتایج حاصله از نظر آماری مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در 102 بیمار از 189 بیمار با سابقه عمل جراحی، که جهت پیگیری مراجعه نمودند، از نظر بیشترین شیوع علایم، اشک ریزش و ترشح چرکی 6/55% و در رتبه بعدی اشک ریزش به تنهایی 29/1% قرار داشت. شیوع عمل در زنان 74/1% بیشتر از مردان 25/9% بوده و درگیری یکطرفه 97/3% شایعتر از درگیری دو طرفه می باشد. بیشترین شیوع سنی در عمل DCR60-30 سالگی بوده موفقیت عمل DCRبا لوله سیلیکون 82/3% می باشد موفقیت عمل DCR در مردان 85/7% اندکی بیشتر از زنان 81/5% بوده و متوسط سن بیماران با عمل DCR موفق بیشتر از متوسط سن بیماران با عمل DCR ناموفق می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر میزان بهبودی در موارد درگیری یکطرفه بطور معنی داری از موارد دو طرفه بیشتر می باشد و همچنین میزان موفقیت بعد از عمل در افرادیکه شکایت اولیه آنها به تنهایی ترشح چرکی بوده بطور معنی داری از افرادیکه شکایت اولیه آنها اشک ریزش و یا اشک ریزش همراه با ترشح چرکی بوده بیشتر بوده است. همچنین بنظر می آید استفاده روتین از لوله سیلیکون در اعمال جراحی DCR تاثیری در افزایش میزان بهبودی و کاهش عود بیماری نداشته باشدکه البته برای اثبات این موضوع نیاز به مطالعات بیشتر بصورت آینده نگر می باشد.
مجید رستمی مقدم، فیروز امانی، الناز زایدی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری فرو رفتن ناخن به علت گوشه کردن صفحه ناخن درنسج نرم اطراف ناخن ایجاد می شود . به علت شیوع بالای بیماری و نیز عود بالای آن بعد از درمانهای معمول، روش درمانی ماتریسکتومی با فنول 88% با الکترو کواگو لا سیون مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی انجام شده و در آن 30 بیمار مبتلا به بیماری ناخن فرو رفته دو طرفه که به درمانگاه پوست بیمارستان امام خمینی شهر اردبیل از ابان سال 1384 لغا یت شهریور 1385 مراجعه کرده بودند تحت درمان قرار گرفتند. در هر بیمار در یک طرف در گیری ما تریسکتو می با فنول و در طرف دیگر الکترو کوا گو لا سیون اعمال شد.
روش گرد آوری اطلاعات با تهیه پر سشنامه و سپس پی گیری بیماران به مدت 6 ماه بود . داده ها بعد از جمع آوری وارد کامپیوتر شده و در نرم افزار آماری SPSS با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیلی در قالب جداول و نمودار و آزمون کای دو و فیشر آنالیز شدند.
یافته ها: میانگین سنی بیماران5/40±24/56 سال بود. نسبت زن به مرد 3 به 2 بود و محل نا خن درگیر در تمام بیماران انگشت شست پا بود. بیشترین تعداد بیماران سطح تحصیلی ابتدایی (33/3%)داشتند. در موقع مراجعه 18 نفر عفونت ثانوی (60%)، 8 نفر آبسه (26/7%)، 13 نفر بافت گرا نولا سیون (43/3%) در محل در گیری داشتند . انیکو مایکوزیس در هیچ بیماری مشاهده نشد. زمان بهبودی در فنول 2 تا 4 هفته بود و عود و عارضه در فنول مشاهده نشد.
از نظر زمان بهبودی بین دو روش در مانی فقط در دو هفته دوم تفاوت اماری معنی دار بود (p=0/001). ولی از نظر عود و عارضه تفاوت آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیری: روش ماتریسکتو می با فنول 88% نسبت به الکترو کوا گولاسیون کاهش زمان بهبودی را دارد و برای درمان بیماران ا رجح تر از الکتروکوتر می باشد.

صفحه 2 از 9     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.24 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4623