[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
بانک ها و نمایه ها::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
59 نتیجه برای سرطان

بهزاد برادران، سعید نورعلیایی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال سومین دلیل مرگ و میر ناشی از سرطان در سراسر جهان است. miRNA ‏ها، گروهی از RNA‏ های کوچک غیر کد‌کننده می‏باشند که باعث مهار ترجمه mRNA هدف می‏شوند. miR-146a-5p به عنوان تومور ساپرسور می‏باشد که بیان نابجای آن در بسیاری از سرطان‏ ها نشان داده ‏شده ‏است. در این مطالعه که یک مطالعه بنیادی و پایه بود، هدف بازگردانی سطح بیان miR-146a-5p به حد طبیعی و بررسی تاثیر آن بر بیان ژن MMP9 در سلول‏های HT-29 بود.
روش کار: ابتدا رده سلولی HT-29 از سرطان کولورکتال در محیط کشت RPMI-1640 کشت داده شد. سپس miR-146a-5p توسط معرف Jet-PEI ترانسفکت گردیده و با استفاده از تکنیک q­RT­-PCR بیان miR-146a-5p و ژن­ MMP9 در سلول های HT-29 ترانسفکت شده با miR-146a-5p و کنترل ارزیابی گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری GraphPad Prism 6 انجام گرفت.
یافته ها: بر اساس داده های به دست آمده، آغاز مسیرهای تهاجم و متاستاز میتواند ناشی از کاهش بیان miR-146a-5p به طور خاص، در مرحله آخر بیماری سرطان کولورکتال باشد. نتایج تست q­RT­-PCR که برای بررسی بیان ژنها انجام شد، نشان داد که miR-146a-5p باعث کاهش بیان ژن MMP9 در گروه ترانسفکت شده با miR-146a-5p در مقایسه با گروه کنترل میشود.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه فعال شدن مسیرهای متاستاز، ناشی از کاهش بیان miR-146a-5p میباشد. بر این اساس miR-146a-5p میتواند باعث مهار مهاجرت سلولی در شرایط آزمایشگاهی از طریق کاهش بیان ژن های درگیر در متاستاز از جمله MMP9 شود. بنابراین miR-146a-5p میتواند بعنوان یک بیومارکر تشخیصی و هدف درمانی جدید برای درمان سرطان کولورکتال معرفی گردد.
 
نویده حق نواز، خانم فائزه اصغری، زینب ستاری، خانم منیره بابایی، توحید کاظمی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از شایعترین سرطان ها در میان زنان در سراسر دنیا است، که یکی از داروهای مورد استفاده برای درمان آن، تاکسول میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات بیان mir-1246 و mir-224 در چهار رده سلولی سرطان سینه پس از تیمار با تاکسول با هدف معرفی آنها به عنوان مارکر زیستی جهت پاسخدهی یا مقاومت به درمان بود.
روش کار: در این مطالعه آزمایشگاهی، چهار رده سلولی MCF-7، MDA-MB-231، SKBR-3 و BT-474 در محیط کشت RPMI1640 دارای FBS 10% و آنتی بیوتیک کشت داده شده و سپس برای تعیین IC50 تاکسول، آزمون MTT انجام گرفت. سپس، سلولها به مدت 24 ساعت در معرض غلظت IC50 تاکسول قرار گرفته و پس از این مدت، RNA استخراج و cDNA سنتز گردید. تغییر در الگوی بیان mir-1246 و mir-224 با استفاده از qRT- PCR بصورت کمی بررسی شد.
یافته ها: پس از تیمار با تاکسول، mir-1246 در دو سلول دارای بیان بالای HER-2 یعنی BT-474 و SKBR-3 بطور معنیدار افزایش (به ترتیب 113 و 1/4 برابر) و در دو سلول دیگر فاقد بیان HER-2 یعنی MCF-7 و MDA-MB-231 بطور معنیداری کاهش نشان داد (به ترتیب 45/5 و 7/7 برابر). mir-224 تنها در دو سلول SKBR-3 و MDA-MB-231 بیان داشت، که آن هم پس از تیمار با تاکسول بطور معنیداری کاهش نشان داد (به ترتیب 2/1 و 17/2 برابر).
 نتیجه گیری: بدلیل تفاوت در الگوی تغییر بیان mir-1246 در انواع سرطان سینه دارای بیان بالای HER-2 و انواع دارای فاقد بیان آن به تیمار با تاکسول، این miRNA میتواند به عنوان یک مارکر زیستی برای پاسخدهی انواع سرطان سینه متفاوت از نظر بیان HER-2 به شیمی درمانی با تاکسول مورد استفاده قرار گیرد.
 
پریسا کریشچی خیابانی، سایه بیداران،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: Allium cepa به واسطه ترکیبات فلاونوئیدی علاوه بر خاصیت آنتی اکسیدانتی و ضدالتهابی، دارای خاصیت ضدسرطانی می­باشند. Allium cepaبا حذف رادیکال­های آزاد از شروع و پیشرفت سرطان جلوگیری می­کند. در این مطالعه اثر پیشگیرانه Allium cepa در جلوگیری از تکثیر سلولهای سرطان پستان در موش ماده BALB/c مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش کار: در تحقیق حاضر از موشهای BALB/c ماده(7-6 هفته­ای) مبتلا به سرطان پستان بوسیله تزریق زیرجلدی رده سلولی موشی (4T1) به ناحیه غدد پستانی شکم استفاده شد. 8 سر موش در سه گروه: سالم، بیمار بدون درمان و گروه تجربی پیشگیری قرار گرفتند. گروه پیشگیری سه هفته قبل از القاء بیماری آب ریشه Allium cepa را دریافت ­کردند. آب ریشه پیاز قرمز (Allium cepa) بصورت روزانه به هر سر موش در گروه تجربی پیشگیری به مقدار ml/100gBW/day 0/1 خورانده شد. 7 هفته پس از القاء بیماری موشها تحت بیهوشی عمیق قرار گرفتند. در طی مدت آزمایش به طور یک روز در میان موش­ها توزین و به دنبال پیدایش تومور تا پایان هفته هفتم حجم تومور توسط کولیس دیجیتالی اندازه­ گیری و وزن توده تومور نیز بعد از خروج از بدن توزین گردید. طحال نیز از بدن خارج و در محیط کشت 1640- RPMI حاوی 10% FBS قرار داده شد و جهت اندازه ­گیری مقادیر IFN-γ و IL-4 آزمایش ELISA صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-18 صورت گرفت. برای ارزیابی اختلاف بین گروه­ ها از تحلیل واریانس یک طرفه و در صورت معنادار بودن آن جهت تعیین اختلافات بین گروهی از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. همچنین برای بررسی آزمون فرضیه­ ها و تصمیم­ گیری در مورد پذیرش و یا رد فرضیه­ ها، سطح معنی­ دار<0.05  pدر نظر گرفته شد.
یافته­ ها: وزن موش­ها در هر سه گروه روند افزایشی داشت و وزن تومور و حجم تومور در گروه تجربی پیشگیری در مقایسه با گروه بیمار (شم) کاهش معنی­ داری یافت (به ترتیب 0/001< p, 0/0001/0(p<. در گروه تجربی پیشگیری در مقایسه با گروه بیمار مقادیرIFN-γ افزایش (0/001<p) و سطح IL-4 کاهش معنی­ داری (0/001 (<  p یافته است.
نتیجه ­گیری: بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق مصرف Allium cepa به صورت پیشگیرانه و قبل از بروز بیماری می­تواند رشد و تکثیر سلول­های سرطانی و پیشرفت بیماری در موشهای مدل سرطان پستان را کاهش دهد.
 
محمد رضا ایزدپناه، علی صالح زاده، محمد ضعیفی زاده، محمد نیک پسند،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان از مهمترین دلایل مرگ و میر ناشی از سرطان بخصوص در کشورهای در حال توسعه محسوب میگردد. در این میان استفاده از برخی ترکیبات سنتزی نظیر تیوسمی کاربازون و مشتقات فلزی آنها میتواند در کاهش مرگ و میر ناشی از سرطان بسیار حائز اهمیت باشد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بیانی (بیان) ژنهای BRCA1، P53 و Bcl-2 در رده های سلولی سرطان پستان بود.
روش کار: در مطالعه حاضر تاثیرمشتق پیرازولی تیوسمی کاربازون (T) و همچنین نانوذرات مگنتیک اکسید آهن متصل شده به ترکیب T (T/ Fe3O4 np) بر روی تغییرات بیانی ژن های انکوژن و تومور ساپرسور  Bcl-2، BRCA1 و P53 در سلولهای MCF-7 مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور ابتدا توکسیسیته ترکیبات مورد استفاده، توسط واکنش MTT در مدتزمان 24 ساعت مورد سنجش قرار گرفت و سپس تغییرات بیانی (بیان) حاصله با استفاده از واکنش Real-time PCR ارزیابی گردید.
یافته ها: نتایج حاصله نشان دهنده توکسیسیته بالای مشتق نانو پیرازولی تیوسمی کاربازون مگنتیت بر روی سـلولهای MCF-7 مورد مطالعه بود به طوری که میزان کشندگی در سلولهای تحت تیمار با مشتق مگنتیک تیوسمی کاربازون به مراتب بیشتر از ترکیب فاقد نانوذره بود. همچنین تغییرات بیانی (بیان) حاصل از واکنش Real-time PCR نشان دهنده تاثیر بالای مشتقات مورد استفاده در افزایش بیان ژن های BRCA1 و P53 و همچنین کاهش بیان در ژن Bcl-2 بود.
نتیجه گیری: استفاده از ترکیبات ضد سرطانی نظیر تیوسمی کاربازون در حالت متصل به نانوذرات اکسید آهن علاوه بر افزایش توکسیسیته این ترکیبات، می تواند انتقال هدفمند با قدرت حل شوندگی بالای ترکیبات ضد سرطانی در بافت مورد نظر را موجب گردد.
 
عفت سیدهاشمی، الهام نیاستی، نیما فرهمند، محمد ماذنی، عباس یزدان بد، فیروز امانی، هما اخوان، سید سعید حسینی اصل،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان معده شیوع جغرافیایی متنوعی دارد. بررسی عوامل ژنتیکی دخیل در کسب استعداد ابتلا به سرطان دارای اهمیت بالایی میباشد. IL-1β یک سایتوکاین پیش التهابی که با تأثیر روی ترشح اسید معده درافرادی که مبتلا به عفونت هلیکوباکتر پیلوری هستند نقش ایفا میکند. هدف از این مطالعه بررسی نقش پلی مورفیسم IL-1β-511 و استعداد ابتلا به سرطان معده در استان اردبیل بود.
روش کار: صد فرد مبتلا به سرطان معده و صد فرد فاقد سرطان معده به عنوان گروه کنترل جهت انجام تحقیق انتخاب گردیدند و پس از استخراج DNA از خون محیطی، بررسی وجود پلی مورفیسم با روش PCR-RFLP انجام پذیرفت. نتایج حاصل از مجاورت با آنزیم محدود کننده روی ژل آگارز بررسی گردید.
یافته ها: در میان گروه مورد، ژنوتیپ های CC، CT و TT در 19، 60 و 21 درصد از افراد مشاهده گردید. توزیع ژنوتیپهای در میان گروه کنترل به ترتیب برابر با 4، 67 و 29 درصد بود. اختلاف معنیداری (0/05<p) میان گروه مورد و شاهد مشاهده گردید.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه ارتباط معنیداری میان پلی مورفیسم الل C نوکلئوتید 511 سیتوکین IL-1β با سرطان معده در بیماران مبتلا به سرطان معده در استان اردبیل وجود دارد. با توجه به اینکه برخی از پلی مورفیسمهای موجود در سیتوکاین  IL-1β با سرطان معده در ارتباط است، میتوان از این یافته به عنوان یک پیش آگهی استفاده کرد.

فرشته عزتی قادی، کیان آقاعباسی، ناهید عسکری، عبدالله رمضانی قرا، مسعود ترک زاده ماهانی،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در دنیا است. این تحقیق به منظور بررسی اثرات سمیت سلولی عصاره هیدروالکلی برگ دغدغک بر روی رده­های سلول­های سرطانی سینه و پروستات و اثر افزایشی آن با دوکسوروبیسین انجام گرفت.
روش­ کار: عصاره هیدروالکلی برگ دغدغک با روش خیساندن و حلال­ اتانول ­70% تهیه شد. غلظت­های10­، 7/5، 5، 2/5، 1/25، 0/625،   0/312و 0/156 میلی ­گرم بر میلی ­لیتر از عصاره و غلظت­های 20،80، 320 و640 نانومولار از دوکسوروبیسین تهیه شد و اثر هم­افزایی غلظت 20 نانومولار دارو و غلظت 0/156میلی­گرم بر میلی­ لیتر عصاره مورد بررسی قرار گرفت. رده­های سلولی سرطان پستان (MCF7)، پروستات (LNCaP) و فیبروبلاست (SKM) کشت داده شدند. تست MTT جهت بررسی اثرات سمیت سلولی عصاره بر روی رده­ های سلولی در مدت 24­، 48 و 72 ساعت انجام گرفت و میزان آپوپتوز در رده­ های سلول­های سرطانی از روش Annexin/PI سنجش شد.
یافته­ ها­: عصاره ­ها دارای سمیت سلولی بودند و درصد زنده ­مانی سلول­های سرطانی نسبت به فیبروبلاست کم­تر بود، در مدت زمان­های مختلف، غلظت­10 میلی­گرم بر میلی­ لیتر عصاره بیشترین اثر مهار رشد روی سرطان پستان و پروستات نشان داد، اثر ترکیبی عصاره و دارو در هیچ یک از رده ­های سلولی نسبت به کنترل در سطح 1 درصد معنی­ دار نبود. نتایج Annexin/PI نشان­داد میزان آپوپتوز اولیه، تاخیری و نکروز در رده­های سلولی تیمار شده نسبت به بدون تیمار افزایش داشته است.
نتیجه­گیری: عصاره هیدروالکلی برگ دغدغک توانایی مهار رشد سلول­های سرطانی و القاء آپوپتوزیس سلول­های سرطانی سینه و پروستات را دارد.
لیلا سلطانی، مریم درب امامیه،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از طب سنتی و شناسایی گیاهانی که می­توانند جهت درمان سرطان کمک­ کننده باشند، در جهان رو به افزایــش است. در ارتباط با اثرات ضد ســرطــــانی گیاه آونـــدول، گونه­ Smyrinum codifolium Bioss (Smyrnium cordifolium) اطلاعات اندکی در دسترس است. برای این منظور، در این مطالعه به بررسی نقش ضد سرطانی عصاره هیدروالکلی آوندول در غالب سمیت سلولی و مرگ برنامه­ریزی­شده سلولی پرداخته شد.
روش­ کار: پس از تهیه گیاه، آماده­سازی عصاره هیدروالکلی، غلظت­های مختلف عصاره (صفر، 2، 10، 50 و 250 میکروگرم در میلی­لیتر) به محیط کشت سلولهای سرطانی رده MCF-7 اضافه شد. در ادامه، سمیت این غلظت­ ها با کمک آزمون MTT مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت بررسی میزان مرگ برنامه­ریزی شده سلولی، از رنگ آمیزی آکریدین نارنجی- اتیدیوم بروماید استفاده شد. داده­ ها در نرم افزار SPSS آنالیز و از سطح معنی داری 5% استفاده شد.
یافته­ ها: نتایج موجود در این مطالعه نشان داد که غلظت 250 میکروگرم در میلی­لیتر بیشترین اثر بازدارندگی تکثیر را در مقایسه با سایر غلظت­ها داشته است. علاوه ­بر این، همین غلظت در مقایسه با سایر غلظت­ ها، به طور معنی­ داری سبب بروز مرگ برنامه ریزی شده سلولی شده بود.
نتیجه ­گیری: در پایان به نظر می­رسد که عصاره ­ی هیدروالکلی گیاه آوندول تا حدودی می­تواند سبب کاهش تکثیر سلولهای سرطانی شود.
 
مهدی ولی زاده، اسماعیل بابائی، رسول شریفی، عباس یزدان بد،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان روده بزرگ یک بیماری شایع در جهان میباشد که باعث مرگ و میر بالایی در افراد مبتلا میشود. نبود مارکر مناسب تشخیصی و پیش آگهی باعث عدم شناسایی بدخیمیهای سرطان کولون در زمان مناسب شده است. ژنهای microRNA با کنترل بیان ژنهای هدف در بروز و پیشروی سرطان کولون نقش مهمی را ایفا میکنند. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی بیوانفورماتیکی microRNA های احتمالی موثر با بیان متمایز در نمونه های سرطانی و غیرسرطانی کولون بود.
روش کار: این مطالعه از نوع تئوریکال بیوانفورماتیکی بوده و داده های ریزآرایه مربوط به 1513 نمونه سرطان روده با شماره دستیابی GSE115513 از سایت GEO انتخاب شد و با استفاده از برنامه R، ژنهای مارکر انتخاب گردید. ژنهای هدف microRNA های شناسائی شده با برنامه TARGETSCAN مشخص شدند و در نهایت، شبکه گرافیکی با برنامه Cytoscape رسم گردید.
یافته‌ها: آنالیز داده‌های ریزآرایه نشان داد که has- miR-663b، has-miR-650، has- miR-17-5p،  has-miR-4539 و  has-miR-501-3p دارای توان بیومارکری در نمونه های سرطانی میباشند. آنالیز آماری و بررسی ژنهای هدف این microRNA نشان داد که ژنهای has-miR-663b (p=0.001 و ROCAUC=0.8965) و has-miR-650 (p=0.001 و ROCAUC=0.9104) دارای بیان متمایز معنی دار بین نمونه های سرطانی و حاشیه غیرتوموری بوده و توان بیومارکری دارند.
نتیجه گیری: ژنهای has- miR-663b و has-miR-650 میتوانند به عنوان مارکر تشخیصی برای تفکیک نمونه های سرطانی روده بزرگ از نمونه های غیرسرطانی بکار گرفته شوند.
فرامرز کوچکی لنگرودی، مقصود پیری، مریم دلفان،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان شایع‌ترین بیماری و مهم‌ترین عامل مرگ و میر زنان در سراسر دنیا به شمار می‌رود. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر پنج هفته تمرین استقامتی به همراه مکمل یاری کورکومین بر بیان ژن‌های اینتراتوموری AngiomiR-126 و Angiopoietin-1 در موش‌های ماده مبتلا به سرطان پستان بود.
روش‌کار: پژوهش حاضر از نوع تجربی بود.40 سر موش ماده آزمایشگاهی نژاد بالب‌سی پس از پیوند سرطان پستان 4T1، به چهار گروه کنترل، تمرین استقامتی، کورکومین، تمرین استقامتی- کورکومین تقسیم شدند. گروه تمرین استقامتی و تمرین- کورکومین به مدت 5 هفته (پنج روز در هفته) روزانه 40 دقیقه با شدت 65-60 درصد vVo2peak و شیب صفر درجه بر روی نوار گردان دویدند. گروه کورکومین و تمرین- کورکومین نیز به مدت پنج هفته و شش روز در هفته تحت گاواژ کورکومین قرار گرفتند. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی، جداسازی بافت سرطان انجام شد. بیان ژن‌های miR-126 و Angiopoietin-1 به روش qReal time-PCR در بافت سرطان پستان سنجیده شد. داده‌ها نیز با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر مهار رشد سرطان پستان، افزایش معنا­دار بیان ژن miR-126 (0/001>p) و کاهش معنادار بیان ژن  Angiopoietin-1 (0/001>p) در بافت سرطان گروه تمرین نسبت به گروه کنترل را نشان داد. همه این تغییرات در گروه تمرین- کورکومین نسبت به گروه‌های مداخله دیگر به طور معناداری بیشتر بود (0/001>p).
نتیجه ­گیری: به نظر می‌رسد پنج هفته تمرین استقامتی به همراه مکمل یاری کورکومین احتمالاً با تاثیر برآیندی باعث کاهش بیشتر رشد توده سرطان پستان از طریق مهار موثرتر محور miR-126/Angiopoietin-1 نسبت به مداخله‌های دیگر به تنهایی می‌شود.
هما اخوان آق قلعه، نجمه رنجی، هادی حبیب اللهی،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان معده چهارمین سرطان شایع در جهان بوده و استان اردبیل از نظر شیوع سرطان معده در ردههای بالای جهانی قرار دارد. میکروRNAها ملکولهای RNA غیر کد کننده با طول 18 تا 21 نوکلئوتید بوده و به علت دارا بودن نقش تنظیمی در سطوح پس از بیان ژنی، دچار تغییرات عملکردی ناشی از تغییرات تک نوکلئوتیدی میگردند. تغییرات توالیایی ژنی miRNAها میتواند منجر به اعطای استعداد سرطانزایی گردد.
روش کار: پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیت های خون محیطی 150 فرد سالم، ساکن و متولد استان اردبیل، وجود 30 واریانت تک نوکلئوتیدی مستعدکننده به سرطان در ژنهای miRNAها با روشWhole Exome Sequencing (WES) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده توسط روش Sanger-based PCR-Sequencing مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش آماری همبستگی پیرسون جهت بررسی اختلاف آماری فراوانی جمعیتی استفاده گردید.
یافته­ ها: پس از تایید نتایج WES، مقایسه فراوانی جمعیتی واریانت های منتخب با جمعیت های عمومی ایران، اروپا و جهان انجام و بر اساس نرخ استاندارد شده بر اساس سن (ASR)، شش واریانت واجد اختلاف معنی دار شامل rs10061133، rs12220909، rs12983273، rs2292832، rs2505901 و rs6505162 مشاهده گردیدند.
نتیجه­ گیری: با توجه به وجود گزارشات متعدد مبنی بر ارتباط میان واریانتهای rs10061133، rs12220909، rs12983273، rs2292832، rs2505901 و rs6505162 با سرطان معده درمطالعات مورد- شاهدی در نقاط مختلف جهان و جمعیتهای متفاوت، اختلاف آماری بدست آمده میتواند بیانگر وجود استعداد ژنومی جمعیت استان اردبیل برای ابتلا به سرطان معده باشد.
آیدا ناحومی، مریم پیمانی، حسین غنیمی، اسداله اسدی، آرش عبدالملکی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده


زمینه و هدف: یکی از عملکرد ویرایش RNA تغییر توالیRNA بدون تغییر توالی DNA ژنومی و تغییر در سرنوشت RNA سلولی می­باشد؛ بنابراین مطالعه در مورد کاربرد بالینی ویرایش RNA برای درمان­های هدفمند ضروری می‌باشد.
روش کار: مقالات مرتبط با موضوع مطالعه در پایگاه­های اطلاعاتیISI Web of Knowledge, PubMed/Medline, Scopus و Google Scholar مورد جستجو قرار گرفتند.
یافته­ها: تغییراتی که با ویرایش RNA صورت می‌گیرد جایگزینی باز A به I توسط آدنوزین دآمیناز (ADAR) بر روی RNA  و جایگزینیC  به U توسط آنزیم ویرایشی mRNA آپولیپوپروتئین B،  پلی پپتید کاتالیزوری 1 (APOBEC1) است. اخیراً نقش ویرایش RNA در بیماری­های انسانی گزارش­شده است.
نتیجه­گیری: ویرایش RNA می‌تواند به‌عنوان روش نـوین برای شناسایی نشانگر­های زیستی جدید بیماری و درمان بیماری­‌های مختلف به کار گرفته شود.
 
یوسف حمیدزاده اربابی، رسول نعمتی، حامد رضاخانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان­ها بویژه سرطان معده، یکی از عوامل اصلی مرگ و میر و ناتوانی به حساب می­آید و روز به روز بر شیوع آن افزوده می­شود. یکی از عوامل موثر در مقابله با سرطان­ها، برخورداری از سواد سلامت خوب می­باشد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سواد سلامت در باره سرطان معده در مراجعین و بستری شدگان مرکز آموزشی- درمانی امام خمینی (ره) اردبیل در سال 1398 اجرا گردید.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی- مقطعی بود. جامعه و نمونه پژوهشی را مراجعین و بستری شدگان مرکز آموزشی- درمانی امام خمینی اردبیل در سال 1398 تشکیل می­دادند. حجم نمونه 320 نفر و نمونه ­گیری از نوع نمونه­ گیری طبقه­ ای (انتساب متناسب) از بین مراجعین و بستری شدگان درمانگاه­ها و بخش­های داخلی و عفونی آن مرکز بود. از پرسشنامه محقق ساخته پس از تامین روایی و پایایی استفاده گردید. داده­ ها پس از جمع ­آوری و ورود به نرم افزار SPSS-26 آنالیز شدند.
یافته­ ها: میانگین سن مشارکت کنندگان 14/35± 42/98 بود. میزان کلی سواد سلامت در باره سرطان معده، 31/13 محاسبه گردید. میانگین نمره سواد سلامت راجع به سرطان معده در پنج بعد در کل افراد مورد پژوهش بشرح زیر محاسبه گردید: دسترسی به منابع کسب سواد سلامت 11/08± 36/58، خواندن سواد سلامت 4/41±13/47، فهمیدن اطلاعات سلامت 6/9±30/37، ارزیابی اطلاعات سلامت 4/58± 16/73 و تصمیم گیری و بکارگیری اطلاعات سلامت 10/77±58/49 بدست آمد و میانگین کلی سواد سلامت نیز 31/13 محاسبه گردید. بجز بعد «خواندن» که دارای معنی‌داری کوچکتر از 0/05 است، در سایر ابعاد سواد‌ سلامت، تفاوت معناداری بین چهار گروه‌ آزمودنی بدست نیامد.
نتیجه ­گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین نمره سواد سلامت افراد مورد مطالعه راجع به سرطان معده پائین بود. با توجه به اهمیت سواد سلامت در تعامل موثر بیماران با کادر بهداشت و درمان، کاهش هزینه­ ها و خود مراقبتی بهتر در مدیریت سرطان معده و پیامدهای آن؛ برنامه ریزی و انجام مداخلات کارآمدتر در زمینه ارتقاء سواد سلامت جامعه و بخصوص مراجعین و بستری شدگان مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اردبیل راجع به سرطان معده ضروری میباشد.
 
هما اخوان آق قلعه، نجمه رنجی، هادی حبیب اللهی،
دوره 24، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان معده یکی از بدخیمی ­های دستگاه گوارش است. علائم سرطان معده در مراحل اولیه و پس از رشد سلول‌های سرطانی در داخل دیواره معده به سختی قابل تشخیص است تا زمانی که به سایر قسمت‌های بدن گسترش یابد. پلیمورفیسم­ های تک نوکلئوتیدی (SNP) مرتبط با استعداد ابتلاء به سرطان در مناطق کدکننده یا غیر کدکننده ژنوم قرار دارند. جهش­ های مترادف و غیر مترادف دو زیرگروه از کدهای SNP هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی همبستگی میان واریانت ­ها در اعطای استعداد ابتلاء به سرطان معده در استان اردبیل بود.
روش کار: توالی یابی کل اگزوم (Whole Exome Sequencing) برای تعیین توزیع واریانت ها در DNA ژنومی 150 داوطلب از جمعیت عمومی اردبیل استفاده شد. فراوانی‌های آللی با پایگاه‌های داده‌ای مانند Iranome، Alfa، GnomAD و 1000G مقایسه گردیده و پس از محاسبه فراوانی واریانت­ها با استفاده از روش های استاندارد، ارتباط آن‌ها با نرخ‌های بروز استاندارد شده براساس سن (ASR) برای سرطان معده در جمعیت‌های مرتبط با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل آماری شدند. برای همه تجزیه و تحلیل­ ها، مقدار P کمتر از 0.05 از نظر آماری معنی­ دار در نظر گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از IBM SPSS Statistics نسخه 25 استفاده شد.
یافته­ ها: نوزده واریانت شامل rs1006113، rs1050631، rs12220909، rs12983273، rs1695، rs2274223، rs2292832، rs2294008، rs2505901، rs2976391، rs33927012، rs3744037، rs3745469، rs4789936، rs4986790، rs4986791، rs6194، rs63750447 و rs6505162 بین جمعیت عمومی و اردبیل به طور معنی‌داری واجد اختلاف فراوانی بودند. متعاقبا اختلاف های معنی­ دار آماری مرتبط با همبستگی میان واریانت­ های مورد نظر در سطوح 0.05 و 0.01 مشاهده و گزارش دهی گردیدند.
نتیجه ­گیری: نتایج بدست آمده، شامل وجود اختلاف معنی دار میان فراوانی واریانت ها در جمعیت اردبیل با سایر جمعیت ها و نیز همبستگی مشاهده گردیده بین واریانت­ های ژن‌های درگیر در فرایند سرطانزایی، لزوم انجام مطالعات عملکردی در زمینه همراهی و همبستگی ژن­ های مختلف را در فرایند سرطان زایی معده در جمعیت استان اردبیل پیشنهاد می‌نمایند.
 

سمیرا شهباززادگان، محمدعلی محمدی، ایرج فیضی، فریده مصطفی زاده، رعنا بهشتی،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: تمایل به باروری یکی ازچالش­ های مهم زنان مبتلا به سرطان پستان است. بروز سرطان پستان در بین زنان در سنین باروری رو به افزایش است و همزمان شواهدی وجود دارد که سن اولین بارداری نیز در حال افزایش است و این مستلزم توجه به این مسائل است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تمایل به باروری در زنان مبتلا به سرطان پستان شهر اردبیل در سال 1403 انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی زنان مبتلا به سرطان پستان شهر اردبیل به روش تمام شماری انجام شد. بعد از اخذ کد اخلاق و رضایت آگاهانه از شرکت­کنندگان، داده­ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه اختصاصی تمایل به باروری زنان مبتلا به سرطان پستان جمع­ آوری شد. تحلیل داده­ ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 26 و با استفاده آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد.
یافته­ ها: اطلاعات 180 بیمار مبتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفت. میانگین امتیاز تمایل به باروری 11.86 ± 37.86 بود که بطور معنی­ داری کمتر از مقدار ملاک (45) بود (0.001˂ p). در تحلیل زیر مولفه­ های پرسشنامه، میانگین امتیاز کنترل بیماری، 17.81 بود که از مقدار ملاک (14) بطور معنی ­داری بیشتر بود. نمره زیر مولفه­ های خطر بارداری، حمایت اجتماعی و شادی بطور معنی­ دار از مقدار ملاک کمتر بود (0.001˂ p). بین تمایل به باروری و سن همبستگی معکوس و منفی وجود داشت (0.01˂p ، 0.19 -=r). همچنین بین تعداد فرزندان و روش درمان­کمکی با تمایل به باروری ارتباط معنی­ داری وجود ­داشت   (به ترتیب 0.01˂p و 0.04˂p).
نتیجه ­گیری: تمایل به باروری در زنان مبتلا به سرطان پستان پایین بود. دلیل پایین بودن تمایل به باروری مربوط به پایین بودن کنترل بیماری، حمایت اجتماعی و شادی در بیماران بود در حالی که با خطر بیماری ارتباطی نداشت. بین تمایل به باروری با روش درمان و تعداد فرزندان و سن ارتباط وجود داشت. تمایل به باروری در زنانی که از روش فقط شیمی درمانی استفاده کردند بیشتر از زنان تحت درمان با هم شیمی درمانی و رادیوتراپی بود. همچنین تمایل به باروری در زنان با تعداد فرزند کمتر بیشتر از زنان با تعداد فرزند بیشتر بود. نتایج مطالعه نشان داد که زنان جوان با سرطان پستان به توجه بیشتری در مورد کنترل بیماری، حمایت اجتماعی و شادی نیاز دارند.

مرتضی اکبری، سعید صدیق اعتقاد، علی بهادری، حسین قاسمی مقدم، مجتبی ضیائی،
دوره 25، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده

ایمونوتراپی یکی از روش‌های نوین و مؤثر در درمان سرطان است که با فعال‌سازی سیستم ایمنی بدن، سلول‌های سرطانی را هدف قرار می‌دهد. با وجود اثربخشی قابل توجه، این روش با چالش‌هایی مانند انتخاب دقیق بیماران، تعیین اهداف درمانی مناسب، و کاهش عوارض جانبی همراه است.
هوش مصنوعی  (AI)با توان پردازش داده‌های ژنومی، پروتئینی و بالینی، نقش مهمی در بهینه‌سازی ایمونوتراپی ایفا می‌کند. الگوریتم‌های یادگیری ماشین و یادگیری عمیق می‌توانند بیماران پاسخ‌دهنده به درمان را با دقت بالا شناسایی کنند. این شناسایی هدفمند، امکان طراحی درمان‌های شخصی‌سازی‌شده و اجتناب از درمان‌های غیرضروری را فراهم می‌سازد.
از دیگر کاربردهای مهم هوش مصنوعی، پیش‌بینی پاسخ به مهارکننده‌های نقاط کنترل ایمنی مانندPD-1 وCTLA-4  است. مدل‌های AI با ترکیب اطلاعات تصویربرداری پزشکی و داده‌های ژنتیکی می‌توانند موفقیت درمان را پیش‌بینی کرده و هزینه‌ها را کاهش دهند. همچنین، در طراحی داروهای جدید و پیش‌بینی عوارض جانبی، نقش مؤثری دارد. همچنین، هوش مصنوعی در طراحی داروهای ایمونوتراپی نقش مهمی دارد. الگوریتم‌ها می‌توانند ساختارهای مولکولی جدید را شبیه‌سازی کرده و اثربخشی آن‌ها را پیش‌بینی کنند، که زمان و هزینه توسعه دارو را کاهش می‌دهد. علاوه بر این،AI  در شناسایی و مدیریت عوارض جانبی به کار می‌رود و ایمنی درمان را بهبود می‌بخشد.
با این حال، استفاده از هوش مصنوعی با محدودیت‌هایی همراه است. نیاز به داده‌های باکیفیت، چالش‌های تفسیرپذیری الگوریتم‌ها و نگرانی‌های اخلاقی در مورد حریم خصوصی بیماران، وآسیب‌های روانی ناشی از افزایش آزمایشات تشخیصی و مسئولیتهای قانونی در صورت بروز خطا  از جمله این موانع هستند. این مقاله نتیجه می‌گیرد که با توسعه زیرساخت‌های داده‌ای و الگوریتم‌های پیشرفته، می‌توان از ظرفیت کامل هوش مصنوعی در ارتقای ایمونوتراپی بهره‌برداری کرد. این هم‌افزایی، گامی مهم به‌سوی پزشکی دقیق و آینده‌ای روشن در درمان سرطان خواهد بود.

 

محمد صادق سلطان محمد زاده، سهراب ایرانپور، فرهاد پور فرضی، هاجر غلامی،
دوره 25، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مطالعه، بررسی کامل شماری منابع ثبت سرطان معده و برآورد میزان بروز سرطان معده با استفاده از داده­ های ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت در استان اردبیل بود.
روش کار: تمام موارد سرطان معده تشخیص داده شده طی سال­های 95-93 که در 3 منبع اطلاعات پاتولوژی، گواهی­ های مرگ، و مدارک بیمارستان ثبت شده بود وارد مطالعه شد. برای حذف موارد تکراری، از متغیرهای نام، نام خانوادگی، کد ملی، سن، جنسیت، تاریخ تولد، نام پدر و شهر محل سکونت استفاده شد. برای برآورد بروز بیماری، از روش صید باز صید 3 منبعی و روش لگاریتم خطی استفاده شد.
یافته­ها: بروز بر اساس موارد گزارش شده توسط سه منبع در سال­های 1393، 1394 و 1395 به ترتیب برابر با 36، 35 و 43 مورد و در کل 99 در 100000 نفر بود. بر اساس موارد برآورد شده، بروز به ترتیب سال برابر با 85، 63 و 92 مورد و در کل 141 مورد در 100000 نفر بود (در مردان و زنان به ترتیب 179 و 100 در 100000 نفر). بیشترین حساسیت مربوط به منبع پاتولوژی (مشاهده شده 69.1  درصد، برآورد شده 48.5 درصد) و کمترین مربوط به منبع بیمارستان (مشاهده شده 18.2 درصد، برآورد شده 12.8 درصد) بود.
نتیجه­ گیری: بروز سرطان معده در استان اردبیل بر اساس موارد گزارش شده برابر با 99 در 100000 نفر و بر اساس موارد برآورد شده 141 در 100000 نفر جمعیت بود. منبع پاتولوژی بیشترین حساسیت و منبع بیمارستان کمترین حساسیت را داشتند.

رضا علی پناه مقدم، زهرا فرزانه، تقی امیریانی، سارا حسین زاده، ودود ملک زاده، عباس نقی زاده باقی،
دوره 25، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده

زمینه و هدف: ژن p53 به عنوان سرکوب کننده تومور، نقش مهمی در پایداری ژنوم انسانی دارد. پلی‌مورفیسم در کدون 72 ژن p53 با افزایش خطر ابتلا به سرطان ارتباط دارد و می­توان آن را به عنوان یکی از شاخص­های مطرح در استعداد ابتلا به سرطان مری در نظر گرفت. در این پژوهش پلی­مورفیسم ژن p53  در کدون 72 در سرطان مری بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه مورد- شاهدی با بررسی 32 نمونه بیمار مبتلا به کارسینومای سنگفرشی مری و 32 نمونه کنترل انجام شد. پلی­مورفیسم کدون 72 ژن p53 با استفاده از روش PCR-RFLP تعیین شد. میزان پروتئین P53 با استفاده از کیت الیزا استاندارد اندازه­گیری شد.
یافته ­ها: نتایج این مطالعه نشان داد درصد فراوانی پلی­مورفیسم­های آرژینین- آرژینین و آرژینین- پرولین و پرولین- پرولین به ترتیب در گروه بیماران 18.75، 37.5 و 43.75 درصد و در گروه کنترل 9.25، 56.25 و 34.5 درصد بود. پلی­مورفیسم پرولین- پرولین بیشترین پلی­مورفیسم در گروه بیماران بود. پلی­مورفیسم آرژینین- پرولین بیشترین پلی­مورفیسم در گروه کنترل بود. بین میانگین سطوح سرمی پروتئین P53 در گروه بیماران و گروه کنترل تفاوت معنی­داری مشاهده نشد. 
نتیجه­ گیری: پژوهش حاضر نشان داد پلی­مورفیسم غالب در بیماران مبتلا به سرطان مری از نوع کارسینومای سنگفرشی، پرولین- پرولین می­باشد. بر این اساس، می‌توان نتیجه گرفت که واریانت پرولین- پرولین ممکن است نقش مهمی در پاتوژنز کارسینومای سنگفرشی مری ایفا کند و بررسی بیشتر آن می‌تواند به بهبود راهکارهای تشخیص و درمان منجر شود.
 
نسیم حاجی قهرمانی، فاطمه قاسم پور صومعه،
دوره 25، شماره 2 - ( 4-1404 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از علل مهم مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان است ویافتن درمان های موثر برای آن ضروری می‌باشد. در میان استراتژی‌های مختلف در ایمنی درمانی سرطان، واکسن‌ها نقش برجسته‌ای دارند. هدف این مطالعه طراحی واکسن پپتیدی چنداپی‌توپی مبتنی بر ذرات شبه‌ویروسی (Virus-Like Particles، VLP) علیه سرطان سینه با استفاده از روش‌های محاسباتی بود.
روش کار: توالی آنتی­ژن های HER2، MUC1، Alpha lactalbumin و Mammaglobin-A و ادجوانت MS2 بازیابی شد. اپیتوپ­های القاکننده سلول‌های T HTL) و(CTL  با استفاده از سرورهایی مثل IEDB شناسایی و ویژگیهای آنتی­ژنیسیته و آلرژنیسیته آن‌ها بررسی شد. کنش مولکولی بین اپی­توپ­های انتخاب شده با MHC مربوطه توسط  HPEPDOCK انجام شد. بهترین اپی­توپ­ها و ادجوانت توسط لینکر بهم متصل شدند. خواص واکسن طراحی شده از جمله آلرژنیسیته، آنتی­ژنیسیته، حلالیت و خصوصیات فیزیکوشیمیایی بررسی شد. اپی­توپ­های القا کننده IFN-γ و لنفوسیت­های B شناسایی شدند. در نهایت، ساختار سه بعدی واکسن طراحی، تصحیح و اعتبارسنجی شد.
یافته ­ها: اپی‌توپ‌های پروتئین‌های HER2، MUC1، Alpha lactalbumin و Mammaglobin-A با استفاده از آنالیزهای ایمونوانفورماتیک و انتخاب HLAهای رایج در ایران شناسایی شدند. ساختار سه‌بعدی واکسن طراحی، بهینه‌سازی و اعتبارسنجی شد که از پایداری، محلولیت و آنتی‌ژنیسیته مناسبی برخوردار بود.
نتیجه­ گیری: در این تحقیق، یک واکسن زیرواحدی ادجوانت دار مبتنی بر ذرات شبه‌ویروسی طراحی شد. که با بهبود ارائه آنتی‌ژن و القای پاسخ قوی لنفوسیت‌های B و T، می‌تواند اثربخشی بالاتری داشته باشد. این واکسن کاندید بالقوه‌ای برای استفاده پیشگیرانه یا درمانی سرطان سینه است، اما انجام مطالعات آزمایشگاهی و بالینی. برای تعیین اثربخشی واقعی ضروری است.

پرهام منصوری، داریوش شانه‌بندی،
دوره 25، شماره 2 - ( 4-1404 )
چکیده

سرطان کولورکتال (CRC) به عنوان یکی از شایع‌ترین سرطان‌های دستگاه گوارش، با چالش‌های مهمی در تشخیص و درمان مواجه است. در سال‌های اخیر، اگزوزوم‌ها و محتوای RNA غیرکدکننده (ncRNA) آن­ها توجه محققان را به عنوان عوامل کلیدی در پیشرفت تومور و ابزارهای تشخیصی نوین جلب کرده‌اند. اگزوزوم‌ها، وزیکول‌های خارج سلولی با اندازه 50-150 نانومتر هستند که توسط سلول‌های نرمال و سرطانی ترشح شده و در انتقال سیگنال‌های بین سلولی نقش دارند. این مطالعه مروری به بررسی نقش miRNAها، lncRNAها و circRNAهای اگزوزومی در مکانیسم‌های سرطان‌زایی از جمله رگزایی، متاستاز، مقاومت دارویی و تعدیل سیستم ایمنی می‌پردازد. یافته‌ها نشان می‌دهند که محتوای ncRNAهای اگزوزومی می‌توانند به عنوان نشانگرهای زیستی حساس و اختصاصی برای تشخیص زودهنگام، پیش‌آگهی و پایش پاسخ به درمان مورد استفاده قرار گیرند. با این حال، چالش‌هایی مانند روش‌های استاندارد جداسازی اگزوزوم‌ها و نیاز به مطالعات بالینی گسترده‌تر هنوز وجود دارد. توسعه فناوری‌های نوین در این حوزه می‌تواند راه را برای کاربرد بالینی این یافته‌ها در پزشکی شخص‌محور هموار کند. این مقاله مروری بر اهمیت روزافزون ncRNAهای اگزوزومی در درک پاتوژنز CRC و پتانسیل بالینی آنها به عنوان ابزارهای تشخیصی و درمانی تمرکز دارد.


صفحه 3 از 3    
3
بعدی
آخرین
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 48 queries by YEKTAWEB 4623