39 نتیجه برای مقدم
مریم آدابی، مهشید طالبی طاهر، لیلا اربابی، مستانه افشار، سارا فتحی زاده، سارا مینائیان، نیلوفر مقدم مراغه، علی مجیدپور،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت زخم علت اصلی مرگ و میر در بیماران سوختگی می باشد. بیماران مبتلا به سوختگی به وضوح در معرض خطر بالای عفونت بیمارستانی قرار دارند. سودوموناس آئروژینوزا از شایع ترین عوامل عفونت زخم های سوختگی است و با توجه به مقاومت زیادآن به آنتیبیوتیکها، درمان مشکلی دارد. هدف از این مطالعه، جداسازی، شناسایی دقیق و بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی سویههای سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم سوختگی بیماران بستری در بیمارستان سوختگی به آنتی بیوتیک های منتخب است.
روش کار: در این مطالعه، تشخیص و تایید سویه ها به دو روش بیوشیمیایی و ژنتیکی به دقت انجام شده؛ سپس، ارزیابی مقاومت باکتری به آنتیبیوتیک ها با استفاده از روش انتشار دیسک در آگار (Kirby- Bauer) انجام شد. در ادامه حداقل غلظت مهاری( MIC ) برای چهار نماینده گروه های مختلف آنتی بیوتیکی انجام پذیرفت.
یافته ها: از 94 سویه مورد بررسی سودوموناس آئروژینوزا، 83 سویه ( 3/88%) مقاومت چند دارویی به آنتی بیوتیک های مورد بررسی داشتند. بر اساس روش (Kirby- Bauer) بیشترین درصد مقاومت، مربوط به سفپیم به میزان 5/89% بوده و در بین آنتی بیوتیک های مورد بررسی برای تعیین MIC بیشترین مقاومت نسبت به سیپروفلوکساسین به میزان 89% مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، نشان دهنده گستردگی بالای مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف در بین سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم بیماران سوختگی می باشد. لذا اندازه گیری سریع و بررسی دقیق مقاومت آنتی بیوتیکی به جهت تجویز آنتی بیوتیک مناسب و درمان هرچه سریعتر بیماران سوختگی امری ضروری می باشد.
عبدالله اسدی، حامد رضاخانی مقدم، عقیل حبیبی، کاظم معاضدی، یوسف حمیدزاده اربابی، محمدتقی سوادپور،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی به معنای هنجارها و شبکههایی است که امکان مشارکت مردم در اقدامات اجتماعی را در راستای کسب سود متقابل، فراهم میکند. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط بین نگرش مذهبی و سرمایه اجتماعی بود.
روش کار: این مطالعه بصورت توصیفی- تحلیلی در نیمسال دوم 94-93 در بین 500 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل صورت پذیرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه سرمایه اجتماعی بالن و پرسشنامه استاندارد سنجش نگرش مذهبی جمع آوری گردید. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 و با بهره گیری از آزمونهای آماری همبستگی، تی تست، تی تک نمونه ای، رگرسیون چندگانه و آزمونهای توصیفی مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نمره کسب شده سرمایه اجتماعی 16±8/80 بدست آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای حاکی از آن بود که دانشجویان از نظر نگرش مذهبی دارای وضعیت مطلوبی بودند (7/22±8/135). آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که سرمایه اجتماعی بیشتر متاثر از حیطه رفتار دینی است (0001/0 p=).
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر میتوان گفت بهترین راهکار در جهت افزایش سرمایۀ اجتماعی جوانان، بویژه دانشجویان، نهادینه کردن آموزههای دینی در وجود آنها جهت انجام رفتارهای دینی و شرکت در مناسک مذهبی است. این امر نیازمند همکاری تمامی نهادهای فرهنگی در سطح ملی است
امیرعباس رشیدی، پیراسته نوروزی، حمید کلالیان مقدم، مهدی خاکساری، مهدی باقری،
دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس با ایجاد استرس اکسیداتیو، آسیبهای متابولیسمی متعددی در بیضه ها ایجاد میکند. ریشه کودزو یک ساپونین و ایزو فلاونین میباشد که به عنوان یک ماده با خواص آنتی اکسیدانی و ضد دیابت شناخته میشود. این مطالعه با هدف پیشگیری از عوارض اکسیداتیو ناشی از دیابت با به کارگیری داروی کودزو انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، به طور تصادفی انتخاب و به چهار گروه: 1) کنترل، 2) دیابتی، 3) دیابتی تیمارشده با کودزو (100mg/kg ) و 4) دیابتی تیمار شده با کودزو (50mg/kg ) تقسیم شدند.دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین بادوز 55mg/kg القا گردید. یک هفته پس از تزریق استرپتوزوتوسین، تیمار با کودزو با دوز 100,50mg/kgبه مدت پنج هفته بصورت گاواژ انجام شد. آسیبهای بیضه ای بوسیله رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین مشخص شده و فاکتورهای بیوشیمیایی و هورمونی خون مورد سنجش قرار گرفت.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که دیابت باعث افزایش قند خون و کاهش سلولهای اسپرماتوگونی، سرتولی، روند اسپرماتوژنز و نیزکاهش تعداد اسپرم و فعالیت اسپرم گردیده است (0.001 p=). در نمونه های تیمارشده با کودزو این عوارض بهبود یافته، کاهش قند خون، همچنین افزایش در تعداد و تحرک اسپرم، سلو لهای رده اسپر م ساز نیز مشاهده گردید. به علاوه قطر لوله اسپرم ساز افزایش یافت ( p=0.001)
مهدی پارسای مقدم، محمد حسن یزدانی، افشار سیدین، منوچهر پاشازاده،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ایجاد مراکز خدماتی جدید از جمله بیمارستانها، مستلزم صرف هزینه های زیاد می باشد و تعیین مکان بهینه این مراکز به نحوی که همه شهروندان از آن بهره مند شوند در راستای کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری مهم است. در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مکانهای بهینه جهت احداث بیمارستان در شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مراحل طی شده در امر مکانیابی مراکز بیمارستانی شامل تهیه لایه های اطلاعاتی برای هر عنصر، طبقه بندی هر لایه اطلاعاتی بر اساس میزان ارزش و ترکیب همه لایه های اطلاعاتی و اعمال ضرایب نهایی مدل ANP و تهیه نقشه نهایی بوده است. همچنین داده ها شامل یازده معیار نزدیکی به مراکز و محلات پرتراکم جمعیتی، نزدیکی به فضای سبز، نزدیکی به معابر اصلی، نزدیکی به مراکز آتش نشانی، فاصله از بیمارستانهای موجود، فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از شیب، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از گورستان، فاصله از مراکز نظامی، فاصله از اماکن ورزشی بوده است.
یافته ها: پس از انجام محاسبات و بررسی های لازم، بیشترین وزن به معیار «نزدیکی به مراکز پرتراکم جمعیتی» (229.) و کمترین وزن به معبار «فاصله از گورستان» (33) تعلق گرفت. با توجه به وزن معیارها و همپوشانی لایه ها در نهایت مکانهای بسیار مناسب تا بسیار نامناسب جهت استقرار سایتهای بیمارستانی در شهر اردبیل مشخص گردید. پهنه با استقرار مکانی بسیار مناسب با رنگ (سبز تیره)، با مساحتی معادل 630 هکتار؛ پهنه استقرار مکانی مناسب با رنگ (سبز روشن) و با مساحتی معادل 851 هکتار؛ پهنه با استقرار نسبتاً مناسب با رنگ (زرد) و با مساحتی معادل 1218.2956 هکتار؛ پهنه با استقرار نامناسب با رنگ (نارنجی) و با مساحتی معادل 1243 هکتار و در نهایت پهنه استقرار مکانی بسیار نامناسب با رنگ (قرمز) و با مساحتی معادل 480 هکتار.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از کلاسه بندی، بهترین مکانها جهت احداث بیمارستانها در سطح شهر اردبیل بر اساس مناطق چهارگانه شهرداری را نشان داده که در منطقه یک شهرداری اردبیل، نواحی 2، 5، 8، 11 و در منطقه دو شهرداری، نواحی 6 و 7 که شامل حاشیه جنوب شرقی شهر اردبیل میشود، در منطقه سه شهرداری، نواحی 1، 2، 6، 8، 10 که شامل حوزه غربی شهر اردبیل میشود و در منطقه چهار شهرداری، نواحی 1، 2، 6، 7، 10، 11 که شامل بخشهایی از بلوکهای واقع در مسیر شمالی و شمال غربی شهر اردبیل میباشد، بهترین پهنه جهت استقرار سایت بیمارستانی شناسایی شده اند و میتوان در این عرصه های جغرافیایی جهت احداث بیمارستانهای جدید در راستای بهبود دسترسی مردم به خدمات سلامت استفاده کرد.
آرش مهری پیرایواتلو، رضا علی پناه مقدم، محمد ماذنی، فریده منافی، ودود ملک زاده، علی نعمتی، عباس نقی زاده باقی،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اضافه باری آهن در پاتوفیزیولوژی بسیاری از بیماری ها از جمله دیابت نقش دارد. در واقع آهن اضافی با ایجاد رادیکال های آزاد باعث تخریب پانکراس و مقاومت انسولینی و در نهایت دیابت می شود. عصاره آندروگرافولید دارای تاثیرات کاهنده گلوکز خون و خواص آنتی اکسیدانی می باشد. در پژوهش حاضر اثر عصاره آندروگرافولید روی گلوکز خون و پروفایل لیپیدی در موشهای صحرایی دچار اضافه باری ثانویه آهن مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: در مطالعه تجربی حاضر 36 سر موش صحرایی بالغ نر از نژاد ویستار به طور تصادفی در گروه های 6 تایی شامل 1- گروه شاهد سالم؛ 2- گروه شاهد اضافه بار ثانویه آهن بدون تیمار؛ 3- گروه اضافه بار ثانویه آهن تیمار شده با دوز 3.5mg/kg عصاره آندروگرافولید؛ 4- گروه اضافه بار ثانویه آهن تیمار شده با دوز 7mg/kg عصاره آندروگرافولید؛ 5- گروه دریافت کننده عصاره آندروگرافولید با دوز mg/kg 3.5؛ 6- گروه دریافت کننده عصاره آندروگرافولید با دوز 7mg/kg قرار گرفتند. تزریق آهن به مدت 12 روز برای ایجاد اضافه باری ثانویه آهن و دیابت و سپس تزریق عصاره به مدت 6 روز انجام شد. نمونه های خونی از حیوان بعد از تزریقات جهت اندازه گیری شاخص های بیوشیمیایی به طور مستقیم از قلب جمع آوری شدند. برای تائید رسوب آهن در بافت کبدی بررسی پاتولوژیک انجام شد. از آزمون آماری ANOVA برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از پاتولوژی بافت کبدی نشان دهنده رسوب آهن در گروه دریافت کننده آهن میباشد. تزریق آهن باعث افزایش معنیدار میزان گلوکز خون در مقایسه با گروه کنترل سالم میشود (p<0.05) و تزریق عصاره با دوزهای 3.5mg/kgو7mg/kg به گروه دریافت کننده آهن باعث کاهش معنی دار میزان گلوکز خون نسبت به گروه دریافت کننده آ7mg/kg هن می شود (p<0.05). همچنین تزریق آهن باعث افزایش میزان تری گلیسرید و کلسترول می شود که از لحاظ آماری معنی دار نمیباشد. تزریق عصاره با دوزهای 3.5mg/kg و mg/kg 7 به گروه دریافت کننده آهن باعث کاهش معنی دار میزان کلسترول نسبت به گروه دریافت کننده آهن می شود (p<0.05).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که عصاره آندروگرافولید با دوزهای مختلف از طریق کاهش میزان گلوکز و چربیهای مضر خون از جمله کلسترول در موشهای صحرایی دچار اضافه باری ثانویه آهن، ممکن است بتواند در درمان بیماری دیابت موثر باشد.
رضا علی پناه مقدم، سارا حسین زاده، علی نعمتی، عباس نقی زاده باقی، ودود ملک زاده،
دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: رابطه بین عادات غذایی و سرطان مری به درستی مشخص نیست ولی اخیراً نشان دادهاند که الگوی غذایی غربی میتواند با افزایش خطر ابتلا به سرطان مری ارتباط داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه عادات غذایی و نیترات سرم در بیماران مبتلا به سرطان مری با افراد سالم در شهر گرگان انجام گرفت.
روش کار: در یک مطالعه مورد- شاهدی، 44 فرد مبتلا به سرطان مری (گروه مورد) و 44 فرد سالم (گروه کنترل) به مدت یک سال در شهر گرگان برای مطالعه انتخاب گردیدند. پس از اندازهگیری فاکتورهای تن سنجی، اطلاعات دموگرافیک و غذایی توسط پرسشنامههای عمومی و بسامد غذایی، ثبت گردید و نمونههای خونی ناشتا از هر دو گروه برای اندازهگیری سطوح نیترات سرم تهیه شد. نتایج توسط آزمونهای آماری تی تست مستقل، کای دو، فیشر و آزمون مونت کارلو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: وزن، نمایه توده بدنی و سطح سرمی نیترات از نظر آماری در گروه مورد کمتر از گروه کنترل بود (0/05>p). مصرف نمک، سیگار و قلیان در بیماران بیشتر از گروه کنترل بود (0/05>p). نتایج براساس عادات تغذیهائی نشان داد که مصرف نان و برنج، چربی اشباع، چای داغ، کالباس و نوشابههای صنعتی در بیماران از نظر آماری بیشتر از گروه کنترل ولی مصرف سبزیجات، میوهجات، روغنهای غیراشباع، عسل و گوشت کبابی در بیماران کمتر از گروه کنترل بود (0/05>p).
نتیجه گیری: مصرف برخی از غذاهای آماده، چائی داغ و چربی اشباع با سرطان مری مرتبط بود، اما سطوح سرمی نیترات در بیماران کمتر از گروه کنترل بوده و نشانگر نیاز به تحقیقات بیشتر میباشد.
رقیه اقبالی زیارت، شهرزاد غیاثوندیان، معصومه ذاکری مقدم، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار غذایی مناسب در کنترل بسیاری از بیماری ها از جمله بیماری های قلبی عروقی تاثیر دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره تغذیه بر ارتقاء رفتار غذایی و سبک زندگی و تغذیه سالم در بیماران آنفارکتوس میوکارد انجام شد.
روش کار: در این مطالعهی مداخلهای 120 بیمار که در بخش های مراقبت های ویژه قلبی بیمارستان بستری بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه تخصیص یافتند. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه MEDFICS و دموگرافیک جمع آوری شد. پس از اجرای پرسشنامه، گروه آزمایشی (60 نفر) دارای امتیاز بیشتر از 70، مشاوره تغذیه دریافت کردند. پس از پایان مشاوره تغذیه (3 جلسه 90 دقیقه ای)، آزمودنی ها از نظر رفتار تغذیه ای مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون t در نرم افزار SPSS-20 تحلیل شد.
یافته ها: میانگین سن واحد پژوهش 11/56±62/37 سال و 53/7 درصد زن بودند. میانگین نمره MEDFICS قبل از مشاوره در گروه مداخله 14/8±43/2 و گروه کنترل 18/2±43/5 بود. این اختلاف بین دو گروه معنی دار نبود (0/3=p). میانگین نمره MEDFICS بعد از مداخله در گروه مشاوره 42/62±13/1و گروه کنترل 22/4±23/3بود. این اختلاف بین گروهها معنی دار بود (0/001<p).
نتیجه گیری: نمره MEDFICS در بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با مشاوره تغذیه ای بهبود یافت. به نظر می رسد اجرای روش مشاوره تغذیه ای در مورد رژیم غذایی بیماران انفارکتوس میوکارد، می تواند در کاهش علایم این بیماری موثر واقع شود.
فریده منافی، رضا علی پناه مقدم، علی نعمتی، ودود ملک زاده، آرش مهری پیرایواتلو،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: آندروگرافولید دارای خواص آنتیاکسیدانی بالقوهای است. هنوز درک کاملی از چگونگی اثرات آنتیاکسیدانی آندروگرافولید وجود ندارد. در این مطالعه تأثیر آندروگرافولید بر فعالیت سرمی آنزیمهای آنتیاکسیدانی سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز در مدل موش صحرایی دچار اضافه بار ثانویه آهن مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی به 4 گروه هشت تایی: 1- شاهد، 2- دریافتکننده آهن، 3- دریافتکننده آهن تیمار شده با دوز mg/kg 7 آندروگرافولید، 4- دریافتکننده آندروگرافولید با دوز mg/kg 7 تقسیم شدند. فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز و سطوح سرمی مالوندیآلدئید با استفاده از روش رنگ سنجی اندازهگیری شد. جهت بررسی رسوب کبدی آهن از رنگ آمیزی پرسین بلو استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشانگر رسوب آهن در نمونه کبد گروه دریافتکننده آهن بود. فعالیت سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز در گروه دریافتکننده آهن در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنیداری داشت (0/05>p). فعالیت کاتالاز در گروه دریافتکننده آهن تیمار شده آندروگرافولید در مقایسه با گروه شاهد و گروه دریافتکننده آهن بهطور معنیداری کاهش داشت (0/05>p). فعالیت سوپراکسیددیسموتاز در گروه دریافتکننده آهن تیمار شده آندروگرافولید در مقایسه با گروه دریافتکننده آهن کاهش معنیداری داشت (05/0>p). سطوح سرمی مالوندیآلدئید در گروه دریافتکننده آهن نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (0/05>p). سطوح سرمی مالوندیآلدئید در گروه دریافتکننده آهن تیمار شده آندروگرافولید در مقایسه با گروه فقط دریافتکننده آهن کاهش معنیداری نشان داد (0/05>p).
نتیجهگیری: آندروگرافولید با دوزmg/kg 7 فعالیت سرمی کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز و سطوح سرمی مالوندیآلدئید را در مدل اضافه بار ثانویه آهن کاهش میدهد.
پیروز پورمحمد، رضا علی پناه مقدم، فیروز امانی، علی نعمتی، ودود ملک زاده،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به استفاده گسترده از نانوذرات اکسید روی و اثرات ناخواسته احتمالی آنها در محیطهای بیولوژیک در این پژوهش تاثیر نانوذرات اکسید روی بر سطح پروفایل لیپیدی خون بررسی گردید.
روش کار: در این پژوهش از 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار استفاده شد. موشها بطور تصادفی به سه گروه کنترل، گروه دریافت کننده نانو ذرات اکسید روی با دوز mg/kg 25 و گروه دریافت کننده نانو ذرات اکسید روی با دوز mg/kg 50 تقسیم شدند. مدت آزمایش دو هفته بود. سپس خونگیری شده و سرم جدا گردید. سطوح سرمی تریگلیسیرید، کلسترول، VLDL، LDL و HDL با استفاده از کیتها و روشهای استاندارد تعیین گردید.
یافتهها: براساس یافتههای این پژوهش سطوح سرمی تریگلیسیرید و VLDL در هر دوگروه دریافت کننده نانو ذرات اکسید روی در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری افزایش یافت (0/05<p). سطوح سرمیLDL ، HDL و نسبت LDL/HDL در هر دوگروه دریافت کننده نانوذرات اکسید روی در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری کاهش یافته بود (0/05<p). سطوح سرمی کلسترول در مقایسه با گروه کنترل تغییری نکرده بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر دوزهای mg/kg 25 و mg/kg 50 نانوذرات اکسید روی هم اثرات مضر (افزایش تری گلیسیرید و VLDL و کاهش HDL) و هم اثرات مفید (کاهش LDL و کاهش نسبت LDL/HDL) در پروفایل لیپیدی خون ایجاد میکنند.
پرویز مولوی، محمد رضا محمدی، علی خالقی، مهریار ندرمحمدی مقدم،
دوره 18، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مطالعات مقطعی درکنترل بیماری ها، این مطالعه با هدف بررسی شیوع اختلالات روانپزشکی در طول عمر در کودکان و نوجوانان استان اردبیل در سال 96 انجام شد.
روش کار: در این مطالعه 1035 نفر از کودکان و نوجوانان 6 تا 18 سال با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و با نسخه دیجیتال آزمون K-SADS از نظر اختلالات روانپزشکی مورد بررسی قرار گرفتند. 24 نوع اختلال روانپزشکی کودک و نوجوان در این مطالعه ارزیابی شدند. نمونه گیری در جمعیت عمومی و با مراجعه به درب منازل صورت گرفت. ارزیابی ها توسط روانشناسان دوره دیده انجام شد. برای اختلالات شیوع نقطه ای و شیوع فاصله ای با فاصله اطمینان 95% محاسبه گردید. تحلیل آماری داده ها با نرم افزار SPSS-22 صورت گرفت.
یافته ها: اختلال نقص توجه بیش فعالی، نافرمانی مقابله ای، شب ادراری و اضطراب جدایی چهار اختلالی هستند که بالاترین شیوع را در نمونه مورد بررسی داشتند و اختلالات سایکوز، اتیسم و پانیک کمترین شیوع را داشتند. افسردگی با 1/7درصد شیوع متوسطی بین سایر اختلالات داشت. شیوع کلی اختلالات 31/7درصد بود.
نتیجه گیری: میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان اردبیل شیوع بالایی دارد. با توجه به این میزان شیوع، ضروری است مطالعات سبب شناسی برای اختلالاتی که شیوع بالایی دارند انجام شود و سیستم های بهداشتی برنامه های پیشگیرانه ای را برای عموم مردم طراحی و به مورد اجرا درآورند.
سپیده احمدی سقرلو، رضا علی پناه مقدم، رامین سلیم نژاد،
دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض بیماری دیابت، نارسایی مزمن کلیوی است که با شدت مرگ و میر در این بیماران ارتباط تنگاتنگی دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر عصاره قره قاط متصل شده به نانوذرات اکسید روی بر آسیبهای هیستوپاتولوژیک بافت کلیه در موشهای صحرایی دیابتی است.
روش کار: در این مطالعه از 30 سر موش صحرایی ویستار در 6 گروه 5 تایی استفاده گردید. گروهها شامل: گروه کنترل، گروه دیابتی (mg/kg170 آلوکسان)، گروه دیابتی- انسولین (mg/kg170 آلوکسان و U/kg10 انسولین)، گروه دیابتی-نانوذره (mg/kg170 آلوکسان و mg/kg 8 نانو ذرات اکسید روی)، گروه دیابتی- عصاره (mg/kg170 آلوکسان و mg/kg150 عصاره قره قاط) و گروه دیابتی- نانوذره-عصاره (mg/kg170 آلوکسان و mg/kg8 عصاره قره قاط متصل به نانوذرات اکسید روی) بودند. دیابت در موشهای صحرایی مورد آزمایش با تزریق داخل صفاقی آلوکسان منوهیدرات ایجاد شد. برای تهیه عصاره قره قاط متصل به نانوذره از روش سنتز زیستی استفاده شد. برای بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیکی از رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و نرم افزار Image J استفاده گردید.
یافتهها: مقایسه بین گروههای تحت تیمار با عصاره قره قاط، نانو ذرات اکسید روی و عصاره قره قاط متصل شده به نانوذرات اکسید روی نشان داد که این ترکیبات از آسیب بافتی ناشی از دیابت در بافت کلیه تا حدودی محافظت میکنند و بیشترین تاثیر محافظتی در برابر دیابت در گروه عصاره قره قاط متصل شده به نانوذرات اکسید روی مشاهده گردید.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر برای اولین بار نشان داد عصاره قرهقاط متصل شده به نانوذرات اکسید روی میتواند در جلوگیری از آسیب بافتی ناشی از دیابت در بافت کلیه موش صحرایی تاثیر مثبتی داشته باشد.
عباس فدایی، علی مجیدپور، سمیه سلیمان زاده مقدم، حمیده رحمانی سراجی،
دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: آسم یکی از شایعترین بیماریهای مزمن در جهان و ایران است. تحقیقات اخیر نشاندهنده کنترل ضعیف آسم در بیماران علیرغم دریافت درمانهای مناسب است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین شاخص های کنترل بیماری آسم با سطح تحصیلات مبتلایان به آسم بود.
روش کار: این مطالعه با طراحی مقطعی گذشته نگر روی 80 نفر از بیماران مبتلا به آسم مراجعه کننده به بیمارستان لبافینژاد انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ESMAA: بررسی اپیدمیولوژیک در مدیریت آسم در بزرگسالان آسیای شرقی بود که جهت بررسی میزان کنترل آسم از تست کنترل آسم(ACT) و معیار طبقه بندی GINA 2016 استفاده شد و پذیرش دارویی بیماران بر اساس مقیاس پایبندی دارویی موریسکی ارزیابی شد. جهت تحلیل داده ها برای بررسی ارتباط و مقایسه میان متغیرهای کمی از آزمون آنوا (رگرسیون و همبستگی پیرسون) و برای بررسی داده های کیفی از آزمون مربع کای کمتر از 0/5 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافته ها: در این مطالعه 80 نفر با میانگین سنی 54/65 حضور داشتند که 32 نفر از آنها تحصیلات ابتدایی، 26 نفر تحصیلات متوسطه و 22 نفر تحصیلات دانشگاهی داشتند. از نظر میزان کنترل بیماری بر اساس تست کنترل آسم 52/5 درصد بیماران در وضعیت کنترل آسم و 47/5درصد بیماران در وضعیت غیرکنترل به سر میبردند. از نظر میزان کنترل آسم بر اساس معیار طبقه بندیGINA ، 30 درصد بیماران در وضعیت کنترل کامل، 45 درصد بیماران در وضعیت کنترل نسبی و 25 درصد بیماران در وضعیت عدم کنترل بودند. از لحاظ میزان پایبندی دارویی بیماران بر اساس مقیاس پایبندی دارویی موریسکی، 20 درصد پایبندی بالا، 40 درصد پایبندی متوسط و 40 درصد پایبندی پایین داشتند. در این مطالعه ارتباط معناداری بین میزان کنترل آسم از لحاظ ACT و سطح تحصیلات مشاهده نشد. همچنین ارتباط معناداری بین جنسیت و میزان کنترل آسم و پاییبندی به دارو وجود نداشت. به علاوه بین سطح تحصیلات و پایبندی به دارو ارتباط معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: بین شاخص های کنترل آسم و سطح تحصیلات مبتلایان ارتباطی وجود ندارد. شاید عوامل دیگری بجز تحصیلات روی شاخصهای کنترل آسم تاثیر داشته باشد که نیاز به مطالعات بیشتری است. همچنین فاکتورهای دیگری بجز تحصیلات را برای پایبندی به دارو می توان بررسی کرد.
حسن قبادی، سمیه متین، علی نعمتی، حسن جوادی، رضا علی پناه مقدم، مهدی سعیدی نیر،
دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری انسدادی ریوی مزمن (COPD) با التهاب سیستمیک بروز میکند و با محدودیت غیرقابلبرگشت جریان هوا همراه است. لپتین سایتوکاینی با اثر پیش التهابی هست. در مورد تأثیر مکمل اسید لینولئیک مزدوج (CLA) بر غلظت سرمی لپتین در بیماران COPD مطالعهای صورت نگرفته است، این بررسی با هدف تأثیر CLA بر سطح لپتین سرم و عملکرد ریه و کیفیت زندگی در بیماران COPD انجامشده است.
روش کار: مطالعه به روش مداخلهای و بر روی 90 بیمار COPD صورت گرفت. بیماران بهصورت تصادفی به دو گروه 45 نفر (CLA و دارونما) تقسیم شدند. پس از اخذ رضایتنامه کتبی از بیماران و ثبت فاکتورهای دموگرافیک، اسپیرومتری انجام و امتیاز COPD Assessment Test برای بیماران محاسبهشده و نمونه خون ناشتا جهت آزمایش لپتین سرم اخذ گردید. سپس مکمل CLA به میزان 3/2 گرم روزانه به مدت 6 هفته برای گروه CLA و پلاسبو برای گروه شاهد تجویز شد. بعد از 6 هفته اسپیرومتری، امتیاز CAT و نمونهگیری برای هر دو گروه تکرار و نتایج حاصله، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در گروه CLA، کاهش معنیداری در سطح سرمی لپتین و امتیاز (0/05CAT (p< به عنوان شاخص کیفیت زندگی و افزایش معنیداری در مقادیر (0/05 FEV1 (p<بهعنوان تست عملکرد ریه بعد از مداخله مشاهده گردید در حالیکه این تفاوت بین دو گروه معنیدار نبود.
نتیجهگیری: مصرف مکمل CLA ممکن است از طریق تعدیل سطوح سرمی لپتین باعث ارتقاء کیفیت زندگی بیماران COPD گردد.
آسیه علیزاده مکوندی، محسن خلیلی، مهرداد روغنی، سارا امیری مقدم،
دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی یک اختلال مغزی شایع و تضعیف کننده توان مغز و از دیدگاه روانپزشکی نوعی سندروم است. شایعترین علائم این بیماری بیحوصلگی، احساس پوچی، اختلال در خواب و اضطراب است. رزرپین دارویی است که مصرف کم آن میتواند در حیوانات ایجاد افسردگی کند. الکتروشوکدرمانی ECT))، یکی از موثرترین راههای درمانی غیرفارماکولوژیک افسردگی است. در این مطالعه، اثر الکترو شوک درمانی بر موشهای صحرایی نر که بوسیله رزرپین افسرده شدند در آزمونهای رفتاری و شمارش نورونی در ناحیه هیپوکمپ و کورتکس پری فورنتال مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی نر استفاده شد و آنها به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند: 1-گروه کنترل، 2-گروه ECT، 3-گروه افسرده با رزرپین (0/2 میلی گرم بر کیلوگرم درون صفاقی)، 4- گروه افسرده+ ECT. آزمونهای زمینه باز، ترجیح سوکروز، شنای اجباری و ماز بعلاوه ارتفاع برای ارزیابی اضطراب و عملکردهای رفتاری ناشی از افسردگی مورد استفاده قرار گرفتند. در پایان آزمایشات، بررسیهای هیستوشیمی از طریق شمارش نورونی در هیپوکمپ و کورتکس پریفورنتال انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمونهای اضطراب و رفتارهای ناشی از افسردگی، بیانگر وجود تفاوت معنیداری بین گروه افسرده و افسرده+ECT است (0/05p<)، همچنین مطالعات دژنراسیون بافتی از برشهای هیپوکمپ و قشر پریفورنتال، نشان دادند که ECT میتواند مرگ سلولی را در گروه افسرده+ ECT نسبت به گروه افسرده، به میزان معنیداری کاهش دهد ( p<0.05).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، ECT میتواند اضطراب و رفتارهای ناشی از افسردگی را که پیامد تزریق رزرپین است در حیوانات افسرده کاهش دهد و باعث نوروژنزیز در هیپوکمپ و قشر پری فورنتال شود.
افسانه مافی، عباس مقدم، نیلوفر مقدم،
دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مهمترین عارضه جنتامایسین، سمیت لولههای کلیه است که به عنوان یک چالش در بالین مطرح است. در حال حاضر درمان قطعی برای آن وجود ندارد. به نظر می رسد پلاسمای غنی از پلاکت به عنوان منبع سرشار از فاکتورهای رشد در پیشگیری و یا تسکین این بیماری مفید باشد. بنابراین پژوهش حاضر جهت بررسی اثر پلاسمای غنی از پلاکت (PRP) بر روند تکثیر سلولهای پوششی لولههای خمیده کلیه آسیب دیده با جنتامایسین در موشهای صحرایی انجام شد.
روش کار: ۲۸ سر موش صحرائی نر (300-200 گرم) به ۴ گروه ۷ تایی شاهد، تیمار، شم و تجربی تقسیم شدند. به مدت ۸ روز جنتامایسین به میزان (۸۰ میلی گرم/ کیلوگرم) روزانه به صورت داخل صفاقی تزریق شد. ۲۴ ساعت بعد از آخرین تزریق، نمونههای خون جهت سنجش سطح سرمی کراتینین و ازت اوره خون جمع آوری شدند.در گروههای شم و تجربی به ترتیب ۱۰۰ میکرولیتر سرم فیزیولوژی و پلاسمای غنی از پلاکت داخل کلیه تزریق شد. ۳ روز بعد از مداخله درمانی حیوانات تحت بیهوشی عمیق کشته شدند، کلیه ها خارج و مراحل پاساژ بافتی و رنگآمیزی انجام گردید. روش استریولوژی جهت تخمین تعداد سلول های پوششی لولههای خمیده استفاده شد. دادههای حاصل در نرمافزارSPSS-26 و با کمک تحلیل واریانس یکطرفه وآزمون تعقیبی دانکن در سطح معنی داری 05/0p≤ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: پلاسمای غنی از پلاکت، باعث افزایش معنیدار آماری تعداد سلول های پوششی لولههای خمیده کلیه آسیب دیده با جنتامایسین در موش های صحرایی شد (0/05p ≤).
نتیجهگیری: به نظر میرسد پلاسمای غنی از پلاکت بتواند تکثیر سلولهای پوششی لولههای خمیده کلیه آسیب دیده با جنتامایسین در موشهای صحرایی را القاء کند.
یوسف فکری، حبیب اوجاقی، ، افشان شرقی، آرزو رنجبر، تلما ظهیریان مقدم،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: کاتاراکت شایعترین عامل نابینایی در جهان است و در کشور ایران طبق برآورد انجام شده سالانه حـدود صـد هـزار مورد عمل جراحی کاتاراکت انجام میشود. این مطالعه با هدف تعیین شیوع مورفولوژی انواع کاتاراکت و برخی عوامل مرتبط با آن در بیماران کاندید عمل جراحی در مرکز جراحی نور اردبیل انجام شده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 780 بیمار مراجعه کننده به کلینیک چشم پزشکی نور شهر اردبیل با تشخیص کاتاراکت، انجام گردید. جمعآوری اطلاعات با استفاده از چک لیست توسط محقق صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS-25 و با روشهای آماری توصیفی انجام گردید.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که از 1018 چشم مورد بررسی، 590 چشم (58%) مربوط به زنان و 428 چشم (42%) مربوط به مردان و میانگین سنی کل بیماران 43/11±88/65 سال بود. میانگین شدت انواع کاتاراکت PSC، Nuclear، و Cortical به ترتیب 62/0±56/4، 89/0±79/4 و 48/0±21/4 بود. بین بیماران دیابتیک با رتین نرمال (034/0=p)، بیماران مبتلا به ﺳﻨﺪرم ﺳﻮدواﻛﺴﻔﻮﻟﻴﺎﺳﻴﻮن (0/001=p)، بیماران مبتلا به هیپروپی (0/008=p)، بیماران مبتلا به کدورت قرنیه (0/036=p)، بیماران مبتلا به انسداد مجرای نازولاکریمال (0/032=p) و سایر بیماران از لحاظ نوع کاتاراکت تفاوت معناداری وجود داشت (0/034=p) و در سایر بیماریهای همراه با بیماران از لحاظ انواع کاتاراکت تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر مبنی بر ارتباط معنیدار برخی از بیماریهای همراه با انواع مختلف مورفولوژیک کاتاراکت ارزیابی دقیق تاریخچه طبی از نظر وجود بیماریهای همراه زمینه ای در بیمار جهت برنامه ریزی دقیق قبل از عمل و پیگیریهای متناسب با نوع کاتاراکت، توصیه میشود.
افسانه انتشاری مقدم، حسن اناری، فیروز امانی، رضا جهان بین شیشه،
دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ﻃﺮاﺣـﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣـه ﻫـﺎی ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از آرﺗﺮوز زاﻧﻮ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﻄﺮﻗﺎﺑﻞ اﺻﻼح ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی استئوآرتریت زانو و فاکتورهای تاثیرگذار در بیماران مراجعه کننده با درد زانو به بیمارستان امام خمینی شهر اردبیل بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی، تعداد 850 بیمار با درد زانو مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام خمینی شهر اردبیل طی سالهای 1398 تا 1400 مورد مطالعه بالینی و رادیوگرافیک از نظر تشخیص استئوارتریت زانو توسط یک روماتولوژیست قرار گرفتند و فرم گرداوری داده ها حاوی اطلاعات مورد نیاز برای تمامی بیماران با و بدون استئوآرتریت تکمیل گردید.
یافته ها: از کل بیماران مورد مطالعه، در 310 نفر (36.5%) استئوارتریت زانو تشخیص داده شد که از بین آنها، 33.5 درصد در گروه سنی ۵۰ تا ۵۹ سال، 80.6 درصد زن و 29 درصد خانه دار بودند. 39.9 درصد بیماران چاقی داشتند و 43.2 درصد آنها هیچگونه فعالیت ورزشی نداشتند. سابقه خانوادگی استئوآرتریت زانو در45.2 درصد و سابقه تعویض مفصل در خانواده در 6.1 درصد از بیماران وجود داشت. 15.8 درصد بیماران سابقه ترومای قبلی زانو داشتند و نوع توالت مورد استفاده در 90.3 درصد بیماران از نوع سنتی بود.
نتیجه گیری: فراوانی استئوآرتریت زانو در مطالعه حاضر مشابه با بیشتر مطالعات انجام شده داخل ایران در حد متوسط بوده و با توجه به ریسک فاکتورهای مهم منطقه ای برای استئوآرتریت زانو در استان اردبیل، لازم است با ارائه آموزشهای لازم و تغییر الگوهای تغذیه ای به افراد جامعه از میزان بروز استئوآرتریت در آینده در استان اردبیل کاسته شود.
مهدی نوشیار، علی فهمی جعفرقلخانلو، محمد قیامی، مجید رستمی مقدم،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آنالیز فوتوگرامتری بافت نرم چهره نقش مهمی در جراحیهای پلاستیک چهره ایفا میکند. در بسیاری از کشورها، طرح و برنامهریزی جهت انجام جراحی پلاستیک چهره بر اساس استانداردهای تعریف شده از ویژگیهای چهره همان جامعه انجام میشود. در زمینه معیارهای سفالومتریک چهره نژاد ایرانی، کارهای تحقیقاتی کمی انجام شده است. هدف اصلی در این مطالعه، تعیین مقادیر میانگین متریکهای نمای جانبی چهره افراد مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (اردبیل) بود.
روش کار: ابتدا، در یک بازه زمانی 3 ماهه، تصاویر نمای جانبی چهره بیماران مراجعه کننده شامل 30 مرد و 30 زن تهیه شد. سپس، با استفاده از نرم افزار متلب با انتخاب 11 لندمارک آناتومیکی، معیارهای زاویه ای نمای جانبی چهره مورد استفاده در جراحیهای رینوپلاستی و منتوپلاستی اندازه گیری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که از بین متریکهای نمای جانبی چهره، زوایای نازوفرونتال، نوک بینی و منتولابیال در چهره افراد مورد مطالعه به ترتیب به معیار نژاد ترکیه، نپال و برزیل نزدیک است. زاویه تقعر چهره با در نظر گرفتن ساختار بینی به نژاد برزیل و نپال نزدیک بوده و همچنین، زاویه تقعر چهره بدون در نظر گرفتن ساختار بینی به نژاد بنگلادش و برزیل نزدیک است.
نتیجه گیری: در این مطالعه، آنالیز سفالومتری بافت نرم چهره با استفاده از اندازه گیری متریک های نمای جانبی چهره جهت کمک به متخصصین جراحی های پلاستیک چهره انجام شد. با توجه به اختلاف متریک های چهره ایرانیان با سایر نژادها، معیارهای اندازه گیری شده در این مطالعه میتواند مورد توجه متخصصین این حوزه در برنامهریزی جراحی های زیبایی چهره (رینوپلاستی و منتوپلاستی) قرار بگیرد.
مهزاد یوسفیان، علی محمدیان اردی، افشان شرقی، مینا دلداده مقدم،
دوره 24، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از چالش های عمده در خصوص جراحی، کنترل درد بعد از عمل جراحی میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سولفات منیزیم در ارتقای کیفیت بیهوشی بیماران کاندید عمل جراحی آپاندکتومی انجام شد.
روش کار: این مطالعه کار آزمایی بالینی بر روی بیماران کاندید عمل جراحی آپاندکتومی انجام شد. بیماران به روش تصادفی به دو گروه 42 نفر در گروه کنترل و 42 نفر در گروه مداخله تقسیم و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گروه مداخله 50 میلی گرم در کیلوگرم سولفات منیزیم و برای گروه کنترل به همین مقدار محلول ایزوتونیک نرمال سالین به عنوان دارونما تزریق گردید. بعد از عمل جراحی بیماران از نظر درد، تهوع و استفراغ، اضطراب، فشار خون و ضربان قلب و رضایت جراح از نظر شلی عضلانی بررسی شدند. داده ها در نرم افزار آماری SPSS-26 با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی آنالیز شدند. مقدار 0.05<p از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره درد بیماران درساعت های اول و سوم و ششم و دوازده مطالعه به ترتیب با 1.4، 2.66، 3.3 و 3.19 در گروه مداخله به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کمتر بود. از نظرآرام بخشی در ساعت های اول و سوم و ششم و دوازده و هجده مطالعه، اختلاف معنی داری بین دو گروه مداخل و کنترل مشاهده شد. در بررسی تهوع و استفراغ بیماران بین دو گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی دار مشاهده نشد. در طی عمل جراحی بیماران دریافت کننده سولفات منیزیم (گروه مداخله) از نظر رضایت جراح اختلاف معنی دار در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد.
نتیجه گیری: سولفات منیزیم در کنترل درد و اضطراب بیماران و رضایت جراح در طی عمل جراحی موثر بوده ولی در کنترل تهوع و استفراغ بیماران موثر نبود.