|
|
|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
229 نتیجه برای ید
هما اخوان آق قلعه، نجمه رنجی، هادی حبیب اللهی، دوره 24، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده یکی از بدخیمی های دستگاه گوارش است. علائم سرطان معده در مراحل اولیه و پس از رشد سلولهای سرطانی در داخل دیواره معده به سختی قابل تشخیص است تا زمانی که به سایر قسمتهای بدن گسترش یابد. پلیمورفیسم های تک نوکلئوتیدی (SNP) مرتبط با استعداد ابتلاء به سرطان در مناطق کدکننده یا غیر کدکننده ژنوم قرار دارند. جهش های مترادف و غیر مترادف دو زیرگروه از کدهای SNP هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی همبستگی میان واریانت ها در اعطای استعداد ابتلاء به سرطان معده در استان اردبیل بود.
روش کار: توالی یابی کل اگزوم (Whole Exome Sequencing) برای تعیین توزیع واریانت ها در DNA ژنومی 150 داوطلب از جمعیت عمومی اردبیل استفاده شد. فراوانیهای آللی با پایگاههای دادهای مانند Iranome، Alfa، GnomAD و 1000G مقایسه گردیده و پس از محاسبه فراوانی واریانتها با استفاده از روش های استاندارد، ارتباط آنها با نرخهای بروز استاندارد شده براساس سن (ASR) برای سرطان معده در جمعیتهای مرتبط با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل آماری شدند. برای همه تجزیه و تحلیل ها، مقدار P کمتر از 0.05 از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از IBM SPSS Statistics نسخه 25 استفاده شد.
یافته ها: نوزده واریانت شامل rs1006113، rs1050631، rs12220909، rs12983273، rs1695، rs2274223، rs2292832، rs2294008، rs2505901، rs2976391، rs33927012، rs3744037، rs3745469، rs4789936، rs4986790، rs4986791، rs6194، rs63750447 و rs6505162 بین جمعیت عمومی و اردبیل به طور معنیداری واجد اختلاف فراوانی بودند. متعاقبا اختلاف های معنی دار آماری مرتبط با همبستگی میان واریانت های مورد نظر در سطوح 0.05 و 0.01 مشاهده و گزارش دهی گردیدند.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده، شامل وجود اختلاف معنی دار میان فراوانی واریانت ها در جمعیت اردبیل با سایر جمعیت ها و نیز همبستگی مشاهده گردیده بین واریانت های ژنهای درگیر در فرایند سرطانزایی، لزوم انجام مطالعات عملکردی در زمینه همراهی و همبستگی ژن های مختلف را در فرایند سرطان زایی معده در جمعیت استان اردبیل پیشنهاد مینمایند.
حسین کلارستاقی، میر مهدی حسینی، رامین سلیم نژاد، دوره 24، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: پیری کبد یک عامل خطر مهم برای بیماریهای مزمن کبدی است. استرس اکسیداتیو به عنوان یک مکانیسم پاتولوژیک مشترک برای پیری کبد در نظر گرفته میشود. هدف این مطالعه بررسی اثر کافئیک اسید در برابر آسیبهای کبدی در مدل پیری القا شده با دی-گالاکتوز در موشهای سوری میباشد.
روش کار: 40 سر موش سوری نر به طور تصادفی به 5 گروه 8 تایی شامل: 1) کنترل (Con)؛ 2) شم (Sham) ؛ 3) کافئیک اسید (CA) 4) پیری (Ag) و 5) پیری+ کافئیک اسید (Ag+CA) تقسیم شدند. پیری با تزریق دی-گالاکتوز (300 میلیگرم/کیلوگرم، داخل صفاقی) روزانه به مدت 6 هفته ایجاد شد. کافئیک اسید (60 میلیگرم بر کیلوگرم، داخل صفاقی) روزانه به مدت 6 هفته تزریق شد. یک روز پس از آخرین تزریق موشها بیهوش شده و پس از خونگیری (جهت ارزیابی آنزیمهای کبدی)، کبد خارج گردید. تغییرات هیستوپاتولوژیکی کبد با استفاده از رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که پیری القا شـــده دی-گالاکتوز به طور معنـــیداری باعث افزایش ســــطح آنزیمهای کبدی (AST، ALT و ALP) و همچنین تخریب بافتی کبد نسبت به گروه کنترل و شم میشود (0.05<p). درمان با کافئیک اسید در گروه Ag+CA به طور معناداری باعث کاهش سطح آنزیمهای کبدی و ایندکس آسیب بافتی گردید (0.05<p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کافئیک اسید میتواند باعث کاهش اثرات تخریبی پیری القا شده با دی-گالاکتوز در بافت کبد گردد.
فرانک حسن پور، صابر زهری، آرش عبدالملکی، اسداله اسدی، دوره 24، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زﻣﯿﻨﻪ و ﻫﺪف: مهندسی بافت، با طراحی داربستهای زیستی و با تقلید از محیط خارج سلولی، به رشد و تکثیر سلولها کمک کرده و نقش کلیدی در جایگزینی و ترمیم بافتهای آسیبدیده دارد. در سالهای اخیر، افزودن نانوذرات همانند نقاط کوانتومی کربن به داربستهای زیستی مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به سنتز داربست پلیکاپرولاکتون حاوی نقاط کوانتومی کربن و بررسی اثرات زیستسازگاری و محافظتی آن در شرایط تنش اکسیداتیو پرداخته شده است.
روش کار: نقاط کوانتومی کربن با استفاده از روش پیرو لیز سنتز شده و داربستهای پلیمری حاوی نقاط کوانتومی کربن به روش الکتروریسی تهیه شدند. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی داربست با میکروسکوپ الکترونی روبشی و طیفسنجی FTIR ارزیابی شد. زیست سازگاری داربستها و خواص آنتیاکسیدانی آنها با روش MTT سنجیده شد.
یافتهها: بررسی مورفولوژی و ساختار شیمیایی داربست، تخلخل مناسب داربست حاوی نقاط کوانتومی کربن را نشان داد. آزمون MTT بهصورت قابلتوجهی قابلیت زنده ماندن سلولهای بنیادی را بر روی داربستهای حاوی نقاط کوانتومی کربنی نشان داد. علاوه بر این، این داربستها اثر محافظتی قابلتوجهی در برابر استرس اکسیداتیو از خود نشان دادند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که داربست پلیکاپرولاکتون حاوی نقاط کوانتومی کربن، با ویژگیهای زیست سازگاری بالا و خواص آنتیاکسیدانی مناسب، بستر مؤثری برای مهندسی بافت و محافظت سلولی در شرایط تنش اکسیداتیو فراهم میآورد.
احمد سلیمی، ژاله جمالی، محمد شعبانی، دنیز بایرامی، امین آشنا مقدم، دوره 24، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب کلیوی ناشی از ایفوسفامید یک سمیت مهم در کودکان و بزرگسالان تحت شیمیدرمانی است. شواهد قبلی نشان میدهد که متابولیتهای سمی ایفوسفامید مانند آکرولئین با اختلال عملکرد میتوکندری، کاهش آنتیاکسیدانها و استرس اکسیداتیو همراه هستند و ممکن است کلیه را مستعد سمیت به ایفوسفامید کنند. ترکیبات غذایی فعال زیستی مانند کریسین موجود در میوهها به عنوان آنتیاکسیدان و عوامل محافظ میتوکندری در برابر آسیب میتوکندریایی مرتبط با سمیت و استرس اکسیداتیو توصیف شدهاند.
روش کار: در مطالعه حاضر، اثرات محافظتی کریسین بر سمیت کلیوی ناشی از ایفوسفامید در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار با روشهای هیستوپاتولوژیک، بیوشیمیایی و میتوکندری مورد بررسی قرار گرفت. موشها به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، ایفوسفامید، کریسین + ایفوسفامید و کریسین تقسیم شدند. کریسین (25mg/kg، داخل صفاقی روزانه) به مدت 2 روز متوالی و ایفوسفامید (500mg/kg، داخل صفاقی) در روز سوم به حیوانات داده شد.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که پیشتیمار کریسین به طور قابلتوجهی فعالیت آنزیم سوکسینات دهیدروژناز میتوکندری را افزایش داد و از تورم میتوکندری، فروپاشی پتانسیل غشای میتوکندری، تشکیل گونههای اکسیژن فعال، پراکسیداسیون لیپیدی و کاهش گلوتاتیون محافظت میکند (0.001<p). یافتههای هیستوپاتولوژیک نشان میدهد که کریسین اثرات محافظتی دارد و ناهنجاریهای هیستوپاتولوژیک ناشی از ایفوسفامید را کاهش میدهد.
نتیجهگیری: این نتایج نشان داد که تجویز کریسین از کلیهها در برابر اختلال عملکرد میتوکندری، استرس اکسیداتیو و ناهنجاری هیستوپاتولوژیک ناشی از ایفوسفامید محافظت میکند.
سعید مشهدی، شهرام حبیب زاده، غلامرضا حمیدخلق، امیراحمد عربزاده، الهام صفرزاده، دوره 24، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: کروناویروس سندرم تنفسی حاد شدید نوع 2 (SARS-COV2)، باعث مرگ بیش از یک میلیون نفر در 6 ماه اول پاندمی شد و مشکلات و تحولات اقتصادی و اجتماعی عظیمی را در سطح بین المللی ایجاد کرد. قطعاً یک واکسن موثر جهت جلوگیری از مرگ و میر بیشتر بسیار ضروری به نظر میرسید. یکی از واکسنهای استفاده شده در کنترل و پیشگیری از بیماری، واکسن اسپوتنیک V بود که در این مطالعه عوارض عمومی مشاهده شده بعد از تزریق واکسن اسپوتنیک V در افراد واکسینه شده در استان اردبیل ارزیابی شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی از نوع گذشته نگر عوارض جانبی مشاهده شده در افراد واکسینه شده با واکسن اسپوتنیک V در نوبت اول و دوم مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات دموگرافیک مثل سن و جنس و... سابقه مصرف دارو، عوارض جانبی عمومی از جمله عوارض تنفسی، گوارشی و نورولوژیک و عوارض جانبی موضعی مثل درد، تورم، قرمزی اسپاسم عضلانی و همچنین زمان شروع عوارض و مدت زمان ادامه عوارض برای کلیه افراد واکســـینه شده ثبت شد. داده ها بعد از جمع آوری با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: در میان عوارض عمومی، بدن درد با 65.4 درصد بیشترین و تپش قلب با 1.71 درصد کمترین میزان را داشتند. از نظر عوارض تنفسی، گلودرد و احساس سوزش در گلو با 8.3 درصد بیشترین و آبریزش بینی با 3.9 کمترین درصد را داشت. از میان عوارض مربوط به گوارش، تهوع با 13.4 درصد بیشترین و استفراغ با 2.0 درصد کمترین میزان را داشت. از نظر عوارض موضعی ناحیه تزریق نیز درد محل تزریق با بروز 50.5 درصدی بیشترین و درد زیر بغل همان سمت تزریق با 3.9 درصد کمترین میزان را داشتند.
نتیجه گیری: عوارض جانبی واکسن اسپوتنیک V، معمولاً به صورت خفیف تا متوسط و در حد قابل قبول و قابل تحمل بروز کرده بود.
علی اسکندری، اتابک صدیق نمین، شفق علی عسگر زاده، سارا جلالی جیوان، سعید صادقیه اهری، دوره 24، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: واسکولیت یک فرآیند پاتولوژیک بالینی است که با التهاب و نکروز دیواره رگهای خونی مشخص میشود و در نهایت منجر به انسداد رگهای ملتهب میشود. برای درک بهتر تأثیر عوامل محیطی و اجتماعی بر بروز واسکولیت، مطالعات بیشتری در مناطق مختلف نیاز است. هدف از این مطالعه بررسی ویژگیهای دموگرافیک و بالینی بیماران مبتلا به واسکولیت سیستمیک مراجعهکننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی اردبیل در طی سالهای 1396 تا 1401 است. تشخیص زودهنگام بر اساس شیوع واسکولیت به مدیریت و درمان این بیماران کمک میکند و از آسیبهای غیرقابل برگشت جلوگیری میکند، که اهمیت تشخیص بیماریهای واسکولیت را برجسته میکند.
روشکار: در این مطالعه توصیفی مقطعی، 152 بیمار مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی اردبیل در سالهای 1396 تا 1401مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز با بررسی پروندههای پزشکی بیماران در آرشیو بیمارستان جمعآوری شد. اطلاعات مربوطه وارد نرم افزار SPSS نسخه 22 شد و بر اساس اهداف تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: دادههای 152 بیمار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بیماری بهجت (68.2 درصد) و گرانولوماتوز وگنر (11.3درصد) شایعترین تشخیصها بودند. 53 درصد بیماران زن بودند و میانگین سنی آنها 36.8 سال بود. بیماران مبتلا به آرتریت سلول غولپیکر بالاترین میانگین سنی را داشتند، در حالی که بیماران مبتلا به بیماری بهجت کمترین میانگین سنی را داشتند. اکثر بیماران در شهر اردبیل ساکن بودند و خانهدار یا کشاورز بودند. علائم شایع شامل بیماری کاروتید و کاهش نبض در آرتریت تاکایاسو، حساسیت تمپورال در آرتریت سلول غولپیکر، ضعف و میالژی در پلیآرتریت نودوزا، تنگی نفس در سندرم چرچ-اشتروس، هموپتیزی در وگنر و زخمهای دهانی در بهجت بود. سطوح ESR و CRP در آرتریت سلول غولپیکر نسبت به سایر انواع واسکولیت بالاتر بود.
نتیجهگیری: یماری بهجت و وگنر شایعترین انواع واسکولیت بودند. علائم بسته به بیماری متفاوت بود اما اغلب شامل علائم عمومی مانند تب و میالژی بود. افزایش ESR و CRP در تمام موارد ثابت بود و تصویربرداری و پاتولوژی ابزارهای تشخیصی کلیدی بودند.
محمد صادق سلطان محمد زاده، سهراب ایرانپور، فرهاد پور فرضی، هاجر غلامی، دوره 25، شماره 1 - ( 2-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، بررسی کامل شماری منابع ثبت سرطان معده و برآورد میزان بروز سرطان معده با استفاده از داده های ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت در استان اردبیل بود.
روش کار: تمام موارد سرطان معده تشخیص داده شده طی سالهای 95-93 که در 3 منبع اطلاعات پاتولوژی، گواهی های مرگ، و مدارک بیمارستان ثبت شده بود وارد مطالعه شد. برای حذف موارد تکراری، از متغیرهای نام، نام خانوادگی، کد ملی، سن، جنسیت، تاریخ تولد، نام پدر و شهر محل سکونت استفاده شد. برای برآورد بروز بیماری، از روش صید باز صید 3 منبعی و روش لگاریتم خطی استفاده شد.
یافتهها: بروز بر اساس موارد گزارش شده توسط سه منبع در سالهای 1393، 1394 و 1395 به ترتیب برابر با 36، 35 و 43 مورد و در کل 99 در 100000 نفر بود. بر اساس موارد برآورد شده، بروز به ترتیب سال برابر با 85، 63 و 92 مورد و در کل 141 مورد در 100000 نفر بود (در مردان و زنان به ترتیب 179 و 100 در 100000 نفر). بیشترین حساسیت مربوط به منبع پاتولوژی (مشاهده شده 69.1 درصد، برآورد شده 48.5 درصد) و کمترین مربوط به منبع بیمارستان (مشاهده شده 18.2 درصد، برآورد شده 12.8 درصد) بود.
نتیجه گیری: بروز سرطان معده در استان اردبیل بر اساس موارد گزارش شده برابر با 99 در 100000 نفر و بر اساس موارد برآورد شده 141 در 100000 نفر جمعیت بود. منبع پاتولوژی بیشترین حساسیت و منبع بیمارستان کمترین حساسیت را داشتند.
مریم اکران، اتابک صدیق نمین، عفت ایرانی جم، شفق علی عسگر زاده، نازلی جواهری، افشان شرقی، دوره 25، شماره 2 - ( 4-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: ترومبوسیتوپنی یکی از تظاهرات بالینی بیماری کروناویروس 2019 (کووید-19) است که میتواند با خونریزی همراه بوده و پیشآگهی بیماری را تحت تأثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف مقایسه فراوانی ترومبوسیتوپنی در بیماران فوتشده و بهبودیافته کووید-19 بستری در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) بیمارستان امام خمینی اردبیل انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی 458 بیمار با تست PCR مثبت کووید-19 بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان امام خمینی از فروردین تا شهریور 1400 انجام گرفت. پس از اعمال معیارهای خروج، 403 بیمار (136 بهبودیافته و 267 فوتشده) تحلیل شدند. اطلاعات دموگرافیک، بالینی، آزمایشگاهی و شدت ترومبوسیتوپنی از پرونده بیماران استخراج و با استفاده از تستهای آماری (مانند مجذور کای و رگرسیون لجستیک) تحلیل شد.
یافتهها: ترومبوسیتوپنی در 18.4 درصد (25 مورد از 136 بیمار) از بیماران بهبودیافته و 76 درصد (203 مورد از 267 بیمار) از بیماران فوتشده مشاهده شد. میانگین سنی بیماران با ترومبوسیتوپنی در گروه فوتشده (70.27±13.62 سال) بهطور معناداری بالاتر از گروه بهبودیافته (61.20±15 سال) بود (0.001= p). نارسایی قلبی بهعنوان یک عامل معنادار با ترومبوسیتوپنی مرتبط بود (0.038= p). بیماران تحت درمان با رمدسیویر در گروه بهبودیافته (84%) و فوتشده (65.2%) ترومبوسیتوپنی بیشتری داشتند، اما این تفاوت معنادار نبود.
نتیجهگیری: افزایش سن و نارسایی قلبی با افزایش ترومبوسیتوپنی در بیماران فوتشده کووید-19 مرتبط بودند. شدت ترومبوسیتوپنی با افزایش احتمال مرگومیر همراه بود.
محسن صالحی، علیرضا زراعتچی، فرزانه کرمی تنها، غلامرضا حمیدخلق، دوره 25، شماره 2 - ( 4-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت درد حاد در بیماران با شکستگیهای استخوانهای بلند برای راحتی بیمار و تسهیل اقدامات پزشکی حیاتی است. مورفین وریدی Standard طلایی است اما با عوارض جانبی قابلتوجه همراه است. فنتانیل نبولایز شده بهعنوان جایگزین غیرتهاجمی ممکن است با عوارض جانبی کاهشیافته همراه باشد. این مطالعه تفاوتهای اثر بخشی و ایمنی فنتانیل نبولایز شده در مقایسه با مورفین وریدی را برای مدیریت درد حاد شکستگیهای بلند و ارزیابی رضایت بیماران با استفاده از مقیاسهای استاندارد درد و عوارض جانبی بررسی میکند. هدف نهایی، تعیین اینکه آیا فنتانیل نبولایز شده میتواند جایگزینی ایمن و کارآمد برای مورفین وریدی در این جمعیت باشد و سطح رضایت بیماران را مشخص کند.
روش کار: این مطالعه بصورت یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور در بخش اورژانس بیمارستان انجام شد. نمونه شامل 240 بیمار، 20 تا 50 ساله، با شکستگی استخوان بلند و درد بالاتر از 5 بر اساس مقیاس درد بصری بود که به دو گروه مساوی اختصاص داده شدند: فنتانیل نبولایز شده (4 میکروگرم/کیلوگرم) یا مورفین وریدی (0.1 میلیگرم/کیلوگرم). نمرات درد پایه و دقایق 5، 10، 15، 30 و 60 پس از مداخله اندازهگیری شد. پیامدهای ثانویه شامل نیاز به داروی نجات، عوارض جانبی و رضایت بیمار بود. تجزیه و تحلیل با نرمافزار آماری مناسب انجام شد و سطح معنیداری دوطرفه a=0.05 در نظر گرفته شد.
یافتهها: تفاوت شدت درد بین گروهها در زمانهای کلیدی با مقادیر عددی زیر بود: دقیقه 5 تفاوت Δ5 برابر با x5 واحد بود (CI 95%: [L5, U5]) و دقیقه 60 تفاوت Δ60 برابر با x60 واحد (CI 95%: [L60, U60]); p-value برای این زمانها p5 و p60 گزارش شد. داروی نجات در زمانهای 15 و 30 دقیقه با تفاوتهای عددی مشخص وجود داشت: ΔN15 = a% vs b%، p = p15 و CI تفاوت نسبت [C15L, C15U]; ΔN30 = c% vs d%، p = p30 و CI [C30L, C30U]. عوارض تهوع/استفراغ در گروه مورفین وریدی به مقدار عددی بالاتر گزارش شد، با p = p4 و CI مربوطه. رضایت بیماران در هر دو گروه مشابه بود و تفاوتهای عددی کوچکی داشت؛ بهطور خاص، تفاوت رضایت غیرمعنادار بود (p = p رضایت و CI مربوط).
نتیجهگیری: هر دو رویکرد در تسکین درد حاد شکستگیهای بلند مؤثر هستند، اما مورفین وریدی در تسکین اولیه درد برتری دارد. فنتانیل نبولایز شده میتواند جایگزینی مناسب با عوارض کمتر سیستمیک باشد، اما تفاوتهای کلیدی در زمانهای اولیه pain relief وجود دارد که باید مدنظر بالینشناسان باشد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|