[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
63 نتیجه برای بیمار

زهرا حیدری، رقیه سیدهاشمی، بهنام محمدی قلعه بین،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماریهای انگلی یکی از مشکلات بهداشتی تمام جوامع و از موانع پیشرفت و توسعه اقتصادی- اجتماعی بخصوص در اغلب کشورهای در حال توسعه جهان محسوب می شود. این مطالعه به فراوانی انگل های روده ای در بیماران مراجعه کننده به آزمایشگاه انگل شناسی بیمارستانهای (دو بیمارستان) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال 1397 می پردازد.
روش کار: تعداد 409 نمونه مدفوع از آزمایشگاه های بیمارستان های امام خمینی (ره) و بوعلی جمع آوری و جهت بررسی به آزمایشگاه انگل شناسی دانشکده پزشکی و پیراپزشکی منتقل گردید. در آزمایشگاه نمونه ها با استفاده از روشهای مستقیم، تغلیظ و کشت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج و داده‏ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-21 مورد تجزیه‌ و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: از 409 نمونه مورد بررسی، 22 مورد (5/4%) آلوده به انگل های روده ای بودند. آلودگی در مردان 5/3 درصد و در زنان 5/4 درصد گزارش شد. آلودگی به تک یاخته و کرم به ترتیب 3/7 و 1/7 درصد گزارش شد. در بین موارد مثبت بیشترین درصد آلودگی مربوط به ژیاردیا و بلاستوسیس تیس بود که هر کدام در بین کل افراد 1/2 درصد و از بین موارد مثبت 22/7 درصد بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که فراوانی آلودگی به انگل های روده ای تک یاخته ای به ویژه ژیاردیا لامبلیا و بلاستوسیس تیس هومینیس در اردبیل بالا است که نیاز به انجام اقدامات کنترلی خاص دارد.
 
اصغر محمودی، معرفت سیاه کوهیان، منوچهر ایران پرور، حسن اناری،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع روزافزون NAFLD، تمرکز بر استراتژی‏های مختلف برای پیشگیری و مدیریت آن ضروری است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر دویدن روی تردمیل و رژیم غذایی کم‏کالری بر مقادیر ویسفاتین و hs-CRP در افراد مبتلا به NAFLD بود.
روش کار: در این مطالعه نیمهتجربی 55 فرد مبتلا به NAFLD انتخاب شدند و به طور تصادفی در یکی از چهار گروه تمرین (14 نفر)، رژیم غذایی (14 نفر)، تمرین و رژیم غذایی (14 نفر) و کنترل (13 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته تمرین با شدت 75-55 درصد حداکثر ضربان قلب، 45 دقیقه و سه روز در هفته بود. رژیم غذایی با کسر 500 کیلوکالری از ثبت غذایی سه روزه بیماران طراحی شد. آزمودنی‏های گروه ترکیبی هر دو نوع مداخله را به کار بردند. داده‏ها با استفاده از آزمون‏ تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی‏‏داری 0/05>p تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‏ ها: مقادیر ویسفاتین در گروه تمرین (0/01= p)، در گروه ترکیبی (0/001=p ) و مقادیر hs-CRP در گروه تمرین (0/003= p) و گروه ترکیبی (0/008p=) کاهش معناداری را نشان داد. شاخص توده بدنی آزمودنی‏ها نیز بر اثر تمرین (0/003p=) و مداخله ترکیبی (0/001p=) کاهش معناداری یافت.
نتیجه‏ گیری: دویدن روی تردمیل و رژیم غذایی کم‏کالری بصورت همزمان باعث کاهش بیشتر مقادیر پلاسمایی ویسفاتین و hs-CRP در بیماران مرد مبتلا به NAFLD می‏شود. بنابراین برای کاهش عوامل التهابی وابسته به NAFLD مداخله درمانی مفیدی هستند
سارا تقی زاده هیر، علیرضا مرادیان، محمد نریمانی،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماریهای مزمن، از جمله مهم­ترین عوامل مرگ و میر محسوب می­شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کمال‌گرایی و استرس با رضایت از زندگی در بیماران قلبی- عروقی شهر اردبیل می‌باشد.
روش­کار: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بودند از بیماران قلبی- عروقی شهر اردبیل  در نیمه اول سال1396 که برای دریافت خدمات مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل ۶۰ بیمار قلبی- عروقی بود که با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های مقیاس کمال‌گرایی، مقیاس استرس و مقیاس رضایت از زندگی استفاده شد. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون چندمتغیره توسط نرم ­افزار spss-19 تحلیل گردید.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که بین کمال گرایی و رضایت از زندگی رابطه معنی­دار منفی وجود دارد. همچنین بین استرس و رضایت از زندگی رابطه معنی‌دار منفی بدست آمد (۰/01>(p. به عبارت دیگر، با افزایش استرس، رضایت از زندگی کاهش می‌یابد. بین مؤلفه‌های کمال‌گرایی و استرس با رضایت از زندگی رابطه چندگانه وجود داشت (۰/۰1>(p.
نتیجه­ گیری: نتایج این مطالعه نشان داد کاهش کمال­گرایی و استرس افراد به بالا بردن رضایت افراد از زندگی کمک می­کند و همچنین در فرایند درمان موثر است.
 
محمد رضا اصلانی، الهام قلیزاده، هادی قبادی، افشان شرقی، حسن قبادی،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) یک بیماری است که با انسداد غیر قابل برگشت راه هوایی و التهاب سیستمیک مشخص میشود و با عوارض ریوی و خارج ریوی همراه است. پرسشنامه تشخیصی بیماری انسدادی مزمن ریه (CDQ) پرسشنامه ای اعتبار بخشی شده میباشد که جهت شناسایی بیماران مبتلا به COPD کاربرد دارد. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین شدت انسداد راه هوایی و امتیاز CDQ در بیماران COPD بود.
روش کار: در این مطالعه 100 بیمار مبتلا به COPD با سابقه مصرف سیگار و بر اساس معیارهای انجمن توراکس آمریکا (ATS) شامل بیماران با سرفه، دفع خلط و تنگی نفس مزمن همراه با یافته های اسپیرومتری به صورت انسداد غیر قابل برگشت 70% FEV1/FVC< وارد مطالعه شدند. شدت بیماری بر اساس معیارهای GOLD طبقه بندی گردید. پس از اخذ رضایت، اطلاعات دموگرافیک بیماران، و متغیرهای مورد مطالعه شامل سابقه مصرف سیگار، تعداد دفعات تشدید بیماری در طی یکسال گذشته، میزان اشباع خون شریانی (Spo2) و داده های اسپیرومتری ثبت گردید. سپس پرسشنامه CDQ و شدت تنگی نفس بر اساس معیار MMRC تکمیل گردید. همچنین رابطه بین امتیاز CDQ با مقادیر FEV1% و سایر متغیرهای بالینی بیماران مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: همه بیماران مورد مطالعه مرد بودند. بین امتیاز پرسشنامه CDQ با میزان FEV1% (0/001<p GOLD stage (0/001<p) ، میزان اشباع خون شریانی (Spo2)
(
0/001<p)، تعداد حملات تشدید بیماری در طی یکسال (0/001<p)، و شدت تنگی نفس بر اساس MMRC (0/001<p ) ارتباط معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: براساس یافته های این مطالعه از پرسشنامه CDQ میتوان جهت ارزیابی محدودیت جریان راه هوایی، شدت تنگی نفس و تعداد حملات تشدید بیماری COPD استفاده نمود. لذا توصیه میشود که این پرسشنامه در مراکز بهداشتی- درمانی اولیه جهت شناسایی و ارجاع بیماران COPD استفاده گردد.
 
فریده باستانی، فاطمه فرج تبار،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) از جمله بیماریهای شایع در سالمندان است. سالمندان مبتلا به این بیماری با مشکلات زیادی از جمله اختلالات خواب مواجه میشوند. اختلال خواب در سالمندان میتواند زمینهساز عوارض متعددی مانند سقوط، افسردگی، اختلالات حافظهای، تحریک پذیری، خستگی، اشکال در تمرکز و دمانس شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین شدت بیخوابی سالمندان مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریه انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی میباشد که با همکاری 170 نفر از سالمندان مبتلا به COPD مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی حضرت رسول اکرم (ص) شهر تهران به روش نمونه گیری مستمر، انجام شد. ابزار پژوهش شامل: فرم کوتاه آزمون شناختی و مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه شدت بیخوابی بود. تجزیه و تحلیل داده ها در نرمافزار SPSS-16 و با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون، اسپیرمن، آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز رگرسیون لجستیک، تی مستقل و تعقیبی توکی انجام شد.
یافته ها: میانگین بیخوابی در سالمندان 5/6±14/4 بود که نشان دهنده بی خوابی متوسط میباشد. فاکتورهایی چون جنسیت، تاهل، شغل بیمار، سابقه اختلال خواب، پیشینه مصرف داروهای خواب ­آور و مدت زمان ابتلای فرد به COPD متغیرهایی بودند که با بی­خوابی بیماران ارتباط معنی­دار داشتند (001 /0.(p<
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد شدت بیخوابی سالمندان مبتلا به COPD در سطح متوسط بود. با توجه به اینکه بی­خوابی در سالمندان پیامدهای نامطلوبی را به همراه خواهد داشت، از این رو، کنترل عوامل مؤثر بر بی­خوابی این بیماران، مـی­توانـد سـلامت آن­ها را ارتقاء داده و ﺳـﻄﺢ کیفیت زندگی را بهبود بخشد.
محمد باقر شریف کاظمی،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده

با در نظر گرفتن بروز پاندمی بیماری کووید 19مصرف داروهای مختلف در نزد بیماران، مورد کنکاش قرار گرفته است. از آنجا که بیماران مبتلا به بیماری‌های زمینه‌ای مانند نارسایی احتقانی قلب، هیپرتانسیون و نیز بیماری‌های عروق کرونر، دارای شانس بالاتری برای ابتلا به این بیماری می‌باشند، میزان اثرگذاری داروهایی که به علت بیماری‌های زمینه‌ای مصرف می‌شده، بر ریسک بروز و درصد مرگ و میر مبتلایان به بیماری کووید 19، در کوتاه زمان اخیر مورد مطالعات متعددی در کشورهای مختلف گردیده است. دو دسته داروهای مهارکننده‌های آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین و داروهای بلوک کننده گیرنده‌های آنژیوتانسین زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرند. چون دو دسته دارویی ذکر شده، سبب افزایش میزان گیرنده‌های آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین شماره دو می‌گردند، این فرضیه مطرح گردید که شروع و یا ادامه مصرف اینگونه داروها، باعث روند تصاعدی ابتلا و یا سرعت بخشی به شدت بیماری می‌گردد. در شرایط پاندمی کرونا، کدام روش می‌بایست برگزیده شود؟ شروع، ادامه و یا قطع دو دسته داروها؟ کدامیک بایستی انتخاب گردد تا با ریسک کمتری در بیماران مواجه شویم؟ بر این اساس، مطالعات گزارش شده از کشورهای مختلف، مرور گردیده که در این مقاله، نتیجه گیری حاصل از آن‌ها آورده شده است. همگی آن مطالعات، این نتیجه مشترک را اعلام نموده‌اند که برای شروع این دو دسته از داروها در مبتلایان به کووید 19، براساس گایدلاین‌های درمانی پذیرفته شده رفتار شود و چنانچه بیمار از قبل از ابتلا به کووید 19، اینگونه داروها را مصرف میکرده است، قطع نشوند.
حسن قبادی، علی عابدی، محمد رضا اصلانی، امین الله مطهری،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: ریه یکی از اندام­های بدن است که در معرض آلودگی­های موجود در محیط ­های کاری میباشد. یکی از شایعترین بیماری­های شغلی، مشکلات تنفسی در افرادی است که در محیط کار در معرض آلاینده ­های مضر قرار دارند. دمای بالای تنور نانوایی و گرد آرد موجود در محیط کاری نانوایان می­تواند اختلالات آلرژیک و تنفسی ایجاد نمایند. ارزیابی تست­های­ عملکرد ریوی (اسپیرومتری) نقش مهمی در تشخیص و مدیریت بیماری­های ریوی نظیر آسم، بیماری انسدادی و تحدیدی دارند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تست­های عملکرد ریوی در نانوایان سنتی (غیرصنعتی) اردبیل و مقایسه آن با افراد غیرنانوا و سالم بود.
روش کار: تست­های عملکرد ریوی شامل ظرفیت حیاتی سریع (FVC) ، حجم بازدم سریع در ثانیه اول(FEV1)، حداکثر سرعت جریان هوای بازدمی (PEF)، حداکثر سرعت جریان هوای بازدمی(MEF75, MEF50, MEF25) ظرفیت حیاتی و علایم تنفسی و آلرژیک در 51 نانوای سنتی مذکر و 51 فرد غیرنانوا با سن مشابه مقایسه گردید. علایم تنفسی و آلرژیک با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد شامل علایم تنفسی وابسته به شغل نظیر سرفه، خلط، تنگی نفس و علایم آلرژیک، مرتبط به شغل بود. در هر مرحله علاوه بر محاسبه میانگین و انحراف معیار جهت مقایسه میانگین­ها از آزمون تی استفاده گردید. در تمامی مراحل 0/05 <pمعنی دار تلقی شد.
یافته ها: در مطالعه حاضر تفاوت معناداری بین گروه مورد و شاهد در پارامترهای ریوی مشاهده شد. همچنین بین میزان تحصیلات، نوع نانوایی، تعداد ساعات مواجهه در 24 ساعت و BMI افراد نانوا اختلاف معناداری وجود نداشت. بین سابقه کار (سال) با FVC، FEV1، FEV1% و FEF50% ارتباط معنادار وجود داشت. همچنین بین محدوده سنی نانوایان و پارامترهای فوق به جز FVC رابطه معنادار نیز وجود داشت. بین وظایف مختلف در نانوایی­ها فقط در مورد FEF50% معنادار بود. میزان FEV1، FVC و نسبت FEV1/FVC در نانوایان در مقایسه با افراد غیرنانوا بطور معنی داری کمتر بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که پارامترهای ریوی در نانوایان سنتی نسبت به افراد غیرنانوا کاهش داشته و ممکن است در درازمدت در معرض خطر ابتلا به بیماری­های انسدادی تنفسی باشند. حرارت بالای تنور و مواجهه احتمالی با مواد محرک نظیر آرد گندم ممکن است در این زمینه نقش داشته باشد. در افراد شاهد با افزایش سن پارامترهای ریوی کاهش مییابد ولی در نانوایان این روند شدیدتر بوده و نیازمند پیگیری میباشد. ارزیابی دوره ای برای نانوایان ضروری به نظر میرسد.
سولماز بابایی بناب،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت بدنی یکی از عوامل تحریک ترشح فاکتورهای رشد فاکتورهای رشد عصبی در بیماران مبتلا به اماس میباشد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین پیلاتس و مصرف زنجبیل بر مقادیر سرمی BDNF و TNF-α در زنان مبتلا به بیماری اماس بود.
روش­کار: چهل زن مبتلا به اماس از بین 85 زن مراجعهکننده به اداره بهزیستی شهرستان ارومیه با دامنه سنی 35-30 سال در قالب یک طرح نیمه تجربی با پیش ­آزمون و پس­ آزمون، به صورت تصادفی انتخاب شدند و در چهار گروه 10 نفره­ تمرین+ مکمل، تمرین+ دارونما، مکمل زنجبیل و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های مداخله تمرینات پیلاتس را به مدت 12 هفته، هفته ای 3 جلسه 60 دقیقه­ای انجام دادند. و گروه های مکمل، روزانه سه کپسول یک گرمی زنجبیل مصرف کردند. به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار   SPSS-22به کار رفت.
یافته­ ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرینات ورزشی به همراه مصرف زنجبیل باعث افزایش BDNF در گروه­های مداخله در مقایسه با گروه کنترل بود ولی این افزایش در گروه تمرین+مکمل نسبت به دیگر گروه های مداخله بیشتر بود (0/05>p)، همچنین نتایج نشان داد که میزان TNF-α در گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (0/05>p).
نتیجه‌گیری: یافته­ها نشان داد که مصرف زنجبیل به عنوان یک روش غیرتهاجمی می­تواند اثر مثبتی بر افزایش مقادیر BDNF و کاهش مقادیر  TNF-αدر زنان مبتلا به اماس داشته باشد.
علی حسین صمدی، زهرا عظیمی، اتابک علاف اصغری،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده

 میکرولیتیازیس آلوئولار ریوی یک بیماری اتوزومی مغلوب نادر است که با تشکیل میکرولیت­های فسفات کلسیم در آلوئولها مشخص می­شود. اگرچه این بیماری اغلب در کودکان ایجاد می شود، اما به دلیل پیشروی کند بیماری در داخل ریه­ها اکثر بیماران مبتلا در بزرگسالی تشخیص داده می­شوند. در دوران کودکی، اکثراً علامتی ایجاد نمی­کند و تغییرات در پارانشیم ریه معمولاً به طور اتفاقی شناسایی می­شوند. علائم به طور معمول در دهه سوم یا چهارم زندگی ظاهر می­شود. تشخیص بهکمک ترکیبی از رادیوگرافی قفسه سینه مثبت و معاینه بافتی حاصل می­شود. آزمایش ژنتیک امکان شناسایی سایر بیماران شناسایی نشده در خانواده بیمار مبتلا را میسر می­نماید. در مطالعه حاضر، یک بیمار مبتلا به میکرولیتیازیس آلوئولار ریوی که به کمک یافته­ های تصویربرداری تشخیص داده شده و دیگر یافته­های بیماری از جمله تظاهرات بالینی و همچنین تاریخچه اخذ شده از بیمار معرفی می­گردد.
 
داود صلاتی مومنی، حامد زندیان، حبیب ابراهیم پور، ولی نعمتی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اصلی ترین عامل گرداننده بیمارستانها نیروهای انسانی هستند گستردگی و پیچیدگی مراکز آموزشی درمانی و ظهور بیماریهای نو پدید بحران زا مانند کووید-19، نیاز به مدیریت مؤثر را مضاعف ساخته است. در بحران کرونا که بیمارستانها در خط مقدم میباشند، برای مدیریت بهتر در شرایط بحرانی تدابیر خاصی لازم میباشد، لذا این تحقیق با اهداف شناخت عاملهای تأثیرگذار بر تقویت مدیریت در شرایط بحرانی و مهار بحران اجرا گردید.
روش کار: نوع مطالعه Mix Method یا روش تحقیق آمیخته بود که به بصورت دو مرحله ای اجرا گردید. مرحله اول بصورت اکتشافی، در این مرحله به صورت نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 19 نفر از خبرگان دانشگاه به عنوان نمونه تحقیق و مرحله دوم بصورت کمی، تاییدی و پیمایشی، اجرا گردید. هر دو مراکز آموزشی- درمانی درگیرکووید-19 شهرستان اردبیل بعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند و از آن‌ها تعداد 202 نفر به ‌صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به‌صورت پیمایشی با ابزار پرسشنامه جمع‌آوری اطلاعات گردیده و برای تحلیل توصیفی داده‌ها ضمن استفاده از نرم‌افزار SPSS برای تحلیل عاملی اکتشافی و توصیف داده ها، از نرم‌افزار LISREL نیز برای تحلیل عامل تائیدی وکشف همبستگی بین عاملها استفاده شد.
یافته­ ها: در این تحقیق برای تقویت مدیریت بحران 17 عامل در پنج بُعد شناسایی و مورد تأیید قرارگرفت که عبارتند از آموزش ایمنی، کنترل وخامت بحران، اعتماد به نیروی انسانی، حس آسیب­پذیری، اهمیت به سلامت جسمانی و روحی، شفافیت، عدالت، مشارکت در تصمیم گیری، اعتماد به مدیر، صداقت درکار، پیش بینی نیازها، کارانه، پاداش، از بین بردن عوامل تنشزا، تحقق وعده های مدیر، عادی نهانگاری بحران، انسجام بین بخشی. ارتباط یا همبستگی عامل‌ها با متغیرهای نهانی در حد بالایی به اثبات رسید.
نتیجه­ گیری: قبل از حادث شدن بحران کسب آمادگی از منظر مدیریت و پرورش نیروهای متعهد واقعی مخصوصاً مواقع بحرانی در مراکز درمانی با مد نظر قراردادن عاملهای یافت شده بسیار مهم و اساسی می باشد این نیروی انسانی میباشد که در خط مقدم، در مبارزه با بحران کرونا و درمان بیماران طلایه دار می باشد، لذا توجه به نیروی انسانی در قالب یافته­ های این تحقیق با عامل ­ها و ابعاد رهبری، اجتماعی انگیزشی، سازمانی و چابکی به منظور تربیت نیروهای با انرژی بالا بسیار ضروری میباشد.
 
هاشم حق دوست، محمد حسین اسماعیلی، محمد صوفی آبادی، پوریا سلیمانی، سمیرا اسماعیلی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

 زمینه و هدف: بیماران آلزایمری از اضطراب و افسردگی رنج می­برند. سولفید هیدروژن می­تواند افسردگی و اضطراب ناشی از دیابت را کاهش دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات تجویز مزمن سولفید هیدروژن بر افسردگی و اضطراب موش­های آلزایمری مدل استرپتوزوتوسین بود.
روش کار: حیوانات به گروه­­های شاهد و هیدروسولفید ­سدیم و آلزایمری شامل (استرپتوزوتوسین و استرپتوزوتوسین به همراه سالین و استرپتوزوتوسین به همراه هیدروسولفید سدیم (6/5 میلی گرم بر کیلوگرم داخل صفاقی، روزانه، به مدت 21 روز) تقسیم شدند. برای ایجاد آلزایمر استرپتوزوتوسین (3 میلی گرم برکیلوگرم، 10 میکرولیتر در محل تزریق) به داخل بطن­های طرفی مغز تزریق شد. نتایج رفتاری آن با استفاده از تست ماز بعلاوه، تست شنای اجباری و تست ترجیح سوکروز ارزیابی شد.
یافته­ ها: تزریق داخل بطنی استرپتوزوسین، درصد زمان حضور و دفعات ورود به بازوی باز را کاهش داد، که نشان دهنده اثرات شبه اضطرابی است. همچنین باعث افزایش مدت زمان بی‌حرکتی و کاهش درصد ترجیح ساکارز شد، که نشان دهنده اثرات شبه افسردگی است.تجویز هیدروسولفید سدیم در موش‌های تحت درمان با استرپتوزوسین، درصد زمان حضور و دفعات ورود به بازوی باز را افزایش داد، که نشان دهنده اثرات ضد اضطرابی است. همـچنین مدت زمان بی‌حرکتی را کاهش و درصد ترجیح ســـاکارز را افزایش داد، که نشـــان دهنده اثرات ضد افسردگی است.
نتیجه­ گیری: تجویز استرپتوزوسین می‌تواند باعث ایجاد علائم افسردگی و اضطراب در موش‌ها شود. درمان با هیدروسولفید سدیم افسردگی و اضطراب موش­های آلزایمری را کاهش می­دهد، نشان می­دهد که هیدروسولفیدسدیم می­تواند در درمان اختلالات عاطفی در بیماران آلزایمری مفید باشد.


فاطمه حاجی بابایی، سیده خدیجه مقیمی درزی، فرناز خاتمی، حدیث اشرفی زاده، امیر احمد شجاعی،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت تعهد حرفه‌ای در خدمات پزشکی، ارائه ابزاری مناسب جهت سنجش تعهد، رفتار حرفه‌ای ضروری است. بنابرین پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی­های روانسنجی ابزار «دیدگاه بیماران در خصوص رعایت رفتار حرفه‌ای توسط پزشکان متخصص» انجام گردیده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک پژوهش روانسنجی است که طی چهار فاز انجام شده است. فاز اول این مطالعه بر اساس راهنمای ابزار رفتار حرفه­ای، مرور متون و جمع­آوری نظرات خبرگان، فاز دوم تعیین روایی گویه­ ها در قالب روای صوری و محتوا، فاز سوم انجام مطالعه پایلوت و فاز چهارم پایایی ابزار به دو شیوه همسانی درونی و ثبات ابزار انجام شد.
 نتایج: جهت طراحی پرسشنامه استخر 50 گویه­ای تشکیل شد. بعد از مصاحبه با جمعیت مورد مطالعه و حذف گویه­های همپوشـــان تعداد گــــویه­ها به 31 آیتم تقلیل یافت. نتایج محاسبه CVR نشان داد که از مجموع 31 مورد، 13 آیتم Cutoff Point کمتر از 0/42 داشتند که حذف شدند و 18 آیتم با نمره 0/62CVR> طبق نظر تیم تحقیق باقی ماند. در مرحله روایی صوری ضریب تاثیر کمتر از 1/5 (1/5 Impact Factor<) مبنای حذف قرار گرفت، که همه گویه­ها ضریب تأثیر بالایی داشتند و در نهایت پیش‌نویس ابزار با همان 18 آیتم تایید شد. ضریب آلفای کرونباخ 0/88 و ضریب همبستگی درونی ابزار 0/93 بدست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار بود.
نتیجه‌گیری: براساس یافته ­های مطالعه حاضر، پرسشنامه «دیدگاه بیماران در خصوص رعایت رفتار حرفه‌ای توسط پزشکان متخصص» در جامعه ایرانی از روایی محتوا و صوری لازم و پایایی مناسب برخوردار است. مسئولین بیمارستان­ها با استفاده از این پرسشنامه می­توانند وضعیت رعایت اخلاق حرفه­ای پزشکان متخصص خود را از دیدگاه بیماران بررسی و در جهت رفع کاستی­ها اقدامات موثر را انجام دهند.
 
توحید اکبروند، مالک میرهاشمی، سیمین بشر دوست،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اضطراب بیماری کووید-19 تهدیدی برای سلامت روان دانشجویان محسوب می­شود و شناسایی عوامل روان­شناختی مؤثر بر آن اهمیت خاصی دارد. پژوهش حاضر با هدف آزمون بررسی روابط ساختاری اضطراب بیماری کووید-19 بر اساس انعطاف­پذیری شناختی با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان انجام شد.
روش­ کار: در این تحقیق توصیفی- همبستگی بر اساس قاعده کامری و لی، تعداد 322 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز از طریق روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای بصورت آنلاین انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­های اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه انعطاف­پذیری شناختی و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده استفاده شد. تحلیل داده­ها با استفاده از مدل­سازی معادلات ساختاری و بوسیله نرم افزارهای آماریspss-27 و AMOS-24 انجام شد.
یافته­ ها: مدل کلی پژوهش با داده­های تجربی برازش داشت (0/056=RMSEA). بین انعطاف پذیری شناختی (0/001=p، 0/262-=β) و حمایت اجتماعی (0/001=p، 0/516-β) با اضطراب بیماری کووید-19 ارتباط منفی و معناداری مشاهده شد. با استفاده از روش بوت­استراپ، نقش میانجی حمایت اجتماعی بین انعطاف­پذیری شناختی با اضطراب بیماری تایید شد 0/008=p، 0/338-).
نتیجه ­گیری: با توجه به ارتباط معکوس بین میزان اضطراب ناشی از همه‌گیری کووید-19 و انعطافپذیری شناختی و تایید نقش میانجی حمایت اجتماعی در دانشجویان، به ‌نظر می‌رسد بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و وجود تمهیدات حمایتی از طرف خانواده و اطرافیان در زمان همه‌گیری کرونا ویروس ضروری باشد.
 
انسیه احمدپور، مقصود پیری، محمدعلی آذربایجانی،
دوره 21، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری آلزایمر شایع­ترین علت زوال عقل در میان افراد مسن است که کیفیت زندگی آنان را تهدید میکند. از سوی دیگر، تمرینات ورزشی منظم با سلامت مغز و بهبود عملکردهای شناختی همراه است. با این حال، سازوکارهای این مزایا هنوز به طور کامل تبیین نشده است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر 4 هفته تمرین هوازی تناوبی با شدت متوسط بر عملکرد شناختی و میزان بیان ژن­های PGC1α و VEGF در هیپوکمپ رت­ های پیر مبتلا به بیماری آلزایمر انجام شد.
روش‌کا‌ر: رت ­های­ نر نژاد ویستار 20 ماهه به 3 گروه بیماری آلزایمر (تعداد = 8 سر)، بیماری آلزایمر+ تمرین ورزشی (تعداد= 8 سر) و کنترل (تعداد= 8 سر) تقسیم ­شدند. جهت القای بیماری آلزایمر از تزریق داخل هیپوکمپی 42 استفاده شد. حیوانات گروه ورزشی، تمرین هوازی تناوبی با شدت متوسط را به مدت 4 هفته، 5 روز در هفته انجام دادند. جهت بررسی یادگیری و حافظه فضایی، حیوانات 48 ساعت بدنبال آخرین جلسه تمرینی تحت آزمون مازآبی موریس قرار گرفتند. سپس، حیوانات کشته شدند و بافت هیپوکمپ استخراج شد. برای اندازه­گیری بیان ژن از روش Real time-PCR استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک­طرفه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی­ داری  0/05£ p صورت پذیرفت.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که تزریق 42 باعث اختلال در عملکرد یادگیری و حافظه فضایی شده و میزان بیان ژن­های PGC1α و VEGF در بافت هیپوکمپ را کاهش می­دهد (0/05 p). تمرین هوازی باعث بهبود در عملکرد یادگیری و حافظه فضایی شد و میزان بیان ژن­های PGC1α و VEGF را افزایش داد (0/01 p). همچنین، ارتباط مثبت معنی­داری بین بیان ژن PGC1α با بیان ژن VEGF در هیپوکمپ مشاهده شد (0/01p، 859/0=r). بعلاوه، بین بیان ژن­های PGC1α وVEGF با میانگین زمان سپری شده برای یافتن سکو ارتباط معکوس معنی­ دار (به ترتیب، 0/01p، 0/900-=r و 0/01p، 0/750-=r)، و با مدت زمان سپری شده در ربع دایره هدف ارتباط مثبت معنی­ داری وجود داشت (به ترتیب 0/01p، 0/794-=r و 0/01p، 0/632=r).
نتیجه‌گیری: به طور کلی، تمرین هوازی موجب بهبود عملکرد یادگیری و حافظه فضایی در حیوانات پیر مبتلا به بیماری آلزایمر می­شود؛ به نظر می­رسد که تنظیم مثبت مسیر پیام­رسانی /VEGFPGC1α ناشی از ورزش در مغز، حداقل تا بخشی، در این سازگاری نقش دارد.
واژه­ های کلیدی: بیماری آلزایمر، یادگیری و حافظه فضایی، ورزش هوازی، PGC1α، VEGF
 
ندا محمدپور، نسرین فولادی، مینا اسعدی،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: برای مقابله با شیوع بیشتر و ناگهانی کووید-19، دندانپزشکان باید از تحولات اخیر به ویژه دستورالعملهای مرتبط با پیشگیری از کووید-19 آگاه باشند، این مطالعه با هدف بررسی رعایت دستورالعمل­ های مرتبط با پیشگیری از کووید-19 در مراکز دندان‌پزشکی شهر اردبیل در سال 1401 انجام پذیرفت.
روش کار: این مطالعه به صورت ﻣﻘﻄﻌﯽ (توصیفی- تحلیلی) در بازه زمانی اردیبهشت تا مرداد سال 1401 انجام پذیرفت. در این مطالعه به صورت ﺗﻤﺎم ﺷﻤﺎری، 254 دندانپزشک عمومی و متخصص مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ روایی و پایایی شده بر اساس دستورالعمل­ های کشوری‌ بود که ﺷﺎﻣﻞ 6 سؤال دموگرافیک و 41 سؤال مربوط به رﻋﺎیﺖ دستورالعمل‌های ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی از کووید-19 بود. داده‌ها بعد از جمع ­آوری، طبقه‌بندی ‌شده و با استفاده از آزمون‌ کای دو و آزمون دقیق فیشر تحلیل گردید، برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS-26 استفاده شد. سطح خطای مورد قبول 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته­ ها: نتایج مطالعه نشان داد که میزان رعایت دستورالعمل‌های مرتبط با پیشگیری کووید-19 در شاخص مدیریت بیماران قبل درمان 45 درصد و در شاخص تجهیزات مورد نیاز و الزامات حفاظت شخصی 72/42 درصد و در شاخص اقدامات درمانی مورد نیاز در زمان پاندمی 42/81 درصد برآورد گردید. تفاوت معناداری در رعایت دستورالعمل‌های مرتبط با پیشگیری کووید-19 بر اساس تحصیلات و سابقه کاری وجود داشت (0/05>p)، اما تفاوت معناداری در رعایت دستورالعمل‌های مرتبط با پیشگیری کووید-19 بر اساس جنسیت، سن، تأهل، سابقه­ ابتلا به کووید 19 وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: میزان رعایت دستورالعمل­ های مرتبط با پیشگیری کووید-19 در مراکز دندان‌پزشکی شهر اردبیل در سطح متوسط بود و تحت تأثیر عواملی همچون تحصیلات و سابقه کاری دندانپزشک قرار داشت.
 
معرفت سیاه کوهیان، لیلا فصیحی، بهمن ابراهیمی ترکمانی،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری عروق کرونر (CAD) را میتوان به عنوان یکی از علل اصلی مرگ و میر در نظر گرفت. شیوع CAD امروزه در حال افزایش بوده و منجر به هزینه های بالای نظام سلامت در بسیاری از کشورها میشود. جامعه پزشکی و تحقیقاتی به طور فزاینده‌ای به تشخیص بیماری عروق کرونر قلب از طریق کامپیوتر و روشهای یادگیری ماشین علاقمند است. هدف این مطالعه پیش بینی بیماری عروق کرونر قلبی با استفاده از الگوریتم آنالیز افتراقی در مردان سالمند فعال بود.
روش کار: این مطالعه تحلیلی بر روی 351 سالمند مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله کاشانی تهران انجام شد. در این پژوهش، از الگوریتم آنالیز افتراقی برای تشخیص بیماری عروق کرونر استفاده شد. از نرمافزار پایتون برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که با استفاده از 14 ویژگی به عنوان عامل خطر مربوط به اطلاعات آزمایشگاهی، شخصی و سبک زندگی آزمودنی‌ها، الگوریتم آنالیز افتراقی می‌تواند با دقت 94.4 درصد و صحت 88.9 درصد بیماری عروق کرونر را پیش بینی کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که این سیستم احتمالاً بتواند به عنوان یک روش موثر و هوشمند در کنار سایر روشهای تشخیصی توسط متخصصین قلب و عروق برای پیش بینی بیماری عروق کرونر مورد استفاده قرار گیرد. همچنین روشهای جدید داده‌کاوی میتواند در کاهش خطرات تهاجمی موثر باشد.

 
محمد جعفرزاده، داود ادهم، فاطمه دانا، عباس عباسی قهرمانلو، حسین شریفی، جواد ابیشوند، رضا ابراهیم اوغلی، اسلام مرادی اصل،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت ویروسی هپاتیت ب یکی از مهمترین چالش­های سلامت عمومی می­باشد. مطالعه حاضر به منظور ارائه آمار توصیفی از موارد عفونت ویروسی هپاتیت ب شناسایی شده در استان اردبیل انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه گذشــته نگر طولی، پایگاه داده­ای نظام پایــش بیماری هپاتیت استان اردبیل برای بازه زمانی 1397-1393 مورد بررسی قرار گرفت. فراوانی عفونت­های ویروسی هپاتیت ب بر اساس سن، جنسیت، وضعیت تاهل، محل سکونت، علائم اولیه، و نیز منابع شناسایی کننده ارائه گردید. همچنین روند تغییرات در تعداد موارد شناسایی شده در طول زمان با استفاده از سری های زمانی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته­ ها: تعداد 817 مورد ابتلا به هپاتیت ب با میانگین سنی 43/1 سال گزارش گردید. غالب افراد مرد بودند (503 نفر، 61/5%). تعداد موارد شناسایی شده با گذشت زمان روند کاهشی داشت. عمده عفونت­ها بدون علامت بودند (87/5%). نزدیک به 90 درصد از مبتلایان متاهل بودند و افراد ساکن در مناطق شهری بیشترین موارد شناسایی شده را به خود اختصاص دادند (598 نفر، 73/2%). بیشتر تستهای تشخیصی به صورت داوطلبانه (219 نفر، 26/8%) و یا در راستای مراقبتهای حاملگی (109 نفر، 13/3%) انجام گرفته بود. بیشترین موارد توسط شبکه بهداشت (292 نفر، 35/7%) و سازمان انتقال خون (190 نفر، 23/2%) شناسایی و گزارش شده بودند.
نتیجه ­گیری: تصمیم ­گیران حوزه سلامت استان می­ توانند از نتایج این مطالعه به عنوان منبعی برای تصمیم گیری­های مبتنی بر شواهد در راستای مدیریت صحیح و اثر بخش این بیماری استفاده نمایند.
Corresponding Author:
Eslam moradi-Asl, Department of Public Health, School of Health, Ardabil University of Medical Sciences, Ardabil, Iran.
google scholar
pubmed

محمد صوفی ابادی، فاطمه سمیعی، محمد حسین اسماعیلی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تمایل به افزایش خطر ابتلا به زوال عقل در بیماران مبتلا به پریودنتیت وجود دارد ولی حالت عکس آن یعنی نقش بیماری آلزایمر بر بیماری پریودنتال هنوز نامشخص است، بنابراین در این مطالعه تاثیر بیماری آلزایمر تجربی بر سلول­های التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در رت­های نر مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 16 سر رت نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 250-230 گرم، به صورت تصادفی، به 2 گروه کنترل (سالین) و گروه تحت تیمار با 3 میلیگرم/ کیلوگرم استرپتوزوتوسین (تزریق دو طرفه در بطنهای جانبی، با حجم10 میکرولیتر، در هر دو گروه) تقسیم شدند. پس از 4 هفته تیمار، در دو گروه آزمایش ماز آبی موریس بعمل آمد. سپس نمونه برداری از پاپیلای اطراف دو دندان برش دهنده مرکزی موش­ها با بیهوشی عمیق انجام شد. نمونه­ها پس از ثابت شدن و تهیه بلوک پارافین، برش­های 5 میکرونی سریالی تهیه شد. پس از رنگ­ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین، میزان سلول­های التهابی (ائوزینوفیل، ماست سل، سلول­های پلی مورفونوکلئر)، رگ­زایی و فیبروبلاست به کمک میکروسکوپ شمارش شدند. داده­ ها با نرم افزار SPSS-21 و آزمون T مستقل تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان داد که بیماری آلزایمر موجب افزایش سلول­های التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در لثه موش­ها می­شود که تفاوت این تغییرات بین گروه تجربی و کنترل در همه پارامترها معنی­ دار بود ( p< 0.00).
نتیجه‌گیری: برطبق این یافته­ها بیماری آلزایمر موجب بروز و یا تشدید التهاب و افزایش نرخ بیماری­های پریودنتال در موش می­شود و ممکن است همین اثر را هم در انسان داشته باشد.
 
زهرا معین آرا، الهام سیاسی، رباب طباطبایی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی علل ایجاد کننده بیماری آلزایمر هنوز ناشناخته است. عوامل ژنتیکی و محیطی می­توانند در ابتلا به بیماری آلزایمر موثر باشند. در تحقیقات اخیر، یکی از ژن­ها و پلی مورفیسم­های آن، که مرتبط با ایجاد آلزایمر شناخته شدهاند، ژن شارپین می­باشد. هدف از این مطالعه بررسی حضور پلی­مورفیسم rs34674752  در ژن شارپین و ارتباط آن با بیماری آلزایمر در جمعیتی از بیماران ایرانی بود.
روش کار: این مطالعه بر روی 50 فرد مبتلا به بیماری آلزایمر و 50 فرد سالم انجام شد. پس از خونگیری از نمونه­ ها و استخراجDNA ، ژنوتایپینگ با استفاده از روش Tetra ARMS PCR انجام شد. سپس داده­ ها مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که فراوانی ژنوتیپ­های GG، GT و TT از پلی مورفیسمrs34674752 به ترتیب در گروه کنترل و بیمار، 100، صفر و صفر درصد بود. تعادل هاردی واینبرگ هم در هر دو گروه کنترل و بیمار برقرار بود. همچنین ارتباطی بین ژنوتیپ افراد با احتمال ابتلا به بیماری آلزایمر مشاهده نشد و از عوامل دموگرافیک تنها رابطه بین گروه سنی و ابتلا به بیماری معنی­ دار بود (0.029=p).
نتیجه­ گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، بین حضور پلی­ مورفیسمrs34674752  در ژن شارپین و بیماری آلزایمر در جمعیت ایرانی مورد مطالعه رابطه معنی داری مشاهده نشد. برای تایید نتایج این تحقیق نیاز به بررسی جمعیت هایی با قومیت متفاوت و تعداد نمونه بیشتر توصیه میگردد
رامین عبیری، سمیرا قاسمی، نسترن شارعی، معصومه شهبازی، سید احمد امامی، مهدی مجرب،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت‌های بیمارستانی سهم قابل توجهی از چالش ­های درمانی بیمارستان­ ها را تشکیل می‌دهند. جنس درمنه به طور گسترده­ ای در ایران پراکنده هستند. گونه های این جنس طیفی از ترکیبات زیستی ضد میکروبی، ضد ویروسی، ضد التهابی و ضد قارچی متعلق به گروه­ های مختلف شامل فنول ­ها، ترپنوئید­ها، استرول­ ها و پلی استیلن­ ها را تولید می­ کنند. هدف از مطالعه­ ی حاضر، مقایسه اثرات برون­تنی عصار ه ­های مختلف هیدرواتانولی گونه­ های درمنه علیه سویه­ های باکتریایی عامل عفونت­ های بیمارستانی است.
روش کار: 12 عصاره هیدرواتانولی مختلف مشتمل بر عصاره ­های 50% و 70% هیدرواتانولی از اندام هوایی درمنه ­های طلایی، معمولی، خراسانی، کپه داغی، دشتی و قرمز تهیه شد. سرمادهی به عصاره ­ها منجر به چربی زدایی آن­ها شد. کمترین مقادیر غلظت مهار کننده رشد (MIC) عصار ه ­ها علیه سویه ­های باکتریایی استافیلوکوکوس اورئوس، استرپتوکوکوس پیوژنز، آسینتوباکتر، سودوموناس آئروژینوزا، انتروکوکوس فکالیس، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، میکروکوکوس لوتئوس، کلبسیلا پنومونیه و اشرشیا کلای به روش میکرودایلوشن براث تعیین گردید. محتوای تام فنولی عصاره ­های فوق، با روش فولین سیو کالتیو تعیین شد.
یافته ­ها: از مجموع عصاره­ های بکار رفته در این آزمایش پایین­ترین MIC، برای عصاره 50% هیدرواتانولی درمنه قرمز به میزان (mg/ml) 0.25 علیه استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس مشاهده شد. بزرگترین گستره­ ی حساسیت باکتریایی (شش سویه) مربوط به عصاره 50% (بعد و قبل از چربی زدایی) درمنه قرمز و عصاره 50% (بعد از چربی زدایی) درمنه کپه داغی بود. رشد استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس توسط تمامی عصاره­ ها مهار شد. بالاترین محتوای تام فنولی و بیشترین بازده عصاره گیری به ترتیب برای عصاره های هیدرواتانولی 70% درمنه دشتی و 50% درمنه طلایی ثبت شدند.
نتیجه­ گیری: عصاره 50% هیدرواتانولی درمنه قرمز از نظر طیف اثر ضد باکتریایی و قدرت انتخابی بر عصاره های دیگر برتری داشت. درمنه­ های قرمز و کپه داغی احتمالاً گزینه­ های مناسبی برای تحقیقات بیشتر فیتوشیمیایی و ضد باکتریایی هستند.


صفحه 3 از 4     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.29 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4623