24 نتیجه برای حبیب زاده
شهرام حبیب زاده، افشین فتحی، همایون صادقی، فیروز امانی ، مهیار قمری،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سینوزیت به التهاب حفرات دور بینی اطلاق می شود. استاندارد طلایی تشخیص سینوزیت باکتریال با تعیین دقیق اتیولوژی سینوزیت به وسیله اخذ نمونه پونکسیون در شرایط استریل از درون سینوس است که عملی تهاجمی می باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموکسی سیلین با کلاریترومایسین در درمان سینوزیت حاد باکتریال کسب شده از جامعه طراحی گردیده است.
روش کار: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی یک سوکور و با انتخاب تصادفی 30 کودک در هر یک از گروه های بیمار و شاهد انجام شد. سینوزیت حاد به سینوزیتی که کمتر از چهار هفته به طول انجامیده اطلاق گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل ترشحات ته حلقی چرکی یا ترشح چرکی از بینی به همراه وجود حداقل سه مورد از موارد ذیل، درد موضعی یک طرفه در صورت یا سر، بوی بد دهان، بدتر شدن علایم در طی پنج تا هفت روز قبل و درجه حرارت بیشتر یا مساوی 38 درجه سانتی گراد زیر بغل بودند. به یکی از گروه ها به صورت تصادفی (گروه A ) کلاریترومایسین (KLACID) با دوز 15 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم در دو دوز منقسم و به گروه دوم به صورت تصادفی (گروه B ) آموکسی سیلین با دوز 40 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم در سه دوز منقسم داده شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار آماری SPSS نسخه نه و با استفاده از آزمون های مجذور کای و تی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: از نظر پاسخ به درمان نه نفر (30%) بیماران گروه B و 26 نفر (86%) بیماران گروه A در روز دهم احساس بهبودی کامل داشتند. این اختلاف با توجه به آزمون مجذور کای معنی دار بود(001/0 p= ) . در مورد سرعت ایجاد بهبودی، احساس بهبودی در گروه B ، در 0 ± 10 روز (میانگین ± انحراف معیار) و در گروه A در 9/1 ± 6 روز ایجاد شد که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود(001/0= p ).
نتیجه گیری: علی رغم حجم کم نمونه، تفاوت در میزان تاثیر کلاریترومایسین در مقایسه با آموکسی سیلین معنی دار بود (001/0= p )، بنابراین می توان از آن به عنوان یکی از داروهای موثر در درمان سینوزیت حاد باکتریال استفاده نمود.
علی مجید پور، شهرام حبیب زاده ، فیروز امانی ، فاطمه همتی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم نقص ایمنی اکتسابی وارد دهه سوم ظهور خود شده و به یک بیماری پاندمیک و تهدید کننده تمام جمعیت دنیا مبدل گردیده است، به طوری که در سال 2005 این بیماری 1/3 میلیون نفر را به کام مرگ کشانده است. اپیدمیولوژی ایدز به دلیل عدم امکان درمان بیماران مبتلا و فقدان واکسن موثر، مشابه بیماری های غیر واگیر و رفتاری است. از آنجا که رفتار بهداشتی نتیجه نگرش درست وآگاهی عمیق است، بنابراین مطالعه مقدماتی بر روی دانش آموزان مقطع دبیرستان اردبیل برای بررسی منابع مورد استفاده آنان در کسب اطلاعات لازم از بیماری ایدز و بررسی آگاهی و نگرش نسبت به این بیماری انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه توصیفی - مقطعی در800 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهرستان اردبیل در سال 1381 انجام شد. انتخاب نمونه ها تصادفی و به صورت خوشه ای در سطح دبیرستان های شهر اردبیل صورت گرفت. پرسشنامه ای حاوی چهار گروه سوال شامل اطلاعات دموگرافیک، منابع مورد استفاده در زمینه ایدز و میزان استفاده از هر یک از منابع، آگاهی و نگرش شرکت کنندگان در مورد بیماری ایدز تنظیم و پس از ارزشیابی اعتبار، توسط پرسشگران در مدرسه توزیع شد. در نهایت اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: از 800 دانش آموز 378 نفر (2/47%) دختر و بقیه پسر بودند. از نظر منابع آموزشی دانش آموزان در مورد ایدز ذکر کردند که در 5/84% از تلویزیون، 4/51% از روزنامه و مجلات، 6/49% از جزوه و کتاب و 6/30% از رادیو استفاده کردهاند. 89% دختران در مقایسه با 67% پسران از تلویزیون استفاده می کردند که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (001/0 p< ). کارکنان بهداشتی با 7/17%، معلمین با 2/10%، دوستان با 5/9%، روحانیون با 6/8%، اعضای خانواده با 8 %، بستگان 6/5% و مجموعه ای از روش های فوق توام با سایر منابع 3/41% منابع اطلاعاتی دانش آموزان در مورد ایدز را به خود اختصاص می دادند. تنها 3/46% دانش آموزان نگرش درستی در برخورد با بیماران فرضی داشتند. 352 نفر (44%) شرکتکنندگان آگاهی ضعیف و 448 نفر (56%) آگاهی متوسطی از راه های انتقال ویروس داشتند و موردی از آگاهی در سطح خوب وجود نداشت. بین جنس، سن و میزان آگاهی ارتباط آماری معنی داری دیده نشد. بیشترین میزان آگاهی متوسط در دانش آموزان رشته علوم تجربی بود . در بررسی ارتباط بین میزان آگاهی با منابع مورد استفاده، تنها تلویزیون ارتباط معنی داری با آگاهی نشان داد (001/0= p ).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر ضرورت توجه متولیان سلامت به امر آموزش با استفاده بهینه از تلویزیون تاکید دارد. فیلم و عکس، معلمان و روحانیون، رادیو، کتاب و جزوه جایگاه موثری در ایفای نقش معرف در مورد ایدز نداشتند.
احد اعظمی، شهرام حبیب زاده ، حسین دوستکامی ، فیروز امانی، فرامرز اجری،
دوره 6، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: پریکاردیال افیوژن با تجمع بیش از حد طبیعی مایع در فضای پریکارد مشخص می شود که می تواند باعث بروز اختلال در عملکرد قلب و حتی مرگ بیمار شود. مطالعات انجام شده در مورد این بیماری بیشتر مربوط به جوامع توسعه یافته بوده و ابعاد اپیدمیولوژیک آن در کشورهای در حال توسعه به خوبی شناخته نشده است. این مطالعه با هدف بررسی اتیولوژی، یافته های بالینی و پاراکلینیکی بیماران مبتلا به پریکاردیال افیوژن انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی گذشته نگر است. از میان کل بیماران بستری شده در بیمارستان بوعلی اردبیل در طی سال های 1382-1380، 49 بیمار که در اکوکاردیوگرافی دارای افیوژن پریکارد با حجم متوسط تا وسیع بودند انتخاب و وارد مطالعه شدند و از نظر تاریخچه، معاینه فیزیکی و یافته های پاراکلینیکی شامل عکس ساده ریه، الکتروکاردیوگرام و آنالیز مایع پریکاردی (در صورت انجام ) مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: از 49 بیمار مورد بررسی 25 نفر (51%) زن و بقیه مرد بودند. محدوده سنی بیماران 10 تا 85 سال بود و 42% از بیماران بالای 60 سال سن داشتند. شایع ترین شکایت بالینی بیماران در زمان مراجعه تنگی نفس (44/9%) و درد سینه (24/5%) بود. ECGبیماران در 1/53%موارد ریتم سینوسی داشت. محور قلب در 83/7% موارد طبیعی بود ECG در 83/7% بیماران ولتاژ پایین کمپلکسQRSرا نشان داد. شایع ترین یافته در عکس ساده ریه کاردیومگالی در 85/7% موارد بود و 14/3% بیماران عکس ساده طبیعی داشتند. اتیولوژی های شایع شامل نارسایی مزمن کلیه 16/3%، بیماری سل 8/2%، نارسایی قلبی 8/2% و بدخیمی 6/1% به دست آمد. در 44/8% بیماران اتیولوژی خاصی به دست نیامد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد بیشتر موارد پریکاردیال افیوژن در سنین بالا تر روی می دهد که ممکن است به دلیل شیوع بالای بیماری های مختلف از قبیل HF(Heart Failure)، CRF(Chronic Renal Failure) و بدخیمی در افراد مسن باشد
افشار تموک، فریدون آشنایی، ژوبین یگانه مقدم، مهدی چینی فروش، نیره امینی ثانی، شهرام حبیب زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی بیماری سیستم رتیکولواندوتلیال است و توسط هندی ها به کالاآزار به معنی بیماری تب سیاه معروف شده است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت سالانه 500 هزار مورد جدید در جهان روی می دهد استان اردبیل با اختصاص 25 تا 40 در صد از کل مبتلایان به لیشمانیوز احشایی کل کشور سهم عمده ای در آمار کشوری داشته واز کانون های مهم این بیماری در ایران به شمار می آید. با توجه به اهمیت این بیماری در استان اردبیل، این مطالعه به منظور شناخت علایم بالینی بیماری وخصوصیات دموگرافیک مبتلایان انجام شد.
روش کار : ا ی ن مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که به صورت گذشته نگر انجام گرفته است. 110کودک که از دی ماه 75 تا مرداد 82 با تشخیص کالاآزار در سه بیمارستان فعال شهر اردبیل بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. تعریف ابتلا، شامل رویت انگل در آسپیراسیون مغز استخوان یا علایم بالینی اختصاصی (تب، اسپلنومگالی، پان سیتوپنی وکاهش وزن) به علاوه تست آگلوتیناسیون مستقیم مثبت DAT بود. نمونه ها از نظر خصوصیات دموگرافیک ، محل زندگی و علایم بالینی و فاصله زمانی موجود بین بروز علایم بیماری تا زمان تشخ ی ص مورد بررسی قرار گرفتند و برای ارائه نتایج از آمار توصیفی ساده استفاده گردید.
یافته ها: از 110 کودک 4 /56% پسر و6/43% دختر بودند. 8/37 % بیماران در فاصله یک ماه از شروع علایم تشخیص داده شده بودند. در 97 بیمار تست DAT انجام شده بود که در 91 مورد مثبت بود(حداقل تیتر مثبت 400/1). در 42 بیمار بیوپسی وآسپیراسیون مغز استخوان انجام شده بود که در 26 مورد مثبت بود (رویت اجسام لیشمن ). محدوده سنی بیماران بین 4 ماه تا 14 سال بود. شایعترین یافته ها تب با3/97% و بی اشتهایی 1/97% بودند. آنمی در90% موارد، ترومبوسیتوپنی در8/60% و لکوپنی در 8/24% دیده شد. مرگ در 6 نفر از 110 نفرمعادل 5/5% و عدم پاسخ به درمان در 3 مورد (7/2%) روی داد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر تقریبا با یافته های مطالعات دیگران منطبق است. جمعیت آسیب پذیر لیشمانیوز احشایی عمدتاً کودکان می باشند و برای کاهش میزان مرگ و میر و میزان ابتلا تشخیص هر چه سریعتر بیماری ضرورت دارد لازم است پزشکان شاغل درمناطق اندمیک آشنایی کافی با بیماری داشته باشند.
عدالت حسینیان، شهرام حبیب زاده، سعید صادقیه اهری، اکبر مختار پور،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: آترواسکلروز عامل اصلی اختلالات عروقی بوده و از مشکلات اصلی کشورهای صنعتی به شمار می آید. در ایالات متحده از هر چهار نفر یک نفر از آترواسکلروز رنج می برد و عامل 42%از کل مرگ و میرها می باشد. مرگ و میر ناشی از بیماری های مزمن مثل آترواسکلروزو هم مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی رابطه معکوس با سطح درآمد و سواد افراد دارند. این موضوع انگیزه بررسی ارتباط بین عوامل محیطی دیگری نظیر بیماری های عفونی با روند آترواسکلروز شده است.
روش کار: این بررسی یک مطالعه مورد- شاهدی می باشد که در آن 60 نفر بیمار و 60 نفر شاهد بررسی شدند. تمام بیمارانی که در طی زمان مطالعه حاضر با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بو علی بستری شده بودند انتخاب شده و اطلاعات آنها در پرسشنامه های محقق ساخته ثبت گردید. سپس نمونه خون آنها جهت اندازه گیری آنتی بادی IgG ضد کلامیدیا پنومونیه به روش ایمونواسی اخذ شدو نتیجه آن ثبت گردید. گروه شاهد بیمارستانی از بیماران بستری در بخش های دیگرهمان بیمارستان که از نظر سن، جنس با گروه مورد تطبیق داده شده بودند انتخاب و نمونه خون آنها نیز از نظر IgG ضد کلامید یا پنومونیه بررسی شد.
یافته ها: در این بررسی از هر گروه 48 نفر (80%) مرد و 12 نفر (20%) زن بودند محدوده سنی گروه بیمار و شاهد در حد 35 تا 80 سال بود که میانگین سنی گروه مورد 83/58 سال با انحراف معیار 06/12 و میانگین سنی گروه شاهد 08/59 سال به انحراف معیار 59/11 سال بود. تمامی افراد بیمار و گروه شاهد IgG ضد کلامیدیای مثبت (بالای U/ml 5) داشتند. میانگین IgG در دو گروه با استفاده از آزمون t مقایسه شد که با 85/0= P اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر تمامی بیماران گروه شاهد و مورد ، IgG ضد کلامید یا پنومونیه مثبت داشتندکه ممکن است بخاطر شیوع بالای عفونت کلامیدیا پنومونیه در این منطقه به دلیل برودت هوا و تراکم بالای حضور افراد در فصول سرد سال باشد .
احیا غاروریانی، محمد مهدی اصلانی، شهرام حبیب زاده، افشین فتحی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : یرسینیا انتروکولیتیکا از خانواده انتروباکتریاسه ، گروه یرسینیه می باشد . اعضای این جنس به صورت باسیل یا کوکوباسیلهای گرم منفی و بدون اسپور و هم اکسیداز منفی می باشندکه طیف وسیعی از بیماریها در انسان را باعث می شوند که گاستروانتریت شایع ترین آنها است. سایر بیماریها و سندرم های کلینیکی عبارتند از: سپتی سمی، لنفادنیت مزانتریک، آپاندیسیت، فارنژیت و بندرت سندرم رایتر. به دلیل گزارشهای مکرر گاستروانتریتهای تبدار توسط مراکز بهداشت شهرستانهای استان اردبیل، احتمال گاستروانتریت ناشی از یرسینیا در این استان سرد سیر متصور
بود ولذا این بررسی به منظور تعیین نقش یرسینیا انتروکولیتیکا در ایجاد اسهال کودکان زیر 5 سال در فصول سرد سال در استان اردبیل انجام گرفت .
روش کار : در طی یک دوره 7 ماهه از شهریور لغایت اسفند 84 ، تعداد 490 نمونه مدفوع از کودکان زیر 5 سال مبتلا به اسهال حاد مورد بررسی قرار گرفت . نمونه ها به صورت سواپهای آغشته به مدفوع از طریق محیط ترانسپورت کاری ـ بلر به آزمایشگاه ارسال و بر روی محیط های مک کانکی اگار ، سالمونلا-شیگلا اگار ، یرسینیا سلکتیواگار ، TCBS اگار و سلنیت F کشت داده شده و بعد از انجام انکوباسیون به مدت کافی، کلونیهای مشاهده شده با روشهای استاندارد بیوشیمیایی شناسایی و در صورت لزوم با استفاده از آنتی سرم های مربوطه از نظر سرولوژیک نیز مشخص شدند.
یافته ها : از 490 نمونه ارسالی، 405 مورد دارای قابلیت لازم برای انجام کشت بودندو مورد بررسی قرار گرفتندکه از 38مورد آنان (9/38%) باکتری های پاتوژن جدا شد. فراوانی باکتریهای جدا شده به ترتیب عبارت بودند از یرسینیا انتروکولیتیکا 13 سویه ، ویبریو11سویه ، اشرشیاکلی انتروپاتوژنیک 6 سویه، سالمونلا 5 سویه، شیگلا 2 سویه و پلزیوموناس 1 سویه.
نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشانگر نقش یرسینیا انتروکولیتیکا در ایجاد اسهال در فصول سرد سال در استان سردسیر و کوهستانی اردبیل است. تصور می شود فراوانی موارد جدا شده ویبریو به علت همزمانی اپیدمی وبا در استان در زمان انجام این تحقیق باشد.
عدالت حسینیان، فیروز امانی، ابراهیم حاجی زاده، شهرام حبیب زاده ،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری های قلبی عروقی مهمترین عامل مرگ و میر در اغلب کشورهای جهان است. آمارهای رسمی نشان می دهد که میزان مرگ و میر ناشی از این پدیده در ایران هم رو به افزایش است و مراقبت از مبتلایان بعد از وقوع سکته قلبی نیاز به ارتقای کیفی وکمی روزافزون دارد. از این رو تعیین میزان بقا و عوامل موثر بر آن در بیماران سکته قلبی حاد مهم بوده و این مطالعه به بررسی بقای یکساله این بیماران می پردازد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعات بقا و به روش آینده نگر بر روی 800 نفر از بیماران دارای سکته قلبی حاد در بیمارستان بوعلی اردبیل انجام گرفت. بیماران به مدت یکسال پیگیری و اطلاعات لازم بر اساس پرسشنامه ای جمع آوری و در نهایت با استفاده از روش های های مختلف آماری در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. برای نشان دادن میزان بقای بیماران از جدول عمر و روش کاپلان مایر وبرای مقایسه میانگین بقا در گروههای مختلف از آزمون لگ رنک و برای نشان دادن عوامل موثر بر میزان بقا از مدل رگرسیونی کاکس و رسم نمودار تابع بقا استفاده شد.
یافته ها: میانگین سنی بیماران 12/4± 60/6 سال بود. میزان مرگ و میر کل بیماران درطی یکسال پیگیری 84 نفر(10/5%) بود. 582 نفر از بیماران (72/8%) مرد و 218 آنان (27/3%) زن بودند. 47/4% سیگاری بوده و 33/4% پرفشاری خون، 18/1% دیابت، 15/3% هیپرلیپیدمی و 30% آریتمی داشتند. میزان بقا در 10 روز اول 94%، در یک ماه اول 93% و در یکسال 90% بود.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه عوامل موثر برمیزان بقا بر اساس مدل رگرسیونی کاکس عبارت بودنداز دیابت، سن، مصرف استرپتوکیناز، میزان کسر جهشی و داشتن بلوک قلبی و آشنایی با این عوامل می تواند به افزایش بقا و بهتر شدن کیفیت زندگی بیماران کمک نماید.
فیروز امانی، شهرام حبیب زاده، خلیل رستمی ،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده
زمینه و هدف: تروما یکی از علل اصلی مرگ ومیر و معلولیت در جوامع است که سالانه موجب مرگ میلیونها انسان در سراسر جهان شده و بارمالی زیادی را به سیستم های بهداشتی تحمیل می کند. با توجه به فراوانی مکانیسمهای تروما و شناخت شایعترین مکانیسم ایجاد آن در بیماران، مطالعه حاضر به بررسی خصوصیات تروماهای ثبتی در بیمارستان فاطمی اردبیل طرح ریزی شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی بیماران ترومایی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان فاطمی شهر اردبیل در یک فاصله زمانی 6 ماهه از اول دی ماه تا پایان خرداد سالهای 87-1386 انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ای شامل داده های جمعیت شناختی، مکانیسم تروما، محل رخداد حادثه، نحوه انتقال بیماران و سایر اطلاعات استفاده و با مصاحبه رودررو با بیمار و همراه بیمار تکمیل گردید. داده ها در نرم افزار آماری SPSS و با روشهای آمار توصیفی و تحلیلی آنالیز شدند.
یافته ها: تعداد 955 نفر از بیماران ترومایی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان فاطمی اردبیل وارد مطالعه شدند. میانگین سنی بیماران 7/18 ± 7/28 سال بوده و 9/69% موارد مرد بودند. حدود 50% از بیماران کمتر از 25 سال سن داشتند. شایعترین مکانیسم تروما در رتبه اول سقوط از بلندی با 5/38% و سپس بریدگی و تصادفات با وسایل نقلیه به ترتیب با 1/22% و 8/10% در رتبه های بعدی قرار داشتند. رضایتنمدی از خدمات اورژانس نسبتا بالا بوده است و تنها 9% با آمبولانس به اورژانس منتقل شده بودند.
نتیجه گیری: شایعترین مکانیسم تروما سقوط از بلندی و سپس بریدگی و تصادفات با وسیله نقلیه بود. رضایتمندی از خدمات اورژانس نسبتا بالا بود.
شهرام حبیب زاده، همایون صادقی، اکبر گنجی، سلطان محمدزاده،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده
زمینه وهدف: حمله سگ سانان وحشی به انسان ممکن است به دلیل هار شدن حیوان و یا حین شکار و به هنگام دفاع از خود صورت گیرد. در گاز گرفتگی گرگ هار معمولا تعداد افراد بیشتری قربانی می شوند، زخم های ناشی از آن عمیقتر و خطرناکتر بوده و احتمال ابتلا قربانی به هاری بدنبال آن تا پانزده برابر بیش از گاز گرفتگی سایر سگ سانان است .این گزارش به دلیل تعداد زیاد قربانیان ، عملکرد مناسب سیستمهای بهداشی درمانی و فقدان مرگ و میر تا سه سال بعد از حمله قابل توجه است .
روش کار : گزارش شامل 24 مورد گاز گرفتگی است. پس از اخذ اسم مبتلایان از مرکز بهداشت شهرستان مشگین شهر از تمام قربانیان مصاحبه ومعاینه به عمل آمده و بیماران تا 3 سال بعد از نظر مرگ و میر پیگیری شدند.
یافته ها: گرگی که هار بودنش در انستیتو پاستور ایران به تائید رسید به 7 روستای همجوار در بخش جنوبی شهرستان مشگین شهر حمله نموده و 24 نفر از اهالی روستاها را که همگی بومی منطقه خود بودند مجروح نمود. میانگین سن بیماران 4/23 ± 5/36 سال بود. اعضا آسیب دیده به ترتیب عبارت بودند از سر و صورت 21 مورد، دست 12 مورد، تنه و شکم 8 مورد، گردن 3 مورد، پا 3 مورد و باسن 1 مورد. در 14 مورد زخم چنگا لی و در 55 مورد زخم دندان دیده شد. در 2 مورد آثار حمله بصورت فقدان توانایی در خم شدن انگشت روی داد و در سایر موارد عارضه ای رخ نداد. تمام بیماران با واکسن وآنتی سرم هاری و در صورت لزوم تتابولین درمان شدند. هیچ موردی از مرگ ومیر در سه سال پیگیری دیده نشد.
نتیجه گیری: کیفیت حمله گرگ در این مطالعه کاملا بر رفتار «حیوان هار» منطبق بود. باحمایت کافی وهوشیاری سیستم های بهداشتی درمانی و انجام واکسیناسیون و تزریق سرم وتتابولین، موردی از مرگ ومیر دیده نشد.
احمد قاسمی، شهرام حبیب زاده، پریا بخشپوری،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده
زمینه و هدف: پنومونی یکی از کشندهترین سندرم های عفونی است که اتیولوژی متفاوتی دارد. مایکوپلاسماها به دلیل عدم حساسیت به آنتی بیوتیک های بتالاکتام مثل پنی سیلین ها از نظر درمانی نیازمند توجه ویژه ای هستند. با توجه به فقدان مطالعه جامع در ایران در مورد سهم این باکتری در ایجاد پنومونی، مطالعه حاضر انجام شده است.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی است که در طی یک سال و بر روی 80 بیمار که با تشخیص پنومونی کسب شده از جامعه در بخش عفونی بیمارستان امام خمینی اردبیل بستری شدند، انجام گرفت. از کل بیماران، نمونه خون جهت سنجش IgG و IgM ضد مایکوپلاسما به روش الیزا گرفته شد.
یافته ها: از 80 بیمار مورد بستری، 40 بیمار مرد و 40 بیمار زن بودند. متوسط سن بیماران 91/59 سال بود و 6/76% آنان شهری بودند. 5 بیمار (3/6%) IgM مثبت و 20 بیمار (25%) IgG مثبت بودند. اتیولوژی پنومونی در 6% از موارد بستری شده با تشخیص پنومونی کسب شده از جامعه مایکوپلاسما بود. یافته بالینی مشخصی که به افتراق این نوع از پنومونی با سایر علل کمک نماید بدست نیامد، تمامی افرادی که تیتر IgM مثبت داشته اند دارای تیتر آگلوتیناسیون 16/1 و یا 32/1 مثبت بوده اند لذا در شرایطی که سنجش IgM در دسترس نباشد می توان از آن به عنوان روش جایگزین استفاده نمود.
نتیجه گیری: حدود 7/6% موارد پنومونی کسب شده از جامعه در بخش عفونی بزرگسالان بیمارستان امام خمینی مربوط به مایکوپلاسما بود.
شهرام حبیب زاده، محسن ارزنلو، الهام جنتی، مهدی آسمار، مهناز آذری، زهرا فردی آذر،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت های زودرس ناشی از استرپتوکوکهای گروه B در 24 ساعت اول زندگی روی داده و با سپسیس شدید یا پنومونی و مرگ و میر بالا (20 - 5%) همراه هستند. عفونتهای قبل از تولد ناشی از استرپتوکوکهای گروه B به صورت عمودی در حین زایمان و عبور نوزاد از کانال زایمانی از مادران ناقل بی علامت به نوزاد منتقل می شوند. اقدامات پیشگری کننده میتواند با غربالگری زنان باردار انجام شود. به همین دلیل این مطالعه برای بررسی شیوع و مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های استرپتوکوک گروه B در دوره پری ناتال زنان باردار در شهر اردبیل انجام گردید .
روش کار: برای تعیین شیوع ناقلی، 420 زن باردار با طبقه بندی متناسب Stratified proportional از 11 مرکز بهداشتی درمانی اردبیل انتخاب شدند. نمونه گیری از زنان باردار در هفته 37 – 35 بارداری برای کشت با سواب استریل از واژن و رکتوم انجام شد. سواپها به یک محیط انتخابی مایع "تاد هویت براث" حاوی 10 میلی گرم بر لیترکلیستین و 15 میلی گرم بر لیتر نالیدیکسیک اسید ( LIM ) تلقیح و در انکوباتور با دمای 37 درجه سانتی گراد به مدت 24 ساعت گرمخانه گذاری شده و سپس باکتری ها به محیط بلاد اگار (حاوی 5% خون گوسفند) کشت مجدد داده شدند. استرپتوکوک های گروه B ایزوله شده با تستهای استاندارد شناسایی و با کیت اختصاصی تأییدگردیدند. آنتی بیوگرام به روش دیسک دیفیوژن بر روی آنها انجام گرفت.
یافته ها: از 420 نمونه مورد مطالعه، 62 مورد (8/14%) استرپتوکوک گروه B جدا گردید. در مجموع 19 مورد از کشت رکتال (5/4%)، 19 مورد ازکشت واژینال (5/4% ) و 24 مورد ( 8/5% ) هم ازکشت رکتال و هم ازکشت واژینال جدا گردید. بجز 3 مورد (83/4%) حساسیت کاهش یافته نسبت به پنی سیلین در سایر موارد باکتری های جدا شده به پنی سیلین حساس بودند . تمامی سویه های جدا شده نسبت به آمپی سیلین و وانکومایسین حساس بودند. در مورد اریترومایسین 1 مورد (61/1%) مقاومت و 15 مورد (2/24%) حساسیت نسبی و 46 مورد (2/74%) حساسیت وجود داشت و برای کلیندامایسین 11 مورد (7/17%) مقاومت و 5 مورد (06/8%) حساسیت نسبی و 46 مورد (2/74%) حساسیت گزارش شد.
نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن نسبی شیوع ناقلی استرپتوکوک گروه B در جمعیت مورد مطالعه (8/14%) و اهمیت این باکتری در بیماری زایی نوزادان بهتر است مادران باردار در هفته 35 تا 37 حاملگی از نظر ناقلی GBS غربالگری شوند. با توجه به نتایج آنتی بیوگرام مناسب ترین دارو برای درمان آمپی سیلین و در صورت وجود حساسیت به خانواده پنی سیلینها، وانکومایسین می باشد.
عدالت حسینیان، فرهاد پورفرضی، نسرین سپه وند، شهرام حبیب زاده، بهزاد باباپور، حسین دوستکامی، نسرین فولادی، مهری سیدجوادی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: انفارکتوس میوکارد یکی از شایع ترین علل مرگ در جهان است، که درمان در ساعتهای اولیه و با استفاده از داروهای ترومبولیتیک نقش به سزایی در کاهش مرگ و میر آن دارد. استرپتوکیناز به دلیل ارزان و در دسترس بودن پرمصرفترین داروی ترومبولیتیک در ایران است. کاربرد این دارو دارای زمان طلایی است زیرا در ساعت اول حداکثر فایده را دارد. در صورت تجویز آن پس از 3 ساعت از زمان شروع بیماری، از اثرات آن کاسته شده و پس از 12 ساعت تقریباً بی اثر خواهد بود. این مطالعه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد کاندید دریافت استرپتوکیناز را از نظرفاصله زمان شروع علائم تا دریافت دارو مورد بررسی قرار داده است.
روش کار: مطالعه به صورت مقطعی در بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی اردبیل با تشخیص STEMI انجام پذیرفت و150 نفر از مبتلایانی که با تشخیص کاردیولوژیست تحت درمان با استرپتوکیناز قرار گرفتند مطالعه شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس، تحصیلات، زمان شروع علائم، زمان مراجعه به بیمارستان، زمان دریافت استرپتوکیناز، سابقه بیماری قلبی پیشین، کنترااندیکاسیون ها و عوارض استرپتوکیناز اخذ گردید ومورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یک صد وپنجاه بیمار بررسی شدندکه 111 نفر(74%) مرد و 39 نفر (26%) زن بودند. میانگین فاصله زمانی شروع علائم تا دریافت استرپتوکیناز، 8 ساعت و 27 دقیقه و و انحراف معیار آن 8 ساعت و 18 دقیقه بود. تنها 45 نفر (41%) از افراد واجد شرایط درمان با استرپتوکیناز این دارو را در زمان ایده آل کمتر از 3 ساعت از بروز علائم دریافت نمودند. اصلی ترین عامل تاخیر در شروع درمان، تاخیر در تصمیم گیری و تحمل درد توسط بیمار با تعداد 56 (61%) تعیین گردید. پس از آن دوری مسافت با (20 بیمار22%)، تأخیر در انتقال به سی سی یو، با 12 بیمار (13%) و عدم تشخیص سریع پزشک با 4 بیمار (043%) قرار داشتند. جنس مرد و سکونت در داخل شهر با شروع سریع تر درمان همراه بودند ولی سطح تحصیلات، سن و سابقه MI قبلی رابطه ای با زمان شروع درمان نداشتند.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر اکثریت بیماران مبتلا، داروی استرپتوکیناز را در فاصله زمانی طولانی تر از 3 ساعت از شروع علایم دریافت نموده اند .با توجه به عواملی که در این مطالعه با تاخیر مرتبط بوده اند ارائه آموزش های لازم به بیماران دچار بیماری ایسکیمیک قلب مثل بالا بردن اطلاعات بیماران در مورد نقش زمان در بهبود پیش آگهی بیماری و همچنین افزایش دسترسی به مراکز درمان بیماری های قلبی برای ساکنین حومه شهر می تواند به عنوان راهکارهایی برای حفظ محدودیت زمانی تجویز داروی مذکور پیشنهاد شود.
بهزاد باباپور، شهرام حبیب زاده، مهدی صمدزاده، بیتا شهباززادگان، طاهره محمدی، الهام عتیقی،
دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع 2 ه مانند فشارخون، هایپرلیپیدمی وسیگارکشیدن، یک فاکتور خطر اصلی برای بیماریهای قلبی و عروقی میباشد. کاردیومیوپاتی دیابتی اولیه یک فاکتور مهم برای نارسایی قلبی درغیاب بیماری های ایسکمیک، دریچه ای و ناشی از فشارخون در بیماران دیابتی است. بیماری عروق کرونر در بیماران دیابتی شایع بوده و اغلب بدون علامت است. بدون شک تشخیص زود هنگام اختلال عملکرد بطن چپ و بیماری عروق کرونر یک هدف اصلی برای پیشگیری از پیامدهای بیماریهای قلبی و عروقی دربیماران دیابتی است. لذا هدف این مطالعه بررسی عملکرد سیستولی و دیاستولی و میزان مثبت شدن تست ورزش در بیماران دیابتی بدون علامت و بدون فشار خون بود.
روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 40 بیمار دیابتی با دیابت تیپ 2 و بدون علامت قلبی و بدون فشارخون بالا با میانگین سن 47 سال بود که طی سال 1388 به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کردند. عملکرد بطن چپ با اکوکاردیوگرافی ارزیابی گردید و تست ورزش با پروتکل Bruce انجام شد. اطلاعات بیماران جمع آوری شده و در فرم های مخصوص درج شدند و سپس توسط نرم افزار آماری spss 17 مورد بررسی قرار گرفت. از تست آماری کای اسکوئر و فیشر برای تحلیل روابط بین متغیرها استفاده شد .
یافته ها: نمونه مورد مطالعه شامل 40 نفر بود. تمامی آنها عملکرد سیستولی نرمال داشتند. 22 نفر (55%) اختلال عملکرد دیاستولی داشتند و هشت نفر (20%) تست ورزش مثبت داشتند که همه هشت نفر دچار اختلال عملکرد دیاستولی نیز بودند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که اختلال عملکرد دیاستولی بطن چپ دربیماران دیابتی بدون علامت رخ میدهد و بیماری عروق کرونر نیز در بیماران دیابتی مبتلا به اختلال عملکرد دیاستولی، شایع تر است.
بهزاد باباپور، شهرام حبیب زاده، علیرضا محمدزاده، نفیسه مافی، الهام عتیقی، عدالت حسینیان، بیتا شهباززادگان،
دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دوزهای پایین آسپرین به طور گسترده ای در پیشگیری و درمان بیماری قلبی عروقی استفاده می شود. اثرات دوگانه آسپرین بر روی اسید اوریک خون نشان داده است که دوزهای بالای آسپرین باعث افزایش دفع ادراری اسید اوریک می شود و دوزهای پایین 2-1 گرم در روز باعث احتباس اسیداوریک می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثر آسپرین با دوز پایین بر سطح سرمی اسید اوریک خون در بیماران ایسکمیک قلبی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. تعداد 60 بیمار از بین مراجعین به درمانگاه قلب بیمارستان امام از تاریخ 1/5/87 لغایت 1/5/88، که اندیکاسیون دریافت آسپرین با دوز کم را داشتند انتخاب شد و اطلاعات بیماران اعم از سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین، قبل و بعد از تجویز آسپرین در پرسشنامههای مخصوص وارد شد و دادهها با آزمون آماری تی زوجی و ویلکاکسون مقایسه شد.
یافته ها: از بین 60 مورد بررسی 11 نفر (3/18%) زیر 50 سال سن و 49 نفر (7/81%) نیز بالاتر از 50 سال سن داشتند. از این تعداد 38 نفر (3/63%) مرد و 22 نفر (7/36%) زن بودند. 3/53 درصد بیماران افزایش سطح سرمی اسیداوریک داشته و 7/46 درصد افزایش نداشتند. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران کمتر از 50 سال قبل و بعد از تجویز آسپرین دیده نشد. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران قبل و بعد از تجویز آسپرین وجود داشت و سطح سرمی اسید اوریک بیماران بعد از تجویز آسپرین به میزان 1/0 واحد افزایش یافت.
نتیجهگیری: دوز پایین آسپرین (80 میلیگرم در روز) باعث افزایش خفیف ولی معنادار در سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین بیماران در محدوده سنی بالای 50 سال میگردد.
بهمن بشردوست، شهرام حبیب زاده، آناهیتا ذاکری، ندا قائمیان،
دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات قلبی و عروقی در بیماران همودیالیزی یکی از شایع ترین علل مرگ و میر می باشد. هیپرتروفی بطن چپ از مهمترین عوارض قلبی در بیماران همودیالیزی است. بیومارکرهای قلبی و به خصوص تروپونین قلبی I در تشخیص آسیبهای قلبی بیماران همودیالیزی به عنوان عامل پیشگویی کننده بکار رفته و نتایج متناقض داشته اند. با توجه به اهمیت شناسایی این حوادث و به منظور کنترل به موقع آن، این مطالعه با هدف بررسی ارزش پروگنوستیک سطح سرمی تروپونین قلبی I و هیپرتروفی بطن چپ با میزان مرگ و میر در بیماران همودیالیزی مزمن انجام شد.
روش کار: این بررسی یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که به صورت آینده نگر از ابتدای سال 1385 تا ابتدای سال 1390 بر روی کلیه بیماران واحد همودیالیز که بیش از 3 ماه تحت همودیالیز بودند، انجام گرفت. در ابتدای ورود به مطالعه، سطح تروپونین قلبی I با روش الیزا و میزان هیپرتروفی بطن چپ و شاخص توده بطن چپ با اکوکاردیوگرافی اندازه گرفته شد و بیماران در طی سالهای بعد بدون دخالت تیم جمع آوری کننده داده ها مورد پیگیری قرار گرفتند. بیمارانی که به دلیل سپسیس یا کانسر فوت شدند از مطالعه بیرون گذاشته شد و بیماران زنده مانده به همراه بیمارانی که در اثر عوارض قلبی عروقی فوت شده بودند برای تحلیل نتایج بر اساس سطح تروپونین قلبی I و شاخص توده بطن چپ مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته ها: 76 بیمار در طی 5 سال پیگیری شدند و در این مدت تعداد 35 نفر (1/46 %) فوت شدند. میانگین سن بیماران 62/15 ± 42/57 سال بود. میانگین غلظت تروپونین قلبی I در بیماران زنده مانده 58/0 ± 78/0 و در بیماران فوت شده 68/0 ± 92/0 نانوگرم بر لیتر بود و بین تروپونین قلبی I و مورتالیته ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت (39/0= (p . میانگین توده بطن چپ در بیماران زنده مانده 7/77 ± 249 و در بیماران فوت شده 8/100 ± 9/274 گرم بر متر مربع بود و بین شاخص توده بطن چپ و مورتالیته ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت (23/0= p ). ارتباط معنیداری بین میزان شاخص توده بطن چپ و تروپونین قلبی I پیدا نشد (19/0= p ). ارتباط معنی دار مستقیمی بین میزان توده بطن چپ و سن بیماران مورد مطالعه وجود داشت (001/0= p ). سن مهمترین فاکتور مرتبط با مورتالیته بود.
نتیجه گیری: در این مطالعه بین سطوح سرمی تروپونین قلبی I و هیپرتروفی بطن چپ با میزان مرگ و میر رابطه معنیداری پیدا نشد. این امر ممکن است به دلیل وجود فاکتورهای اثرگذار متعدد نظیر سن، تغذیه، آلبومین سرم، فاکتورهای التهابی، نحوه کنترل فشار خون، بیماریهای زمینه ای و همچنین کیفیت متفاوت زندگی از جمله مراقبت های موجود در منزل باشد.
شهرام حبیب زاده، احمد قاسمی، محرم آقابالایی، جعفر محمدشاهی، بیتا شهباززادگان، ناصر محمودی، جعفر حسینی، یونس ششگلانی، ناهید پورمحمدجان،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: با بروز ویروس آنفلوانزای H1N1 نوپدید و به دلیل کثرت مراجعین به درمانگاه ونیز افزایش قابل ملاحظه موارد بستری در زمان پاندمی، مطالعه حاضر با هدف بررسی بیمارانی که با تشخیص احتمالی آنفلوانزای H1N1 در بیمارستان امام خمینی اردبیل بستری شده بودند انجام گردید. بیماران از نظر علائم بالینی، آزمایشگاهی و پیامد بستری (شامل مرگ و میر و تشخیص قطعی) مطالعه شدند. میزان اشغال تخت در بخش ها و آی سی یو و میانگین روزهای بستری محاسبه گردید.
روش کار: مقاله حاضر محصول یک مطالعه مقطعی است. کلیه 118 بیمار مبتلا به علائم تنفسی حاد که از اول آبان تا آخر دی ماه سال 1388، با تشخیص احتمالی آنفلوانزای H1N1 نوپدید حداقل یک روزدر بیمارستان بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که بدون دخالت تیم درمان در روند آن جمع آوری شد. پرسش نامه حاوی اطلاعات دموگرافیک، علایم بالینی، یافته های آزمایشگاهی و تظاهرات رادیوگرافیک وپیامد بیماری بود. نتایج بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها : تعداد 118 بیمار مطالعه شدند. 71 بیمار (2/60%) زن و 47 بیمار (8/39%) مرد بودند. میانگین سنی افراد بستری شده 64/15 ± 81/33 سال وبیشترین نسبت مبتلایان بستری شده در محدوده سنی 15 تا 30 سال بود. شایعترین یافته در گرافی سینه انفیلتراسیون ریوی دو طرفه و شایعترین شکایت تب، ضعف و بیحالی بود. 7/12 درصد از بیماران اسهال داشتند. لکوپنی ( WBC < 4000) و لکوسیتوز ( WBC > 10000) به ترتیب (58/4) درصد و ( 02/33) درصد از موارد وجود داشت. 9 نفر(7%) به دلیل نیاز به مراقبت های ویژه به آی سی یو منتقل شدند. در 21 مورد (18%) نتیجه تست واکنش زنجیره ای پلی مراز مثبت شد که شامل 3 نفر از 9 بیمار بستری در ICU هم می شد. مورتالیته بیماران بستری شده در آی سی یو که تشخیص آنها قطعی شد 33% بود. 3/48 درصد از بیماران بستری حداقل یک بیماری مستعد کننده زمینه ای داشتند. تعداد کل روزهای بستری، 577 روز بود که شامل 519 روز بستری در بخش و 58 روز بستری در ICU بود. میانگین روزهای بستری برای هر نفر بیمار 88/4 روز بود.
نتیجه گیری: نشانه یا علامتپاتوگونومیک بالینی برای افتراق عفونت H1N1 از سایر عفونت های دستگاه تنفسی وجود نداشت. انفیلتراسیونهای دوطرفه ریوی در گرافی سینه، وجود قابل ملاحظه اسهال و لکوپنی به عنوان تظاهرات غیر معمول و نسبت بالای خانم های حامله در بین افراد بستری شده از مهمترین یافته ها بودند.
عدالت حسینیان، وحیده کسایی، علیرضا محمدزاده، شهرام حبیب زاده، فریبا ساقی، مهناز داوری، اعظم برزگر، مهری سیدجوادی،
دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بیماریهای قلبی، شایعترین علت مرگ ومیردرکشورهای توسعه یافته وهمچنین درکل دنیاست و طبق پیش بینی سازمان بهداشت جهانی، عامل اصلی مرگ و میر در سراسر دنیا در سال ٢٠٢٠ خواهد بود. انفارکتوس میوکارد یکی از شایعترین تشخیص ها در بیماران بستری در کشورهای صنعتی است. این بیماری، نسبت به سایر بیماری ها موجب مرگ و میر، ناتوانی و هزینه بیشتر می شود، جراحی پیوند عروق کرونری یکی از روش های درمانی بیماری ایسکمیک قلبی می باشد. با توجه به اینکه این روش جراحی از چند سال قبل در بیمارستان امام خمینی اردبیل انجام می گردد لذا هدف از این مطالعه بررسی عوارض جراحی عروق کرونری در بیماران بستری در این بیمارستان می باشد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی می باشد که بر روی تمام بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی اردبیل جهت عمل جراحی (CABG) در طی سال 91-1390انجام گرفت و عوارض بعد از عمل در طی ماه اول بعد از عمل جراحی در آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه چک لیستی که شامل ویژگی های فردی (سن، جنس، محل سکونت، شغل، وضعیت تاهل) سوابق بیمار (دیابت، پرفشاری خون و ...)، عوارض ناشی از CABG (عفونت محل زخم، خونریزی، عوارض عصبی، عوارض کلیوی، عوارض تنفسی و عوارض قلبی) بود، تکمیل شد و پس از تکمیل چک لیست ها اطلاعات حاصل وارد برنامه آنالیز آماری SPSS v16 شد.
یافته ها: در این مطالعه 211 بیمار CABG شده مورد بررسی قرار گرفتند که در بین آنها 145 نفر(72/68%) مرد و 66 نفر(28/31%) زن بودند. 70 بیمار (17/33%) بالای 70 سال سن داشتند. 22/32% بیماران سابقه مصرف سیگار، و 95/9% نیز سابقه مصرف اوپیوئید داشتند. 12/34% دارای سابقه هیپرتانسیون، 28/40% سابقه دیابت، 06/17% سابقه هیپرلیپیدمی و 98/63% بیماران سابقه MI قبلی داشتند. درد سینه با 36/93% شایع ترین شکایت بدو ورود بیماران بود. بررسی عوارض نشان داد که 27/13% بیماران دچار خونریزی پس از جراحی، 05/8% عفونت پس از عمل، 36/2% طی یک ماه پس از جراحی فوت نموده، 32/12% دچار اختلال عصبی، 36/2% عوارض کلیوی، 37/11% علایم تنفسی و 59/34% بیماران نیز دچار علایم قلبی شدند. همچنین آنالیز داده ها نشان داد که میان جنس و وضعیت حیات، بروز عفونت و اختلال عصبی، میان سن و وضعیت حیات، بروز خونریزی و عوارض کلیوی، میان دیابت با وضعیت حیات، بروز عفونت و عوارض تنفسی و نیز میان هیپرتانسیون تنها با بروز عفونت ارتباط معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شایع ترین عارضه در میان این بیماران، عوارض قلبی عروقی بالاخص دیس ریتمی های قلبی می باشد. از این رو این بیماران حمایت های قلبی بیشتری را می طلبد.
جعفر محمدشاهی، شهرام حبیب زاده، محمد حسین زاده، بیتا شهباززادگان،
دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) انتشار جهانی دارد و بطور عمده از راه تماس جنسی، از مادر به فرزند و اعتیاد تزریقی انتقال پیدا میکند. بیماری از یک وضعیت بدون علامت تا نقص ایمنی پیشرفته با عوارض عفونتهای فرصتطلبانه متغیر میباشد. بیماران ممکن است در مراحل مختلف بیماری تشخیص داده شوند. در این مطالعه ویژگیهای بالینی و اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به HIV و پیامدهای آن در طی 10 سال (93-1383) در شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی و به صورت مجموعه موردی بود. بیماران تشخیص داده شده HIV که در مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری اردبیل (شامل بیماران زنده و فوت شده) در طی سال های 93-1383 پرونده داشتند، وارد مطالعه گردیدند. چک لیست تهیه شده برای هر بیمار شامل اطلاعات دموگرافیک، راه های ابتلا به بیماری، زمان تشخیص، مشکلات بالینی و درمانی در طی این مدت و... بود. در بیماران فوت شده، علت مرگ و همچنین فاصله زمانی تشخیص تا مرگ مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه 60 بیمار مبتلا به HIV مورد بررسی قرار گرفت، 76/7 درصد بیماران مرد و میانگین سنی آنها 42/96 سال بود. 48/2 درصد بیماران اعتیاد تزریقی داشتند. در 39/7 درصد موارد بیماران از راه تزریق وریدی و در 33/3 درصد از راه تماس جنسی ابتلا یافته بودند. میانگین شمارش سلولهای لنفوسیتهای T CD4+ در بیماران 252 سلول در میلیلیتر بود. شایع ترین علایم اولیه در بیماران بترتیب تب (63/33%)، آفت دهانی (35%) و اسهال (28/33 %) بودند. سل با 7 مورد (50 %) شایعترین عفونت فرصت طلب بود. در 6 بیمار (10%) بیماری همزمان هپاتیت B و یا C وجود داشت. 28 بیمار (46/6%) در زمان مطالعه فوت کرده بودند. فاصله زمانی متوسط تشخیص بیماری تا فوت 39/65±44/84 ماه مشخص گردید و نارسایی قلبی- تنفسی شایعترین علت قابل تشخیص مرگ در میان بیماران بود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد بیشتر بیماران میانسال بوده و اعتیاد تزریقی به عنوان شایعترین عامل خطر ابتلا به ویروس HIV است. تزریقات داخل وریدی شایع ترین راه انتقال آن میباشد. هپاتیت C و سل بترتیب مهمترین بیماریهای همراه بودند. افزایش سطح آگاهی جامعه در مورد بیماری، تشخیص زودهنگام و مراقبت مناسب در طول بیماری، اقدامات اساسی برای مقابله با این مشکل جهانی است.
معین ذکاوتی، شهرام حبیب زاده، سعید صادقیه، پرهام محمدی، سارا مصطفی لو،
دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه مقاومت به آنتی بیوتیکها و افزایش هزینه های درمانی از مهمترین موضوعات جهانی نظام سلامت در ارتباط با عفونت های پیچیده باکتریایی میباشند. ایمی پنم یک آنتی بیوتیک بتالاکتام از دسته کارباپنم ها میباشد که به علت طیف اثر وسیع به فراوانی در بخشهای بیمارستانی کشور ما مورد استفاده قرار میگیرد. بررسی الگوی مصرف دارو یک برنامه رسمی و سازمان یافته است که به جمع بندی اطلاعات به منظور شناخت و بهبود عوارض دارویی و کاهش هزینههای درمانی میپردازد. هدف این مطالعه بررسی الگوی تجویز و مصرف ایمی پنم در بیمارستان آموزشی امام خمینی اردبیل طی پاییز سال 1397 بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی- مقطعی و آینده نگر بوده و طی آن اطلاعات دموگرافیک، دوز دارو، تعدیل دوز در نارسایی کلیوی و سایر داروهای تجویز شده از پرونده 110 بیمار بستری تحت درمان با ایمی پنم استخراج شده و بر اساس منابع مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: 64 درصد بیماران در اولین روز بستری و 75/5درصد بیماران به صورت تجربی ایمی پنم دریافت کرده بودند درحالیکه تست کشت میکروبی فقط برای 24/5 درصد بیماران درخواست شده بود. سنجش کراتینین برای اکثر بیماران انجام شده بود در حالی که تعدیل دوز دارو برای 25/5 درصد بیماران با نجویز منطقی صورت گرفته بود.
نتیجه گیری: تجویز ایمی پنم به صورت تجربی و بلافاصله در زمان شروع بستری از نتایج مهم این تحقیق بود. توجه به نوع عفونت و حساسیت به آنتی بیوتیک بر اساس منابع پزشکی در هنگام تجویز ایمی پنم در بیمارستان اکیداً توصیه میگردد.
داور نیکزاده کیگل، شهرام حبیب زاده، حسینعلی ابراهیمی، معصومه محمدی منفرد، منصور میران،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع روز افزون مقاومت باکتریایی به آنتی بیوتیکها گرایش روزافزونی به استفاده از درمانهای جایگزین دیده میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر اسپری دهانی عسل جهت درمان کمکی فارنژیت انجام گرفت.
روش کار: ابتدا شاخصهای کیفی فیزیکوشیمیایی عسل مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس اسپریهای دهانی عسل و دارونما تهیه شدند. 70 بیمار مراجعه کننده با تشخیص ابتلا به فارنژیت، وارد مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی یک مرحلهای و دو سویه کور شدند. به هر بیمار علاوه بر درمان استاندارد، یکی از اسپریهای عسل یا دارونما داده شد. علائم بالینی بیماران در بدو شروع درمان، 24 ساعت بعد، 48 ساعت بعد، روز پنجم و روز دهم بین دو گروه مقایسه گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج، شاخصهای کیفی عسل در محدوده استاندارد بود. بیماران دو گروه در بدو ورود به مطالعه تفاوت معنادار دموگرافیک یا علائم بالینی نداشتند. روند بهبودی در گروه درمان مساعدتر از گروه دارونما بود، این اثر مثبت در مورد خلط صبحگاهی و بلع دردناک در 24 ساعت بعد از لحاظ آماری معنادار بود. در 48 ساعت بعد علائم تب و بلع دردناک در گروه درمان رفع شده بود در حالی که در گروه دارونما بلع دردناک تنها در 23 درصد از بیماران رفع شده بود. به علاوه، گلودرد در 85/71 درصد گروه درمان و 17/14 درصد گروه دارونما بهبود یافته بود. میانگین زمان بهبودی در گروه درمان به طور قابل توجهی کمتر از گروه دارونما بود.
نتیجه گیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از اسپری دهانی عسل به عنوان درمان کمکی جهت درمان فارنژیت در بیماران، میتواند موجب بهبودی زودتر علائم بالینی و کاهش زمان بهبودی گردد.