[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
129 نتیجه برای موضوع مقاله: عمومى

مریم خوشیده، تیبا میرزارحیمی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از درمان دیسمنوره بازگشت زنان به وضعیت عادی است. در این مطالعه داروی ضد التهابی غیراستروئیدی کپسول مفنامیک اسید با پمادگلیسریل تری نیترات بعنوان توکولیتیک در درمان درد قاعدگی اولیه مقایسه شده است.
روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سویه کور در سال 1394-1393 بر روی 160 خانم 30-18 ساله اول زا که با درد قاعدگی اولیه به درمانگاه زنان مراجعه کرده بودند انجام شد. بیماران بصورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. از زمان شروع پریود به گروه A کپسول مفنامیک اسید ابتدا 500 میلیگرم سپس یک عددکپسول 250 میلیگرمی هر 6 ساعت و به گروه B در ابتدا 2/5میلیگرم و سپس هر 12 ساعت یک بار پماد گلیسریل تری نیترات 0/2% داده شد که بر روی پوست شکم زیر ناف مالیده میشد و درمان تا 48 ساعت ادامه یافت. درجه درد هر 4 ساعت یکبار براساس مقیاس رتبه بندی  عددی ارزیابی شد.  پیامد اولیه میانگین شدت درد بعد از مصرف دارو و پیامد ثانویه میزان و نوع عوارض جانبی نظیر سردرد و اختلالات گوارشی بود.
یافته ها: میانگین شدت درد در سیکل اول بعد از مصرف دارو در 24 ساعت اول در گروه مفنامیک اسید کمتر از گروه گلیسریل تری نیترات بود (0/01=p) و در روز دوم میانگین شدت درد در دو گروه اختلاف معنیداری نداشت. میانگین شدت درد در تمامی روزها درگروه مفنامیک اسید کمتر از گروه گلیسریل تری نیترات بود، ولی تنها در روز دوم از سیکل دوم (0/001< p) ودر سیکل سوم نیز در روز اول (0/001=p) در دو گروه تفاوت معنی دار بود. عوارض جانبی نیز در گروه گلیسریل تری نیترات بیشتر از گروه مفنامیک اسید بود. ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. شایعترین عارضه در گروه دریافت کننده گلیسریل تری نیترات سردرد (18/75%) و در گروه دریافت کننده مفنامیک اسید تهوع (26/25%) بود. از نظر میزان رضایتمندی بیماران در گروه دریافت کننده گلیسریل تری نیترات 5/42 درصد عالی و خوب و در گروه دریافتکننده مفنامیک اسید میزان رضایت 78/5 درصد عالی و خوب بود و بیماران در گروه مفنامیک اسید از دارو رضایت بیشتر داشتند )0/004=p).
نتیجه گیری: اثر بیدردی کپسول مفنامیک اسید در درمان دیسمنوره اولیه بیشتر از پماد گلیسریل تری نیترات و میزان عوارض جانبی این دو دارو تفاوت قابل توجهی نداشت، ولی نوع عوارض در دو دارو متفاوت بود.
حسنا سروآزاد، مجتبی داربویی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مشکلات عمده در کنترل عفونتهای بیمارستانی ناشی از کلبسیلا پنومونیه بروز مقاومتهای آنتیبیوتیکی و شیوع سویه های دارای ژنهای بتالاکتاماز با طیف اثر گسترده میباشد. هدف از این مطالعه تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی و بررسی حضور ژن هایCTX-M ، SHV و TEMدر جدایه های کلبسیلا پنومونیه جداسازی شده از نمونه های مختلف بالینی به روش PCR میباشد.
روش کار: جدایه های کلبسیلا پنومونیه از بیمارستانهای مختلف شهرستان کرمانشاه در طی فصل بهار جمع آوری شد و تعیین هویت سویه های کلبسیلا پنومونیه با کمک تست های استاندارد میکروب شناسی و بیوشیمیایی انجام گرفت. سپس تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی جدایه های کلبسیلا پنومونیه با روش انتشار دیسک انجام شد. در نهایت با کمک روش Multiplex-PCR حضور ژنهایCTX-M ، SHV و TEM مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: 97 نمونه از 112 نمونه بالینی جمع آوری شده به عنوان کلبسیلا پنومونیه شناسایی شد. 60/82 درصد جدایه ها مقاوم به سفوتاکسیم، 40/2 درصد جدایه ها مقاوم به سفتریاکسون، 62/88 درصد جدایه ها مقاوم به سفتازیدیم، 9/90 درصد جدایه ها مقاوم به ایمی پنم، 17/39 درصد جدایه ها مقاوم به سفپیم، 94/64 درصد جدایه ها مقاوم به سفکسیم، 8/26 درصد جدایه ها مقاوم به آمیکاسین بودند. 05/35 درصد جدایه ها دارای ژن CTX-M و 91/63 درصد جدایه ها دارای ژن SHV و 9/27 نمونه دارای ژن TEM میباشد. در نهایت ارتباط بین متغیر‏ها توسط نرم‏افزار SPSS-22 با آزمون رگرسیون لجستیک و مربع کای[1] بررسی گردید.
نتیجه گیری: حضور ژن هایCTX-M ، SHV و TEM همراه با مقاومت بالای آنتی بیوتیکی بسیار نگران کننده است که اهمیت درمان منطقی آنتی بیوتیکی را مورد توجه قرار می دهد
مرتضی نورمحمدی، حسین حمیدی نجات، محمدرضا تابنده، سعد گورانی‌نژاد، سمیه بهرامی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تک یاخته توکسوپلاسما گوندای یک انگل تک یاخته‌ای داخل سلولی اجباری زئونوز است که همه حیوانات خونگرم از جمله انسان را در سراسر دنیا آلوده می‌کند. تعیین ژنوتیپ‌ انگل در میزبان‌های واسط در ارزیابی نقش این تیپ‌ها در عفونت‌های انسانی و همچنین برنامه‌های پیشگیری نقش مهمی دارد. لذا این مطالعه با هدف شناسایی و تشخیص ژنوتیپهای توکسوپلاسما گوندای در جنینهای سقط شده میش‌های استان لرستان انجام گرفت.
روش کار: شناسایی انگل در نمونه های بافت های مغز و کبد 142 راس میش استان لرستان با استفاده از PCR متعارف بر پایه تکثیر قطعه 529 جفت بازی نواحی پرتکرار ژنوم انگل انجام شد. شناسایی ژنوتیپ های انگل بر روی نمونه‌های مثبت مغز و کبد نمونه جنین سقط شده میش آلوده با روش PCR-RFLP و با استفاده از 3 مارکر ژنتیکی SAG3، SAG2،GRA6 انجام پذیرفت.
یافتهها: از مجموع 142 نمونه مغز و جنین جمع آوری شده، در 10 مورد (7%) حضور انگل با روش PCR مستقیم شناسایی شد. حضور DNA  انگل در کبد 3 مورد از نمونههای مثبت نیز شناسایی گردید. ارزیابی الگوی RFLP محصولات ژنی SAG2، SAG3 و GRA6 وجود 3 نمونه سویه تیپ I، 2 نمونه سویه تیپ II و 5 نمونه سویه غیرتیپیک را تایید نمود.
نتیجهگیری: جداسازی سویه‌های تیپ I، II و غیرتیپیک توکسوپلاسما گوندایی از میش‌های استان لرستان نشان دهنده ضرورت توجه بیشتر به انتقال انگل از حیوانات پرورشی به انسان به‌ویژه زنان باردار و افراد با ضعف سیستم ایمنی می‌باشد.
نوشین یزدانی، سیدابراهیم حسینی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوئه ورا گیاهی است که از دیرباز در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از رژیم غذایی پرچرب و اختلال کبد چرب، باعث شیوع اختلال چاقی و هیپرلیپیدمی میشوند. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره ژل آلوئه ورا بر وزن بدن و پروفایل لیپیدی در موشهای صحرایی نر بالغ تحت تیمار با رژیم غذایی پرچرب انجام گرفت.
روش کار: دراین مطالعه تجربی از40 سر موش صحرایی نر بالغ در گروههای شاهد (تیمار با رژیم پرچرب ml/kg10) و 3 دسته تجربی دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب (ml/kg10) به همراه دوزهای mg/kg 150، 300 و 600 عصاره ژل آلوئه ورا استفاده گردید. تجویزها 60 روزه و به صورت گاواژ انجام شد. درپایان پس از بیهوش نمودن حیوانات با خونگیری از قلب آنها اقدام به اندازه گیری میزان سرمی کلسترول، تری گلیسیرید،LDL و HDL گردید و نتایج توسط آزمونهای تحلیل واریانس یکطرفه و دانکن مورد آنالیز قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد رژیم غذایی پرچرب باعث افزایش معنادار وزن و در میزان سرمی، کلسترول، تری گلیسیرید، LDL (0/001>p) و افزایش وزن (0/01>p) می شود و در میزان سرمیHDL تاثیر معناداری ندارد، در حالی که در گروههای دریافت کننده ژل آلوئه ورا با رژیم پرچرب کاهش معنادار وزن و میزان سرمی کلسترول، تری گلیسیرید (0/05>p) و LDL (0/01>p) مشاهده گردید.
نتیجه گیری: رژیمهای غذایی پرچرب باعث افزایش وزن، تری گلیسیرید،کلسترول و LDL میشود و عصاره ژل آلوئه ورا باعث کاهش وزن و بهبود شاخصهای لیپیدی در موشهای تحت تیمار با عصاره ژل آلوئه ورا میشود
منوچهر ایرانپرور، داور الطافی، بهمن محمدزاده،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت ملیتوس ششمین عامل مرگ در بین افراد در اثر بیماری است و در افراد بالاتر از 25 سال، 18 درصد تمام مرگها را شامل میشود. این مطالعه با هدف مقایسه یافته های درگیری انسدادی شریانهای مغزی در افراد دیابتیک با مدت ابتلا بیش از 5 سال و کمتر از 5 سال انجام شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی بیماران دیابتی به دو گروه با مدت ابتلا کمترو بیش از 5 سال تقسیم بندی شدند. بر روی بیماران داپلر ترانس کرانیال انجام و سرعت ماکزیمم و میانگین شاخص ضربانی و مقاومت در شریانهای مغزی میانی راست و چپ و بازیلاری اندازه گیری شد. چک لیست برای همه بیماران تکمیل و اطلاعات توسط SPSS-16 تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: در بیماران با مدت ابتلای کمتر از 5 سال، 64 درصد (با میانگین سنی 55/4 سال) و بیش از 5 سال، 36 درصد (با میانگین سنی 55/4 سال) مرد بودند. بین مدت زمان ابتلا به دیابت با شاخص توده بدنی بیماران رابطه معنی داری مشاهده نشد ولی مشاهده شد که با افزایش مدت زمان ابتلا میزان HbA1C بیماران نیز افزایش می یابد. هیچ ارتباط معنی داری میان سرعت شرایین مغزی میانی راست و چپ و بازیلری و مدت زمان ابتلا به دیابت مشاهده نشد. همچنین میان مدت ابتلا به دیابت و شاخص ضربانی شریان مغزی میانی راست و بازیلری رابطه معنی دار مشاهده شد. هیچ ارتباط معنی داری میان سن، شاخص توده بدنی،HbA1C با شاخص ضربانی و شاخص مقاومت در میان بیماران مشاهده نشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه شاخص ضربانی و مقاومت غیرطبیعی در بیماران با مدت ابتلای بالای 5 سال بیش از مبتلایان کمتر از 5 سال بود که این امر میتواند نشاندهنده تاثیر مدت زمان ابتلای دیابت بر دیواره عروق باشد.
منوچهر ایرانپرور، بهمن بشردوست، شاداب میرفخرایی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت شیرین شامل گروهی از اختلالات متابولیک شایع است که وجه مشترک آنها در فنوتیپ هیپرگلیسمی می­باشد. اختلالات تنظیم متابولیکی ناشی از دیابت شیرین سبب بروز تغییرات پاتوفیزیولوژیک ثانویه­ای در اندامهای متعدد بدن مانند نفروپاتی می­شود که مشکلات فراوانی را برای فرد مبتلا به دیابت و دستگاه بهداشتی جامعه به همراه می­آورند. در این مطالعه تاثیر پتنوکسی فیلین، یک داروی غیرانتخابی مهارکننده فسفودی استراز بر روی بیماران دیابتی برای کاهش پروتئین ادراری دفع شده مورد ارزیابی قرار میگیرد.
روش کار: 72 نفر در این کارآزمایی بالینی، از بیمارانی که در کلینیک غدد و نفرولوژی به دلیل پروتئینوری دیابت نوع 2 مراجعه یا بستری شده اند انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. چک لیست های مربوطه، اعم از اطلاعات دموگرافیگ و... تکمیل شدند. در گروه (A) از داروهای مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین یا بلوک کننده گیرنده آنژیوتانسین برای کاهش پروتئینوری تجویز شد. در گروه (B) نیز علاوه بر داروهای مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین یا بلوک کننده گیرنده آنژیوتانسین، پنتوکسی فیلین تجویز شد. در پایان کار نتایج حاصل در هر دو گروه از نظر کاهش بیشتر پروتئینوری مقایسه شد.
یافته ها: اکثریت بیماران مورد مطالعه مرد بوده اند. ارتباط معنی داری بین پروتئینوری (میانگین دفع ادراری پروتئین 24 ساعته) و تاثیر پنتوکسی فیلین در کاهش پروتئینوری بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 وجود داشت .تفاوت معنادار آماری در تغییرات فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و HbA1c بین دو گروه در ابتدا و پایان مطالعه، مشاهده نشد.
نتیجه گیری: پنتوکسی فیلین میتواند . به طور قابل توجهی پروتئینوری را کاهش دهد و میزان دفع پروتئین در ادرار را بطور مستقل از کاهش فشار خون و یا کاهش بهبود کنترل متابولیک کاهش دهد.
محمد صوفی آبادی، محمد حسین اسماعیلی، هاشم حقدوست یزدی، مصطفی عالی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت قندی موجب اختلالات شناختی می‌گردد. ادعا شده است که ژل رویال، سبب بهبود نواقص عصبی ناشی از دیابت میشود. در این مطالعه اثرات تجویز خوراکی ژل رویال برحافظه و یادگیری اجتنابی شرطی شده در موشهای صحرایی نر دیابتی شده با استر پتوزوتوسین بررسی شد.
روش کار: این مطالعه تجربی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین و بر روی 48 موش صحرایی نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات به گروه های کنترل (سالم)، دیابتی بدون درمان، دیابتی دریافت کننده گلیبن کلامید (600 میکروگرم/کیلوگرم) و 3 گروه دیابتی تحت درمان با ژل رویال 50، 100 و200 میلی گرم/ کیلوگرم (8 n=) تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین 60 میلی گرم/کیلو گرم به حیوانات القاء شد. درمان در گروهها از شروع هیپرگلیسمی به‌مدت 30 روز با روش گاواژ ادامه یافت. در پایان آزمون یادگیری و حافظه احترازی غیرفعال، انجام و قند خون حیوانات نیز اندازه‌گیری شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS و آزمون ANOVA و تست تعقیبی LSD تحلیل و p کمتر از 0/05 سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته ها: دیابت سبب کاهش زمان تأخیر در ورود به اتاق تاریک شد. درمان با ژل رویال، زمان تأخیر در ورود به اتاق تاریک را بطور قابل توجهی در 24، 48 ساعت و 2 هفته پس از شوک به خصوص در دوزهای 100 (0/05<p) و 200 میلی گرم/ کیلوگرم (0/01<p) در مقایسه با حیوانات دیابتی تیمارنشده افزایش داد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصله، دیابت موجب اختلالات حافظه شده و تجویز ژل رویال میتواند اختلالات حافظه ناشی از دیابت را کاهش دهد.
ایرج فیضی، سعید اسمعیل‌پور، علی نعمتی، خاطره عیسی زاده، فریده فیضی، وحید منتظری،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از مکمل‌ها از جمله –Lکارنیتین، حمایت‌های تغذیه‌ای ایده‌آل و تغذیه زودهنگام بعد از عمل جراحی در سرطان، می‌تواند در پیشگیری از عوارض بیماران مهم باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تغذیه زودهنگام غنی از L -کارنیتین بر عوارض عمل جراحی سرطان مری و طول مدت بستری در بخش‌های بیمارستان انجام گردید.
روش کار: در یک کارآزمایی بالینی، 50 نفر از بیماران مبتلا به سرطان مری تحت عمل جراحی در دو گروه مساوی به صورت تصادفی برای بررسی انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه یادداشت غذائی اطلاعات تغذیه‌ای استخراج گردید. از هر دو گروه قبل از شروع و انتهای مطالعه نمونه خونی پایه و نمونه ادرار 24 ساعته به ترتیب برای اندازه‌گیری فاکتورهای خونی (مثل شمارش سلول‌های خون، هموگلوبین، هماتوکریت و اوره خون) و تراز ازته گرفته شد. سپس به گروه مداخله در اولین روز بعد از عمل جراحی مکمل-L  کارنیتین به میزان روزانه 3 گرم در 3 دوز منقسم به همراه رژیم غذائی روتین بیمارستان در هر وعده غذایی و به گروه شاهد رژیم غذائی روتین بیمارستان به مدت ده روز داده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تی مستقل، تی زوجی و کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تغییرات میانگین BUN و تراز ازته در دو گروه بعد از مداخله اختلاف معنی‌داری داشت (0/05>p).  بیمارانی که تغذیه زودهنگام غنی از-L  کارنیتین را شروع کرده بودند، مدت زمان کمتری در بخش‌های بیمارستان سپری کرده و زودتر ترخیص شدند، بطوریکه این اختلاف با گروه کنترل معنی‌دار بود (0/05>p).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که‌ تغذیه زودهنگام غنی ازL کارنیتین احتمالاً بتواند بر طول مدت بستری بیماران مبتلا به سرطان مری بعد از عمل جراحی در بخش‌های بیمارستان تاثیر مثبت بگذارد.
مینا کیانی، پریا پرتو،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر به بررسی اثرات گونادوتوکسیسیتی ایجاد شده بوسیله آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین و اثرات حفاظتی ال- کارنیتین پرداخته است.
روش کار: در این مطالعه 20 عدد موش سفید نژاد NMRI به چهار گـروه کنترل، سیپروفلوکساسین، ال-کارنیتین، ال-کارنیتین- سیپروفلوکساسین، (هر گروه شامل 5 حیوان) تقسیم گردید. گروه کنترل نرمال سالین دریافت کردند، گروه تیمار 1؛ mg/kg 12/5 سیپروفلوکساسین، گروه تیمار2؛ mg/kg 100 ال-کارنیتین، گروه تیمار3؛ mg/kg 100 ال-کارنیتین همراه با mg/kg 12/5سیپروفلوکساسین، دریافت کردند. همه حیوانات بصورت درون صفاقی و برای 15 روز تیمار شدند. بیضه و اپیدیدیم به منظور بررسی پارامترهای اسپرم (تعداد، تحرک، مورفولوژی و قدرت زنده ماندن اسپرم) جمعآوری شدند.
یافته ها: در گروه سیپروفلوکساسین کاهش معنی دار تعداد اسپرم، قدرت زنده ماندن اسپرم، درصد تحرک، حرکت پیشرونده اسپرم، اسپرم نرمال و همچنین افزایش معنیدار حرکت چرخشی، اسپرم بدون حرکت، ناهنجاری سر و دم مشاهده شد (≤0/05p). افزایش معنی دار تعداد اسپرم، قدرت زنده ماندن اسپرم، درصد تحرک و حرکت پیشرونده اسپرم، اسپرم نرمال و همچنین کاهش معنی دار میزان حرکت چرخشی، اسپرم بدون حرکت، ناهنجاری سر در گروه ال-کارنیتین- سیپروفلوکساسین مشاهده شد (≤0/05p)، اما کاهش ناهنجاری دم اسپرم معنی دارنبود.
نتیجه گیری: ال- کارنیتین، باعث بهبود پارامترهای اسپرم در موش های بالغ تحت درمان با سیپروفلوکساسین می شود.
شیما شفیعی، مینو محمودی، سیامک شهیدی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: عوارض قرارگرفتن در معرض سرب بر روی تولید مثل بسیار گسترده است. ویتامین D از مهمترین ویتامین­ های مورد نیاز بدن است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ویتامین D بر فرآیند اسپرماتوژنز در موش های صحرایی نر تیمار شده با نیترات سرب انجام شد.
روش کار: در این مطالعه تجربی، ۲۵ سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در محدوده وزنی ۳۰۰ - ۲۵۰ گرم و به صورت تصادفی به ۵ گروه ۵ تایی تقسیم شدند. گروه کنترل بدون هیچ تیماری، گروه دریافت کننده سرب به صورت گاواژ، و گروههای تجربی دریافت کننده سرب + ویتامینD در دوزهای ۲۵، ۵۰ و ۷۵ میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ. مدت زمان انجام آزمایش ۲۸ روز بود. در پایان مطالعه پس از بیهوش کردن موش­ها خون­گیری مستقیم از قلب جهت اندازه ­گیری سطح سرمی هورمون­های تستوسترون، FSH وLH انجام و مطالعات بافت­ شناسی جهت شمارش اسپرماتوسیت و بررسی قطر لوله سمینی ­فر صورت گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری ANOVA با سطح معناداری 0/05>p بررسی شد.
یافته­ ها: میانگین سطح سرمی هورمون تستوسترون در گروه­ دریافت کننده سرب کاهش معنادار (0/001>p) نسبت به گروه کنترل و میانگین سطح سرمی هورمون­های FSH و LH افزایش معنادار (0/001>p) نسبت به گروه کنترل نشان داد. تعداد اسپرماتوسیت و قطر لوله سمینی­ فر نیز دارای کاهش معنادار (0/001>p) نسبت به گروه کنترل بود. مصرف ویتامینD باعث تخفیف آثار ناشی از مصرف سرب شد. اثربخشی کاملا وابسته به دوز بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که ویتامین D قادر است روی سطح سرمی تستوسترون و گنادوتروپین­ ها اثر معنی­ داری داشته باشد.
مهسا امینی، بهرام گلستانی، بهزاد برادران،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: میکروRNA‌ها، RNA‌های غیرکدکننده به طول تقریبا 22 نوکلئوتید بوده که با اتصال بهmRNA ژن هدف، بیان آن را تنظیم و نقش برجسته خود را به عنوان انکومیر یا میکروRNA سرکوبگر تومور، اعمال مینمایند. تغییرات بیان میکروRNA‌ها نقش اساسی در پاتوبیولوژی سرطان‌های متعدد دارد. در این مطالعه میزان بیانmiR-143 و miR-338 در تومور معده و حاشیه آن مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه مورد- شاهد بود که برروی تعداد35 نمونه از بافت سرطانی معده و بافت مجاور آن انجام شد. نمونه ها از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) تبریز،که تحت عمل جراحی معده قرار گرفته اند جمآوری گردید. RNA تام با استفاده از محلول ترایزول و بر اساس دستورالعمل شرکت استخراج شد. سپس سنتزcDNA بر روی microRNAها صورت گرفت. سطح بیان microRNAها باqRT-PCR اندازه گیری شد. از U6 بعنوان House  keeping استفاده شد. نتایج با استفاده از نرم افزارGraph pad Prism مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
یافته ها: طبق نتایج بدست آمده در این مطالعه، بیانmiR-143 در بافت تومورال در مقایسه با بافت مجاور با ≤0.0124 pو بیانmiR-338 در بافت تومورال در مقایسه با بافت مجاور با ≤0.0059pکاهش پیدا نمود. کاهش بیانmiR-143 و miR-338 در بافت تومورنسبت به بافت مارژین 4 برابر بوده است.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که بیانmiR-143 و miR-338 در بافت سرطانی معده در مقایسه با بافت نرمال کاهش بیان می یابد و کاهش miR-143 و miR-338 در سرطان معده می تواند با گسترش تومور ارتباط داشته و بعنوان یک تومور مارکر مطرح گردد.
فریبا کهنمویی اقدم، فیروز امانی، مهسا ولایی، مهناز آذری،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سقط درمانی در سه ماهه دوم حاملگی،‌ به دو روش دارویی و مکانیکی انجام می‌شود. از انواع روش‌های دارویی، استفاده از میزوپروستول و لتروزول و از انواع روش‌های مکانیکی، استفاده از لامیناریا قابل ذکر است. هدف از طراحی این مطالعه، بررسی مقایسه ای سه روش میزوپروستول واژینال، ترکیب لتروزول و میزوپروستول و ترکیب لامیناریا و میزوپروستول در آماده سازی سرویکس در سقطهای زیر سه ماهه دوم می باشد.
 روش کار: در این مطالعه مداخله ای 120 نفر بیمار در سن حاملگی زیر 20 هفته که به علل مختلف باید تحت سقط درمانی قرار بگیرند به شکل تصادفی انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی به 3 گروه40 نفری تقسیم شده و به گروه اول میزوپروستول واژینال و در گروه دوم لامیناریا و همزمان شیاف میزوپروستول به همراه پلاسبو خوراکی استفاده گردید. بیماران گروه سوم علاوه بر پلاسبو دهانه سرویکس، روز اول و دوم قرص لتروزول روزانه یک عدد به صورت سرپایی تجویز شده و روز سوم بیمار بستری شده و همراه با تجویز دوز سوم لتروزول، میزوپروستول دریافت نموده و هر 4 ساعت بصورت منظم بیمار معاینه شد و در صورت عدم دفع جنین بعد از 4 ساعت میزوپروستول واژینال تکرار گردید. بیمارانی که دفع نسج داشتند تحت سونوگرافی ترنس واژینال قرار گرفتند. عدم گزارش بقایای حاملگی به عنوان سقط کامل در نظر گرفته شده و بیمار مرخص شد. در صورت گزارش بقایای بارداری بیماران تحت کورتاژ قرار گرفتند. داده ها در نرم افزار spss با استفاده از روشهای آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد.
 یافته ها: نتیجه نشان داد که علت ختم حاملگی در 23 نفر آنومالی جنین و 97  نفر مرگ جنین بود. سه گروه از نظر سنی تفاوت معنیدار از لحاظ آماری نداشتند در این مطالعه میزان پاسخ به درمان در گروه دریافت کننده لامیناریا+ میزوپروستول90 درصد، در گروه دریافت کننده لتروزول+ میزوپروستول 85 درصد و در گروه دریافت کننده میزوپروستول به تنهایی 67 درصد بود. از لحاظ مدت و میزان خونریزی هم در گروه دریافت کننده لامیناریا+ میزوپروستول کمترین مدت و شدت خونریزی مشاهده گردید ولی از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نبود.
نتیجه گیری: بر مبنای این تحقیق استفاده از ترکیب درمانی لامیناریا + میزوپروستول جهت آماده سازی سرویکس در سقطهای زیرسه ماهه دوم ارجح میباشد.
محمد مهدی زنگنه، نادر گودرزی، اکرم زنگنه، فریبا نجفی، رضا تحویلیان،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع روزافزون بیماری دیابت و اهمیت پیشگیری، کنترل و درمان آن، استفاده از شیرینکننده‌های کم کالری و طبیعی ضروری است. در مطالعه حاضر، خصوصیات حفاظت کلیوی و ضد دیابتی عصاره آبی بخش شیرین گیاه استویا ربادیانا ارزیابی شد.
روش کار: در این مطالعه 35 سر موش سوری نر بالغ به طور تصادفی به پنج گروه هفت تایی تقسیم شدند. دیابت با دوز mg/kg 60 استرپتوزوسین به صورت داخل صفاقی القا شد. گروه کنترل منفی نرمال سالین و گروه های تیمار به ترتیب mg/kg 0/5 گلی بنکلامید و g/kgµ 200 و g/kgµ 400 عصاره آبی استویا ربادیانا را به مدت 15 روز دریافت کردند. یک گروه نیز به عنوان کنترل مثبت (دیابتی تیمار نشده) در نظر گرفته شد. در روز پایان، سطوح سرمی گلوکز خون اندازهگیری شد. مقاطع پنج میکرونی بافت کلیه پس از رنگ آمیزی به روش پریودیک اسید شیف (PAS) برای بررسی استرولوژیکی مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: سطوح افزایش یافته گلوکز خون در گروه های تیمار شده با عصاره آبی استویا ربادیانا نسبت به گروه دیابتی تیمارنشده کاهش معنیداری داشت (0/05>p). وزن کلیه، حجم کلیه،کورتکس، لوله های پروکسیمال و دیستال، مجاری جمعکننده، قوس هنله، بافت های بینابینی و عروق و طول لوله های کلیوی پس از تیمار با دوزهای عصاره استویا ربادیانا به صورت معناداری کاهش یافت (0/05>p). حجم و تعداد گلومرول ها با دوز بالای عصاره استویا به مقادیر طبیعی نزدیک شد.
نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده، عصاره آبی بخش شیرین گیاه استویا ربادیانا می تواند سطح قند را تنظیم نموده و از آسیب های کلیوی ناشی از دیابت پیشگیری نماید. به نظر می رسد بتوان از گیاه استویا ربادیانا به عنوان یک مکمل ضددیابت و محافظ کلیوی استفاده نمود.
فریده منافی، رضا علی پناه مقدم، علی نعمتی، ودود ملک زاده، آرش مهری پیرایواتلو،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آندروگرافولید دارای خواص آنتی‌اکسیدانی بالقوه‌ای است. هنوز درک کاملی از چگونگی اثرات آنتی‌اکسیدانی آندروگرافولید وجود ندارد. در این مطالعه تأثیر آندروگرافولید بر فعالیت سرمی آنزیم‌های آنتیاکسیدانی سوپراکسید‌دیسموتاز و کاتالاز در مدل موش صحرایی دچار اضافه بار ثانویه‌ آهن مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی به 4 گروه هشت تایی: 1- شاهد، 2- دریافت‌کننده آهن،‌ 3- دریافت‌کننده آهن تیمار شده با دوز mg/kg 7 آندروگرافولید، 4- دریافت‌کننده آندروگرافولید با دوز mg/kg 7 تقسیم شدند. فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید‌دیسموتاز و کاتالاز و سطوح سرمی مالون‌دی‌آلدئید با استفاده از روش رنگ‌ سنجی اندازه‌گیری شد. جهت بررسی رسوب کبدی آهن از رنگ آمیزی پرسین بلو استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشانگر رسوب آهن در نمونه کبد گروه دریافت‌کننده آهن بود. فعالیت سوپراکسید‌دیسموتاز و کاتالاز در گروه دریافت‌کننده آهن‌ در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی‌داری داشت (0/05>p). فعالیت کاتالاز در گروه دریافت‌کننده آهن تیمار شده آندروگرافولید در مقایسه با گروه شاهد و گروه دریافت‌کننده آهن بهطور معنی‌داری کاهش داشت (0/05>p). فعالیت سوپراکسید‌دیسموتاز در گروه دریافت‌کننده آهن تیمار شده آندروگرافولید در مقایسه با گروه دریافت‌کننده آهن کاهش معنی‌داری داشت (05/0>p). سطوح سرمی مالون‌دی‌آلدئید در گروه دریافت‌کننده آهن نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری داشت (0/05>p). سطوح سرمی مالون‌دی‌آلدئید در گروه دریافت‌کننده آهن تیمار شده آندروگرافولید در مقایسه با گروه فقط دریافت‌کننده آهن کاهش معنی‌داری نشان داد (0/05>p).
نتیجه‌گیری: آندروگرافولید با دوزmg/kg 7 فعالیت سرمی کاتالاز و سوپراکسید‌دیسموتاز و سطوح سرمی مالون‌دی‌آلدئید را در مدل اضافه بار ثانویه آهن کاهش می‌دهد.
زینب برگشادی، یعقوب پاژنگ،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان یکی از علل عمده مرگ و میر در سراسر جهان است. بیماری لوسمی یک نوع سرطان خون و مغز استخوان است که با افزایش غیرطبیعی سلول‌های سفید خون به نام بلاست مشخص می‌شود. در این میان لوسمی میلوئیدی مزمن (CML) اختلال کلونال سلول‌های بنیادی خون‌ساز است که مسئول20-15 درصد لوسمی‌های بزرگسالان میباشد. Embelin به طور طبیعی در میوه Embelia یافت می‌شود. Embelin ترکیب گیاهی است که سمیت کمی داشته و دارای خاصیت ضدسرطان قوی میباشد. مطالعات متعدد نشان می‌دهد که ویژگی ضد سرطان Embelin به دلیل توانایی آن در مهارکردن پروتئین مهار کننده آپوپتوز به نام XIAP و تنظیم مسیرNF-κB می‌باشد.هدف از این تحقیق بررسی اثر ترکیب Embelin بر روی رشد و آپوپتوز رده سلولی k562 F,N.
روش کار: ابتدا سلول‌های k562 در محیط حاوی RPMI-1640 و FBS10% و پنی‌سیلین 1% کشت داده شدند و سپس به مدت 72 ساعت با غلظت‌های مختلف از Embelin به صورت (2.4.6.8 میکرومول بر میلی لیتر) تیمار شدند. برای بررسی زنده‌مانی سلول‌ها از تست MTT استفاده شد. از رنگ‌آمیزی هوخست و الکتروفورز DNA برای بررسی وقوع آپوپتوز استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده از آزمایش MTT، Embelin باعث کاهش رشد در سلول‌های تیمارشده گردید. رنگ‌آمیزی هوخست نشان داد در سلول­های تیمارشده DNAی قطعه­قطعه شده افزایش یافته ­است، همچنبن الکتروفورز DNA، القای آپوپتوز توسط Embelin را نشان داد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده Embelin باعث کاهش بقای سلولی و القا آپوپتوز در سلول‌های K562 می‌شود و تاثیرآن وابسته به غلظت ترکیب و مدت زمان تیمار می‌باشد. بنابراین میتوان از این ترکیب به عنوان یک راهکار در درمان لوسمی میلوئید مزمن استفاده کرد.
اصغر محمودی، معرفت سیاه‌کوهیان، منوچهر ایران‌پرور، حسن اناری، فرناز سیفی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی شایع‏ترین بیماری مزمن کبدی در دنیا است که با بیماریهای قلبی- عروقی همراه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات پلاسمایی کمرین و پنتراکسین-3 متعاقب 8 هفته تمرین استقامتی در مردان مبتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی بود.
روش کار: در این مطالعه نیمه‏تجربی 34 نفر از بیماران مبتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه تمرین استقامتی (17 نفر) و گروه کنترل (17 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین استقامتی شامل هشت هفته دویدن روی نوار گردان با شدت 75-55 درصد حداکثر ضربان قلب، به مدت 45 دقیقه و سه روز در هفته بود. 72 ساعت قبل از شروع پژوهش و در پایان هفته هشتم از تمامی افراد مشارکت کننده خون‏گیری به عمل آمد. داده‏ ها با استفاده از آزمون‏ آماری t مستقل و t زوجی در سطح معنی‏‏ داری5 0/0>p تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‏ ها: سطوح پلاسمایی کمرین در گروه تمرین استقامتی به طور معنا‏داری کاهش یافت (0/013=p). همچنین بین دو گروه تفاوت آماری معناداری پس از پایان دوره تمرینی مشاهده شد (0/002=p). سطوح پلاسمایی پنتراکسین-3 در گروه تمرین استقامتی به طور معنا‏داری افزایش یافت (0/001=p). به علاوه، بین دو گروه تفاوت آماری معناداری پس از پایان دوره تمرینی مشاهده شد (0/01=p).
نتیجه ‏گیری: مطالعه حاضر نشان داد 8 هفته تمرین استقامتی باعث افزایش مقادیر پلاسمایی پنتراکسین-3  و کاهش سطوح پلاسمایی کمرین در مردان مبتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی میشود. تمرین استقامتی، احتمالاً از طریق مکانیسم‏های مختلفی عوامل التهابی را کاهش و عوامل ضدالتهابی را در مردان مبتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی افزایش می‏دهد. تمرین استقامتی احتمالاً با فعال‏سازی لیپولیز، بیش‏تنظیمی پروتئین جفت نشده-1 و گیرنده‏های فعال کننده تکثیر پراکسی‏زوم‏ها، تغییرات در آدیپوسایتوکین‏ها و... موجب کاهش مقادیر کمرین و افزایش پنتراکسین-3 پلاسمایی در مردان مبتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی میشود.
 
المیرا قربان زاده، محمد ضعیفی زاده،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانهای دنیا است و انتظار میرود نیاز به پیشگیری از این بیماری در آینده افزایش شگرفی یابد. در عرصه جدید ظهور علم ژنتیک تغذیه ای به دنبال بررسی اثرآنتی اکسیدانهای طبیعی بر روی متیله شدن بیش از حد ژنها، این پژوهش با هدف بررسی اثر پلی فنل و آنتو سیانین عصاره قره قات بر روی رده سلولی PC-3 سرطان پروستات و نیز بر روی متیلاسیون و تغییرات بیان ژن GSTP1 انجام شده است.
روش کار: جهت سنجش حیات سلولی توسط سنجش تترازولیوم (MTT) عصاره قره قات به ترتیب با غلظتهای (4500، 2250، 1125، 562/50، 140/62، 70/31، 35/15، 17/57، 8/78 و 4/39 ppm) به مدت 24، 48 و 72 ساعت بر روی PC-3 کشت شده در محیط کشت در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. برای بررسی میزان بیان ژن GSTP1 با روش qRT-PCR از عصاره قره قات با دوزهای (156، 312، 625، 1250 و 2500 ppm ) استفاده شد.
یافتهها: عصاره قره قات با غلظت ppm70 -35 به طور معناداری زنده مانی سلولهای PC-3 را کاهش داده است. در اثر تیمار با ppm 1250، میزان بیان ژن گلوتاتیون اس- ترانسفراز نسبت به کنترل افزایش معناداری نشان داده است.
نتیجه گیری: عصاره قره قات می تواند در سلولهای سرطان پروستات انسانی (PC-3) باعث کاهش زنده مانی این سلولها و افزایش بیان ژن گلوتاتیون اس- ترانسفراز شود که آن نیز میتواند از طریق تغییر مسیر سرطانی بودن سلولها یا متیل برداری از CpG قابل توجیه باشد.
رقیه اقبالی زیارت، شهرزاد غیاثوندیان، معصومه ذاکری مقدم، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتار غذایی مناسب در کنترل بسیاری از بیماری ها از جمله بیماری های قلبی عروقی تاثیر دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره تغذیه بر ارتقاء رفتار غذایی و سبک زندگی و تغذیه سالم در بیماران آنفارکتوس میوکارد انجام شد.
روش کار: در این مطالعه‌ی مداخله‌ای 120 بیمار که در بخش های مراقبت های ویژه قلبی بیمارستان بستری بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه تخصیص یافتند. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه MEDFICS و دموگرافیک جمع آوری شد. پس از اجرای پرسشنامه، گروه آزمایشی (60 نفر) دارای امتیاز بیشتر از 70، مشاوره تغذیه دریافت کردند. پس از پایان مشاوره تغذیه (3 جلسه 90 دقیقه ای)، آزمودنی ها از نظر رفتار تغذیه ای مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون t در نرم افزار SPSS-20 تحلیل شد.
یافته ها: میانگین سن واحد پژوهش 11/56±62/37 سال و 53/7 درصد زن بودند. میانگین نمره MEDFICS قبل از مشاوره در گروه مداخله 14/8±43/2 و گروه کنترل 18/2±43/5 بود. این اختلاف بین دو گروه معنی دار نبود (0/3=p). میانگین نمره MEDFICS بعد از مداخله در گروه مشاوره 42/62±13/1و گروه کنترل 22/4±23/3بود. این اختلاف بین گروهها معنی دار بود (0/001<p).
نتیجه گیری: نمره MEDFICS در بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با مشاوره تغذیه ای بهبود یافت. به نظر می رسد اجرای روش مشاوره تغذیه ای در مورد رژیم غذایی بیماران انفارکتوس میوکارد، می تواند در کاهش علایم این بیماری موثر واقع شود.
 
سعید دباغ نیکوخصلت، غلامرضا حمیدیان، مصطفی خانی، سعید فتح اللهی، رقیه جلوسیان،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین استقامتی شنا بر تغییرات ساختاری (حجم و تعداد سلول­های پارانشیمی) و شاخص­های آپوپتوزی بخش قشری غده فوق کلیه در موش‌های صحرایی باردار در معرض مسمومیت با کادمیوم بود.
 روش کار: 32 سر موش صحرایی باردار با وزن 20±200 گرم به‌طور تصادفی به چهار گروه کنترل، کادمیوم، شنا و کادمیوم- شنا تقسیم شدند. کادمیوم در طول دوره بارداری بدن به‌صورت محلول در آب در اختیار گروه‌های تیمار قرار داده شد. تمرینات ورزشی شنا در گروه­های شنا و کادمیوم شنا از اولین روز بارداری به‌صورت 5 روز در هفته و روزانه به مدت 60 دقیقه تا پایان دوره ادامه داشت. دو روز پس از زایمان، مادران آسان کشی شده و غده فوق کلیه حیوانات خارج شد. پس از پایدارسازی نمونه‌ها، رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و تانل صورت گرفت و تعداد سلول‌های نکروتیک و آپوپتیک در 10 میدان میکروسکوپی به‌طور تصادفی شمارش شد. حجم نواحی مختلف غده فوق کلیه و همچنین تعداد کل سلول­های پارانشیمی با استفاده از روش­های استریولوژیکی تخمین زده شد. داده­های به‌دست‌آمده توسط آزمون تحلیل واریانس دوسویه با استفاده از نرم‌افزار SPSS-21 مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: مسمومیت با کادمیوم باعث خونریزی وسیع و تخریب بافتی در بخش قشری غده فوق کلیه مادران باردار گردید؛ ولی تمرین استقامتی شنا از شدت خونریزی موجود در آن کاست. مسمومیت با کادمیوم در دوران بارداری باعث کاهش حجم کل غده، کاهش حجم بخش قشری و نواحی مختلف آن و همچنین کاهش تعداد، اندازه و عملکرد سلول­های پارانشیمی هر سه ناحیه بخش قشری به‌ویژه ناحیه فاسیکولاتا شد. انجام تمرین ورزشی در این شرایط نیز وضعیت ساختار غده را بدتر نموده و باعث کاهش بیشتر سلول­های پارانشیمی هر سه ناحیه بخش قشری غده فوق کلیه گردید.
نتیجه‌گیری: تمرین ورزشی با شدت تعیین شده باعث افزایش عوارض ساختاری و مورفولوژیکی ناشی از مسمومیت با کادمیوم در غده فوق کلیه موش­های صحرایی باردار می­شود؛ بنابراین توصیه می شود تا مادران باردار از فعالیت‌ها و تمرینات ورزشی سبک­ استفاده کنند.
احمد عبدی، نسرین رمضانی، مهدی امینی،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آیریزین مایوکاین جدیدی است که از FNDC5 آزاد شده و از طریق قهوه ای کردن بافت چربی سفید و گرمازایی بر چاقی، متابولیسم و هموستاز گلوکز تاثیر میگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر بیان ژن FNDC5 و مقادیر پروتئینی آیریزین چربی احشایی در رت های دیابتی نوع 2 میباشد.
روش کار: 18 سر موش صحرایی نر (هشت هفته ای) برای این پژوهش انتخاب شدند. موش ها با استفاده از داروی نیکوتین آمید و استرپتوزتوسین دیابتی شدند. پنج روز پس از تزریق، موش هایی که گلوکز ناشتای خون آنها بین 400-126 میلی گرم در دسی لیتر بود به عنوان نمونه دیابتی انتخاب شدند. موش ها بر اساس وزن همگن سازی شده و در گروه کنترل- دیابتی (9n=) و تمرین مقاومتی- دیابتی (9n=) قرار گرفتند. گروه تمرینی هشت هفته (5 روز در هفته) تمرین مقاومتی را اجرا کردند. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان یک متری به همراه وزنه های بسته شده به دم موش بود. برای اندازهگیری بیان ژن FNDC5 به روش Quantitative Real time RT-PCR و برای اندازه گیری پروتئین آیریزین از روش الایزا استفاده شد. داده ها با استفاده از ازمون t مستقل در سطح معنی داری 0/05 pآزمون شد.
یافته ها: تمرینات مقاومتی باعث افزایش معنیداری در بیان ژن FNDC5 و سطوح پروتئینی آیریزین در بافت چربی احشایی رتهای دیابتی نوع 2 شد.
نتیجه گیری: به نظر میرسدFNDC5 و آیریزین تاثیر مهمی در بیماریهای متابولیکی دارند و میتوانند تحت تاثیر تمرینات مقاومتی قرار گیرند. شاید تغییر در سطوح این شاخص ها، یک هدف بالقوه جدید برای درمان اختلالات متابولیکی از جمله دیابت باشد.

صفحه 5 از 7     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.26 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623