32 نتیجه برای ابراهیم
حمیدرضا دهقان، مسعود میرزایی، ابراهیم میرزائی، اسلام مرادی اصل، امین عطایی، محبوبه میرزائی،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع 2 یک اختلال متابولیکی است که در سراسر جهان شایع است. متاآنالیز یک روش آماری است که در آن نتایج دو یا چند مطالعه مستقل با اهداف مشابه به صورت ریاضی ترکیب شده اند تا قابلیت اطمینان نتایج را افزایش دهند. هدف از این مطالعه، مقایسه اثربخشی داروی لیناگلیپتین و متفورمین در بیماران با دیابت نوع 2 بود.
روش کار: برای شناسایی مطالعات مرتبط پایگاه های اطلاعاتیPubMed, ISI Web of Science, Embase, Cochran library, Scopus and Ovid از ژانویه 2000 تا آگوست 2016 مورد جستجو قرار گرفتند. تفاوت میانگین ها با فاصله اطمینان 95% (CIs) برای بررسی اثربخشی محاسبه گردید و تجزیه و تحلیل تلفیقی با نرم افزار Stata (نسخه 12) و RevMan (نسخه 5/3) انجام شد.
یافته ها: چهار مطالعه شامل 1260 بیمار مبتلا به دیابت (682 بیمار در گروه دارویی لیناگلیپتین و 578 بیمار در گروه دارویی متفورمین) در این مطالعه قرار گرفتند. در بررسی تفاوت استاندارد شده میانگینها (0/75-0/69=CI%, 0/7295= (MD آزمون هموگلوبین گلیکوزیله داروی لیناگلیپتین در دوز 0/5 میلیگرم اثربخشتر بود. در آزمون قند خون ناشتا تفاوت استاندارد شده میانگین ها نشان داد داروی لیناگلیپتین در دوز 0/5میلی گرم (38/38-35/20=CI%95, 79/36MD=) و 5 میلی گرم (22/63-2/68=CI%95, 12/65= (MD مؤثرتر بود.
نتیجه گیری: اگرچه نتایج نشان داد که برخی از دوزهای داروی لیناگلیپتین در مقایسه با متفورمین ممکن است درمان مناسبی برای بیماران باشد، با این حال تعداد مطالعات انجام شده محدود بوده و نیاز به انجام تحقیقات بیشتری میباشد
زهرا گودرزیان، سید ابراهیم حسینی،
دوره 18، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: آزاتیوپرین دارویی با کاربرد وسیع در درمان بیماریهای خودایمنی است که بر عملکرد و ساختار بافتی کلیه دارای اثرات منفی میباشد. لذا با توجه به اثرات محافظتی زنجبیل در برابر نفروتوکسینهای مختلف مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر عصاره زنجبیل بر تغییرات کلیوی ناشی از مصرف آزاتیوپرین در موشهای صحرایی صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 56 سرموش صحرایی ماده بالغ که به 7 گروه شامل کنترل، شاهد و 5 دسته تجربی دریافت کننده آزاتیوپرین (mg/kg50)، زنجبیل mg/kg 200، آزاتیوپرین به همراه زنجبیل با دوزهای mg/kg 200 و 100،50 تقسیم شدند. در این بررسی زنجبیل به صورت گاواژ و آزاتیوپرین به صورت درون صفاقی و برای مدت 21 روز تجویزشدند. در پایان سطح سرمی اوره، اسید اوریک و کراتینین اندازه گیری و ساختاربافتی کلیه های حیوانات بررسی گردید. نتایج از طریق آزمونهای ANOVA و دانکن در سطح معناداری 0/05 ≤ pآنالیز شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد آزاتیوپرین باعث تخریب ساختار بافتی همراه با نکروزه شدن سلولی، تخریب توبولی، کوچک شدن گلومرولها، بزرگ شدن فضای ادراری، پرخونی و ارتشاح سلولهای آماسی در بافت کلیه و همچنین افزایش سطح سرمی اوره و اسیداوریک وکراتینین در سطح 0/05 ≤ pمیشود، در حالیکه مصرف همزمان زنجبیل با آزاتیوپرین باعث کاهش معنادار میزان سرمی اوره، اسیداوریک وکراتینین و بهبود ساختاربافتی کلیه در مقایسه با گروه آزاتیوپرین میگردد.
نتیجه گیری: دادههای این مطالعه نشان دادکه زنجبیل به واسطه خواص آنتی اکسیدانی خود توانسته با مهار رادیکالهای آزاد تولید شده توسط آزاتیوپرین، بر بافت کلیه اثر محافظتی داشته باشد واز شدت آثار تخریبی آزاتیوپرین بر بافت و عملکرد کلیه ها بکاهد.
عصمت سفیدکردار، سیدابراهیم حسینی،
دوره 18، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: کبد چرب غیر الکلی یکی از بیماریهای شایع است. تغذیه سالم و ورزش، برای این بیماران توصیه شده و کاسنی به دلیل اثرات محافظتی بر کبد مورد توجه میباشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره کاسنی با حرکت روی نوار گردان بر روی تغییرات بافتی و میزان ترانس آمینازهای کبدی در موشهای صحرایی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 56 سر موش صحرایی نر بالغ در گروههای کنترل (فاقد تیمار)، شاهد (تیمار با رژیم پرچرب ml/kg10) و 5 دسته تجربی دریافت کننده رژیم پرچرب به همراه دوزهای mg/kg200 و 100 عصاره کاسنی به تنهایی و همراه با حرکت روی نوارگردان استفاده گردید. تیمارها 28 روزه و به صورت گاواژ انجام گرفت. در پایان پس از بیهوش نمودن و خونگیری از قلب حیوانات جهت اندازه گیری آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و الکالین فسفاتاز (ALP)، کبدآنها خارج و پس از تهیه مقاطع بافتی، نتایج حاصل از اندازه گیری آنزیمهای کبدی توسط آزمونهای تحلیل واریانس یک طرفه و دانکن آنالیز و معناداری اختلاف داده ها در سطح 0/05>p در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد رژیم پرچرب باعث افزایش آنزیمهای AST، ALT و ALP در سطح 0/001>p و آسیب بافتی کبد نسبت به گروه کنترل میشود و تیمار با کاسنی و حرکت روی نوارگردان به تنهایی و با یکدیگر باعث کاهش معنادار آنزیمهای فوق در سطح 0/001>p و بهبود بافت کبد نسبت به گروه تحت تیمار با رژیم پرچرب تنها میشود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد رژیم پرجرب باعث افزایش ALT، AST و ALP و آسیب بافتی کبد میشود و حرکت بر روی نوارگردان و عصاره کاسنی به تنهایی و همراه با هم باعث کاهش آنزیمهای فوق و بهبود ساختار بافتی کبد میشود.
انوشیروان صدیق، ابراهیم فتائی، محسن ارزنلو، علی اکبر ایمانی،
دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین بیوآئروسلهای باکتریایی در هوای داخل دانشگاه های اردبیل و بررسی فاکتورهای تاثیرگذار بر روی غلظت آنها در شهر اردبیل انجام گرفته است.
روش کار: نمونه برداری هوا با استفاده از نمونه بردار تک مرحله اندرسون با دبی 3/28 لیتر در دقیقه و مدت زمان 10 دقیقه از محدوده تنفسی افراد انجام می گرفت. در این مطالعه ازتریپتیک سوی آگار به همراه آنتی بیوتیک سیکلوهگزآمید برای کشت استفاده گردید. برای تشخیص افتراقی باکتریها از روشهای تشخیص بیوشیمیایی شامل تستهای DNase، کاتالاز، اکسیداز، کواگولاز، تست هیدرولیز اسکولین صفراوی، اورهآز، تست سیترات، مقاومت به آنتی بیوتیک نووبیوسین و باسیتراسین، اپتوچین استفاده شد.
یافته ها: میانگین غلظت باکتریها در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل به ترتیب در هوای آزاد بیرون دانشکده، سالنها، کلاسها و اتاقهای اساتید و کارکنان برابر 18، 4/88، 6/76، 4/77 CFU/m3 بود و میانگین غلظت باکتری ها در دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل به ترتیب در هوای آزاد بیرون دانشکده، سالنها، کلاسها و اتاقهای اساتید و کارکنان برابر 103، 97، 124، 132 CFU/m3 بود. گونه های غالب باکتریها در هوای داخل دانشکده ها به ترتیب شامل استافیلوکوک اورئوس، استافیلوکوک اپیدرمیدیس، اکتینومیست و باسیلوس میباشند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه مشخص میشود که غلظت بیوآئروسلهای باکتریایی در هوای داخل دانشکده ها بیش از استاندارد نمیباشند ولی فراوانی گونه های باکتریایی میتواند باعث بیماریهای ریوی، روده ای و سایر بیماری در اساتید، کارکنان و دانشجویان در دراز مدت شود.
داور نیکزاده کیگل، شهرام حبیب زاده، حسینعلی ابراهیمی، معصومه محمدی منفرد، منصور میران،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع روز افزون مقاومت باکتریایی به آنتی بیوتیکها گرایش روزافزونی به استفاده از درمانهای جایگزین دیده میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر اسپری دهانی عسل جهت درمان کمکی فارنژیت انجام گرفت.
روش کار: ابتدا شاخصهای کیفی فیزیکوشیمیایی عسل مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس اسپریهای دهانی عسل و دارونما تهیه شدند. 70 بیمار مراجعه کننده با تشخیص ابتلا به فارنژیت، وارد مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی یک مرحلهای و دو سویه کور شدند. به هر بیمار علاوه بر درمان استاندارد، یکی از اسپریهای عسل یا دارونما داده شد. علائم بالینی بیماران در بدو شروع درمان، 24 ساعت بعد، 48 ساعت بعد، روز پنجم و روز دهم بین دو گروه مقایسه گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج، شاخصهای کیفی عسل در محدوده استاندارد بود. بیماران دو گروه در بدو ورود به مطالعه تفاوت معنادار دموگرافیک یا علائم بالینی نداشتند. روند بهبودی در گروه درمان مساعدتر از گروه دارونما بود، این اثر مثبت در مورد خلط صبحگاهی و بلع دردناک در 24 ساعت بعد از لحاظ آماری معنادار بود. در 48 ساعت بعد علائم تب و بلع دردناک در گروه درمان رفع شده بود در حالی که در گروه دارونما بلع دردناک تنها در 23 درصد از بیماران رفع شده بود. به علاوه، گلودرد در 85/71 درصد گروه درمان و 17/14 درصد گروه دارونما بهبود یافته بود. میانگین زمان بهبودی در گروه درمان به طور قابل توجهی کمتر از گروه دارونما بود.
نتیجه گیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از اسپری دهانی عسل به عنوان درمان کمکی جهت درمان فارنژیت در بیماران، میتواند موجب بهبودی زودتر علائم بالینی و کاهش زمان بهبودی گردد.
فرشید پارسا، سید ابراهیم حسینی، داوود مهربانی، سیده سارا هاشمی،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: حشیش یا عصاره شاهدانه، از مواد مهم روانگردانی است که میلیونها نفر در سراسر دنیا از آن استفاده مینمایند. با توجه به اثرات متنوع حشیش در سلولهای مغزی، این مطالعه با هدف بررسی اثر حشیش بر رشد سلولهای عصبی رده SH-SY5Y انجام گردید.
روش کار:
در این مطالعه تجربی سلولهای رده SH-SY5Y از انیستیتو پاستور ایران تهیه و سپس در محیط DMEM بعلاوه 10% سرم جنین گاوی-L گلوتامین، پنی سیلین و استرپتومایسین در دمای 37 درجه وCO2 5% انکوبه شدند. پس از اطمینان از تکثیر سلولها و رسیدن به تراکم لازم، سلولها در پاساژ چهارم، به گروه های کنترل و تجربی تحت تیمار با حشیش در غلظتهای ng/ml 1000 و 100 تقسیم شدند و در طول مدت 1 الی 9 روز رشد سلولهای SH-SY5Yبه روش فلوسایتومتری و توسط فرمول PDT= T× محاسبه گردید.
یافتهها: سلولهای SH-SY5Y، 24 ساعت بعد از انتقال به فلاسک کشت سلولی، به کف فلاسک چسبیدند. این سلولها در ابتدا کروی بوده و بعد از 24 ساعت دوکی شکل شدند. نتایج آزمون شمارش سلولی در روزهای 1 تا 6 حاکی از رشد سلولهای تیمارشده با حشیش مشابه با گروه کنترل بود اما از روز ششم به بعد در گروه های تحت تیمار با ( عصاره شاهدانه) در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنادار رشد سلولی در سطح (0/05>p) مشاهده گردید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد سلولهای SH-SY5Y در محیط کشت از حالت کروی، مشابه سلولهای فیبروبلاستی، دوکیشکل شده و بر اساس نتایج حاصل از شمارش سلولی مشخص گردید که حشیش مانع رشد این سلولها میگردد.
بهمن ابراهیمی ترکمانی، معرفت سیاه کوهیان، علی خازنی، سجاد انوشیروانی، لطفعلی بلبلی، مریم اسدی،
دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در طی دو دهه گذشته، تحقیقات زیادی برای درک تأثیر ژنتیک بر عملکرد ورزشی تمرکز داشتهاند. توالییابی کل اگزوم پتانسیل زیادی برای شناسایی واریانتهای ژنتیکی مرتبط با عملکرد جسمانی دارد، اما با این وجود در تحقیقات ژنتیک ورزشی هنوز از این تکنیک جدید استفاده نشده است. بنابراین هدف از نگارش مقاله حاضر گزارش واریانتهای جدید در ژنهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلانی (ACE، NOS3، IGF1R و IL-6) در یکی از قهرمانان وزنهبرداری جهان با استفاده از روش توالی یابی کل اگزوم بود.
روش کار: پس از اخذ رضایتنامه کتبی از یکی از ورزشکاران عضو تیم ملی وزنهبرداری مردان، 5 سیسی خون دریافت شد و پس از استخراج DNA از نمونه خون، با استفاده از روش توالییابی کل اگزوم مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از توالییابی کل اگزوم نشان دهنده وجود واریانت بد معنی (99454613G>A) در ژن IGF1R، پلیمورفیسم (22771156C>T) در ژن IL-6، پلیمورفیسمهای (61564052A>G و 61573761T>C) در ژن ACE و پلیمورفیسمهای (150695726T>C و 150704250C>G) در ژن NOS3 بود.
نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل توالی یابی کل اگزوم واریانت و پلی مورفیسم هایی را در ژنهای مرتبط با هایپرتروفی و قدرت عضلانی در این وزنه بردار نخبه نشان داد. تحقیقات دیگری با حجم نمونه بیشتر جهت بررسی ارتباط این واریانت و پلیمورفیسمها با عملکرد ورزشکاران قدرتی مورد نیاز است.
داود صلاتی مومنی، حامد زندیان، حبیب ابراهیم پور، ولی نعمتی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اصلی ترین عامل گرداننده بیمارستانها نیروهای انسانی هستند گستردگی و پیچیدگی مراکز آموزشی درمانی و ظهور بیماریهای نو پدید بحران زا مانند کووید-19، نیاز به مدیریت مؤثر را مضاعف ساخته است. در بحران کرونا که بیمارستانها در خط مقدم میباشند، برای مدیریت بهتر در شرایط بحرانی تدابیر خاصی لازم میباشد، لذا این تحقیق با اهداف شناخت عاملهای تأثیرگذار بر تقویت مدیریت در شرایط بحرانی و مهار بحران اجرا گردید.
روش کار: نوع مطالعه Mix Method یا روش تحقیق آمیخته بود که به بصورت دو مرحله ای اجرا گردید. مرحله اول بصورت اکتشافی، در این مرحله به صورت نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 19 نفر از خبرگان دانشگاه به عنوان نمونه تحقیق و مرحله دوم بصورت کمی، تاییدی و پیمایشی، اجرا گردید. هر دو مراکز آموزشی- درمانی درگیرکووید-19 شهرستان اردبیل بعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند و از آنها تعداد 202 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و بهصورت پیمایشی با ابزار پرسشنامه جمعآوری اطلاعات گردیده و برای تحلیل توصیفی دادهها ضمن استفاده از نرمافزار SPSS برای تحلیل عاملی اکتشافی و توصیف داده ها، از نرمافزار LISREL نیز برای تحلیل عامل تائیدی وکشف همبستگی بین عاملها استفاده شد.
یافته ها: در این تحقیق برای تقویت مدیریت بحران 17 عامل در پنج بُعد شناسایی و مورد تأیید قرارگرفت که عبارتند از آموزش ایمنی، کنترل وخامت بحران، اعتماد به نیروی انسانی، حس آسیبپذیری، اهمیت به سلامت جسمانی و روحی، شفافیت، عدالت، مشارکت در تصمیم گیری، اعتماد به مدیر، صداقت درکار، پیش بینی نیازها، کارانه، پاداش، از بین بردن عوامل تنشزا، تحقق وعده های مدیر، عادی نهانگاری بحران، انسجام بین بخشی. ارتباط یا همبستگی عاملها با متغیرهای نهانی در حد بالایی به اثبات رسید.
نتیجه گیری: قبل از حادث شدن بحران کسب آمادگی از منظر مدیریت و پرورش نیروهای متعهد واقعی مخصوصاً مواقع بحرانی در مراکز درمانی با مد نظر قراردادن عاملهای یافت شده بسیار مهم و اساسی می باشد این نیروی انسانی میباشد که در خط مقدم، در مبارزه با بحران کرونا و درمان بیماران طلایه دار می باشد، لذا توجه به نیروی انسانی در قالب یافته های این تحقیق با عامل ها و ابعاد رهبری، اجتماعی انگیزشی، سازمانی و چابکی به منظور تربیت نیروهای با انرژی بالا بسیار ضروری میباشد.
حمیده منتظری طالقانی، نادر شاکری، خسرو ابراهیم، رحمان سوری، ماندانا غلامی،
دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دیابت علاوه بر اختلالات گلیسمی، عوارض مزمنی در ساختار و عملکرد بافتها، مشکلاتی نظیر آپوپتوز و فیبروز نیز ایجاد میکند. پژوهش حاضر به بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی بر انواع مسیرهای سیگنالینگ آپوپتوز و فیبروز بافتی قلب موشهای صحرایی دیابتی پرداخت.
روش کار: 30 سر موش صحرایی نژاد ویستار با سن تقریبی ۱۰-۸ هفته، محدوده وزنی 250-210 گرم با روش تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین دیابتی گردیده و به طور تصادفی به سه گروه تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی وکنترل تقسیم شدند. موشهای گروه تمرین استقامتی روی نوار گردان به مدت 8 هفته، 5 روز در هفته با شدت (vo2Max۸۰-۶۰%) و گروه تمرین مقاومتی روی نردبانی با شیب 85 درجه و با وزنهای برابر 100-30 درصد وزن بدن تمرین کردند. ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، نمونه خون جمع آوری و بافت بطن قلب موشها استخراج شد. مقادیر گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین سرمی و سطوح بیان ژن Bcl-2, Bax, caspase 8 و نسبت Bax به Bcl2 ارزیابی شد. به منظور بررسی هیستولوژیک ساختار قلب موشهای صحرایی دیابتی جهت تشخیص فیبروز از روش رنگآمیزی تریکروم- ماسون و هماتوکسیلین- ائوزین استفاده شد.
یافته ها: در گروه تمرین استقامتی و مقاومتی کاهش معنی داری در بیان ژن Bax و نسب Bax به Bcl-2 و افزایش معنیداری در Bcl-2 و کاسپاز ۸ نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. میزان پارگی الیاف کاردیومیوسیت در گروه استقامتی و مقاومتی نسبت به گروه کنترل کمتر بود بطوریکه در برخی از الیاف در گروه کنترل حضور سلولهای لنفوسیتی مشاهده شد ( <0/05p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرینات مقاومتی با شدت بالا و استقامتی با شدت متوسط میتوانند از ایجاد فیبروز بافتی ناشی از رسوب کلاژن در دیابت جلوگیری نمایند و این نوع تمرینات میتوانند عوامل درگیر در آپوپتوز را هم در مسیر داخلی و هم در مسیر خارجی فعال نمایند، از سوی دیگر میتوان از این شدت تمرینی به عنوان یک راه کار غیردارویی مؤثر برای کاهش عوارض آپوپتوز و فیبروز ناشی از دیابت در بافت قلبی استفاده کرد.
معرفت سیاه کوهیان، لیلا فصیحی، بهمن ابراهیمی ترکمانی،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری عروق کرونر (CAD) را میتوان به عنوان یکی از علل اصلی مرگ و میر در نظر گرفت. شیوع CAD امروزه در حال افزایش بوده و منجر به هزینه های بالای نظام سلامت در بسیاری از کشورها میشود. جامعه پزشکی و تحقیقاتی به طور فزایندهای به تشخیص بیماری عروق کرونر قلب از طریق کامپیوتر و روشهای یادگیری ماشین علاقمند است. هدف این مطالعه پیش بینی بیماری عروق کرونر قلبی با استفاده از الگوریتم آنالیز افتراقی در مردان سالمند فعال بود.
روش کار: این مطالعه تحلیلی بر روی 351 سالمند مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله کاشانی تهران انجام شد. در این پژوهش، از الگوریتم آنالیز افتراقی برای تشخیص بیماری عروق کرونر استفاده شد. از نرمافزار پایتون برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که با استفاده از 14 ویژگی به عنوان عامل خطر مربوط به اطلاعات آزمایشگاهی، شخصی و سبک زندگی آزمودنیها، الگوریتم آنالیز افتراقی میتواند با دقت 94.4 درصد و صحت 88.9 درصد بیماری عروق کرونر را پیش بینی کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که این سیستم احتمالاً بتواند به عنوان یک روش موثر و هوشمند در کنار سایر روشهای تشخیصی توسط متخصصین قلب و عروق برای پیش بینی بیماری عروق کرونر مورد استفاده قرار گیرد. همچنین روشهای جدید دادهکاوی میتواند در کاهش خطرات تهاجمی موثر باشد.
محمد جعفرزاده، داود ادهم، فاطمه دانا، عباس عباسی قهرمانلو، حسین شریفی، جواد ابیشوند، رضا ابراهیم اوغلی، اسلام مرادی اصل،
دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت ویروسی هپاتیت ب یکی از مهمترین چالشهای سلامت عمومی میباشد. مطالعه حاضر به منظور ارائه آمار توصیفی از موارد عفونت ویروسی هپاتیت ب شناسایی شده در استان اردبیل انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه گذشــته نگر طولی، پایگاه دادهای نظام پایــش بیماری هپاتیت استان اردبیل برای بازه زمانی 1397-1393 مورد بررسی قرار گرفت. فراوانی عفونتهای ویروسی هپاتیت ب بر اساس سن، جنسیت، وضعیت تاهل، محل سکونت، علائم اولیه، و نیز منابع شناسایی کننده ارائه گردید. همچنین روند تغییرات در تعداد موارد شناسایی شده در طول زمان با استفاده از سری های زمانی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تعداد 817 مورد ابتلا به هپاتیت ب با میانگین سنی 43/1 سال گزارش گردید. غالب افراد مرد بودند (503 نفر، 61/5%). تعداد موارد شناسایی شده با گذشت زمان روند کاهشی داشت. عمده عفونتها بدون علامت بودند (87/5%). نزدیک به 90 درصد از مبتلایان متاهل بودند و افراد ساکن در مناطق شهری بیشترین موارد شناسایی شده را به خود اختصاص دادند (598 نفر، 73/2%). بیشتر تستهای تشخیصی به صورت داوطلبانه (219 نفر، 26/8%) و یا در راستای مراقبتهای حاملگی (109 نفر، 13/3%) انجام گرفته بود. بیشترین موارد توسط شبکه بهداشت (292 نفر، 35/7%) و سازمان انتقال خون (190 نفر، 23/2%) شناسایی و گزارش شده بودند.
نتیجه گیری: تصمیم گیران حوزه سلامت استان می توانند از نتایج این مطالعه به عنوان منبعی برای تصمیم گیریهای مبتنی بر شواهد در راستای مدیریت صحیح و اثر بخش این بیماری استفاده نمایند.
Corresponding Author:
Eslam moradi-Asl, Department of Public Health, School of Health, Ardabil University of Medical Sciences, Ardabil, Iran.
google scholar
pubmed
فاطمه عسکری فر، ابراهیم شفائی، مهسا صدیقی، امیر توکلی کارشک،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه مواد در ابعاد نانو خواص منحصر به فرد فیزیکی و شیمیایی پیدا میکنند، در سالهای اخیر استفاده از فناوری نانو در حوزههای مختلف از جمله داروسازی کاربرد فراوانی پیدا کرده است. در این میان، نانوذرات نقره، در مطالعات متعددی از نظرخواص ضد میکروبی آن مورد تایید قرار گرفتهاند. هدف مطالعه حاضر، بررسی خواص ضد باکتریایی نانوذرات نقره سنتز شده توسط عصاره گل راعی و بربرین میباشد.
روش کار: در این مطالعه تجربی، نانوذرات نقره با استفاده از عصاره گل راعی به تنهایی و همچنین در ترکیب با بربرین سنتز شده و توسط روشهای میکروسکوپ الکترونی عبوری [TEM]، پراش نور پویا [DLS]، اسپکتروسکوپی انتقال فوریه مادون قرمز [FTIR] و تفرق اشعه ایکس [XRD] مشخصه یابی شدند. اثرات ضد باکتریایینانوذرات نقره سنتز شده بر روی سویه های استاندارد باکتریهای اشیرشیاکلای، سودوموناس آئروژینوزا، کلبسیلا نومونیه، استافیلوکوکوس اورئوس و انتروکوکوس فکالیس مورد بررسی قرار گرفت. حداقل غلظت مهاری [ MIC] نانوذره نقره به تنهایی و در ترکیب با گل راعی برای باکتریهای مورد مطالعه با استفاده از روش میکرودایلوشن براث مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج مشخصه یابی نانوذرات نقره سنتز شده نشان داد اندازه ذرات حدود 30 نانومتر بوده و ساختار کریستالی کوبیک داشتند. همچنین حضور گروه های عاملی شاخص با استفاده از FTIR مورد تایید قرار گرفت. ارزیابی مقادیر MIC نانوذرات سنتز شده بر روی باکتری های مورد مطالعه نشان داد نانوذرهی سنتز شده بوسیله بربرین و گل راعی دارای بیشترین اثرات ضد باکتریاییبود درصورتیکه هرکدام از ترکیبات بربرین و گل راعی به تنهایی خواص ضدباکتریایی قابل توجهی نشان ندادند. براساس نتایج این مطالعه نانوذرات سنتز شده با گل راعی و بربرین بیشترین اثر مهارکنندگی را بر سودوموناس آئروژینوزا با MIC mg/ml 0.0375 و کمترین اثر مهار کنندگی را بر باکتری انتروکوکوس فکالیس با MIC 0.185 mg/ml نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد نانوذرات نقره سنتز شده با عصاره گل راعی و بربرین دارای اثرات ضدباکتریایی قابل توجهی نسبت به عصاره گل راعی و بربرین به تنهایی هستند. در نتیجه نانوذرات نقره مورد مطالعه با توجه به ویژگیهای منحصر به فردی که در هدف قرار دادن باکتری ها دارند می توانند در کاربردهای پزشکی وداروسازی با انجام مطالعات بیشتر مورد استفاده قرار گیرند.