54 نتیجه برای رت
وحید مظلوم، وحید سبحانی، عمیدالدین خطیبی عقدا، حمید حصاری کیا، محمد کاظم امامی میبدی،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ناکارآمدی عضلات هیپ در تشدید سندرم درد پتلافمورال نقش مهمی بازی میکند که میتواند به صورت نقاط ماشه ای مایوفاشیال در عضلات این ناحیه بروز کند. بنایراین هدف ما بررسی شیوع نقاط ماشه ای مایوفاشیال عضلات گلوتئوس مدیوس و کوادرتوس لومبروم و تأثیر یک مداخله درمانی بر شدت درد و قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور هیپ در بیماران مبتلا به سندرم درد پتلافمورال بود.
روش کار: تعداد 40 آزمودنی (20 نفر بیمار و 20 نفر سالم) به صورت داوطلبانه وارد مطالعه شدند. نقاط ماشه ای مایوفاشیال پنهان در دو عضله گلوتئوس مدیوس و کوادرتوس لومبروم مورد ارزیابی قرار گرفت و از دینامومتر دستی جهت اندازه گیری قدرت ایزومتریک حداکثری عضلات ابداکتور ران استفاده شد. آزمودنیهای مبتلا به سندرم درد پتلافمورال که دارای نقاط ماشه ای در عضله گلوتئوس مدیوس بودند به طور تصادفی به دو گروه درمانی (میانگین سن: 4.6±.24.4 سال) و کنترل (میانگین سن: 4.3±23.3سال) تقسیم شدند. مداخله درمانی شامل آزادسازی فشار نقاط ماشهای و کینزیوتیپینگ بود. شدت درد و قدرت ایزومتریک حداکثری عضلات ابداکتور رانی پیش و پس از اعمال مداخله در دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: بیماران مبتلا به سندرم درد پتلافمورال به طور معنی داری بیشتر از افراد سالم دارای نقاط ماشه ای مایوفاشیال پنهان در عضلات گلوتئوس مدیوس و کوادرتوس لومبروم میباشند (p<0.001). استفاده از مداخله درمان آزادسازی فشار نقاط ماشه ای و کینزیوتیپینگ میتواند به طور معنی داری باعث کاهش درد این بیماران شود (p<0.001)، در حالی که تأثیر معنی داری بر روی قدرت ایزومتریک عضلات ابداکتور رانی ندارد (p>0.05).
نتیجه گیری: استفاده از مداخله درمانی آزادسازی فشار نقاط ماشه ای و کینزیوتیپینگ به صورت توأمان میتواند باعث کاهش درد بیماران مبتلا به سندرم درد پتلافمورال گردد. مطالعات بیشتری جهت فهم مکانیزم اثربخشی این روش مورد نیاز است.
یاور محمودزاده، محمد مأذنی، لطف اله رضاقلیزاده، علی اصغر عباسپورچوبی، اسلام ذبیحی، پیروز پورمحمد،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: برخی از گیاهان دارویی حاوی ترکیبات مختلف با فعالیت آنتی اکسیدانی بوده که میتوانند به عنوان درمان یا محافظ در مقابل آسیب های ناشی از سموم شیمیایی مورد استفاده قرار گیرند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات تتراکلریدکربن بر میزان آنتی اکسیدان تام بافت های مختلف و تأثیر گیاه بابونه گاوی بر کاهش اثرات مخرب احتمالی این ماده میباشد.
روش کار: 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به 7 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه ها شامل شاهد سالم، شاهد آسیب، 3 گروه آسیب که به مدت 14 روز قبل از ایجاد آسیب با تتراکلرید کربن با دوزهای 40، 80 و 120 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره بابونه گاوی تیمار گردیدند، 2 گروه هم به عنوان پسدرمان که به ترتیب 80 و 120 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره را 2، 6، 24 و 48 ساعت پس از تزریق تتراکلرید کربن دریافت نمودند. در پایان مطالعه بافت های کبد، کلیه، بیضه و قلب برداشته شد و پس از هموژن شدن، قدرت آنتی اکسیدانی هرکدام از بافت ها با استفاده از تست FRAP ارزیابی گردید. نتایج به روش ANOVA یک طرفه مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تزریق تتراکلریدکربن موجب کاهش معنی دار آنتی اکسیدان تام در هر دو بافت کبد (p<0.001 ) و کلیه (p<0.05) شد. همچنین تجویز عصاره، میزان آنتی اکسیدان تام بافت های کبد و کلیه را به صورت معنی دار (p<0.05) افزایش داد.
نتیجه گیری: تأثیر محافظتی عصاره بابونه گاوی در مقابل آسیب های تتراکلریدکربن، تأثیر بیشتری در بافت های کبد و کلیه نسبت به قلب و بیضه داشت.
مریم سالم، طوبی میرزاپور، ابوالفضل بایرامی، محسن سقا، اسداله اسدی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت سلولهای بنیادی به ویژه سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان در تولید رده های مختلف سلولی امروزه تلاش بر این است که از پیوند این سلولها در طی سلول درمانی جهت درمان بیماریهای مختلف استفاده شود. تکثیر سلولی و حیات سلولهای بنیادی پس از پیوند اهمیت بسزایی دارد. از آنجایی که ناباروری در مردان و زنان از مشکلات عمده سلامت اجتماع محسوب میشود، تلاش بر این است که از تمایز سلولهای بنیادی، رده های مختلف سلولی مخصوصاً سلولهای جنسی تولید شود. با پیشرفت تحقیقات در آینده امید آن میرود این سلولها جهت درمان بیماریهای مختلف مخصوصاً درمان مردانی که بافت بیضه آنها فاقد سلولهای نطفه ای است استفاده شوند. اما در استفاده از سلولهای بنیادی جهت سلول درمانی توجه به این نکات لازم است که اولاً محیط کشت هایی طراحی شود که تعداد این سلولها را افزایش داده و کارایی پیوند را بالا ببرد و ثانیاً سلامت این سلولها از لحاظ آسیبهای DNA را تضمین نماید.
روش کار: در این مطالعه سلولهای بنیادی مزانشیمی از بافت مغز استخوان موش جداسازی شده و سپس در معرض محیط شرایطی شده حاصل از سلول های سرتولی و غلظت 6-10 مولار رتینوئیک اسید قرار گرفتند. از آنجاییکه سلولهای بنیادی مزانشیمی به شکل کلونی های فیبروبلاستیک ظاهر می شوند لذا هر سه روز یکبار پس از کشت (روزهای 2,5, 8, 11 و 15) با استفاده از میکروسکوپ اینورت تعداد کلونی ها شمارش شدند. رنگ آمیزی اتیدیم بروماید- اکریدین ارنج نیز جهت تعیین تعداد هسته های آپویتیک در سلولهای حاصل از کشت به ترتیب در روزهای 10 و 15 کشت انجام شد تا محیط کشت مناسبی که تعداد کلونی های بیشتری تولید کرده و آسیب سلولی کمتری به همراه داشته باشد انتخاب شود.
یافته ها: نتایج نشان داد اثرات رتینوئیک اسید روی رشد و بقای سلولهای بنیادی مغز استخوان وابسته به زمان است، به نظر میرسد که در زمان کم باعث افزایش تکثیر سلولها شده در نتیجه تعدادکلونی ها افزایش می یابد در حالی که با افزایش زمان همین غلظت اندک 1میکرو مولار رتینوئیک اسید باعث آپوپتوز سلول ها میگردد. همچنین محیط شرایطی شده حاصل از سلولهای سرتولی باعث افزایش تکثیر سلولهای بنیادی مغز استخوان می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که در تمایز سلولهای مزانشیمی به سمت سلولهای زایا استفاده از محیط شرایطی شده در کنار رتینوئیک اسید به دلیل خاصیت تکثیری آن بهتر از رتینوئیک اسید به تنهایی باشد
ماندانا منصور قناعی، احسان کاظم نژادلیلی، سیدعلاه الدین عسگری، ندا آزادیان،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی عملکرد کلیه و کبد قبل و بعد از درمان با متوترکسات در درمان حاملگی مولار توصیه شده است، اما لزوم اینکار در بیماران تحت درمان حاملگی نابجا به اثبات نرسیده است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات سطح کراتینین و AST در مبتلایان به حاملگی نابجای دریافت کننده دوز دوگانه (DD) و متعدد (MD) متوترکسات قبل و پس از درمان بود.
روش کار: این مطالعه گذشته نگر بصورت مقطعی بر روی 152 نفر از مبتلایان به حاملگی نابجا طی سالهای 92-1386 در بیمارستان الزهرا (س) رشت انجام گرفت. 76 نفر دوز دوگانه و 76 نفر دوز متعدد متوترکسات را دریافت نمودند. میزان موفقیت در از بین رفتن حاملگی نابجا، عوارض متوترکسات و تغییرات سطح کراتینین و AST در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین تغییرات کراتینین در گروه DD 0/08±0/06 و در گروه MD 0/13±0/16 بود و اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنیدار بود (0/02p=). تغییرات AST در گروه DD 2/47±5/06 و درگروه MD 5/5±9/63 بوده است و افزایش AST در گروه MD نسبت به گروه DD از لحاظ آماری معنیدار بود (0/002=p). میزان موفقیت در گروه DD 65/8 درصد و در گروه MD 86/8 درصد بود که این اختلاف از نظر آماری معنادار بود (0/002p=). میــــزان عوارض در گروه DD 13/2 درصد و در گروه MD 32/9 درصد بــود که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (0/004p=).
نتیجه گیری: بنظر میرسد استفاده از دوزهای متعدد متوترکسات در مبتلایان به حاملگی نابجا از یک طـــــرف سبب افزایش موفقیت و از طـــرف دیگر سبب افزایش قابل توجه در سطح کراتینیـــن و AST میگردد.
حمیدرضا ابری، مینو محمودی، سیامک شهیدی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مصرف خوراکی مکمل کراتین بر شاخصهای بیوشیمیایی کلیه، کبد و بیضه در رتهای نر تحت تمرین شنا انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه موشهای رت نر نژاد ویستار با میانگین وزنی (gr5 ± 245) به 5 گروه 8 تایی: کنترل، تمرین+ دوز صفر کراتین؛ تمرین با دریافت دوز پایین، متوسط و بالای کراتین (به ترتیب200،300 و600 میلی گرم/ کیلوگرم در روز) تقسیمبندی شدند. مطالعات بیوشیمیایی سرم خون بعد از 10 روز مصرف کراتین و تمرین شنا اجرا شد. سپس سطح سرمی آلکالین فسفاتاز (ALP)، آلانین آمینو ترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینو ترانسفراز(AST)، ازت اوره خون (BUN)، کراتینین و تستوسترون به روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری شد و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون ANOVA انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که سطح سرمی ALP در گروههای دریافت کننده دوز کم و متوسط کراتین نسبت به هر دو گروه کنترل و گروه تمرین دوز صفر کراتین تفاوت معناداری داشته است (0/05<p). سطح سرمیBUN، ALT و AST در گروههای تمرین+ دوز صفرکراتین، تمرین داده شده با دریافت دوز پایین، متوسط و بالای کراتین نسبت به گروه کنترل دارای تفاوت معناداری نبود. گروه تمرین داده شده با دریافت دوز بالای کراتین بطور معناداری سطح سرمی کراتینین بالاتری را در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (0/05<p). سطح تستوسترون در گروه تمرین با دریافت دوز متوسط کراتین نسبت به گروه کنترل و گروه تمرین+ دوز صفرکراتین دارای تفاوت معناداری بود (0/05<p).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان میدهد که مصرف کوتاه مدت کراتین (10 روز) میتواند بر روی برخی از شاخصهای بیوشیمیایی کلیه، کبد و بیضه اثر بگذارد. اگرچه مطالعات بیشتری برای روشن شدن اثرات مصرف مکمل کراتین لازم است.
رسول شریفی، اکبر نظری،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: متالوپروتئینازهای ماتریکس (MMP) از مهمترین عوامل تجزیه کننده غضروف در آرتریت روماتوئید میباشند که افزایش سطح آنها میتواند با تغییر در عوامل موثر بر حساسیت انسولین همراه شود. لذا مطالعه حاضر به اندازه گیری سطح MMPها، شاخص حساسیت به انسولین و فاکتورهای موثر بر آن در زنان چاق مبتلا به آرتریت روماتوئید و ارتباط بین آنها پرداخته است.
روش کار: در این مطالعه 50 زن چاق مبتلا به آرتریت روماتوئید که به مرکز کلینیک شیخ الرئیس و بیمارستان سینا در شهر تبریز مراجعه کرده بودند، به عنوان گروه مورد و 50 نفر فرد چاق سالم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. پس از تعیین وزن، مقادیر 1MMP-، 3MMP-، 13MMP-، انسولین، لپتین، ویسفاتین، رزیستین و گلوکز بصورت ناشتا با استفاده از کیت الایزا و پارس آزمون اندازه گیری شدند. از آنالیز واریانس یکطرفه برای آنالیز آماری دادهها و از آزمون همبستگی پیرسون به منظور ارزیابی ارتباط بین متغیرها استفاده شد (0/05<p).
یافتهها: در مطالعه حاضر میانگین سطح 1MMP- (0/008=p)، 3 MMP-(0/015p= ) و 13 MMP- (0/001=p) در گروه مورد در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری را نشان داد. همچنین شاخص حساسیت به انسولین (HOMA-IR) در گروه مورد در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری را نشان نداد (0/21=p). در گروه مورد در مقایسه با گروه کنترل میانگین سطح لپتین، رزیستین و ویسفاتین افزایش معناداری (به ترتیب 0/00=p، 0/00= pو24 0/0=p) داشت، ولی اختلاف سطح انسولین (231 /0=p) و گلوکز (430 /0=p) افزایش معناداری را نشان نداد. بین انسولین و MMPها، همبستگی منفی و با سایر پارامترهای موثر بر حساسیت به انسولین همبستگی مثبت حاکم است.
نتیجه گیری:مطالعه ما نشان داد سطح MMP ها و نیز سطح برخی از شاخصهای موثر بر حساسیت به انسولین در این بیماران، افزایش مییابد. همچنین بین متالوپروتئینازهای ماتریکس و برخی از فاکتورهای موثر بر حساسیت به انسولین از جمله رزیستین و ویسفاتین همبستگی معنادار مثبت وجود دارد.
مسعود اجارودی، محمد ماذنی، رضا حاجی حسینی، علیرضا مرادی، لطف اله رضاقلی زاده،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت سمیت کبدی ناشی از دارو و سموم بهعنوان یکی از عوامل آسیبرسان به بدن، این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات ترکیب حاصل از عصارههای دارچین و زنجبیل بر پارامترهای بیوشیمیایی سرم در موشهای صحرایی آسیبدیده توسط تتراکلریدکربن (CCl4) انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به 7 گروه 6 تایی تقسیم شدند. سه گروه کنترل شامل کنترل نرمال، کنترل ترکیب عصارهها و کنترل آسیب، که روزانه به مدت 14 روز بهترتیب آب مقطر، ترکیبی از عصارههای دارچین- زنجبیل و آب مقطر دریافت کردند. 4 گروه بعدی، گروههای پیشدرمانی بودند که به ترتیب عصاره دارچین، عصاره زنجبیل، ترکیب عصارهها و سیلیمارین به صورت روزانه و تک دوز دریافت نمودند. در روز 14 به گروههای کنترل آسیب و پیشدرمانی مقدار 1 ml/kg تتراکلریدکربن حل شده در روغن زیتون (1:1 v/v) به صورت داخل صفاقی تزریق شد. به گروههای 1 و 2 فقط روغن زیتون تزریق گردید. 52 ساعت بعد از تزریق CCl4 خونگیری انجام گرفت و سرم آنها جداسازی شد.
یافتهها: تزریق CCl4 سبب افزایش معنیدار در میزان فعالیت آنزیمهای ALT و AST، سطوح کلسترول، تریگلیسرید و LDL، و همچنین کاهش سطوح آلبومین و HDL سرم رتهای آسیبدیده نسبت به گروه کنترل نرمال شد (0/001>p). پیشدرمان با عصاره دارچین و زنجبیل بصورت جداگانه و توام سبب بهبود معنیدار این مقادیر در مقایسه با گروه آسیب گردید (0/001>p).
نتیجهگیری: مصرف همزمان دارچین و زنجبیل اثرات محافظتکنندگی بهتری در مقابل آسیبهای ناشی از تتراکلریدکربن نشان داد.
علی علیزاده، حمید کیالها، زهره یزدی، آیدین بینازاده، شهرام رستاک، محمد صوفی ابادی،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از هیپوتانسیون کنترل شده به جهت کم ساختن خونریزی در برخی از اعمال جراحی اهمیت زیادی دارد. هدف این مطالعه تعیین اثرات همودینامیک دکسمدتومدین و لابتالول در کاهش کنترل شده فشار خون در جراحیهای شکستگی فک و صورت بود.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه سوکور، بیماران با شکستگی فک و صورت به طور تصادفی به دو گروه 1- دکسمدتومدین (دوز شروعμg/kg 1 و نگهدارنده μg/kg/h0/5 – 0/3)؛ و 2- گروه لابتالول (دوز شروع mg/kg0/3 و نگهدارنده mg/kg/h0/5– 0/2) تقسیم شدند. اطلاعات همودینامیک بیماران (شامل ضربان قلب، فشار خون سیستولی، دیاستولی و فشار متوسط شریانی) در فواصل مختلف عمل ثبت گردید. همچنین میزان رضایتمندی جراح (از 1-6 نمره) ارزیابی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین فشار متوسط شریانی، فشار سیستولی و دیاستولی در گروه دکسمدتومیدین در زمانهای 30 و 90 دقیقه پس از شروع تزریق، به طور معنی داری بیشتر از گروه لابتالول بود. میانگین ضربان قلب در گروه دکسمدتومیدین به طور معنیداری در زمان ریکاوری کمتر از گروه لابتالول بود. میزان رضایتمندی جراح از گروه لابتالول به طور معنیداری بیشتر از گروه دکسمدتومیدین بود.
نتیجه گیری: براساس نتایج، به نظر میرسد که لابتالول وضعیت همودینامیک بهتری را حین عمل نسبت به دکسمدتومیدین ایجاد کرده و رضایتمندی بیشتر جراح را نیز در پی دارد.
خدیجه نیکنام، علیرضا براری، احمد عبدی، پروین فرزانگی،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوآرتریت یک بیماری است که در نتیجه تخریب غضروف مفصلی بروز میکند و منجر به درد و سفتی مفاصل میگردد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات استقامتی و ازن درمانی بر بیان ژن FLS و VEGF در بافت زانو موشهای مبتلا به استئوآرتریت زانو میباشد.
روش کار: آزمودنیها شامل موشهای صحرایی نر ویستار بودند که پس از سازگاری دو هفتهای به صورت تصادفی به 5 گروه شامل گروههای: کنترل- سالم، کنترل- بیمار، بیمار- ازن، بیمار- ورزش و بیمار- ورزش- ازن تقسیم شدند. برای سازگاری موشها با ورزش و تردمیل، قبل از ورزش، برنامه پیاده روی انجام گردید. برنامه تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت 16 متر در دقیقه برای هفته اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته هشتم به 22 متر بر دقیقه رسید. ازن از طریق خط مفصل تیبیوفمورال با غلظت 20 میکروگرم بر میلی لیتر، یک بار در هفته و در ساعت 9 صبح و به مدت 3 هفته به زانو تزریق شد. سطح بیان ژنهای FLS و VEGF توسط Real Time PCR اندازه گیری شد. برای تعیین تفاوت بین گروهها از روش ANOVA و توکی استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که سطح بیان ژن FLS و VEGF در موشهای مبتلا به استئوآرتریت افزایش معناداری داشت. همچنین نشان داده شد که تمرینات بدنی و ازن درمانی موجب روند کاهشی سطح تغییرات بیان ژن FLS و VEGF در موشهای مبتلا به استئوآرتریت شد.VEGF و گیرندههای آن در غضروف OA بیان شده است و این احتمال را نشان می دهد که VEGF برای از بین بردن غضروف مفصلی OA از طریق افزایش تولید MMP نقش دارد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه امیدوارانه در مورد نقش VEGF به عنوان یک نشانگر تشخیصی است. VEGF میتواند در تغییرات اولیه OA شرکت کند و یک روش درمانی با تعدیل تولید VEGF میتواند یک امکان برای آینده باشد.
بهمن ابراهیمی ترکمانی، معرفت سیاه کوهیان، علی خازنی، سجاد انوشیروانی، لطفعلی بلبلی، مریم اسدی،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در طی دو دهه گذشته، تحقیقات زیادی برای درک تأثیر ژنتیک بر عملکرد ورزشی تمرکز داشتهاند. توالییابی کل اگزوم پتانسیل زیادی برای شناسایی واریانتهای ژنتیکی مرتبط با عملکرد جسمانی دارد، اما با این وجود در تحقیقات ژنتیک ورزشی هنوز از این تکنیک جدید استفاده نشده است. بنابراین هدف از نگارش مقاله حاضر گزارش واریانتهای جدید در ژنهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلانی (ACE، NOS3، IGF1R و IL-6) در یکی از قهرمانان وزنهبرداری جهان با استفاده از روش توالی یابی کل اگزوم بود.
روش کار: پس از اخذ رضایتنامه کتبی از یکی از ورزشکاران عضو تیم ملی وزنهبرداری مردان، 5 سیسی خون دریافت شد و پس از استخراج DNA از نمونه خون، با استفاده از روش توالییابی کل اگزوم مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از توالییابی کل اگزوم نشان دهنده وجود واریانت بد معنی (99454613G>A) در ژن IGF1R، پلیمورفیسم (22771156C>T) در ژن IL-6، پلیمورفیسمهای (61564052A>G و 61573761T>C) در ژن ACE و پلیمورفیسمهای (150695726T>C و 150704250C>G) در ژن NOS3 بود.
نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل توالی یابی کل اگزوم واریانت و پلی مورفیسم هایی را در ژنهای مرتبط با هایپرتروفی و قدرت عضلانی در این وزنه بردار نخبه نشان داد. تحقیقات دیگری با حجم نمونه بیشتر جهت بررسی ارتباط این واریانت و پلیمورفیسمها با عملکرد ورزشکاران قدرتی مورد نیاز است.
شهین صیدی، موسی توسلی، فرناز ملکی فرد،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: ککها از نظر بالینی انگلهای مهمی برای تاثیر بر سلامتی انسان هستند. این حشرات علاوه بر خونخواری ناقل برخی عوامل بیماریزا مانند یرسینیا پستیس، ریکتزیا تایفی، تبQ، تولارمی و بارتونلا هنسله به انسان و حیونات میباشند. هدف این بررسی مطالعه مقطعی آلودگی به عوامل بیماریزا شامل: ریکتزیا، بارتونلا و ولباخیا به روش PCR در ککهای کتنوسفالیدس کنیس و پولکس ایریتانس در غرب و شمال غرب ایران است.
روش کار: بررسی حاضر یک نوع مطالعه توصیفی- مقطعی بود که با درنظرگرفتن شیوع 10% و سطح اطمینان 95% و میزان خطای 5%، به مدت 13 ماه از اردیبهشت 1397 تا خرداد 1398 در پنچ استان کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی، لرستان و همدان انجام شد. در این مطالعه نمونهها به روش تلهنوری، طعمه انسانی و جداسازی مستقیم نمونه از میزبان جمعآوری و درآزمایشگاه انگل شناسی با استفاده از کلیدهای تشخیص معتبر برای ککهای ایران مورد تعیین هویت قرار گرفتند. شیوع ریکتزیا، بارتونلا و ولباخیا در نمونههای جمعآوری شده توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) بررسی شد. و تعیین توالی با آغازگرهای مشتق شده از ژن کدکننده سنتز سیترات (gltA) برای ریکتزیا، ژن کدکننده پروتئین سطحی متصل به هم (pap31) برای بارتونلا و ژن کد کننده 16s rRNA برای ولباخیا انجام شد.
یافتهها: نمونههای جمعآوری شده شامل 918 (47/39%) کک کتنوسفالیدس کنیس و 1019 (52/60%) کک پولکس ایریتانس بودند. نتایج واکنشهای PCR جهت تشخیص موارد مثبت بارتونلا، ریکتزیا و ولباخیا با تعیین توالی تایید شد. در این مطالعه تست PCR در 12/9 درصد ککها برای ولباخیا ،21/5 درصد برای ریکتزیا و 0/51 درصد برای بارتونلا مثبت شد.
نتیجه گیری: در مجموع وفور ککهای خانواده پولیسیده در اماکن انسانی و بویژه اماکن حیوانی مناطق روستایی غرب و شمال غرب کشور بالا است. فروانی آلودگی به این حشرات و فرکانس بالا در انتقال اجرام بیماریزا از جمله، بارتونلا، ریکتزیا و ولباخیا مستلزم اعمال اقدامات کنترل این ناقلین و شناسایی کامل عوامل بیماریزا و پتانسیل آنها در ایجاد بیماری در انسان ضروری است.
حسن عدالتخواه، سعید صادقیه اهری، صفا موسوی،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه التهاب مزمن واحدهای پیلوسباسه است و در نوع شدید پاسخهای درمانی متفاوتی را در مقابل رژیمهای خوراکی آنتی بیوتیکی نشان میدهد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیرات توام اریترومایسین و دوز پائین ایزوترتینوئین خوراکی با اریترومایسین و دوز پائین فلوتامید در خانمهای مبتلا به آکنه نوع شدید است.
روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی کنترلدار تصادفی شده تعداد 80 خانم مبتلا به آکنه نوع شدید وارد مطالعه شدند و به مدت دو ماه تحت درمان قرار گرفتند. گروه اول روزانه 800 میلیگرم اریترومایسین خوراکی و 20 میلیگرم ایزوترتینوئین خوراکی دو روز در میان و گروه دوم روزانه 800 میلیگرم اریترومایسین و فلوتامید خوراکی روزانه میلیگرم دریافت کردند. ارزیابی پاسخ به درمان به صورت شمارش تعداد ضایعات و محاسبه اندیکس شدت آکنه انجام شد. دادههای مطالعه با استفاده از نرم افزار آماری تحلیل گردید.
یافته ها: در مطالعه حاضر تعداد 40 بیمار در هر گروه وارد مطالعه شدند. در نهایت 61 نفر مطالعه را به اتمام رساندند. میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع درمان در گروه فلوتامید 15±195/9 بود و در انتهای درمان به5/8 ±52/8 کاهش یافت. میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع درمان در گروه ایزوترتینوئین 19/7 ± 247/8بوده و در انتهای درمان به 12/5±76/3 کاهش یافت. اختلاف کاهش در دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود (p=0/15).
نتیجه گیری: درمان توام آنتی بیوتیک هم با دوز پائین ایزوتره تینوئین و هم با دوز پائین فلوتامید در درمان آکنه نوع شدید بسیار موثر بود و می تواند درمان مناسبی در آکنه های نوع شدید باشد.
یوسف محمدی کبار، احد اعظمی، طاهره اکراسرایان، فرهاد پورفرضی، محمد نگارش،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوآرتریت زانو عامل مهمی برای درد و ناتوانی در افراد جامعه به شمار میرود که در پژوهش حاضر به بررسی عوامل خطر استئوآرتریت اولیه زانو در بیماران با شکایت درد زانو و ارتباط آنها با استئوآرتریت زانو پرداخته میگردد.
روش کار: 87 نفر در هر گروه وارد مطالعه شدند و از نظر سنی همسانسازی گردیدند. گـروه مورد از بین خانمهای زیر 50 سال که با شکایت درد زانو مراجعه کرده بودند و گروه شاهد نیز از میان بیماران با سن زیر 50 که با شکایت درد زانو و بدون یافتههای رادیولوژیک اوستئوآرتریت، انتخاب گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد میزان استئوآرتریت زانو با شاخص توده بدنی ارتباط معنیداری دارد (0/001=p). ارتباط استئوآرتریت زانو با میزان ESR معنیدار نبود ولی افزایش CRP با p-value برابر با 0/01 با ریسک حدوداً 3/5 برابری افزایش استئوآرتریت زانو همراه بود. با افزایش میزان تحصیلات، میزان استئوآرتریت زانو کاهش پیدا کرد (0/022=p). افزایش میزان فعالیت سرپایی شبانه روزی به طور معنی داری با افزایش استئوآرتریت زانو ارتباط داشت (0/032=p). در بررسیهای انجام شده استئوآرتریت زانو با نوع سرویس بهداشتی مورد استفاده، استفاده از پله ارتباط آماری قابل توجهی از نظر آماری نداشت.
نتیجه گیری: استئوآرتریت زانو با شاخص توده بدنی؛ میزان تحصیلات، شاخص CRP و میزان فعالیت شبانه روزی ارتباط دارد و توصیه میشود که با کمکردن وزن در افراد با شاخص توده بدنی غیرطبیعی، ورزش و بهبود سبک زندگی از میزان بروز استئوآرتریت زانو و ناتوانی ناشی از آن کاسته شود.
مهسا محبوب، سجاد بشرپور، نادر حاجیلو، الهام عنبری، حبیبه سلوت،
دوره 21، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، مدل یابی علی (علتی) رفتارهای مرتبط با قلدری بر اساس تجربه کودکآزاری نقش میانجی ایمنی هیجانی بود.
روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموز پسر دوره دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 98-97 بود که تعداد 385 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمعآوری داده ها از پرسشنامه های قلدری ایلینویز، ضربه کودکی (CTQ) برنستاین، ایمنی هیجانی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری، با استفاده از نرمافزار AMOS-22 و SPSS-22 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش همسو با فرضیه ها نشان داد که کودکآزاری (P<0/05) به شکلی مثبت و ایمنی هیجانی (P<0/05) به شکلی منفی بر رفتارهای مرتبط با قلدری تأثیر دارند. همچنین برازش مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است و توان متغیر ایمنی هیجانی در میانجیگری تأثیر کودکآزاری بر رفتارهای مرتبط با قلدری به تایید رسید.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، والدین باید از پیامدهای مخرب کودکآزاری بر سلامت روانی و جسمانی فرزندان و اهمیت امنیت و ایمنی هیجانی در رشد سالم فرزندان، جهت پیشگیری و کاهش رفتارهای مرتبط با قلدری آگاه شوند. معلمان و مسئولین مدرسه نیز باید با قلدری و رفتارهای مرتبط با آن جهت کاهش و جلوگیری از آثار زیانبار آن بر دانش آموزان آشنا شوند.
شفق علی عسگرزاده، محمد نگارش، وحیده آقامحمدی، نازلی جواهری، جواد علی عسگرزاده، سودا میکائیلی میرک،
دوره 21، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
نوروآرتروپاتی به واسطه از بین رفتن احساس درد در مفصل ایجاد میشود. این عارضه بیشتر اندام تحتانی بیماران بهخصوص پا و مچ پا را درگیر میکند. در این مقاله، یک مورد نادر از نوروآرتروپاتی که همزمان مچ دست و مچ پای یک مرد 39 ساله بدون سابقه دیابت را درگیر کرده است، گزارش میشود. نوروآرتروپاتی همزمان در دو مفصل و بروز آن در نقاط غیرمعمول بدن مانند مچ دست بسیار نادر بوده و ممکن است منجر به تشخیص اشتباه و درمان نادرست شود.
افسانه انتشاری مقدم، حسن اناری، فیروز امانی، رضا جهان بین شیشه،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ﻃﺮاﺣـﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣـه ﻫـﺎی ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از آرﺗﺮوز زاﻧﻮ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﻄﺮﻗﺎﺑﻞ اﺻﻼح ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی استئوآرتریت زانو و فاکتورهای تاثیرگذار در بیماران مراجعه کننده با درد زانو به بیمارستان امام خمینی شهر اردبیل بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی، تعداد 850 بیمار با درد زانو مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام خمینی شهر اردبیل طی سالهای 1398 تا 1400 مورد مطالعه بالینی و رادیوگرافیک از نظر تشخیص استئوارتریت زانو توسط یک روماتولوژیست قرار گرفتند و فرم گرداوری داده ها حاوی اطلاعات مورد نیاز برای تمامی بیماران با و بدون استئوآرتریت تکمیل گردید.
یافته ها: از کل بیماران مورد مطالعه، در 310 نفر (36.5%) استئوارتریت زانو تشخیص داده شد که از بین آنها، 33.5 درصد در گروه سنی ۵۰ تا ۵۹ سال، 80.6 درصد زن و 29 درصد خانه دار بودند. 39.9 درصد بیماران چاقی داشتند و 43.2 درصد آنها هیچگونه فعالیت ورزشی نداشتند. سابقه خانوادگی استئوآرتریت زانو در45.2 درصد و سابقه تعویض مفصل در خانواده در 6.1 درصد از بیماران وجود داشت. 15.8 درصد بیماران سابقه ترومای قبلی زانو داشتند و نوع توالت مورد استفاده در 90.3 درصد بیماران از نوع سنتی بود.
نتیجه گیری: فراوانی استئوآرتریت زانو در مطالعه حاضر مشابه با بیشتر مطالعات انجام شده داخل ایران در حد متوسط بوده و با توجه به ریسک فاکتورهای مهم منطقه ای برای استئوآرتریت زانو در استان اردبیل، لازم است با ارائه آموزشهای لازم و تغییر الگوهای تغذیه ای به افراد جامعه از میزان بروز استئوآرتریت در آینده در استان اردبیل کاسته شود.
فاطمه ساعدی، محمود نیک سرشت، عبدالحسین طاهری کلانی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حفظ ظرفیت بیوژنز میتوکندری در دوران سالمندی یک عامل کلیدی جهت جلوگیری از پیشرفت بیماریهای وابسته به سالمندی به شمار میرود. هدف از این مطالعه تعیین اثر 8 هفته تمرین تناوبی شدید و دریافت عصاره زالزالک بر بیان پروتئینهای فعالکننده گیرنده تکثیری گامای پراُکسیزوم (PGC-1α) و عامل نسخه برداری A میتوکندریایی (TFAM) در عضله نعلی رتهای سالمند بود.
روش کار: 36 سر رت سالمند به صورت تصادفی در چهار گروه (هر گروه 9 سر) کنترل، تمرین، عصاره و تمرین+ عصاره (ترکیبی) تقسیم شدند. پروتکل تمرین تناوبی شدید شامل اجرای 6 تا 9 ست 5 دقیقه ای دویدن بود که 4 دقیقه آن با سرعت 16 متر/دقیقه و یک دقیقه پایانی هر ست با سرعت 25 متر/دقیقه با رعایت اصل اضافه بار اجرا شد. در طی مداخله، مقدار 100 میلیگرم بر کیلوگرم در روز عصاره زالزالک به رت های گروههای دریافت عصاره و ترکیبی داده شد. سطح پروتئینهای PGC-1αو TFAM در عضله نعلی با روش وسترن بلات اندازه گیری شد.
یافته ها: مقادیر پروتئین PGC-1αپس از 8 هفته به ترتیب در گروههای ترکیبی، تمرین تناوبی و سپس گروه عصاره بهطور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود. مقادیر پروتئین TFAMپس از 8 هفته، در گروه عصاره به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل و در گروههای تمرین و ترکیبی بالاتر از سایر گروهها بود (0/05>p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد که اجرای تمرین تناوبی به همراه دریافت عصاره زالزالک در مقایسه با سایر مداخلهها به تنهایی، رویکرد کارآمدتری برای بهبود ظرفیت اکسایشی میتوکندریایی است.
محمد صوفی ابادی، فاطمه سمیعی، محمد حسین اسماعیلی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تمایل به افزایش خطر ابتلا به زوال عقل در بیماران مبتلا به پریودنتیت وجود دارد ولی حالت عکس آن یعنی نقش بیماری آلزایمر بر بیماری پریودنتال هنوز نامشخص است، بنابراین در این مطالعه تاثیر بیماری آلزایمر تجربی بر سلولهای التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در رتهای نر مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 16 سر رت نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 250-230 گرم، به صورت تصادفی، به 2 گروه کنترل (سالین) و گروه تحت تیمار با 3 میلیگرم/ کیلوگرم استرپتوزوتوسین (تزریق دو طرفه در بطنهای جانبی، با حجم10 میکرولیتر، در هر دو گروه) تقسیم شدند. پس از 4 هفته تیمار، در دو گروه آزمایش ماز آبی موریس بعمل آمد. سپس نمونه برداری از پاپیلای اطراف دو دندان برش دهنده مرکزی موشها با بیهوشی عمیق انجام شد. نمونهها پس از ثابت شدن و تهیه بلوک پارافین، برشهای 5 میکرونی سریالی تهیه شد. پس از رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین، میزان سلولهای التهابی (ائوزینوفیل، ماست سل، سلولهای پلی مورفونوکلئر)، رگزایی و فیبروبلاست به کمک میکروسکوپ شمارش شدند. داده ها با نرم افزار SPSS-21 و آزمون T مستقل تحلیل شد.
یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد که بیماری آلزایمر موجب افزایش سلولهای التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در لثه موشها میشود که تفاوت این تغییرات بین گروه تجربی و کنترل در همه پارامترها معنی دار بود ( p< 0.00).
نتیجهگیری: برطبق این یافتهها بیماری آلزایمر موجب بروز و یا تشدید التهاب و افزایش نرخ بیماریهای پریودنتال در موش میشود و ممکن است همین اثر را هم در انسان داشته باشد.
معصومه متین، ناهید کیانمهر، عباس طباطبایی، مهرناز کجباف والا، مرضیه یاسین،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این مطالعه بررسی اثر سوزن خشک بر درد و آستانه فشاری درد در بیماران با کمردرد مزمن غیراختصاصی بود.
روش کار: در این مطالعه، 29 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (14 نفر) و کنترل (15 نفر) شرکت نمودند. مداخله سوزن خشک برای عضلات کوادرتوس لومباروم، گلوتئوس مدیوس و مولتیفیدوس کمری در 6 جلسه انجام گرفت و گروه کنترل صرفاً فعالیتهای روزمره زندگی را دنبال نمودند. متغیرهای درد، و آستانه فشاری درد در پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری ارزیابی شدند. درد متغیری بود که دارای دوره پیگیری سه ماهه نیز بود. آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری ترکیبی با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی جهت بررسی اثر مداخله به کار رفته بر پیامدهای مورد مطالعه به کار بُرده شد.
یافته ها: سه جلسه درمان سوزن خشک منجر به تغییر معنی دار شدت درد نشد؛ ولی پس از پنج جلسه اِعمال سوزن خشک کاهش معنی دار شدت درد مشاهده شد (P< 0.05) که این تغییرات تا یک و سه ماه پس از پایان مداخله معنی دار باقی ماند (< 0.05 P). علاوه بر این؛ آستانه فشاری درد پس از پنج جلسه درمان سوزن خشک با تغییرات معنی داری مواجه شدند (0.05 < P) که این تغییرات نیز در دوره پیگیری یک ماهه به طور معنی داری باقی ماندند ( <0.05 P).
نتیجه گیری: سوزن خشک نقاط ماشه ای عضلات کوادرتوس لومباروم، گلوتئوس مدیوس و مولتیفیدوس کمری میتواند باعث بهبود درد و آستانه فشاری درد، در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی شود.
طاهر صادقیان، سعیده اللهیاری،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: موکوزیت دهانی به عنوان یک عارضه در روند درمانی سرطان، چالش های مهمی در کیفیت زندگی بیماران ایجاد کرده است. ضد افسردگیهای سه حلقه ای از جمله نورتریپتلین از طریق مهار کانال های سدیمی می توانند میزان درد ناشی از موکوزیت را کنترل کنند. از آنجایی که راحتی مصرف و نیز مشاهده ی سریع اثر دارویی از اهداف فرمولاسیون پیشنهادی است؛ تصمیم بر آن گرفته شد که دهانشویهی نورتریپتیلین تهیه و براساس دستورالعمل فارماکوپه از نظر تداخل دارو با ظرف و میزان مقاومت میکروبی در حین مصرف بررسی شود.
روش کار: بر اساس فارماکوپه دارویی، مواد کمکی مورد نیاز در دهانشویهی نورتریپتیلین تعیین و مقدار هر یک از آنها مشخص گردید. پس از انجام معتبرسازی روش اسپکتروفتومتری فرابنفش، تداخل دارو با ظرف دهانشویه مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر اندازه گیری فعالیت آبی، آزمایشهای میکروبی لازم نیز انجام شد.
یافته ها: معتبرسازی روش تعیین مقدار نورتریپتلین در حداکثر طول موج جذبی بدست آمده (238.5نانومتر) انجام گرفت. یافته های حاصل از بررسی تداخل ظرف پلی اتیلنترفتالات با نورتریپتلین، نشانگر عدم جذب دارو به بخش داخلی ظرف دهانشویه در 28 روز میباشد. نتایج بررسی قدرت ضد باکتریایی و ضد مخمری/کپکی در محدوده ی استاندارد فارماکوپه ایالات متحده قرار داشت. میزان فعالیت آبی دهانشویه نیز 0.81 بدست آمده که بیانگر محیطی نامناسب برای رشد میکروارگانیسم ها بود.
نتیجه گیری: مطالعات پایه ای نشان داد که دهانشویه ی نورتریتلین تهیه شده استانداردهای مقاومت میکروبی را داشته و تداخلی بین ماده موثره دارویی و ظرف پیشنهادی وجود ندارد. در نتیجه می توان این فرمولاسیون را به عنوان یک کاندید امیدوارکننده برای کاوشهای بالینی پیشنهاد کرد.