|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای کهنمویی
فریبا کهنمویی اقدم، فیروزه اسدزاده منیر، فیروز امانی، دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپرپرولاکتینمی اختلالی است که با یکی از انواع بالینی گالاکتوره، نازایی، انواع اختلالات قاعدگی، هیرسوتیسم و PMS ( Perimenstrual Syndrome ) خود را نشان می دهد. برموکریپتین یک آگونیست دوپامین بوده و داروی انتخابی برای درمان این عارضه می باشد. به علت لزوم تداوم مصرف (حتی تا چندین سال) تحمل بیمار نسبت به دارو مهم می باشد. در این مطالعه، عوارض جانبی و میزان تحمل بیماران نسبت به برموکریپتین را در دو فرم مصرف آن (خوراکی- داخل مهبلی) مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی یک سوکور می باشد جمعیت مورد مطالعه زنان مراجعه کننده به درمانگاه تخصصی زنان با یکی از شکایات گالاکتوره، اختلالات قاعدگی هیرسوتیسم و نازایی می باشد. حجم نمونه برآورد شده 180 نفر بوده (دو گروه 90 نفری) و مدت مطالعه 2 سال بود. افراد مورد مطالعه به دو گروه مصرف کننده های خوراکی و داخل واژنی تقسیم شده و قبل از شروع مطالعه از نظر کنترل عوارض سیستمیک و موضعی معاینه سیستمیک و زنانگی شدند و پس از حصول اطمینان از نظر سالم بودن سایر سیستم های بدن، به یک گروه نوع خوراکی و به گروه دیگر نوع داخل مهبلی دارو تجویز شد. داده ها بر اساس پرسشنامه تنظیم شده جمع آوری گشته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه مشخص گردید که عوارض جانبی برموکریپتین در مصرف کنندگان نوع خوراکی 100% موارد و مصرف کنندگان نوع داخل مهبل 2/43% از موارد ایجاد شده است. بیشترین عارضه در نوع خوراکی دارو تهوع (9/38%) و در گروه مصرف کننده داخل مهبلی خارش مهبلی (3/22%) بوده است سرگیجه در گروه مصرف خوراکی نسبت به گروه مصرف داخل مهبلی بیشتر بوده است (8/27% در مقایسه با 3/2%) افت فشار در نوع خوراکی دارو در 2/11% موارد وجود داشته است در حالی که این رقم در مورد گروه مصرف داخل مهبل صفر بوده است. در 2/51% گروه خوراکی بیشتر از دو عارضه دیده شده است. در هر دو گروه مورد مطالعه بیشترین عوارض در 10 روز اول مطالعه ایجاد شده است (7/66% و 8/37%) از نظر شدت عارضه ایجاد شده مشخص گردیده که 2/31% گروه خوراکی و 11% گروه داخل مهبلی شدت عارضه به حدی بوده است که منجر به قطع مصرف دارو گشته است. نتیجه گیری: بین شدت و نوع عوارض دارویی در دو فرم مصرف خوراکی و داخل مهبلی برموکریپتین تفاوت معنی دار وجود داشته و تحمل دارویی و تداوم مصرف دارو در نوع داخل مهبلی بیشتر از نوع خوراکی می باشد.
فریبا کهنمویی، محمد علی محمدی، فریده مصطفی زاده، افشار ابراهیمی، دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : اولیگوهیدرآمنیوس اختلالی است که با پیآمدهای ناگواری برای جنین همراه است که معمولاً منجر به ختم حاملگی قبل از ترم و تولد نوزاد پره ترم می گردد . مهمترین اقدام برای این بیماران افزایش طول دوره بارداری و جلوگیری از تولد نوزاد پره ترم می باشد که در این مطالعه تأثیر مایع درمانی خوراکی و وریدی در افزایش طول مدت بارداری در بیماران اولیگوهیدرآمنیوس بررسی شده است. روش کار: در این پژوهش جمعیت مورد مطالعه دو گروه مورد و شاهد 30 نفره از زنانی بودند که طی مراجعه به بیمارستان بر اساس سونوگرافی انجام یافته ، تشخیص اولیگوهیدرآمنیوس برای آنان مطرح شد، سپس بیماران بصورت کاملاً تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند . به گروه مورد روزانه 4 – 3 لیتر سرم نرمال سالین به مدت یک هفته و سپس مایع خوراکی تا زمان ختم حاملگی داده شده . در هر دو گروه در صورتیکه ادامه حاملگی مقدور نبود ختم حاملگی داده می شد . جمع آوری اطلاعات از طریق شرح حال، معاینه فیزیکی و تکمیل پرسشنامه مربوطه و یافته های سونوگرافی صورت گرفته و جهت بررسی ارتباط بین یافته ها از آزمون کای اسکوئر و تی تست نرم افزار آماری SPSS استفاده گردیده است . یافته ها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب 25 و 24 سال بود . میانگین سن حاملگی زمان تشخیص بیماری در گروه مورد 2/30 هفته و در گروه شاهد 8/31 هفته بود. میانگین سن ختم حاملگی در گروه مورد 6/34 و در گروه شاهد 2/34 هفته بود. میانگین افزایش طول مدت حاملگی در گروه مورد 86/3 هفته و در گروه شاهد 4/2 هفته بود که این اختلاف با توجه به 013/0= p معنی دار می باشد. بیشترین تأثیر در سن حاملگی 32 – 29 هفته مشاهده شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه و با توجه به معنی دار بودن اختلاف افزایش طول مدت بارداری در گروه مورد و شاهد، هیدراتاسیون وریدی و خوراکی باعث افزایش طول مدت بارداری در بیماران مبتلا به اولیگوهیدرآمنیوس می شود.
پرنیان علیزاده اسکویی، سیاوش سوادی اسکویی، مهدی عابدی کهنمویی، محرم باقری پریدلو، دوره 7، شماره 3 - ( پاییز 1386 )
چکیده
زمینه وهدف: مصرف وسیع آمالگام در دندانپزشکی از یک طرف و مسئله سمیت جیوه از طرف دیگر رعایت اصول بهداشتی جیوه را الزامی می دارد . هدف از مطالعه حاضر بررسی آگاهی ، نگرش و عملکرد دندانپزشکان شاغل در مطب های خصوصی شهر تبریز نسبت به رعایت اصول بهداشت جیوه می باشد . روش کار : در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی تعداد 116 نفر از دندانپزشکان شاغل درمطب های خصوصی شهر تبریز به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب و جهت بررسی متغیرهای آگاهی، نگرش و عملکرد از پرسشنامه استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار Spss.14/win و به وسیله روش های آماری توصیفی و آزمون t برای گروه های مستقل و آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: میانگین آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان به ترتیب 28/13 ± 74/45، 62/10 ± 96/68 ، 55/17 ± 43/17 به دست آمد. بین آگاهی، نگرش و رعایت اصول بهداشت جیوه رابطه معنی داری حاصل نشد همچنین بین متغیرهای زمینه ای جنسیت دندانپزشک، مدرک تحصیلی و سال فارغ التحصیلی با متغیرهای فوق رابطه معنی داری حاصل نشد. نتیجه گیری: با توجه به نگرش مثبت و آمادگی جهت افزایش آگاهی و بهبود عملکرد، برنامه ریزی صحیح جهت آموزش اصول بهداشت جیوه طی دوران تحصیل و در جریان برنامه های بازآموزی می تواند راهگشا باشد. علیرغم آگاهی، نگرش مثبت، عملکرد دندان پزشکان شهر تبریزکمتر از حد مطلوب است.
فریبا کهنمویی اقدم، هاله شهلازاده، مینا عطایی، دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده
لنفوم غیر هوچکین در حاملگی بسیار نادر است. شیوع آن 8/0 در 100000 زن باردار گزارش شده است. این گزارش در مورد زن 19 ساله با حاملگی اول که در هفته 14 بارداری داخل رحمی تشخیص لنفوم غیر هوچکین سلول بزرگ با نمونه برداری از بافت تیرویید داده شده است. این زن بعد از ختم بارداری، با رژیم درمانی 6 دوره ای (سیکلوفسفامید، دوکسوروبیسین، وینکریستین، پردنیزون) تحت درمان قرارگرفت.
فریبا کهنمویی اقدم، فیروز امانی، مهسا ولایی، مهناز آذری، دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط درمانی در سه ماهه دوم حاملگی، به دو روش دارویی و مکانیکی انجام میشود. از انواع روشهای دارویی، استفاده از میزوپروستول و لتروزول و از انواع روشهای مکانیکی، استفاده از لامیناریا قابل ذکر است. هدف از طراحی این مطالعه، بررسی مقایسه ای سه روش میزوپروستول واژینال، ترکیب لتروزول و میزوپروستول و ترکیب لامیناریا و میزوپروستول در آماده سازی سرویکس در سقطهای زیر سه ماهه دوم می باشد.
روش کار: در این مطالعه مداخله ای 120 نفر بیمار در سن حاملگی زیر 20 هفته که به علل مختلف باید تحت سقط درمانی قرار بگیرند به شکل تصادفی انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی به 3 گروه40 نفری تقسیم شده و به گروه اول میزوپروستول واژینال و در گروه دوم لامیناریا و همزمان شیاف میزوپروستول به همراه پلاسبو خوراکی استفاده گردید. بیماران گروه سوم علاوه بر پلاسبو دهانه سرویکس، روز اول و دوم قرص لتروزول روزانه یک عدد به صورت سرپایی تجویز شده و روز سوم بیمار بستری شده و همراه با تجویز دوز سوم لتروزول، میزوپروستول دریافت نموده و هر 4 ساعت بصورت منظم بیمار معاینه شد و در صورت عدم دفع جنین بعد از 4 ساعت میزوپروستول واژینال تکرار گردید. بیمارانی که دفع نسج داشتند تحت سونوگرافی ترنس واژینال قرار گرفتند. عدم گزارش بقایای حاملگی به عنوان سقط کامل در نظر گرفته شده و بیمار مرخص شد. در صورت گزارش بقایای بارداری بیماران تحت کورتاژ قرار گرفتند. داده ها در نرم افزار spss با استفاده از روشهای آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد.
یافته ها: نتیجه نشان داد که علت ختم حاملگی در 23 نفر آنومالی جنین و 97 نفر مرگ جنین بود. سه گروه از نظر سنی تفاوت معنیدار از لحاظ آماری نداشتند در این مطالعه میزان پاسخ به درمان در گروه دریافت کننده لامیناریا+ میزوپروستول90 درصد، در گروه دریافت کننده لتروزول+ میزوپروستول 85 درصد و در گروه دریافت کننده میزوپروستول به تنهایی 67 درصد بود. از لحاظ مدت و میزان خونریزی هم در گروه دریافت کننده لامیناریا+ میزوپروستول کمترین مدت و شدت خونریزی مشاهده گردید ولی از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نبود.
نتیجه گیری: بر مبنای این تحقیق استفاده از ترکیب درمانی لامیناریا + میزوپروستول جهت آماده سازی سرویکس در سقطهای زیرسه ماهه دوم ارجح میباشد.
|
|
|
|
|
|