|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
10 نتیجه برای کریمی
محمد علی کریمی اقدم، محمود صمدی، شمسی غفاری، فریبا محمودپور، دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای مختلفی جهت بستن مجرای شریانی باز (PDA ) وجود دارد . در این مطالعه نتایج درمانی، عوارض و هزینه بستن PDA به روش غیرجراحی (با استفاده از Coil) با روش جراحی مقایسه شده است. روش کار: کلیه بیمارانی که در سال 1384 ، PDA آنها به روش جراحی و غیر جراحی در مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی بسته شده بود انتخاب شده و از پرونده بالینی آنها اطلاعات مورد نظر استخراج گردید. تمام بیماران تا 6 ماه پس از ترخیص بررسی گردیدند و نتایج بدست آمده با نرم افزار SPSS 13 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در روش غیر جراحی از 21 بیمار، 2 مورد 9/5% آمبولیزاسیون Coil به داخل شریان ریوی رخ داده بود که در هر دو مورد Coil در اتاق آنژیوگرافی خارج و سپس بیماران به واحد جراحی معرفی شدند و یک مورد 4/5% دارای شانت باقیمانده در محل PDA شد که مجددا کاندیدای استفاده از Coil بعدی بود. پس از 6 ماه در 18 مورد 86% PDA کاملا بسته شده و عارضه خاصی در هیچیک از بیماران مشاهده نشد. در گروه جراحی 42 بیمار وجود داشت که پس از 6 ماه، 2 مورد 4/7% در محلPDA دارای شانت باقیمانده بودند. در یک مورد 2/3% شیلوتوراکس روی داد. 2 بیمار 4/7% بصورت موقت دچار پارزی دیافراگم چپ و 2 مورد 4/7% نیز دچار فلج موقت تارصوتی شدند. مدت بستری در بخش مراقبتهای ویژه، میانگین مدت اقامت در بیمارستان ، تعداد آزمایشات و رادیوگرافیها در روش غیرجراحی بطور معنی داری کمتر از روش جراحی بود (p<0/0005). اختلاف میانگین هزینه دارو در گروه جراحی و غیرجراحی معنی دار نبود(p=0/793). میانگین هزینه لوازم مصرفی وکل هزینه های بیمار در گروه غیر جراحی بعلت هزینه بالای Coil بطور معنی داری بالاتر از گروه جراحی بود (p<0/0005) ولی میانگین هزینه پرداختی بیماران به بیمارستان در دو گروه از نظر آماری اختلاف معنی دار نداشت (056/=P). نتیجه گیری: بطور کلی بستن PDA به روش غیر جراحی از نظر نتایج و عوارض درمانی بهتر و موثرتر از روش جراحی بوده ولی هزینه درمانی بالاتری را بدنبال دارد
عباس کریمی، مرتضی جبارپور بنیادی، محسن اسماعیلی، سعید دستگیری، دوره 12، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : تب فامیلی مدیترانهای یک اختلال اتوزمال مغلوب بوده و از شایعترین و شناخته شدهترین سندرمهای تبهای دورهای است. بیماری بیشتر در میان یهودیان غیراشکنازی، اعراب، ترکها و ارامنه شایع میباشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی شمالغرب ایران و به لحاظ نزدیکی به دو جمعیت در خطر بالای FMF ، یعنی ارمنستان و ترکیه، احتمال شیوع FMF در این ناحیه از ایران نامحتمل به نظر نمیرسد. هدف از این مطالعه برآورد میزان ناقلین جهشهای شایع FMF در افراد سالم میباشد. نتایج حاصله میتواند برای تخمین شیوع بیماری بالقوه مفید باشد. روش کار: به طور تصادفی۲۰۰ نمونه فرد سالم غیر مبتلا به FMF از شمالغرب کشور انتخاب گردید. پس از اخذ رضایتنامه و خونگیری از این افراد استخراج DNA به عمل آمد. سپس با استفاده از تکنیکهای ARMS - PCR و PCR-RFLP جهشهای شایع مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها : از ۴۰۰ آلل مورد بررسی ۴۴ آلل موتانت برای جهش E148Q و ۷ آلل موتانت برای جهش V726A یافت گردید. برای دو جهش دیگر هیچ آلل موتانتی پیدا نشد. فراوانی آللی کل برای این ۴ جهش شایع 1325/0 و میزان ناقلین 4/23% بدست آمد. نتیجهگیری : این مطالعه بیانگر این است که فرکانس آللی موتاسیون E148Q نسبت به سایر موتاسیونها بیشتر می باشد.
نرگس روزافزای، لیلا کوکبی، سیروس زینلی، مرتضی کریمی پور، دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : هموفیلی A یک اختلال انعقادی وابسته به جنس مغلوب است که در اثر وقوع ناهنجاری های گوناگون در ژن فاکتور هشت انعقادی حادث می گردد . وارونگی اینترون 22 در50-45% ازموارد مسبب نوع شدید بیماری است. علاوه بر این وارونگی اینترون 1 نیز در بیش از 5% موارد مسئول ایجاد هموفیلی A شدید محسوب می گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی دقیق وارونگی اینترون1 ژن فاکتور هشت انعقادی با استفاده از روش IS-PCR(Inverse Shifting-PCR) در بیماران هموفیلی A شدید که از نظر وارونگی اینترون 22 منفی بوده اند می باشد . روش کار : در این مطالعه تجربی ، بیماران هموفیلی A شدید مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهداء اصفهان با کمتر از1% سطح نرمال فعالیت فاکتور هشت مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از گرفتن رضایت نامه از بیماران، DNA ژنومی از لوکوسیت های خون محیطی استخراج شد. سپس وارونگی اینترون یک با تکنیک IS-PCR بررسی شد. یافته ها : 18بیمار از 32 بیمار که فاقد وارونگی اینترون 22 بودند از نظر وجود یا عدم وجود وارونگی اینترون 1 به وسیله روش تشخیص مولکولی جدید PCR IS- مورد ارزیابی قرار گرفتندکه 2 بیمار (6.2%) از مجموع بیماران هموفیلی A شدید از نظر وجود این وارونگی مثبت بودند. نتیجه گیری : نتایج به دست آمده در این مطالعه، با شیوع اللی وارونگی اینترون یک در سایر مطالعات مشابه مطابقت دارد. IS-PCR روشی دقیق، سریع وکم هزینه بوده که میتواند تشخیص مولکولی وارونگی را ارتقا ببخشد و در ارزیابی افراد بیمار، ناقلین و تشخیص های پیش از تولد کاربرد دارد.
زهرا کریمیان، زهره سادات، معصومه عابدزاده، ناهید سرافراز، محبوبه کفایی عطریان، نصرت بهرامی، دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای دیسمنوره و تاثیر بر فعالیت های روزانه فرد و عوارض کمتر داروهای گیاهی نسبت به داروهای شیمیایی، این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر کپسول مفنامیک اسید و کپسول بابونه بر دیسمنوره اولیه انجام گرفت. روش کار: این مطالعه که یک کارآزمایی بالینی تصادفی سه سو کور بود بر روی 90 نفر از دانشجویان دختر مبتلا به دیسمنوره اولیه (درد قاعدگی) ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1390 انجام شد. افراد بصورت تصادفی در دو گروه مفنامیک اسید و بابونه قرار گرفتند. 45 نفر بابونه 250 میلی گرم هر 8 ساعت و 45 نفر مفنامیک اسید 250 میلی گرم هر 8 ساعت از 48 ساعت قبل از قاعدگی تا 24 ساعت بعد از آن دریافت کردند. افراد در طی 2 سیکل دارو را دریافت کردند و شدت درد آنها با کمک خط کش درد مک گیل تعیین شد. در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون های آماری کای دو، آزمون t ، فیشر و آزمون t زوجی انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شدت دیسمنوره اولیه در هر گروه درمانی نسبت به قبل از درمان کاهش معنی دار آماری را نشان می دهد (005/0 > p ) و در مقایسه بین مفنامیک اسید و بابونه میزان تفاوت کاهش شدت درد از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد(05/0 P> ) یعنی هر دو دارو به یک مقدار درد را کاهش داده اند. نتیجه گیری: مصرف کپسول بابونه میتواند شدت دیسمنوره اولیه را به طور موثری کاهش دهد. لذا با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، استفاده از بابونه در درمان دیسمنوره اولیه زنان توصیه می شود.
مهدی فراموشی، رامین امیر ساسان، ، وحید ساری صراف وحید، پوران کریمی، دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع دو، یک اختلال متابولیکی توام با مقاومت انسولینی سلولهای کل بدن است و پنجمین عامل مرگ و میر در جهان به شمار میرود. از طرفی سازگاری با ارتفاع مرگ و میر ناشی از برخی بیماریهای مزمن را کاهش میدهد، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارتفاع متناوب شبیهسازی شده بر شاخصهای متابولیک، هماتولوژیک و عملکرد کبدی موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود.
روش ﮐﺎر: در اﯾﻦ مطالعه تجربی، تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (وزن اولیه 20±220 گرم) به طور تصادفی در سه گروه ۸ تایی: گروه کنترل سالم (NC, n=8) ، گروه کنترل دیابتی (D, n=8) (دریافت کننده 37mg/kg استرپتوزوتوسین بعداز ۲ هفته تغذیه با غذای چرب) و گروه دیابتی+ هیپوکسی (D+H,n=8) شامل دیابتیهای تیمار شده در شرایط هیپوکسی متناوب (14% معادل فشار اکسیژن 106میلیمتر جیوه و مشابه ارتفاع 3400 متر و به مدت هشت هفته) تقسیم شدند سپس شاخصهای دیابتی، خونی و متابولیسم لیپیدی و نیز آنزیمهای کبدی آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) و آلانین آمینو ترانسفراز در خون محیطی رتها اندازه گیری گردید.
ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: نتایج نشان داد که هیپوکسی متناوب، سطح سرمی کلسترول تام، LDL VLDL,و تری گلیسیرید را بطور معنیداری نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش داده است. همچنین قرار گرفتن در معرض هیپوکسی متوسط متناوب موجب کاهش معنی دار در سطح گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت انسولینی HOMA-IR و ALT شد (p<0.05)؛ اما تغییر معنیداری در شاخص حساسیت به انسولین ((QUICKI و AST ( p=0.28 ) در بین دو گروه دیابتی دیده نشد. همچنین میزان هموگلوبین و هماتوکریت در گروه دیابتی هیپوکسی نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش معنی دار نشان داد، اما تفاوت شمارش گلبولهای قرمز بین گروه کنترل دیابتی و هیپوکسی دیابتی معنی دار نبود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بدست آمده به نظر میرسد که هیپوکسی متناوب (مشابه استقرار در ارتفاعات بطور مزمن و متناوب) با افزایش ظرفیت ساخت هموگلوبین، کاهش مقاومت انسولینی و نیز بهبود وضعیت کبدی میتواند در کنترل دیابت نوع دو موثر واقع شود
طوبی کریمی زاده مونه، سید ابراهیم حسینی، دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ریتالین از داروهایی است که در درمان اختلال کمبود توجه و بیش فعالی مورد استفاده قرار میگیرد. هدف این مطالعه بررسی اثر مقایسهای مصرف ریتالین با عصاره هسته انگور بر یادگیری اجتنابی غیرفعال در موشهای صحرایی نر بالغ بود.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه تجربی بود که بر روی 40 سر موش صحرایی نر بالغ که به صورت تصادفی به 5 گروه 8 تایی شامل گروههای کنترل، شاهد و سه دسته تجربی تقسیم شدند، انجام گرفت. گروه کنترل تحت هیچ تیماری قرار نگرفتند. گروه شاهد نیز یک میلیلیتر آب مقطر را در هر روز، دریافت نمودند. گروههای تجربی به ترتیبmg/kg 100 عصاره هسته انگور،mg/kg 1 ریتالین و mg/kg100 عصاره هسته انگور به همراه mg/kg 1 ریتالین دریافت داشتند. تجویزها برای 28 روز و به صورت گاواژ انجام گرفت. برای اندازه گیری میزان یادگیری احترازی از دستگاه شاتل باکس استفاده گردید. داده ها با کمک آزمونهای آماری ANOVA و پیگیری توکی و با کمک نرم افزار SPSS-18 ارزیابی گردید و معناداری اختلاف داده ها در سطح 0.05>p در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد ریتالین باعث کاهش یادگیری اجتنابی غیرفعال می شود در حالی که عصاره هسته انگور به تنهایی و همراه با ریتالین باعث افزایش یادگیری اجتنابی غیرفعال میشود.
نتیجه گیری: مصرف ریتالین باعث کاهش یادگیری اجتنابی غیرفعال میشود در حالی که مصرف همزمان ریتالین با عصاره هسته انگور مانع اثر ریتالین و افزایش یادگیری میگردد.
نسیم کریمی، سارا رمضان جماعت، نفیسه سعیدزاده، قدرتاله روشنایی، پریسا پارسا، دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از مطالعات پزشکی به منظور بررسی اثر درمانها، متغیر پاسخ به طور مکرر در طول زمان اندازه گیری میشود، که به آنها مطالعات طولی گفته میشود. روش تحلیل این نوع از دادهها، تحلیل اندازه گیری تکراری است که تنها از یک نوع ساختار همبستگی استفاده میکند و در صورتیکه این ساختار همبستگی مناسب نباشد نتایج معتبر نیست. برای رفع این مشکل، مدلهای آمیخته جایگزین مناسبی است. لذا هدف این پژوهش مقایسه روشهای تحلیل اندازه گیری تکراری و مدلهای آمیخته در بررسی اثر انتونوکس بر درد زایمان میباشد.
روش کار: این مطالعه تجربی برای مقایسه تاثیر استنشاق گاز انتونوکس و اکسیژن بر میزان تسکین درد زایمان در دو گروه انجام شده است. تحلیل داده ها با استفاده از روش اندازه گیری تکراری و مدلهای آمیخته با ساختارهای همبستگی مختلف انجام شد. ساختارهای مناسب با استفاده از معیار اطلاع آکائیک، معیار اطلاع بیزی(بیزین) و لگاریتم درست نمایی محدودشده انتخاب و با هم مقایسه شدند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج مطالعه ما نشان داد که تمامی متغیرها شامل روش بیدردی، طول مدت مرحله اول زایمان، طول مدت مرحله دوم و زمان اندازهگیری درد در این آزمونها معنادار هستند. در مدل آمیخته ساختارهای پیشوابستگی مرتبه اول، خودهمبستگی مرتبه اول ناهمگن، تاپلیتس ناهمگن، بدون ساختار همبسته به عنوان بهترین ساختارها شناخته شدند. ساختار واریانس کواریانس بدون ساختار به عنوان بدترین ساختار شناخته شد و متغیرهای طول مرحله اول و دوم زایمان در این ساختار معنادار نبودند.
نتیجه گیری: مدلهای آمیخته به دلیل انعطافپذیری نسبت به انتخاب ساختارهای مختلف واریانس-کوواریانس و ویژگیهای مهم دیگر و عدم نیاز به مفروضات محدود کننده برای اندازهگیری تکراری مناسب هستند.
بهادر کریمی، زهره قطب الدین، سیدرضا فاطمی طباطبایی، دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: روی به عنوان یک عنصر کمیاب نقش بسیار مهمی برای عملکرد صحیح سیستم عصبی و حفظ هومئوستاز دارد و مطالعات زیادی نشان می دهند که استرس از طریق مکانیسم های مختلفی از جمله ایجاد استرس اکسیداتیو و بسیاری از مکانیسمهایی که به طور مستقیم عملکرد مغز را تحت تاثیر قرار میدهند باعث اختلال حافظه میشود. لذا در این کار تحقیقاتی اثر کلرید روی بر حافظه احترازی غیرفعال و پارامترهای اکسیداتیو ایجاد شده متعاقب استرس در موشهای صحرایی نر مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه از 50 سر موش صحرایی نر (نژاد ویستار) در 5 گروه: کنترل، شاهد، در معرض استرس، تیمارشده با کلریدروی و گروه دریافت کننده کلرید روی قبل از اعمال استرس استفاده شد. به منظور ایجاد استرس، موشها به مدت 7 روز و هر روز 6 ساعت درون مهارکننده[1] قرار گرفتند. موشهای تیمار، کلرید روی را به مدت 7 روز به روش گاواژ با دوز mg/kg 32 دریافت کردند. در پایان تیمار حافظه احترازی حیوانات به کمک آزمون شاتل باکس و برخی از پارامترهای آسیب اکسیداتیو در هیپوکامپ تمام گروه ها ارزیابی شدند.
یافته ها: نتایج به دست آمده از این تحقیق بیانگر کاهش معنی دار حافظه احترازی غیرفعال در گروه استرس نسبت به گروه کنترل است (p<0.01). همچنین پارامترهای استرس اکسیداتیو نیز در این گروه نسبت به گروه کنترل تغییرات قابل توجهی را نشان میدهد (p<0.05)، در حالی که تیمار با کلرید روی توانست حافظه احترازی و پارامترهای استرس اکسیداتیو را به شرایط کنترل نزدیک کند.
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، کلرید روی میتواند با خاصیت آنتی اکسیدانی خود یک اثر محافظتی برای اختلال حافظه و استرس اکسیداتیو ایجاد شده متعاقب ایجاد استرس داشته باشد.
ندا کریمی، افشان شرقی، روح الله باصر، شکوفه بنائی، عمران حاج محمدی، دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: نهفتگی دندان مولر سوم پدیده شایعی است. به علت آسیب های احتمالی نهفتگی و اثر الگوی نهفتگی بر شیوه درمان این دندانها، بررسی الگوی نهفتگی این دندان دارای اهمیت است. این مطالعه با هدف تعیین الگوی نهفتگی دندان مولر سوم مندیبل در جمعیت شهر اردبیل انجام گرفت.
روش کار: در این پژوهش رادیوگرافی پانورامیک ۳۸۲ بیمارمراجعه کننده به کلینیک دانشکده دندانپزشکی اردبیل که بین ١٨ الی٤٠ سال سن داشتند و دارای دو دندان مولر سوم نهفته مندیبل بودند، مورد بررسی قرارگرفت. رادیوگرافیها از جهت ارزیابی عمق نهفتگی، فاصله ریشه از کانال اینفریورآلوئولار، تعداد، شکل، ارتباط ریشه ها و در نهایت آسیب به ساختارهای مجاور بررسی شدند. داده ها بعد از جمع آوری و کدگذاری، در نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های تی و مجذور کای تحلیل شدند.
یافته ها: از میان موارد ۴2/۴ درصد مرد و 57/6 درصد زن بودند. از نظر تعداد ریشه ها، نحوه ارتباط ریشه ها رابطه معنیدار بین دو جنس زن و مرد وجود نداشت ولی از نظر عمق نهفتگی، فاصله با کانال اینفریوآلوئولار، شکل ریشه ها و آسیب به ساختارهای مجاور، تفاوت معنیدار بود.
نتیجه گیری: نتایج حاصله پیشنهاد می کند که از نظر عمق نهفتگی بیشترین حالت مربوط به عمق نهفتگی کلاس B بود. از نظر فاصله با کانال اینفریوآلوئولار، بیشتر آنها در مجاورت کانال و دارای ۲ ریشه مستقیم و جدا از هم بودند و از نظر آسیب به ساختارهای مجاور نیز بیشترین حالت از نوع پاکت پریودنتال بود.
آیلار ایمانی، معرفت سیاه کوهیان، پوران کریمی، مسعود اصغرپور، فرناز سیفی اسگ شهر، دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی و مصرف برخی مکملها میتواند در کاهش آپوپتوزیس مؤثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرین استقامتی و مکمل عصاره گل محمدی بر آپوپتوزیس میتوکندریایی میوکارد بود.
روشکار: این مطالعه تجربی، روی 52 سر موش نر ویستار انجام گردید که بصورت تصادفی در پنج گروه همگن کنترل سه ماهه، کنترل شش ماهه، گل محمدی، تمرین استقامتی و تمرین استقامتی+ گل محمدی تقسیم شدند. گروههای تمرینی بهمدت 12 هفته در تمرین استقامتی شرکت نمودند. گروه عصاره گل محمدی و تمرین استقامتی+ گل محمدی، به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، 1 گرم عصاره گل محمدی دریافت کردند. پس از اجرای پروتکل تمرینی و مصرف عصاره، مراحل جراحی و استخراج بافت قلبی انجام شد. دادهها با استفاده از آزمون آنوا و تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری کمتر از 5 درصد با نرمافزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد نسبت Bax/Bcl-2 و Caspase-3 در گروههای تمرین استقامتی و تمرین استقامتی+ گل محمدی کاهش معنیداری را در مقایسه با گروه کنترل داشته است (0/05˂p). Bax/Bcl-2 در گروه گل محمدی کاهش معنیداری را نشان داد (0/05˂p)، اما Caspase-3 در گروه گل محمدی معنیدار نبود.
نتیجه گیری: انتظار میرود تمرین استقامتی با مکمل عصاره گل محمدی بر نسبت بیان ژن Bax به Bcl-2 و میزان بیان ژن Caspase-3، بستر مناسبی را بر سازوکارهای کاسپازی و فرآیند آپوپتوزیس در میوکارد موشهای صحرایی فراهم نماید.
|
|
|
|
|
|