[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای پارسا

پارسا یوسفی، علی سیروس، فاطمه دره،
دوره 8، شماره 3 - ( پاییز 1387 )
چکیده

مقدمه: عفونت ادراری دامنه ای از باکتریوری بدون علامت مشخص تا عفونت شدید کلیه با سپسیس را شامل می شود. عفونت ادراری ممکن است سبب عوارض زیادی (مانند آبسه، هیپرتانسیون، نارسایی کلیه، اسکار کلیه، رفلاکس و غیره) شود. بدلیل اینکه اتفاق نظری روی تجویز مایع اضافی (5/1 برابر نگهدارنده) در بهبودی زودرس علائم عفونت ادراری در مقابل مصرف مایعات نگهدارنده وجود ندارد. این مطالعه جهت بررسی اثر مایع درمانی اضافی طرح ریزی شد.

روش کار: 206 بیمار، در دو گروه 103 نفری، که یک گروه مایع اضافی (1/5 برابر نگهدارنده) و یک گروه مایع نگهدارنده دریافت می کردند، بررسی شدند. این بیماران با تشخیص عفونت ادراری در بیمارستان امیرکبیر اراک از ابتدا تا انتهای سال 1384 بستری شده بودند. زمان بهبود دیزوری، تکرر ادرار، بوی بد ادرار، درد شکم، تب و همینطور زمان منفی شدن کشت ادراری در 3 نوبت (48 ساعت بعد از شروع درمان، 10-7 روز و در طول سه ماه بعد از اتمام درمان) در دو گروه بررسی و با هم مقایسه شدند. دو گروه بیماران از لحاظ سن و جنس یکسان بودند. بیمارانی که از ابتدا آنوریک بودند یا BUN و کراتینین بالا داشتند از مطالعه حذف شدند.

یافته ها: در مقایسه دو گروه نتایج زیر حاصل شد: دریافت مایع اضافی تأثیر قابل توجهی در زمان بهبود زودرس بوی بد ادراری و سوزش ادراری دارد. ولی دریافت مایع اضافی اثر معکوسی در بهبود تب و تکرر ادراری دارد و باعث طولانی شدن زمان بهبود تب و تکرر ادراری می شود. در مورد مسائل دیگری مانند درد شکم و کشت ادراری در 3 نوبت هیچ تفاوتی مشاهده نشد.

نتیجه گیری: تجویز مایع اضافی (1/5 برابر نگهدارنده) اثر قابل توجهی روی روند درمانی عفونت ادراری ندارد
پارسا یوسفی، ابوالحسن فراز، فاطمه دره، محمودرضا نخعی، زهرا مقدسی، سحر فیضی،
دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سرماخوردگی شایعترین بیماری در کودکان میباشد که در اوایل کودکی، بطور متوسط 7-6 بار در سال ایجاد میشود. از عوارض سرماخوردگی میتوان به ایجاد عفونت های باکتریال ثانویه ، غیبت از مدرسه و صرف هزینه زیاد جهت درمان اشاره کرد. درمان معمول سرماخوردگی به صورت درمان علامتی میباشد. در صورتی که بتوان با داروی مؤثر و کم عارضه، مدت علایم سرماخوردگی را در کودکان کاهش داد، میتوان از عوارض آن کــاست. بر اساس برخی مطالعات صورت گرفته، سولفات روی دارای اثر ضد ویروسی و تقویت کننده سیستم ایمنی میبــاشد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر سولفات روی بر طول مدت علایم سرماخوردگی در کودکان می باشد.

روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی می باشد و در کودکان 7-1 سال مبتلا به سرماخوردگی که به صورت سرپایی به درمانگاه کودکان بیمارستان امیرکبیر اراک مراجعه کردند انجام شده است. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند که حجم نمونه در هر گروه 56 نفر بود. یک گروه مکمل سولفات روی را برای مدت 10 روز دریافت کردند و گروه دیگر این مکمل را دریافت نکردند. بر اساس پرسشنامه تنظیم شده ، طول مدت هر یک از علایم آب ریزش و گرفتگی بینی، سرفه، عطسه، تب و طول مدت کلی بیماری، در هر دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و تی تست و من ویتنی آنالیز شد.

یافته ها: با توجه به نتایج بدست آمده، میانگین طول مدت آب ریزش و گرفتگی بینی در کودکان مبتلا به سرماخوردگی که سولفات روی دریافت کردند، نسبت به گروهی که سولفات روی دریافت نداشتند کاهش معنی دار داشت (05/0>p)همچنین میانگین طول مدت سرفه در گروه دریافت کننده سولفات روی نسبت به گروهی که آن را دریافت نکردند، با اختلاف معنی داری کمتر بود (05/0>p).در نتایج حاصله، میانگین طول مدت عطسه نیز در گروه دریافت کننده سولفات روی با تفاوت معنی داری کمتر از گروه دیگر بود (05/0>p)میانگین طول مدت تب نیز در گروه دریافت کننده سولفات روی نسبت به گروه دیگر کاهش معنی دار داشت (05/0>p). میانگین طول مدت کلی بیماری در گروه دریافت کننده سولفات روی نسبت به گروهی که دارو را دریافت نکردند، با اختلاف معنی داری کمتر بود (05/0>p). ضمناً در هیچ یک از نمونه های مورد بررسی، عوارض جانبی مشاهده نشد.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده در این مطالعه می توان از داروی سولفات روی در کنار سایر درمانهای حمایتی سرماخوردگی برای کاهش طول مدت علایم و عوارض ناشی از آن استفاده کرد.


پارسا یوسقی چایجان، فرشاد جعفری، محمد رفیعی، حمید شیخ الاسلامی،
دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: در مواردی که استفراغ ناشی از گاستروانتریت باعث ایجاد مشکل ‌شود می‌توان از داروی ضد استفراغ استفاده نمود. در طب اطفال، در زمینه کاربرد پیریدوکسین (ویتامین ب6) در درمان استفراغ بررسی انجام نشده است. این مطالعه قصد دارد اثر پیریدوکسین وریدی را در کنترل استفراغ ناشی از گاستروانتریت بررسی نماید.
روش کار: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی تصادفی، یک سو کور، با دارو نما و در یک مرکز بود. 147 کودک که به علت گاستروانتریت و استفراغ در بیمارستان امیرکبیر در تابستان و پاییز 1390بستری شدند در گروههای شاهد و مورد قرار گرفتند. در بیماران گروه شاهد مایع درمانی وریدی همراه با آب مقطر (پلاسبو) استفاده شد. به بیماران گروه مورد، پیریدوکسین به صورت وریدی همراه با مایع درمانی داده شد. از زمان بستری تا سه روز پس از شروع درمان، تعداد دفعات استفراغ و علائم دیگر بیماران، در فرم جمع آوری اطلاعات ثبت گردید. مقایسه دو گروه با استفاده از آزمون های غیر پارامتریک در نرم افزار SPSS انجام گردید.
یافته ها: عمده کودکان، پسر، در گروه سنی 6 ماه تا 2 سال و ساکن شهر بودند. میانگین دفعات استفراغ در مقاطع مختلف بستری و در کل دوره بستری بین گروه مورد وشاهد تفاوت معنی دار نداشت (05/0نتیجه‌گیری: بر اساس این تحقیق داروی پیریدوکسین (ویتامین ب6) در درمان استفراغ ناشی از گاستروانتریت کودکان موثر نبود و باعث کاهش مدت زمان بستری کودکان نگردید.


سودا پارسا، داور الطافی،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: میگرن دومین علت شایع سردرد می­باشد و حدود 15% زنان و 6% از مردان را مبتلا می­کند. سر درد میگرنی، دوره­ای بوده و معمولاً یک طرفه و با کیفیت ضرباندار می­باشد و اغلب با تهوع و استفراغ، فنوفوبی (حساسیت به صدا)، فتوفوبی و بی­حالی همراه است. حملات میگرنی در حدود 20-15 درصد بیماران با اورای بینایی یا علایم نورولوژیک دیگر شروع می­شود. هنوز یک آزمون تشخیصی دقیق و کاربردی در این بیماران شناخته نشده است و تشخیص عموماً بالینی و براساس رد سایر علل است. هدف از این مطالعه، بررسی نقش VEP (پتانسیل برانگیخته بینایی) در پیگیری بیماران مبتلا به میگرن و نیز کمک به شناخت تاثیرات میگرن شایع و کلاسیک بر روی الکتروفیزیولوژی سیستم بینایی و درک پاتوفیزیولوژی علایم نورولوژیک میگرن می باشد.

  روش کار: در این مطالعه، 44 بیمار مبتلا به میگرن که شامل 28 فرد مبتلا به میگرن شایع و 16 فرد مبتلا به میگرن کلاسیک بود از دی ماه 1391 تا خرداد 1392 در بیمارستان علوی اردبیل و مطب متخصص بیماری­های مغز و اعصاب با 16 فرد سالم (به عنوان گروه شاهد) تحت بررسی آزمون پتانسیل برانگیخته بینایی قرار گرفتند. میانگین امواج p100 Latency و P100- N140 Amplitude تعیین و بین 3 گروه مقایسه شد.

  یافته ها: میانگین P100 Latency گروه میگرنی به طور چشمگیری بیشتر از افراد سالم بود، میانگین P100-N140 Amplitude گروه میگرنی کمتر از گروه کنترل بود، میانگین P100-N140 Amplitude گروه شایع بیش از گروه کلاسیک بود.

  نتیجه گیری: با وجود تفاوت­ها در نتایج آزمون VEP ، می­توان از VEP به عنوان آزمون یاری کننده در تشخیص میگرن و نیز به عنوان تأییدی برای افتراق میگرن شایع و کلاسیک اشاره کرد که می تواند به عنوان ابزاری در تعیین شدت میگرن و نیز پارامتری جهت تاثیرات الکتروفیزیولوژیک آن استفاده شود. ولی با این وجود نیازمند بررسیهای دقیق تری در این زمینه می شد.


مهدی پارسای مقدم، محمد حسن یزدانی، افشار سیدین، منوچهر پاشازاده،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ایجاد مراکز خدماتی جدید از جمله بیمارستان­ها، مستلزم صرف هزینه های زیاد می باشد و تعیین مکان بهینه این مراکز به نحوی که همه شهروندان از آن بهره مند شوند در راستای کاهش هزینه ­ها و افزایش بهره ­وری مهم است. در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مکان­های بهینه جهت احداث بیمارستان در شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفت.

روش کار: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مراحل طی شده در امر مکان­یابی مراکز بیمارستانی شامل تهیه لایه ­های اطلاعاتی برای هر عنصر، طبقه­ بندی هر لایه اطلاعاتی بر اساس میزان ارزش و ترکیب همه لایه ­های اطلاعاتی و اعمال ضرایب نهایی مدل ANP و تهیه نقشه نهایی بوده است. همچنین داده­ ها شامل یازده معیار نزدیکی به مراکز و محلات پرتراکم جمعیتی، نزدیکی به فضای سبز، نزدیکی به معابر اصلی، نزدیکی به مراکز آتش­ نشانی، فاصله از بیمارستانهای موجود، فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از شیب، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از گورستان، فاصله از مراکز نظامی، فاصله از اماکن ورزشی بوده است.

یافته­ ها: پس از انجام محاسبات و بررسی­ های لازم، بیشترین وزن به معیار «نزدیکی به مراکز پرتراکم جمعیتی» (229.) و کمترین وزن به معبار «فاصله از گورستان» (33) تعلق گرفت. با توجه به وزن معیارها و همپوشانی لایه­ ها در نهایت مکانهای بسیار مناسب تا بسیار نامناسب جهت استقرار سایت­های بیمارستانی در شهر اردبیل مشخص گردید. پهنه با استقرار مکانی بسیار مناسب با رنگ (سبز تیره)، با مساحتی معادل 630 هکتار؛ پهنه استقرار مکانی مناسب با رنگ (سبز روشن) و با مساحتی معادل 851 هکتار؛ پهنه با استقرار نسبتاً مناسب با رنگ (زرد) و با مساحتی معادل 1218.2956 هکتار؛ پهنه با استقرار نامناسب با رنگ (نارنجی) و با مساحتی معادل 1243 هکتار و در نهایت پهنه استقرار مکانی بسیار نامناسب با رنگ (قرمز) و با مساحتی معادل 480 هکتار.

 نتیجه­ گیری: نتایج بدست آمده از کلاسه ­بندی، بهترین مکان­ها جهت احداث بیمارستان­ها در سطح شهر اردبیل بر اساس مناطق چهارگانه شهرداری را نشان داده که در منطقه یک شهرداری اردبیل، نواحی 2، 5، 8، 11 و در منطقه دو شهرداری، نواحی 6 و 7 که شامل حاشیه جنوب­ شرقی شهر اردبیل می­شود، در منطقه سه شهرداری، نواحی 1، 2، 6، 8، 10 که شامل حوزه غربی شهر اردبیل می­شود و در منطقه چهار شهرداری، نواحی 1، 2، 6، 7، 10، 11 که شامل بخش­هایی از بلوک­های واقع در مسیر شمالی و شمال ­غربی شهر اردبیل می­باشد، بهترین پهنه جهت استقرار سایت بیمارستانی شناسایی شده­ اند و می­توان در این عرصه­ های جغرافیایی جهت احداث بیمارستان­های جدید در راستای بهبود دسترسی مردم به خدمات سلامت استفاده کرد.


نسیم کریمی، سارا رمضان جماعت، نفیسه سعیدزاده، قدرت‎اله روشنایی، پریسا پارسا،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از مطالعات پزشکی به­ منظور بررسی اثر درمان­ها، متغیر پاسخ به طور مکرر در طول زمان اندازه ­گیری می­شود، که به آن­ها مطالعات طولی گفته می­شود. روش تحلیل این نوع از داده­ها، تحلیل اندازه­ گیری‌ تکراری است که تنها از یک نوع ساختار همبستگی استفاده می‌کند و در صورتی­که این ساختار همبستگی مناسب نباشد نتایج معتبر نیست. برای رفع این مشکل، مدل­های آمیخته جایگزین مناسبی است. لذا هدف این پژوهش مقایسه روش­های تحلیل اندازه ­گیری‌ تکراری و مدل­های آمیخته در بررسی اثر انتونوکس بر درد زایمان می­باشد.

روش کار: این مطالعه تجربی برای مقایسه تاثیر استنشاق گاز انتونوکس و اکسیژن بر میزان تسکین درد زایمان در دو گروه انجام شده­ است. تحلیل داده­ ها با استفاده از روش اندازه ­­گیری تکراری و مدل­های آمیخته با ساختارهای همبستگی مختلف انجام شد. ساختارهای مناسب با استفاده از معیار اطلاع آکائیک، معیار اطلاع بیزی(بیزین) و لگاریتم درست نمایی محدودشده انتخاب و با هم مقایسه شدند. داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند.

یافته ها: نتایج مطالعه ما نشان داد که تمامی متغیرها شامل روش بیدردی، طول مدت مرحله اول زایمان، طول مدت مرحله دوم و زمان اندازه‎گیری درد در این آزمونها معنادار هستند. در مدل­ آمیخته ساختارهای پیش­وابستگی مرتبه اول، خود­همبستگی مرتبه اول ناهمگن، تاپلیتس ناهمگن، بدون ساختار همبسته به عنوان بهترین ساختارها شناخته شدند. ساختار واریانس کواریانس بدون ساختار به عنوان بدترین ساختار شناخته شد و متغیرهای طول مرحله اول و دوم زایمان در این ساختار معنادار نبودند.

نتیجه­ گیری: مدل­های آمیخته به دلیل انعطاف‌پذیری نسبت به انتخاب ساختارهای مختلف واریانس-کوواریانس و ویژگیهای مهم دیگر و عدم نیاز به مفروضات محدود کننده برای اندازهگیری تکراری مناسب هستند.


فرشید پارسا، سید ابراهیم حسینی، داوود مهربانی، سیده سارا هاشمی،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: حشیش یا عصاره شاهدانه، از مواد مهم روانگردانی است که میلیونها نفر در سراسر دنیا از آن استفاده مینمایند. با توجه به اثرات متنوع حشیش در سلولهای مغزی، این مطالعه با هدف بررسی اثر حشیش بر رشد سلول‌های عصبی رده SH-SY5Y انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه تجربی سلول‌های رده SH-SY5Y از انیستیتو پاستور ایران تهیه و سپس در محیط DMEM بعلاوه 10% سرم جنین گاوی-L گلوتامین، پنی سیلین و استرپتومایسین در دمای 37 درجه وCO2 5% انکوبه شدند. پس از اطمینان از تکثیر سلولها و رسیدن به تراکم لازم، سلولها در پاساژ چهارم، به گروه های کنترل و تجربی تحت تیمار با حشیش در غلظتهای ng/ml 1000 و 100 تقسیم شدند و در طول مدت 1 الی 9 روز رشد سلول‌های SH-SY5Yبه روش فلوسایتومتری و توسط فرمول PDT= T× محاسبه گردید.
یافته­ها: سلول‌های SH-SY5Y، 24 ساعت بعد از انتقال به فلاسک کشت سلولی، به کف فلاسک چسبیدند. این سلولها در ابتدا کروی بوده و بعد از 24 ساعت دوکی شکل شدند. نتایج آزمون شمارش سلولی در روزهای 1 تا 6 حاکی از رشد سلول‌های تیمارشده با حشیش مشابه با گروه کنترل بود اما از روز ششم به بعد در گروه های تحت تیمار با ( عصاره شاهدانه) در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنادار رشد سلولی در سطح  (0/05>p) مشاهده گردید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد سلول‌های SH-SY5Y در محیط کشت از حالت کروی، مشابه سلولهای فیبروبلاستی، دوکیشکل شده و بر اساس نتایج حاصل از شمارش سلولی مشخص گردید که حشیش مانع رشد این سلولها میگردد.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4623