|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای مختاری
مختار مختاری، مهرداد شریعتی، نازنین تدین، دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپیرنولاکتون یک داروی دیورتیک و ضد آندروژنی است که در درمان پر فشاری خون، هیپر آلدوسترونیسم ثانویه، نارسایی احتقانی قلب، سیروز کبدی، سندرم نفروتیک و غیره از آن استفاده می شود. در این پژوهش تاثیر این دارو بر میزان هورمونهای هیپوفیزی- گنادی یعنی LH، FSH، تستوسترون، دی هیدروتستوسترون و همچنین تغییرات وزن بدن و بافت بیضه، در موش صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: ۴۰ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار، با وزن تقریبی ١٠ ±١٩٠ گرم انتخاب و به ۵ گروه ۸ تایی تقسیم شدند. گروه ها شامل گروه کنترل، شاهد تزریق (دریافت کننده آب مقطر) و گروههای تجربی با مقادیر حداقل دارو ۲۵ میلی گرم بر کیلو گرم، متوسط دارو ۵۰ میلی گرم بر کیلو گرم و حداکثر دارو ۱۰۰ میلی گرم بر کیلو گرم بودند. داروی اسپیرونولاکتون به صورت دهانی و به مدت ۱۴روز به طور روزانه به حیوانات خورانده شد. در پایان دورۀ آزمایش پس از تعیین وزن آنها، عمل خون گیری انجام شد و غلظت هورمون هایLH ، FSH ، تستوسترون و دی هیدرو تستوسترون (DHT) اندازه گیری شد، سپس بیضه های حیوان جهت بررسی تغییرات بافتی از بدن خارج و توزین شدند و پس از تهیه مقاطع بافتی و رنگ آمیزی با روش هماتوکسیلین- ائوزین، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. یافته ها : مصرف داروی اسپیرنولاکتون در مقدارحداکثر به مدت ۱۴روز افزایش معنی داری در غلظت هورمون LH و کاهش معنی داری در غلظت هورمون های تستوسترون و دی هیدروتستوسترون نشان داد (p≤0/05). در هیچ یک از مقادیر دارو اختلاف معنی داری در میزان هورمون FSH، وزن بدن و وزن بیضه مشاهده نشد. نتیجه گیری: مصرف خوراکی داروی اسپیرنولاکتون با مقدار حداکثر یعنی ۱۰۰ میلی گرم بر کیلو گرم به مدت ۱۴روز در افزایش هورمون LH و کاهش هورمونهای تستوسترون و دی هیدروتستوسترون موثر است.
سید احمد مختاری، میترا غلامی، محمد شاکر خطیبی، سید حامد میرحسینی، دوره 10، شماره 3 - ( پاییز 1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آرسنیک سومین عنصر گروه پنجم جدول تناوبی است و یکی از عناصر کمیاب در پوسته زمین است که از لحاظ فراوانی در رده بیستم قرار دارد . این ماده در کشاورزی، دامداری، پزشکی، الکترونیک، صنعت و متالورژی کاربرد دارد و از راههای طبیعی و فعالیت انسان وارد محیط زیست شده و سبب آلودگی آن میگردد. آب یکی از منابع انتقال آرسنیک در محیط زیست میباشد. مطالعات مختلف ارتباط معنیدار بین غلظت بالای آرسنیک در آب آشامیدنی و سرطانهای کبد، سوراخ بینی، ریه، پوست، مثانه و کلیه در مردان و زنان، پروستات و کبد در مردان را مشخص نموده است. هدف از انجام این تحقیق تعیین تاثیر پارامترهای موثر بر عملکرد غشاء اسمز معکوس در حذف آرسنیک از آب میباشد. روش کار: در این تحقیق حذف آرسنیک با استفاده از غشاء اسمز معکوس با مدول مارپیچی (مدل TE 2521 ساخت شرکت CSM کره) مورد بررسی و آزمایش قرار گرفت. محلول مورد استفاده به صورت سنتتیک در آزمایشگاه و با استفاده از آرسنات سدیم تهیه گردید و عملکرد سیستم تحت تاثیر پارامترهای غلظت آرسنیک، فشار، pH و دمای محلول ورودی مورد بررسی قرار گرفت. در هر حالت میزان جریان عبوری به ازای واحد سطح غشاء و سرعت عرضی نیز اندازه گرفته شد. برای هرحالت پس از 30 دقیقه نمونههای مورد نظر برداشت و به روش نقره دیاتیلدیتیوکاربامات (آزمایش شماره 3500 - As B استاندارد متد) تحت آزمایش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمایشات و اندازهگیریها نشان داد پارامترهای غلظت، pH ، دمای محلول ورودی و فشار در عملکرد غشاء اسمز معکوس مدل TE 2521 تاثیر داشته و افزایش و یا کاهش هر کدام منجر به تغییر در راندمان و عملکرد آن می گردد. شرایط مطلوب و بهینه عملکرد غشاء تحت تاثیر پارامترهای فوق به صورت زیر تعیین گردید: فشار در محدوده 210-190 پوند بر اینچ مربع، غلظت در محدوده mg/L 5/0-2/0، دما در محدوده C ˚ 30 – 25 و pH در محدوده 8-6. راندمان حذف آرسنیک در شرایط بهینه عملکرد سیستم در حدود 99 – 95 درصد اندازه گرفته شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل و راندمان قابل قبول و بالای عملکرد، می توان این روش را به عنوان روشی موثر در حذف آرسنیک در مناطق دارای آب آلوده به آرسنیک به کار برد.
عادل اسپوتین، منیره مختاری امیر مجدی، مجتبی سنکیان، عبدالرضا وارسته، علی اکبر شمسیان، فاطمه واحدی، دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: هیداتیدوزیس بیماری کرمی زئونوز میباشد که توسط مرحله لاروی کرم اکینوکوکوس گرانولوزوس در انسان و سایر میزبانان واسط ایجاد میگردد. کیست هیداتیک عمدتاً در کبد و ریه جایگزین شده و سبب تخریب بافتها میشود. مسیرهای مهمی در نابارور شدن و سرکوب کیست بارور وجود دارد که تا حدی ناشناخته مانده است. در این مطالعه بیان ملکولهای القاکننده آپوپتوزیس TRAIL, Fas-L در لایه ژرمینال کیست هیداتیک و بافت سالم اطراف کیست که یکی از مسیرهای ناشناخته ایمنی ذاتی میزبان بر علیه کیست هیداتیک انسانی است ، بررسی میگردد . روش کار: در این مطالعه از 4 نمونه کیست جراحی شده از بیماران مبتلا به هیداتیدوزیس در بیمارستان قائم (عج) شهر مشهد که توسط روشهای پرتونگاری و انگل شناسی تشخیص داده شده بودند، استفاده شد . ابتدا لایه ژرمینال کیستهای بارور، غیر بارور و بافت سالم اطراف کیست توسط اسکالپل در شرایط استریل جدا شدند. بدین منظور پس از هموژن یزه کردن لایه ژرمینال و بافت سالم اطراف کیست، ابتدا mRNA به روش تریزول استخراج و توسط روش RT-PCR به cDNA تبدیل شد. در ادامه بیان ملکولهای TRAIL , Fas-L در سطح mRNA به روش RT- PCR ارزیابی شدند. یافتهها : بیان ملکولهای القاکننده آپوپتوزیس Fas-L, TRAIL در سطح لایه ژرمینال کیست هیداتیک نابارور در مقایسه با کیست بارور و بافت سالم درسطح نسبتا بالایی قرار دارد. نتیجه گیری : در افراد مبتلا به هیداتیدوزیس، احتمالا آپوپتوزیس میزبان بر علیه لایه ژرمینال کیست هیداتیک بارور بعنوان یکی از مسیرهای مهم در نابارور شدن کیستها محسوب میشود.
مختار مختاری، محمود عابدین زاده، سیده نرجس ناصران، دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به استفاده وسیع از مغز گردو در پختن غذاها و نیز کاربردهای درمانی آن، در تحقیق حاضر، اثرات احتمالی عصاره الکلی مغز گردو بر غلظت هورمون های محرک فولیکولی ، لوتئینی کننده و تستوسترون در موش صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار با وزن 300-250 گرم استفاده شد که به 5 گروه 8 تایی تقسیم شد. گروه کنترل هیچ تیمار دارویی دریافت نکرد، گروه شاهد حلال آلی را به صورت داخل صفاقی دریافت نمود، گروه های تجربی نیز سه دوز متفاوت عصاره الکلی گردو به ترتیب 50، 20، 10 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه و بصورت داخل صفاقی دریافت کردند و سطح سرمی هورمون های لوتئینی کننده، محرک فولیکولی و تستوسترون اندازه گیری شد. تمام داده ها با نرم افزار 16 SPSS و آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: سطوح هورمون های لوتئینی کننده و محرک فولیکولی در گروه تجربی با دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره گردو در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری افزایش یافت (p< 0/05 ). همچنین غلظت سرمی هورمون تستوسترون در گروه های تجربی با دوز 20 میلی گرم بر کیلوگرم و 50 میلی گرم بر کیلوگرم در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری را نشان داد (p< 0/05 ).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق عصاره الکلی گردو با تاثیر بر محور هیپوفیز- بیضه سبب افزایش ترشح هورمون آزادکننده گنادوتروپین و لوتئینی و افزایش فعالیت تولید مثلی جنس نر در موش صحرایی می شود.
|
|
|
|
|
|