|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای قدرتی
مسعود انتظاری اصل، محمد رضا قدرتی، حمید عبادی زارع، خاطره عیسی زاده فر، دوره 2، شماره 2 - ( تابستان 1381 )
چکیده
زمینه و هدف : مرحله ریکاوری بیهوشی یکی از پرخطرترین مراحل بیهوشی بوده و عوارض مختلف تنفسی، قلبی - عروقی، تهوع واستفراغ، لرز، درد و بی قراری با شیوع نسبت اً بالایی در آن گزارش شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی شیوع این عوارض در میان بیماران جراحی شده در اطاقهای عمل بیمارستانهای فاطمی و علوی اردبیل وشناسایی عوامل خطر ساز احتمالی دخیل در افزایش بروز این عوارض بوده است. روش کار: در این مطالعه توصیفی ، مقطعی 160 بیمار کاندید عمل جراحی در بیمارستانهای فاطمی و علوی در زمستان 1379انتخاب و پرسشنامههای مربوط به سوابق بیماری زمینهای، بیهوشی قبلی، سابقه اعتیاد، سابقه مصرف دارو، مصرف سیگار، کلاس فیزیکی ASA ، نوع بیهوشی، زمان عمل و محل عمل جراحی در مورد آنها تکمیل و از نظر بروز عوارض بعد از بیهوشی مورد بررسی قرار گرفتند و نتایجحاصل از این تحقیق با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها : بر اساس بررسیهای انجام گرفته شیورینگ در 3/36%، درد در 9/26%، بیقراری در 3/21%، عوارض ریوی در 8/13%، عوارض قلبی- عروقی در 12% و تهوع و استفراغ در 8/8% بیماران بعد از عمل جراحی مشاهده شد. همچنین در ارتباط با تأثیر برخی فاکتورها بر شیوععوارض، ارتباط معنی داری بین شیورینگ و سابقه بیماری، سابقه مصرف دارو و محل عمل جراحی مشاهده شد. همچنین درد، بیقراری وعوارض ریوی با محل عمل جراحی رابطه معنی داری داشتند. نتیجهگیری : برخی عوارض بعد از بیهوشی از جمله شیورینگ، درد و بیقراری بعد از عمل نسبت به مطالعات مشابه از شیوع نسبتاً بالاتری درمیان بیماران مطالعه شده برخوردار بودهاند.
محمد رضا قدرتی، قدرت اخوان اکبری، فیروز امانی، شهناز رحیمی، نسرین شهاب، دوره 3، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده
زمینه و هدف : بی حسی ناحیه ای روش انتخابی در جراحی سزارین می باشد ، ولی در سزارین اورژانسی معمولاً بیهوشی عمومی انتخاب می شود. داروهای خواب آور داخل وریدی که در القای بیهوشی عمومی استفاده می شوند به سرعت از جفت عبور کرده باعث دپرسیون جنین می شوند. باتوجه به شیوع بالای بیهوشی عمومی در ایران نیاز به مطالعات بیشتر ی در این زمینه وجود دارد . هدف از این مطالعه، مقایسه دو داروی پروپوفول و تیوپنتال سدیم از نظر تاثیر بر آپ گ ار نوزاد و وضعیت همودینامیک مادر و معرفی داروی مناسبتر برای القای بیهوشی در سزارین می باشد. روش کار : مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دو سو کور بود و بر روی 60 نفر از زنان حامله کاندید سزارین که جنین طبیعی و ترم داشته و در کلاس I یا II ASA (American Society of Anesthesiology) بودند، انجام گردید. نمونه ها بصورت تصادفی ساده در دو گروه 30 نفره دریافت کننده تیوپنتال سدیم mg/kg 4 و پروپوفول mg/kg 2 قرار گرفتند. شرایط همودینامیک بیماران قبل و بعد از القا و لوله گذاری تراشه و تا 12 دقیقه بعد از لوله گذاری اندازه گیری شد. زمان های القای بیهوشی تا خروج نوزاد (قطع بند ناف) و برش رحم تا خروج نوزاد ثبت شد. آپگار نوزادان بعد از تولد در دقایق 1، 5، 10و 15 از طریق معاینه بالینی تعیین گردید . داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار آماری SPSS در قالب آزمونهای آماری T ، مجذور کایو آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: آپگار نوزادان دو گروه در زمان های 1، 5، 10و 15 تفاوت مع ـ نی داری نشان ن ـ داد (دقی ـ قه 1 پروپ ـ وفول 2/2 ± 1/7 و تیوپنتال 8/1 ± 4/7، دقیقه 5 پروپوفول7/0 ± 2/9، تیوپنتال 9/0 ± 1/9 ( . حداکثر نوسانات ضربانات قلب و فشار خون مادران نیز در دو گروه تفاوت معنی دار نداشته است. زمان های القا ی بیهوشی تا خروج نوزاد (زیر 8 دقیقه) و برش رحم تا خروج نوزاد (زیر 130 ثانیه) نیز در دو گروه مشابه بود. نتیجه گیری: تیوپنتال سدیم و پروپوفول به عنوان داروی القای بیهوشی عمومی در جراحی سزارین تفاوت معنی داری از لحاظ تاثیر روی نمره آپگار نوزاد و شرایط همودینامیک مادر ندارند.
محمدرضا قدرتی، بهروز زمان ، سید علیرضا اعرابی، فیروز امانی، دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
زمینه و هدف : تکنیک نخاعی یکی از روش های معمول در بیهوشی افراد مسن که کاندید عمل جراحی ارتوپدی اندام تحتانی هستند، می باشد. از طرف دیگر عوارض همودینامیک این روش و درمان این عوارض بامایعات وریدی زیاد و داروهایی نظیر افدرین و فنیل افرین برای این بیماران عاری از خطر نمی باشد. او پیوئیدها مدت و کیفیت بلوک حسی توسط داروهای بی حس کننده موضعی را افزایش می دهند بنابراین تلاش هایی صورت گرفته تا با کاهش مقدار داروی بی حسی و افزودن اوپیوئید به ترکیب نخاعی ، هم از عوارض همودینامیک کاسته شود و هم احتمال بی حسی ناقص از بین برود. هدف از این مطالعه نیز بررسی اثرات همودینامیک و کیفیت بی حسی داخل نخاعی با روش فوق بوده است. روش کار: در این مطالعه تعداد 46 بیمار بالای 60 سال که به علت شکستگی های استخوان ران کاندید عمل بودند به صورت تصادفی در دو گروه A و B قرار گرفتند. در گروه A از ترکیب بوپیواکائین هیپرتونیک 5 میلی گرم و فنتانیل 20 میکروگرم و در گروه B از بوپیواکائین هیپرتونیک به مقدار 5/12 میلی گرم جهت بیهوشی نخاعی استفاده گردید. علایم حیاتی قبل و حین عمل، کیفیت و کمیت بی حسی، مقدار مایعات و افدرین استفاده شده هر 5 دقیقه کنترل و ثبت گردید. یافته ها: میانگین افت فشار متوسط شریانی (Mean Arterial Pressure) مقدار مصرف افدرین و تعداد دفعات مصرف آن در دو گروه از اختلاف معنی داری برخوردار بود. میانگین افت فشار متوسط شریانی در دوگروهA و B به ترتیب 10/79 ±23/66% و11/11 ± 36 % بود (p=0/001). مقدار متوسط مصرف افدرین در گروه A 2/25 ± 3/49 میلی گرم و در گروه B 10 ± 8/45 میلی گرم بود (p=0/001).میانگین دفعات افت فشار خون و مصرف افدرین در گروه A 0/71 ± 1/08 بار و در گروه B 2/91 ± 2/94 بار بدست آمد (p=0/001). 29%بیماران گروه A و 13/6% گروه B در مراحل پایانی عمل احساس درد نموده اند. تاکیکاردی در 29/2 % بیماران گروه و A 68/2 % بیماران گروه B مشاهده گردید (p=0/001) . نتیجه گیری: با افزودن μg20 فنتانیل به بوپیواکائین و کم کردن از دوز آن می توان تا حد زیادی از شدت عوارض بیهوشی اینتراتکال (افت فشار خون و تاکیکاردی ناشی از درمان آن) پیشگیری کرد البته برای کاستن از موارد شکست و اطمینان از بلوک حسی کافی بایستی مطالعات کنترل شده ای را برای یافتن دوز ایده ال بوپیواکائین و فنتانیل انجام شود.
پوران اخوان اکبری، پرویز مولوی، قدرت اخوان اکبری، محمدرضا قدرتی، دوره 9، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده
زمینه و هدف: الکتروشوک درمانی یکی از روشهای رایج در درمان انواع بیماریهای روانی بوده و میزان تاثیر درمانی این روش ارتباط مستقیمی با طول مدت تشنج دارد. تعیین میزان تاثیر داروهای بیهوشی روی مدت تشنج ناشی از ECT و همینطور جلوگیری از عوارض همودینامیک آن حائز اهمیت است. در این مطالعه ما دو داروی پروپوفول و تیوپنتال سدیم را در القاء بیهوشی برای ECT مورد مقایسه قرار دادیم. روش کار: در یک مطالعه آینده نگر، تصادفی و یک سویه کور تعداد 16 بیمار روانی در طی 72 جلسه ECT به صورت متناوب تحت بیهوشی با تیوپنتال سدیم و سوکسینیل کولین و یا پروپوفول و سوکسینیل کولین قرار گرفته و مدت تشنج ظاهری و تشنج واقعی تائید شده با Electroencephalography و تغییرات همودینامیک (تعداد ضربان قلب و فشار متوسط شریانی) و همچنین بروز عوارض مختلف ناشی از بیهوشی و ECT ثبت گردید. نتایج توسط نرم افزارآماری SPSS ویرایش 9 تحت آنالیز قرار گرفت. یافته ها: مدت تشنج ظاهری و تشنج واقعی ناشی از ECT (Electroconvulsive therapy ) در گروه پروپوفول کمتر از گروه تیوپنتال بود ولی از نظر آماری این اختلاف معنی دار نبود (p=0.318). میزان تغییرات مولفه های همودینامیک با پروپوفول کمتر بوده و میزان افزایش فشار متوسط شریانی بعد از تجویز داروها و بلافاصله بعد از ECT اختلاف معنی داری در دو گروه داشت (p=0.04). میزان شیوع سایر عوارض تنفسی و همودینامیک، تهوع، استفراغ و بیقراری در دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند. نتیجه گیری: پروپوفول جهت القاء بیهوشی در ECT از نظر مدت تشنج، تفاوت بارزی با تیوپنتال سدیم ندارد. بنابراین از نظر بالینی می توان از آن به جای داروهای دیگر در ECT استفاده نمود.
سمیه تکلوی، سولماز قدرتی، دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: افکار خودکشی با طیف گسترده ای از عوامل مرتبط است. یکی از عوامل کلیدی تاریخچه مشکلات کودکی و خانوادگی است. مطالعات قبلی نشان داده اند که روابط عاطفی پردردسر با بالاترین عوامل خطرساز سلامتی روانی، مرتبط است. همچنین شواهد نشان می دهد که افرادی که در کودکی سبک دلبستگی ایمن دارند زمانی که با افراد دارای سبکهای دلبستگی نا ایمن مقایسه می شوند، علایم آسیب شناسی روانی کمتر و عملکرد روانی- اجتماعی بالاتری را در زندگی (مخصوصاً روابط عاطفی) دارا هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تعیین نقش شکست عاطفی و سبک های دلبستگی در پیش بینی افکار خودکشی در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اردبیل بود.
روش کار: روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اردبیل که در سال تحصیلی 1397 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می داد (4231 نفر). نمونه پژوهش شامل 80 نفر بود که بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده از پرسشنامه افکار خودکشی بک، پرسشنامه سبک های دلبستگی سیمپسون و پرسشنامه ضربه عشق راس استفاده شد. داده های پژوهش به روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که شکست عاطفی (0/35(r= و سبک دلبستگی نا ایمن (0/23(r= با افکار خودکشی رابطه مثبت و سبک دلبستگی ایمن (0/40-(r= با افکار خودکشی رابطه منفی معنی دار دارد (0/01>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 12 درصد از واریانس افکار خودکشی توسط شکست عاطفی و 25 درصد توسط سبک های دلبستگی پیش بینی میشود. سبک دلبستگی ایمن (0/40-= β)، شکست عاطفی (0/35= β)، سبک دلبستگی نا ایمن (0/30= β) به ترتیب بیشترین ضریب تاثیر را در پیش بینی افکار خودکشی داشتند.
نتیجه گیری: بطورکلی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که سبک های دلبستگی (ناایمن و ایمن) و شدت شکست عاطفی پیشبینیکننده مناسبی برای احتمال بروز افکار خودکشی دانشجویان میباشند.
|
|
|
|
|
|