16 نتیجه برای حسینیان
عفت مظاهری، سیدهاشم سزاوار، عدالت حسینیان، نسرین فولادی،
دوره 2، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه با تغییر سیستم ارایه مراقبت های بهداشتی، بیشتر بیماران مراقبت های حرفهای و تخصصی لازم را پس از ترخیص از بیمارستان در منزل دریافت میکنند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر پیگیری بر وضعیت سلامت جسمی و روحی بیماران دچار انفارکتوس قلبی بود.
روش کار: این پژوهش تجربی بر روی 60 بیمار دچار انفارکتوس قلبی مراجعه کننده به مرکز آموزش درمانی بوعلی اردبیل در سال80-1379 انجام شد. نمونههای مورد بررسی بصورت مبتنی بر هدف انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه 30 نفری شاهد و آزمون قرار گرفتند. سپس برایگروه آزمون برنامه بازدید منزل تدوین گردید ولی برای گروه شاهد مداخلهای صورت نگرفت . یک هفته پس از اجرای کامل برنامه بازدید منزل ، وضعیت سلامت جسمی و روحی نمونههای مورد بررسی در هر دو گروه توسط چک لیست نها ی ی و تست اسپیلبرگروبک مورد بررسی و نتایج با آزمون X2 در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: آزمون X2 بین ضربان قلب زمان استراحت در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نشان داد (05/0 P< ) ولی این تفاوت بین فشار خون سیستولیک، دیاستولیک، وزن، اضطراب و افسردگی در دو گروه معنی دار نبود.
نتیجهگیری: بـا توجه به آنکه پیگیری بـر وضعیـت سلامت جسمی و روحی بیماران موثر است بـنـابریـن پـرستـاران می توانند با فعال کردن سیستم مراقبت در منزل و برنامه های بازتوانی همراه با حمایت های اجتماعی بعد از انفارکتوس قلبی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران شوند.
عدالت حسینیان، سید هاشم سزاوار، محمد تقی نیک نژاد، فرید گسیلی، زهرا موسوی، ایلناز محمدی،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود پیشرفتهای وسیع تشخیصی و درمانی هنوز یک سوم بیمارانی که دچار سکته قلبی می شوند فوت می کنند. مطالعات مختلف نشان داده است که آریتمی های قلبی شایعترین علت مرگ در جریان سکته قلبی حاد می باش ن د و بلوکهای قلبی دسته مهمی از این آریتمی ها هستند و از این جهت که اغلب در پیش آگهی، مدت بستری و م رگ و میر بیمارستانی مؤثرند دارای اهمیت زیادی هستند .
روش کار: در این بررسی پرونده 630 بیماربا تشخیص سکته قلبی حاد بستری شده در CCU بیمارستان بوعلی اردبیل از د یم اه 1377 تا د یماه 1380 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات لازم با کمک پرسشنامه و به روش Secondary Data Analysis جمع آوری گردید. در نهایت داده های حاصله با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: 4/9% افراد مورد مطالعه بل ـ وک AV و 2/30 % بلوک شاخه ای داشته اند. به تفکیک جنس 5/40% مردان و 6/37 % زنان مورد مطالعه حداقل یک نوع بلوک داشته اند ولی ارتباط معنا داری بین بلوک و جنس افراد بدست نیامد. همچنین 62% م رگ و میر بیمارستانی در بیماران AMI به همراه بلوک و 38% موارد بدون بلوک بوده است که بیانگر ارتباط معنی داری بین بلوک و م رگ و میر بیمارستانی می باشد (05/0 < p ) .
نتیجه گیری: میزان کل فراوانی بلوک های AV و شاخه ای به دنبال AMI در مطالعه حاضر 6/39% بوده است که مشابه مطالعات دیگر است ولی میزان بلوک های شاخه ای (به صورت مجزا) به دنبال AMI در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات از شیوع بیشتری برخوردار بود .
سید هاشم سزاوار ، لیلی عباس زاده، عدالت حسینیان، منوچهر ایران پرور، مینایه خدا مرادزاده،
دوره 3، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت شیرین و پرفشاری خون بیش از آنچه به طور تصادفی بنظر برسد، با هم همراهی دارند و اثر سینرژیک این دو بیماری عامل ناتوانی زودرس و مرگ و میر بالای این بیماران می باشد. کنترل فشار خون در بیماران دچار دیابت تاثیر بسزایی در کاهش مرگ و میر قلبی-عروقی این بیماران دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت کنترل پرفشاری خون در بیماران دیابتیک مراجعه کننده به درمانگاه دیابت مرکز آموزشی - درمانی بوعلی شهر اردبیل انجام گرفته است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی 300 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه دیابت بیمارستان ب و علی معاینه شدند و از نظر وضعیت کنترل فشار خون مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: در این مطالعه محدوده سنی بیماران مورد بررسی 28 تا 80 سال و میانگین سنی آنان 4/11 ± 7/55 سال بود. شیوع پرفشاری خون در بیماران مورد بررسی 6/61% بود ( mmHg 90/140 > BP ) که 7/76% از آنان از ابتلای خود به پرفشاری خون آگاه بودند. در بین افراد مبتلا به پرفشاری خون فقط فشار خون 8/8% از آنان به طور مطلوب کنترل شده بود و فشار خون 2/91% آنان تحت کنترل مناسب قرار نداشت ( mmHg 80/130 > BP ). 8/21% افراد دچار پرفشاری خون علیرغم اطلاع از ابتلای خویش به پرفشاری خون داروی خاصی مصرف نمی کردند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر کنت ر ل نامناسب پرفشاری خون در بیماران مبتلا به دیابت می باشد و به نظر می رسد با بازنگری در برنامه های بازآموزی پزشکان و تاکید بر کنترل عوامل خطر بخصوص در گروه های پرخطر و آموزش مناسب بیماران دیابتی کنترل پرفشاری خون در این بیماران با کیفیت بهتری صورت پذیرد.
نادر پاشاپور، محمدحسین حسینیان ذکریا ،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
زمینه و هدف : در درمان اسهال ماست پیشنهاد می شود . جهت تعیین تاثیر مصرف ماست پاستوریزه در درمان اسهال حاد غیرخونی و بدون موکوس در شیرخواران بستری شده 24-6 ماهه و مقایسه آن با درمان معمول این مطالعه طراحی و اجرا شد .
روش کار : در یک مطالعه کارآزمایی بالینی 80 کودک 24-6 ماهه با اسهال کمتر از چهار روز بستری شده در بیمارستان امام ارومیه به دوگروه تقسیم شدند. گروه اول حداقل 15 سی سی بر کیلوگرم ماست پاستوریزه حاوی لاکتوباسیلوس بولگاریس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس و گروه دوم بدون دریافت آن درمان معمول بخش را دریافت نمودند. افراد مبتلا به سوء تغذیه، اسهال خونی و اسهال با منشاء غیر گوارشی از مطالعه حذف شدند . کاهش تعداد اسهال به کمتر از نصف زمان ورود، پاسخ به درمان تلقی شد. افزایش وزن، روزهای بستری و تعداد کاهش دفعات اسهال در دو گروه مقایسه شدند .
یافته ها : دو گروه از نظر سن، وزن و دفعات اسهال زمان بستری اختلاف معنی داری نداشتند. متوسط تعداد روزهای بستری، افزایش وزن و کاهش دفعات اسهال به ترتیب 91/0 ± 7/2 روز، 3/89 ± 435 گرم و 74/1 ± 30/4 دفعه برای افراد گروه تجربی و 74/0 ± 1/3 روز، 96/98 ± 383 گرم و 23/1 ± 60/3 دفعه برای گروه مقایسه بود. اختلاف معنی داری در متوسط تعداد روزهای بستری (035/0 p= ) افزایش وزن(017/0 p= ) و کاهش دفعات اسهال (049/0 p= ) بین دو گروه مشاهده شد .
نتیجه گیری : مصرف ماست پاستوریزه به عنوان یک ماده پروبیوتیک تاثیر مثبت در درمان اسهال حاد بدون خون و موکوسی دارد. مصرف عمومی ماست در اسهال حاد توصیه می شود .
حسین دوستکامی، عدالت حسینیان ، غلامحسین فاتحی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری های عروق کرونری قلب از مهم ترین علل مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در کشور ایران است. انفارکتوس میوکارد و آنژین صدری ناپایدار جزو سندرم های بالینی درگیری عروق کرونری قلب هستند. با این تفاوت که مرگ و میر ناشی از انفارکتوس میوکارد بیشتر از آنژین صدری ناپایدار است و مراقبت دقیق تر و بیشتری نیاز دارد. افتراق سریع و تشخیص به موقع بیماران دچار انفارکتوس میوکارد از بیماران دچار آنژین صدری ناپایدار نقش بسیار مهمی در درمان موثر و بهبود پیش آگهی در این بیماران دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع انفارکتوس میوکارد بدون صعود قطعه ST در بیماران بستری با تشخیص اولیه آنژین صدری ناپایدار انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در بیماران بستری با تشخیص اولیه U/A ( Unstable Angina ) در بیمارستان بوعلی اردبیل طی سال های 1381-1380 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه (شامل مشخصات دموگرافیک بیماران، علایم بالینی، تغییرات ECG و آزمایشگاهی) جمع آوری شد. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد و جهت آنالیز از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده گردید.
یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 61 سال و شیوع NSTEMI ( Non-ST Elevated Myocardial Infarction ) در بیماران با تشخیص اولیه آنژین صدری ناپایدار 23 نفر (1/22%) بود. میانگین سنی بیماران NSTEMI ، 5/60 سال و شیوع آن در مردان بیشتر از زنان بود (9/69% درمقابل 4/30%). شایع ترین تغییر ECG دربیماران NSTEMI موج T معکوس و نزول قطعه ST (3/78%) و در بیماران U / A موج T معکوس (5/60%) بود. این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار بود(001/0 p< ). 7/64% بیماران NSTEMI و 4/27 % بیماران U / A ، درد سینه فوق العاده شدیدی داشتند(004/0 p< ).
نتیجه گیری: حدود یک پنجم بیمارانی که با U/A بستری می شوند NSTEMI دارند و تغییرات ECG به صورت نزول ST همراه با موج T منفی در این بیماران شایع تر از بیماران با U/A می باشد و شدت علایم بالینی وعوارض نیز شدیدتر از U / A است.
عدالت حسینیان، شهرام حبیب زاده، سعید صادقیه اهری، اکبر مختار پور،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: آترواسکلروز عامل اصلی اختلالات عروقی بوده و از مشکلات اصلی کشورهای صنعتی به شمار می آید. در ایالات متحده از هر چهار نفر یک نفر از آترواسکلروز رنج می برد و عامل 42%از کل مرگ و میرها می باشد. مرگ و میر ناشی از بیماری های مزمن مثل آترواسکلروزو هم مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی رابطه معکوس با سطح درآمد و سواد افراد دارند. این موضوع انگیزه بررسی ارتباط بین عوامل محیطی دیگری نظیر بیماری های عفونی با روند آترواسکلروز شده است.
روش کار: این بررسی یک مطالعه مورد- شاهدی می باشد که در آن 60 نفر بیمار و 60 نفر شاهد بررسی شدند. تمام بیمارانی که در طی زمان مطالعه حاضر با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بو علی بستری شده بودند انتخاب شده و اطلاعات آنها در پرسشنامه های محقق ساخته ثبت گردید. سپس نمونه خون آنها جهت اندازه گیری آنتی بادی IgG ضد کلامیدیا پنومونیه به روش ایمونواسی اخذ شدو نتیجه آن ثبت گردید. گروه شاهد بیمارستانی از بیماران بستری در بخش های دیگرهمان بیمارستان که از نظر سن، جنس با گروه مورد تطبیق داده شده بودند انتخاب و نمونه خون آنها نیز از نظر IgG ضد کلامید یا پنومونیه بررسی شد.
یافته ها: در این بررسی از هر گروه 48 نفر (80%) مرد و 12 نفر (20%) زن بودند محدوده سنی گروه بیمار و شاهد در حد 35 تا 80 سال بود که میانگین سنی گروه مورد 83/58 سال با انحراف معیار 06/12 و میانگین سنی گروه شاهد 08/59 سال به انحراف معیار 59/11 سال بود. تمامی افراد بیمار و گروه شاهد IgG ضد کلامیدیای مثبت (بالای U/ml 5) داشتند. میانگین IgG در دو گروه با استفاده از آزمون t مقایسه شد که با 85/0= P اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر تمامی بیماران گروه شاهد و مورد ، IgG ضد کلامید یا پنومونیه مثبت داشتندکه ممکن است بخاطر شیوع بالای عفونت کلامیدیا پنومونیه در این منطقه به دلیل برودت هوا و تراکم بالای حضور افراد در فصول سرد سال باشد .
عدالت حسینیان، سعید صادقیه اهری، حسین دوستکامی، سوره شیخم،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرمMVP (Mitral Valve Prolapse) از ناهنجاری های شایع دریچه های قلبی است که از تغییرات پاتولوژیک قسمت های مختلف دریچه میترال منشأ می گیرد. MVP ممکن است موجب تغییرات ECG (Electro Cardio Gram) در بعضی افراد گردد این تغییرات به صورت تغییرات موج T در لیدهای تحتانی، انواع آریتمی های بطنی و دهلیزی و غیره ظهور می کند که در تشیخص افتراقی با ایسکمی میوکارد مطرح می شود.
روش کار: این مطالعه بصورت ( Case - Control ) Analytical Study می باشد که در 50 فرد مبتلا به MVP و زیر 30 سال که به مطب های خصوصی و درمانگاه تخصصی قلب و عروق بیمارستان بوعلی اردبیل مراجعه کرده بودند انجام شد و اطلاعات حاصل با 50 نفر فرد سالم از نظر قلبی (گروه شاهد) که با گروه اصلی از نظر سن و جنس همسان سازی شده بودند، مقایسه گردید. تشخیص MVP بر اساس علایم بالینی و اکوکاردیوگرافی بود. بعد از تشخیص MVP از بیماران و نیز گروه شاهد ECG گرفته شد و در نهایت اطلاعات با برنامه آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: گروه مورد شامل 60% (30 نفر) زن، 40% (20 نفر) مرد بودند و بیشترین توزیع سنی در محدوده 25-21 سال قرار داشت. در افراد مبتلا به MVP ارتباطی بین جنسیت با تغییرات ECG وجود نداشت. آزمون کای اسکوئر، تغییرات ECG در گروه مورد به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش داشت (p=0/013).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد تغییرات نوارقلب در پرولاپس میترال بطور چشمگیر بالاتر است و افزایش تغییرات نواری عمدتاً در مردان دارای پرولاپس میترال بود. از آنجا که تغییرات ECGدر پرولاپس میترال در تشخیص افتراقی با IHD (Ischemic Heart Disease) قرار می گیرد. لذا پیشنهاد می شود که مبتلایان به MVP بخصوص مردها نمونه ای از نوار قلب خود را برای استفاده های بعدی حفظ نمایند.
عدالت حسینیان، فیروز امانی، ابراهیم حاجی زاده، شهرام حبیب زاده ،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری های قلبی عروقی مهمترین عامل مرگ و میر در اغلب کشورهای جهان است. آمارهای رسمی نشان می دهد که میزان مرگ و میر ناشی از این پدیده در ایران هم رو به افزایش است و مراقبت از مبتلایان بعد از وقوع سکته قلبی نیاز به ارتقای کیفی وکمی روزافزون دارد. از این رو تعیین میزان بقا و عوامل موثر بر آن در بیماران سکته قلبی حاد مهم بوده و این مطالعه به بررسی بقای یکساله این بیماران می پردازد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعات بقا و به روش آینده نگر بر روی 800 نفر از بیماران دارای سکته قلبی حاد در بیمارستان بوعلی اردبیل انجام گرفت. بیماران به مدت یکسال پیگیری و اطلاعات لازم بر اساس پرسشنامه ای جمع آوری و در نهایت با استفاده از روش های های مختلف آماری در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. برای نشان دادن میزان بقای بیماران از جدول عمر و روش کاپلان مایر وبرای مقایسه میانگین بقا در گروههای مختلف از آزمون لگ رنک و برای نشان دادن عوامل موثر بر میزان بقا از مدل رگرسیونی کاکس و رسم نمودار تابع بقا استفاده شد.
یافته ها: میانگین سنی بیماران 12/4± 60/6 سال بود. میزان مرگ و میر کل بیماران درطی یکسال پیگیری 84 نفر(10/5%) بود. 582 نفر از بیماران (72/8%) مرد و 218 آنان (27/3%) زن بودند. 47/4% سیگاری بوده و 33/4% پرفشاری خون، 18/1% دیابت، 15/3% هیپرلیپیدمی و 30% آریتمی داشتند. میزان بقا در 10 روز اول 94%، در یک ماه اول 93% و در یکسال 90% بود.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه عوامل موثر برمیزان بقا بر اساس مدل رگرسیونی کاکس عبارت بودنداز دیابت، سن، مصرف استرپتوکیناز، میزان کسر جهشی و داشتن بلوک قلبی و آشنایی با این عوامل می تواند به افزایش بقا و بهتر شدن کیفیت زندگی بیماران کمک نماید.
عدالت حسینیان، فرهاد پورفرضی، نسرین سپه وند، شهرام حبیب زاده، بهزاد باباپور، حسین دوستکامی، نسرین فولادی، مهری سیدجوادی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: انفارکتوس میوکارد یکی از شایع ترین علل مرگ در جهان است، که درمان در ساعتهای اولیه و با استفاده از داروهای ترومبولیتیک نقش به سزایی در کاهش مرگ و میر آن دارد. استرپتوکیناز به دلیل ارزان و در دسترس بودن پرمصرفترین داروی ترومبولیتیک در ایران است. کاربرد این دارو دارای زمان طلایی است زیرا در ساعت اول حداکثر فایده را دارد. در صورت تجویز آن پس از 3 ساعت از زمان شروع بیماری، از اثرات آن کاسته شده و پس از 12 ساعت تقریباً بی اثر خواهد بود. این مطالعه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد کاندید دریافت استرپتوکیناز را از نظرفاصله زمان شروع علائم تا دریافت دارو مورد بررسی قرار داده است.
روش کار: مطالعه به صورت مقطعی در بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی اردبیل با تشخیص STEMI انجام پذیرفت و150 نفر از مبتلایانی که با تشخیص کاردیولوژیست تحت درمان با استرپتوکیناز قرار گرفتند مطالعه شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس، تحصیلات، زمان شروع علائم، زمان مراجعه به بیمارستان، زمان دریافت استرپتوکیناز، سابقه بیماری قلبی پیشین، کنترااندیکاسیون ها و عوارض استرپتوکیناز اخذ گردید ومورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یک صد وپنجاه بیمار بررسی شدندکه 111 نفر(74%) مرد و 39 نفر (26%) زن بودند. میانگین فاصله زمانی شروع علائم تا دریافت استرپتوکیناز، 8 ساعت و 27 دقیقه و و انحراف معیار آن 8 ساعت و 18 دقیقه بود. تنها 45 نفر (41%) از افراد واجد شرایط درمان با استرپتوکیناز این دارو را در زمان ایده آل کمتر از 3 ساعت از بروز علائم دریافت نمودند. اصلی ترین عامل تاخیر در شروع درمان، تاخیر در تصمیم گیری و تحمل درد توسط بیمار با تعداد 56 (61%) تعیین گردید. پس از آن دوری مسافت با (20 بیمار22%)، تأخیر در انتقال به سی سی یو، با 12 بیمار (13%) و عدم تشخیص سریع پزشک با 4 بیمار (043%) قرار داشتند. جنس مرد و سکونت در داخل شهر با شروع سریع تر درمان همراه بودند ولی سطح تحصیلات، سن و سابقه MI قبلی رابطه ای با زمان شروع درمان نداشتند.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر اکثریت بیماران مبتلا، داروی استرپتوکیناز را در فاصله زمانی طولانی تر از 3 ساعت از شروع علایم دریافت نموده اند .با توجه به عواملی که در این مطالعه با تاخیر مرتبط بوده اند ارائه آموزش های لازم به بیماران دچار بیماری ایسکیمیک قلب مثل بالا بردن اطلاعات بیماران در مورد نقش زمان در بهبود پیش آگهی بیماری و همچنین افزایش دسترسی به مراکز درمان بیماری های قلبی برای ساکنین حومه شهر می تواند به عنوان راهکارهایی برای حفظ محدودیت زمانی تجویز داروی مذکور پیشنهاد شود.
نسرین فولادی، حسین علیمحمدی اصل، فیروز امانی، فرهاد پورفرضی، نسرین همایونفر، منصوره کریم اللهی، حجت اله صفیر، عدالت حسینیان،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری های عروق کرونر، علت اصلی مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در حال توسعه می باشند. دخالت عوامل عفونی از جمله هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک عامل خطر برای سندرم حاد کرونری مطرح می باشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین عفونت هلیکوباکتر پیلوری با سندرم حاد کرونر طراحی و اجرا گردید. روش کار: مطالعه مورد-شاهدی بر روی 300 مورد بیمار با سندرم حاد کرونر و 300 شاهد در مراکز آموزشی درمانی امام خمینی، فاطمی و علوی شهر اردبیل در سال 1388 انجام گرفت. از افراد مبتلا به انفارکتوس حادمیوکارد وآنژین صدری ناپایدار (گروه مورد) و افراد بستری در بخش های ارتوپدی، جراحی و ارولوژی که سابقه بیماری قلبی نداشتند (گروه شاهد) نمونه خون گرفته شد و پس از جدا نمودن سرم، آنتی بادی هلیکوباکترپیلوری به روش الیزا در دو گروه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های آماری t و کای دو در نرم افزار spss تحت آنالیز قرار گرفت. یافته ها: بررسی یافته ها نشان داد که 79 نفر (3/26%) از گروه شاهد و 122 نفر (66/40%) از گروه مورد دارای IgG مثبت بودند و اختلاف بین گروه ها معنی دار بود ( 05/0 > p ) بررسی عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی تائید شده در افراد گروه مورد و شاهد نشان داد که در افراد IgG مثبت عوامل خطرزای قلبی عروقی نسبت به موارد منفی و مشکوک IgG بیشتر بود ولی مقایسه عوامل خطرزا بین دو گروه مورد و شاهد به غیر از یک مورد تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد ولی مقایسه پرفشاری خون و سابقه بیماری قلبی بین افراد با سرولوژی مثبت در دو گروه مورد و شاهد تفاوت آماری معنی داری داشت ( 05/0 > p ). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که احتمالا عفونت با هلیکوباکترپیلوری در بروز سندرم حاد کرونر دخیل می باشد لذا مطالعات تکمیلی بیشتری جهت اثبات ارتباط سندرم حاد کرونر و عفونت هلیکوباکتر پیلوری پیشنهاد می شود.
بهزاد باباپور، شهرام حبیب زاده، علیرضا محمدزاده، نفیسه مافی، الهام عتیقی، عدالت حسینیان، بیتا شهباززادگان،
دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دوزهای پایین آسپرین به طور گسترده ای در پیشگیری و درمان بیماری قلبی عروقی استفاده می شود. اثرات دوگانه آسپرین بر روی اسید اوریک خون نشان داده است که دوزهای بالای آسپرین باعث افزایش دفع ادراری اسید اوریک می شود و دوزهای پایین 2-1 گرم در روز باعث احتباس اسیداوریک می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثر آسپرین با دوز پایین بر سطح سرمی اسید اوریک خون در بیماران ایسکمیک قلبی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. تعداد 60 بیمار از بین مراجعین به درمانگاه قلب بیمارستان امام از تاریخ 1/5/87 لغایت 1/5/88، که اندیکاسیون دریافت آسپرین با دوز کم را داشتند انتخاب شد و اطلاعات بیماران اعم از سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین، قبل و بعد از تجویز آسپرین در پرسشنامههای مخصوص وارد شد و دادهها با آزمون آماری تی زوجی و ویلکاکسون مقایسه شد.
یافته ها: از بین 60 مورد بررسی 11 نفر (3/18%) زیر 50 سال سن و 49 نفر (7/81%) نیز بالاتر از 50 سال سن داشتند. از این تعداد 38 نفر (3/63%) مرد و 22 نفر (7/36%) زن بودند. 3/53 درصد بیماران افزایش سطح سرمی اسیداوریک داشته و 7/46 درصد افزایش نداشتند. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران کمتر از 50 سال قبل و بعد از تجویز آسپرین دیده نشد. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران قبل و بعد از تجویز آسپرین وجود داشت و سطح سرمی اسید اوریک بیماران بعد از تجویز آسپرین به میزان 1/0 واحد افزایش یافت.
نتیجهگیری: دوز پایین آسپرین (80 میلیگرم در روز) باعث افزایش خفیف ولی معنادار در سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین بیماران در محدوده سنی بالای 50 سال میگردد.
حسین دوستکامی، عدالت حسینیان، عفت مظاهری، ناصر اصلان آبادی، صمد غفاری، بهرام سهرابی، ایرج محمدزاده، فرهاد پورفرضی، ناصر مویدنیا،
دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ضایعات محل دو شاخه شدن عروق کرونر از ضایعات مهم و پیچیده باانواع متفاوت استراتژیهای درمانی هستند. در این مطالعه بیماران مبتلا به ضایعات دو شاخه تحت درمان قرار گرفتند و پیامدهای بالینی طی دوره نه ماهه مورد پیگیری قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که از دی ماه 1386 تا اسفند 87 در مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی تبریز انجام شد، 96 بیمار (83 نفر مرد و 13 نفر زن) مورد مطالعه قرار گرفتند .بیماران بر اساس استفاده از یک یا دو استنت و همچنین استفاده از استنت دارویی و غیر دارویی در دو گروه قرار گرفتند و بعد از آنژیو پلاستی تشخیصی در صورت وجود ضایعات دو شاخه بر اساس تقسیم بندی مدینا بر حسب نوع ضایعه آنژیو پلاستی انجام گرفت. در صورت وجود درد، تغییرات الکتروکاردیوگرام و اندیکاسیون آنژیوگرافی اقدام تشخیصی مناسب طی مدت زمان پیگیری انجام گردید. پیامدهای بالینی شامل حوادث حاد عروق کرونری ثبت شد ند و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازSPSS-16 انجام شد. جهت مقایسه ارتباط متغیر ها از آزمونهای کای دو، فیشر وT test استفاده گردید.
یافته ها: 5/86% بیماران مرد و 5/13% زن بودند. متوسط سن بیماران 9/9 ±56 سال، شایعترین عامل خطر هیپرتانسیون (7/47%) و شایعترین شکایت در هنگام مراجعه آنژین پایدار (2/55%) بود. 26٪ سابقه MI و 2/7٪ PCI و 2/5٪ سابقه CABG داشتند. در 5/65٪ بیماران شایعترین محل ضایعه محل دو شاخه شدن شریان قدامی نزولی چپ بود. در 4/10٪ شایعترین عارضه خونریزی خفیف از محل آنژیوگرافی بود و 2/5% بیماران هماتوم ملایم داشتند. از نظر وجود شرح حال سکته قلبی و مراجعه با آنژین پایدار و صعود قطعه ST در الکتروکاردیوگرام بین دو گروه، دارای یک و دو استنت، تفاوت معنی دار موجود بود (03/0=p). همچنین از نظر وجودگرفتاری و طول ضایعه در شاخه فرعی انجامKissing balloon بعد از تعبیه دو استنت تفاوت معنیداری بین این دو گروه نشان داد. در بین دو گروه دارای استنت دارویی و استنت غیر دارویی، زمان پروسیجر، دوز رادیاسیون و زمان فلوروسکوپی بین دو گروه تفاوت معنیدار وجود داشت (05/0=p) از نظر حوادث حاد عروق کرونری کلی درشش ماه اول در گروه دارای دو استنت این حوادث بیشتر و تفاوت معنیدار بود.
نتیجه گیری: سن بیماران در این مطالعه پایین بود و در بسیاری از این بیماران استنت غیر دارویی مورد استفاده قرار میگیرد و بدین علت نتایج استفاده از دو استنت غیر دارویی با پیامدهای نامطلوبی همراه است.
عدالت حسینیان، وحیده کسایی، علیرضا محمدزاده، شهرام حبیب زاده، فریبا ساقی، مهناز داوری، اعظم برزگر، مهری سیدجوادی،
دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بیماریهای قلبی، شایعترین علت مرگ ومیردرکشورهای توسعه یافته وهمچنین درکل دنیاست و طبق پیش بینی سازمان بهداشت جهانی، عامل اصلی مرگ و میر در سراسر دنیا در سال ٢٠٢٠ خواهد بود. انفارکتوس میوکارد یکی از شایعترین تشخیص ها در بیماران بستری در کشورهای صنعتی است. این بیماری، نسبت به سایر بیماری ها موجب مرگ و میر، ناتوانی و هزینه بیشتر می شود، جراحی پیوند عروق کرونری یکی از روش های درمانی بیماری ایسکمیک قلبی می باشد. با توجه به اینکه این روش جراحی از چند سال قبل در بیمارستان امام خمینی اردبیل انجام می گردد لذا هدف از این مطالعه بررسی عوارض جراحی عروق کرونری در بیماران بستری در این بیمارستان می باشد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی می باشد که بر روی تمام بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی اردبیل جهت عمل جراحی (CABG) در طی سال 91-1390انجام گرفت و عوارض بعد از عمل در طی ماه اول بعد از عمل جراحی در آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه چک لیستی که شامل ویژگی های فردی (سن، جنس، محل سکونت، شغل، وضعیت تاهل) سوابق بیمار (دیابت، پرفشاری خون و ...)، عوارض ناشی از CABG (عفونت محل زخم، خونریزی، عوارض عصبی، عوارض کلیوی، عوارض تنفسی و عوارض قلبی) بود، تکمیل شد و پس از تکمیل چک لیست ها اطلاعات حاصل وارد برنامه آنالیز آماری SPSS v16 شد.
یافته ها: در این مطالعه 211 بیمار CABG شده مورد بررسی قرار گرفتند که در بین آنها 145 نفر(72/68%) مرد و 66 نفر(28/31%) زن بودند. 70 بیمار (17/33%) بالای 70 سال سن داشتند. 22/32% بیماران سابقه مصرف سیگار، و 95/9% نیز سابقه مصرف اوپیوئید داشتند. 12/34% دارای سابقه هیپرتانسیون، 28/40% سابقه دیابت، 06/17% سابقه هیپرلیپیدمی و 98/63% بیماران سابقه MI قبلی داشتند. درد سینه با 36/93% شایع ترین شکایت بدو ورود بیماران بود. بررسی عوارض نشان داد که 27/13% بیماران دچار خونریزی پس از جراحی، 05/8% عفونت پس از عمل، 36/2% طی یک ماه پس از جراحی فوت نموده، 32/12% دچار اختلال عصبی، 36/2% عوارض کلیوی، 37/11% علایم تنفسی و 59/34% بیماران نیز دچار علایم قلبی شدند. همچنین آنالیز داده ها نشان داد که میان جنس و وضعیت حیات، بروز عفونت و اختلال عصبی، میان سن و وضعیت حیات، بروز خونریزی و عوارض کلیوی، میان دیابت با وضعیت حیات، بروز عفونت و عوارض تنفسی و نیز میان هیپرتانسیون تنها با بروز عفونت ارتباط معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شایع ترین عارضه در میان این بیماران، عوارض قلبی عروقی بالاخص دیس ریتمی های قلبی می باشد. از این رو این بیماران حمایت های قلبی بیشتری را می طلبد.
بیژن زمانی، مهناز آذری، عدالت حسینیان، احمد شکر درگاهی، افروز مردی، شهین آذری،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: انفارکتوس قلبی یکی ازشایع ترین بیماریهای قلبی در تمام کشورها است. میزان مرگ و میر مبتلایان به این بیماری حدود 30 درصدمیباشد. برقراری مجدد جریان خون کرونری مسدود شده نقش بسزایی در کاهش مرگ و میر و کیفیت زندگی بیماران متعاقب انفارکتوس حاد میوکارد به عهده دارد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر سرعت تزریق استرپتوکیناز در بیماران انفارکتوس قلبی حاد بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی بیمارستان امام خمینی میباشد.
روش کار: مطالعه حاضر کارآزمایی بالینی و با هدف مقایسه تاثیر کارایی استرپتوکیناز وریدی در تزریق آهسته و تسریع شده انجام گرفت که شامل دو گروه شاهد (تزریق یک ساعته یا آهسته وریدی) و مورد (تزریق تسریع شده 30 دقیقهای وریدی) بودند. حجم نمونه 100 نفر، در هر گروه 50 نفر تعیین و روش نمونهگیری تصادفی بود. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که با مراجعه به پرونده بیمار و مطالعه نوار قلبی، اکو قبل و بعد از تزریق جمعآوری گردید. برای تمام بیماران که معیارهای ورود را داشتند پس از رضایت کتبی، استرپتوکیناز (SK) یک و نیم میلیون واحد داخل ورید تزریق گردید و عوارض حین و بعد از تزریق توسط پژوهشگر دیگری مشاهده و ثبت گردید و نوار قلبی، اکو و جواب آزمایشات بعد از ترخیص بیمار از روی پرونده بررسی و ثبت گردید. دادهها پس از جمعآوری در نرم افزار SSPS وارد و با استفاده میانگین و انحراف معیار وآزمون کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتیجه پژوهش در مورد برقراری مجدد جریان خون کرونری نشان داد که در نوار قلبی بیشتر افراد دریافتکننده SK در هر دو گروه شاهد و مورد به ترتیب 60 درصد و 84 درصد ارتفاع قطعه ST کاهش یافته است وازنظر آماری بین دو گروه اختلاف معنیداری وجود دارد. در مورد عوارض ناشی از سرعتتزریق که ازافراد مبتلا بهMIدریافتکننده SKدرهر دو گروه شاهد و مورد به ترتیب 46 درصد و 56 درصد دچار عوارض وازمیان عوارض تزریق SK، عوارض قلبی در دو گروه به ترتیب 30و 38 درصد، عوارض آلرژیک 32و 22 درصد و عوارض خونی 32 و 22 درصد بود که از نظر آماری بین دو گروه اختلاف معنیداری وجود نداشت.
نتیجه گیری:باتوجه به نتایج این مطالعه میتوان باتزریق تسریع شده (30 دقیقهای) SK در بهبود و برقراری مجدد جریان خون کرونری به بیماران MI کمک کرد.
مهربان شهماری، سیمین دشتی، سعیده عاملی، سمیه خلیل زاده، عدالت حسینیان،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اکثر بیماران درباره آنژیوگرافی آگاهی کافی ندارند و همین موضوع سبب بروز اضطراب و در نتیجه تغییرات علائم حیاتی بیماران میگردد. خلأهای مطالعاتی در زمینه آموزش مؤثر به بیمار با توجه به زبان بومی وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش از طریق فیلم مبتنی بر زبان بومی بر تغییرات علائم حیاتی ناشی از اضطراب بیماران بستری برای آنژیوگرافی در بیمارستان امام خمینی (ره) اردبیل انجام گردید.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی در این بیمارستان روی 160 نفر از بیماران بستری برای آنژیوگرافی کرونر در سال 1392 انجام گردید. نمونه ها به صورت تصادفی به دو گروه مورد( آموزش با فیلم به زبان ترکی(آذری)) و کنترل تقسیم شدند. جهت جمعآوری دادهها، برگه ثبت متغیرهای همودینامیک تکمیل گردید. از آزمونهای آماری واریانس با اندازهگیریهای تکراری و کای دو جهت تجزیه و تحلیل دادهها درSPSS-13 استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیریهای تکراری نشان داد که در هر دو گروه مورد و کنترل، شاخصهای علایم حیاتی بجز شاخص درجه حرارت در طول زمان بهبودی معنیداری داشته است (p<0.05) و میانگین علائم حیاتی در مقاطع زمانی مختلف با یکدیگر اختلاف معنی داری داشت (p<0.05).
نتیجهگیری: آموزش رسانهای از طریق فیلم مبتنی بر زبان بومی باعث افزایش آگاهی بیماران نسبت به آنژیوگرافی و در نتیجه کاهش اضطراب آنان میشود و این امر باعث تعدیل علائم حیاتی در این بیماران میگردد، لذا توصیه میشود از این روش جهت تعدیل علائم حیاتی بیماران، قبل از روشهای تهاجمی استفاده شود.
ژینوس قمیصی، محمدتقی معصومی، عدالت حسینیان،
دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی- عروقی اولین علت مرگومیر و ناتوانی در جهان است. آگاهی از وضعیت سلامت و الگوی فضایی و زمانی شیوع بیماری نقش اساسی در برنامهریزی سلامت دارد. لذا این پژوهش با هدف بررسی روند فضایی و زمانی بیماری عروق کرونر در استان اردبیل انجام گرفت.
روشکار: این پژوهش مطالعهای توصیفی– تحلیلی و مقطعی است. جمعیت مورد بررسی تمامی بیماران بستری بهعلت بیماری عروقکرونر در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در یک بازه زمانی 5 ساله (1394-1390) بهروش سرشماری انتخاب شدند. دادهها از نظر محل سکونت و زمان بستری طبقهبندی شده و نرخ بستری براساس جمعیت بدست آمده همان سال محاسبه گردید. میزانهای حاصله توسط SPSS-23 با استفاده از آزمونهای توصیفی و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سپس نقشههای توزیع فضایی به تفکیک سال با استفاده از نرمافزار ArcGIS 10.2 ترسیم شد.
یافتهها: در تجزیهوتحلیل دموگرافیک از 60156 بیمار بستری بهعلت بیماری عروق کرونر در بازه زمانی مورد مطالعه، 58 درصد را مردان و 42 درصد را زنان تشکیل میدادند. بیشترین محدوده سنی بیماران بستری 60-69 سال (25/3%) بود. در بررسی مدت و دفعات بستری بیماران مبتلا به بیماری عروقکرونر 92/4 درصد بیماران کمتر از 7 روز و 53/9 درصد بیماران یک بار بستری شده بودند. در بررسی روند زمانی بیماری، بیشترین نرخ بستری با روند صعودی در خلخال و با روند کاهشی در اردبیل و کمترین نرخ بستری علیرغم روند افزایشی در شهرستان کوثر مشاهده شد. در طول بازه زمانی بیشترین کاهش نرخ به ترتیب در شهرستان بیلهسوار، مشکینشهر، نمین و نیر و بیشترین افزایش در گرمی، پارسآباد و کوثر دیده شد.
نتیجهگیری: با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع فضایی و مناطق در معرض خطر و روند فضایی و زمانی بیماری عروق کرونر قلب در بازه زمانی 94-1390 در استان اردبیل مدلسازی شد. نتایج نشان داد که میزان بستری در برخی از شهرستانهای استان علیرغم نوسان در سالهای متوالی بالا بوده و روند افزایشی داشت. همچنین مناطق شمالی و جنوبی استان در معرض خطر بیشتری از لحاظ ابتلا بودند. با شناسایی مناطق در معرض خطر و روند افزایشی میزان بستری میتوان از عوامل خطر بیماریهای قلبی و عروقی در دوران کودکی و نوجوانی و در زمان درمان بیماران از مرگ و میر ناشی از این بیماریها پیشگیری نمود.