|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای بایرامی
رقیه بایرامی، نیلوفر ستارزاده، فاطمه رنجبرکوچکسرائی، محمد زکریا پزشکی، دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بارداری یکی از حساسترین دوره های زندگی زنان است و روابط جنسی و زناشوئی زوجین در اثر تغییرات فیزیکی و روانشناختی متعدد این دوره دستخوش تغییر می شود. توجه ناکافی به امور جنسی در دوران بارداری می تواند باعث بروز اختلال در عملکرد جنسی هر کدام از زوجین شود. این مطالعه با هدف بررسی عملکرد جنسی مردان و عوامل مرتبط با آن در دوره بارداری همسر انجام شده است. روش کار : مطالعه از نوع مقطعی (توصیفی- تحلیلی) بود. جامعه پژوهش شوهران 350 نفر زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تبریز بودند که در دو مرحله به روش طبقه بندی شده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه استاندارد تجارب جنسی آریزونا-مردان بود که به طریقه مصاحبه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 11/5صورت گرفت. از آمار توصیفی جهت توصیف فراوانی و از آزمون آمار استنباطی مجذور کای جهت تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 21/3% مردان در سه ماهه اول، 19/3% در سه ماهه دوم و 28/3% در سه ماهه سوم بارداری همسر خود، اختلال عملکرد جنسی داشتند. ناتوانی در رسیدن به ارگاسم شایعترین نوع اختلال عملکرد جنسی مردان در هر یک از سه ماهه های بارداری همسر بود. 64/9 % از مردان اظهار کرده بودند که دفعات برقراری رابطه جنسی نسبت به قبل از بارداری کاهش پیدا کرده است که 46/6% از آنها ترس از صدمه رسیدن به جنین در اثر رابطه جنسی را دلیل اصلی این کاهش ذکر کرده بودند. ارتباط آماری معنی داری بین اختلال عملکرد جنسی با ترس و نگرانی از آسیب به جنین و احساس گناه از برقراری رابطه جنسی وجود داشت. کاهش نزدیکی جنسی باعث اختلال عملکرد جنسی در مردان شده بود. نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه آگاهی و عقاید مردان در مورد فعالیت جنسی در بارداری عملکرد جنسی آنها را در این دوران تحت تاثیر قرار می دهد،لذا ارائه آموز شهای لازم در این زمینه توصیه میگردد.
مریم سالم، طوبی میرزاپور، ابوالفضل بایرامی، محسن سقا، اسداله اسدی، دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت سلولهای بنیادی به ویژه سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان در تولید رده های مختلف سلولی امروزه تلاش بر این است که از پیوند این سلولها در طی سلول درمانی جهت درمان بیماریهای مختلف استفاده شود. تکثیر سلولی و حیات سلولهای بنیادی پس از پیوند اهمیت بسزایی دارد. از آنجایی که ناباروری در مردان و زنان از مشکلات عمده سلامت اجتماع محسوب میشود، تلاش بر این است که از تمایز سلولهای بنیادی، رده های مختلف سلولی مخصوصاً سلولهای جنسی تولید شود. با پیشرفت تحقیقات در آینده امید آن میرود این سلولها جهت درمان بیماریهای مختلف مخصوصاً درمان مردانی که بافت بیضه آنها فاقد سلولهای نطفه ای است استفاده شوند. اما در استفاده از سلولهای بنیادی جهت سلول درمانی توجه به این نکات لازم است که اولاً محیط کشت هایی طراحی شود که تعداد این سلولها را افزایش داده و کارایی پیوند را بالا ببرد و ثانیاً سلامت این سلولها از لحاظ آسیبهای DNA را تضمین نماید.
روش کار: در این مطالعه سلولهای بنیادی مزانشیمی از بافت مغز استخوان موش جداسازی شده و سپس در معرض محیط شرایطی شده حاصل از سلول های سرتولی و غلظت 6-10 مولار رتینوئیک اسید قرار گرفتند. از آنجاییکه سلولهای بنیادی مزانشیمی به شکل کلونی های فیبروبلاستیک ظاهر می شوند لذا هر سه روز یکبار پس از کشت (روزهای 2,5, 8, 11 و 15) با استفاده از میکروسکوپ اینورت تعداد کلونی ها شمارش شدند. رنگ آمیزی اتیدیم بروماید- اکریدین ارنج نیز جهت تعیین تعداد هسته های آپویتیک در سلولهای حاصل از کشت به ترتیب در روزهای 10 و 15 کشت انجام شد تا محیط کشت مناسبی که تعداد کلونی های بیشتری تولید کرده و آسیب سلولی کمتری به همراه داشته باشد انتخاب شود.
یافته ها: نتایج نشان داد اثرات رتینوئیک اسید روی رشد و بقای سلولهای بنیادی مغز استخوان وابسته به زمان است، به نظر میرسد که در زمان کم باعث افزایش تکثیر سلولها شده در نتیجه تعدادکلونی ها افزایش می یابد در حالی که با افزایش زمان همین غلظت اندک 1میکرو مولار رتینوئیک اسید باعث آپوپتوز سلول ها میگردد. همچنین محیط شرایطی شده حاصل از سلولهای سرتولی باعث افزایش تکثیر سلولهای بنیادی مغز استخوان می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که در تمایز سلولهای مزانشیمی به سمت سلولهای زایا استفاده از محیط شرایطی شده در کنار رتینوئیک اسید به دلیل خاصیت تکثیری آن بهتر از رتینوئیک اسید به تنهایی باشد
احمد سلیمی، ژاله جمالی، محمد شعبانی، دنیز بایرامی، امین آشنا مقدم، دوره 24، شماره 3 - ( پاییز 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب کلیوی ناشی از ایفوسفامید یک سمیت مهم در کودکان و بزرگسالان تحت شیمیدرمانی است. شواهد قبلی نشان میدهد که متابولیتهای سمی ایفوسفامید مانند آکرولئین با اختلال عملکرد میتوکندری، کاهش آنتیاکسیدانها و استرس اکسیداتیو همراه هستند و ممکن است کلیه را مستعد سمیت به ایفوسفامید کنند. ترکیبات غذایی فعال زیستی مانند کریسین موجود در میوهها به عنوان آنتیاکسیدان و عوامل محافظ میتوکندری در برابر آسیب میتوکندریایی مرتبط با سمیت و استرس اکسیداتیو توصیف شدهاند.
روش کار: در مطالعه حاضر، اثرات محافظتی کریسین بر سمیت کلیوی ناشی از ایفوسفامید در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار با روشهای هیستوپاتولوژیک، بیوشیمیایی و میتوکندری مورد بررسی قرار گرفت. موشها به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، ایفوسفامید، کریسین + ایفوسفامید و کریسین تقسیم شدند. کریسین (25mg/kg، داخل صفاقی روزانه) به مدت 2 روز متوالی و ایفوسفامید (500mg/kg، داخل صفاقی) در روز سوم به حیوانات داده شد.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که پیشتیمار کریسین به طور قابلتوجهی فعالیت آنزیم سوکسینات دهیدروژناز میتوکندری را افزایش داد و از تورم میتوکندری، فروپاشی پتانسیل غشای میتوکندری، تشکیل گونههای اکسیژن فعال، پراکسیداسیون لیپیدی و کاهش گلوتاتیون محافظت میکند (0.001<p). یافتههای هیستوپاتولوژیک نشان میدهد که کریسین اثرات محافظتی دارد و ناهنجاریهای هیستوپاتولوژیک ناشی از ایفوسفامید را کاهش میدهد.
نتیجهگیری: این نتایج نشان داد که تجویز کریسین از کلیهها در برابر اختلال عملکرد میتوکندری، استرس اکسیداتیو و ناهنجاری هیستوپاتولوژیک ناشی از ایفوسفامید محافظت میکند.
|
|
|
|
|
|