|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای انتشاری
مهرداد میرزارحیمی، علی عابدی، فاطمه شهنازی ، حکیمه سعادتی، افسانه انتشاری، دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان مرگ و میر نوزادان از شاخصهای مهم توسعه بهداشتی محسوب می شود و بی تردید اولین قدم در راه کاهش میزان مرگ و میر و ارتقاء سطح این شاخص، شناسایی علل مرگ و میر آن است. بنابراین در این مطالعه علل مرگ و میر نوزادان در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرستان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: این مطالعه، یک مطالعه مقطعی، توصیفی- تحلیلی و گذشته نگر می باشد، که با مطالعه پرونده ها و تکمیل فرم ثبت پزشکی، برای تمام نوزادانی که در بیمارستان امام و علوی شهرستان اردبیل از مهر 1385تا شهریور 1386 بستری شده اند، انجام گرفت. فرم پژوهش شامل متغیرهایی نظیر جنس، وزن تولد، سن حاملگی، علت فوت و سن مرگ بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جهت آنالیز داده ها از آزمون کای اسکوئر و T-testاستفاده شد. یافته ها: در این مطالعه148 (7/86%) نوزاد از 1881 نوزاد بستری فوت کرده بودند. علل مرگ و میر شامل بیماری غشاء هیالین HMD)) (52/02%)، سپسیس (14/86%) ، پنومونی (9/45%)، آنومالی مادر زادی (12/83%)، آسفیکسی (7/43%)و آسپیراسیون مکونیوم (3/37%) بود. از بین نوزادان فوت شده 54/72% پسر و بقیه دختر بودند. 550 نوزاد کم وزن بودند که 111 نفر از آنها فوت کردند و میزان مرگ و میر در نوزادان کم وزن ، 20/18% بود. 578 نوزاد نارس بودند که 122 نفر از آنها فوت کردند و میزان مرگ و میر در نوزادان نارس، 21/10% بود. نتیجه گیری: نارسی و وزن کم زمان تولد (LBW)، ثابت ترین و مهمترین عامل تعیین کننده مرگ و میر نوزادی می باشد و شایعترین علل مرگ و میر نوزادان، بیماری غشاء هیالین و سپسیس بودند.
مهرداد میرزارحیمی، حکیمه سعادتی، منوچهر براک، ناطق عباسقلی زاده، احد اعظمی، افسانه انتشاری، دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : تولد با وزن کمتر از 2500گرم (به عنوان حاصل زایمان پیش از موعد و یا محدودیت رشد داخل رحمی) شاخص عمده ارزیابی سلامت نوزادی و شیر خواری می باشد. علل عمده شیرخواران با وزن کم در کشورهای صنعتی، تولد زودرس است، در حالی که در کشورهای در حال توسعه علت آن اغلب محدودیت رشد داخل رحمی است. علل متفاوتی شامل علل دموگرافیک و رفتاری در دوران قبل از حاملگی و حین حاملگی در بروز LBW (نوزادان با وزن تولد کمتر) موثر می باشند که با شناسایی و کنترل این عوامل خطر میزان بروز LBW و مرگ و میر نوزادان کاهش می یابد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر LBW در شهر اردبیل انجام شده است. روش کار: در این مطالعه مورد - شاهدی همه نوزادان کم وزن متولد شده در سال 1385 در بیمارستانهای آرتا ، علوی و سبلان اردبیل مورد مطالعه قرار گرفتند. نوزادان متولد شده با وزن کمتر از 2500 گرم (470 n=) به عنوان گروه مورد و 482 نوزاد متولد شده با وزن بیش از 2500 گرم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه ، مصاحبه با مادر و معاینه فیزیکی جمع آوری گردید و اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS در سطح معنی داری (05/0p<) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : طبق نتایج بدست آمده از این تحقیق میزان بروز LBW در بیمارستانهای شهر اردبیل 4/6 % می باشد. و در این مطالعه ارتباط معنی داری بین نارسی و سن حاملگی کمتر از 37 هفته، سن، وزن و شغل مادر، چند قلوئی ، پارگی زودرس کیسه آب و سابقه زایمان با نوزاد کم وزن، مصرف دارو و بیماری های مادر، خونریزی واژینال مادر در طول حاملگی، ناهنجاریهای مادرزادی، فاصله کمتر از 2 سال بین دو حاملگی اخیر با بروز کم وزنی نوزاد بدست آمد. ولی رتبه تولد، مراقبت بهداشتی در طول مدت حاملگی، مصرف اسید فولیک، آهن، سیگاری بودن و اعتیاد مادر، محل زندگی (شهر یا روستا)، میزان تحصیلات مادر و ازدواج فامیلی با بروز کم وزنی ارتباط معنی داری نداشت. نتیجه گیری: مهمترین ریسک فاکتورهای LBW در نوزادان این منطقه بیشتر نارسی یا سن حاملگی کمتر از 37 هفته، چند قلوئی، پارگی زودرس کیسه آب، سن مادر 35 ≤ سال وزن مادر kg> 50 و بیماریهای مادر می باشد.
ایرج صیاد رضایی، اسماعیل فرزانه، احد اعظمی، افسانه انتشاری مقدم، سمیرا شهباززادگان، رضا مهرگانی، دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : خودکشی یک مشکل بزرگ در بهداشت و سلامت اجتماعی می باشد. این پدیده برای سیستم بهداشت و درمان کشور پرهزینه و با معیارهای ارزشی و فرهنگی کشور مغایرت دارد. شناخت برخی از عوامل پیش بینی خطر متعاقب انجام مطالعات اپیدمیولوژیکی روی اقدام کنندگان به خودکشی توانسته، راهکارهای مناسبی جهت پیشگیری برای برنامهریزان اجتماعی، بهداشتی و درمانی ارایه دهد. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژیکی خودکشی جهت بدست آوردن اطلاعات کافی در مورد ویژگی افراد فوتشده و ارائه راهکارهای مناسب برای سیستم بهداشتی جهت پیشگیری و درمان بهتر این افراد انجام شدهاست. روش کار : این مطالعه یک بررسی توصیفی- مقطعی می باشد، کلیه افراد فوت شده در اثر خودکشی از ابتدای سال 1382 تا پایان بهمن ماه 1387 که آمار مربوط به آنها در بیمارستان ها ی بوعلی، فاطمی، علوی و پزشکی قانونی اردبیل ثبت گردیده، مورد مطالعه قرار گرفتند. تعداد افراد فوت شده 64 نفر بود. ابزار پژوهشی بکار رفته فرم محقق ساخته از مشخصات اپیدمیولوژیکی افراد فوت شده بود. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS 13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه بالاترین موارد خودکشی موفق در دوره سنی 24-15سال (8/43%) ،در جنس مونث (5/62%)، در افراد متاهل (8/57%) و در جامعه شهری (6/65%) بود. بیشترین روش بکار رفته استفاده از داروها و سموم (6/90%) بوده است. در بین داروها و سموم به ترتیب ارگانوفسفرهها، ضد افسردگی های سه حلقهای و فسفید آلومینیم قرار داشتند. نتیجه گیری: این بررسی نشان داد که ریسک فاکتورهای مختلفی شامل جنس، سن، وضعیت تاهل، محل سکونت و دستیابی آسان به داروها و سموم میباشد، در خودکشی موفق موثر میباشد و بهتر است آموزشهای مربوط به پیشگیری و مداخلات بهداشت روانی در دهه دوم و سوم زندگی با اختصاص وقت بیشتر برای افراد مونث بخصوص متاهلین این گروه انجام پذیرد. و در جهت آموزش، پیشگیری، تشخیص و درمان مسمومیتها بویژه با داروها و سموم شایع تدابیر بیشتری اعمال گردد.
فرهاد پورفرضی، افسانه انتشاری مقدم، عباس یزدانبد، زهرا تذکری، اسماعیل فرزانه، مهرداد میرزارحیمی، دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم روده تحریکپذیر ( IBS ) Irritable Bowel Syndrome نوعی اختلال عملکردی رودهای است که شیوع بالائی در کلیه کشورهای دنیا و از جمله ایران دارد. با توجه به عدم وجود درمان مؤثر و مزمن بودن بیماری که معمولاً با تشویش و اضطراب بیماران و درمانده شدن پزشک معالج همراه است، پیدا کردن راه حل درمانی مؤثرتری که بتواند علائم بیماران از جمله درد شکم و تغییرات اجابت مزاج را کنترل نماید، ضروری به نظر میرسد. هدف این مطالعه بررسی اثرات ماست پروبیوتیک در کنترل علائم بیماری IBS میباشد. روش کار: در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور، 60 بیمار که بر اساس معیارهای RomeII با تشخیص IBS به درمانگاه گوارش مرکز آموزشی درمانی امام خمینی مراجعه کرده بودند، به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شده و به مدت چهار هفته تحت درمان با ماست پروبیوتیک (31 بیمار) و ماست معمولی (29 بیمار) که توسط کارخانه کدبندی شده بود قرار گرفتند. قبل از شروع درمان، در آخر هفته دوم و چهارم درمان و نیز دو هفته بعد از اتمام درمان از نظر بهبود در علائم بررسی شدند و اطلاعات وارد پرسشنامه گردید و سپس دادهها با استفاده ازآزمونهای تی مستقل و کای دو توسط نرم افزار SPSS نسخه 17 تجزیه و تحلیل شد. نتایج دو گروه مداخله و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: یافتهها نشان داد 36 نفر (60%) از بیماران زن و 24 نفر (40%) مرد بودند. میانگین سنی افراد شرکت کننده 9±1/34 سال بود و دو گروه مداخله و کنترل تفاوت آماری معنیدار نداشتند. از نظر مدت، زمان شروع بیماری در دو گروه تقریباً مشابه بود. میانگین زمانی شروع علائم در گروه مداخله 1/5±7/5 و در گروه کنترل 9/4±5/6 سال بود. بعد از مداخله علائم بالینی در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که در گروه مداخله شدت درد و نفخ کاهش یافته است که این کاهش از نظر آماری معنیدار بود (05/0 > p )، لیکن مصرف ماست پروبیوتیک تأثیری در علائم بالینی از جمله سوزش سردل، تهوع، دفعات اجابت مزاج و قوام مدفوع نداشت (05/0 < p ). نتیجه گیری: افزودن ماست پروبیوتیک به رژیم غذایی بیماران میتواند در بهبودی علایم IBS خصوصا درد و نفخ شکم موثر واقع گردد. با در نظر گرفتن شیوع بالای IBS و نبود درمانهای موثر، ارائه روش درمانی که حتی باعث بهبودی جزئی در علایم بیماری شود، دستاورد مهمی محسوب میشود.
مهرداد میرزارحیمی، عادل احدی، افسانه انتشاری مقدم، منوچهر براک، دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1390 )
چکیده
پروتئین C یک گلیکوپروتئین وابسته به ویتامین K میباشد. کمبود پروتئین C یک اختلال ژنتیکی نادر است که بطور شایع پوست، چشمها، سیستم عصبی مرکزی، ریهها و کلیهها را درگیر میکند. در این مطالعه یک مورد کمبود شدید پروتئین C نوزادی با پورپورا فولمینانت در هنگام تولد که منجر به کاتاراکت دو طرفه چشمی شده بود، گزارش میگردد. بیمار ابتدا با پلاسمای منجمد تازه و سپس با وارفارین خوراکی درمان گردید. تمام ضایعات نکروتیک پوستی بهبود یافت. بیمار اولین فرزند والدین بدون علامت از نظر کمبود پروتئین C بود. در این مطالعه، همچنین متون علمی مربوط به همراهی کاتاراکت و کمبود پروتئین C مورد بحث قرار گرفت.
افسانه انتشاری مقدم، حسن اناری، فیروز امانی، رضا جهان بین شیشه، دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ﻃﺮاﺣـﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣـه ﻫـﺎی ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از آرﺗﺮوز زاﻧﻮ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﻄﺮﻗﺎﺑﻞ اﺻﻼح ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی استئوآرتریت زانو و فاکتورهای تاثیرگذار در بیماران مراجعه کننده با درد زانو به بیمارستان امام خمینی شهر اردبیل بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی، تعداد 850 بیمار با درد زانو مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام خمینی شهر اردبیل طی سالهای 1398 تا 1400 مورد مطالعه بالینی و رادیوگرافیک از نظر تشخیص استئوارتریت زانو توسط یک روماتولوژیست قرار گرفتند و فرم گرداوری داده ها حاوی اطلاعات مورد نیاز برای تمامی بیماران با و بدون استئوآرتریت تکمیل گردید.
یافته ها: از کل بیماران مورد مطالعه، در 310 نفر (36.5%) استئوارتریت زانو تشخیص داده شد که از بین آنها، 33.5 درصد در گروه سنی ۵۰ تا ۵۹ سال، 80.6 درصد زن و 29 درصد خانه دار بودند. 39.9 درصد بیماران چاقی داشتند و 43.2 درصد آنها هیچگونه فعالیت ورزشی نداشتند. سابقه خانوادگی استئوآرتریت زانو در45.2 درصد و سابقه تعویض مفصل در خانواده در 6.1 درصد از بیماران وجود داشت. 15.8 درصد بیماران سابقه ترومای قبلی زانو داشتند و نوع توالت مورد استفاده در 90.3 درصد بیماران از نوع سنتی بود.
نتیجه گیری: فراوانی استئوآرتریت زانو در مطالعه حاضر مشابه با بیشتر مطالعات انجام شده داخل ایران در حد متوسط بوده و با توجه به ریسک فاکتورهای مهم منطقه ای برای استئوآرتریت زانو در استان اردبیل، لازم است با ارائه آموزشهای لازم و تغییر الگوهای تغذیه ای به افراد جامعه از میزان بروز استئوآرتریت در آینده در استان اردبیل کاسته شود.
|
|
|
|
|
|