|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای یعقوبی
هاشم یعقوبی، مهدی حقی، سمیرا صلحی، دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پپتید فعال کننده نوتروفیل ازمنشا سلولهای اپیتلیال (Epithelial cell-derived neutrophil-activating peptide,ENA-78) کموکینی است که در برخی بیماری ها نقش دارد. نقش ژن CXCL5 در بروز مقامت سلول ها به انسولین نشان داده شده است که با فعال کردن مسیر Jak2/STAT5/SOCS2، سیگنال دهی انسولین را مهار می کند. اخیرا چند ریختی - (156G/C (rs352046 از این ژن در ناحیه پروموتر گزارش شده است که می تواند مستعد کننده بیماری دیابت باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط این چند ریختی با بیماری دیابت در جمعیت استان اردبیل می باشد. روش کار: در این مطالعه100 نفر از افراد دیابتی ساکن استان اردبیل و 100 نفر از افرد سالم ساکن همان منطقه انتخاب شدند. و ارتباط بین این چند ریختی با دیابت با روش های مولکولی PCR-RFLP و الکتروفورز بررسی شد و نتایج حاصل با استفاده از تست آماری فیشر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان دهنده فراوانی بالای ژنوتیپ GC در افراد مبتلا (39%) نسبت به افراد سالم (14%) بود (006/0=p). در این مطالعه افراد مبتلا (5/25%) به دیابت بطور معنی داری (028/0=p) دارای الل C بیشتری نسبت به افراد کنترل سالم (12%) بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان دهنده نقش CXCL5 در پاتوژنز دیابت هستند. تکرار این مطالعه در جمعیت با حجم نمونه بالا جهت تایید این یافته ها پیشنهاد می گردد.
محسن یعقوبی، لطفعلی بلبلی، عباس نقی زاده، آیدین ولیزاده، صمد صفرزاده، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : خطر بیماریهای عروق کرونر قلب با افزایش فشار خون در افراد مبتلا به فشار خون و افرادی که فشار خون طبیعی دارند، افزایش مییابد. تغذیه نیز تأثیر قابل توجهی بر روی فشار خون دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات توأم مصرف کافئین، تحرک پائین و فعالیت قدرتی بر فشار خون بود. روش کار: در یک مطالعه یک سویهکور 20 مرد سالم و غیر ورزشکار دانشگاه محقق اردبیلی به صورت تصادفی انتخاب وبر اساس سن و شاخص توده بدنی در دو گروه کافئین و دارونما قرار گرفتند. فعالیت قدرتی مورد نظر شامل تکرارهایی تا خستگی با وزنههایی که 60 درصد قدرت بیشینه، برای هر یک از چهار حرکت: پرسسینه، پرس پا، نشست و برخاست، کشش جانبی از پشت بود. این فعالیت، یک ساعت پس از مصرف کافئین (6 میلیگرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن) یا دارونما (دوز مشابه نشاسته) برای هر یک از آزمودنیها انجام شد. فشار خون آزمودنیها در سه مرحله، قبل از مصرف کافئین یا دارونما، یک ساعت پس از مصرف کافئین یا دارونما و بلافاصله بعد از پایان هر فعالیت اندازهگیری شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها : نتایج نشان داد که فشار خون سیستولی، دیاستولی و میانگین فشار خون شریانی با مصرف کافئین در حالت استراحت افزایش یافت ( 05/0 £ p) اما در پایان فعالیت، تفاوت بین کافئین ودارونما معنیدار نبود . نتیجهگیری: با توجه به یافتهها، مصرف کافئین در هنگام استراحت باعث افزایش فشار خون افراد میگردد با این حال به نظر نمیرسد که مصرف این ماده قبل از تمرینات قدرتی، بتواند عامل خطرناکی برای افراد سالم غیر فعال بشمار آید.
ظریفه سهرابی، حسن یعقوبی، بهزاد شالچی، امیرصالح دل آرا، پرویز مولوی، دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: صرع اختلال مزمن و طغیان عمل مغزی است که به علت تخلیه نابهنجار الکتریکی نورونهای مغز پیدا میشود و مشکلاتی چون نوسانات خلقی، افسردگی و اضطراب برای بیماران بدنبال دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ناگویی هیجانی در بیماران مصروع تونیک- کلونیک، صرع میوکلونیک جوانان و افراد سالم میباشد.
روشکار: مطالعه حاضر بر اساس طرح پس رویدادی (علی- مقایسهای)، با روش نمونهگیری در دسترس تنظیم شد. جامعه مورد نظر شامل تمامی افراد مبتلا به صرع و حجم نمونه متشکل از 134 نفر (74 نفر بیمار و60 نفر افراد سالم) در گروه سنی 35-18 سال بود. از گروه نمونه بیماران 14 نفر بدلیل نداشتن ملاکهای انتخاب حذف شدند و 60 نفر بیمار (29 نفر صرع میوکلونیک و 31 نفر صرع تونیک کلونیک) باقی ماندند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش ناگوییهیجانی مقیاس ناگوییهیجانی تورنتو بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی شفه و آزمون t برای گروههای مستقل مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین ناگویی هیجانی در صرع میوکلونیک جوانان، تونیک کلونیک و افراد سالم به ترتیب برابر با 44/64، 61/41 و 54/24 بود. تفاوت به دست آمده در بین دو گروه صرع میوکلونیک و تونیک- کلونیک معنادار نبود ( p>0.05و 5/19t =) اما تفاوت به دست آمده بین صرع میوکلونیک جوانان با افراد سالم (<0.01 pو 121/01t = ) و صرع تونیک- کلونیک با افراد سالم (0/01> pو 6/82t =) معنادار بود. همچنین افراد مصروع میوکلونیک جوانان و تونیک- کلونیک دشواریهای بیشتری را در شناسایی احساسات، توصیف احساسات و جهتگیری فکری بیرونی نسبت به افراد سالم نشان دادند اما چنین تفاوتی بین دو نوع صرع میوکلونیک جوانان و تونیک- کلونیک به دست نیامد.
نتیجه گیری: بیماری صرع با کاهش توانایی پردازش اطلاعات هیجانی همانند کاهش ناگویی هیجانی در بیماران مصروع همراه است، افراد مصروع تونیک- کلونیک و صرع میوکلونیک جوانان توانایی کمتری در زمینه شناسایی و توصیف اطلاعات هیجانی دارند و بیشتر جهتگیری فکری بیرونی دارند. همچنین بدلیل اینکه محل تخلیه حملات تشنج در دو نوع صرع منتشر و مشابه است، تفاوت معناداری در ناگویی هیجانی بین دو نوع صرع مشاهده نشد.
پریسا قهرمانی، هیمن مرادی سردره، هاشم یعقوبی، ندا فرازی، اسداله اسدی، دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: اثرات عصاره گیاه و دانه شنبلیله به صورت مستقیم در بهبود دیابت تایید شده است. از آنجایی که یکی از اثرات افزایش قند خون ایجاد استرس اکسیداتیو و کاهش کیفیت و کمیت اسپرمها در مردان است، هدف اصلی این تحقیق، بررسی اثرات عصاره آبی دانه شنبلیله بر روند اسپرماتوژنز است.
روشکار: در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 20±200 گرم استفاده شد. موشهای صحرایی به طور تصادفی به 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند: گروه 1: کنترل سالم، گروه 2: کنترل دیابتی، گروه 3: دیابتی+ عصاره آبی دانه شنبلیله با دوز 8 گرم به ازای هر کیلوگرم غذا، گروه 4: دیابتی+ عصاره آبی دانه شنبلیله با دوز 2 گرم به ازای هر کیلوگرم غذا. پس از تقسیم بندی گروهها، مطالعه بر روی این گروهها به مدت 4 هفته ادامه یافت. میزان گلوکز، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، مالون دیآلدئید و شاخصهای اسپرمی اندازهگیری شد. نتایج توسط آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: سطح سرمی گلوکز خون درموشهای صحرایی دیابتی دریافت کننده عصاره آبی دانه شنبلیله کاهش معنیداری را نسبت به گروه کنترل دیابتی نشان داد. مصرف عصاره آبی دانه شنبلیله سبب کاهش غلظت مالون دی آلدهید (MDA) (0.05< p)؛ وزن بدن (0.05<p)؛ و از طرف دیگر سبب نرمال شدن ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (0.05< p)؛ و تحرک، مورفولوژی و تعداد اسپرمهای زنده (0.05< p) درموشهای صحرایی دیابتی شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه میتوان به این نتیجه رسید که شنبلیله با کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و افزایش ظرفیت آنتی کسیدانی تام و دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی قوی میتواند به بهبود شاخصهای اسپرمی در افراد دیابتی بینجامد.
|
|
|
|
|
|