[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
19 نتیجه برای کریم

محمد رضا کریم آذر، هوشنگ خزان، اذن ا... آذرگشب،
دوره 4، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده

زمینه و هدف: در حال حاضر بیش از یکصد کشور جهان با مشکل مالاریا مواجه می باشند. طبق مطالعات انجام شده افراد تالاسمی ماژور مقاومت بیشتری نسبت به مالاریا دارند. در مطالعه حاضر این فرضیه در شهرستان ایرانشهر به عنوان یکی از کانون های اصلی مالاریا در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این مطالعه بررسی شیوع مالاریا در بیماران تالاسمی و افراد سالم در ایرانشهر است.
روش کار: مطالعه به صورت مورد-شاهدی با انتخاب 100 نفر از افراد تالاسمی (گروه مورد ) و 100 نفر از افراد غیر تالاسمی (گروه شاهد) انجام شد. از کل آزمودنی ها علاوه بر نمونه سرم، نمونه خون نوک انگشت جهت تهیه گسترش نیز اخذ گردید. 200 نمونه که بصورت تصادفی در تیرماه (مقارن با اوج فعالیت پشه های ناقل در منطقه مورد بررسی) جمع آوری شده بود آزمایش گردید. در این مطالعه از دو روش ایمنو فلورسانس غیر مستقیم (IFA) و گسترش مستقیم استفاده شد و داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار آماری SPSS در قالب آزمون های آماری تی، مجذور کای و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: در روش IFA در گروه مورد 20 نفر تیتر مثبت و 80 نفر تیتر منفی داشتند و از نظر بررسی لام گسترش خون به کمک میکروسکوپ نوری در افراد تالاسمی، 20 نفر حاوی انگل مالاریا بودند که 10 نفر به پلاسمودیوم فالسیپاروم و 10 نفر به پلاسمودیوم ویواکس مبتلا بودند. در گروه شاهد 75 نفر تیتر مثبت و 25 نفر تیتر منفی داشتند و از نظر بررسی لام گسترش خون در این افراد، 18 نفر آلوده به انگل مالاریا بودند که از این تعداد 7 نفر به پلاسمودیوم فالسیپاروم و 11 نفر به پلاسمودیوم ویواکس مبتلا بودند. بر اساس نتایج تیتر پادتن، سابقه ابتلا به مالاریا در گروه مورد 92% کمتر از افراد گروه شاهد بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (p<0/05) ولی از نظر نتایج گسترش خون و رنگ آمیزی گیمسا، رابطه معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه افراد تالاسمی ماژور نسبت به بیماری مالاریا از مقاومت نسبی بیشتری برخوردارند، تحقیقات بیشتری در زمینه ارزیابی مقاومت سایر ناهنجاری های خونی نسبت به مالاریا توصیه می شود.
حمید میرزائی، سلطانعلی محبوب، کریم کاظمان الانق، گیتی کریم،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سالمونلا یکی از مهمترین باکتری های بیماری زا با منشاء مواد غذایی بوده و سالمونلا تیفی موریوم شایع ترین گونه آن در بروز مسمومیت های غذایی می باشد. لاکتوباسیلوس کازئی، بیفیدو باکتریوم بیفدوم و بیفیدو باکتریوم آنگولاتوم جزء پروبیوتیک ها می باشند که اثرات بسیار مفیدی در مصرف کنندگان ایجاد می کنند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر متقابل پروبیوتیک های فوق با سالمونلاتیفی موریوم در شرایط آزمایشگاهی و رشد در محیط آب پپتونه سنتتیک بمنظور ارزیابی اولیه تاثیر مصرف پروبیوتیک ها در پیشگیری و درمان مسمومیت های غذایی انسان با منشاء سالمونلا تیفی موریوم می باشد.

روش کار: ابتدا جهت فعال سازی, سوش های باکتریایی لیوفیلیزه در ارلن مایرهای حاوی محیط آب پپتونه تزریق و 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد قرار گرفتند و در مرحله بعد هرکدام از باکتریهای پروبیوتیک و سالمونلا تیفی موریوم فعال شده بصورت مجزا و توامان در محیط آب پپتونه تزریق و 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد گرم خانه گذاری شدند. سپس تعداد باکتری های پروبیوتیک و سالمونلا تیفی موریوم موجود در آنها به ترتیب در محیط های (MRS و BGA) بصورت کشت سطحی شمارش شد. این عملیات برای هرکدام از آزمایشات 10 بار تکرار و در نهایت در مورد هرکدام از آنها متوسط تعداد سالمونلا تیفی موریوم در هر میلی لیتر از محتویات ارلن حاوی سالمونلای تنها و سالمونلای همراه با پروبیوتیک و نیز متوسط تعداد باکتری پروبیوتیک در هر میلی لیتر از محتویات ارلن حاوی پروبیوتیک تنها و پروبیوتیک همراه با سالمونلا با استفاده از آزمون آماری تی مستقل مورد مقایسه قرار گرفتند.

یافته ها:رشد توامان لاکتوباسیلوس کازئی و بیفید وباکتریوم آنگولاتوم بطور معنی دار رشد سالمونلا تیفی موریوم را مهار می کند (0/05< p) ولی اثر مهاری بیفیدوباکتریوم بیفیدوم معنی دار نبود و رشد سالمونلا تیفی موریوم بصورت توامان تاثیر معنی داری بر رشد باکتری های فوق نشان نداد.

نتیجه گیری: مصرف محصولات حاوی لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم آنگولاتوم می تواند در جلوگیری از بروز عفونت با سالمونلاتیفی موریوم و درمان آن مفید واقع شود.البته انجام مطالعات بیشتر در این زمینه بویژه در شرایط بدن موجودات زنده ضرورت دارد.
داور امانی، محمد حسن زهیر، مجتبی کریم زاده، صادق فیض اله زاده، محمد حسین دهقان،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف: لنفوسیتهای ارتشاح یافته به تومور (TILs (Tumor Infiltrating Lymphocytes عامل شناسایی ودفاع بر علیه سلولهای توموری بدخیم توسط سیستم ایمنی میزبان بوده وسلولهای T، بیشترین سلولهای ایمنی ارتشاح یافته به داخل تومور هستند. اطلاعات متناقضی درباره سلولهایT داخل تومور وجود دارد و مکانیسم های متعددی برای توضیح ناکارایی TILs پیشنهاد شده است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت ایمنی لنفوسیتهایT ارتشاح یافته به بافت تومور در سرطان پستان انسان میباشد.

روش کار: از 16 زن مبتلا به سرطان پستان بیوپسی گرفته شد. بررسی های پاتولوژیک و بافت شناسی نشان دادند که در 13 نمونه نوع تومور کارسینوم مجرایی مهاجم ( IDC (Invasive Ductal Carcinoma است. نمونه های بافتی بیماران وگروه کنترل، برای آنالیز بوسیله فلوسیتومتری آماده شدند.

یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که سرطان پستان انسان دارای مقادیر متفاوت و متغییریTILs است. در مورد درصد سلول های داخل توموری با فنوتیپ CD3+/CD45+,CD3+ ,CD45+ دربین گروه های موردمطالعه اختلاف معنی داری یافت نشد. همچنین تفاوت معنی داری در مورد ارتشاح و وضعیت فعالیت زیرجمعیت سلولهای T مابین بیماران سرطانی و گروه کنترل وجود نداشت. سلولهای CD4+ دربیمارانIDC و سلولهای CD8+ دربیماران با تومورهای نوع دیگر ILC (Invasive Lobular Carcinoma) و ( AMC (Atypical Medullary Carcinoma عمده ترین لنفوسیتهای ارتشاح یافته به داخل تومور بودند. سلولهای TCD8+ داخل توموری مارکر HLA-DR را بیشتر از CD25 بعنوان مارکرفعالیت، بیان می کنند.

نتیجه گیری: در این مطالعه ارتباطی بین میزان TILs و اندازه و همچنین مراحل بالینی توموریافت نشد. سلول های ایمنی در بیشتر سرطان های پستان به داخل بافت تومور ارتشاح می یابند. همچنین با درنظر گرفتن بیان مارکرهای فعا لیت، این سلولها تاحدودی فعال شده هستند. درک مکانیسم های سرکوب سیستم ایمنی توسط سلول های سرطانی ممکن است اطلاعات مهمی درمورد راههای فرارتومور و همچنین پیشرفت استراتژی های ضد سرطان بدست دهد
محمد علی کریمی اقدم، محمود صمدی، شمسی غفاری، فریبا محمودپور،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: روشهای مختلفی جهت بستن مجرای شریانی باز (PDA ) وجود دارد . در این مطالعه نتایج درمانی، عوارض و هزینه بستن PDA به روش غیرجراحی (با استفاده از Coil) با روش جراحی مقایسه شده است.

روش کار: کلیه بیمارانی که در سال 1384 ، PDA آنها به روش جراحی و غیر جراحی در مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی بسته شده بود انتخاب شده و از پرونده بالینی آنها اطلاعات مورد نظر استخراج گردید. تمام بیماران تا 6 ماه پس از ترخیص بررسی گردیدند و نتایج بدست آمده با نرم افزار SPSS 13 مورد بررسی قرار گرفت.

یافته ها: در روش غیر جراحی از 21 بیمار، 2 مورد 9/5% آمبولیزاسیون Coil به داخل شریان ریوی رخ داده بود که در هر دو مورد Coil در اتاق آنژیوگرافی خارج و سپس بیماران به واحد جراحی معرفی شدند و یک مورد 4/5% دارای شانت باقیمانده در محل PDA شد که مجددا کاندیدای استفاده از Coil بعدی بود. پس از 6 ماه در 18 مورد 86% PDA کاملا بسته شده و عارضه خاصی در هیچیک از بیماران مشاهده نشد. در گروه جراحی 42 بیمار وجود داشت که پس از 6 ماه، 2 مورد 4/7% در محلPDA دارای شانت باقیمانده بودند. در یک مورد 2/3% شیلوتوراکس روی داد. 2 بیمار 4/7% بصورت موقت دچار پارزی دیافراگم چپ و 2 مورد 4/7% نیز دچار فلج موقت تارصوتی شدند. مدت بستری در بخش مراقبتهای ویژه، میانگین مدت اقامت در بیمارستان ، تعداد آزمایشات و رادیوگرافیها در روش غیرجراحی بطور معنی داری کمتر از روش جراحی بود (p<0/0005). اختلاف میانگین هزینه دارو در گروه جراحی و غیرجراحی معنی دار نبود(p=0/793). میانگین هزینه لوازم مصرفی وکل هزینه های بیمار در گروه غیر جراحی بعلت هزینه بالای Coil بطور معنی داری بالاتر از گروه جراحی بود (p<0/0005) ولی میانگین هزینه پرداختی بیماران به بیمارستان در دو گروه از نظر آماری اختلاف معنی دار نداشت (056/=P).

نتیجه گیری: بطور کلی بستن PDA به روش غیر جراحی از نظر نتایج و عوارض درمانی بهتر و موثرتر از روش جراحی بوده ولی هزینه درمانی بالاتری را بدنبال دارد
مجتبی نیک بخت، سیامک حسن نژاد، بابک رضازاده، عباس نقی زاده باقی، فیاض قربانی، فاطمه فرجی ، نسیم کریم وند،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و اهداف: استافیلوکوک طلائی پاتوژن مهمی است که در ایجاد عفونت های مختلف نقش دارد. تلاش در جهت درمان عفونت های حاصل از این سویه ها باعث بروز مقاومت به اکثر آنتی بیوتیک ها بخصوص به متی سیلین و در سال های اخیر به وانکومایسین شده است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت پرسنل درمانی بیمارستان ولیعصر مشگین شهر از نظر فراوانی حامل بودن به استافیلوکوک طلائی در کانال بینی و تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های جدا شده بود.
روش کار: سویه های استافیلوکوک طلائی از سوراخ های بینی 200 نفر پرسنل بیمارستان ولیعصر مشگین شهر در مدت 2 ماه در سال 1385 جمع آوری شدند. حساسیت آنتی بیوتیکی سویه های جمع آوری شده در مقابل آنتی بیوتیک های رایج در درمان عفونت های استافیلوکوکی به روش انتشار دیسک مطالعه شدند. در ضمن از محیط کشت اگزاسیلین آگار بر اساس NCCLSبرای غربالگری سویه های استافیلوکوکوس طلایی مقاوم به متی سیلین (MRSA) استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه میزان ناقلی بینی برای سویه های استافیلوکوک طلائی و MRSA در بین پرسنل درمانی مورد مطالعه به ترتیب 45% و 16% بود. 32 مورد سوش های جدا شده قادر به رشد در محیط کشت اگزاسیلین آگار بودند که این نتیجه مؤید حضور 35% از سوش های جدا شده MRSA می باشد. مقاومت آنتی بیوتیکی سوش های جدا شده فوق در برابر دیسک های آنتی بیوتیکی مورد آزمایش به شرح زیر: 35% به اگزاسیلین، 87/97% به پنی سیلین، 34% به اریترومایسین، 1/2%به کلرامفنیکل، 36/39% به تتراسیکلین، 7/11% به جنتامایسین، 85/30% به کوتریموکسازول، 19% به کلیندامایسین ثبت گردید. کلیه ی سوش های جدا شده به وانکومایسین و سیپروفلوکساسین حساسیت داشتند.
نتیجه گیری: در این مطالعه، میزان ناقلی بینی برای سویه های استافیلوکوک طلائی در بین پرسنل درمانی مورد مطالعه از مقادیر مورد انتظار جامعه 40% بیشتر و از مقادیر مورد انتظار بیمارستان 80-50% کم تر است. کلیه سوش های جدا شده به وانکومایسین حساس بودند.

سوسن سلیمی پرمهر، نورالسادات کریمان، زهره شیخان، حمید علوی مجد،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: سرطان پستان یک سوم کلیه سرطان­ها در زنان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان در آنان می­باشد. با پیشگیری و انجام غربالگری، میزان ابتلاء و مرگ و میر کاهش خواهد یافت. لذا این مطالعه با هدف تعیین انجام آزمون­های غربالگری سرطان پستان و عوامل مرتبط با انجام آزمون­های غربالگری سرطان پستان در زنان شهر اردبیل صورت گرفته است.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی تعداد 300 زن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل با روش نمونه­گیری چندمرحله­ای انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه خود ساخته شامل دو قسمت، سؤالات آگاهی و نگرش و یک فرم اطلاعاتی در زمینه مشخصات دموگرافیکی، عوامل خانوادگی، اجتماعی- اقتصادی، عوامل خطر و زنان- مامائی جمع­آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون­های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد و 05/0 p < به عنوان معنی دار در نظر گرفته شد.

  یافته ها: میزان انجام خودآزمائی پستان 4%، معاینات بالینی 7/4% و انجام ماموگرافی 7/3% بود. بین تحصیلات (003/0 p = )، آگاهی (002/0 p = ) و نگرش (004/0 p = ) با انجام خودآزمائی پستان ارتباط معنی­دار بود. بین وضعیت بیمه، سابقه هورمون درمانی و انجام آزمون­های غربالگری سرطان پستان ارتباط معنی­داری دیده نشد.

  نتیجه گیری: با توجه به میزان پایین انجام آزمون­های غربالگری سرطان پستان و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن، ارائه برنامه­های آموزشی مناسب و انجام مطالعات مداخله­ای تاکید می­شود.


نسرین فولادی، حسین علیمحمدی اصل، فیروز امانی، فرهاد پورفرضی، نسرین همایونفر، منصوره کریم اللهی، حجت اله صفیر، عدالت حسینیان،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری های عروق کرونر، علت اصلی مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در حال توسعه می باشند. دخالت عوامل عفونی از جمله هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک عامل خطر برای سندرم حاد کرونری مطرح می باشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین عفونت هلیکوباکتر پیلوری با سندرم حاد کرونر طراحی و اجرا گردید. روش کار: مطالعه مورد-شاهدی بر روی 300 مورد بیمار با سندرم حاد کرونر و 300 شاهد در مراکز آموزشی درمانی امام خمینی، فاطمی و علوی شهر اردبیل در سال 1388 انجام گرفت. از افراد مبتلا به انفارکتوس حادمیوکارد وآنژین صدری ناپایدار (گروه مورد) و افراد بستری در بخش های ارتوپدی، جراحی و ارولوژی که سابقه بیماری قلبی نداشتند (گروه شاهد) نمونه خون گرفته شد و پس از جدا نمودن سرم، آنتی بادی هلیکوباکترپیلوری به روش الیزا در دو گروه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های آماری t و کای دو در نرم افزار spss تحت آنالیز قرار گرفت. یافته ها: بررسی یافته ها نشان داد که 79 نفر (3/26%) از گروه شاهد و 122 نفر (66/40%) از گروه مورد دارای IgG مثبت بودند و اختلاف بین گروه ها معنی دار بود ( 05/0 > p ) بررسی عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی تائید شده در افراد گروه مورد و شاهد نشان داد که در افراد IgG مثبت عوامل خطرزای قلبی عروقی نسبت به موارد منفی و مشکوک IgG بیشتر بود ولی مقایسه عوامل خطرزا بین دو گروه مورد و شاهد به غیر از یک مورد تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد ولی مقایسه پرفشاری خون و سابقه بیماری قلبی بین افراد با سرولوژی مثبت در دو گروه مورد و شاهد تفاوت آماری معنی داری داشت ( 05/0 > p ). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که احتمالا عفونت با هلیکوباکترپیلوری در بروز سندرم حاد کرونر دخیل می باشد لذا مطالعات تکمیلی بیشتری جهت اثبات ارتباط سندرم حاد کرونر و عفونت هلیکوباکتر پیلوری پیشنهاد می شود.
امیر ضیایی، سیما هاشمی پور، تکتم کریم زاده، آزاده جلال پور، امیر جوادی،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه مشخص شده است که کمبود ویتامین D عملکرد متابولیک بسیاری از سلول ها از قبیل بخش درون ریز پانکراس را تغییر می دهد. شواهد بالینی و تجربی، پیشنهاد کننده این موضوع هستند که غلظت سرمی ویتامین D فعال به طور معکوس با دیابت نوع دو، اجزای سندرم متابولیک و بیماری های قلبی- عروقی همراهی دارد. این مطالعه به منظور مقایسه سطح سرمی D3 در بیماران مبتلا به دیابت با افراد غیر دیابتی و رابطه آن با شاخص های سندرم متابولیک انجام شد.

  روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 69 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه غدد انجام شد. این افراد در سه گروه شامل افراد دیابتی با کنترل خوب قند خون، افراد دیابتی با کنترل ضعیف و گروه غیر دیابتی بررسی شدند. برای تمام افراد، وزن، قد، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا، قند دو ساعت پس از صرف غذا، درصد هموگلوبین گلیکوزیله، سطح سرمی ویتامین D فعال و لیپیدهای سرم اندازه گیری و ثبت شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای، تی، آنالیز واریانس، همبستگی پیرسون و آزمون تکمیلی توکی تحلیل شدند.

  یافته ها: میانگین سطح سرمی ویتامین D فعال در افراد دیابتی 6/16 ± 5/36 و در افراد غیر دیابتی 1/19 ± 6/56 نانو مول بر لیتر بود (001/0> p ). ولی، سطح این ویتامین بین دو گروه با کنترل خوب و ضعیف قند خون و همچنین بین افراد مبتلا به سندرم متابولیک با افراد غیر مبتلا به سندرم متابولیک تفاوت معنی داری نداشت. بین متوسط سطح سرمی ویتامین D3 به تفکیک گروههای مورد مطالعه و وضعیت هر یک از شاخص های سندرم متابولیک اختلاف معنی داری وجود نداشت.

  نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، سطح سرمی ویتامین D در افراد دیابتی کمتر از افراد سالم بود. در بین بیماران دیابتی بین سطح سرمی ویتامین D3 با طول مدت ابتلا به دیابت، HBA1C ارتباط معنی داری وجود نداشت. همچنین اختلاف معنی داری بین متوسط سطح سرمی مبتلایان و غیر مبتلایان به سندرم متابولیک وجود نداشت. با توجه به نقش این ویتامین در ترشح و اثر انسولین، به نظر می رسد پایش سطح سرمی ویتامین D در بیماران دیابتی و در صورت لزوم تجویز مکمل های آن مفید باشد.


عباس کریمی، مرتضی جبارپور بنیادی، محسن اسماعیلی، سعید دستگیری،
دوره 12، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف : تب فامیلی مدیترانه‌ای یک اختلال اتوزمال مغلوب بوده و از شایع‌ترین و شناخته شده‌ترین سندرم‌های تب‌های دوره‌ای است. بیماری بیشتر در میان یهودیان غیراشکنازی، اعراب، ترک‌ها و ارامنه شایع می‌باشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی شمال‌غرب ایران و به لحاظ نزدیکی به دو جمعیت در خطر بالای FMF ، یعنی ارمنستان و ترکیه، احتمال شیوع FMF در این ناحیه از ایران نامحتمل به نظر نمی‌رسد. هدف از این مطالعه برآورد میزان ناقلین جهش‌های شایع FMF در افراد سالم می‌باشد. نتایج حاصله می‌تواند برای تخمین شیوع بیماری بالقوه مفید باشد.

  روش کار: به طور تصادفی۲۰۰ نمونه فرد سالم غیر مبتلا به FMF از شمالغرب کشور انتخاب گردید. پس از اخذ رضایت‌نامه و خونگیری از این افراد استخراج DNA به عمل آمد. سپس با استفاده از تکنیک‌های ARMS - PCR و PCR-RFLP جهش‌های شایع­ مورد بررسی قرار گرفتند.

  یافته‌ها : از ۴۰۰ آلل مورد بررسی ۴۴ آلل موتانت برای جهش E148Q و ۷ آلل موتانت برای جهش V726A یافت گردید. برای دو جهش دیگر هیچ آلل موتانتی پیدا نشد. فراوانی آللی کل برای این ۴ جهش شایع 1325/0 و میزان ناقلین 4/23% بدست آمد.

  نتیجه‌گیری : این مطالعه بیانگر این است که فرکانس آللی موتاسیون E148Q نسبت به سایر موتاسیون­ها بیشتر می باشد.


نرگس روزافزای، لیلا کوکبی، سیروس زینلی، مرتضی کریمی پور،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده

  زمینه و هدف : هموفیلی A یک اختلال انعقادی وابسته به جنس مغلوب است که در اثر وقوع ناهنجاری های گوناگون در ژن فاکتور هشت انعقادی حادث می گردد . وارونگی اینترون 22 در50-45% ازموارد مسبب نوع شدید بیماری است. علاوه بر این وارونگی اینترون 1 نیز در بیش از 5% موارد مسئول ایجاد هموفیلی A شدید محسوب می گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی دقیق وارونگی اینترون1 ژن فاکتور هشت انعقادی با استفاده از روش IS-PCR(Inverse Shifting-PCR) در بیماران هموفیلی A شدید که از نظر وارونگی اینترون 22 منفی بوده اند می باشد .

  روش کار : در این مطالعه تجربی ، بیماران هموفیلی A شدید مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهداء اصفهان با کمتر از1% سطح نرمال فعالیت فاکتور هشت مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از گرفتن رضایت نامه از بیماران، DNA ژنومی از لوکوسیت های خون محیطی استخراج شد. سپس وارونگی اینترون یک با تکنیک IS-PCR بررسی شد.

  یافته ها : 18بیمار از 32 بیمار که فاقد وارونگی اینترون 22 بودند از نظر وجود یا عدم وجود وارونگی اینترون 1 به وسیله روش تشخیص مولکولی جدید PCR IS- مورد ارزیابی قرار گرفتندکه 2 بیمار (6.2%) از مجموع بیماران هموفیلی A شدید از نظر وجود این وارونگی مثبت بودند.

  نتیجه گیری : نتایج به دست آمده در این مطالعه، با شیوع اللی وارونگی اینترون یک در سایر مطالعات مشابه مطابقت دارد. IS-PCR روشی دقیق، سریع وکم هزینه بوده که می­تواند تشخیص مولکولی وارونگی را ارتقا ببخشد و در ارزیابی افراد بیمار، ناقلین و تشخیص های پیش از تولد کاربرد دارد.


زهرا کریمیان، زهره سادات، معصومه عابدزاده، ناهید سرافراز، محبوبه کفایی عطریان، نصرت بهرامی،
دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای دیسمنوره و تاثیر بر فعالیت های روزانه فرد و عوارض کمتر داروهای گیاهی نسبت به داروهای شیمیایی، این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر کپسول مفنامیک اسید و کپسول بابونه بر دیسمنوره اولیه انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه که یک کارآزمایی بالینی تصادفی سه سو کور بود بر روی 90 نفر از دانشجویان دختر مبتلا به دیسمنوره اولیه (درد قاعدگی) ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1390 انجام شد. افراد بصورت تصادفی در دو گروه مفنامیک اسید و بابونه قرار گرفتند. 45 نفر بابونه 250 میلی گرم هر 8 ساعت و 45 نفر مفنامیک اسید 250 میلی گرم هر 8 ساعت از 48 ساعت قبل از قاعدگی تا 24 ساعت بعد از آن دریافت کردند. افراد در طی 2 سیکل دارو را دریافت کردند و شدت درد آنها با کمک خط کش درد مک گیل تعیین شد. در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون های آماری کای دو، آزمون t ، فیشر و آزمون t زوجی انجام گرفت.

  یافته ها: نتایج نشان داد که شدت دیسمنوره اولیه در هر گروه درمانی نسبت به قبل از درمان کاهش معنی دار آماری را نشان می دهد (005/0 > p ) و در مقایسه بین مفنامیک اسید و بابونه میزان تفاوت کاهش شدت درد از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد(05/0 P> ) یعنی هر دو دارو به یک مقدار درد را کاهش داده اند.

  نتیجه گیری: مصرف کپسول بابونه میتواند شدت دیسمنوره اولیه را به طور موثری کاهش دهد. لذا با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، استفاده از بابونه در درمان دیسمنوره اولیه زنان توصیه می شود.


علی گمار، عبدالکریم حسینی، ناصر میرازی، مجتبی گمار،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هیوسین (اسکوپولامین) که داروی آنتی کولینرژیک و ضددرد محسوب می شود، دارای بعضی عوارض جانبی می‏باشد. اخیراً توجه زیادی به تداخل بین داروهای صناعی و عصاره ‏های گیاهی در ایجاد پاسخ‌های فارماکولوژیک شده که امکان استفاده از حداقل دوز و عوارض جانبی را فراهم می کند. در این پژوهش اثر تجویز عصاره مریم ‏گلی، هیوسین و ترکیب مریم‏ گلی و هیوسین بر کنترل درد در موش‌های صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.

روش کار: در این مطالعه تجربی موش‌ها به‏ صورت تصادفی به هشت گروه شش  تایی شامل گروه کنترل، دریافت کننده هیوسین در دوزهای 0/5، 1 و 5 میلی‌گرم بر کیلوگرم، دریافت کننده عصاره در دوز100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم و همچنین گروه دریافت کننده عصاره 100 و 200 همراه با هیوسین در دوز 1 میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. هیوسین به صورت تزریق داخل صفاقی و یک ساعت قبل از تجویز هیوسین، عصاره به صورت گاواژ به حیوانات خورانده شد. 30 دقیقه پس از تیمار، موش‌ها مورد آزمون تیل- فلیک قرار گرفته و نتایج حاصله ثبت گردیدو p<0.05  معنی دار در نظر گرفته شده شد.

یافته‌ها: تجویز هیوسین با دوزهای 0/5، 1 و 5 میلی‌گرم بر کیلوگرم به صورت معنی‌داری اثرات ضددردی در آزمون پس کشیدن دم نسبت به گروه کنترل ایجاد نمود (p<0/05, p<0/01، p< 0/05، به ترتیب). ترکیب عصاره مریم‏ گلی در دوز 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم و هیوسین (1 میلی‌گرم بر کیلوگرم) بی دردی بیشتری نسبت به گروه های تنها دریافت کننده عصاره و یا هیوسین ایجاد نمود.

نتیجه گیری: مشاهدات این مطالعه نشان داد که گیاه مریم ‏گلی باعث افزایش آستانه درد در موش های صحرایی می شود. از آنجایی‌که هیوسین به عنوان یک داروی ضددرد دارای عوارض جانبی می باشد، همراه کردن عصاره گیاه مریم ‏گلی با هیوسین می تواند با کم کردن میزان هیوسین مصرفی اثرات مطلوب تری را با حداقل عوارض جانبی به جا گذارد.


مهدی فراموشی، رامین امیر ساسان، ، وحید ساری صراف وحید، پوران کریمی،
دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت نوع دو، یک اختلال متابولیکی توام با مقاومت انسولینی سلول­های کل بدن است و پنجمین عامل مرگ و میر در جهان به شمار میرود. از طرفی سازگاری با ارتفاع مرگ و میر ناشی از برخی بیماری­های مزمن را کاهش میدهد، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارتفاع متناوب شبیه‌سازی شده بر شاخص‌های متابولیک، هماتولوژیک و عملکرد کبدی موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود.

روش ﮐﺎر: در اﯾﻦ مطالعه تجربی، تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (وزن اولیه 20±220 گرم) به طور تصادفی در سه گروه ۸ تایی: گروه کنترل سالم  (NC, n=8)  ، گروه کنترل دیابتی (D, n=8) (دریافت کننده   37mg/kg استرپتوزوتوسین بعداز ۲ هفته تغذیه با غذای چرب) و گروه دیابتی+ هیپوکسی (D+H,n=8) شامل دیابتیهای تیمار شده در شرایط هیپوکسی متناوب (14% معادل فشار اکسیژن 106میلیمتر جیوه و مشابه ارتفاع 3400 متر و به مدت هشت هفته) تقسیم شدند سپس شاخص­های دیابتی، خونی و متابولیسم لیپیدی و نیز آنزیم­های کبدی آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) و آلانین آمینو ترانسفراز در خون محیطی رت­ها اندازه گیری گردید.

ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: نتایج نشان داد که هیپوکسی متناوب، سطح سرمی کلسترول تام، LDL VLDL,و تری گلیسیرید را بطور معنی‌داری نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش داده است. همچنین قرار گرفتن در معرض هیپوکسی متوسط متناوب موجب کاهش معنی­ دار در سطح گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت انسولینی HOMA-IR و ALT شد (p<0.05)؛ اما تغییر معنی­داری در شاخص حساسیت به انسولین ((QUICKI و AST  (    p=0.28 ) در بین دو گروه دیابتی دیده نشد. همچنین میزان هموگلوبین و هماتوکریت در گروه دیابتی هیپوکسی نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش معنی دار نشان داد، اما تفاوت شمارش گلبول­های قرمز بین گروه کنترل دیابتی و هیپوکسی دیابتی معنی دار نبود.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج بدست آمده به­ نظر می­رسد که هیپوکسی متناوب (مشابه استقرار در ارتفاعات بطور مزمن و متناوب) با افزایش ظرفیت ساخت هموگلوبین، کاهش مقاومت انسولینی و نیز بهبود وضعیت کبدی می­تواند در کنترل دیابت نوع دو موثر واقع شود


طوبی کریمی زاده مونه، سید ابراهیم حسینی،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ریتالین از داروهایی است که در درمان اختلال کمبود توجه و بیش فعالی مورد استفاده قرار میگیرد. هدف این مطالعه بررسی اثر مقایسهای مصرف ریتالین با عصاره هسته انگور بر یادگیری اجتنابی غیرفعال در موشهای صحرایی نر بالغ بود.

روش کار: این مطالعه یک مطالعه تجربی بود که بر روی 40 سر موش صحرایی نر بالغ که به صورت تصادفی به 5 گروه 8 تایی شامل گروههای کنترل، شاهد و سه دسته تجربی تقسیم شدند، انجام گرفت. گروه کنترل تحت هیچ تیماری قرار نگرفتند. گروه شاهد نیز یک میلی­لیتر آب مقطر را در هر روز، دریافت نمودند. گروههای تجربی به ترتیبmg/kg 100 عصاره هسته انگور،mg/kg 1 ریتالین و mg/kg100 عصاره هسته انگور به همراه mg/kg 1 ریتالین دریافت داشتند. تجویزها برای 28 روز و به صورت گاواژ انجام گرفت. برای اندازه ­گیری میزان یادگیری احترازی از دستگاه شاتل باکس استفاده گردید. داده ­ها با کمک آزمون­‌های آماری ANOVA و پی‌گیری توکی و با کمک نرم افزار SPSS-18 ارزیابی گردید و معناداری اختلاف داده ها در سطح 0.05>p در نظر گرفته شد.

یافته ها: نتایج نشان داد ریتالین باعث کاهش یادگیری اجتنابی غیرفعال می شود در حالی که عصاره هسته انگور به تنهایی و همراه با ریتالین باعث افزایش یادگیری اجتنابی غیرفعال میشود.

نتیجه گیری: مصرف ریتالین باعث کاهش یادگیری اجتنابی غیرفعال میشود در حالی که مصرف همزمان ریتالین با عصاره هسته انگور مانع اثر ریتالین و افزایش یادگیری میگردد.


نسیم کریمی، سارا رمضان جماعت، نفیسه سعیدزاده، قدرت‎اله روشنایی، پریسا پارسا،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از مطالعات پزشکی به­ منظور بررسی اثر درمان­ها، متغیر پاسخ به طور مکرر در طول زمان اندازه ­گیری می­شود، که به آن­ها مطالعات طولی گفته می­شود. روش تحلیل این نوع از داده­ها، تحلیل اندازه­ گیری‌ تکراری است که تنها از یک نوع ساختار همبستگی استفاده می‌کند و در صورتی­که این ساختار همبستگی مناسب نباشد نتایج معتبر نیست. برای رفع این مشکل، مدل­های آمیخته جایگزین مناسبی است. لذا هدف این پژوهش مقایسه روش­های تحلیل اندازه ­گیری‌ تکراری و مدل­های آمیخته در بررسی اثر انتونوکس بر درد زایمان می­باشد.

روش کار: این مطالعه تجربی برای مقایسه تاثیر استنشاق گاز انتونوکس و اکسیژن بر میزان تسکین درد زایمان در دو گروه انجام شده­ است. تحلیل داده­ ها با استفاده از روش اندازه ­­گیری تکراری و مدل­های آمیخته با ساختارهای همبستگی مختلف انجام شد. ساختارهای مناسب با استفاده از معیار اطلاع آکائیک، معیار اطلاع بیزی(بیزین) و لگاریتم درست نمایی محدودشده انتخاب و با هم مقایسه شدند. داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند.

یافته ها: نتایج مطالعه ما نشان داد که تمامی متغیرها شامل روش بیدردی، طول مدت مرحله اول زایمان، طول مدت مرحله دوم و زمان اندازه‎گیری درد در این آزمونها معنادار هستند. در مدل­ آمیخته ساختارهای پیش­وابستگی مرتبه اول، خود­همبستگی مرتبه اول ناهمگن، تاپلیتس ناهمگن، بدون ساختار همبسته به عنوان بهترین ساختارها شناخته شدند. ساختار واریانس کواریانس بدون ساختار به عنوان بدترین ساختار شناخته شد و متغیرهای طول مرحله اول و دوم زایمان در این ساختار معنادار نبودند.

نتیجه­ گیری: مدل­های آمیخته به دلیل انعطاف‌پذیری نسبت به انتخاب ساختارهای مختلف واریانس-کوواریانس و ویژگیهای مهم دیگر و عدم نیاز به مفروضات محدود کننده برای اندازهگیری تکراری مناسب هستند.


بهادر کریمی، زهره قطب الدین، سیدرضا فاطمی طباطبایی،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: روی به عنوان یک عنصر کمیاب نقش بسیار مهمی برای عملکرد صحیح سیستم عصبی و حفظ هومئوستاز دارد و مطالعات زیادی نشان می دهند که استرس از طریق مکانیسم های مختلفی از جمله ایجاد استرس اکسیداتیو و بسیاری از مکانیسمهایی که به طور مستقیم عملکرد مغز را تحت تاثیر قرار میدهند باعث اختلال حافظه میشود. لذا در این کار تحقیقاتی اثر کلرید روی بر حافظه احترازی غیرفعال و پارامترهای اکسیداتیو ایجاد شده متعاقب استرس در موشهای صحرایی نر مورد بررسی قرار گرفت.

روش کار: در این مطالعه از 50 سر موش صحرایی نر (نژاد ویستار) در 5 گروه: کنترل، شاهد، در معرض استرس، تیمارشده با کلریدروی و گروه دریافت کننده کلرید روی قبل از اعمال استرس استفاده شد. به منظور ایجاد استرس، موشها به مدت 7 روز و هر روز 6 ساعت درون مهارکننده[1] قرار گرفتند. موشهای تیمار، کلرید روی را به مدت 7 روز به روش گاواژ با دوز mg/kg 32 دریافت کردند. در پایان تیمار حافظه احترازی حیوانات به کمک آزمون شاتل باکس و برخی از پارامترهای آسیب اکسیداتیو در هیپوکامپ تمام گروه ها ارزیابی شدند.

یافته ها: نتایج به دست آمده از این تحقیق بیانگر کاهش معنی دار حافظه احترازی غیرفعال در گروه استرس نسبت به گروه کنترل است (p<0.01). همچنین پارامترهای استرس اکسیداتیو نیز در این گروه نسبت به گروه کنترل تغییرات قابل توجهی را نشان میدهد (p<0.05)، در حالی که تیمار با کلرید روی توانست حافظه احترازی و پارامترهای استرس اکسیداتیو را به شرایط کنترل نزدیک کند.

نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، کلرید روی میتواند با خاصیت آنتی اکسیدانی خود یک اثر محافظتی برای اختلال حافظه و استرس اکسیداتیو ایجاد شده متعاقب ایجاد استرس داشته باشد.


ندا کریمی، افشان شرقی، روح الله باصر، شکوفه بنائی، عمران حاج محمدی،
دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: نهفتگی دندان مولر سوم پدیده شایعی است. به علت آسیب های احتمالی نهفتگی و اثر الگوی نهفتگی بر شیوه درمان این دندانها، بررسی الگوی نهفتگی این دندان دارای اهمیت است. این مطالعه با هدف تعیین الگوی نهفتگی دندان مولر سوم مندیبل در جمعیت شهر اردبیل انجام گرفت.
روش کار: در این پژوهش رادیوگرافی پانورامیک ۳۸۲ بیمارمراجعه کننده به کلینیک دانشکده دندانپزشکی اردبیل که بین ١٨ الی٤٠ سال سن داشتند و دارای دو دندان مولر سوم نهفته مندیبل بودند، مورد بررسی قرارگرفت. رادیوگرافیها از جهت ارزیابی عمق نهفتگی، فاصله ریشه از کانال اینفریورآلوئولار، تعداد، شکل، ارتباط ریشه ها و در نهایت آسیب به ساختارهای مجاور بررسی شدند. داده ها بعد از جمع آوری و کدگذاری، در نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های تی و مجذور کای تحلیل شدند.
یافته ها: از میان موارد ۴2/۴ درصد مرد و 57/6 درصد زن بودند. از نظر تعداد ریشه ها، نحوه ارتباط ریشه ها رابطه معنیدار بین دو جنس زن و مرد وجود نداشت ولی از نظر عمق نهفتگی، فاصله با کانال اینفریوآلوئولار، شکل ریشه ها و آسیب به ساختارهای مجاور، تفاوت معنیدار بود.
نتیجه گیری: نتایج حاصله پیشنهاد می کند که از نظر عمق نهفتگی بیشترین حالت مربوط به عمق نهفتگی کلاس B بود. از نظر فاصله با کانال اینفریوآلوئولار، بیشتر آنها در مجاورت کانال و دارای ۲ ریشه مستقیم و جدا از هم بودند و از نظر آسیب به ساختارهای مجاور نیز بیشترین حالت از نوع پاکت پریودنتال بود.
 
آیلار ایمانی، معرفت سیاه کوهیان، پوران کریمی، مسعود اصغرپور، فرناز سیفی اسگ شهر،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تمرینات ورزشی و مصرف برخی مکمل­ها می­تواند در کاهش آپوپتوزیس مؤثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرین استقامتی و مکمل عصاره گل محمدی بر آپوپتوزیس میتوکندریایی میوکارد بود.
روش­کار: این مطالعه تجربی، روی 52 سر موش نر ویستار انجام گردید که بصورت تصادفی در پنج گروه همگن کنترل سه ماهه، کنترل شش ماهه، گل محمدی، تمرین استقامتی و تمرین استقامتی+ گل محمدی تقسیم شدند. گروه­های تمرینی بهمدت 12 هفته در تمرین استقامتی شرکت نمودند. گروه عصاره گل محمدی و تمرین استقامتی+ گل محمدی، به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، 1 گرم عصاره گل محمدی دریافت کردند. پس از اجرای پروتکل تمرینی و مصرف عصاره، مراحل جراحی و استخراج بافت قلبی انجام شد. داده­ها با استفاده از آزمون آنوا و تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری کمتر از 5 درصد با نرم­افزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شد.
یافته­ ها: نتایج نشان داد نسبت Bax/Bcl-2 و Caspase-3 در گروه­های تمرین استقامتی و تمرین استقامتی+ گل محمدی کاهش معنی­داری را در مقایسه با گروه­ کنترل داشته است (0/05˂p). Bax/Bcl-2 در گروه گل محمدی کاهش معنی­داری را نشان داد (0/05˂p)، اما Caspase-3 در گروه گل محمدی معنی­دار نبود.
نتیجه­ گیری: انتظار می­رود تمرین استقامتی با مکمل­ عصاره گل محمدی بر نسبت بیان ژن Bax به Bcl-2 و میزان بیان ژن Caspase-3، بستر مناسبی را بر سازوکارهای کاسپازی و فرآیند آپوپتوزیس در میوکارد موش­های صحرایی فراهم نماید.
نسیم کریم زاده شوشبلاغ، سپیده منصور کیایی، کمال الدین حمیدی نخستین،
دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سولفات روی بدلیل ایجاد پیوند کوئوردینانس با گروه­های Rبرخی اسیدهای آمینه مانند هیستیدین و سیستئین موجب رسوب پروتئین­ها می­گردد. هدف از این مطالعه یافتن غلظت مناسب از سولفات روی برای رسوب هموگلوبین هست که دراندازه­ گیری میزان و فعالیت آنزیم کاسپاز 3 داخل گلبول­های قرمز با روش­های به ترتیب الایزا و کالریمتری ایجاد تداخل می­نماید.
روش کار: در این مطالعه، تنش­های اسمزی هیپرتونیک و هیپوتونیک بر روی گلبول­های قرمز اعمال گردید. علاوه بر این، محیط غیر تنشی ایزوتونیک به عنوان کنترل بکار گرفته شد. سلول­ها در دمای ۳۷ درجه سانتی­گراد در بازه­ های زمانی ۱۵ دقیقه و ۲۴ ساعت قرار داده شدند. بعد از لیز این سلول­ها بوسیله دستگاه اولترا سونیک هوموژنایزور و متعاقب آن حذف غشاهای گلبول­های قرمز با کمک سانتریفوژ شرایط مطلوب هم از نظر غلظت سولفات روی و نیز مدت زمان دادن فرصت برای اتصال سولفات روی به هموگلوبین و مدت زمان مناسب برای سانتریفوژ بصورت تجربی و پلکانی انجام گردید و بعد از هموگلوبین­زدایی میزان و فعالیت آنزیم کاسپاز ۳ در نمونه­ ها اندازه­ گیری گردید.
یافته­ ها: غلظت مناسب سولفات روی ۶ میلی­مول، مدت زمان مطلوب اتصال سولفات روی به هموگلوبین ۱۰ دقیقه در دمای آزمایشگاه و نیز مدت زمان سانتریفوژ ۳۰ دقیقه در ۳۰۰۰ دور در دقیقه بدست آمد.
نتیجه­ گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که سولفات روی با غلظت ۶ میلی مول قادر هست که بدون تاثیر بر روی میزان و فعالیت آنزیم کاسپاز ۳ موجب رسوب و حذف هموگلوبین شود.
 

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.19 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4623