|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای کامران
غلامرضا شریفی راد، عزیز کامران، محمدحسن انتظاری، دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده
مقدمه و هدف: بیماری دیابت از جمله بیماریهایی است که سهم عمده درمان و کنترل آن به عهده بیماران است لذا آگاهی آنان در زمینه های مختلف بخصوص رژیم غذایی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش رژیم غذایی بر عملکرد تغذیه ای و میزان قند خون و نمایه توده بدنی بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران - کرج انجام گردید. مواد و روش ها: جمعیت مورد مطالعه، تعداد 88 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش انجمن دیابت ایران شعبه کرج بودند که به طور تصادفی به دو گروه مداخله (44 نفر) و کنترل (44 نفر) تقسیم شدند. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه طی مصاحبه مستقیم و سازمان یافته با نمونه های انتخاب شده و برگه ثبت نتایج آزمایشگاهی در دو نوبت قبل از مداخله آموزشی و یکماه بعد از آن جمع آوری گردید. یافته ها: پس از مداخله، افزایش معنی داری در میانگین نمرات آگاهی (از 57/50 به 80/18) و رفتار (از 17/5 به 52/1) و کاهش معنی داری در میانگین توده نمایه بدنی (از 28/3به 27/9) کیلوگرم بر متر مربع، میانگین میزان قند خون (از 167/9 به 134/5) کیلوگرم در دسی لیتر در بیماران گروه مداخله درموردبیماری دیابت ورعایت رژیم غذایی ایجاد گردید (p<0/001) ،اما در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده آموزش رژیم غذایی در کاهش قند خون و BMI (Body Mass Index) بیماران دیابتی نوع 2 موثر بوده است.
محسن مردانی کیوی، کامران اسدی، کیوان هاشمی مطلق، دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: اهداف اصلی درمان شکستگی با جابجایی و شکستگی داخل مفصلی کالکانئوس، بازسازی آناتومیک سطح مفصلی و بازگرداندن توانایی راه رفتن بدون ایجاد درد میباشد، اما هنوز هم نتایج درمانی رضایت بخش نیست. هدف از این مطالعه مقایسه پیامدهای عملکردی دو روش جااندازی باز و فیکساسیون داخلی و پرکردن نقایص استخوانی با کمک اتو گرافت استخوانی و سیمان ارتوپدی (پلی متیل متاکریلات) میباشد. روش کار: در این مطالعه مقایسهای آینده نگر، 44 بیمار با شکستگی داخل مفصلی کالکانئوس تحت درمان قرار گرفتند. پروتکل استاندارد، شامل اپروچ لترال و ثابت سازی داخلی با بازسازی پلاک برای بیماران انجام شد. صفحه خلفی در گروه اول با کمک اتوگرافت استخوانی ( BG Bone Graft ) و در گروه دوم با کمک سیمان ارتوپدی ( BC Bone Cement ) تقویت شد. بیماران پس از جراحی از لحاظ 5 عارضه شامل: عفونت سطحی، از هم گسیختگی زخم ، نکروز پوست محل انسیزیون، پارستزی عصب سورال و استئومیلیت پیگیری شدند. پیامدهای عملکردی با کمک سیستم امتیازدهی شکستگیهای کالکانئوس و سیستم اندازهگیری مچ و پاشنه AOFAS ( ( American Orthopaedic Foot and Ankle Society ارزیابی گردید. اختلاف آماری بین نتایج دو گروه با استفاده از آزمونهای تی، کای اسکوئر و یا تست دقیق فیشر توسط نرم افزار SPSS آنالیز گردید. یافتهها: از میان 44 بیمار مورد مطالعه 36 (8/81%) نفر مرد و 28 (18%) نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 34/11 ± 25/44 بود. بیماران بعد از درمان برای مدت 9 تا 18 ماه پیگیری شدند. میانگین زمان عمل جراحی در گروه دوم (82/41 دقیقه) ( BC ) بطور معنیداری از گروه اول (55/64 دقیقه) ( BG ) کمتر بود ( 001/0 > p ). پنج (23%) نفر از بیماران گروه اول و یک نفر (5%) از بیماران از گروه دوم دچار عوارض جراحی شدند. اختلاف چشمگیری بین میانگین معیار شکستگیهای کالکانئوس و همچنین معیار اندازهگیری مچ و پاشنه AOFAS ، در دو گروه مشاهده نگردید. نتیجه گیری: استفاده از سیمان ارتوپدی بجای اتوگرافت استخوانی برای پرکردن نقایص استخوانی در شکستگیهای کالکانئوس باعث کاهش زمان عمل و جلوگیری از ناخوشیهای ناشی از عمل برداشت گرافت در بیماران میگردد.
مریم زرکش، کامران گیتی، نیما حسین زاده، فریدون عزیزی، مریم السادات دانشپور، دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مطالعات ژنتیکی بر روی سندرم متابولیک، هدف از این مطالعه بررسی تجمع خانوادگی این سندرم و خطر ابتلای آن در میان خواهر و برادرها در جمعیت تهرانی بود.
روش کار: در مطالعه مقطعی حاضر، شاخصهای تنسنجی، بیوشیمیایی و فشار خون 566 خانواده از افراد شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران اندازهگیری شد. سپس، نقش عوامل خطرساز در سندرم متابولیک، همبستگی نسبی پیرسون بین اجزای سندرم متابولیک و عوامل مربوط به فاکتورهای لیپیدی افراد محاسبه گردید.
یافتهها: شیوع سندرم متابولیک در میان مادران و دختران به ترتیب 4/78 و 9/12 درصد بود. میزان عوامل خطرساز از جمله کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین، فشار خون سیستولی، تریگلیسیرید و قند خون ناشتا در مادربزرگها بیشتر بود. چهار فاکتور خطرساز از جمله فاکتور 1 تریگلیسیرید و کلسترولLDL-، فاکتور 2 اندازه دور کمر و شاخص توده بدنی، فاکتور 3 فشار خون سیستولی و دیاستولی و در نهایت فاکتور 4 لیپوپروتئین با دانسیته بالا، تریگلیسیرید و قند خون ناشتا مشخص گردید که 7/77 درصد از کل واریانس جمعیت را شامل بودند. نسبت خطر ابتلا به سندرم متابولیک در بین خواهر و برادرها 61/5 بود (ضریب اطمینان 95%: 97/9-15/3). بخت ابتلای تعدیل شده برای سن و جنس نسبت به فرد مبتلا در خانواده 33/1 (ضریب اطمینان 95%: 67/1-06/1) که از بین چهار فاکتور به دست آمده عامل چاقی از خطر بالاتری50/7، برخوردار بود (فاصله اطمینان 95%: 52/9-19/5).
نتیجهگیری: یافته های حاضر وجود تجمع خانوادگی سندرم متابولیک و بخت خطر ابتلای آن را در جمعیت مورد مطالعه تایید کرد. همبستگی میان خواهر و برادرها بسیار بالاتر از سایر اعضای خانواده بود، که نشاندهنده نقش عوامل ژنتیکی در این سندرم بود و افزایش خطر ابتلا حدود 2 برابر را نشان داد
ناهید احمدیان یزدی، عزیز کامران، سمیه متین، افشان شرقی، دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: همدلی بالینی یکی از صلاحیتهای بالینی دانشجویان پزشکی است و در فرایند شکل گیری آن عوامل متعددی نقش دارند. در این پژوهش ارتباط فرسودگی شغلی و کیفیت زندگی با همدلی بالینی در دانشجویان پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی سه پرسشنامه همدلی جفرسون، پرسشنامه کیفیت زندگی WHO و فرسودگی شغلی مازلاج استفاده گردید. روایی و پایایی این سه پرسشنامه در مطالعات قبلی تایید شده است. جامعه پژوهش در این مطالعه دانشجویان پزشکی مقطع کارورزی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بوده که با روش سرشماری وارد مطالعه شدند. همچنین از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و اسپرمن و کای دو جهت آنالیز داده ها استفاده شد.
یافته ها: در این پژوهش از کل 130 دانشجو 128 نفر (98/4%) هر سه پرسشنامه را تکمیل کردند. نتایح نشان داد 98 درصد دانشجویان دارای فرسودگی شغلی متوسط و دو درصد دارای فرسودگی شغلی شدید بودند. در پرسشنامه کیفیت زندگی، حدود 44 درصد از دانشجویان از وضعیت سلامتی خود راضی یا خیلی راضی بودند و 33 درصد دانشجویان ناراضی یا خیلی ناراضی بودند. میانگین نمره همدلی بالینی در دانشجویان79/46 با انحراف معیار9/82 بود. همچنین بین کیفیت زندگی و فرسودگی شغلی ارتباط آماری معنی دار معکوسی (0/0001=p) دیده شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که وضعیت دانشجویان از نظر هر سه متغیر چندان مطلوب نبود. به نظر میرسد برنامه های غیر درسی برای بهبود مکانیسمهای سازگاری دانشجویان با موقعیتهای مرتبط با شغل و ارتقاء همدلی بالینی ضروری است.
پگاه عالم پور، عطا محمودپور، کامران شادور، علی اصغر خیری، علی اکبر قمری، پرویز صالح، سید هادی ثقلینی، دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امتیازهای تعیین خطرزودهنگام به طور شایع جهت ارزیابی وتشخیص علایم اولیه بدحالی بیماران و شروع مراقبتهای درمانی بیشتر استفاده میشود. با توجه به عدم وجود شواهد کافی در مطالعات انجام شده بر آن شدیم تا ارزش MEWSو NEWS اولیه را در پیش بینی مورتالیتی بیماران سوختگی بررسی نماییم.
روش کار: پس از کسب مجوز از کمیته اخلاق دانشگاه بیماران بستری در بخشهای سوختگی بیمارستان سینا از تیر لغایت اسفند 1398 وارد این مطالعه شدند. تمام اطلاعات دموگرافیک شامل سن، جنس، APACHE، نوع ترخیص بیمار، بیماریهای همراه، درصد سوختگی اولیه، بستری اولیه در بخش یا ICU سوختگی، زمان شروع و طول درمان با آنتیبیوتیک، میزان و نوع سرم تجویز شده برای تمام بیماران ثبت شدند و نمرات NEWS و MEWS برای تمام بیماران بلافاصله پس از پذیرش در بخش یا ICU و همچنین قبل از ترخیص ثبت شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS-23 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: شاخصهایNEWS و MEWS اولیه توانایی مناسبی جهت تشخیص بدحالی بیماران سوختگی دارد (area= 0.78, P<0.001)(0.001> area=0.79, p )بر اساس شاخصYouden بهترین نقطه برش برای NEWS اولیه 4.50 و برای MEWS اولیه 1.50 بدست آمد.
نتیجه گیری: در این مطالعه برای اولین بار از NEWS و MEWS در پیشبینی مرگ و میر بیماران سوختگی استفاده شده است و مشخص گردیده که این معیارها میتوانند به طور قابل قبولی بدحالی بیماران سوختگی را پیشبینی کنند.
یوسف محمدی کبار، احد اعظمی، عزیز کامران، عرفان صادقیلر، دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: لوپوس اریتماتوز سیستمیک یک بیماری خود ایمنی است که در آن ارگان ها و سلولها تحت آسیبی قرار میگیرند که در مراحل ابتدایی به وسیله اتوآنتی بادیهای اتصالی به بافت و کمپلکس های ایمنی ایجاد میشود.
هدف از این مطالعه ثبت اطلاعات بالینی، دموگرافیک و آزمایشگاهی بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک در مراجعه کنندگان به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) درسال 1400 بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی، داده های دموگرافیک (سن، جنسیت)، اطلاعات بالینی بیماران (از جمله اولین تظاهرات بیماری، علائم بالینی و...) و یافته های آزمایشگاهی بیماران (از جملهCBC، ESR، CRP، پروتئین اوری، FANA، Anti dsDNA، C3، C4، Anti RO و APS Ab) ثبت شدند.
یافته ها: اطلاعات مربوط به ویژگی های بالینی 50 بیمار شامل 46 زن (92%) و 4 مرد (8%) با میانگین سن 12.14± 40.78 سال و سن تشخیص بیماری 10.62± 31.76سال مورد بررسی قرار گرفت. شایعترین شکایت اولیه در بیماران مورد بررسی مربوط به علائم مفصلی ایزوله با 28% بوده است. شایعترین علائم بالینی مشاهده شده در بیماران مربوط به علائم مفصلی به همراه حساسیت به نور با فراوانی 20 درصد بوده است. ANA، Anti dsDNA مثبت و C3 وC4 کاهش یافته به ترتیب در 88 ، 70 و 26 درصد از بیماران مثبت بود.
نتیجه گیری: راه اندازی سیستم ریجستری جهت ثبت ساختارمند اطلاعات بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک در هر منطقه جهت سیاست گذاری بهتر برای مدیریت بیماری و دسترسی پزشک معالج به اطلاعات بیماران و استفاده از آنها در کارهای تحقیقاتی بسیار میتواند کمک کننده باشد.
|
|
|
|
|
|