[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای ولایی

بهنام مولایی، محمدعلی محمدی، عقیل حبیبی، وحید زمانزاده، بهروز دادخواه، پرویز مولوی، ناصر مظفری،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: اهمیت توجه به استرس شغلی زنان تنها به خاطر خسارت اقتصادی آن نیست و اثرات زیانبار آن بر سلامت جسم و روان فرد، خانواده و جامعه از موارد مهم قابل توجه است. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان استرس شغلی در زنان شاغل شهر اردبیل انجام گرفت.

  روش کار: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی 1250 زن شاغل در ادارات مختلف شهر اردبیل در سال 1388 انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محتوای شغلی کارازاک ( Karsek ) بود و تجزیه و تحلیل داده­ها با آزمون کای اسکوئر ( Chi square ) انجام شد.

  یافته ها: نتایج نشان داد 8/62% زنان شاغل از استرس متوسط و 5/36% از استرس شدید برخوردار هستند. بین میزان استرس افراد با تعداد فرزندان، سطح تحصیلات، محل سکونت، سابقه کار، تعداد ساعات کار در شبانه روز، شیفت کاری، وضعیت استخدامی، سابقه بیماری­های جسمی و بیماری­های روانی ارتباط معنی­دار آماری وجود دارد (05/0> p ).

  نتیجه گیری: با توجه به سطح بالای استرس در زنان شاغل، جهت ارتقاء شاخص­های سلامت روان در فرد، خانواده و جامعه و نیز افزایش بهره­وری و رضایت­مندی کارکنان، تدوین برنامه­ریزی استراتژیک و جامع توسط مسئولین و دست­اندرکاران امر ضروری به نظر می­رسد.


اسلام مرادی اصل ، مهدی محبعلی ، بهنام محمدی قلعه بین، اکبر گنجی، سهیلا مولایی ، روشنک مهریور، ذبیح اله زارعی ،
دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: لیشمانیوز احشائی از بیماریهای مهم آندمیک در ایران است و شهرستان مشکین شهر مهمترین کانون طبیعی لیشمانیوز احشایی در ایران می باشد. هدف از این مطالعه بررسی آخرین تغییرات در الگوها و شاخصهای اپیدمیولوژیکی بیماری کالاآزار در منطقه مشکین شهر طی 12 سال می باشد.

  روش کار: این پژوهش توصیفی - تحلیلی به صورت گذشته نگر بوده و با بررسی پرونده 193 بیمار که در فاصله زمانی1380 لغایت 1391با تشخیص کالا آزار در بیمارستان ولیعصر مشکین شهر بستری بوده و یا در منزل تحت درمان بوده اند، صورت گرفته است. اطلاعات از پرونده ها استخراج و داده ها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته ها: از 193 نفر بیمار کالا آزار تایید شده از سال 1380-1391، 85% ساکن مناطق روستایی و 15% ساکن مناطق شهری بودند. 43% از بیماران مونث و 57% مذکر بودند. از نظر گروه سنی 66% زیر 2 سال و 23% گروه سنی 2-5 سال و 11% بالای 5 سال بودند. در بین چهار بخش شهرستان، بیشترین موارد بیماری در پنج سال اول مطالعه در بخش مرکزی و در شش سال دوم در بخش غربی گزارش شده است و در یک سال اخیر (1391) این الگو مجددا" در حال تغییر می باشد.

  نتیجه گیری: بروز بیماری در منطقه مورد مطالعه کاهش یافته است. به علت آلودگی نسبتا" بالای سگ سانان و نقش مهم این مخازن در حفظ و انتشار بیماری، توقف اقدامات بهداشتی در هر یک از بخش های منطقه می تواند باعث افزایش موارد بروز بیماری بشود.


سهیلا مولایی، عبدالحسین دلیمی، مهدی محبعلی، ذبیح الله زارعی، بهنام محمدی قلعه بین، بهناز آخوندی، امراله آذرم،
دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیازیس احشایی از مهمترین بیماری های زئونوز کشور ایران بشمار می آید. این بیماری در سگ های مناطق شمال غرب و جنوب کشور گزارش شده است. در این مناطق علاوه برآلودگی سگ های ولگرد، سگ های خانگی به ظاهر سالم می توانند بدون نشان دادن علایم آلوده شوند. هدف این مطالعه بررسی لیشمانیوز احشایی در سگ های خانگی فاقد علایم بالینی و مقایسه آنها با سگ های دارای علایم در شهرستان مشکین شهر بوده است.

روش کار: : این مطالعه از نوع توصیفی – مقطعی و طی سالهای 93-1391 انجام گرفت. مجموعا از تعداد 110 قلاده سگ  خانگی اعم از واجد علائم(24 قلاده) و یا فاقد علائم بیماری(86 قلاده)، نمونه سرم گرفته شد و با روش DAT (آزمایش آگلوتیناسیون مستقیم) مورد آزمایش قرار گرفت. سپس این سگ ها در طی چهار دوره شش ماهه از نظر تیتر آنتی بادی، علایم بیماری و پارازیتولوژی مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت بر روی 10قلاده ( 41.6%) از سگهای واجد علایم و 15 قلاده (  17.4%) از سگهای فاقد علایم ، کالبدگشایی انجام و از بافت طحال آنها اسمیر تهیه و کشت نیز داده شد.

یافته ها: بر اساس نتایج حاصله، از 24 قلاده سگ های دارای علایم بالینی ، تعداد 20 مورد ( 83.3%) و از 86 قلاده سگ فاقد علایم 16 مورد ( 18.6%) با آزمایش DAT مثبت بودند. نتایج اسمیر و کشت در 100% سگ های دارای علایم بالینی و 60% سگ های فاقد علایم بالینی مثبت بود. از نتایج بسیار جالب و قابل توجه این مطالعه این بود که سگهای فاقد علایم آنتی بادی منفی( 13.4%)، از نظرپارازیتولوژی مثبت شدند.

نتیجه گیری: سگ های فاقد علائم همانند سگهای علامت دار قادر به نگهداری عفونت لیشمانیا اینفانتوم بوده و میتوانند در برقراری چرخه انتقال بیماری در مناطق اندمیک، نقش داشته باشند.در مطالعه حاضر تعدادی از سگ های دارای علایم از نظر آنتی بادی ضد لیشمانیا منفی بوده ولی از نظر پارازیتولوژی مثبت نشان دادند. از طرفی تعدادی از سگ های فاقد علایم و با تیترآنتی بادی منفی، از نظر پارازیتولوژی مثبت نشان دادند. با توجه به این نتایج با وجود موثر بودن تست سرولوژیکی DAT در تشخیص آلودگی سگ های بدون علامت و اهمیت آن در اجرای برنامه های کنترل لیشمانیوز احشایی، این تست به تنهائی نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد و در مناطق اندمیک بایستی تیتر آنتی بادی با مقادیر بسیار کم نیز، مورد توجه قرار گیرد وطی بازه زمانی حد اقل یکساله مورد بررسی قرار گیرد و یا از تست های دیگر جهت تشخیص کمک گرفته شود


آرزو صمدی بیله سوار، ، شبنم نوحه سرا، محمدرضا نجارزادگان، پرویز مولایی، کاوه علوی، امیرحسین جلالی ندوشن،
دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی ارتباط ابعاد شخصیتی نئو بر متغیرهای سلامت عمومی، کیفیت زندگی و فرسودگی شغلی در یک نمونه از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.

روش کار: این پژوهش از نوع  همبستگی می­باشد. داده­های به­ دست آمده با روش نمونه ­گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه ­های سلامت عمومی (GHQ)، کیفیت­ زندگی (WHOQOL-BREF)، فرسودگی شغلی (MBI) و فرم کوتاه نئو (NEO-FFI) گردآوری شدند. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال تحصیلی 95-94 بودند. شرط ورود به پژوهش داشتن حداقل یک سال سابقه کار به عنوان هیات علمی در دانشگاه علوم پزشکی ایران در نظر گرفته شده بود. نمونه نهایی مورد پژوهش به 231 آزمودنی تقلیل یافت که از این تعداد 142 آزمودنی جزو گروه جراح و 101 آزمودنی جزو گروه غیرجراح بودند.­ برای تحلیل داده­ ها از شاخص ­ها و روش­های آماری شامل میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته­ ها: نتایج نشان داد در گروه جراحان ابعاد شخصیت روان رنجوری، برون گرایی، وظیفه شناسی و موافقت با هر متغیر سلامت عمومی (ضریب همبستگی به ترتیب 0/435- ، 0/533 ،513/334% )، کیفیت زندگی (ضریب همبستگی به ترتیب 0/294- ، 0/438 ،459/312،%) و فرسودگی شغلی(ضریب همبستگی به ترتیب 0/259 ، 0/351- ،0/302-،0/299-) رابطه معنادار دارد؛ ولی بعد گشودگی به تجربه با هیچ یک از متغیرهای نامبرده رابطه معنادار ندارد. همچنین، میان این سه متغیر یعنی سلامت عمومی، کیفیت زندگی و فرسودگی شغلی رابطه معنادار وجود دارد.

نتیجه­ گیری: بر اساس یافته ­های این پژوهش می­توان نتیجه گرفت که در آزمودنی­ های مورد پژوهش، افزایش نمرات در بعد روان رنجوری با کاهش نمرات در سلامت عمومی و کیفیت زندگی و بالعکس افزایش نمرات در فرسودگی شغلی همراه است و نیز افزایش نمرات در بعد برون گرایی با افزایش نمرات در سلامت عمومی و کیفیت زندگی و بالعکس کاهش نمرات در فرسودگی شغلی همراه است.


فریبا کهنمویی اقدم، فیروز امانی، مهسا ولایی، مهناز آذری،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سقط درمانی در سه ماهه دوم حاملگی،‌ به دو روش دارویی و مکانیکی انجام می‌شود. از انواع روش‌های دارویی، استفاده از میزوپروستول و لتروزول و از انواع روش‌های مکانیکی، استفاده از لامیناریا قابل ذکر است. هدف از طراحی این مطالعه، بررسی مقایسه ای سه روش میزوپروستول واژینال، ترکیب لتروزول و میزوپروستول و ترکیب لامیناریا و میزوپروستول در آماده سازی سرویکس در سقطهای زیر سه ماهه دوم می باشد.
 روش کار: در این مطالعه مداخله ای 120 نفر بیمار در سن حاملگی زیر 20 هفته که به علل مختلف باید تحت سقط درمانی قرار بگیرند به شکل تصادفی انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی به 3 گروه40 نفری تقسیم شده و به گروه اول میزوپروستول واژینال و در گروه دوم لامیناریا و همزمان شیاف میزوپروستول به همراه پلاسبو خوراکی استفاده گردید. بیماران گروه سوم علاوه بر پلاسبو دهانه سرویکس، روز اول و دوم قرص لتروزول روزانه یک عدد به صورت سرپایی تجویز شده و روز سوم بیمار بستری شده و همراه با تجویز دوز سوم لتروزول، میزوپروستول دریافت نموده و هر 4 ساعت بصورت منظم بیمار معاینه شد و در صورت عدم دفع جنین بعد از 4 ساعت میزوپروستول واژینال تکرار گردید. بیمارانی که دفع نسج داشتند تحت سونوگرافی ترنس واژینال قرار گرفتند. عدم گزارش بقایای حاملگی به عنوان سقط کامل در نظر گرفته شده و بیمار مرخص شد. در صورت گزارش بقایای بارداری بیماران تحت کورتاژ قرار گرفتند. داده ها در نرم افزار spss با استفاده از روشهای آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد.
 یافته ها: نتیجه نشان داد که علت ختم حاملگی در 23 نفر آنومالی جنین و 97  نفر مرگ جنین بود. سه گروه از نظر سنی تفاوت معنیدار از لحاظ آماری نداشتند در این مطالعه میزان پاسخ به درمان در گروه دریافت کننده لامیناریا+ میزوپروستول90 درصد، در گروه دریافت کننده لتروزول+ میزوپروستول 85 درصد و در گروه دریافت کننده میزوپروستول به تنهایی 67 درصد بود. از لحاظ مدت و میزان خونریزی هم در گروه دریافت کننده لامیناریا+ میزوپروستول کمترین مدت و شدت خونریزی مشاهده گردید ولی از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نبود.
نتیجه گیری: بر مبنای این تحقیق استفاده از ترکیب درمانی لامیناریا + میزوپروستول جهت آماده سازی سرویکس در سقطهای زیرسه ماهه دوم ارجح میباشد.
رکسانا فارابی، آیلین جوان مولایی، اسماعیل فرزانه، سعید صادقیه اهری، سارا مصطفی لو،
دوره 24، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده

زمینه و هدف: مسمومیت یکی از دلایل شایع مراجعه‌کنندگان به‌ ویژه در گروه نوجوان و جوان جامعه به اورژانس‌های بیمارستانی است؛ بنابراین آگاهی از الگوی مسمومیت در شناسایی عوامل خطر و تشخیص زودرس مسمومیت کمک‌کننده خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اپیدمیولوژی مسمومیت حاد در بالغین مراجعه‌کننده به بیمارستان امام خمینی اردبیل از سال 1396 تا سال 1398 انجام‌ یافته است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و گذشته‌نگر، 755 پرونده‌ مربوط به مسمومین مراجعه‌کننده به بیمارستان امام خمینی اردبیل طی سال‌های 1396 تا 1398، بررسی شد. داده‌های استخراج‌شده‌ شامل بخش بستری، جنسیت، سن، وضعیت تأهل، محل سکونت، وضعیت عمومی، علت مسمومیت، عامل مسمومیت و زمان مراجعه بود که در چک‌لیستی یادداشت گردید. داده‌های به‌دست‌آمده با آزمون‌ خی‌دو، با نرم‌افزار  25spss- تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد مسمومیت دارویی، اپیوم (تریاک و مشتقات آن) و آفت‌کش‌ها رتبه‌های اول تا سوم بیشترین عوامل مسموم‌کننده را به خود اختصاص دادند. اغلب بیماران مسموم، مرد، متأهل، در گروه سنی 21 تا 30 و ساکن مناطق شهری بودند. اغلب مسمومیت‌ها عمدی بوده و مرگ ناشی از مسمومیت‌ها 33 مورد (4/4%) بود. علت مسمومیت با سن، جنس، تأهل، محل سکونت، عامل مسمومیت بیماران رابطه معنی‌داری داشته (0/05< p) ولی با وضعیت عمومی و زمان مراجعه بیماران رابطه معنی‌داری نداشت.
نتیجه‌گیری: مسمومیت حاد یک مشکل اساسی بهداشتی در استان اردبیل است. نتایج نشان می‌دهد سه عامل مسمومیت دارویی، اپیوم و آفت‌کش‌ها ابزارهای اصلی مسمومیت‌ در افرادبالغ مورد بررسی بودند. بیشترین موارد مسمومیت در گروه های جوان و بزرگسال رخ داده است و در بازه سنی 21 تا 30 سال بوده است. که مسمومیت در افراد با بازه سنی 31 تا 40 بیشتر با آمفتامین رخ داده است.  مسمومیت با قرص فسفید آلومینیوم نسبت به قبل  افزایش‌یافته بود. مصرف آلومینیم فسفید یکی از معضلات جوامع امروز بوده و یکی از  علت اصلی مرگ در این پژوهش نیز بوده است، بنابراین  بهتر است  اقدامات لازم جهت مدیریت و آموزش های لازم جهت استفاده درست از آن ارائه شود. همچنین با محدودکردن استفاده از این عوامل و جایگزین‌کردن روش‌ها و تکنیک‌های دیگر می‌توان مسمومیت با این عوامل را کاهش داد.


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.18 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4623