|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای هاشمی مطلق
محسن مردانی کیوی، کامران اسدی، کیوان هاشمی مطلق، دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: اهداف اصلی درمان شکستگی با جابجایی و شکستگی داخل مفصلی کالکانئوس، بازسازی آناتومیک سطح مفصلی و بازگرداندن توانایی راه رفتن بدون ایجاد درد میباشد، اما هنوز هم نتایج درمانی رضایت بخش نیست. هدف از این مطالعه مقایسه پیامدهای عملکردی دو روش جااندازی باز و فیکساسیون داخلی و پرکردن نقایص استخوانی با کمک اتو گرافت استخوانی و سیمان ارتوپدی (پلی متیل متاکریلات) میباشد. روش کار: در این مطالعه مقایسهای آینده نگر، 44 بیمار با شکستگی داخل مفصلی کالکانئوس تحت درمان قرار گرفتند. پروتکل استاندارد، شامل اپروچ لترال و ثابت سازی داخلی با بازسازی پلاک برای بیماران انجام شد. صفحه خلفی در گروه اول با کمک اتوگرافت استخوانی ( BG Bone Graft ) و در گروه دوم با کمک سیمان ارتوپدی ( BC Bone Cement ) تقویت شد. بیماران پس از جراحی از لحاظ 5 عارضه شامل: عفونت سطحی، از هم گسیختگی زخم ، نکروز پوست محل انسیزیون، پارستزی عصب سورال و استئومیلیت پیگیری شدند. پیامدهای عملکردی با کمک سیستم امتیازدهی شکستگیهای کالکانئوس و سیستم اندازهگیری مچ و پاشنه AOFAS ( ( American Orthopaedic Foot and Ankle Society ارزیابی گردید. اختلاف آماری بین نتایج دو گروه با استفاده از آزمونهای تی، کای اسکوئر و یا تست دقیق فیشر توسط نرم افزار SPSS آنالیز گردید. یافتهها: از میان 44 بیمار مورد مطالعه 36 (8/81%) نفر مرد و 28 (18%) نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 34/11 ± 25/44 بود. بیماران بعد از درمان برای مدت 9 تا 18 ماه پیگیری شدند. میانگین زمان عمل جراحی در گروه دوم (82/41 دقیقه) ( BC ) بطور معنیداری از گروه اول (55/64 دقیقه) ( BG ) کمتر بود ( 001/0 > p ). پنج (23%) نفر از بیماران گروه اول و یک نفر (5%) از بیماران از گروه دوم دچار عوارض جراحی شدند. اختلاف چشمگیری بین میانگین معیار شکستگیهای کالکانئوس و همچنین معیار اندازهگیری مچ و پاشنه AOFAS ، در دو گروه مشاهده نگردید. نتیجه گیری: استفاده از سیمان ارتوپدی بجای اتوگرافت استخوانی برای پرکردن نقایص استخوانی در شکستگیهای کالکانئوس باعث کاهش زمان عمل و جلوگیری از ناخوشیهای ناشی از عمل برداشت گرافت در بیماران میگردد.
محسن مردانی گیوی، علی نارونی، مرتضی نخعی امرودی، کیوان هاشمی مطلق، خشایار صاحب اختیاری، دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تا کنون بیش از 150 شیوه جراحی مختلف برای درمان ناپایداری قدامی شانه پیشنهاد شده است که هیچکدام توافق جمعی ارتوپدان را در پی نداشته است. این مطالعه به مقایسه پیامدهای درمانی دو روش رایج ترمیم آرتروسکوپیک ضایعه بانکارت و جراحی باز با تکنیک بریستو- لاتارژه در بیماران با ناپایداری قدامی شانه پرداخته است. روش کار: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی بیماران مبتلا به دررفتگی مکرر شانه از سال90-1387 به دو گروه درمانی آرتروسکوپیک بانکارت (28 مورد) و جراحی باز بریستو- لاتارژه (26 مورد) تقسیم شده و همگی توسط یک جراح ارتوپد درمان شدند. پس از جراحی بیماران در هفته های 2،4،6،8 و ماه سوم و ششم پس از عمل ویزیت شدند. در ویزیت ماه ششم از مقیاس دیداری ( VAS ) برای تعیین رضایتمندی بیماران و برای ارزیابی پیامدهای عملکردی درمان، از معیارهای اندازه گیری Rowe و Walsch-duplay استفاده شد. پس از فراخوانی بیماران هر سه معیار فوق مجددا تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: میانگین سنی 54 بیمار مورد مطالعه 16/9 ± 46/29 سال و میانگین مدت پیگیری 2/6 ± 28/23 ماه (گستره 34-13ماه) بود. در ارزیابی پیامدهای عملکردی درمان به کمک مقیاس Walsch-duplay و شاخص امتیازدهی Rowe در پیگیری های 6 ماهه و نهایی مشخص شد که نمرات بیماران دو گروه از لحاظ آماری تفاوت چندانی با همدیگر ندارند. نمرات بیماران در مقیاس Walsch-duplay در پیگیری نهایی در گروه آرتروسکوپیک بانکارت و بریستو-لاتارژه به ترتیب 37/4 ± 03/98 و 51/4 ± 88/97 و در شاخص Rowe به ترتیب 52/5 ± 32/97 و 51/4 ± 88/97 بود. در پیگیری نهایی هیچ موردی از عود در هیچ یک از بیماران دو گروه مشاهده نشد. میزان رضایت بیمار از عمل با معیار VAS در گروه آرتروسکوپیک و بانکارت به ترتیب 68/0 ± 4/9 و 58/0 ± 47/9 بود(69/0= p ). نتیجه گیری: در درمان دررفتگی های مکرر شانه، جراحی باز بریستو- لاتارژه و شیوه آرتروسکوپی بانکارت که کم تهاجمیتر است، تقریباً به یک میزان باعث پایداری مفصل، بازگشت میزان دامنه حرکتی و افزایش رضایتمندی بیماران میگردد.
|
|
|
|
|
|