[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
22 نتیجه برای هاشمی

داریوش سوادی اسکوئی، نیره امینی ثانی، مازیار هاشمیلر،
دوره 3، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده

  زمینه و هدف : استروک یکی از علل میرایی و ناتوانی در دنیا است. با آنکه استروک در مردان شایع تر از زنان است اما بیش از نیمی از مرگ های ناشی از استروک در زنان روی می دهد. چندین حالت و عوامل مرتبط با شیوه زندگی بعنوان عامل خطر استروک شناسایی شده اند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل خطر عمده استروک و الگوی آن در زنان است.

  روش کار: تعداد 62 بیمار مبتلا به استروک ایسکمیک از بخش نورولوژی بیمارستان علوی طی سال 1381 انتخاب شدند و با شاهد های همسان شده از نظر سنی از سایر بخش های همان بیمارستان مقایسه شدند. اطلاعات مربوط به وضعیت مواجهه با عوامل خطر عمده توسط پرسشنامه دارای ساختار و از طریق مصاحبه گردآوری شد. خطر استروک توسط محاسبه شانس نسبی بر آورد گردید.

  یافته ها: خطـر استروک در زنان با پرفشاری خـون (7/3-8/1= CI 95% 4/8= OR )، سیگاری کنونی (16-1/1= CI 95% 2/4= OR )، دیابت (7/9-4/1= CI 95% 7/3= OR ) و بیماری قلبی (4/8-2/1= CI 95% 2/3= OR ) بطور معنی داری افزایش نشان داد. ارتباط سایر عوامل نظیر فعالیت فیزیکی، ارتباط غیر مستقیم با دود سیگار و سابقه کلسترول بالا با استروک معنی دار نبود.

  نتیجه گیری: فشار خون بالا، مصرف سیگار، دیابت و بیماری قلبی عوامل خطر عمده استروک در زنان هستند. بسیاری از این عوامل قابل اصلاح یا تغییر هستند، بنابراین استراتژی های پیشگیری باید با در نظر گرفتن این نکات در جهت کاهش استروک در زنان برنامه ریزی گردد.


داریوش سوادی اسکویی، نیره امینی ثانی، مازیار هاشمیلر،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده

  زمینه و هدف: با وجودی کهاستفاده از قرص های ضد بارداری خوراکی افزایش چشمگیری داشته است ولی هنوز خطر سکته مغزی مرتبط با استفاده از آنها نا معلوم است. گزارش های موردی متعدد حاکی از رخداد آمبولی ریه و سکته مغزی در زنان استفاده کننده از قرص های ضد بارداری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین مصرف قرص های ضد بارداری و خطر سکته مغزی ایسکمیک انجام شده است.

  روش کار: با استفاده از یک مطالعه مورد شاهدی، زنان با تشخیص قطعی سکته مغزی ایسکمیک بدون سابقه سکته مغزی قبلی از بیمارستان علوی اردبیل انتخاب شدند. گروه شاهد که از نظر سنی با گروه مورد همسان شده بودند (3 ± سال) از سایر بخش های همان بیمارستان انتخاب شدند. بااستفاده از پرسشنامه ای در خصوص مواجهه قبلی فرد با عوامل خطر مختلف شامل قرص های ضدبارداری و غیره اطلاعات شرکت کنندگان در مطالعه ثبت شد. داده ها پس از جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 12و آزمون های آماری نظیر مجذور کای، رگرسیون چند متغیره و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برآورد خطر عوامل مورد نظر توسط شانس نسبی صورت گرفت.

  یافته ها: کسانی که از قرص های ضدبارداری خوراکی استفاده می کردند، در مقایسه با کسانی که هرگز از آن استفاده نکرده بودند در خطر افزایش سکته مغزی ایسکمیک بودند (3/5-1/1= CI 95% 4/5= OR ) و پس از تطبیق برای عوامل خطر دیگر استروک شانس نسبی 7/2 (2/7-95/0= CI 95%) با 05/0= p حاصل شد.

  نتیجه گیری: با اسـتناد به نتایج این مطالعه شواهد ضعیفـی بـرای ارتباط بیـن سکته مغزی ایسکمیک و استفاده از قرص های ضدبارداری خوراکی وجود دارد. مطالعات وسیع تری برای نشان دادن ارتباط خطر سکته مغزی در خصوص استفاده قبلی و فعلی از این قرص ها مورد نیاز است.


داریوش سوادی اسکوئی، مازیار هاشمیلر،
دوره 3، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده

  آرتریت تمپورال یک واسکولیت سیستمیک با علت ناشناخته است که شریان های بزرگ و متوسط را درگیر می کند . در روند بیماری طیف وسیعی از عوارض سیستمیک، نو ر ولوژیک و چشمی ممکن است تظاهر پیدا کند که خطرناکترین آ نها اختلال بینایی است که در حدود 60% موارد موجب کوری همیشگی می گردد.

  آرتریت تمپورال با ESR بالا ( mmHg 60 > ESR ) و یافته های حاصل از بیوپسی شریانی تشخیص داده می شود . این بیماری یکی از او ر ژانس های نورولوژی است که بیماران بلافاصله بعد از تشخیص باید تحت درمان با کورتیکو استروئید قرار گیرند. بیمار مورد بحث مرد 62 ساله ای بود ، که از 4 ماه قبل از مراجعه دچار سردرد همراه با خستگی ، تعریق شبانه و خلق پایین شده بود . با توجه به ESR بالا و یافته های بیوپسی شریان تمپورال ، بیمار با تشخیص آرتریت تمپورال تحت درمان پردنیزولون به مدت حدود 19 ماه قرار گرفت و با این درمان علایم به طور کلی فرو کش کرد.


داریوش سوادی اسکوئی، نیره امینی ثانی، مازیار هاشمیلر،
دوره 3، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده

  زمینه و هدف: با وجود سه دهه تحقیق در خصوص ارتباط لیپیدهای خون با سکته مغزی هنوز این موضوع در ابهام باقی مانده است. با توجه به اینکه سکته مغزی یکی از علل مهم ناتوانی و مرگ در دنیاسـت لذا شناخت هـر چه بهتـر عوامل خطر آن می تواند راهگشای مداخلات بهداشتی باشد. این مطالعه باهدف بررسی ارتباط بین لیپیدهای خون و سکته مغزی ایسکمیک انجام شد.

  روش کار: این مطالعه به روش مورد- شاهدی در سال 1381 صورت گرفت. موارد شامل بیماران با تشخیص قطعی سکته مغزی ا یسکمیک بار اول بودند.گروه شاهد از سایر بخش های بیمارستان انتخاب شدند و از نظر سن و جنس مشابه گروه مورد بودند. دو گروه از نظر لیپیدهای خون با هم مقایسه شدند. داده ها بعد از جمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 12 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آزمون آنالیز واریانس و رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.

  یافته ها: در این مطالعه 132 بیمار مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک با همین تعداد شاهد مقایسه شدند. میانگیـن سنی آزمودنی ها 1/64 سال بود. میانگین غلظت کلسترول تام در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود و این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (001/0= p ). میانگین غلظت تری گلیسرید در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت.

  نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر به نظر می رسد که ارایه راهکارهای مداخلاتی در جهت کاهش سطح کلسترول به شیوه پیشگیری اولیه (اصلاح رژیم غذایی) و هم با مداخلات دارویی بویژه در گروه های دارای سایر عوامل خطر سکته مغزی می تواند نقش بسزایی در پیشگیری از سکته مغزی داشته باشد.


مازیار هاشمیلر، نیره امینی ثانی ، داریوش سوادی اسکوئی ، مهزاد یوسفیان،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده

زمینه و هدف: سر درد میگرنی از شیوع بالایی در دنیا برخوردار است و نظر به تفاوت های جغرافیایی بارز در شیوع آن و نیز اوج بروز آن که در 20 تا 30 سالگی است، مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع میگرن در دانشجویان به عنوان نماینده از قشر جوان صورت گرفت تا ارزیابی از وضعیت موجود جهت مداخلات درمانی بعدی صورت گیرد.

  روش کار: این مطالعه به روش مقطعی در سال 1382 صورت گرفت . از کل دانشجویان، 631 دانشجو در مقاطع کاردانی، کارشناسی و دکترای حرفه ای به پرسشنامه ای که بر اساس معیارهای دسته بندی میگرن از سوی انجمن بین المللی سردرد تنظیم شده بود پاسخ دادند، داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 12 تجزیه و تحلیل گردید و از آمار توصیفی برای ارایه نتایج استفاده شد.

  یافته ها: 6/76% دختر و بقیه پسر بودند. میانگین سنی دختران 6/20 سال و پسران 4/21 سال بود. شیوع سردرد میگرن در کل 3/7% بود که 4/5% میگرن بدون اورا، 6/1% با اورا و 3/0% هر دو نوع بود. شیوع میگرن در دختران بیش از پسران (نسبت جنسی 5/2)، در مجردین بیش از افراد متأهل و در دانشجویان مقطع دکترای حرفه ای بیش از سایر مقاطع بود، بجز میگرن با اورا که در دانشجویان مقطع کاردانی بیشتر بود. سابقه فامیلی سردرد در 6/45% مبتلایان مثبت گزارش گردید. 2/65% از کسانی که دچار میگرن بودند به پزشک مراجعه نکرده و از نوع سردرد خود بی اطلاع بودند.

  نتیجه گیری : در مقایسه با برخی مطالعات مشابه، شیوع میگرن در دانشجویان پایین تراست اما عدم پیگیری و درمان مناسب در آنها بسیار بالاست که لزوم مداخلات مناسب بهداشتی را می طلبد.


سید جمال هاشمی ، مهدی محبعلی ، ذبیح ا.. زارعی،
دوره 5، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده

  زمینه و هدف: ‌ یکی از معمول ترین عفونت های انسانی کچلی است که به وسیله درماتوفیت ها ایجاد می شود. برخی از عوامل درماتوفیتی پراکندگی جهانی دارد ولی برخی محدودیت جغرافیایی دارند، بنابراین فلور درماتوفیتی مناطق مختلف با همدیگر متفاوت است. در تعدادی از شهرهای ایران درباره کچلی سر در بچه ها مطالعاتی انجام شده ولی از آنجا که عوامل ایجاد کننده کچلی مناطق مختلف با هم متفاوت است و با توجه به عدم انجام چنین مطالعه ای در شهرستان مشکین شهر این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع کچلی سر در مدارس ابتدایی مشکین شهر انجام شد.

  روش کار: به منظور بررسی میزان شیوع کچلی سر در دانش آموزان شهر مشکین شهر 13 مدرسه ابتدایی به تعداد 5482 دانش آموز شامل 3012 دختر و 2470 پسر مورد معاینه و بررسی قرار گرفتند. پس از مراجعه به مدارس و معاینه کلینیکی سر دانش آموزان از 228 دانش آموز نمونه گیری که شامل پوسته و موی سر بود به عمل آمد، سپس نمونه ها مورد آزمایش مستقیم و کشت قرار گرفتند.

  یافته ها: در این بررسی مشخص شد که 38 مورد (7/0%) دانش آموزان دارای کچلی سر می باشند. میزان شیوع در پسرها 8/0% و در دخترها 6/0% بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (05/0 p< ). بیشترین مبتلایان در سن 11 سالگی (5/39%) مشاهده شد و قارچ تریکوفیتون ویولاسئوم به عنوان عامل شایع کچلی سر در دانش آموزان این شهر بود.

  نتیجه گیری: علی رغم کاهش کچلی سر در بچه ها و خصوصاً‌ دانش آموزان ابتدایی در بسیاری از مناطق کشور در مشکین شهر میزان شیوع 7/0% است که رقم قابل توجهی می باشد.


مازیار هاشمیلر ، داریوش سوادی اسکوئی، مریم جعفریانی ، نیره امینی ثانی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: سکته مغزی ایسکمیک عبارتست از اختلال عملکرد مغزی ناشی از بروز انفارکت در مغز که به علت انسداد عروقی پدید می آید. در مطالعات زیادی عوامل خطری نظیر پر فشاری خون، دیابت، بیماری قلبی، آمبولی با منشاء قلبی و هیپر لیپیدمی برای ابتلای به انفارکت مغزی مطرح شده اند. مطالعه حاضر به منظور بررسی اتیولوژی انفارکت های مغزی در گروه سنی بالغین جوان (55-15 ساله) انجام شد.

  روش کار: کلیه بیماران 15 تا 55 ساله که با تشخیص انفارکت مغزی در بخش نورولوژی بیمارستان علوی اردبیل از شهریور سال 1383 تا شهریور 1384 بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. ابتدا پرسشنامه ای مشتمل بر سابقه شخصی و فامیلی سکته مغزی و قلبی، پر فشاری خون، دیابت، مصرف سیگار و هیپرلیپیدمی برای بیماران تکمیل شد. آزمایشات قند خون، سطح کلسترول، آنتی بادی های آنتی کاردیو لیپین و بتا دوگلیکو پروتئین اندازه گیری شدند. بیماران تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS نسخه 12 تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: از میان 45 بیمار 32 نفر (1/71%) زن و 13 نفر (9/28%) مرد بودند. میانگین سنی بیماران 22/9 ± 9/42 سال بود. علل ایجاد کننده به ترتیب شامل آمبولی قلبی(40%)، آنتی بادی آنتی فسفولیپید مثبت (5/35%)، افزایش چربی خون (2/22%)، مصرف سیگار (2/22%)، پرفشاری خون (20%)، مصرف قرص ضد بارداری (6/15%) و دیابت (7/13%) بودند.

  نتیجه گیری: در این بررسی شایع ترین علل بروز انفارکت مغزی در گروه سنی بالغین جوان، آمبولی با منشا قلبی و آنتی بادی های آنتی فسفولیپید مثبت بودند. سایر علل زمینه ساز به ترتیب افزایش چربی خون، مصرف سیگار، پرفشاری خون، مصرف قرص ضد بارداری و دیابت می باشد. بسیاری از این علل قابل مداخله و پیشگیری است و شناخت این عوامل قبل از بروز انفارکت می تواند از بروز این عارضه معلولیت زا جلوگیری نماید.


غلامحسین اتحاد ، علی حسین خانی، الیاس هاشمی،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: عفونت سیستم ادراری ( Urinary Tract Infection ) یکی از شایع ترین عفونت های باکتریایی در انسان است. یکی از انواع شایع آن باکتریوری بدون علامت می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان شیوع باکتریوری بدون علامت در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی بابل می باشد.

  روش کار: این تحقیق بر روی 207 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی بابل در سال 1380 انجام گرفت. دانشجویان بین سنین 29-18 سال بودند. نمونه ادرار میانه استریل از دانشجویان جمع آوری شد. آزمایش ادرار ( Urine Analysis ) و کشت های افتراقی باکتریایی بر روی همه نمونه های ادرار میانه استریل دو بار انجام شد. شیوع باکتریوری بدون علامت از تقسیم تعداد کل باکتریوری مشاهده شده به تعداد کل نمونه های آزمایش شده به دست آمد.

  یافته ها: آزمون های باکتریایی ادرار میانی در 19 مورد (2/9%) مثبت بود. شایع ترین میکروارگانیسم ها شامل استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس هفت مورد (8/36%)، اشرشیا کولی شش مورد (6/31%) و کلبسیلا سه مورد (8/15%) بود.

  نتیجه گیری: میزان شیوع باکتریوری بدون علامت در مطالعه حاضر بالا بود، بنابراین زنان جوان باید قوانین عمومی بهداشت سیستم تناسلی ادراری را رعایت کنند تا از افزایش میزان شیوع باکتریوری بدون علامت جلوگیری شود.


سید مجتبی سیدموسوی، ابراهیم فتائی، سید جمال هاشمی، محسن گرامی شعار،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از اماکن عمومی مثل استخرها و سوناها از جمله راههای سرایت عفونت های قارچی سطحی وجلدی در انسان به شمار میروند، لذا بررسی و مطالعه عوامل قارچی فرصت طلب و پاتوژن مستقر در این اماکن می تواند کمک بسیار مؤثری در جهت رفع آلودگی یا کاهش میزان آن و در نتیجه پبشگیری از بروز عفونت های احتمالی باشد.

روش کار: این مطالعه از نو ع بررسی مقطعی بود که در تابستان سال 1384 بمدت 3 ماه، 11 استخر آب گرم شهر توریستی سرعین از نظر فلور قارچی درماتوفیـتی و ساپروفیتی مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه برداری از استخرها و سوناها به طور تصادفی در ساعت های مختلف از شبانه روز انجام گردید. در این بررسی جمعاً 284 نمونه جمع آوری شد که از این تعداد 214 نمونه مربوط به محیط استخرها، جکوزی ها، وان ها ، دوش هاو سوناها بودند که توسط موکت های استریل شده نمونه گیری شدند و 70 نمونه مربوط به آب استخرها، جکوزی ها، وان ها و دوش ها بودند که در لوله های آزمایش در پیچ دار استریل جمع آوری گردیدند، نمونه ها به طور جداگانه بر روی محیطهای سابورودکستروز آگار، سابرورودکستروز آگار حاوی اولئیک اسید و سابورودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل و سیکلو هگزامید تلقیح و به روش استاندارد کشت و تشخیص داده شدند.

یافته ها: در بررسی های انجام شده از مجموع 284 نمونه، 193مورد از نظر رشد قارچی مثبت بودند که در این میان قارچ آسپرژیلویس فومیگاتوس با 44 پلیت (%22/79)، قارچ آسپرژیلویس فلدووس با 30 پلیت (%15/54)، قارچ آسپرژیلویس نایجر با 30 پلیت (%15/54) و قارچ پنی سیلیوم با 28 مثبت (%14/50) به ترتیب بالاترین میزان فراوانی را در میان قارچهای جدا شده داشتند د از طرف دیگر قارچهای اولوکلاددیوم، سپدونیوم، آکرمونیوم، پسیلوماسیس، استمفیلیوم واسترپتوماسیس هر کدام با یک پلیت مثبت به میزان 0/51% کمترین میزان فراوانی را داشتند.در این بررسی هیچگونه قارچ درماتوفیتی از نمونه های موکت و آب جدا نگردید. همچنین هیچگونه قارچ پاتوژن دیمورفیک حقیقی جدا نشد.

نتیجه گیری: عدم وجود قارچهای بیماریزای درماتوفیتی و قارچ های مسبب بیماری های قارچی سطحی و جلدی بیانگر این موضوع است که آموزش کارگران، شستشو و ضدعفونی مداوم استخرها و رعایت موازین بهداشی کمک مؤثری در کاهش آلودگی داشته و از طرف دیگر خود آب گرم معدنی هم می تواند به عنوان یک عامل ممانعت کننده از رشد قارچهای بیماریزا مطرح باشد.


نیره امینی ثانی، داریوش سوادی اسکویی، سید مرتضی شمشیرگران، سعید دستگیری، مازیار هاشمیلر، مریم جعفریانی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان های میرایی بیماری عروق مغزی در برخی از کشور ها در دهه های اخیر کاهش یافته است. تغییرات در میزان های میرایی می تواند ناشی از تغییرات در بروز بیماری یا میزان میرایی آن باشد. از آنجایی که اطلاعات کمی در خصوص میرایی سکته مغزی در کشور در دسترس است این مطالعه با هدف بررسی میزان میرایی یا مرگ و میر 28 روز اول پس از سکته مغزی در استان اردبیل صورت گرفت.

روش کار: این مطالعه به روش آینده نگر از اول اردبیهشت ماه 1383 تا اول دیماه 1384 در اردبیل صورت گرفت.آزمودنی های مطالعه شامل بیماران با تشیخص قطعی سکته مغزی بر اساس یافته های CT اسکن بودند و در بیمارستان علوی شهر اردبیل که تنها مرکز ارجاعی این بیماران در استان است بستری می شدند. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 14 و آزمون مجذور کای و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: در طول این مدت 352 مورد وارد مطالعه شده و در پایان 346 مورد پیگیری شدند. 288 مورد (81/8%) دچار سکته مغزی ایسکمیک، 57 مورد (16/2%) ICH و7 مورد (2%) SAH (Subarachnoid Hemorrhage) بودند. سابقه پر فشاری خون در 6/61% موارد وجود داشت. 26/1% موارد سابقه بیماری قلبی و 16/8% مبتلا به دیابت بودند. 19/8% نیز سیگاری بودند. پس از پیگیری مشخص شد که 70 مورد (20/3%) در 28 روز اول فوت نمودند. میانگین سنی افراد فوت شده 10/9± 69/1 سال و افراد زنده 12/9± 64/2 سال بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0/003 =p). از مجموع 288 مورد CVA، 42 نفر (14/6%)، از کل ICH ها، 28 نفر(43/1%) و از 7 مورد SAH، 3 مورد فوت نمودند. اختلاف کمی بین میرایی ناشی از سکته مغزی ایسکمیک در مردان و زنان وجود داشت ولی مردان مبتلا به ICH بقای کمتری نسبت به زنان داشتند.

نتیجه گیری:میزان میرایی در مطالعه حاضر قابل توجه است، که بر حسب سن، نوع تشخیص، جنس و سابقه بیماری قلبی متفاوت بود. بنظر می رسد تمهیدات مناسب درمانی و مراقبتی در جهت کاهش این میزان ضروری می باشد
سمیرا شهباززادگان، کاظم هاشمی مجد، بهزاد شهبازی،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: غلظت زیاد نیترات و نیتریت در غذا با افزایش خطر سرطانهای معده و روده در افراد بزرگسال و بیماری مت­هموگلوبینمی در افراد خردسال همراه است. حدود 80 درصد از نیتراتی که وارد بدن می­شود از طریق سبزی­ها و میوه­ها است. لذا این مطالعه با هدف تعیین غلظت نیترات در سبزی­ها و میوه­های مصرفی شهروندان اردبیل و مقایسه آن با حدود مجاز انجام شد.

  روش کار: مطالعه از نوع مقطعی بوده و نمونه­های میوه و سبزی از ده میوه ­فروشی در نقاط مختلف شهر اردبیل در ماههای مهر و آبان سال 1388جمع­آوری شدند. نمونه ها در دو نوبت با آب شیر و آب مقطر شسته شده، خرد شدند، در حرارت 55 درجه سانتی­گراد خشک شده و درصد رطوبت آنها تعیین گردید. نمونه­ها در دو مرحله به وسیله آسیاب معمولی و آسیاب توپی پودر شدند. برای تهیه عصاره محلول 025/0 مولار سولفات آلومینیوم به نمونه­ها اضافه شده و صاف شدند. اندازه­گیری نیترات در عصاره­ها با دستگاه آیون سلکتیو و با الکترود اختصاصی انجام شد. برای بررسی امکان کاهش نیترات ورودی به بدن از طریق کندن پوست برای برخی میوه­­ها و سبزی­ها میزان نیترات نمونه­های پوست و گوشت بطور جداگانه اندازه­گیری شد. برای تعیین میانگین و انحراف معیار غلظت نیترات در نمونه­ها و گروه­بندی میوه­ها و سبزی­ها بر اساس میزان نیترات آنها از آزمون دانکن در سطح 5 درصد و نرم افزار SPSS استفاده گردید.

  یافته‌ها: غلظت نیترات در سبزی ­ های برگی بیش از سبزی­های غده­ای و ریشه­ای می­باشد. میوه­ها از نظر میزان نیترات نسبت به سبزی­ها در حد پایینی قرار دارند. بیشترین غلظت نیترات در بین نمونه­های آزمایش شده در برگ پیازچه، کلم بنفش و اسفناج به ترتیب با 8/1555 ، 8/1394 و 1021 میلی­گرم بر کیلوگرم و کمترین میزان آن در سیب قرمز و زرد به ترتیب 7/29 و 9/29 میلی­گرم بر کیلوگرم مشاهده شد.

  نتیجه‎گیری : غلظت نیترات در اغلب نمونه­های میوه و سبزی کمتر از حد مجاز بود. با توجه به مقدار مصرف زیاد این سبزی­ها و تغییرات زیاد غلظت نیترات در آنها بررسی بیشتر و کنترل دائمی غلظت نیترات در آنها لازم می­باشد.


ندا کیانی ماوی، معرفت سیاه کوهیان، کاظم هاشمی مجد،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: نقطه شکست ضربان قلب ( HRDP ) در برآورد آستانۀ بی­هوازی و کنترل برنامۀ تمرینی ورزشکاران اهمیت فراوانی دارد ولی علیرغم تحقیقات انجام شده، مکانیزم­های فیزیولوژیکی اصلی دخیل در وقوع HRDP به طور واضح تبیین نشده­اند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی همگرایی HRDP و نقطه شکست پتاسیم سرم ( KTP ) (افزایش ناگهانی در مقادیر پتاسیم سرم)، به عنوان یکی از مکانیزم­های احتمالی دخیل در وقوع HRDP به اجرا درآمده است.

  روش کار: برای این منظور تعداد 30 نفر داوطلب مرد جوان ورزشکار (با میانگین و انحراف معیار سن 2/1 20 سال، قد 34/7 176سانتی­متر و وزن 66/5 58/61 کیلوگرم) به عنوان آزمودنی­های پژوهش انتخاب شدند. به منظور ایجاد HRDP از پروتکل هافمن استفاده شد، پس از تعیین HRDP در آزمودنی­ها با استفاده از روش S.Dmax ، یک هفته بعد، همزمان با اجرای پروتکل، نمونۀ خونی از ورید دست چپ آزمودنی­ها در 5 مرحلۀ مختلف جمع­آوری شده و میزان پتاسیم سرم آن­ها با استفاده از فلیم فتومتر به طور مستقیم اندازه­گیری شد.

  یافته ها: نتایج نشان داد که HRDP در تمامی آزمودنی­ها (100%) به طور میانگین در HRmax 78% و نقطه شکست پتاسیم سرم به طور میانگین در HRmax 79% اتفاق می­افتد و بین HRDP و نقطه شکست پتاسیم سرم اختلاف معنی داری وجود ندارد (84/3 158 در برابر 88/3 159 ضربه در دقیقه؛ 184/0= p ) و هر دو پدیده ( HRDP و KTP ) همزمان در مرحله سوم خونگیری واقع شدند.

نتیجه­گیری: افزایش پتاسیم سرم در طول پروتکل تمرینی فزایندۀ دوچرخۀ کارسنج هافمن، می تواند یکی از مکانیزم­های موثر در وقوع HRDP باشد
محسن مردانی کیوی، کامران اسدی، کیوان هاشمی مطلق،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: اهداف اصلی درمان شکستگی با جابجایی و شکستگی داخل مفصلی کالکانئوس، بازسازی آناتومیک سطح مفصلی و بازگرداندن توانایی راه ­رفتن بدون ایجاد درد می­باشد، اما هنوز هم نتایج درمانی رضایت بخش نیست. هدف از این مطالعه مقایسه پیامدهای عملکردی دو روش جااندازی باز و فیکساسیون داخلی و پرکردن نقایص استخوانی با کمک اتو گرافت استخوانی و سیمان ارتوپدی (پلی متیل متاکریلات) می­باشد.

  روش کار: در این مطالعه مقایسه­ای آینده نگر، 44 بیمار با شکستگی داخل مفصلی کالکانئوس تحت درمان قرار گرفتند. پروتکل استاندارد، شامل اپروچ لترال و ثابت سازی داخلی با بازسازی پلاک برای بیماران انجام شد. صفحه خلفی در گروه اول با کمک اتوگرافت استخوانی ( BG Bone Graft ) و در گروه دوم با کمک سیمان ارتوپدی ( BC Bone Cement ) تقویت شد. بیماران پس از جراحی از لحاظ 5 عارضه شامل: عفونت سطحی، از هم گسیختگی زخم ، نکروز پوست محل انسیزیون، پارستزی عصب سورال و استئومیلیت پیگیری شدند. پیامدهای عملکردی با کمک سیستم امتیازدهی شکستگی­های کالکانئوس و سیستم اندازه­گیری مچ و پاشنه AOFAS ( ( American Orthopaedic Foot and Ankle Society ارزیابی گردید. اختلاف آماری بین نتایج دو گروه با استفاده از آزمون­های تی­، کای اسکوئر و یا تست دقیق فیشر توسط نرم افزار SPSS آنالیز گردید.

  یافته­ها: از میان 44 بیمار مورد مطالعه 36 (8/81%) نفر مرد و 28 (18%) نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 34/11 ± 25/44 بود. بیماران بعد از درمان برای مدت 9 تا 18 ماه پیگیری شدند. میانگین زمان عمل جراحی در گروه دوم (82/41 دقیقه) ( BC ) بطور معنی­داری از گروه اول (55/64 دقیقه) ( BG ) کمتر بود ( 001/0 > p ). پنج (23%) نفر از بیماران گروه اول و یک نفر (5%) از بیماران از گروه دوم دچار عوارض جراحی شدند. اختلاف چشمگیری بین میانگین معیار شکستگی­های کالکانئوس و همچنین معیار اندازه­گیری مچ و پاشنه AOFAS ، در دو گروه مشاهده نگردید.

  نتیجه گیری: استفاده از سیمان ارتوپدی بجای اتوگرافت استخوانی برای پرکردن نقایص استخوانی در شکستگی­های کالکانئوس باعث کاهش زمان عمل و جلوگیری از ناخوشی­های ناشی از عمل برداشت گرافت در بیماران می­گردد.


امیر ضیایی، سیما هاشمی پور، تکتم کریم زاده، آزاده جلال پور، امیر جوادی،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه مشخص شده است که کمبود ویتامین D عملکرد متابولیک بسیاری از سلول ها از قبیل بخش درون ریز پانکراس را تغییر می دهد. شواهد بالینی و تجربی، پیشنهاد کننده این موضوع هستند که غلظت سرمی ویتامین D فعال به طور معکوس با دیابت نوع دو، اجزای سندرم متابولیک و بیماری های قلبی- عروقی همراهی دارد. این مطالعه به منظور مقایسه سطح سرمی D3 در بیماران مبتلا به دیابت با افراد غیر دیابتی و رابطه آن با شاخص های سندرم متابولیک انجام شد.

  روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 69 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه غدد انجام شد. این افراد در سه گروه شامل افراد دیابتی با کنترل خوب قند خون، افراد دیابتی با کنترل ضعیف و گروه غیر دیابتی بررسی شدند. برای تمام افراد، وزن، قد، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا، قند دو ساعت پس از صرف غذا، درصد هموگلوبین گلیکوزیله، سطح سرمی ویتامین D فعال و لیپیدهای سرم اندازه گیری و ثبت شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای، تی، آنالیز واریانس، همبستگی پیرسون و آزمون تکمیلی توکی تحلیل شدند.

  یافته ها: میانگین سطح سرمی ویتامین D فعال در افراد دیابتی 6/16 ± 5/36 و در افراد غیر دیابتی 1/19 ± 6/56 نانو مول بر لیتر بود (001/0> p ). ولی، سطح این ویتامین بین دو گروه با کنترل خوب و ضعیف قند خون و همچنین بین افراد مبتلا به سندرم متابولیک با افراد غیر مبتلا به سندرم متابولیک تفاوت معنی داری نداشت. بین متوسط سطح سرمی ویتامین D3 به تفکیک گروههای مورد مطالعه و وضعیت هر یک از شاخص های سندرم متابولیک اختلاف معنی داری وجود نداشت.

  نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، سطح سرمی ویتامین D در افراد دیابتی کمتر از افراد سالم بود. در بین بیماران دیابتی بین سطح سرمی ویتامین D3 با طول مدت ابتلا به دیابت، HBA1C ارتباط معنی داری وجود نداشت. همچنین اختلاف معنی داری بین متوسط سطح سرمی مبتلایان و غیر مبتلایان به سندرم متابولیک وجود نداشت. با توجه به نقش این ویتامین در ترشح و اثر انسولین، به نظر می رسد پایش سطح سرمی ویتامین D در بیماران دیابتی و در صورت لزوم تجویز مکمل های آن مفید باشد.


محسن مردانی گیوی، علی نارونی، مرتضی نخعی امرودی، کیوان هاشمی مطلق، خشایار صاحب اختیاری،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: تا کنون بیش از 150 شیوه جراحی مختلف برای درمان ناپایداری قدامی شانه پیشنهاد شده است که هیچکدام توافق جمعی ارتوپدان را در پی نداشته است. این مطالعه به مقایسه پیامدهای درمانی دو روش رایج ترمیم آرتروسکوپیک ضایعه بانکارت و جراحی باز با تکنیک بریستو- لاتارژه در بیماران با ناپایداری قدامی شانه پرداخته است.

  روش کار: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی بیماران مبتلا به دررفتگی مکرر شانه از سال90-1387 به دو گروه درمانی آرتروسکوپیک بانکارت (28 مورد) و جراحی باز بریستو- لاتارژه (26 مورد) تقسیم شده و همگی توسط یک جراح ارتوپد درمان شدند. پس از جراحی بیماران در هفته های 2،4،6،8 و ماه سوم و ششم پس از عمل ویزیت شدند. در ویزیت ماه ششم از مقیاس دیداری ( VAS ) برای تعیین رضایتمندی بیماران و برای ارزیابی پیامدهای عملکردی درمان، از معیارهای اندازه گیری Rowe و Walsch-duplay استفاده شد. پس از فراخوانی بیماران هر سه معیار فوق مجددا تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: میانگین سنی 54 بیمار مورد مطالعه 16/9 ± 46/29 سال و میانگین مدت پیگیری 2/6 ± 28/23 ماه (گستره 34-13ماه) بود. در ارزیابی پیامدهای عملکردی درمان به کمک مقیاس Walsch-duplay و شاخص امتیازدهی Rowe در پیگیری های 6 ماهه و نهایی مشخص شد که نمرات بیماران دو گروه از لحاظ آماری تفاوت چندانی با همدیگر ندارند. نمرات بیماران در مقیاس Walsch-duplay در پیگیری نهایی در گروه آرتروسکوپیک بانکارت و بریستو-لاتارژه به ترتیب 37/4 ± 03/98 و 51/4 ± 88/97 و در شاخص Rowe به ترتیب 52/5 ± 32/97 و 51/4 ± 88/97 بود. در پیگیری نهایی هیچ موردی از عود در هیچ یک از بیماران دو گروه مشاهده نشد. میزان رضایت بیمار از عمل با معیار VAS در گروه آرتروسکوپیک و بانکارت به ترتیب 68/0 ± 4/9 و 58/0 ± 47/9 بود(69/0= p ).

  نتیجه گیری: در درمان دررفتگی های مکرر شانه، جراحی باز بریستو- لاتارژه و شیوه آرتروسکوپی بانکارت که کم تهاجمی‏تر است، تقریباً به یک میزان باعث پایداری مفصل، بازگشت میزان دامنه حرکتی و افزایش رضایتمندی بیماران می‏گردد.


حسن تقی پور، پرویز نوروز، سعید دستگیری مهری، یوسف بافنده، رضا مهدوی، کاظم هاشمی مجد،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

  زمینه و هدف : نیترات یکی از آلاینده های مهم مواد غذایی و آب می باشد. ورود بیش از حد نیترات به بدن می تواند موجب افزایش احتمال خطر ابتلاء به سرطان معده و همچنین سایر مشکلات بهداشتی شود. هدف این مطالعه برآورد میزان دریافت روزانه نیترات در شهرهای ورزقان (با شیوع بالای سرطان معده) و پارس آباد (با شیوع پائین سرطان معده) و مقایسه آن در این دو شهر و همچنین مقایسه با استاندارد سازمان جهانی بهداشت بود.

  روش کار: در این مطالعه مقایسه ای در فصول پاییز و بهار سال 1390 حدود 216 نمونه مواد غذایی (از گروه‌های مختلف مواد غذایی) و آب آشامیدنی جمع آوری و مقادیر غلظت نیترات آنها با روش رنگ سنجی اندازه‌گیری گردید. سپس بر اساس میزان مصرف مواد غذایی هر فرد در شبانه روز (طرح جامع مطالعات الگوی مصرف مواد غذایی خانوار و وضعیت تغذیه ای کشور) و غلظت نیترات اندازه گیری شده، میزان دریافت روزانه نیترات محاسبه گردید.

  یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میزان دریافت روزانه نیترات در شهر های ورزقان و پارس‌آباد به ترتیب 35/0 ± 53/8 و 54/0 ± 17/8 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر فرد بزرگسال می باشد، که از مقدار مجاز توصیه شده توسط FAO/WHO (صفر الی 7/3 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن در روز) بسیار بیشتر می باشد. اختلاف معنی داری بین میزان دریافت روزانه نیترات در گروه های مختلف مواد غذایی در دو شهر مورد بررسی در مقطع زمانی مورد مطالعه مشاهده نگردید ( 05/0 >P ).

  نتیجه گیری: با وجود آنکه اختلاف معنی داری بین میزان دریافت روزانه نیترات در دو شهر مورد بررسی مشاهده نگردید. میزان دریافت روزانه نیترات در هر دو شهر بسیار بالاتر از حد مجاز بود. لذا پایش، منشاء یابی و همچنین حذف منابع آلوده ساز در جهت کاهش آلودگی مواد غذایی توصیه می گردد.


منیره پارسیان، کیانوش هاشمیان، خدیجه ابوالمعالی، مالک میرهاشمی،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر یکی از بدترین معضلات بشری در سال­های اخیر است که پایه­ها و بنیان­های جامعه انسانی را تضعیف می­کند و پیشگیری از آن نیازمند کاربرد نظریه­های متعدد در رشته های علمی مختلف و روش ها و فنون متنوع است. پژوهش­های متعددی بر نقش متغیرهای خانوادگی و فردی به عنوان عوامل خطرساز مصرف مواد مخدر تاکید داشته اند، بنابراین این مطالعه با هدف پیش­بینی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان بر اساس عوامل خطرساز تربیتی خانوادگی به منظور سلامت روانی نوجوانان در جامعه برای پیشگیری از اعتیاد طراحی شد.

  روش کار: در این مطالعه که از نوع مطالعات توصیفی و همبستگی بود، جامعه مورد مطالعه دانش­آموزان (کلیه مقاطع تحصیلی) شهرستان قائم­شهر بودند. تعداد 378 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس پرسشنامه­ها که شامل سبک­های فرزندپروری بامریند (33 سوال)، نگرش به اعتیاد (53 سوال)، مهارت حل مسئله اجتماعی (55 سوال) و پرسشنامه سطح اقتصادی اجتماعی بود در مورد آنان اجرا شد. در این پژوهش از روش آماری تحلیل مسیر استفاده شد.

  یافته ها: در برآورد ضرایب تأثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده با (35/2 t= ، ضریب مسیر= 35/2) در پیش­بینی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان رابطه­ مستقیم و مثبت و معنی­دار وجود دارد. همچنین در برآورد ضرایب تاثیر مهارت حل مسئله سازگارانه ( 62/1 = t ، ضریب مسیر= 13/0) در پیش بینی نگرش به مصرف مواد در نوجوانان رابطه­ مستقیم و مثبت ولی غیر معنی­دار و مهارت حل مسئله ناسازگارانه ( 39/3= t ، ضریب مسیر= 27/0) در پیش بینی نگرش به مصرف مواد در نوجوانان رابطه­ مستقیم و منفی و معنی­دار وجود دارد و در برآورد ضرایب تاثیر سبک­های فرزندپروری با ( 48/ 2 t= - ، ضریب مسیر= 19/0 - ) در پیش­بینی نگرش به مصرف مواد در نوجوانان رابطه­ مستقیم و منفی و معنی­دار وجود دارد.

  نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه که مولفه­های سبک های فرزندپروری، مولفه­ مهارت حل مسئله اجتماعی ناسازگارانه و مولفه نگرش به اعتیاد، بر نگرش به مصرف مواد مخدر دارای رابطه معنادار می­باشد، ولی در مورد مولفه مهارت حل مساله اجتماعی سازگارانه بر نگرش به مصرف مواد مخدر رابطه معنا دار نمی­باشد.


زهرا حیدری، رقیه سیدهاشمی، بهنام محمدی قلعه بین،
دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماریهای انگلی یکی از مشکلات بهداشتی تمام جوامع و از موانع پیشرفت و توسعه اقتصادی- اجتماعی بخصوص در اغلب کشورهای در حال توسعه جهان محسوب می شود. این مطالعه به فراوانی انگل های روده ای در بیماران مراجعه کننده به آزمایشگاه انگل شناسی بیمارستانهای (دو بیمارستان) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال 1397 می پردازد.
روش کار: تعداد 409 نمونه مدفوع از آزمایشگاه های بیمارستان های امام خمینی (ره) و بوعلی جمع آوری و جهت بررسی به آزمایشگاه انگل شناسی دانشکده پزشکی و پیراپزشکی منتقل گردید. در آزمایشگاه نمونه ها با استفاده از روشهای مستقیم، تغلیظ و کشت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج و داده‏ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-21 مورد تجزیه‌ و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: از 409 نمونه مورد بررسی، 22 مورد (5/4%) آلوده به انگل های روده ای بودند. آلودگی در مردان 5/3 درصد و در زنان 5/4 درصد گزارش شد. آلودگی به تک یاخته و کرم به ترتیب 3/7 و 1/7 درصد گزارش شد. در بین موارد مثبت بیشترین درصد آلودگی مربوط به ژیاردیا و بلاستوسیس تیس بود که هر کدام در بین کل افراد 1/2 درصد و از بین موارد مثبت 22/7 درصد بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که فراوانی آلودگی به انگل های روده ای تک یاخته ای به ویژه ژیاردیا لامبلیا و بلاستوسیس تیس هومینیس در اردبیل بالا است که نیاز به انجام اقدامات کنترلی خاص دارد.
 
عفت سیدهاشمی، الهام نیاستی، نیما فرهمند، محمد ماذنی، عباس یزدان بد، فیروز امانی، هما اخوان، سید سعید حسینی اصل،
دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان معده شیوع جغرافیایی متنوعی دارد. بررسی عوامل ژنتیکی دخیل در کسب استعداد ابتلا به سرطان دارای اهمیت بالایی میباشد. IL-1β یک سایتوکاین پیش التهابی که با تأثیر روی ترشح اسید معده درافرادی که مبتلا به عفونت هلیکوباکتر پیلوری هستند نقش ایفا میکند. هدف از این مطالعه بررسی نقش پلی مورفیسم IL-1β-511 و استعداد ابتلا به سرطان معده در استان اردبیل بود.
روش کار: صد فرد مبتلا به سرطان معده و صد فرد فاقد سرطان معده به عنوان گروه کنترل جهت انجام تحقیق انتخاب گردیدند و پس از استخراج DNA از خون محیطی، بررسی وجود پلی مورفیسم با روش PCR-RFLP انجام پذیرفت. نتایج حاصل از مجاورت با آنزیم محدود کننده روی ژل آگارز بررسی گردید.
یافته ها: در میان گروه مورد، ژنوتیپ های CC، CT و TT در 19، 60 و 21 درصد از افراد مشاهده گردید. توزیع ژنوتیپهای در میان گروه کنترل به ترتیب برابر با 4، 67 و 29 درصد بود. اختلاف معنیداری (0/05<p) میان گروه مورد و شاهد مشاهده گردید.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه ارتباط معنیداری میان پلی مورفیسم الل C نوکلئوتید 511 سیتوکین IL-1β با سرطان معده در بیماران مبتلا به سرطان معده در استان اردبیل وجود دارد. با توجه به اینکه برخی از پلی مورفیسمهای موجود در سیتوکاین  IL-1β با سرطان معده در ارتباط است، میتوان از این یافته به عنوان یک پیش آگهی استفاده کرد.

فرشید پارسا، سید ابراهیم حسینی، داوود مهربانی، سیده سارا هاشمی،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: حشیش یا عصاره شاهدانه، از مواد مهم روانگردانی است که میلیونها نفر در سراسر دنیا از آن استفاده مینمایند. با توجه به اثرات متنوع حشیش در سلولهای مغزی، این مطالعه با هدف بررسی اثر حشیش بر رشد سلول‌های عصبی رده SH-SY5Y انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه تجربی سلول‌های رده SH-SY5Y از انیستیتو پاستور ایران تهیه و سپس در محیط DMEM بعلاوه 10% سرم جنین گاوی-L گلوتامین، پنی سیلین و استرپتومایسین در دمای 37 درجه وCO2 5% انکوبه شدند. پس از اطمینان از تکثیر سلولها و رسیدن به تراکم لازم، سلولها در پاساژ چهارم، به گروه های کنترل و تجربی تحت تیمار با حشیش در غلظتهای ng/ml 1000 و 100 تقسیم شدند و در طول مدت 1 الی 9 روز رشد سلول‌های SH-SY5Yبه روش فلوسایتومتری و توسط فرمول PDT= T× محاسبه گردید.
یافته­ها: سلول‌های SH-SY5Y، 24 ساعت بعد از انتقال به فلاسک کشت سلولی، به کف فلاسک چسبیدند. این سلولها در ابتدا کروی بوده و بعد از 24 ساعت دوکی شکل شدند. نتایج آزمون شمارش سلولی در روزهای 1 تا 6 حاکی از رشد سلول‌های تیمارشده با حشیش مشابه با گروه کنترل بود اما از روز ششم به بعد در گروه های تحت تیمار با ( عصاره شاهدانه) در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنادار رشد سلولی در سطح  (0/05>p) مشاهده گردید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد سلول‌های SH-SY5Y در محیط کشت از حالت کروی، مشابه سلولهای فیبروبلاستی، دوکیشکل شده و بر اساس نتایج حاصل از شمارش سلولی مشخص گردید که حشیش مانع رشد این سلولها میگردد.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.2 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623