21 نتیجه برای نوروز
مهناز نوروزی، حیدرعلی عابدی ، مریم فرمهینی فراهانی،
دوره 2، شماره 3 - ( پاییز 1381 )
چکیده
زمینه و هدف : تمایل به استفاده از یک روش پیشگیری از بارداری مانند هر تمایل دیگری به نگرش عمومی فرد در زمینه استفاده از آن روش و نیز احساسات و درک فرد از خواسته ها و توقعات اطرافیان در مورد استفاده از آن روش بستگی دارد. هدف از این پژوهش تعیین دلایل تمایلات مادران در انتخاب روش پیشگیری از بارداری بعد از زایمان می باشد.
روش کار : این پژوهش از نوع مقطعی بوده که در آن 384 نفر از زنانی که برای اولین بار بعد از زایمان جهت دریافت خدمات تنظیم خانواده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند اطلاعات توسط پرسشنامه و به روش مصاحبه حضوری گردآوری شده و با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بیشترین روش پیشگیری از بارداری مورد تمایل مادران شیرده روش تزدیکی منقطع (27/4%) بوده و بیشترین دلایل تمایل به این روش نداشتن عارضه (45/3%) و سپس موثر بودن روش (25/1%) می باشد.
نتیجه گیری : با توجه به میزان شکست زیاد روش نزدیکی منقطع بایستی پرسنل بهداشتی با ارایه آموزشهای صحیح و کافی به مادران شیرده و همسران آنان درباره هر یک از روشهای پیشگیری از بارداری و کاربرد آنها در دوره شیردهی ، توانایی زوجین در امر تصمیم گیری و انتخاب روشهای مناسب و مطمئن پیشگیری از بارداری را افزایش دهند.
خاطره سیلانی، معصومه آقا محمدی، خلیل رستمی، ودود نوروزی،
دوره 5، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده
زمینه و هدف : تهوع و استفراغ بعد از عمل شایع ترین عارضه بیهوشی است که شیوع کلی آن حدود 30% بوده و در بیماران در معرض خطر تا70% افزایش مییابد. در سال های اخیر مطالعات متعددی به بررسی تاثیر روش های دارویی شامل داروهای ضد استفراغ و بیهوشی در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل پرداختهاند، اما سهم روش های غیر دارویی که فاقد عوارض داروهای شیمیایی بوده و از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه میباشند، در این میان ناچیز بوده است. با توجه به اینکه ناشتا نگهداشتن بیمار قبل از بیهوشی عمومی ضروری است، وقوع دهیدراتاسیون و کاهش حجم مایعات خارج سلولی و متعاقبآن بروز تهوع و استفراغ مورد انتظار و قابل پیشبینی میباشد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مایع درمانی داخل وریدی قبل از عمل بر تهوع و استفراغ بعد از عمل صورت گرفت.
روش کار : مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در دو گروه 30 نفری انجام شد. به گروه مداخله علاوه بر مایعات داخل وریدی معمول، بلافاصله قبل از جراحی یک لیتر سرم فیزیولوژیک به صورت بولوس تزریق شد. گروه مقایسه فقط مایعات داخل وریدی معمول را دریافت نمودند. در نهایت میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل در دو گروه بررسی و مقایسه گردید.
یافتهها : بر اساس آزمونهای آماری بین سن، مدت زمان ناشتا بودن قبل و بعد از عمل، مصرف داروهای ضد استفراغ بعد از عمل و طول مدت بستری در دو گروه تفاوت معنیدار آماری وجود داشت، نتایج نشان داد که میزان بروز تهوع و استفراغ بعد از عمل درگروه مداخله بهترتیب 20 و 10 درصد در مقابل 50% در گروه شاهد بود. بر اساس آزمون آماری مجذور کای، میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل در دو گروه تفاوت آماری معنیدار داشت ( بهترتیب 015/0 p= و 001/0 p= )، همچنین بین طول مدت ناشتا ماندن قبل از عمل و بروز استفراغ بعد از عمل ارتباط آماری معنیدار مشاهده شد(05/0 p= ).
نتیجهگیری : با توجه به تاثیر مثبت مایع درمانی داخل وریدی بر میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل، استفاده از این روش به عنوان روشیکم هزینه و بیضرر در بیماران تحت اعمال جراحی پیشنهاد میشود.
ودود نوروزی، ایرج فیضی، فیروز امانی، پونه زمانی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: درد به صورت یک مکانیسم دفاعی برای بدن است که به دنبال بروز آسیب در بافت های مختلف بدن ایجاد می شود، بروز درد را می توان از اکثر زخم های جراحی انتظار داشت، با توجه به نتایج کلینیکی نامطلوب ناشی از درد که پس از جراحی ایجاد می شود، هدف از انجام این مطالعه بررسی کیفیت کنترل درد پس از عمل جراحی آپاندکتومی می باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی به روش آینده نگر، تعداد 200 نفر از بیماران تحت جراحی آپاندکتومی به صورت تصادفی انتخاب شدند. کنترل درد، دربیماران باروش تزریق داخل عضلانی داروهای مخدر به فاصله 8 ساعت بود.کلیه بیماران در 12 ساعت پس از اتمام عمل جراحی مورد مطالعه قرار گرفته و تخمین شدت درد بر اساس درجه بندی صفر تا 10 صورت گرفت. اطلاعات لازم جمع آوری و درنرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 101 نفر (50/5%) از افراد زن وبقیه مرد بودند . در 123 نفر (61/5%) از بیماران داروی پتیدین، 51نفر (25/5%) متادون و در 26 نفر (13%) پنتازوسین جهت کنترل درد استفاده شد. در 98 نفر (49%) از بیماران درد شدید پس از عمل جراحی وجود داشت. میزان شدت درد در داروی پنتازوسین با 21 نفر (80/7%) بیشتر از داروهای دیگر بود.
نتیجه گیری: با توجه به عوارض و مشکلات متعددی که در نتیجه درد پس از جراحی آپاندکتومی در بدن ایجاد می شود، لازم است کنترل درد در بیماران با دقت بیشتر انجام گیرد و توجه بیشتر در این زمینه ضروری است
مسعود نوروزیان اول، پگاه ویسی، محمد آقائی شهسواری، حسن ارگانی، نادره رشتچی زاده، امیر قربانی حق جو،
دوره 7، شماره 3 - ( پاییز 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: آنتی بادی واکنشی پانل یک تست معمول برای ارزیابی میزان آنتی ژن لکوسیت انسانی حساس شده قبل از پیوند کلیه است. مطالعه حاضر ارتباط پلی مورفیسم های ژنی سیستم رنین-آنژیوتانسین را با میزان این آنتی بادی در افراد داوطلب پیوند کلیه مورد ارزیابی قرار داده است.
روش کار: در این مطالعه، 108 بیمار داوطلب پیوند کلیه مورد بررسی قرار گرفتند. سرم بیماران مذکور بوسیله تکنیک استاندارد میکرولنفوسیتوتوکسیسیتی وابسته به کمپلمان غربالگری شد. پلی مورفیسم های سیستم رنین - آنژیوتانسین به وسیله واکنش زنجیره ای پلی مراز تعیین گردید. آنتی بادی پانل کمتر از 10، 29-10، 49-30 و بزرگتر یا مساوی 50 به ترتیب بعنوان پانل منفی، مثبت خفیف، مثبت متوسط و مثبت شدید در نظر گرفته شدند. P<0.05 به عنوان رابطه معنی دار شناخته شد.
یافته ها: 12 بیمار (11/1%) میزان پانل مثبت داشتند که از بین آنها 10 بیمار (83/3%) میزان آنتی بادی مثبت خفیف و 2 بیمار (16/7%) میزان پانل آنتی بادی مثبت متوسط داشتند. هیچ موردی از پانل مثبت شدید وجود نداشت. در مقابل 96 بیمار (88/9%) از میزان پانل منفی برخوردار بودند. مابین پلی مورفیسم های ژنی سیستم رنین ـ آنژیوتانسین (به تنهایی یا ترکیب با یکدیگر) و میزان پانل ارتباط معنی داری وجود نداشت (p>0.05).
نتیجه گیری: هیچ یک از پلی مورفیسم های ژنی سیستم رنین ـ آنژیوتانسین به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر نمی توانند درجه مثبت شدن پانل را پیش بینی نمایند.
محمد آقائی شهسواری، مسعود نوروزیان اول، پگاه ویسی، حسن ارگانی، نادره رشتچی زاده، امیر قربانی حق جو، سیما عابدی آذر، امیر منصور وطنخواه،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت سیستم رنین ـ آنژیوتانسین بر میزان استرس اکسیداتیو و مارکرهای التهابی موثر است، این مطالعه اثرات انالاپریل و لوزارتان را بر روی مارکرهای مذکور مطابق پلی مورفیسم یاد شده در بیماران پیوند کلیه مورد ارزیابی قرار می دهد.
روش کار: در این مطالعه بعد از تعیین ژنوتیپ های سیستم رنین ـ آنژیوتانسین شامل ژنوتیپ آنزیم مبدل آنژیوتانسین (I/D)، آنژیوتانسینوژن (M235T) و رسپتور نوع 1 آنژیوتانسین II ( All66C) توسط PCR، 76 بیمار، به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول 17 بیمار و گروه دوم 24 بیمار به ترتیب، روزانه با انالاپریل10 میلی گرم و لوزارتان 50 میلی گرم درمان شدند. گروه سوم به عنوان کنترل مثبت شامل 17 بیمار هردو دارو را با همان دوز دریافت نمودند و در نهایت گروه چهارم شامل 18 بیمار به عنوان کنترل منفی هیچ دارویی دریافت نکردند. پروتئین فاز حاد و آنتی اکسیدان توتال به عنوان معیارهای التهابی و استرس اکسیداتیو بعد از دو ماه درمان اندازه گیری شدند. سپس بعد از 2 هفته دوره wash out، گروههای انالاپریل و لوزارتان به عنوان یک طرح متقاطع cross-over جایگزین همدیگر شدند. بیماران برای 8 هفته دیگر پیگیری شدند و در انتهای دوره، سطوح مارکرهای مذکور مجددا چک شدند.
یافته ها: بعد از 2و 4 ماه درمان سطوح پروتئین فاز حاد و آنتی اکسیدان توتال به طور معنی داری در گروههای درمانی مذکور تغییر کرد (p<0/05). اگر چه بیماران با ژنوتیپ CC پلی مورفیسم رسپتور نوع 1 آنژیوتانسینII ، سطح پروتئین فاز حاد پائین تری (p=0/04) داشتند، اما پلی مورفیسمهای سیستم رنین ـ آنژیوتانسین تأثیر معنی دار آماری در کاهش مارکرهای مذکور متعاقب درمان با داروهای یاد شده را نداشتند (p>0/05).
نتیجه گیری: انالاپریل و یا لوزارتان توانستند اندازه سطوح پروتئین فاز حاد و آنتی اکسیدان توتال را بدون توجه به ژنوتیپهای سیستم رنین ـ آنژیوتانسین تغییر دهند.
ریحانه ایوان بقا، لیلا نوروزی پناهی، مرتضی قوجازاده، فاطمه رنجبر کوچکسرایی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : افسردگی پس از زایمان یکی از شایعترین مشکلات زنان در سنین باروری می باشد. درمان های دارویی جدید متعددی برای درمان اختلال افسردگی معرفی شده اند ولی با توجه به عوارض جانبی داروهای ضدافسردگی و پذیرش بیشتر مادر در دوران شیردهی برای مصرف مکمل های تغذیه ای نسبت به داروهای شیمیایی، این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی اسیدهای چرب امگا-3 با پلاسبو در درمان افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی و آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1386 انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی تصادفی شده دو سوکور بود که بر روی 120 زن مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان که شرایط لازم جهت ورود به مطالعه را داشتند انجام گرفت. در ابتدا افسردگی با استفاده از مقیاس تشخیص افسردگی پس از زایمان ادینبرگ در زنانی که 2 هفته تا 3 ماه از زمان زایمان آن ها گذشته، تشخیص داده شد. سپس جهت تعیین شدت افسردگی مقیاس تشخیص افسردگی بک مورد استفاده قرار گرفت. زنان با افسردگی خفیف و متوسط که امتیاز 46 یا کمتر را کسب کرده و تمایل به مصرف داروهای ضد افسردگی توسط روانپزشک نداشتند، وارد مطالعه شده و بصورت تصادفی کپسول یک گرمی امگا-3 یا پلاسبو به مدت 8 هفته دریافت نمودند. شدت افسردگی قبل از درمان و هر هفته در طی درمان با مقیاس بک اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی، تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری مکرر و رابطه مجذور کای در نرم افزار 14SPSS، استفاده شد.
یافته ها: از نظر مشخصات دموگرافیک اختلاف معنی داری در دو گروه امگا-3 و پلاسبو مشاهده نشد. نتایج نشان داد که میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 2/9±4/35 در گروه امگا-3، به 0/7±6/17 پس از درمان کاهش یافت که از لحاظ آماری معنی دار بود(p<0/0005). میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 4/8±2/34 در گروه پلاسبو به 3/9±6/33پس از درمان تغییر یافت که از لحاظ آماری معنی دار نبود p=(0/57) (p<کاهش امتیاز شدت افسردگی پس از درمان در دو گروه اختلاف آماری معنی داری را نشان داد(001/0.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مصرف کپسول امگا-3 با دوز یک گرم در روز به مدت 8 هفته سبب کاهش شدت افسردگی پس از زایمان می گردد.
مجید پورشیخیان، عبدالحسین امامی سیگارودی، ربیع اله فرمانبر، احسان کاظم نژاد، ودود نوروزی،
دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع بالای لرز پس از عمل جراحی منجر به عوارضی همچون افزایش مصرف اکسیژن بمیزان 4-3 برابر، افزایش فشار داخل مغز و چشم و درد پس از عمل میشود. بنابراین پیشگیری از لرز از اهمیت بالایی برخوردار است. برای پیشگیری و کنترل لرز از داروهای مختلفی از جمله پتدین، دگزامتازون و دوکساپرام استفاده میشود. هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر دگزامتازون و دوکساپرام در پیشگیری از لرز پس از بیهوشی میباشد.
روش کار: روش مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور بود. نمونه پژوهش90 بیمار 70- 25 ساله که در کلاس I و II ASA قرار داشته و تحت بیهوشی عمومی جهت جراحی الکتیو شکم و توراکس قرار گرفتند، می باشد. بیماران بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمون و یک گروه کنترل) تخصیص یافتند. روش بیهوشی در همه موارد مشابه بود. قبل از خارج کردن لوله تراشه به بیماران گروه آزمون یک mg/kg 1/0 دگزامتازون، گروه آزمون دو mg/kg 75/0 دوکساپرام و به گروه کنترل، آب مقطر بمیزان 3 سیسی تزریق شد. بیماران از نظر بروز لرز در ریکاوری مورد مشاهده قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون کای دو، تست دقیق فیشر و آنوا تجزیه و تحلیل شد و p کمتر از 05/0 معنیدار تلقی شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بروز لرز در هر دو گروه آزمون بطور معنی داری کاهش یافت (05/0 P = )، اما دوکساپرام بطور مشخصی نسبت به دگزامتازون باعث افزایش میزان بروز تحریک تنفسی شد (6/6 %)، هرچند که تست دقیق فیشر اختلاف معنی داری از نظر بروز عوارض مختلف بین گروه های آزمون و دارونما و با یکدیگر را نشان نداد .
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که دوکساپرام نسبت به دگزامتازون دارای یک اثر دلخواه (تحریک تنفسی) است که در مرحله پس از عمل از نظر بالینی مهم است. هر دو داروی دگزامتازون و دوکساپرام در پیشگیری از لرز پس از بیهوشی موثر می باشند و گزینه مناسبی برای جایگزینی پتدین می باشند.
علی عابدی، بابک تیمورزاده، مهران ظریفی، ودود نوروزی، هاشم سزاوار، مصطفی محمدی نقده، سعید خامنه، رسول لطف اله زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف تنباکو جزء مشکلات بشری بوده که علاوه بر عوارض اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی، منجر به سرطان ریه، گوارش، مثانه و تغییر کروموزمی و تغییر فاکتورهای خونی و غیره می گردد. بر خلاف سیگار در مورد تاثیرات قلیان روی عملکرد اندامهای انسانی مطالعات اندکی صورت گرفته است.
روش کار: در این مطالعه مورد شاهدی، 133 فرد قلیانی که حداقل سه بار در روز و به مدت سه سال یا بیشتر قلیان استفاده می کردند از قهوه خانه های سطح شهر اردبیل انتخاب و اسپیرومتری بر روی این افرادحداقل سه بار صورت گرفت. جهت مقایسه پارامترهای ریوی به همین تعداد فرد سالم درمحدوده سنی مشابه که هیچ گونه بیماری نداشتند و از دخانیات استفاده نمی نمودند و ازلحاظ شرایط اجتماعی، اقتصادی مشابه با افراد قلیان بودند انتخاب و اسپیرومتری انجام گرفت. داده ها با نرم افزار 11Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای هر مرحله علاوه بر محاسبه میانگین و انحراف معیار، جهت مقایسه میانگین ها ازآزمون تی تست استفاده گردید و در تمامی متغییرها احتمال خطای کمتر از 5% معنی دار تلقی گردید.
یافته ها: محدوده سنی افراد قلیانی و نرمال به ترتیب 78-17 و 82-20 سال بود و میانگین سنی افراد قلیانی 9/14 ± 37/44 سال و افراد سالم 46/14 ± 54/41 سال بود. نتایج این پژوهش نشان دهنده وجود اختلاف آماری معنی دار بین پارامترهای دو گروه بود. مقایسه ( FEV1 (Forced Expiratory volume in 1st second در افراد قلیانی 21/0 ± 87/1 لیتر) و افراد نرمال (12/0 ± 99/2 لیتر) و مقایسه Forced Vital capacity) FVC ) افراد قلیانی (63/0 ± 44/3 لیتر ) و افراد نرمال (59/0 ± 99/4 لیتر) و مقایسه نسبت EV1/ FVC (Forced expiratory Volum in 1 st second / Forced Vital Capacity در افراد قلیانی (5/10 ± 83/70درصد) و افراد نرمال (6/5 ± 13/92 درصد) اختلاف معنی داری را نشان داد ( p کمتر از 05/0 ) . 27 نفر (20% ) از افراد قلیانی دچار بیماریهای احتقانی مزمن ریوی بوده و10 نفر (5/7%) FEV1 % کمتر از 70 داشته اند.
نتیجه گیری: با توجه به کاهش پارامترهای ریوی نسبت به اندازه نرمال آن به نظر میرسد که استفاده از قلیان نظیر سیگار در کاهش پارامترهای ریوی موثر بوده ومیتواند اثرات مخرب بر روی سیستم ریوی داشته باشد. با توجه به یافته های این مطالعه آگاهی دادن به مردم به ویژه جوانان در مورد مضرات قلیان توسط وسایل ارتباط جمعی ضروری می باشد.
سید داور سیادت، هدی شیردست، محمدرضا آقاصادقی، داریوش نوروزبان، سید محمد اطیابی، سید مهدی سادات، ساناز سلیمانیه، علی شریفات، ارفع مشیری،
دوره 10، شماره 3 - ( پاییز 1389 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش ها نشان می دهد که لیپوپلی ساکارید ( LPS ) بعنوان مهمترین ساختمان آنتی ژنیکی سویه های صاف بروسلا ،کاندیدای مناسبی برای طراحی واکسن های زیرواحدی است. از طرفی کاربرد ادجوانت های با منشا میکروبی در القاء پاسخهای ایمنی سبب طراحی نسل جدید واکسنهای زیرواحدی شده است که نمونه آن وزیکول غشای خارجی ( Outer Membrane Vesicle: OMV ) نیسریا مننژیتیدس است. وزیکول غشای خارجی باعث افزایش عیار آنتی بادی از کلاس IgM و IgG علیه آنتی ژنی می شود که به همراه آن تزریق شده است. در این تحقیق، تاثیر کمپلکس غیر کوالان LPS+OMV در القای ایمنی سلولی با ارزیابی مقدار تولید و ترشح IFN-γ ، IL-4 و IL-10 بررسی و الگوی فعالسازی زیر گروه های Th1 و Th2 تعیین گردید.
روش کار: لیپو پلی ساکارید توسط روش بهینه سازی شده فنلی تخلیص شد و سپس برنامه ایمیونیزاسیون در سه گروه شش تایی موش BALB /c در روزهای 0، 14، 28 و 42 به صورت زیرپوستی با LPS بروسلا آبورتوس به تنهایی، LPS به همراه ادجوانت فروند و کمپلکس LPS بروسلا آبورتوس و OMV نیسریا مننژیتیدیس سروگروه B انجام گردید. پس از تهیه سوسپانسیون سلول های طحالی، عیار ساتیوکاین های IFN-γ ، IL-4 و IL-10 با روش الایزا بررسی گردید.
یافته ها: ایمیونیزاسیون با LPS بروسلا آبورتوس به تنهایی باعث القاء معنی دار عیار IFN -γ نسبت به دو گروه دیگر ( LPS+OMV و LPS+FA ) شد (05/0 p < ) در حالی که عیار IL-4 و IL-10 در تمام گروه ها افزایش اندکی نشان داد. اگرچه به دنبال تزریق کمپلکس LPS+OMV در مقایسه با LPS عیار IL-4 و IL-10 افزایش یافته است ولی در همین گروه نیز عیار IFN -γ در مقایسه با IL-4 و IL-10 بیشتر است.
نتیجه گیری: در هر سه گروه، حیوانات ایمیونیزه شده دارای عیار سرمی بالای IFN -γ در مقایسه با IL-4 و IL-10 میباشند. افزایش IFN -γ به دنبال ایمیونیزاسیون مدل حیوانی با LPS (به تنهایی، به صورت کمپلکس با OMV و به همراه ادجوانت) نشان دهنده پاسخ های سلولی Th1 است که باعث افزایش فعالیت سلول های پلی مورفونوکلئر و در نتیجه تسهیل پاکسازی عفونت می شود . عیار کمتر IL-4 و IL-10 در مقایسه با IFN -γ که نشان دهنده مهار پاسخ سلول های Th2 می باشد در هر سه گروه به دنبال ایمیونیزاسیون با LPS مشاهده می شود که می تواند به عنوان عاملی مؤثر در کارآیی واکسن زیر واحدی بروسلوز (بر پایه LPS ) مطرح گردد چراکه پاسخ سلول های Th2 اساساً در ساز و کارهای دفاعی علیه بروسلا نه تنها کاربردی ندارد بلکه با مهار جمعیت های مؤثر از سلول های Th ( ( Th1 باعث افزایش احتمال بقای درون سلولی این میکروارگانیسم می گردد.
شعبان علیزاده، شهاب بهلولی، علی عابدی، سید هادی موسوی، بهزاد جعفرزاده، نوروز همرنگ، علی ایمانی،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : لپتین یک هورمون مترشحه از بافت چربی است که در تمایز و تکثیر سلولهای خونساز نقش مهمی دارد . این هورمون نقش مهمی در متابولیسم چربیها بازی می کند . فاکتور ممانعتکننده از لوسمی ( LIF ) یک سایتوکاین پلئوتروفیک با اعمال گسترده خونسازی، عصبی و اندوکرینی می باشد، LIF و IL - 6 با فعال کردن پیامرسانی از طریق گیرندههای خود باعث کاهش لپتین میشوند. شاخص توده بدنی ( BMI ) دارای ارتباط مستقیمی با هورمون لپتین می باشدو میزان هموگلوبین و هماتوکریت نیز در پیش آگهی بیماری دخیل هستند. هدف این مطالعه بررسی سطح سرمی و ارتباط میان فاکتورهای لپتین، LIF و IL-6 و همچنین میزان BMI ، هموگلوبین و هماتوکریت در بیماران مبتلا به لوسمیهای لنفوئیدی میباشد.
روش کار: در این مطالعه تعداد 30 بیمار (15 مورد ALL و 15 مورد CLL ) مورد آزمایش قرار گرفت . 15 فرد سالم نیز به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. سطوح سرمی لپتین، LIF و IL-6 توسط روش الیزا اندازه گیری شد. BMI توسط فرمول آماری و میزان هموگلوبین و هماتوکریت توسط دستگاه شمارنده سلولی اندازه گیری شدند. نتایج توسط نرم افزار SPSS آنالیز و تفاوت آماری بین گروهها توسط آزمون تی بررسی شد. 05/0 p < به عنوان معنیدار در نظر گرفته شد.
یافته ها: میزان لپتین در مقایسه با گروه کنترل در بیماران ALL کاهش (002/0 p < ) ولی در بیماران CLL افزایش داشت (003/0 p < ). اختلاف میانگین LIF ، IL -6 ، BMI و لپتین در بیماران ALL در مقایسه با گروه کنترل کاهش و دارای نتایج معنیداری بود (05/0 p < ). میانگین فاکتورهای LIF و BMI در گروه بیماران CLL در مقایسه با گروه کنترل دارای کاهش، لپتین دارای افزایش و اختلاف نتایج معنیدار بود (05/0 p < ). میزان IL -6 دارای کاهش ولی در حد معنی دار نبود. ارتباط بین BMI و لپتین در بیماران ALL و CLL از لحاظ آماری معنیدار نبود. اما این ارتباط در افراد طبیعی معنیدار بود (05/0 p < ). میزان هموگلوبین و هماتوکریت در هر دو گروه بیماران ALL و CLL کاهش معنیداری داشتند (05/0 p < ).
نتیجه گیری: سطوح سرمی LIF ، IL -6 ، لپتین و همچنین میزان هموگلوبین، هماتوکریت و BMI نسبت به گروه کنترل تغییرات معنیدار را داشتند. این نتایج پیشنهاد میکند که این فاکتورها ممکن است نقش مهمی در فیزیوپاتولوژی لوسمیهای لنفوئیدی داشته باشند.
محمد رفیعی، ودود نوروزی، وحید صادقی فرد، سعید حسین نژاد، فیروز امانی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: دست به عنوان یکی از اعضای حساس بدن میباشد. اکثریت آسیبهای دست در قشر فعال جامعه اتفاق میافتد و یکی از شایعترین عوامل ناتوانی در آسیبهای شغلی میباشد. هدف مطالعه حاضر تعیین عوامل مؤثر در ایجاد ضایعات وارده به دست در کارگران صنعتی و کشاورزان مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان فاطمی اردبیل بود.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی مقطعی تعداد 100 بیمار مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان فاطمی اردبیل از دی ماه 1387 تا مرداد 1388 با ترومای دست در دو گروه کارگران صنعتی و کشاورزان مورد مطالعه قرار گرفتند و اطلاعات مورد مطالعه شامل شیوع انواع ضایعات خفیف یا شدید، زمان ایجاد ضایعه، نوع ضایعه، محل ضایعه و مکانیسم ایجاد ضایعه توسط چک لیست با مشاهده و مصاحبه با بیماران، جمع آوری و سپس با استفاده از آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: بیشترین گروه سنی آسیب دیده در بین کارگران صنعتی با 58% مربوط به گروه سنی 29-20 سال بوده و میانگین سنی کل کارگران 38 سال بود. شصت و دو درصد کارگران صنعتی بیش از 8 ساعت در روز کار میکردند و ضایعات شدید در 7/64% موارد دیده شد. شایعترین نوع ضایعه در این گروه آمپوتاسیون بود. شایعترین گروه سنی در بین کشاورزان 29-20 سال بود.هفتاد درصد بیماران کمتر از 8 ساعت در روز کار می کردند، 54% آسیبها به دست چپ وارد شده بود و شایعترین نوع آسیب در این گروه نیز آمپوتاسیون با 54% بود.
نتیجهگیری: بیشترین شیوع ضایعات دست در کارگران صنعتی و کشاورزان مجرد با میانگین سنی 28 سال و کارکرد بیشتر از 8 ساعت در روز کاری و بدون گذراندن دوره آموزشی رخ داده بود. لازم است که از نیروی مجرب و ماهر و دارای سابقه کاری قبلی استفاده شود. همچنین عدم استفاده از نوجوانان در امور کشاورزی به خصوص در زمینههایی که بالقوه پرخطر هستند، لازم به نظر میرسد.
بهزاد اسکندراوغلی، ودود نوروزی، افشان شرقی، فیروز امانی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بیشترین علل مرگ و میر و ناتوانی در افرادی که دچار ضربه به سر میشوند، مربوط به هماتومهای اپی دورال و ساب دورال میباشد. در سه دهه اخیر با توجه به بهبود نحوه نجات و پایش بیماران پس از عمل جراحی و ارتقاء مراقبتهای ویژه، پیامدهای حاصل از درمان به مراتب بهبود یافته است. مطالعه حاضر به بررسی عواملی میپردازد که میتوان ن د بر پیامدهای حاصل از درمان بیماران دچار هماتومهای اپی دورال و ساب دورال تاثیرگذار باشد.
روش کار: پرونده تعداد 109 نفر از بیماران بستری شده بین سالهای 86-81 در بیمارستان فاطمی اردبیل به علت هماتومهای اپی دورال و ساب دورال مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آمار توصیفی و برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون آماری کای دو در نرم افزار آماری SPSS 16 استفاده گردید.
یافته ها: شصت و نه نفر (63%) از بیماران هماتوم اپی دورال و 40 نفر (37%) هماتوم ساب دورال داشتند. میانگین سنی بیماران 33 سال، میانگین نمره هوشیاری بدو ورود بیماران 10 و میانگین روزهای بستری در بخش جراحی و در آی سی یو به ترتیب 6 و 8 روز بود. 92 نفر از بیماران مرد (84%) و 17 نفر زن (16%) بودند. بر اساس سیستم گلاسکو، پیامد حاصل از درمان 76 نفر (70%) از بیماران مساعد و 33 نفر (30%) نامساعد بود. 9 نفر (13%) از بیماران دچار هماتوم اپی دورال و23 نفر (53%) از بیماران دچار هماتوم ساب دورال، فوت شدند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه نوع ضایعه (هماتوم اپی دورال یا ساب دورال)، سن، مدت زمان بستری در بخش ICU و GCS بدو ورود برروی پیامد هماتومهای حاد تاثیر داشتند.
ملیحه نوبخت، نوروز نجف زاده، باقر پورحیدر، محمد قاسم گلمحمدی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: در طی دوران زندگی، فولیکول موهای بدن وارد سه فاز رشد آناژن، کاتاژن، تلوژن میشوند. سلولهای بنیادی فولیکول مو در ناحیه Bulge که بخشی از غلاف ریشه خارجی است قرار دارند و سلولهای ناحیه Bulge ، در فاز آناژن تکثیر می کنند و سلولهای جدیدی ایجاد می کنند. چندین سال است که ناحیه Bulge منبع سلولهای بنیادی محسوب میشود، با اینحال مطالعات کمی در مورد خصوصیات سلولهای بنیادی مشتق از ناحیه Bulge فولیکول مو در موش صحرایی بصورت In Vitro انجام شده است. در این مطالعه، بیان فاکتورهای سلولهای بنیادی را در ناحیه Bulge فولیکول موی موشهای صحرایی را بررسی نمودیم.
روش کار: در این مطالعه از فولیکول های موی موش صحرایی، ناحیه Bulge جدا شدند و در محیط کشت حاوی فاکتورهای رشد کشت داده شدند. در سلولهای ناحیه Bulge فولیکول موی موش صحرایی یک هفته و سه هفته بعد از کشت، بیان Nestin ، CD34 و K15 بررسی شدند . در این مطالعه از روشهای ایمونوسیتوشیمی و فلوسیتومتری استفاده شد.
یافته ها: نتیجه این مطالعه نشان داد که سلولها پتانسیل تکثیری بالایی دارند و قبل از تمایز مارکرهای Nestin ، CD34 را بیان کردند ولی مارکر K15 در سلولهای بنیادی که متمایز نشده بودند، بیان نشد .
نتیجه گیری : نتایج نشان دادند که سلولهای کشت یافته ناحیه Bulge فولیکولهای موش صحرایی، میتوانند فاکتورهای سلولهای بنیادی را بیان کنند پس بنابراین این سلولها میتوانند سلولهای بنیادی چند توان باشند.
محمد قاسم گلمحمدی، محسن سقا، حسن آذری، نوروز نجف زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی دستهای از سلولهای تمایز نیافته میباشند که قابلیت تمایز به انواع سلولهای تخصص یافته را دارند. کشف این سلولها در سیستم عصبی مرکزی پستانداران که تا مدتها پیش تصور میشد فاقد هرگونه قدرت ترمیم و بازسازی میباشد، امیدهای تازهای را برای درمان بیماریهای دژنراتیو سیستم عصبی مرکزی نظیر سکته مغزی، بیماری پارکینسون، آلزایمر و ضایعات نخاعی ایجاد نموده است. بدلیل اهمیت موضوع، تصمیم گرفته شد نحوه جداسازی سلولهای بنیادی عصبی از مغز موش بالغ با استفاده از روش ایجاد نوروسفر و تمایز آنها به سلولهای بالغ سیستم عصبی توضیح داده شود.
روش کار: ناحیه تحت بطنی نیمه سری بطنهای طرفی مغز موش بالغ تشریح و جداسازی شده و پس از ایجاد سوسپانسیون تک سلولی بر اساس روش ایجاد نوروسفر کشت داده شد. پس از هفت روز نوروسفرهای اولیه حاصله شمارش شده و میانگین تعداد آنها بدست آمد. تمایز سلولهای بنیادی عصبی به سلولهای بالغ سیستم عصبی با قرار دادن سلولهای بدست آمده از نوروسفرها در محیط کشت تمایزی انجام شد و بمنظور تشخیص این سلولها از تکنیک ایمونوسیتوشیمی و نشانگرهای اختصاصی آنها استفاده شد. یافته ها: سوسپانسیون سلولی بدست آمده از بافت تحت بطنی نیمه سری بطنهای طرفی مغز موش بالغ 7 تا 10 روز پس از انکوبه شدن در محیط کشت نوروسفر، کلونیهای چند ظرفیتی بنام نوروسفر ایجاد نمود. میانگین تعداد نوروسفرهای بدست آمده از این ناحیه 62 ± 505 تخمین زده شد. خاصیت چند ظرفیتی نوروسفرهای بدست آمده با قرار گرفتن سلولهای حاصله از نوروسفرها در محیط کشت تمایزی با ایجاد سلولهای اصلی سیستم عصبی مرکزی یعنی نورون، آستروسیت و الیگودندروسیت نشان داده شد. نتیجه گیری: به دلیل کمبود مارکرهای خاص برای شناسایی سلولهای بنیادی عصبی روش ایجاد نوروسفر در محیط آزمایشگاهی روشی مطمئن و انتخابی برای جداسازی، مطالعه و درک بیولوژی سلولهای بنیادی عصبی رویانی و بالغ میباشد.
علی نیاپور، زهرا تقی پور، سحر کیانی، فرشته کرمعلی، نازیلا نیاپور، محمد مهدی میرحسینی، محمد رضا پیری، حسین صالحی، نوروز نجف زاده، محمد حسین نصر اصفهانی،
دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب های نخاعی به عنوان یکی از حوضه های مهم تحقیقات در علوم اعصاب مطرح می باشد . دسترسی به نخاع بدون ایجاد آسیب به آن، را می توان به عنوان فصل مشترک ایجاد مدل های مختلف ضایعه نخاعی در نظر گرفت . در این میان، قسمت تحتانی نخاع سینه ای بدلیل استقرار مراکز مرتبط با ایجاد الگو های حرکتی اندام تحتانی و همچنین وجود تست های استاندارد بررسیهای حرکتی، مورد توجه محققین به این ناحیه خاص شده است. با این وجود یک روش مشخص جهت دسترسی به طناب نخاعی این قسمت ارائه نشده است.
روش کار: در مجموع بیست عدد موش صحرایی وارد این مطالعه شد. بدنبال القای بیهوشی، حیوان به شکم روی میز جراحی قرار داده شد. موقعیت مهره دهم شناسایی، و عضلات اطراف آن کنار زده شدند. لامینای مهره مورد نظر به کمک دریل هایی با دور تند، نازک گردید. در قدم آخر، لامینای نازک شده به آرامی و با دقت زیاد از روی طناب نخاعی کنار زده شد. پتانسیل حرکتی حیوانات قبل و بعد از جراحی بوسیله ی تست حرکتی تعیین شد.
یافته ها: مطالعه حاضر روشی مرحله به مرحله را برای دسترسی به نخاع سینه ای موش صحرایی ارائه داده است. پروسه جراحی کمتر از یک ساعت طول کشید. بررسی حرکتی اندام تحتانی، با تست BBB ، کسب نمره کامل را قبل و بعد از جراحی نشان داد.
نتیجه گیری: این مقاله یک روش ساده و کاربردی را برای دسترسی نخاع سینه ای تحتانی ارائه می دهد. موقعیت آناتومیک محل جراحی، مراقبتهای حین و بعد از جراحی و سایر مسائل احتمالی بحث شده است.
حسن تقی پور، پرویز نوروز، سعید دستگیری مهری، یوسف بافنده، رضا مهدوی، کاظم هاشمی مجد،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : نیترات یکی از آلاینده های مهم مواد غذایی و آب می باشد. ورود بیش از حد نیترات به بدن می تواند موجب افزایش احتمال خطر ابتلاء به سرطان معده و همچنین سایر مشکلات بهداشتی شود. هدف این مطالعه برآورد میزان دریافت روزانه نیترات در شهرهای ورزقان (با شیوع بالای سرطان معده) و پارس آباد (با شیوع پائین سرطان معده) و مقایسه آن در این دو شهر و همچنین مقایسه با استاندارد سازمان جهانی بهداشت بود.
روش کار: در این مطالعه مقایسه ای در فصول پاییز و بهار سال 1390 حدود 216 نمونه مواد غذایی (از گروههای مختلف مواد غذایی) و آب آشامیدنی جمع آوری و مقادیر غلظت نیترات آنها با روش رنگ سنجی اندازهگیری گردید. سپس بر اساس میزان مصرف مواد غذایی هر فرد در شبانه روز (طرح جامع مطالعات الگوی مصرف مواد غذایی خانوار و وضعیت تغذیه ای کشور) و غلظت نیترات اندازه گیری شده، میزان دریافت روزانه نیترات محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میزان دریافت روزانه نیترات در شهر های ورزقان و پارسآباد به ترتیب 35/0 ± 53/8 و 54/0 ± 17/8 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر فرد بزرگسال می باشد، که از مقدار مجاز توصیه شده توسط FAO/WHO (صفر الی 7/3 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن در روز) بسیار بیشتر می باشد. اختلاف معنی داری بین میزان دریافت روزانه نیترات در گروه های مختلف مواد غذایی در دو شهر مورد بررسی در مقطع زمانی مورد مطالعه مشاهده نگردید ( 05/0 >P ).
نتیجه گیری: با وجود آنکه اختلاف معنی داری بین میزان دریافت روزانه نیترات در دو شهر مورد بررسی مشاهده نگردید. میزان دریافت روزانه نیترات در هر دو شهر بسیار بالاتر از حد مجاز بود. لذا پایش، منشاء یابی و همچنین حذف منابع آلوده ساز در جهت کاهش آلودگی مواد غذایی توصیه می گردد.
حمید رضا رحیمی، محسن دهقانی، پیراسته نوروزی، مژگان فضلی،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی های انگلی رودهای یکی از مشکلات عمده بهداشتی در سراسر جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه می باشد. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی انگل های روده ای با تاکید بر ژیاردیا لامبلیا و اکسیور ( Enterobiusvermicularis ) برای اولین بار در بین کودکان مهد کودک های شهر شاهرود بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی مقطعی از 811 کودک 15 مهد کودک سطح شهر شاهرود در سال 1393 به روش سر شماری نمونه مدفوع جمع آوری شد که این کار با آموزش والدین و با رضایت کامل آنها انجام پذیرفت. تمامی نمونه ها در آزمایشگاه مرکزی دانشگاه به روش فرمالین اتیل استات مورد بررسی قرار گرفتند. لازم به ذکر است جهت نمونه های فاقد قوام طبیعی ازروش لام مستقیم استفاده شد. و در نهایت لام های چسب اسکاچ با روش میکروسکوپی ارزیابی شدند. برای گزارش یافته ها از شاخص های آماری توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و فراوانی استفاده گردید.
یافته ها: شیوع کلی آلودگی به انگل های روده ای در بین کودکان 2/22% بود. 1/24% کودکان پسر و 4/20% کودکان دختر مهد کودک ها مبتلا به آلودگی های انگلی روده ای بودند. بیشترین شیوع آلودگی ها به ترتیب مربوط به انگل های ژیاردیا لامبلیا با 4/7% و اندولیماکس نانا با 8/4% و کمترین شیوع آلودگی مربوط به تریکوموناس هومینیس با 5/0% بود. یافته قابل توجه مطالعه شیوع نسبتا کم (1/2%) آلودگی به انگل اکسیور بود. میانگین سنی آلودگی به انگل اکسیور و ژیاردیا لامبلیا در کل کودکان به ترتیب 1/5 و 7/4 سال بود. تفاوت قابل توجهی در ترتیب شیوع آلودگی به انگل ها بر حسب جنسیت کودکان وجود نداشت.
نتیجه گیری: در صد نسبتا کمی از کودکان مهد کودکهای شاهرود آلوده به اکسیور بودند. و همچنین شیوع آلودگی به ژیاردیا از متوسط شیوع کشوری پایین تر بود. با وجود افزایش ارائه خدمات بهداشتی در سطح شهرها و روستاها، شیوع انگل های روده ای به خصوص ژیاردیا از مشکلات عمده منطقه به حساب می آید.
شیرین حیدری تجدد، نوروز نجف زاده، مینا مهدوی راد، حمید شیخکانلوی میلان، حسین کلارستاقی، وحید نجاتی،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سلول های بنیادی فولیکول مو چند توان هستند و چندین نوع سلول بنیادی در ناحیه بالج فولیکول مو شناسایی شده است. جداسازی دقیق سلول های بنیادی فولیکول مو با استفاده از مارکرهای سطحی یکی از روش های مناسب جهت جایگزینی روش های جداسازی قدیمی محسوب می شود. در این مطالعه از روش جداسازی سلول در میدان آهنربایی برای جداسازی سلول های بنیادی فولیکول مو استفاده شده است.
روش کار: در این مطالعه فولیکول موی سبیل موش سوری نژاد Balb/c در زیر میکروسکوپ معکوس تشریح شد و نواحی حاوی سلول های بنیادی فولیکول مو (بالج) جدا شد و نواحی بالج به مدت 14 روز کشت داده شدند. سلولهای CD34 مثبت با روش جداسازی سلول در میدان آهنربایی و توسط آنتی بادی مونوکلونال CD34 متصل به میکروبید جداسازی شدند و در محیط کشت DMEM/F12 حاوی 10% سرم گاوی کشت داده شدند و تعداد سلول های CD34 با استفاده از لام نئوبار شمارش شدند و در زیر میکروسکوپ فلوروسنت سلول های CD34 مثبت مشاهده شدند.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که جداسازی سلول های بنیادی CD34 مثبت با روش مکس ( MACS ) موفقیتآمیز بوده و 04/1 ± 12 درصد سلول های CD34 مثبت بودند و این سلول ها بعد از یک هفته کشت در محیط کشت زنده ماندند.
نتیجه گیری: یافته این مطالعه نشان داد که روش جداسازی سلولی در میدان آهنربایی باعث افزایش تراکم سلول های بنیادی فولیکول مو در محیط کشت می شود.
امیرعباس رشیدی، پیراسته نوروزی، حمید کلالیان مقدم، مهدی خاکساری، مهدی باقری،
دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس با ایجاد استرس اکسیداتیو، آسیبهای متابولیسمی متعددی در بیضه ها ایجاد میکند. ریشه کودزو یک ساپونین و ایزو فلاونین میباشد که به عنوان یک ماده با خواص آنتی اکسیدانی و ضد دیابت شناخته میشود. این مطالعه با هدف پیشگیری از عوارض اکسیداتیو ناشی از دیابت با به کارگیری داروی کودزو انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، به طور تصادفی انتخاب و به چهار گروه: 1) کنترل، 2) دیابتی، 3) دیابتی تیمارشده با کودزو (100mg/kg ) و 4) دیابتی تیمار شده با کودزو (50mg/kg ) تقسیم شدند.دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین بادوز 55mg/kg القا گردید. یک هفته پس از تزریق استرپتوزوتوسین، تیمار با کودزو با دوز 100,50mg/kgبه مدت پنج هفته بصورت گاواژ انجام شد. آسیبهای بیضه ای بوسیله رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین مشخص شده و فاکتورهای بیوشیمیایی و هورمونی خون مورد سنجش قرار گرفت.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که دیابت باعث افزایش قند خون و کاهش سلولهای اسپرماتوگونی، سرتولی، روند اسپرماتوژنز و نیزکاهش تعداد اسپرم و فعالیت اسپرم گردیده است (0.001 p=). در نمونه های تیمارشده با کودزو این عوارض بهبود یافته، کاهش قند خون، همچنین افزایش در تعداد و تحرک اسپرم، سلو لهای رده اسپر م ساز نیز مشاهده گردید. به علاوه قطر لوله اسپرم ساز افزایش یافت ( p=0.001)
فرین ملکی فرد، نوروز دلیرژ، رحیم حب نقی، حسن ملکی نژاد،
دوره 18، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان داده اند که پنتوکسی فیلین دارای اثر آنتی اکسیدان و ضدالتهاب میباشد. اثرات محافظتی پنتوکسی فیلین در بیماریهای خودایمن نشان داده شده است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات پنتوکسی فیلین بر هیستوپاتولوژی پانکراس در موشهای دیابتی شده بود.
روش کار: دیابت بوسیله چندین دوز متوالی و کم استرپتوزوتوسین (STZ) در موشهای سوری نر نژادC57BL/6 القا شد (mg/kg/day40، 5 روز متوالی). بعد از القای دیابت، موشها تحت درمان با پنتوکسی فیلین به مدت 21 روز (روزانه mg/kg/day 100، داخل پریتوئن) قرار گرفتند. میزان قند خون ناشتا بیشتر از mg/dl 250 معیار دیابتیک شدن موشها تلقی میشد. میزان تولید نیتریک اکساید در محیط کشت سلولهای طحالی سنجیده شد. پانکراس جداسازی شده و جهت بررسی هیستوپاتولوژیک به روش هماتوکسیلین ائوزین(H&E) و گوموری آلدهید فوشین (GAF) رنگ آمیزی گردید.
یافته ها: میزان تولید نیتریک اکساید در موشهای دیابتی درمان شده با پنتوکسی فیلین به طور قابل توجهی کاهش یافت (0/05(p<. ضمناً پنتوکسی فیلین سبب بهبود بافت پانکراس گردید. پنتوکسی فیلین سبب افزایش میانگین تعداد جزایر، قطر جزایر و تعداد سلولهای بتا گردید (0/05<p).
نتیجه گیری: این یافته ها نشان میدهد که پنتوکسی فیلین ممکن است اثر درمانی بر تخریب خودایمن سلولهای بتای پانکراس طی دیابت نوع 1 ناشی از القا توسط STZ در موش داشته باشد.