[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای نصیری

مهناز آذری، الهام نصیری، سیمین مولود، میترا معنوی، رقیه عزیز زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: زایمان فرآیندی همراه با درد است ویکی از وظایف ماماها، کاستن از شدت درد در حین زایمان می باشد و در این میان کاهش طول مراحل زایمانی همواره مورد توجه قرار گرفته است.آتروپین و هیوسین از جمله داروهایی هستند که جهت کاهش طول مراحل زایمانی توسط پزشکان و بعضی از ماماها مورد استفاده قرار میگیرد ولی اثرات آنها هنوز بطور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است.هدف از این پژوهش بررسی اثرات دو داروی رایج در اتاق زایمان یعنی هیوسین و آتروپین بر طول مراحل زایمان و سرعت پیشرفت زایمان میباشد.
روش کار: این مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی دو سوکور بر روی 200 نفر از زنان باردار شکم اول ترم که به علت شروع دردهای خودبخودی زایمان در سال 1387-1386 به بیمارستان علوی اردبیل مراجعه نمودند انجام گردید.نمونه ها بر اساس معیارهای انتخاب و حذف به صورت تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. به گروه مورد 20 میلی گرم هیوسین (1 میلی لیتر) مخلوط با5/.میلی گرم آتروپین (1 میلی لیتر) به صورت تک دوز از راه وریدی در شروع فاز فعال (دیلاتاسیونCm 4 و کیسه آب پاره) و به گروه شاهد (دکستروز 5%،2سی سی) تزریق گردیدو سپس پیشرفت دیلاتاسیون و افاسمان سرویکس، طول فاز فعال، طول مرحله دوم و سوم زایمان، میزان بروز تاکیکاردی و برادیکاردی در جنین، نمره آپگار دقیقه اول و پنجم ثبت گردید. جهت آنالیز دادها از آمار توصیفی میانگین جداول و آمار استنباطی کای دو با سطح معنی دار آزمون 95% (α=0/05)استفاده گردیده است.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین تغییر دیلاتاسیون و افاسمان دو گروه اختلاف معنی داری وجود دارد (p<0/05) (Cm5/2 ) درساعت درمقابلCm1/5در ساعت، طول فاز فعال زایمان(´105در مقابل251دقیقه) و همچنین اختلاف میانگین طول مرحله دوم زایمان (´17 در مقابل ´33) و طول مر حله سوم زایمان (گروه مورد 3/4 دقیقه و در گروه شاهد 6/7دقیقه) نسبت به گروه شاهد کمتر بوده ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبوده و طول مدت کل زایمان´121 در گروه مورد و ´274 در گروه شاهد می باشد که بین دو گروه از نظر آماری معنی دار بوده است (p<0/05). میزان بروز تاکیکاردی و برادیکاردی در جنین در´30 اول بعد از تزریق در گروه مورد 25% (15% تاکیکاردی و 10% برادیکاردی) و در گروه شاهد،20% (12% تاکیکاردی و 8% برادیکاردی) رخ داد و از نظر آپگار در دو گروه تفاوتی وجود نداشت.
پیمان عبداله زاده، رضا شاپوری، شهرزاد نصیری سمنانی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بروسلوزیس توسط پاتوژن های داخل سلولی از جنس بروسلا ایجاد می شود که مخزن طبیعی آن حیوانات خانگی و وحشی می باشند. بررسی ها نشان می دهند که گیاهان دارویی می توانند با اطمینان و بطور موفقیت آمیز در درمان بیماری های باکتریایی بدون بروز اثرات مضر و مقاومت های دارویی به کار برده شوند.
روش کار: در این مطالعه عصاره های آبی، اتانولی و استونی برگ های اوکالیپتوس تهیه شدند. سپس میزان MIC و MBC عصاره ها برای بروسلا ملی تنسیس  M16 و بروسلا آبورتوس S99 با روش های رقت در براث و انتشار چاهکی در آگار تعیین شد. در مطالعه مدل حیوانی، ابتدا  CFU/ml 5 × 10  5   باکتری بروسلا به صورت داخل صفاقی تزریق شد و بعد از 24 ساعت مقدار 5/0 سی سی (برابر با غلظت MBC عصاره ها) از عصاره های اوکالیپتوس به صورت داخل صفاقی به موش های ماده BALB/c تزریق شد. سپس طبق پروتکل های استاندارد تعداد کلونی های بروسلای طحالی پس از 7 روز با کشت بر روی  محیط مولر-هینتون آگار شمارش شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که MIC و MBC عصاره آبی اوکالیپتوس برای بروسلا ملی تنسیس  M16 و بروسلا آبورتوس  S99 به ترتیب، 1:80 (81/10 میلی گرم بر میلی لیتر) و 1:40 (62/21 میلی گرم بر میلی لیتر) و برای عصاره استونی 1:1280 (64/0 میلی گرم بر میلی لیتر) و 1:640 (29/1 میلی گرم بر میلی لیتر) و عصاره اتانولی 1:2560 (31/0 میلی گرم بر میلی لیتر) و 1:1280 (63/0 میلی گرم بر میلی لیتر) بودند. در رشد کرده در 48 ساعت پس از کشت سوپرناتانت طحالی برای عصاره های آبی، اتانولی و استونی به ترتیب   3 10   ×  5   CFU/ml و 2 10  ×  2 FU/ml    و  2 10  ×  6 CFU/ml    در مقایسه با گروه کنترل  10 10 × 4  CFU/ml  بودند. هم چنین نتایج آزمایشات in vivo برای بروسلا ابورتوس S99 برای عصاره های آبی، اتانولی و استونی به ترتیب  3 10 × 3   CFU/ml و  2 10 × 1 CFU/ml  و 2 10 × 3 CFU/ml   در مقایسه با گروه کنترل  9  10 × 9  CFU/ml  بودند و این نتایج کاهش معنی دار (01/0 > P ) بروسلا را در تمام گروه های آزمون نشان دادند. 

نتیجه گیری: نتایج بررسی های شرایط آزمایشگاهی و مدل حیوانی نشان داد که عصاره های استونی و اتانولی اوکالیپتوس در مقایسه با عصاره آبی بیشترین فعالیت ضد میکروبی مؤثر  بر روی بروسلا ملی تنسیس  M16 و بروسلا آبورتوس S99 دارند و می توانند در درمان بروسلوز انسانی و حیوانی مفید  باشند.


امیر اشکان نصیری پور، پوران رئیسی، سید جمال الدین طبیبی، علی مجیدپور، میترا صفی پور،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

  مقدمه: تأسیس مراکز مشاوره بیماری‌های رفتاری، راهکار اجرایی پیشگیری از ایدز و بیماریهای عفونی ناشی از روابط جنسی و سوء مصرف مواد در کشورهایی است که دربرنامه پیشگیری موفق بوده اند؛ ضرورت دارد که این مراکز با داشتن الگوی مدیریتی مناسب، بهتر بتوانند با استفاده از امکانات موجود به اهداف از پیش طراحی شده خود برسند. هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی الگوی بومی مدیریت منابع مراکز مشاوره بیماری‌های رفتاری در ایران بود.

  روش کار: در این پژوهش توصیفی-تطبیقی برای جمع‌آوری داده‌ها از کشورهای مورد مطالعه، فرم گردآوری اطلاعات تنظیم گردید. سپس بر مبنای ااطلاعات به دست آمده، جداول تطبیقی بر اساس ابعاد اهداف پژوهش تهیه و در ادامه بر اساس شاخص های مورد نظر الگوی اولیه طراحی گردید. جهت تست الگو و اعتبارسنجی از پرسشنامه استفاده شد. و سپس با تکنیک دلفی با نظرخواهی 30 نفر شامل متخصصین، ‌اساتید و مدیران و کارشناسان وزارت بهداشت و دانشگاه‌ها بهره‌گیری به عمل آمد.

  یافته‌ها: همه کشورهای مورد مطالعه علیرغم چالش‌های موجود،‌منابعشان‌را در جهت مدیریت پیشگیری و درمان ایدز و دیگر بیماریهای رفتاری بکار گرفته‌اند. در اغلب کشورهای مورد مطالعه مراکز غیر متمرکز بوده و در روستاها نیز خدمات مشاوره و توزیع ملزومات پیشگیری امکان‌پدیر بوده و بعلاوه،‌ این خدمات در مراکز ارائه خدمات بالینی و مراقبت‌های اولیه ادغام شده است. در برخی کشورها آموزش و مشاوره آنلاین و اینترنتی بکار گرفته شده است.

  نتیجه‌گیری: نتایج مطالعات حاضر نشان می‌دهد بهره‌گیری از امکانات سازمانهای غیر دولتی،‌رایگان بودن کلیه خدمات مرکز مشاوره،‌ ادغام خدمات مشاوره در خدمات مراقبت‌های اولیه، لزوم آموزش مداوم به پرسنل این مراکز، راه‌اندازی مراکز ویژه‌ی گروه­های پرخطر مانند روسپیان، آموزش در مدارس، ‌راه‌اندازی وب ‌سایت‌های آموزشی مرتبط، جذب کمک‌های بین‌المللی می‌تواند به بهبود مدیریت منابع و عملکرد مراکز مذکور منجر گردد.


حمیرا نصیری رینه، فرنگیس خانپور،
دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: چاقی عامل خطرمهمی برای بروز بسیاری ا ز بیماریهاست و عوامل هورمونی و متابولیکی در بروز آن تاثیر زیادی دارند . هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین هورمون های لپتین و رشد با شاخص های تن سنجی و گلوکز خون در مردان می باشد .

  روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی است که در سال های 90- 1389 بر روی 30 مرد بالغ بظاهر سالم در محدوه سنی 49-18 سال در شهر تنکابن انجام گرفت. نمونه ها به طور تصادفی انتخاب شده و اطلاعات مربوط به شاخص های تن سنجی (دور کمر، نمایه توده بدن، نسبت دور کمر به باسن)، قند خون ناشتا، سطوح سرمی هورمون های لپتین و رشد ثبت گردید. نمو نه گیری خون پس از 12 ساعت ناشتایی (در ساعت 8 صبح) انجام گرفت. داده ها توسط نرم افزار SPSS 15 وآزمون های غیر پارامتریک من-ویتنی ٬ اسپیرمن و آنالیز رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته ها: غلظت لپتین سرم با سطح هورمون رشد ارتباط منفی معنی دار (05/0> P ) و با دور کمر و نمایه توده بدن ارتباط مثبت (01/0> P ) و با وزن بدن ارتباط مستقیم (05/0> P ) داشت. ارتباط معکوسی بین هورمون رشد با گلوکز خون و سن مشاهده شد (05/0> P ). میانگین سطح سرمی لپتین در افراد دچار اضافه وزن و چاق در مقایسه با افراد طبیعی و نیز در افراد با چاقی بالای تنه (دور کمر ≥ 94 سانتی متر) در مقایسه با افراد بدون چاقی بالای تنه (دور کمر > 94 سانتی متر) به طور معنی دار بیشتر بود (01/0> P ) .

  نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان دادکه سطح سرمی لپتین با هورمون رشد ارتباط منفی داشته و افزایش سطح لپتین و کاهش سطح هورمون رشد با احتمال ابتلا بروز چاقی و چاقی شکمی همراه بوده که این امر احتمالا خطر ابتلا به سندرم متابولیک را افزایش می دهد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.16 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4623