|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای نجف زاده ورزی
طیبه محمدی، محمود خاکساری مهابادی، حسین نجف زاده ورزی، زهرا رضائی، دوره 16، شماره 2 - ( تابستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سیکلوفسفامید یکی از داروهای رایج در درمان سرطان است. سیکلوفسفامید روی جفت اثر سوء میگذارد و در زنان آبستن، ناهنجاری زا است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات محافظتی تجویز همزمان مسنا و اسانس باریجه در برابر سمیت سیکلوفسفامید در بافت جفت موش صحرایی بود.
روش کاز: 22 سر موش صحرایی ماده آبستن به طور اتفاقی در 3 گروه تقسیم شدند: 1) کنترل (سرم فیزیولوژی) (تعداد 7 موش)، 2) سیکلوفسفامید 15mg/kg)) (تعداد 7 موش) و 3) سیکلوفسفامید 15mg/kg))، مسنا 100mg/kg)) و باریجه 200mg/kg)) (تعداد 8 موش). داروها در روز سیزدهم آبستنی به صورت داخل صفاقی تجویز و موشها در روز بیستم آبستنی آسان کشی شدند. جفتها جدا و پس از مطالعه ماکروسکوپی فیکس شدند. مقاطع بافتی 5 میکرومتری آماده، رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مطالعه شدند.
یافته ها: سیکلوفسفامید وزن، ضخامت و طول قطرهای کوچک و بزرگ جفت را کاهش داد. از نظر بافت شناسی، ضخامت لایه های لابیرنت و بازال را کاهش داد و موجب نکروز و پرخونی در این لایه ها شد. تعداد سلولهای غول پیکر را کاهش داد و باعث جمع شدگی هسته آنها شد (0.05>p). تجویز مسنا و اسانس باریجه روی مورفومتری جفت نسبت به گروه سیکلوفسفامید اثری نداشت (0.05<p)، اما در سطح بافتی توانست ضخامت ناحیه بازال و تعداد سلولهای غول پیکر را افزایش دهد ( 0.05>p )همچنین توانست مانع از جمع شدگی هسته، نکروز سلولهای غولپیکر و اسپانژیوتروفوبلاست در لایه بازال شود و پرخونی در ناحیه لابیرنت را کاهش دهد (0.05>p).
نتیجه گیری: تجویز مسنا و اسانس باریجه بافت جفت موش صحرایی آبستن را در برابر اثرات توکسیک سیکلوفسفامید محافظت میکند.
رها زال خانی، حسین نجف زاده ورزی، احمدعلی معاضدی، دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: رژیم غذایی نقش مهمی در کنترل تشنج در بیماران صرعی دارد، لذا در این تحقیق اثر مصرف مزمن روغن کنجد بر تشنج القاشده توسط استریکنین در موش صحرایی بالغ بررسی شده است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 42 سر موش صحرایی به 6 گروه تقسیم شدند: کنترل (دریافت کننده سالین: 1میلی لیتر بر کیلوگرم)، گروههای دریافت کننده حاد والپروات سدیم با دوز 100 و 200 میلی گرم برکیلوگرم (گروه کنترل مثبت)، گروه های دریافت کننده حاد روغن کنجد (دوز 0/75 و 1/5 میلی لیتر بر کیلوگرم) و دریافت کننده مزمن روغن کنجد (دوز 1/5 میلی لیتر بر کیلوگرم در روز، خوراکی، 21 روز). گروههای حاد، والپروات یا روغن را به صورت درون صفاقی دریافت کردند. برای القای تشنج، استریکنین به صورت زیر پوستی، 30 دقیقه بعد از دریافت سالین، والپروات یا روغن به حیوانات تزریق شد. سپس مدت زمان شروع تشنج و مدت زمان تا مرگ طی 30 دقیقه ثبت گردید.
یافته ها: تزریق حاد روغن کنجد، زمان شروع تشنج و مدت زمان تا مرگ را نسبت به گروه کنترل افزایش داد اما تفاوت معنیدار نبود. مصرف مزمن روغن کنجد زمان شروع تشنج (0/029 p=) را به طور معنیداری نسبت به گروه کنترل افزایش داد اما تاثیری بر مدت زمان تا مرگ نداشت. همچنین بین گروههای حاد و مزمن، از نظر زمان شروع تشنج و مدت زمان تا مرگ تفاوت معنیداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که مصرف مزمن روغن کنجد زمان وقوع تشنج را به تاخیر می اندازد و سبب کاهش روند صرعزایی میشود
|
|
|
|
|
|