|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای نامی
عاطفه قنبری، اکرم السادات منتظری، مریم نیکنامی، زهرا عطرکار روشن، عبدالرسول سبحانی، بهروز نجفی، دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تهوع و استفراغ ناشی از شیمیدرمانی از شدیدترین عوارض و از نگرانیهای مهم بیماران مبتلا به سرطان میباشد. زنجبیل یک داروی گیاهی و موثر در درمان تهوع و استفراغ و هیچ نوع عارضه خاصی ایجاد نمیکند. این گیاه در بعضی از کشورها در تهیه داروهای ضد استفراغ مورد استفاده قرار میگیرد. هدف این مطالعه تعیین تاثیر زنجبیل بر شدت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان است. روش کار: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی، متقاطع، دوسوکور و مشابهسازی شده است که بر روی 44 بیمار تحت شیمی درمانی انجام گرفت. بیماران بر اساس تقسیم تصادفی بلوک چهارتایی در سیکل اول مطالعه یکی از رژیمهای ضداستفراغ رژیم الف (روتین +1گرم زنجبیل) و رژیم ب (روتین+ 1گرم دارونما) را دریافت کردند و در سیکل بعدی پس از 28 روز رژیم دیگر (الف یا ب) را همراه با داروهای شیمی درمانی دریافت نمودند. شدت، دفعات و نمره تهوع و شدت و دفعات استفراغ 4 ساعت (1،2،3،4) پس از دوز دوم رژیمهای درمانی و پایان 24 ساعت از شروع شیمی درمانی با استفاده از ابزار VAS و کورتیلا مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات کسب شده با استفاده SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. مقایسه بین گروهها با استفاده از آزمونهای تی مستقل، آزمون غیر پارامتری (من ویتنی یو) صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر آن است که در تمام ساعات بررسی، تفاوت قابل توجه آماری در دفعات تهوع و استفراغ بین دو رژیم درمانی بدست نیامد. اما در رابطه با تهوع، رژیم زنجبیل در مقایسه با دارونما شدت و نمره تهوع را به شکل معنی دار کاهش داد. آزمون تی مستقل و من ویتنی یو نیز تفاوت معنیدار آماری را در نمره تهوع در ساعت سوم و پایان 24 ساعت (06/0 p = و 01/0 = p ) نشان دادند. نتیجه گیری: با توجه به کاهش نمره تهوع در رژیم حاوی زنجبیل نسبت به دارونما، به نظر میرسد که استفاده از زنجبیل یک روش ساده و بیخطر است که میتواند به عنوان مکمل داروهای ضد استفراغ در بیماران تحت شیمی درمانی بکار رود.
لیلی عاقبتی ملکی، علی عاقبتی ملکی، علی فتوحی، صنم نامی، دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده
کاندیدا آلبیکنس شایعترین عامل کاندیدیازیس مهاجم بوده ولی در سالهای اخیر بروز عفونتهای ناشی از گونههای دیگری همچون کاندیدا کروزهای، کاندیدا گلابراتا، کاندیدا تروپیکالیس، کاندیدا پاراپسیلوزیس و کاندیدا لوزیتانیا رو به افزایش است. در دهه اخیر روشهای درمانی کاندیدیازیس مهاجم به طور کلی تغییر کرده است و یک درمان موفقیتآمیز وابسته به شروع به موقع درمان، انتخاب داروی موثر و عدم مقاومت قارچ به آن داروی خاص میباشد. از طرف دیگر مصرف گسترده داروهای تضیعف کننده سیستم ایمنی و همچنین پیوند عضو همگی سبب ایجاد مشکلات وسیعی در درمان کاندیدیازیس مهاجم شدهاند. این مشاهدات درکنار هم یک مبنای منطقی برای توسعه فوری روشهای جدید ایمونوتراپی را برای تقویت درمان ضد قارچی در میزبان با ایمنی مشکل دار، برجسته میکند. دهه گذشته شاهد پیشرفتهای بزرگی در درک ما نسبت به ایمنوبیولوژی قارچها بوده است که موجب ایجاد تعدادی از روشهای جدید ایمونوتراپی مولکولی و سلولی برای عفونتهای قارچی مهاجم شده است. بنابراین هدف از این مطالعه مرور کلی بر داروهای ضدقارچی متداول و جدید در درمان کاندیدیازیس مهاجم و مطرح کردن نقش ایمونوتراپی در پیشگیری و کنترل بهتر بیماری میباشد
|
|
|
|
|
|