|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای نادری
محمد حسن نمایی، محمد ناظم، علی صادقیان، محبوبه نادری نسب، دوره 3، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
زمینه و هدف: سل همچنان به عنوان یک بیماری تهدیدکننده جدی سلامت افراد جامعه رو به گسترش است و در این میان پیدایش سویه های مقاوم به دارو بر شدت مشکل افزوده است. از آنجا که در حال حاضر از وضعیت مقاومت دارویی ضد سلی در میان بیماران مسلول در مشهد اطلاعاتی موجود نمی باشد این مطالعه جهت تعیین میزان شیوع مقاومت دارویی ضد سل در مشهد به انجام رسید. روش کار: حساسیت 75 ایزوله مایکوباکتریوم توبرکلوزیس جدا شده از بیماران مبتلا به سل ریوی و خارج ریوی در دوره زمانی اسفند سال 1380 لغایت شهریور 1381 نسبت به چهار آنتیبیوتیک ریفامپین، ایزونیازید، اتامبوتول و استرپتومایسین با استفاده از Indirect Proportion Method ارزیابی شد. سوابق پزشکی بیماران مورد بررسی قرار گرفت. بیمارانی که سابقه مصرف داروی ضد سل نداشتند و یا کمتر از یک ماه دارو دریافت نموده بودند به عنوان موارد جدید و آنهایی که سابقه مصرف داروی ضد سل برای مدت بیش از یک ماه داشتند به عنوان بیماران درمان شده قبلی در نظر گرفته شدند. یافته ها: از 75 ایزوله مایکوباکتریوم، 70 ایزوله(3/93%) از بیماران جدید و 5 ایزوله (6/6%) از بیماران دارای سابقه درمان جدا شده اند. 68 بیمار(6/90%) به سل ریوی و 7 بیمار(3/9%) به سل خارج ریوی مبتلا بودند. 23 ایزوله از 75 مورد حداقل به یک دارو مقاوم بودند. بیشترین میزان مقاومت نسبت به استرپتومایسین دیده شد. سه مورد از 75 ایزوله به هر چهار داروی مورد آزمایش مقاوم بودند. مقاومت چند دارویی در 43/1 % از بیماران بدون سابقه قبلی مصرف داروی ضد سل و در 40 % از بیماران با سابقه قبلی مصرف داروی ضد سل مشاهده شد. نتیجهگیری: مقاومت چند دارویی در بیماران جدید در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات کمتراست. بیشتر موارد مقاومت دارویی با سابقه درمان قبلی در ارتباط می باشد ، بنابراین لازم است ضمن اجرا ی طرح DOTS ، بطور مداوم شیوع مقاومت دارویی نیز ارزیابی شود.
سدابه جهانبخش گده کهریز، الناز نادری، اشرف محمدخانی، دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، پلیمورفیسمهای تک نوکلئوتیدی غیرمترادف (nsSNPs) ، که سبب تغییر در عملکرد پروتئینها میگردند را بعنوان مارکرهایی در جهت شناسایی پروتئینهای درگیر در بیماریهای انسانی و سرطانها بکار میبرند. روش کار: در این مطالعه، به جهت بررسی تأثیر عملکردی nsSNP ها در ناحیهی کدکنندهی آنزیم COX-2 ، توالی نوکلئوتیدی این آنزیم از طریق پایگاه اطلاعاتی NCBI با رکورد (gi|223941909) به همراه تمام SNP های گزارش شده موجود (283 مورد) در این پایگاه برای سرطانهای مختلف جمعآوری گردید و توسط سرورهای SIFT ، I-Mutant 2.0 ، SNP & GO ، PANTHER و FASTSNP مورد آنالیز قرار گرفت. این سرورها، ابزارهایی در جهت پیشبینی اثر جایگزینیهای اسیدآمینهی بر عملکرد، پایداری و قدرت بیماریزایی پروتئینها به حساب میآیند. یافتهها: COX-2 آنزیمی اساسی در سنتز پروستاگلاندینها و بروز التهاب میباشد که نقش آن در ایجاد و گسترش انواع سرطان به اثبات رسیده است. طبق نتایج بدست آمده در این مطالعه، همهی جایگزینیهای موجود در پایگاه اطلاعاتی NCBI سبب تغییر در عملکرد و پایداری پروتئین COX-2 نمیگردد و برخی از جایگزینیهای اسیدآمینه ای شامل R228H و S428A است که با ایجاد تغییر در عملکرد و پایداری پروتئین COX-2 بطور قطع میتوانند در ایجاد و گسترش بسیاری از انواع سرطانها نقشی اساسی را ایفا کنند. نتیجهگیری: جایگزینیهای اسیدآمینهی COX-2 بعنوان عامل بسیار مهمی در زمینهیابتلا به بیماری های مختلف به ویژه سرطانها به شمار میآیند. جایگزینیهای غیرمترادفی که در دومن کاتالیتیک رخ میدهند به جهت تغییر در فعالیت آنزیم از اهمیت ویژهای نسبت به سایر نواحی برخوردارند و از آنها میتوان بعنوان مارکری مستقیم برای شناسایی هرچه سریعتر زمینهی ابتلا به بیماریهای مختلف استفاده نمود.
لاله نادری، اللهیار عرب مومنی، دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع چاقی و ایجاد خطرات متابولیک، عوارض قلبی عروقی و کبد چرب، برنامههای ورزشی و مکملهای طبیعی در کنترل و پیشگیری از این بیماریها میتوانند نقش قابلتوجهی داشتهباشند. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی و مصرف اسید کلروژنیک بر پروتئین واکنشگرC و آنزیمهای کبدی زنان چاق بود.
روش کار: در این تحقیق که بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام شد، 48 زن چاق بهصورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی (12n=)، تمرین، مکمل، تمرین+ مکمل و گروه کنترل تقسیم شدند. در گروه تمرین 8 هفته تمرین هوازی و مقاومتی، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه اجرا شد، گروه مکمل، قهوه سبز حاوی اسید کلروژنیک روزانه را بهشکل کپسول 400 میلیگرمی بهمدت 8 هفته مصرف کردند و گروه ترکیبی بهطور همزمان به تمرین و مصرف قهوه سبز پرداختند. با استفاده از نمونههای خونی آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و پروتئین واکنشگر C در ابتدا و پس از 8 هفته مداخله اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمــونهــای تی همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سطح 0/05>p انجام شد.
یافتهها: آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در گروه مکمل کمترین کاهش و در گروه تمرین+ مکمل بیشترین کاهش را داشت (0/05>p). همچنین پروتئین واکنشگرC، در گروه تمرین+ مکمل بیشترین کاهش را نشان داد، ضمن اینکه تفاوت معناداری در میزان پروتئین واکنشگرC سه گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (0/05>p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه بهنظر میرسد تمرینات ترکیبی و اسید کلروژنیک میتوانند عوامل التهابی مانند پروتئین واکنشگرC و آنزیمهای کبدی را کاهش دهند.
آیدا نادری پور، سهیلا دریساوی جرفیان، دوره 22، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: همهگیری کروناویروس 2019 به دلیل ترس و اضطراب بیسابقه فردی و اجتماعی، تهدید بزرگی برای سلامت عمومی جهان است و استرس قابل توجهی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی میگذارد و متخصصان مراقبتهای بهداشتی از جمله دندانپزشکان را با افزایش بار بیماران، اختلالات بیسابقه در زندگی عادی و خطر بالای قرارگرفتن در معرض ابتلا، در شرایط استرسزا قرار داده است و به همین جهت بیشتر در معرض شرایط استرسزا قرار میگیرند که میتواند کیفیت زندگی آنان را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی میزان استرسدرکشده و کیفیت زندگی دانشجویان و اساتید دانشکده دندانپزشکی اردبیل در مواجهه با شیوع بیماری کروناویروس 2019 در سال تحصیلی 1400-1399 و ارتباط این دو متغیر با ویژگیهای دموگرافیک شرکت کنندگان اجرا شد.
روش کار: به منظور سنجش میزان استرس درکشده از پرسشنامه استرس درکشده کوهن و به منظور سنجش کیفیت زندگی از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان جهانی سلامت- خلاصه شده (WHOQOL-BREF) استفاده شد. جامعه آماری در مطالعه حاضر تمامی اساتید و دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علومپزشکی اردبیل میباشد. سطح معناداری کمتر از 0/05در نظر گرفته شد.
یافتهها: جامعه آماری این مطالعه در مجموع 227 نفر شامل 33 نفر از اساتید و 194 نفر از دانشجویان بودند. رابطه معنیداری بین متغیرهای دموگرافیک با متغیرهای استرس درکشده و کیفیت زندگی وجود نداشت. استرس درکشده و کیفیت زندگی اساتید نسبت به دانشجویان در طول همهگیری بیشتر بود. بین متغیرهای استرس درکشده و کیفیت زندگی در هر دو گروه رابطه مستقیم وجود داشت. میزان استرس درکشده در هر دو گروه کمتر از حد مطلوب بوده و کیفیت زندگی در هر دو گروه بیشتر از حد مطلوب بود.
نتیجه گیری: دانشجویان و اساتید دانشکدهی دندانپزشکی اردبیل استرس متوسطی را در دورهی اپیدمی کووید-19 تجربه کردهاند و کیفیت زندگی مطلوبی داشتهاند. با مقایسهی بین دو گروه شرکتکننده، اساتید استرس درک شده بیشتری داشتند.
|
|
|
|
|
|