[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای میکائیلی

جواد میکائیلی، مرتضی خطیبیان، زهره موحدی، حسین قربانی بهروز، رضا ملک‌زاده،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

  زمینه و هدف : کلانژیوکارسینوم سرطان اپی تلیوم مجاری صفراوی است. اگر چه این تومور شایع نیست ولی میزان مرگ ومیر آن بالا است. بقای 5 ساله­ بیماران فقط 5% است. اکثر بیماران در مرحله­ای که تومور غیرقابل برداشت (irresectable) است مراجعه می­کنند بنابراین درمان تسکینی (palliative) نقش مهمی در بهبود علایم این بیماران دارد.

  روش کار : 43 بیمار مبتلا به کلانژیوکارسینوم در طی سال های 82-1375 که بر اساس ERCP ( Endoscopic Retrograde Cholangio Pancreatography ) تشخیص داده شده بودند وارد مطالعه شدند و از نظر دموگرافیک، علایم بالینی، پاراکلینیک و عوامل خطرساز بررسی و میزان بقای آنان با و بدون استنت­گذاری مقایسه شد.

  یافته ها: 27 نفر( 8/62%) بیماران مرد و 16 نفر (2/37%) زن بودند. میانگین سنی بیماران 65 سال بود. کولیت اولسراتیو همراه کلانژیت اسکلروزان اولیه فقط در یک بیمار وجود داشت. شکایت اصلی بیماران زردی، کاهش وزن و خارش بود. در 27 نفر بیمار استنت به وسیله ERCP در مجاری صفراوی قرار داده شد در سایر موارد به علت عدم موفقیت در گذاشتن استنت یا عدم رضایت بیمار درمان خاصی انجام نشد. میزان متوسط بقا در کل بیماران 125 روز بود. بقای بیماران استنت­دار (07/4 ماه) در مقایسه با بیماران بدون استنت (4ماه) اختلاف آماری معنی­داری نداشت.

  نتیجه­گیری: در مطالعه حاضر کلانژیوکارسینوم کمتر بطور همزمان با کولیت اولسراتیو و کلانژیت اسکلروزان اولیه دیده شده است. اکثر بیماران مبتلا به کلانژیوکارسینوم در مرحله­ای مراجعه می­کنند که تومور غیرقابل برداشت است و درمان تسکینی فقط علایم بالینی بیمار را بهبود می بخشد ولی تاثیر چشمگیری بر بقای بیمار ندارد.


هاشم فعال مغانلو، فاطمه سادات حسینی، فرزانه میکائیلی منیع،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: شیوه های تمرینی مختلفی برای کمک به بهبود مهارت های حرکتی افراد کم توان ذهنی وجود دارد. از این رو هدف تحقیق حاضر مقایسه اثر برنامه حرکتی اسپارک و تکنیک های بسکتبال بر بهبود مهارت های حرکتی درشت پسران کم توان ذهنی می باشد.

  روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 30 دانش آموز (دامنه سنی 9 الی 13 سال و میانگین بهره هوشی 4/64) از بین 98 دانش آموز پسر کم توان ذهنی آموزش پذیر که مشغول تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان ارومیه بوده و شرایط لازم را دارا بودند انتخاب و بر اساس پیش آزمون به سه گروه همسان (2 گروه تجربی و 1 گروه کنترل) تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری، مجموعه آزمون تبحر حرکتی برونینکس – اوزرتسکی بود. برنامه های مورد استفاده شامل: برنامه حرکتی منتخب (برنامه حرکتی اسپارک) که حاوی برنامه های تقویتی، بازی و ورزش برای کودکان است و همچنین تکنیک های منتخب بسکتبال بود که به مدت 24 جلسه بر روی آزمودنی ها اجرا شدند. از آزمون های آماری t وابسته و کوواریانس برای مقایسه میانگین ها استفاده شد.

  یافته ها: 24 جلسه تمرین برنامه حرکتی اسپارک تغییرات معناداری را در تمامی متغیر های پژوهشی به جز سرعت و چابکی در گروه اسپارک ایجاد کرد. تغییرات در گروه اسپارک شامل سرعت و چابکی ( 343/0= p )، تعادل (000/0 = p )، هماهنگی جانبی ( 000/0 = p ) و قدرت ( 001/0= p ) می باشد . همچنین 24 جلسه تمرین تکنیک های بسکتبال تغییرات معناداری را در تمامی متغیر های پژوهشی در گروه بسکتبال ایجاد کرد. تغییرات در گروه بسکتبال شامل سرعت و چابکی ( 001/0 = p )، تعادل ( 000/0= p )، هماهنگی دو طرفه( 013/0 = p ) و قدرت (007/0 = p ) بود. همچنین با مشاهده میانگین تعدیل شده گروه ها، اسپارک (62) و بسکتبال (58) مشخص شد که برنامه حرکتی اسپارک نسبت به تکنیک های بسکتبال تاثیر بیشتری بر روی مهارت های حرکتی درشت پسران کم توان ذهنی دارد.

  نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه می توان مدعی شد که مشارکت در برنامه حرکتی اسپارک و تکنیک های بسکتبال موجب بهبود مهارت های حرکتی درشت در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر می شود. همچنین تفاوت معناداری بین این دو برنامه در بهبود مهارت های حرکتی درشت کودکان کم توان ذهنی وجود دارد.


پرویز مولوی، نیلوفر میکائیلی، ندا رحیمی، سعید مهری،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: ترس اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است، که شامل ترس از آن دسته از موقعیت های اجتماعی است که در آن ها نوعی مورد شرم و خجالت قرار گرفتن و یا تماس با غریبه ها مطرح می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب و افسردگی دانش آموزان دارای ترس اجتماعی است .

  روش کار: روش این مطالعه، آزمایشی از نوع با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 93-1392 بود. به منظور انتخاب نمونه مرحله شیوع شناسی ابتدا 400 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از جامعه آماری انتخاب شدند. سپس از بین افراد دارای ترس اجتماعی (بر اساس نقطه برش)، 34 آزمودنی به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه 17 نفره (یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند . با استفاده از پرسشنامه های اضطراب، افسردگی و ترس اجتماعی پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده علاوه بر آمار توصیفی از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) استفاده شد

  یافته ها: .نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش اضطراب و افسردگی و ترس اجتماعی دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است ( P< 0/001 ).

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای دانش آموزان دارای ترس اجتماعی قابلیت کاربرد داشته و می تواند به عنوان یک مداخله ی روانشناختی در کنار سایر مداخلات مورد استفاده قرار گیرد.


کیوان انوش، هاله ولی زاده حقی، حامد واحدی، رحمان نعمتی، حسام میکائیلی خیاوی،
دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: رویش نا بهجا اختلالی است که در آن دندان مسیر رویش معمولش را طی نکرده و در صورتی که به موقع تشخیص داده نشود، منجر به مشکلات اکلوژنی می شود. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی رویش نا به جا در مولر اول و کانین دائمی در بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی اردبیل بود.
روش کار: با مشاهده رادیوگرافیهای پانورامیک ثبت شده از سال 95 تا 97 فراوانی رویش نا به جای مولر اول دائمی در کودکان 5 تا 8 سال و کانین دائمی در کودکان 10 تا 13 سال مورد بررسی قرار گرفت. سپس توزیع فراوانی بر حسب جنسیت، فک درگیر و درگیری یک طرفه یا دوطرفه با استفاده از آزمون کای دو ارزیابی شد.
 یافته ها: فراوانی رویش نا به جای مولر اول دائمی‏ 2/1 درصد و کانین دائمی 6/4 درصد به دست آمد. تفاوت معنیداری در فراوانی رویش نا به جای مولر اول بر حسب جنسیت بیمار (p=0/366)، فک درگیر (p=0/132) و درگیری یک طرفه یا دوطرفه ( p=0/366) وجود نداشت. تفاوتی در میزان فراوانی رویش نا به جای کانین دائمی بر حسب جنسیت بیمار (p=0/384) و درگیری یک طرفه یا دو طرفه (0/056p=) مشاهده نشد. رویش نا به جا در کانین دائمی در فک بالا بیشتر از فک پایین بود (p=0/012).
 نتیجه‌گیری: فراوانی رویش نا به جا در مولر اول دائمی2/1درصد و کانین دائمی 6/4درصد و در محدوده مطالعات جوامع دیگر به دست آمد.
 
شفق علی عسگرزاده، محمد نگارش، وحیده آقامحمدی، نازلی جواهری، جواد علی عسگرزاده، سودا میکائیلی میرک،
دوره 21، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده

نوروآرتروپاتی به واسطه از بین رفتن احساس درد در مفصل ایجاد می‌شود. این عارضه بیشتر اندام تحتانی بیماران بهخصوص پا و مچ پا را درگیر می‌کند. در این مقاله، یک مورد نادر از نوروآرتروپاتی  که همزمان مچ دست و مچ پای یک مرد 39 ساله بدون سابقه دیابت را درگیر کرده است، گزارش می‌شود. نوروآرتروپاتی  همزمان در دو مفصل و بروز آن در نقاط غیرمعمول بدن مانند مچ دست بسیار نادر بوده و ممکن است منجر به تشخیص اشتباه و درمان نادرست شود.
 
شفق علی عسگرزاده، سودا میکائیلی میرک، جواد علی عسگر زاده، حامد آقازاده، سراج مهاجری، نیما جوانشیر، محمد نگارش،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یک ریسک فاکتور مهم از نظر ایجاد عوارض بعد از جراحی و مورتالیتی می­باشد. اما در مورد رابطه افزایش سطح هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) با بروز عوارض جراحی نظرات متفاوتی وجود دارد.
روش کار: در این مطالعه گذشته نگر تعداد ۱۸۹ بیمار دیابتی مراجعهکننده به بیمارستان سبلان اردبیل در سال 1400 که جهت جراحی بستری شده ­اند مورد بررسی قرار گرفتند. داده­ های مربوط به اطلاعات دموگرافیک، آزمایشHbA1c ، عوارض بعد از عمل و نیز پیامد بستری بیماران از پرونده استخراج و وارد چک لیست محقق ساخته گردید. بیماران به دو گروه دیابت کنترل نشده با HbA1c هفت و بالاتر و گروه دیابت کنترل شده با HbA1c زیر هفت تقسیم شدند.
یافته­ ها: از 189 بیمار وارد شده به مطالعه 97 بیمار در گروه دیابت کنترل نشده و 92 بیمار در گروه دیابت کنترل شده قرار گرفتند. میانگین سنین بیماران دیابتی گروه دیابت کنترل نشده و کنترل شده به ترتیب 8.91±58.18 و 5.52±61.84 گزارش گردید. با توجه به نتایج به دست آمده عفونت محل عمل و نیاز به جراحی مجدد در طول بستری رابطه معناداری را با سطح HbA1c نشان دادند (0.05p). دیگر عوارض بعد از عمل تفاوت معناداری بین دو گروه نداشتند.
نتیجه­ گیری: منطقی به نظر می­رسد که جراحی­ های الکتیو در سطوح HbA1c بیشتر از 7 درصد به تعویق انداخته شود، چرا که وجود سطوح بالای HbA1c حاکی از کنترل نبودن دیابت بیمار و در نتیجه احتمال بالاتری از وجود عوارض مزمن دیابت و همچنین ریسک بالاتری برای عوارض جراحی می­باشد.
 


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.18 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4623