|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای میرزا رحیمی
منوچهر براک، نیره امینی ثانی، مهرداد میرزا رحیمی، سید مرتضی شمشیرگران، ناطق عباسقلیزاده، دوره 2، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده
زمینه و هدف: ویروس هپاتیت C شایعترین علت هپاتیت های بعد از انتقال خون است. این مطالعه به منظور ارزیابی شیوع هپاتیت C در بیماران تالاسمی ماژور با سابقه انتقال خون های مکرر انجام شد. روش کار: در سال 1379، 45 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور و4 بیمار هموفیلی و یک بیمار مبتلا به آنمی آپلاستیک بطور آینده نگر مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه اولیه در خصوص سن، جنس، دوره و دفعات انتقال خون، سابقه فامیلی، نوع محصول دریافتی و تاریخ اولین دریافت آن تکمیل شد. سپس نمونه خون جهت بررسی Anti-HCV از بیمار گرفته شد. یافته ها: 62% بیماران مذکر و 38% مؤنث بودند که در محدوده سنی 6 ماه تا 29 سال قرار داشتند. 92% بیماران از گلبول قرمز متراکم استفاده می کردند، 27 نفر از بیماران مبتلا به تالاسمی سابقه فامیلی مثبت بیماری تالاسمی را داشتند. دو نفر (4%) بیماران آلوده به HCV مبتلا به تالاسمی بودند و دوره و دفعات انتقال خون در آنها نسبت به دیگران بیشتر بود. در آنالیز داده ها رابطه معنی داری بین متغیر های مورد بررسی و موارد هپاتیتC وجود نداشت. نتیجه گیری: بیماران تالاسمی به دلیل انتقال خون مکرر در خطر بالای آلودگی به HCV هستند. بنابراین غربالگری روتین خون و نیز بررسی مرتب بیماران از نظر آلودگی حایز اهمیت است.
زهرا تذکری، مریم زارع، مهرداد میرزا رحیمی، دوره 2، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جهان و بیماری مزمنی است که مراقبت های مداوم را می طلبد و به همین جهت لازم است تا بیماران فوق تحت آموزش های خود مراقبتی و تغذیه ای قرار گیرند. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر آموزش تغذیه بر میزان قند خون و درشت مغذی های دریافتی بیماران دیابتی وابسته به انسولین انجام گرفت. روش کار: 24 بیمار دیابتی زیر 20 سال از مراجعین به مرکز آموزش درمانی علی اصغر اردبیل در سال 1379 که حاضر به شرکت در کلاس های آموزشی شدند به عنوان نمونه انتخاب و پس از جلب رضایت بیماران یاد آمد خوراک و قندخون آن ها قبل و بعد آموزش کنترل و با استفاده از آزمون تی - زوج ونرم افزار Food Processor و SPSS تجزیه ، تحلیل و مقایسه شدند. یافته ها: بررسی نشان داد که قند خون قبل و بعد از آموزش تغییر کرد ولی نتایج آماری معنیداری وجود نداشت. می ـ زان درشت مغذی های دریافتی (کربوهیدرات- چربی- پروتئین) قبل و بعد از آموزش رابطه معنی دار آماری داشت و پ ـ س از آموزش نتایج با مقادی ـ ر توصیه ای WHO هم خوان ـ ی داشت. می ـ زان HbA1C اکث ـ ر بیم ـ اران در سط ـ ح 12 - 9 درصد بود، که نشانگر کنترل بیماری در سطح متوسط می باشد و میزان هیپوگلیسمی در مدت مطالعه از 2/4% به 3% کاهش یافت. نتیجه گیری: هر چند تغییرات چشم گیری در میزان قند خون مشاهده نشد، ولی میزان HbA1C و درشت مغذی های دریافتی نشانگر تاثیر مثبت آموزش های تغذیه ای در این بیماران بود.
منوچهر براک، فیروز امانی، مهرداد میرزا رحیمی، ناطق عباسقلیزاده، علیرضا حمیدخلق، دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: هر گونه غفلت از کودکان تأثیرات سوء و غیر قابل جبرانی را از نظر ارتقای رشد، تکامل، فراگیری و سلامت حال و آینده آنان بر جا می گذارد. با توجه به اینکه یکی از عوامل مهم در ایجاد سوء تغذیه و تبعات ناگوار آن، نبودن آگاهی های تغذیه ای و عدم رعایت اصول صحیح تغذیه اطفال است، این مطالعه به ارزیابی و سنجش میزان آگاهی مادران در زمینه تغذیه کودکان و عوامل مؤثر بر آن و نیز تاثیر این آگاهی بر رشد و نمو کودکان می پردازد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود که به منظور بررسی میزان آگاهی مادران از نحوه صحیح تغذیه نوزادان و شیرخواران و تأثیر آن در رشد و نمو کودکان در مرکز بهداشتی، درمانی هیر انجام گرفت. پرسشنامه ای حاوی 20 سوال تنظیم و پس از مراجعه به مراکز بهداشت تکمیل گردید. همچنین اندازه گیری وزن، قد و دور سر 100کودک زیر دو سال انجام شد. اطلاعات به دست آمده به کمک برنامه نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: کلیه مادران در محدوده سنی بین 36 - 16 سال قرار داشته و همگی خانه دار بودند. از میان مادران مورد مطالعه، 15% بیسواد، 18% تحصیلات دبیرستانی و بالاتر و بقیه تحصیلات ابتدایی یا راهنمایی داشتند. 55% کودکان مورد مطالعه دختر و بقیه پسر بودند. 67% مادران از نحوه صحیح تغذیه نوزادان و شیر خواران آگاهی داشتند. 97% مادران نسبت به زمان شروع تغذیه کودک با مواد غذایی مختلف آگاهی ضعیف و 3% مادران آگاهی متوسط داشتند. هیچ یک از مادران از سطح آگاهی خوبی در این زمینه برخوردار نبودند. نتیجه گیری : بر اساس نتایج این مطالعه و با توجه به پایین بودن سطح آگاهی مادران در زمینه زمان شروع غذاهای مختلف برای کودکان از یک سو و نیز نقش مهم تغذیه اصولی در رشد و نمو آنها از سوی دیگر، ارتقای میزان آگاهی مادران و نیز اعتلای بهداشت و سلامت نسل آینده ضروری است.
مرضیه روشنی، مهرداد میرزا رحیمی ، عادل احدی، دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده
خلاصه: پورپورا هنوخ شوئن لاین که پورپورای آناف ی لاکتویید نیزنامیده می شود یک واسکولیت عروق کوچک با عوارض پوستی وسیستمیک است. در پاتوژنز هنوخ شوئن لاین اغلب عوامل عفونی وغیر عفونی گوناگونی نقش دارند .با این وجود، تا کنون همراهی آن با عامل عفونی آنتامبا هیستولیتیکا فقط یکبار گزارش شده است. در این گزارش هنوخ شو ئن لاین همراه با اسهال خونی در زمینه آنتامبا هیستولیتیکا در یک پسر 7 ساله بود. با تشخیص بیماری بر اساس معیارهای تشخیصی هنوخ شوئن لاین بیمار تحت درمان با استروئید قرار گرفت، با توجه به عدم پاسخ به درمان در بررسی مجدد مدفوع و مشاهده شدن کیست و تروفوزوئیت با درمان بیماری آمیبیاز علائم ونشانه های بیماری بهبود یافته و بیمار از بیمارستان مرخص شد.
مریم خوشیده، تیبا میرزا رحیمی، دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از اهداف طرح تحول سلامت در ایران کاهش میزان سزارین میباشد. دستیابی به این هدف نیازمند تحقیق و استفاده از نتایج ان در جهت بهبود پیامدهای مادری و نوزادی می باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه پیامدهای مادری و نوزادی زایمان به روش طبیعی و سزارین در مادران کم خطر بستری در بیمارستان آرش تهران میباشد.
روش کار: در این مطالعه هم گروهی آینده نگر، 1900 خانم باردار کم خطر با سن حاملگی 40-37 هفته که به اورژانس برای زایمان مراجعه کرده و بستری شده بودند، وارد مطالعه شدند. مادران بر اساس نوع زایمان در دو گروه زایمان طبیعی و سزارین بررسی شدند. پرسشنامه اطلاعاتی نظیر عفونت زخم، خونریزی غیرطبیعی زایمانی، افت هموگلوبین و نیاز به تزریق خون در مادر، صدمات زایمانی به سیستم ادراری- تناسلی، تب تا 10 روز پس از زایمان و عفونت زخم در مادران، مشکلات تنفسی نوزاد، نیاز به بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادی، صدمات زایمانی نوزاد و زردی نوزادان تکمیل شد.
یافته ها: از تعداد 1900 زایمان 1180 (62/1%) به صورت سزارین و 720 (37/9%) زایمان طبیعی انجام شد. علل انجام زایمان سزارین شامل 803 (68%) سزارین تکراری، 214 (18/1%) عدم پیشرفت و 153 (13/9%) دیسترس جنین بود. در مقایسه پیامدهای مادری، عفونت زخم (0/012=p) و خونریزی زایمانی (0/042p=) و افت هموگلوبین (0/001>p) به طور معنیداری در زایمان سزارین بیشتر از زایمان طبیعی بود، ولی صدمات زایمانی مادران در زایمان طبیعی بیشتر از سزارین بود (0/001>p) و تب در طی 10 روز اول پس از زایمان و نیاز به ترزریق خون در دو گروه اختلاف معنیداری نداشت. در مقایسه پیامدهای نوزادی، مشکلات تنفسی شامل تاکیپنه گذرای نوزادی (0/003=p) و سندرم زجر تنفسی (0/002=p) و نیاز به بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادی (0/001>p) در زایمان سزارین به طور معنیداری بیشتر از زایمان طبیعی بود. صدمات زایمانی نوزادان و فراوانی زردی نوزادی تفاوت معنیدار آماری در دو گروه نداشت.
نتیجه گیری: نظر به بالا بودن آمار سزارین در کشور ما و با توجه به بیشتر بودن عوارض مادری و جنینی در سزارین نسبت به زایمان طبیعی نیاز به اتخاذ تصمیمات مقتضی جهت کاهش میزان سزارینهای غیرضروری و افزایش نرخ زایمان به روش ایمن با حداقل صدمات مادری و جنینی احساس می شود.
|
|
|
|
|
|