[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
13 نتیجه برای موسوی

عدالت حسینیان، سید هاشم سزاوار، محمد تقی نیک نژاد، فرید گسیلی، زهرا موسوی، ایلناز محمدی،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود پیشرفتهای وسیع تشخیصی و درمانی هنوز یک سوم بیمارانی که دچار سکته قلبی می شوند فوت می کنند. مطالعات مختلف نشان داده است که آریتمی های قلبی شایعترین علت مرگ در جریان سکته قلبی حاد می باش ن د و بلوکهای قلبی دسته مهمی از این آریتمی ها هستند و از این جهت که اغلب در پیش آگهی، مدت بستری و م رگ و میر بیمارستانی مؤثرند دارای اهمیت زیادی هستند .

  روش کار: در این بررسی پرونده 630 بیماربا تشخیص سکته قلبی حاد بستری شده در CCU بیمارستان بوعلی اردبیل از د یم اه 1377 تا د یماه 1380 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات لازم با کمک پرسشنامه و به روش Secondary Data Analysis جمع آوری گردید. در نهایت داده های حاصله با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردید.

  یافته ها: 4/9% افراد مورد مطالعه بل ـ وک AV و 2/30 % بلوک شاخه ای داشته اند. به تفکیک جنس 5/40% مردان و 6/37 % زنان مورد مطالعه حداقل یک نوع بلوک داشته اند ولی ارتباط معنا داری بین بلوک و جنس افراد بدست نیامد. همچنین 62% م رگ و میر بیمارستانی در بیماران AMI به همراه بلوک و 38% موارد بدون بلوک بوده است که بیانگر ارتباط معنی داری بین بلوک و م رگ و میر بیمارستانی می باشد (05/0 < p ) .

  نتیجه گیری: میزان کل فراوانی بلوک های AV و شاخه ای به دنبال AMI در مطالعه حاضر 6/39% بوده است که مشابه مطالعات دیگر است ولی میزان بلوک های شاخه ای (به صورت مجزا) به دنبال AMI در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات از شیوع بیشتری برخوردار بود .


فرزاد ایزدی، سید بهزاد پوستی، سید فتح ا... موسوی، محمد محسنی، آبتین درودی نیا،
دوره 4، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده

زمینه و هدف: پاپیلوماتوز راجعه تنفسی (Recurrent Respiratory Papillomatosis) شایع ترین تومور خوش خیم حنجره و دومین علت شایع خشونت صدا در کودکان می باشد. این بیماری با وجود بافت شناسی کاملاً خوش خیم، تمایل بارزی به گسترش در راه های هوایی و عود مکرر پس از عمل جراحی دارد و علت این امر احتمالاُ بقای ویروس در بافت ظاهراً سالم اطراف تومور می باشد. با توجه به تجربیات موجود، درمان انتخابی RRP درحال حاضر برداشت مکرر ضایعات به کمک لیزر می باشد. مطالعه حاضر در جهت بررسی تاثیر درمان های طبی کمکی برای ریشه کنی این بیماری درکودکان مبتلا صورت گرفته است.
روش کار: این مطالعه از نوع تجربی دارای کنترل بصورتSequential Control (Self Control) می باشد. این تحقیق برروی کودکان مراجعه کننده به بخش گوش، حلق، بینی و جراحی سر وگردن بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) تهران از آغاز سال 1377 تا پایان سال 1379 که مشکل اصلی آنها خشونت صدا و یا انسداد تنفسی بود انجام گردید. دربین این کودکان، مبتلایان بهRRP بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و اثر ترکیب اینترفرون آلفا و آسیکلوویر درکاهش شدت و عود پاپیلوماتوز حنجره درآنها بررسی شد.
یافته ها: تعداد بیماران مورد بررسی 18 نفر بود که 10 نفر از آنها (55/5%) دختر و بقیه پسر بودند. سن متوسط بیماران 6/5 سال و94% آنها فرزندان اول مادران جوان زیر 25 سال بودند. علایم انسداد تنفسی عامل مراجعه 45% بیماران بود که دراکثر موارد از شدتی خفیف تا متوسط برخوردار بود. ضایعات حنجره بیماران در اغلب موارد سطحی و مربوط به گلوت بودند. شدت و گسترش بیماری در بیماران زیر سه سال بیشتر بود که در سه نفر از آنها تراکئوتومی انجام شد. باتجویز ترکیب اینترفرون آلفا و اسیکلوویر در 55/6% بیماران، شدت بیماری و گسترش آن مشاهده شد.
نتیجه گیری : با توجه به نتایج بدست آمده از این تحقیق به نظر می رسد ترکیب آسیکلوویر و اینترفرون آلفا در کاهش عود وشدت بیماری RRP مؤثر باشد. حجم کم نمونه در این تحقیق (که خود ناشی از شیوع بسیار کم این بیماری می باشد) لزوم انجام مطالعات بیشتر به صورت چند مرکزی را جهت بدست آوردن حجم نمونه بیشتر و نتایج معتبر تر آماری ضروری می سازد.
رحمان پرنیا، داریوش سوادی اسکویی، سید عباس موسوی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سکته مغزی پس از بیماری های قلبی و سرطان سومین علت شایع مرگ و شایعترین اختلال ناتوان کننده نورولوژیک است. با توجه به شیوع بالای خونریزی داخل مغزی و مرگ و میر آن، بررسی فراوانی عوامل خطرزا و نیز میزان مرگ و میر آن بر حسب اندازه و محل خونریزی امری لازم و ضروری به نظر می رسد.

روش کار: با مطالعه پرونده 157 بیمار خونریزی داخل مغزی و مشخص شدن اندازه و محل خونریزی در سی تی اسکن و پیگیری بیماران در طول بستری از نظر میرایی، پرسشنامه ها تکمیل گردید. سپس اطلاعات از طریق نرم افزار آماری SPSS نسخه 13 آنالیز گردید.

یافته ها: از بین 157 نفر بیمار 57/9% زن و بقیه مرد بودند. میزان مرگ و میر 37/6% بود. شایعترین رده سنی مبتلایان در محدوده 79-70 سال بود. پوتامن (39/4%) بیشترین فراوانی را از لحاظ محل خونریزی داشت. از لحاظ اندازه خونریزی افراد زنده بیشترین فراوانی را در اندازه زیر 20 سانتی متر مکعب و فوت شده ها در 100-21 میلی متر مکعب وجود داشت. بین اندازه خونریزی و میزان مرگ و میر ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (p<0/05). خونریزی داخل بطنی در گروه فوت شده ها بیشترین فراوانی را داشت و ارتباط آماری معنی داری از لحاظ خونریزی داخل بطنی بین دو گروه وجود داشت(p<0/05). سابقه بیماری قلبی ارتباط معنی داری با مرگ و میر داشت (p<0/05).

نتیجه گیری: در بیماران مورد مطالعه مشخص گردید که وسعت خونریزی و وجود خونریزی داخل بطنی با میزان مرگ و میر بیماران سکته مغزی ارتباط دارد
سید مجتبی سیدموسوی، ابراهیم فتائی، سید جمال هاشمی، محسن گرامی شعار،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از اماکن عمومی مثل استخرها و سوناها از جمله راههای سرایت عفونت های قارچی سطحی وجلدی در انسان به شمار میروند، لذا بررسی و مطالعه عوامل قارچی فرصت طلب و پاتوژن مستقر در این اماکن می تواند کمک بسیار مؤثری در جهت رفع آلودگی یا کاهش میزان آن و در نتیجه پبشگیری از بروز عفونت های احتمالی باشد.

روش کار: این مطالعه از نو ع بررسی مقطعی بود که در تابستان سال 1384 بمدت 3 ماه، 11 استخر آب گرم شهر توریستی سرعین از نظر فلور قارچی درماتوفیـتی و ساپروفیتی مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه برداری از استخرها و سوناها به طور تصادفی در ساعت های مختلف از شبانه روز انجام گردید. در این بررسی جمعاً 284 نمونه جمع آوری شد که از این تعداد 214 نمونه مربوط به محیط استخرها، جکوزی ها، وان ها ، دوش هاو سوناها بودند که توسط موکت های استریل شده نمونه گیری شدند و 70 نمونه مربوط به آب استخرها، جکوزی ها، وان ها و دوش ها بودند که در لوله های آزمایش در پیچ دار استریل جمع آوری گردیدند، نمونه ها به طور جداگانه بر روی محیطهای سابورودکستروز آگار، سابرورودکستروز آگار حاوی اولئیک اسید و سابورودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل و سیکلو هگزامید تلقیح و به روش استاندارد کشت و تشخیص داده شدند.

یافته ها: در بررسی های انجام شده از مجموع 284 نمونه، 193مورد از نظر رشد قارچی مثبت بودند که در این میان قارچ آسپرژیلویس فومیگاتوس با 44 پلیت (%22/79)، قارچ آسپرژیلویس فلدووس با 30 پلیت (%15/54)، قارچ آسپرژیلویس نایجر با 30 پلیت (%15/54) و قارچ پنی سیلیوم با 28 مثبت (%14/50) به ترتیب بالاترین میزان فراوانی را در میان قارچهای جدا شده داشتند د از طرف دیگر قارچهای اولوکلاددیوم، سپدونیوم، آکرمونیوم، پسیلوماسیس، استمفیلیوم واسترپتوماسیس هر کدام با یک پلیت مثبت به میزان 0/51% کمترین میزان فراوانی را داشتند.در این بررسی هیچگونه قارچ درماتوفیتی از نمونه های موکت و آب جدا نگردید. همچنین هیچگونه قارچ پاتوژن دیمورفیک حقیقی جدا نشد.

نتیجه گیری: عدم وجود قارچهای بیماریزای درماتوفیتی و قارچ های مسبب بیماری های قارچی سطحی و جلدی بیانگر این موضوع است که آموزش کارگران، شستشو و ضدعفونی مداوم استخرها و رعایت موازین بهداشی کمک مؤثری در کاهش آلودگی داشته و از طرف دیگر خود آب گرم معدنی هم می تواند به عنوان یک عامل ممانعت کننده از رشد قارچهای بیماریزا مطرح باشد.


مهین جمشیدی ماکیانی، سید عبداله موسوی، فرشید عابدی، شافعی رحیمی، الهام گودرزی،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از اولین اقدامات تشخیصی در مایع جنب، افتراق نوع اگزوداتیو از ترانسوداتیو آن است. در این مطالعه با هدف شناسایی مارکرهای بیشتر در افتراق مایع جنب اگزوداتیو از ترانسوداتیو، سطح C-Reactive Protein (CRP) به عنوان یکی از پروتئین های واکنش مرحله حاد در مایع جنبی بیماران مورد بررسی قرار گرفت.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 80 بیمار مبتلا به مایع جنبی که تشخیص نهایی بیماری آنها مشخص شده بود مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از معیارهای " Lights "، بیماران بر اساس اگزوداتیو و ترانسوداتیو بودن مایع جنب آنها به دو گروه تقسیم شدند. در هر دو گروه CRP سرم و مایع جنب بیماران به روش آگلوتیناسیون لاتکس اندازه­گیری شد.

  یافته ها: از 80 نمونه مایع جنبی مورد بررسی 26 مورد (5/32%) ترانسوداتیو و54 مورد (5/67%) اگزوداتیو بود در گروه اگزوداتیو 2/72% دارای CRP مایع پلور مثبت (+1 تا +3)، اما در گروه ترانسوداتیو تنها 5/38% CRP مایع پلور مثبت بود (05/0> p ). بین علل ایجاد کننده مایع جنبی اگزوداتیو (عفونی و غیر عفونی، بدخیمی و غیر بدخیمی، سل و بدخیمی) و میزان مثبت شدن CRP ارتباط معنی داری وجود نداشت. همچنین میزان مثبت شدن CRP سرم در بیماران دارای مایع جنبی اگزوداتیو بطور قابل توجهی بیشتر از بیماران با مایع جنبی ترانسوداتیو بود (05/0> p ).

  نتیجه گیری: با توجه به نتابج این مطالعه از معیار CRP بخصوص اگر به صورت کمی مورد ارزیابی قرار گیرد می­توان به عنوان یک معیار جهت افتراق مایع جنبی اگزوداتیو از ترانسوداتیو استفاده کرد.


سید اسماعیل حسن پور، سید مهدی موسوی زاده، خلیل رستمی، نسیم یونسی،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیفکت های اسکالپ ناشی از عوامل مختلف حجم زیادی از اعمال جراحی را بخود اختصاص می دهد و روشهای باز سازی متفاوتی را می طلبد . این عوامل شامل سرطان­های اسکالپ، تروما، سوختگی ها، ضایعات عروقی مادرزادی (همانژیوم، مالفورماسیون های عروقی)، اکتسابی، نواقص پوستی مادرزادی مثل آپلازی کوتیس و عفونت ها می باشد. این مطالعه به منظور تعیین علت ضایعات مختلف و انواع روشهای بازسازی بر حسب نوع ضایعه شامل ترمیم اولیه، گرافت پوستی، استفاده از فلپ های پایه دار، اتساع دهنده­های نسجی و فلپ های آزاد بافتی و نتایج درمانی آنها طراحی شده است.

  روش کار: تحقیق به روش توصیفی بر اساس بررسی پرونده بیمارانی که بعلت دیفکت اسکالپ طی یک دوره دو ساله تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند انجام شد. متغیرهای سن، جنس، علت ضایعه، محل دیفکت، روش بازسازی بر حسب نوع ضایعه، مدت بستری ،مدت پی گیری و عوارض بعد از عمل در فرم های جداگانه ثبت گردید و مورد ارزیابی قرار گرفت.

  یافته ها: 75 بیمار مبتلا به دیفکت اسکالپ مورد بررسی قرار گرفت. سن متوسط بیماران 42 سال بود 23 مورد زن و 52 مورد مرد بود. بیشترین علت دیفکت های اسکالپ، سرطان سلول پایه­ی پوست ( BCC ) اعم از اولیه و عود کرده (2/39%) بود . درگیری اسکالپ درناحیه تمپوروپاریتال بیشتر از سایر قسمت ها بود (33/25%). اکثر موارد بازسازی با استفاده از متسع کننده بافتی و گرافت پوست بود (به ترتیب 7/46% و 3/29%). عوارض عمل بصورت نکروز پارشیل دیستال فلپ یا نکروز قسمتی از گرافت بود که در این موارد گرافت مجدد استفاده شد. دریک مورد عفونت اتساع دهنده نسجی منجر به خارج کردن آن و گذاشتن مجدد در مرحله بعدی شد.

  نتیجه گیری: بطور کلی شایعترین علل دیفکت های اسکالپ به ترتیب BCC ، سوختگی، تروما و خالهای ملانوسیتی مادرزادی بود و شایعترین روش های بازسازی بکار گرفته شده به ترتیب اتساع دهنده نسجی و گرافت پوستی، فلپ های موضعی و فلپ منطقه ای بوده است.


شعبان علیزاده، شهاب بهلولی، علی عابدی، سید هادی موسوی، بهزاد جعفرزاده، نوروز همرنگ، علی ایمانی،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف : لپتین یک هورمون مترشحه از بافت چربی است که در تمایز و تکثیر سلول­های خونساز نقش مهمی دارد . این هورمون نقش مهمی در متابولیسم چربیها بازی می کند . فاکتور ممانعت­کننده از لوسمی ( LIF ) یک سایتوکاین پلئوتروفیک با اعمال گسترده خونسازی، عصبی و اندوکرینی می باشد، LIF و IL - 6 با فعال کردن پیام­رسانی از طریق گیرنده­های خود باعث کاهش لپتین می­شوند. شاخص توده بدنی ( BMI ) دارای ارتباط مستقیمی با هورمون لپتین می باشدو میزان هموگلوبین و هماتوکریت نیز در پیش آگهی بیماری دخیل هستند. هدف این مطالعه بررسی سطح سرمی و ارتباط میان فاکتورهای لپتین، LIF و IL-6 و همچنین میزان BMI ، هموگلوبین و هماتوکریت در بیماران مبتلا به لوسمی­های لنفوئیدی می­باشد.

  روش کار: در این مطالعه تعداد 30 بیمار (15 مورد ALL و 15 مورد CLL ) مورد آزمایش قرار گرفت . 15 فرد سالم نیز به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. سطوح سرمی لپتین، LIF و IL-6 توسط روش الیزا اندازه گیری شد. BMI توسط فرمول آماری و میزان هموگلوبین و هماتوکریت توسط دستگاه شمارنده سلولی اندازه گیری شدند. نتایج توسط نرم افزار SPSS آنالیز و تفاوت آماری بین گروه­ها توسط آزمون تی بررسی شد. 05/0 p < به عنوان معنی­دار در نظر گرفته شد.

  یافته ها: میزان لپتین در مقایسه با گروه کنترل در بیماران ALL کاهش (002/0 p < ) ولی در بیماران CLL افزایش داشت (003/0 p < ). اختلاف میانگین LIF ، IL -6 ، BMI و لپتین در بیماران ALL در مقایسه با گروه کنترل کاهش و دارای نتایج معنی­داری بود (05/0 p < ). میانگین فاکتورهای LIF و BMI در گروه بیماران CLL در مقایسه با گروه کنترل دارای کاهش، لپتین دارای افزایش و اختلاف نتایج معنی­دار بود (05/0 p < ). میزان IL -6 دارای کاهش ولی در حد معنی دار نبود. ارتباط بین BMI و لپتین در بیماران ALL و CLL از لحاظ آماری معنی­دار نبود. اما این ارتباط در افراد طبیعی معنی­دار بود (05/0 p < ). میزان هموگلوبین و هماتوکریت در هر دو گروه بیماران ALL و CLL کاهش معنی­داری داشتند (05/0 p < ).

  نتیجه گیری: سطوح سرمی LIF ، IL -6 ، لپتین و همچنین میزان هموگلوبین، هماتوکریت و BMI نسبت به گروه کنترل تغییرات معنی­دار را داشتند. این نتایج پیشنهاد می­کند که این فاکتورها ممکن است نقش مهمی در فیزیوپاتولوژی لوسمی­های لنفوئیدی داشته باشند.


عباسعلی ایمانی فولادی، مریم حسین زاده، سیدفضل ا... موسوی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا باکتری گرم منفی، هوازی می­باشد. اگزوتوکسین A سم اصلی تولید شده توسط این باکتری و یکی از عوامل مرگ و میر می­باشد. در حدود 90% سویه­های سودوموناس آئروژینوزا اگزوتوکسین A تولید می­کنند. بیوفیلم ناشی از تجمع میکروارگانیسم­ها، محصولات خارج سلولی و مواد موجود در فضای مابین آن هاست که به یک سطح متصل شده­اند. این باکتری در حالت پلانکتونیک غیرسمی و در فرم بیوفیلم سمیت بالاتری دارد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین حضور ژن exo -A و الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی با تشکیل بیوفیلم در سویه­های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از نمونه­های بالینی انجام شد.

  روش­کار: در این مطالعه از 110 سویه سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از عفونت­های مختلف با الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی مشخص انجام شد. از روش PCR جهت ردیابی وجود یا عدم وجود ژن اگزوتوکسین A ( ( exo -A استفاده شد. میزان تشکیل بیوفیلم به روش اسپکتروفتومتری بررسی گردید. ارتباط وجود ژن exo -A و الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی آن با تشکیل بیوفیلم با استفاده از آزمون های آماری فیشر و کای­دو بررسی گردید.

  یافته­ها: نودوسه مورد (5/84%) از سویه­ها دارای ژن exo -A بودند 62 سویه دارای مقاومت چندگانه و تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز با طیف اثر وسیع بودند. آنالیز آماری نشان داد که قدرت تشکیل بیوفیلم در سویه­های دارای ژن exo-A در مقایسه با سویه­های فاقد ژن از افزایش معنی­داری برخوردار بود ) 05/0 > p ) . مشخص گردید که توانایی درصد تشکیل بیوفیلم در سویه­های مقاوم به چند دارو و تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز در مقایسه با سویه­های حساس بیشتر است (05/0 > p ).

  نتیجه­گیری: این مطالعه بیانگر این است که از لحاظ آماری بین وجود ژن exo -A و مقاومت­های آنتی­بیوتیکی در تشکیل بیوفیلم توسط سودوموناس آئروژینوزا وجود دارد. با توجه به اهمیت بیوفیلم در پروسه بیماریزایی این باکتری این مطالعه زمینه جدیدی را برای مطالعه فرایندهای مولکولی دخیل در تشکیل بیوفیلم باز می­نماید.


داریوش مهاجری، علی رضایی، غفور موسوی، محمد مأذنی، عادل رضایی مقدم،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظتی کروسین در برابر کبد چرب ناشی از رژیم غذایی پرچرب در مدل موش صحرایی می­باشد.

  روش کار: بدین منظور، مو­ش­های صحرایی نر در گروه­های آزمایشی متفاوت، توسط رژیم غذایی استاندارد به عنوان شاهد، رژیم غذایی پرچرب جهت ایجاد استئاتوز کبد و رژیم غذایی پرچرب به علاوه گاواژ کروسین در دوزهای مختلف ( mg kg/day 25، 50 و 100 ) جهت محافظت از کبد در برابر استئاتوز تیمار گردیدند و از لحاظ تغییرات پروفایل لیپیدی سرم، بیومارکرهای سرمی آسیب بافت کبد، فعالیت آنتی اکسیداتیوی کبد و تغییرات هیستوپاتولوژیک آن مورد مقایسه قرار گرفتند. سطوح سرمی پروفایل لیپیدی جهت ارزیابی اختلالات متابولیک، آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز برای ارزیابی آسیب کبدی، آلکالین فسفاتاز و بیلی­روبین برای ارزیابی عمکرد صفراوی کبد، و آلبومین برای سنجش عملکرد سوخت و ساز کبد، مالون دی آلدئید و گلوتاتیون احیاء به منظور ارزیابی فعالیت رادیکال­های آزاد کبد، فعالیت آنزیمهای گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دسموتاز و کاتالاز جهت تعیین وضعیت آنتی­اکسیدانی کبد اندازه­گیری گردیدند. مطالعه هیستوپاتولوژی کبد به منظور تائید یافته­­های بیوشیمیایی انجام پذیرفت.

  یافته­ها: پس از 4 هفته تیمار، جیره پر چرب باعث بروز اثرات زیان­آور متابولیکی شامل هیپرتری­گلیسریدمی، هیپرکلسترولمی و اختلال عملکرد کبد شد. موش­هایی که با جیره پرچرب تغذیه شده بودند، افزایش فعالیت آنزیم­های هپاتوسیتی را در پلاسما و کاهش معنی­دار فعالیت آنتی­اکسیدان­ها و افزایش میزان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی را در بافت کبد نشان دادند. تیمار با کروسین به­طور معنی­داری میزان افزایش یافته مارکرهای آسیب بافت کبد در سرم و مالون دی آلدئید بافت کبد را کاهش داد همچنین آنتی­اکسیدان­های کبد و لیپیدهای بیش از حد افزایش یافته سرم را به حالت طبیعی برگرداند. آسیب­شناسی بافتی کبد تغییرات ایجاد شده توسط جیره پرچرب و اثرات محافظت از کبدی کروسین را مورد تائید قرار داد.

  نتیجه­گیری: کروسین اثرات محافظتی خود را در استئاتوز کبد موش­های صحرایی تغذیه شده با جیره پرچرب، احتمالاً از طریق عملکرد آنتی­اکسیدانی خود اعمال می­دارد.


سجاد بشرپور، پرویز مولوی، سیامک شیخی، سجاد خانجانی، مسلم رجبی، سید امین موسوی،
دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: قلدری دانش آموزان به ویژه در دوره نوجوانی یک مشکل شایع در مدارس است که از جمله علل مطرح برای آن بدتنظیمی هیحانی می باشد، بر این اساس هدف این پژوهش بررسی ارتباط شیوه های تنظیم و ابراز هیجان با رفتارهای قلدری در دانش آموزان نوجوان بود.
روش کار: کل دانش آموزان مدارس پسرانه راهنمایی و متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 90-91 جامعه آماری این پژوهش بودند. تعداد 220 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند به پرسش نامه های قلدری/قربانی شدن، شیوه های تنظیم و ابراز هیجان پاسخ دادند، داده های بدست آمده نیز با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات افراد در شاخص قربانی قلدری شدن با ارزیابی شناختی مجدد ( r = 0/15 و 02/0>p)، سرکوبی هیجانات (47/0=r و 001/0 >p) و ابراز مثبت هیجان (25/0=r و 001/0 >p) ارتباط مثبت ولی با شدت تکانه (35/0 -=r  و 001/0 >p) و ابراز منفی هیجان (43/0 -=r و 001/0 >p)  ارتباط منفی دارد. قلدری کردن بر دیگران نیز با ارزیابی شناختی مجدد (14/0=r و 03/0 >p) و شدت تکانه (31/0=r و 001/0 >p) و ابراز منفی هیجان (29/0=r و 001/0 >p)   ارتباط مثبت ولی با سرکوبی هیجانات (28/0-=r و 001/0 >p)، ابراز مثبت هیجان (24/0-=r و 001/0 >p) رابطه منفی دارد. شیوه های تنظیم و ابراز هیجان 36% واریانس قربانی قلدری شدن و 19% از واریانس قلدری کردن را تبیین کردند.
نتیجه گیری: این مطالعه آشکار کرد که بی نظمی هیجانی در طول دوره نوجوانی نقش مهمی در رفتارهای قلدری و قربانی قلدری شدن دارد لذا آموزش مهارتهای تنظیم هیجان به عنوان یک روش مداخله برای چنین مشکلات رفتاری پیشنهاد می شود.


معصومه پرویزی، سیدفضل الله موسوی، خدیجه محمدی، محسن ارزنلو،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکوکوس پنومونیه به عنوان یکی از عوامل مهم مرگ و میر قابل پیشگیری توسط واکسن در سراسر دنیا است. واکسن­های رایج پنوموکوک از آنتی ژن­های کپسولی باکتری تشکیل شده­ اند. این واکسن­ها وابسته به سروتیپ هستند و حفاظت کامل در برابر عفونت­های پنوموکوکی را به وجود نمی­ آورند. به دلیل چنین مشکلاتی نسل جدید واکسن­ها بر پایه پروتئین های پنوموکوکی در حال توسعه هستند. هدف این مطالعه تعیین توزیع ژن­های کدکننده پنج آنتی ­ژن پروتئینی استروپتوکوکوس پنومونیه شامل پروتئین سطحی پنوموکوکی C (pspC)[1] هیستیدین تریاد پنوموکوکی D و E (phtD, phtE) 2، پروتئین A تنظیم شونده توسط rlr (rrgA) 3 و اتولیزین (lytA)4 در میان ایزوله های پنوموکوکی جدا شده از نمونه­ های نازوفارنژیال کودکان سالم بود.

روش کار: در مجموع 43 ایزوله استرپتوکوکوس پنومونیه از نمونه­ های نازوفارنژیال کودکان سالمی که در سال 1392 به مهدکودک­های شهرستان اردبیل مراجعه کرده بودند، جدا شد. ایزوله­ ها در ابتدا توسط آزمایشات فنوتیپی مانند حساسیت به اپتوچین و حلالیت در صفرا شناسایی شدند. سپس توسط ردیابی ژن کد کننده آنتی­ ژن کپسولی (cpsA) تایید شدند. برای ردیابی ژن­های pspC، phtD، phtE، rrgA و lytA از روش PCR استفاده شد.

یافته ها: در 84.4 درصد ایزوله­ ها حداقل یکی از ژن­های مورد مطالعه ردیابی شد. ژن­های lytA، pspC، phtE، phtD و rrgA به ترتیب در 70، 60، 39.5، 35 و 25.5 درصد ایزوله­ ها شناسایی شدند.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ژن­های مورد مطالعه به طور یکنواخت در میان ایزوله­ ها وجود ندارند و برای بدست آوردن یک واکسن پنوموکوکی با پوشش حفاظتی کامل بایستی از مجموعه­ ای از این آنتی­ ژن­ها استفاده شود.


عباس موسوی، الله یار عرب مومنی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین ناهنجاری‌های جسمانی و حرکتی در دوران کودکی ناهنجاری‌ کف پای صاف است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سه پروتکل تمرینات اصلاحی بر اصلاح عارضه کف پای صاف منعطف در دانش‌آموزان پسر دارای اضافه‌وزن بود.
روش‌کار: در این پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون و گروه کنترل، 80 دانش‌آموز با عارضه کف پای صاف منعطف و دارای اضافه‌وزن با روش نمونه‌گیری هدفمند به‌عنوان نمونه آماری انتخاب و به‌صورت تصادفی در 4 گروه 20 نفره (تمرین تراباند، تمرینات NASM، تمرین مقاومتی در آب و کنترل) جایگزین شدند. گروه‌های آزمایشی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه‌ای، تمرینات اصلاحی را انجام دادند. در ابتدا و انتهای برنامه تمرینی پیش‌آزمون و پس‌آزمون در 4 گروه انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل کوواریانس با اسـتفاده از نــرم‌افزار SPSS-24 در سطح معناداری 0/05  استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که سه پروتکل تمرینات اصلاحی تمرین با تراباند، NASM و تمرین مقاومتی در آب به‌ترتیب با ضریب 0/23، 0/32 و 0/15 تأثیر معناداری بر بهبود کف پای صاف دارند (0/05 p). به‌علاوه، بین میزان تاثیر این سه پروتکل اصلاحی بر اصلاح کف پای‌ صاف منعطف تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها نشان می‌دهد، سه پروتکل تمرین اصلاحی بر بهبود و اصلاح کف پای صاف منعطف تاثیر قابل‌ملاحظه‌ای دارد. از این‌رو پیشنهاد می‌شود، مربیان حرکات اصلاحی و مراکز بازتوانی از این روش‌های تمرینی استفاده کنند.
 
حسن عدالتخواه، سعید صادقیه اهری، صفا موسوی،
دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آکنه التهاب مزمن واحدهای پیلوسباسه است و در نوع شدید پاسخ­های درمانی متفاوتی را در مقابل رژیمهای خوراکی آنتی بیوتیکی نشان می­دهد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیرات توام اریترومایسین و دوز پائین ایزوترتینوئین خوراکی با اریترومایسین و دوز پائین فلوتامید در خانم­های مبتلا به آکنه نوع شدید است.
روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل­دار تصادفی شده تعداد 80 خانم مبتلا به آکنه نوع شدید وارد مطالعه شدند و به مدت دو ماه تحت درمان قرار گرفتند. گروه اول روزانه 800 میلی­گرم اریترومایسین خوراکی و 20 میلی­گرم ایزوترتینوئین خوراکی دو روز در میان و گروه دوم روزانه 800 میلی­گرم اریترومایسین و فلوتامید خوراکی روزانه  میلی­گرم دریافت کردند. ارزیابی پاسخ به درمان به صورت شمارش تعداد ضایعات و محاسبه اندیکس شدت آکنه انجام شد. داده­های مطالعه با استفاده از نرم افزار آماری تحلیل گردید.
یافته­ ها: در مطالعه حاضر تعداد 40 بیمار در هر گروه وارد مطالعه شدند. در نهایت 61 نفر مطالعه را به اتمام رساندند. میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع درمان در گروه فلوتامید 15±195/9  بود و در انتهای درمان به5/8 ±52/8 کاهش یافت. میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع درمان در گروه ایزوترتینوئین 19/7 ± 247/8بوده و در انتهای درمان به 12/5±76/3 کاهش یافت. اختلاف کاهش در دو گروه از نظر آماری معنی­دار نبود (p=0/15).
نتیجه­ گیری: درمان توام آنتی­ بیوتیک هم با دوز پائین ایزوتره تینوئین و هم با دوز پائین فلوتامید در درمان آکنه نوع شدید بسیار موثر بود و می تواند درمان مناسبی در آکنه­ های نوع شدید باشد.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.19 seconds with 43 queries by YEKTAWEB 4623