[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای مهاجری

علیرضا حاکمی، مرضیه مهاجری،
دوره 4، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده

  بیماری پلی کیستیک سینوس کلیه نادر، دو طرفه و سیر آن خوش خیم است. معمولا بعد از دهه پنجم عمر ظاهر می شود. در این بیماری کیست ها عمدتاً منشأ لنفاوی دارد. ممکن است این کیست ها همراه با التهاب، سنگ یا انسداد باشند. در این بیماری کیست ها بر عکس کلیه مولتی کیستیک و پلی کیستیک که در کورتکس واقع می شوند درناحیه سینوس کلیه قرار دارند. ضرورت گزارش این مورد، نادر بودن آن و قابلیت افتراق آن از سایر ضایعات کیستیک و همچنین همراهی آن با ادم مانس پوبیس می باشد که در منابع در دسترس ذکری از آن به میان نیامده است. در این مقاله یک مورد کیست های متعدد سینوس هر دو کلیه با ادم متناوب مانس پوبیس گزارش می شود. بیمار خانمی 24 ساله است که همراه با درد خفیف فلانک ها و ادم متناوب مانس پوبیس مراجعه نموده و مورد بررسی اورولوژیک و ژنیکولوژیک قرار گرفته است. پس از بررسی های بعمل آمده در نهایت تشخیص کیست های متعدد سینوس هر دو کلیه داده شده است. بیماری سیر خوش خیمی داشته و بیمار پس از بیوپسی فعلا تحت نظر می باشد.


مهدی چینی فروش، سراج مهاجری، بابک شیرین زاده،
دوره 8، شماره 3 - ( پاییز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: تومور کارسینوئید،شایعترین تومور آپاندیس بوده و از سلولهای نوروآندوکرین منشاء می گیرد. 80% موارد این تومور در دستگاه گوارش است و بر طبق برخی گزارشها شایعترین محل پیدایش آن آپاندیس میباشد. این نئوپلاسم در 0/3 تا 0/5% نمونه های آپاندکتومی یافت می گردد.سن متوسط در زمان تشخیص 30 سالگی بوده و این نئوپلاسم در زنان شایعتر از مردان است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع سنی و جنسی تومور کارسینوئید در بیماران آپاندکتومی شده می باشد.

روش کار: مطالعه حاضر به روش توصیفی جهت بررسی شیوع تومور کار سینوئید بر اساس سن و جنس بر روی 5644 نمونه آپاندکتومی انجام شده در بیمارستان فاطمی اردبیل از سال 1380 تا 1385 صورت گرفت.

یافته ها: در این مطالعه شیوع تومور کارسینوئید در نمونه های آپاندکتومی 0/19% و میانگین سنی 1/32± 33/61 سال و بیشترین میزان شیوع آن در دامنه سنی 10-19 سالگی، و میانگین قطر تومور 0/37 ± 0/74 و شیوع تومور در زنان 3 در هزار و در مردان 1/36 در هزار بدست آمد و تمامی تومورها در دم آپاندیس یافت شدند. این تومور با انسداد مجرا می تواند آپاندیست حاد ایجاد کند،ولی اکثراً بطور اتفاقی در حین امتحان پاتولوژی یافت می گردد.

نتیجه گیری: در این مطالعه شیوع تومورهای کارسینوئید آپاندیس مشابه سایر مطالعات انجام گرفته بوده و برش طولی در کلیه موارد آپاندکتومی ضروری است.


پرویز مهاجری، بابک ایزدی، منصور رضایی، بدیعه فلاحی، حسنا خادمی، رویا ابراهیمی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه ظهور ارگانیسم­هایی که قادر به تولید بتالاکتامازهای با طیف وسیع ( ESBL ) هستند، بحرانی در درمان عفونت­های باکتریایی محسوب می­شود. اشریشیاکلی مولد عفونت ادراری، هم مانند بسیاری از باکتری­ها قادر به تولید این نوع از بتالاکتامازهاست. این آنزیم ها بر آنتی بیوتیک هایی مثل سفتازیدیم، سفوتاکسم، سفپودوکسیم و سفپیم موثرند. از آنجایی که شناسایی این نوع باکتری­ها به صورت روتین در آزمایشگاه­ها صورت نمی­گیرد کسب اطلاعاتی در خصوص میزان فراوانی باکتری­های مولد این آنزیم­ها ضروری به نظر می­رسد.

  روش­کار: این مطالعه توصیفی- مقطعی در روی 200 ایزوله اشریشیا کلی عامل بروز عفونت ادراری در شهر کرمانشاه انجام گرفت. پس از تشخیص اشریشیا کلی با تست­های بیوشیمیایی مرسوم، میزان حساسیت آنها نسبت به آنتی بیوتیک­های مختلف به روش کربی بایر و تولید ESBL به روش DDST تعیین شد.

  یافته­ها: بیشترین میزان حساسیت به ترتیب به ایمی پنم (100%)، آمیکاسین (97%)، نیتروفورانتوئین (5/95%)، جنتامیسین (85%)، سفپیم (75%)، سفتازیدیم (74%)، افلوکساسین (5/73%)، سیپروفلوکساسین، سفتریاکسون و آزترئونام (71%) و سفوتاکسیم (70%) و در مقابل بیشترین میزان مقاومت به ترتیب نسبت به آمپی سیلین (77%)، کربنی سیلین (76%)، پی پراسیلین (74%) و کوتریموکسازول (5/62%) مشاهده شد. میزان مقاومت به سفالوسپورین­های نسل سوم بین 75-63% بود. پنجاه و چهار مورد (27%) از ایزوله­های مورد بررسی ESBL تولید کردند و اکثر آنها یعنی 47 ایزوله (87%) قادر بودند که هر چهار نوع آنزیم ESBL مورد مطالعه را تولید نمایند.

  نتیجه­گیری: با توجه به شباهت­ها و تفاوت­های مشاهده شده در خصوص فراوانی مقاومت­های آنتی­بیوتیک و نیز فراوانی ایزوله­های مولد ESBL در نواحی مختلف کشور و نیز سایر کشورها توصیه می­شود جهت جلوگیری از شکست­های درمانی، آزمایش­های مربوط به تشخیص این آنزیم­ها در کنار آنتی­بیوگرام، به صورت روتین در آزمایشگاه­های میکروب­شناسی انجام پذیرد.


داریوش مهاجری، علی رضایی، غفور موسوی، محمد مأذنی، عادل رضایی مقدم،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظتی کروسین در برابر کبد چرب ناشی از رژیم غذایی پرچرب در مدل موش صحرایی می­باشد.

  روش کار: بدین منظور، مو­ش­های صحرایی نر در گروه­های آزمایشی متفاوت، توسط رژیم غذایی استاندارد به عنوان شاهد، رژیم غذایی پرچرب جهت ایجاد استئاتوز کبد و رژیم غذایی پرچرب به علاوه گاواژ کروسین در دوزهای مختلف ( mg kg/day 25، 50 و 100 ) جهت محافظت از کبد در برابر استئاتوز تیمار گردیدند و از لحاظ تغییرات پروفایل لیپیدی سرم، بیومارکرهای سرمی آسیب بافت کبد، فعالیت آنتی اکسیداتیوی کبد و تغییرات هیستوپاتولوژیک آن مورد مقایسه قرار گرفتند. سطوح سرمی پروفایل لیپیدی جهت ارزیابی اختلالات متابولیک، آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز برای ارزیابی آسیب کبدی، آلکالین فسفاتاز و بیلی­روبین برای ارزیابی عمکرد صفراوی کبد، و آلبومین برای سنجش عملکرد سوخت و ساز کبد، مالون دی آلدئید و گلوتاتیون احیاء به منظور ارزیابی فعالیت رادیکال­های آزاد کبد، فعالیت آنزیمهای گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دسموتاز و کاتالاز جهت تعیین وضعیت آنتی­اکسیدانی کبد اندازه­گیری گردیدند. مطالعه هیستوپاتولوژی کبد به منظور تائید یافته­­های بیوشیمیایی انجام پذیرفت.

  یافته­ها: پس از 4 هفته تیمار، جیره پر چرب باعث بروز اثرات زیان­آور متابولیکی شامل هیپرتری­گلیسریدمی، هیپرکلسترولمی و اختلال عملکرد کبد شد. موش­هایی که با جیره پرچرب تغذیه شده بودند، افزایش فعالیت آنزیم­های هپاتوسیتی را در پلاسما و کاهش معنی­دار فعالیت آنتی­اکسیدان­ها و افزایش میزان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی را در بافت کبد نشان دادند. تیمار با کروسین به­طور معنی­داری میزان افزایش یافته مارکرهای آسیب بافت کبد در سرم و مالون دی آلدئید بافت کبد را کاهش داد همچنین آنتی­اکسیدان­های کبد و لیپیدهای بیش از حد افزایش یافته سرم را به حالت طبیعی برگرداند. آسیب­شناسی بافتی کبد تغییرات ایجاد شده توسط جیره پرچرب و اثرات محافظت از کبدی کروسین را مورد تائید قرار داد.

  نتیجه­گیری: کروسین اثرات محافظتی خود را در استئاتوز کبد موش­های صحرایی تغذیه شده با جیره پرچرب، احتمالاً از طریق عملکرد آنتی­اکسیدانی خود اعمال می­دارد.


مهدی چینی فروش، سراج مهاجری، فیروز امانی، فرهود سیاوشی فر،
دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیش از 95% بیماریهای سیستم صفراوی مستقیماً مربوط به وجود سنگ کیسه صفرا یا کله سیستیت ناشی از آن می باشد. آنزیم آمیلاز به طور طبیعی در کیسه صفرا وجود ندارد و وجود آن نشاندهنده رفلاکس این آنزیم مترشحه از پانکراس می باشد. لذا هدف از این مطالعه بررسی ارتباط احتمالی وجود سنگ کیسه صفرا با میزان آمیلاز موجود در صفرامی باشد.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی تعداد 100 بیمار با تشخیص کوله سیستیت سنگی انتخاب و در حین کوله سیستکتومی در اتاق عمل در شرایط استریل 1-5 سی سی از مایع صفرا نمونه برداشته شد. نمونه های جمع آوری شده در آزمایشگاه از نظر سطح آمیلاز مایع صفرا بررسی و نتایج با استفاده از آزمونهای T-Test و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته ها: از بین 100 بیمار کوله سیستکتو می شده 42% بیماران دارای آمیلاز قابل اندازه گیری در کیسه صفرا (بین IU/L 65-25) بودند . 47% بیماران در گروه سنی 60-40 سال با دامنه سنی 22 تا 92 سال قرار داشتند . میانگین سنی بیماران 2/48 سال با انحراف معیار 12 سال بود. بین آمیلاز کیسه صفرا و سن همبستگی خطی معنی داری وجود داشت ( p=0/001 ، 762/0= r ).

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که بین تشکیل سنگهای صفراوای و ریفلاکس آمیلاز پانکراس به داخل کیسه صفرا ارتباطمعنی دار وجود دارد. بنابراین در بیماران دارای سنگ کیسه صفرا باید وجود احتمالی پانکراتیت و بخصوص احتمال انسداد یا تنگی مجرای مشترک بین پانکراس و صفرا باید بررسی گردد.


فاطمه قنادی اصل، مهسا مهاجری، ندا حسینی،
دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای نارضایتی بدنی و پیامدهای ناشی از آن، ضرورت دارد که مداخلات مؤثر بر کاهش آن مورد بررسی قرار گیرند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر رژیم غذایی کمکالری متعادل (BLCD) و کاهش وزن جزئی روی نمره تصویر بدنی و خرده مقیاس­های آن صورت گرفت.
روش‌ کار: در این کارآزمایی بالینی، 74 زن داوطلب به ظاهر سالم، غیر باردار، غیر شیرده و غیر یائسه در اولین مراجعه خود به کلینیک تغذیه در شهر اردبیل در محدوده سنی 49-18 سال و نمایه توده بدنی 40- 5/27 کیلوگرم بر متر مربع در فاصله زمانی آذر تا بهمن ماه 1398 به روش نمونه­گیری تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با اندازه­گیری­های تن‌سنجی و تکمیل پرسشنامه چند بعدی نگرش فرد در مورد تصویر بدنی صورت گرفت. آزمون تی زوجی برای مقایسه تغییرات در طی 4 هفته مداخله‌ی BLCD استفاده شد.BLCD  یک رژیم انفرادی بود که با کسر 500 کیلوکالری از میانگین انرژی محاسبه شده از ثبت غذایی 3 روزه طراحی شد.
یافته‌ها: بعد از 4 هفته، BLCD توانست کاهش معنی­داری در وزن (0/001=p)، نمایه‌ی توده بدنی (0/001 =p)، دور کمر (0/002 =p)، نسبت دور کمر به قد (0/012 =p)، شـــاخص حجـــم شـــکمی (0/009=p) و شاخصConicity  (0/045 =p) و افزایش معنی‌داری در خرده مقیاس­های ارزیابی تناسب (0/001 =p)، گرایش سلامت (0/03 =p)، رضایت از نواحی بدنی (0/01=p) و دل­مشغولی با اضافه وزن (0/001 =p) ایجاد نماید.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به نظر می­رسد که کاهش وزن جزیی با مراعات BLCD در مدت 4 هفته بتواند در بهبود شاخص‌های تن‌سنجی و برخی خرده مقیاس­های تصویر بدنی از خود مؤثر بوده باشد. این نتایج از اثربخشی مداخلات کوتاه مدت حمایت می‌کنند.
شفق علی عسگرزاده، سودا میکائیلی میرک، جواد علی عسگر زاده، حامد آقازاده، سراج مهاجری، نیما جوانشیر، محمد نگارش،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یک ریسک فاکتور مهم از نظر ایجاد عوارض بعد از جراحی و مورتالیتی می­باشد. اما در مورد رابطه افزایش سطح هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) با بروز عوارض جراحی نظرات متفاوتی وجود دارد.
روش کار: در این مطالعه گذشته نگر تعداد ۱۸۹ بیمار دیابتی مراجعهکننده به بیمارستان سبلان اردبیل در سال 1400 که جهت جراحی بستری شده ­اند مورد بررسی قرار گرفتند. داده­ های مربوط به اطلاعات دموگرافیک، آزمایشHbA1c ، عوارض بعد از عمل و نیز پیامد بستری بیماران از پرونده استخراج و وارد چک لیست محقق ساخته گردید. بیماران به دو گروه دیابت کنترل نشده با HbA1c هفت و بالاتر و گروه دیابت کنترل شده با HbA1c زیر هفت تقسیم شدند.
یافته­ ها: از 189 بیمار وارد شده به مطالعه 97 بیمار در گروه دیابت کنترل نشده و 92 بیمار در گروه دیابت کنترل شده قرار گرفتند. میانگین سنین بیماران دیابتی گروه دیابت کنترل نشده و کنترل شده به ترتیب 8.91±58.18 و 5.52±61.84 گزارش گردید. با توجه به نتایج به دست آمده عفونت محل عمل و نیاز به جراحی مجدد در طول بستری رابطه معناداری را با سطح HbA1c نشان دادند (0.05p). دیگر عوارض بعد از عمل تفاوت معناداری بین دو گروه نداشتند.
نتیجه­ گیری: منطقی به نظر می­رسد که جراحی­ های الکتیو در سطوح HbA1c بیشتر از 7 درصد به تعویق انداخته شود، چرا که وجود سطوح بالای HbA1c حاکی از کنترل نبودن دیابت بیمار و در نتیجه احتمال بالاتری از وجود عوارض مزمن دیابت و همچنین ریسک بالاتری برای عوارض جراحی می­باشد.
 


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4623