|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
7 نتیجه برای محمدزاده
شهرام حبیب زاده، همایون صادقی، اکبر گنجی، سلطان محمدزاده، دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده
زمینه وهدف: حمله سگ سانان وحشی به انسان ممکن است به دلیل هار شدن حیوان و یا حین شکار و به هنگام دفاع از خود صورت گیرد. در گاز گرفتگی گرگ هار معمولا تعداد افراد بیشتری قربانی می شوند، زخم های ناشی از آن عمیقتر و خطرناکتر بوده و احتمال ابتلا قربانی به هاری بدنبال آن تا پانزده برابر بیش از گاز گرفتگی سایر سگ سانان است .این گزارش به دلیل تعداد زیاد قربانیان ، عملکرد مناسب سیستمهای بهداشی درمانی و فقدان مرگ و میر تا سه سال بعد از حمله قابل توجه است . روش کار : گزارش شامل 24 مورد گاز گرفتگی است. پس از اخذ اسم مبتلایان از مرکز بهداشت شهرستان مشگین شهر از تمام قربانیان مصاحبه ومعاینه به عمل آمده و بیماران تا 3 سال بعد از نظر مرگ و میر پیگیری شدند. یافته ها: گرگی که هار بودنش در انستیتو پاستور ایران به تائید رسید به 7 روستای همجوار در بخش جنوبی شهرستان مشگین شهر حمله نموده و 24 نفر از اهالی روستاها را که همگی بومی منطقه خود بودند مجروح نمود. میانگین سن بیماران 4/23 ± 5/36 سال بود. اعضا آسیب دیده به ترتیب عبارت بودند از سر و صورت 21 مورد، دست 12 مورد، تنه و شکم 8 مورد، گردن 3 مورد، پا 3 مورد و باسن 1 مورد. در 14 مورد زخم چنگا لی و در 55 مورد زخم دندان دیده شد. در 2 مورد آثار حمله بصورت فقدان توانایی در خم شدن انگشت روی داد و در سایر موارد عارضه ای رخ نداد. تمام بیماران با واکسن وآنتی سرم هاری و در صورت لزوم تتابولین درمان شدند. هیچ موردی از مرگ ومیر در سه سال پیگیری دیده نشد. نتیجه گیری: کیفیت حمله گرگ در این مطالعه کاملا بر رفتار «حیوان هار» منطبق بود. باحمایت کافی وهوشیاری سیستم های بهداشتی درمانی و انجام واکسیناسیون و تزریق سرم وتتابولین، موردی از مرگ ومیر دیده نشد.
امیر محمد هاشم اثنی عشری، حسن قبادی مراللو، شهرزاد محمدزاده لاری، الهام قلعه نوی، دوره 10، شماره 3 - ( پاییز 1389 )
چکیده
سندرم هیپوونتیلاسیون ناشی از چاقی با هیپرکاپنی مزمن روزانه در فرد چاق و عوارض ناشی از آن از جمله هیپوکسی، پلی سیتمی، خواب آلودگی روزانه، اختلالات کیفیت خواب و سردردهای صبحگاهی مشخص می شود. تشخیص آن با پالس اکسیمتری شبانه،کاپنوگرافی و پلی سومنوگرافی شبانه است. اساس درمان را کاهش وزن و اعمال فشار مثبت راههای هوایی با NIPPV تشکیل میدهد. چاقی خود ریسک فاکتوری جهت ترومبوز وریدی است و اساس درمان آن را ترکیبات آنتی کواگولانت از قبیل هپارین و وارفارین تشکیل می دهند که هر کدام با عوارضی همراه هستند. ترومبوسیتوپنی ناشی از هپارین ( HIT ) یک عارضه ناشی از هپارین است که با کاهش بیش از 50% تعداد پلاکت نسبت به سطح پایه مشخص می شود. در صورت بروز این عارضه مصرف هپارین باید متوقف شود. مورد معرفی آقای چاقی است که DVT بیمار با سونوگرافی داپلر تایید شد و در طی بستری با توجه به علایم و نشانه های سندرم هیپوونتیلاسیون ناشی از چاقی و آپنه انسدادی خواب تحت بررسی قرار گرفت. با توجه به علایم بالینی و ظن کلینیکی بالا و افت اشباع اکسیژن شریانی شبانه بیش از 15 بار در ساعت در پالس اکسیمتری شبانه، تشخیص تایید گردید. بیمار تحت درمان با NIPPV قرار گرفت که بهبود بارز کلینیکی و گازومتری شریانی داشت. طی درمان با هپارین جهت ترومبوز وریدی دچار افت پلاکت گردید که با تشخیص HIT ، هپارین بیمار قطع گردید. با ادامه درمان با وارفارین بیمار دچار نکروز جلدی ناشی از وارفارین گردید که بابیوپسی پوستی تشخیص تایید گردید. درمان وارفارین قطع شد و پس از بهبود ضایعه جلدی درمان مجدد با دوز کم وارفارین شروع شد و در نهایت بیمار با وارفارین و NIPPV و حال عمومی کاملاً خوب ترخیص گردید. NIPPV سبب بهبود هیپوکسی و هیپرکاپنی وکاهش نیاز به ونتیلاسیون مکانیکی می گردد. از طرفی با بهبود کیفیت خواب، کاهش علایم روزانه و کاهش عوارض قلبی عروقی همراه است.
بهزاد باباپور، شهرام حبیب زاده، علیرضا محمدزاده، نفیسه مافی، الهام عتیقی، عدالت حسینیان، بیتا شهباززادگان، دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دوزهای پایین آسپرین به طور گسترده ای در پیشگیری و درمان بیماری قلبی عروقی استفاده می شود. اثرات دوگانه آسپرین بر روی اسید اوریک خون نشان داده است که دوزهای بالای آسپرین باعث افزایش دفع ادراری اسید اوریک می شود و دوزهای پایین 2-1 گرم در روز باعث احتباس اسیداوریک می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثر آسپرین با دوز پایین بر سطح سرمی اسید اوریک خون در بیماران ایسکمیک قلبی انجام گرفت. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. تعداد 60 بیمار از بین مراجعین به درمانگاه قلب بیمارستان امام از تاریخ 1/5/87 لغایت 1/5/88، که اندیکاسیون دریافت آسپرین با دوز کم را داشتند انتخاب شد و اطلاعات بیماران اعم از سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین، قبل و بعد از تجویز آسپرین در پرسشنامههای مخصوص وارد شد و دادهها با آزمون آماری تی زوجی و ویلکاکسون مقایسه شد. یافته ها: از بین 60 مورد بررسی 11 نفر (3/18%) زیر 50 سال سن و 49 نفر (7/81%) نیز بالاتر از 50 سال سن داشتند. از این تعداد 38 نفر (3/63%) مرد و 22 نفر (7/36%) زن بودند. 3/53 درصد بیماران افزایش سطح سرمی اسیداوریک داشته و 7/46 درصد افزایش نداشتند. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران کمتر از 50 سال قبل و بعد از تجویز آسپرین دیده نشد. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران قبل و بعد از تجویز آسپرین وجود داشت و سطح سرمی اسید اوریک بیماران بعد از تجویز آسپرین به میزان 1/0 واحد افزایش یافت. نتیجهگیری: دوز پایین آسپرین (80 میلیگرم در روز) باعث افزایش خفیف ولی معنادار در سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین بیماران در محدوده سنی بالای 50 سال میگردد.
بهزاد باباپور، فرهاد پورفرضی، مهدی صمدزاده، علیرضا محمدزاده، الهام عتیقی، بیتا شهباززادگان، دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پرفشاری خون یکی از مهمترین و شایعترین مشکلات بهداشتی در اکثر جوامع میباشد که اغلب بدون علامت بوده و به آسانی قابل ردیابی و کنترل است. درمانهای دارویی متنوعی برای پرفشاری خون وجود دارند. دیورتیکها، مهارکننده های گیرندههای بتا، مهارکنندههای کانالهای کلسیم، مهار کنندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین، آنتاگونیستهای گیرنده آنژیوتانسین، مهارکنندههای گیرنده آلفا و گشادکنندههای شریانی از آن جملهاند. این مطالعه جهت بررسی مقایسهای تعدادی از این داروها جهت کمک به انتخاب بهترین استراتژی جهت درمان انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی به روش دو سوکور بود. 150 بیمار مبتلا به پرفشاری خون که تحت درمان دارویی نبوده، کنتراندیکاسیون برای مصرف هیدروکلروتیازید، انالاپریل و آتنولول نداشتند، به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفته و تحت درمان با سه داروی فوق قرار گرفتند. گروه اول آتنولول 50 میلی گرم روزانه یک عدد، گروه دوم هیدروکلروتیازید 50 میلی گرم روزانه یک عدد و گروه سوم انالاپریل 5 میلی گرم هر 12 ساعت یک عدد دریافت کردند. پس از 3 هفته فشار خون آنها مجدداً اندازهگیری شد و نتایج مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت. یافته ها: آتنولول 7/6±7/26 میلی متر جیوه(%1/16) فشارخون سیستولیک و 2/1±3/10 میلی متر جیوه (%4/10) فشارخون دیاستولیک و 4/6±1/16 میلی متر جیوه(%1/13) میانگین فشارخون شریانی را کاهش داد. انالاپریل باعث 8/8±6/30 میلی متر جیوه(%4/17) کاهش در فشارخون سیستولیک، 4/4±5/11 میلی متر جیوه(4/11%) کاهش در فشار خون دیاستولیک و 0/7±9/17 میلی متر جیوه (%2/14) کاهش در میانگین فشارخون شریانی شد. هیدروکلروتیازید نیز 8/5±1/25 میلی متر جیوه(%6/14) فشارخون سیستولیک، 3/2±2/9 میلی متر جیوه(%3/9) فشارخون دیاستولیک و 4/6±5/14 میلی متر جیوه (%8/11)میانگین فشارخون شریانی را کاهش داد. نتیجهگیری: با وجود توصیه روزافزون بر استفاده از هیدروکلروتیازید در درمان فشار خون به نظر میرسد استفاده تنها از این گروه دارویی تأثیر کمتری در مقایسه با گروههای دیگر دارد و شاید اضافه کردن این رده دارویی به داروهای دیگر و درمان ترکیبی مناسبتر از درمان تک دارویی با این گروه باشد.
حسین دوستکامی، عدالت حسینیان، عفت مظاهری، ناصر اصلان آبادی، صمد غفاری، بهرام سهرابی، ایرج محمدزاده، فرهاد پورفرضی، ناصر مویدنیا، دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ضایعات محل دو شاخه شدن عروق کرونر از ضایعات مهم و پیچیده باانواع متفاوت استراتژیهای درمانی هستند. در این مطالعه بیماران مبتلا به ضایعات دو شاخه تحت درمان قرار گرفتند و پیامدهای بالینی طی دوره نه ماهه مورد پیگیری قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که از دی ماه 1386 تا اسفند 87 در مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی تبریز انجام شد، 96 بیمار (83 نفر مرد و 13 نفر زن) مورد مطالعه قرار گرفتند .بیماران بر اساس استفاده از یک یا دو استنت و همچنین استفاده از استنت دارویی و غیر دارویی در دو گروه قرار گرفتند و بعد از آنژیو پلاستی تشخیصی در صورت وجود ضایعات دو شاخه بر اساس تقسیم بندی مدینا بر حسب نوع ضایعه آنژیو پلاستی انجام گرفت. در صورت وجود درد، تغییرات الکتروکاردیوگرام و اندیکاسیون آنژیوگرافی اقدام تشخیصی مناسب طی مدت زمان پیگیری انجام گردید. پیامدهای بالینی شامل حوادث حاد عروق کرونری ثبت شد ند و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازSPSS-16 انجام شد. جهت مقایسه ارتباط متغیر ها از آزمونهای کای دو، فیشر وT test استفاده گردید. یافته ها: 5/86% بیماران مرد و 5/13% زن بودند. متوسط سن بیماران 9/9 ±56 سال، شایعترین عامل خطر هیپرتانسیون (7/47%) و شایعترین شکایت در هنگام مراجعه آنژین پایدار (2/55%) بود. 26٪ سابقه MI و 2/7٪ PCI و 2/5٪ سابقه CABG داشتند. در 5/65٪ بیماران شایعترین محل ضایعه محل دو شاخه شدن شریان قدامی نزولی چپ بود. در 4/10٪ شایعترین عارضه خونریزی خفیف از محل آنژیوگرافی بود و 2/5% بیماران هماتوم ملایم داشتند. از نظر وجود شرح حال سکته قلبی و مراجعه با آنژین پایدار و صعود قطعه ST در الکتروکاردیوگرام بین دو گروه، دارای یک و دو استنت، تفاوت معنی دار موجود بود (03/0=p). همچنین از نظر وجودگرفتاری و طول ضایعه در شاخه فرعی انجامKissing balloon بعد از تعبیه دو استنت تفاوت معنیداری بین این دو گروه نشان داد. در بین دو گروه دارای استنت دارویی و استنت غیر دارویی، زمان پروسیجر، دوز رادیاسیون و زمان فلوروسکوپی بین دو گروه تفاوت معنیدار وجود داشت (05/0=p) از نظر حوادث حاد عروق کرونری کلی درشش ماه اول در گروه دارای دو استنت این حوادث بیشتر و تفاوت معنیدار بود. نتیجه گیری: سن بیماران در این مطالعه پایین بود و در بسیاری از این بیماران استنت غیر دارویی مورد استفاده قرار میگیرد و بدین علت نتایج استفاده از دو استنت غیر دارویی با پیامدهای نامطلوبی همراه است.
عدالت حسینیان، وحیده کسایی، علیرضا محمدزاده، شهرام حبیب زاده، فریبا ساقی، مهناز داوری، اعظم برزگر، مهری سیدجوادی، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بیماریهای قلبی، شایعترین علت مرگ ومیردرکشورهای توسعه یافته وهمچنین درکل دنیاست و طبق پیش بینی سازمان بهداشت جهانی، عامل اصلی مرگ و میر در سراسر دنیا در سال ٢٠٢٠ خواهد بود. انفارکتوس میوکارد یکی از شایعترین تشخیص ها در بیماران بستری در کشورهای صنعتی است. این بیماری، نسبت به سایر بیماری ها موجب مرگ و میر، ناتوانی و هزینه بیشتر می شود، جراحی پیوند عروق کرونری یکی از روش های درمانی بیماری ایسکمیک قلبی می باشد. با توجه به اینکه این روش جراحی از چند سال قبل در بیمارستان امام خمینی اردبیل انجام می گردد لذا هدف از این مطالعه بررسی عوارض جراحی عروق کرونری در بیماران بستری در این بیمارستان می باشد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی می باشد که بر روی تمام بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی اردبیل جهت عمل جراحی (CABG) در طی سال 91-1390انجام گرفت و عوارض بعد از عمل در طی ماه اول بعد از عمل جراحی در آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه چک لیستی که شامل ویژگی های فردی (سن، جنس، محل سکونت، شغل، وضعیت تاهل) سوابق بیمار (دیابت، پرفشاری خون و ...)، عوارض ناشی از CABG (عفونت محل زخم، خونریزی، عوارض عصبی، عوارض کلیوی، عوارض تنفسی و عوارض قلبی) بود، تکمیل شد و پس از تکمیل چک لیست ها اطلاعات حاصل وارد برنامه آنالیز آماری SPSS v16 شد. یافته ها: در این مطالعه 211 بیمار CABG شده مورد بررسی قرار گرفتند که در بین آنها 145 نفر(72/68%) مرد و 66 نفر(28/31%) زن بودند. 70 بیمار (17/33%) بالای 70 سال سن داشتند. 22/32% بیماران سابقه مصرف سیگار، و 95/9% نیز سابقه مصرف اوپیوئید داشتند. 12/34% دارای سابقه هیپرتانسیون، 28/40% سابقه دیابت، 06/17% سابقه هیپرلیپیدمی و 98/63% بیماران سابقه MI قبلی داشتند. درد سینه با 36/93% شایع ترین شکایت بدو ورود بیماران بود. بررسی عوارض نشان داد که 27/13% بیماران دچار خونریزی پس از جراحی، 05/8% عفونت پس از عمل، 36/2% طی یک ماه پس از جراحی فوت نموده، 32/12% دچار اختلال عصبی، 36/2% عوارض کلیوی، 37/11% علایم تنفسی و 59/34% بیماران نیز دچار علایم قلبی شدند. همچنین آنالیز داده ها نشان داد که میان جنس و وضعیت حیات، بروز عفونت و اختلال عصبی، میان سن و وضعیت حیات، بروز خونریزی و عوارض کلیوی، میان دیابت با وضعیت حیات، بروز عفونت و عوارض تنفسی و نیز میان هیپرتانسیون تنها با بروز عفونت ارتباط معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شایع ترین عارضه در میان این بیماران، عوارض قلبی عروقی بالاخص دیس ریتمی های قلبی می باشد. از این رو این بیماران حمایت های قلبی بیشتری را می طلبد.
منوچهر ایرانپرور، داور الطافی، بهمن محمدزاده، دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس ششمین عامل مرگ در بین افراد در اثر بیماری است و در افراد بالاتر از 25 سال، 18 درصد تمام مرگها را شامل میشود. این مطالعه با هدف مقایسه یافته های درگیری انسدادی شریانهای مغزی در افراد دیابتیک با مدت ابتلا بیش از 5 سال و کمتر از 5 سال انجام شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی بیماران دیابتی به دو گروه با مدت ابتلا کمترو بیش از 5 سال تقسیم بندی شدند. بر روی بیماران داپلر ترانس کرانیال انجام و سرعت ماکزیمم و میانگین شاخص ضربانی و مقاومت در شریانهای مغزی میانی راست و چپ و بازیلاری اندازه گیری شد. چک لیست برای همه بیماران تکمیل و اطلاعات توسط SPSS-16 تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: در بیماران با مدت ابتلای کمتر از 5 سال، 64 درصد (با میانگین سنی 55/4 سال) و بیش از 5 سال، 36 درصد (با میانگین سنی 55/4 سال) مرد بودند. بین مدت زمان ابتلا به دیابت با شاخص توده بدنی بیماران رابطه معنی داری مشاهده نشد ولی مشاهده شد که با افزایش مدت زمان ابتلا میزان HbA1C بیماران نیز افزایش می یابد. هیچ ارتباط معنی داری میان سرعت شرایین مغزی میانی راست و چپ و بازیلری و مدت زمان ابتلا به دیابت مشاهده نشد. همچنین میان مدت ابتلا به دیابت و شاخص ضربانی شریان مغزی میانی راست و بازیلری رابطه معنی دار مشاهده شد. هیچ ارتباط معنی داری میان سن، شاخص توده بدنی،HbA1C با شاخص ضربانی و شاخص مقاومت در میان بیماران مشاهده نشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه شاخص ضربانی و مقاومت غیرطبیعی در بیماران با مدت ابتلای بالای 5 سال بیش از مبتلایان کمتر از 5 سال بود که این امر میتواند نشاندهنده تاثیر مدت زمان ابتلای دیابت بر دیواره عروق باشد.
|
|
|
|
|
|