|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
8 نتیجه برای محبعلی
شهنام عرشی، همایون صادقی، مهدی محبعلی، سید هاشم سزاوار، آرمان جوان روزگار، داریوش امدادی، وحید سپهرام، نیره امینی ثانی، دوره 2، شماره 3 - ( پاییز 1381 )
چکیده
زمینه و هدف: در چند سال اخیر بیماری مالاریـا یکی از مشکلات اصلی در شهرستان پارساباد بوده و بخش زیادی از توان سیستم بهداشتی صرف مقابله با این بیماری شده است. هدف ما از این مطالعه بررسی برخی جنبه های اپیدمیولوژیک مالاریا درسالهای 79-1378 بوده است. روش کار: یافتههای ثبت شده حاصل از تکمیل فرم اپیدمیولوژی برای 509 مورد مثبت گزارش شده مالاریا درسالهای 79- 1378 با استفاده از نرمافزار آماری EPI2000 تجزیه و تحلیل شد. در تجزیه و تحلیل دادهها از تشکیل جداول فراوانی و آزمونهای آماری مجذور کای و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده گردید. یافتهها: 4/69% از موارد مربوط به سال 1379 و بقیه مربوط به سال 1378 بودند. تمامی 509 مورد مالاریای تشخیص داده شده از نوع ویواکس بوده و مربوط به 7 ماه اول سال بودند. بیشترین بروز علایم مربوط به لرز با 488 مورد (9/95%) و تب با 481 مورد (5/94%) بوده است. تعریق تنها در 9/3% از موارد وجود داشت. میانگین سنی و انحراف معیار مبتلایان 6/ 15 + 9/22 سال بود. در توزیع بروز علایم اصلی تب و لرز در دو جنس اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتیجهگیری: شیوع بیشتر تب و لرزبا یافته های پیشین تطابق داشت. وجود هر یک از این دو علامت در بیمارانی که در منطقه پارساباد زندگی می کنند یا اخیراً به آنجا سفر کرده اند باید پزشک را به وجود بیماری مشکوک نماید.
سید جمال هاشمی ، مهدی محبعلی ، ذبیح ا.. زارعی، دوره 5، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از معمول ترین عفونت های انسانی کچلی است که به وسیله درماتوفیت ها ایجاد می شود. برخی از عوامل درماتوفیتی پراکندگی جهانی دارد ولی برخی محدودیت جغرافیایی دارند، بنابراین فلور درماتوفیتی مناطق مختلف با همدیگر متفاوت است. در تعدادی از شهرهای ایران درباره کچلی سر در بچه ها مطالعاتی انجام شده ولی از آنجا که عوامل ایجاد کننده کچلی مناطق مختلف با هم متفاوت است و با توجه به عدم انجام چنین مطالعه ای در شهرستان مشکین شهر این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع کچلی سر در مدارس ابتدایی مشکین شهر انجام شد. روش کار: به منظور بررسی میزان شیوع کچلی سر در دانش آموزان شهر مشکین شهر 13 مدرسه ابتدایی به تعداد 5482 دانش آموز شامل 3012 دختر و 2470 پسر مورد معاینه و بررسی قرار گرفتند. پس از مراجعه به مدارس و معاینه کلینیکی سر دانش آموزان از 228 دانش آموز نمونه گیری که شامل پوسته و موی سر بود به عمل آمد، سپس نمونه ها مورد آزمایش مستقیم و کشت قرار گرفتند. یافته ها: در این بررسی مشخص شد که 38 مورد (7/0%) دانش آموزان دارای کچلی سر می باشند. میزان شیوع در پسرها 8/0% و در دخترها 6/0% بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (05/0 p< ). بیشترین مبتلایان در سن 11 سالگی (5/39%) مشاهده شد و قارچ تریکوفیتون ویولاسئوم به عنوان عامل شایع کچلی سر در دانش آموزان این شهر بود. نتیجه گیری: علی رغم کاهش کچلی سر در بچه ها و خصوصاً دانش آموزان ابتدایی در بسیاری از مناطق کشور در مشکین شهر میزان شیوع 7/0% است که رقم قابل توجهی می باشد.
محمود محامی، مهدی محبعلی، حسین کشاورز، ذبیحالله زارعی، دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) بیماری عفونی خطرناکی است که در بیشتر مناطق ایران به صورت اسپورادیک و در بعضی از مناطق استان های اردبیل، آذربایجان شرقی، بوشهر و فارس به صورت آندمیک دیده می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی و مقایسه روشهای سرولوژی DAT ، IFAT و ELISA در تشخیص لیشمانیوز احشایی به دنبال یک بررسی سرواپیدمیولوژیک در شهرستان گرمی از استان اردبیل انجام گرفته است. روش کار: روش نمونه برداری به شکل خوشه ای و گروههای تحت مطالعه شامل بچه های زیر 12 سال و 10% بزرگسالان بوده است. در مجموع 1155 نمونه خون از افراد مذکور تهیه شد که با روش های سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم (DAT) ، IFAT و ELISA به منظور اندازه گیری آنتی بادی ضد لیشمانیائی مورد آزمایش قرار گرفتند. یافته ها: با استفاده از روش DAT، 32 نفر (2/8%) دارای آنتی بادی اختصاصی ضد لیشمانیا با عیار 800 : 1 ≤ بوده و در کل نمونه ها 7 نفر (0/6%) با عیار 3200 : 1 ≤ از نظر سرولوژی مثبت بودند. در تست IFA نیز 32 نفر (8/2%) دارای عیار 40 : 1 ≤ بوده و در کل نمونه ها 6 نفر (0/52%) با عیار 320 : 1 ≤ از نظر سرولوژی مثبت بودند. در تست ELISA 8 نمونه مثبت و بقیه منفی شدند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که هر چند آزمونهای IFAT و ELISA جهت تشخیص بیماران مبتلا به کالاآزار از کارایی خوبی برخوردارند ولی نیازمند آزمایشگاه مجهز و پرسنل ورزیده می باشند در صورتی که DAT یک روش ساده، ارزان، بدون نیاز به تجهیزات پیچیده و قابل اجرا در مناطق آندمیک برای تشخیص لیشمانیوز احشایی و مطالعات سرواپیدمیولوژی بوده و می تواند جایگزین مطمئنی برای روشهای پرهزینه IFAT و ELISA باشد
مهدی محبعلی، جواد رفیع نژاد، حسن وطن دوست، زکیه تلمادره ای، محمد عبدی گودرزی، مجید توکلی، فائزه فقیهی، ماندانا ابوالحسنی، ذبیح ا. زارعی، ملیحه جداری، فاطمه محترمی، علی اعظم سلگی، دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده
زمینه و هدف :کنه ها نقش مهمی در انتقال بیماریهای مختلف به انسان و حیوان دارند. با توجه به گزارش موارد بیماری تب راجعه کنه ای و بیماری تب خونریز ی دهنده کریمه کنگو از شهرستانهای استان اردبیل در این تحقیق اقدام به جمع آوری کنه های سخت و نرم از دامهای اهلی و اماکن نگهداری گردید تا با شناسائی گونه ها، تعیین سطح حساسیت و وفور فصلی آنها تصمیم گیری مناسبی در مبارزه با کنه ها و در نتیجه کاهش انتقال بیماریها توسط آنها بدست آید.
روش کار : نمونه برداری بطور تصادفی و بشکل خوشه ای در طی چهار فصل از روستا های مختلف انجام گردید و تست انجام گردید و این تست با سوش ها ی دیگری از استانهای مختلف Topical application حساسیت با استفاده از روش کشور مقایسه شد
یافته ها : در این بررسی تعداد 2080 کنه جمع آوری و شناسایی گردید. که شامل ده گونه از دو خانواده ایگزودیده و آرگازیده بود. از کنه های سخت جنس Hyalomma با 5/65% بیشترین، جنس Rhipicephalus با 3/34% و جنس Heamaphysalis با 2/0% کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده است . از خانواده آرگازیده حنس Ornithodoros 2/97% فراوانترین و جنس Argas 8/2% کمترین فراوانی را داشته اند. سطح حساسیت کنه های نرم با استفاده از سم سایپرمترین تعیین شد. سوش مشکین شهر LD50(DL) با 7/1 نسبت به سوش های دیگر حساسیت کمتری نسبت به سم مذکور نشان داد. جنس Hyalomma از نظر گونه نسبت به جنس های دیگر کنه های ایگزودیده از تنوع برخوردار است. گونه Hyalomma Marginatum با 9/16 درصد بیشترین فراوانی و Hyalomma aegyptium با 3/0% کمترین وفور را داشت. از جنس Rhipicephalus فقط گونه Rhipicephalus brsa و از جنس Haemaphysalis گونه Haemaphysalis inermis جمع آوری شد. از خانواده Argasidae جنس Ornithodoros lahorensis با 2/97% بالاترین وفور را در طی فصول پاییز و زمستان داشت و در مورد خانواده Ixodidae بیشترین وفور در فصول بهار و تابستان بود. میزبانها به ترتیب وفور صید کنه، شامل گوسفند، گاو،طیور، بز، گاومیش و شتر بوده است
نتیجه گیری : سوش های مشکین شهر نسبت به سوش های مناطق دیگر حساسیت کمتری نسبت به سم سایپرمترین نشان دادند
هادی صادقی، اسلام مرادی اصل، مهدی محبعلی، صادق حضرتی، فتح اله عین اله زاده، ذبیح اله زارعی، دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده
زمینه و اهداف : مبارزه شیمیایی با ناقلین بیماری کالاآزار در مناطق آندمیک یکی از راههای اصلی کاهش بیماری بوده واز نظر حشره شناسی و سم شناسی سم فایکام یکی از سمومی است که برای از بین بردن ناقلین کالاآزار مناسب و جزو سموم بهداشتی می باشد . لذا با استفاده از فایکام با توجه به طول مدت ماندگاری در طبیعت می توان تا حد زیادی پشه خاکیها را از بین برد . روش کار: در این مطالعه توصیفی - مقطعی میزان تاثیر فایکام روی ناقلین مختلف بیماری کالاآزار در شهرستان مشکین شهر مورد بررسی قرار گرفت . ابتدا 2 روستای آلوده، بعنوان مورد و شاهد و 10 خانوار از هر روستا انتخاب و به میزان 1000 مترمربع از روستای مورد،با فایکام به نسبت 3 / 0 گرم بر مترمربع سمپاشی شد . سپس با استفاده از تله چسبان در فاصله های زمانی تعیین شده اقدام به وفورگیری و تشخیص گونه ها ( در هر 2 روستا ) گردید . یافته ها : 524 مورد پشه خاکی صید شده در این مطالعه شامل 5 / 70 % فلبوتوموس کاندیلاکی ، 5 % ف . پاپاتاسی ، 5 / 7 % ف . ماژور، 5 / 7 % ف . بالکانیکوس ، 5 / 9 % ف . لانجی داکتوس بودند . در اثر سمپاشی در روستای مورد،به ترتیب 3 – 15 - 30 - 45 - 60 - 75 و 90 روز بعد از سمپاشی در حدود 5 / 79 % - 5 / 69 %- 83 % - 90 % - 93 % - 100 % و 100 % پشه خاکی ها از بین رفتند. نتیجه گیری : با توجه به این مطالعه می توان گفت که سم فایکام با بقای 3 ماهه درطبیعت پوشش مناسبی از نظر فصلی برای جلوگیری از بیماری کالاآزار و از بین بردن پشه خاکیها دارد و به عنوان یک سم مناسب بهداشتی قبل از آغاز فصل فعالیت ناقلین می تواند در کل منطقه و کشور مورد استفاده قرار گیرد.
اسلام مرادی اصل ، مهدی محبعلی ، بهنام محمدی قلعه بین، اکبر گنجی، سهیلا مولایی ، روشنک مهریور، ذبیح اله زارعی ، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیوز احشائی از بیماریهای مهم آندمیک در ایران است و شهرستان مشکین شهر مهمترین کانون طبیعی لیشمانیوز احشایی در ایران می باشد. هدف از این مطالعه بررسی آخرین تغییرات در الگوها و شاخصهای اپیدمیولوژیکی بیماری کالاآزار در منطقه مشکین شهر طی 12 سال می باشد. روش کار: این پژوهش توصیفی - تحلیلی به صورت گذشته نگر بوده و با بررسی پرونده 193 بیمار که در فاصله زمانی1380 لغایت 1391با تشخیص کالا آزار در بیمارستان ولیعصر مشکین شهر بستری بوده و یا در منزل تحت درمان بوده اند، صورت گرفته است. اطلاعات از پرونده ها استخراج و داده ها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از 193 نفر بیمار کالا آزار تایید شده از سال 1380-1391، 85% ساکن مناطق روستایی و 15% ساکن مناطق شهری بودند. 43% از بیماران مونث و 57% مذکر بودند. از نظر گروه سنی 66% زیر 2 سال و 23% گروه سنی 2-5 سال و 11% بالای 5 سال بودند. در بین چهار بخش شهرستان، بیشترین موارد بیماری در پنج سال اول مطالعه در بخش مرکزی و در شش سال دوم در بخش غربی گزارش شده است و در یک سال اخیر (1391) این الگو مجددا" در حال تغییر می باشد. نتیجه گیری: بروز بیماری در منطقه مورد مطالعه کاهش یافته است. به علت آلودگی نسبتا" بالای سگ سانان و نقش مهم این مخازن در حفظ و انتشار بیماری، توقف اقدامات بهداشتی در هر یک از بخش های منطقه می تواند باعث افزایش موارد بروز بیماری بشود.
سهیلا مولایی، عبدالحسین دلیمی، مهدی محبعلی، ذبیح الله زارعی، بهنام محمدی قلعه بین، بهناز آخوندی، امراله آذرم، دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیازیس احشایی از مهمترین بیماری های زئونوز کشور ایران بشمار می آید. این بیماری در سگ های مناطق شمال غرب و جنوب کشور گزارش شده است. در این مناطق علاوه برآلودگی سگ های ولگرد، سگ های خانگی به ظاهر سالم می توانند بدون نشان دادن علایم آلوده شوند. هدف این مطالعه بررسی لیشمانیوز احشایی در سگ های خانگی فاقد علایم بالینی و مقایسه آنها با سگ های دارای علایم در شهرستان مشکین شهر بوده است.
روش کار: : این مطالعه از نوع توصیفی – مقطعی و طی سالهای 93-1391 انجام گرفت. مجموعا از تعداد 110 قلاده سگ خانگی اعم از واجد علائم(24 قلاده) و یا فاقد علائم بیماری(86 قلاده)، نمونه سرم گرفته شد و با روش DAT (آزمایش آگلوتیناسیون مستقیم) مورد آزمایش قرار گرفت. سپس این سگ ها در طی چهار دوره شش ماهه از نظر تیتر آنتی بادی، علایم بیماری و پارازیتولوژی مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت بر روی 10قلاده ( 41.6%) از سگهای واجد علایم و 15 قلاده ( 17.4%) از سگهای فاقد علایم ، کالبدگشایی انجام و از بافت طحال آنها اسمیر تهیه و کشت نیز داده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج حاصله، از 24 قلاده سگ های دارای علایم بالینی ، تعداد 20 مورد ( 83.3%) و از 86 قلاده سگ فاقد علایم 16 مورد ( 18.6%) با آزمایش DAT مثبت بودند. نتایج اسمیر و کشت در 100% سگ های دارای علایم بالینی و 60% سگ های فاقد علایم بالینی مثبت بود. از نتایج بسیار جالب و قابل توجه این مطالعه این بود که سگهای فاقد علایم آنتی بادی منفی( 13.4%)، از نظرپارازیتولوژی مثبت شدند.
نتیجه گیری: سگ های فاقد علائم همانند سگهای علامت دار قادر به نگهداری عفونت لیشمانیا اینفانتوم بوده و میتوانند در برقراری چرخه انتقال بیماری در مناطق اندمیک، نقش داشته باشند.در مطالعه حاضر تعدادی از سگ های دارای علایم از نظر آنتی بادی ضد لیشمانیا منفی بوده ولی از نظر پارازیتولوژی مثبت نشان دادند. از طرفی تعدادی از سگ های فاقد علایم و با تیترآنتی بادی منفی، از نظر پارازیتولوژی مثبت نشان دادند. با توجه به این نتایج با وجود موثر بودن تست سرولوژیکی DAT در تشخیص آلودگی سگ های بدون علامت و اهمیت آن در اجرای برنامه های کنترل لیشمانیوز احشایی، این تست به تنهائی نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد و در مناطق اندمیک بایستی تیتر آنتی بادی با مقادیر بسیار کم نیز، مورد توجه قرار گیرد وطی بازه زمانی حد اقل یکساله مورد بررسی قرار گیرد و یا از تست های دیگر جهت تشخیص کمک گرفته شود
محمود محامی اسکوئی، مهدی محبعلی، عادل اسپوتین، زهرا علیزاده، دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده
انگلهای لیشمانیا تک یاختههایی از جنس لیشمانیا و عضوی از خانواده تریپانوزوماتیده هستند که باعث ایجاد انواع لیشمانیوز میشوند. عوامل مؤثر در بیماریزایی انگلهای لیشمانیا عبارتند از عوامل مربوط به انگل، پشه ناقل، میزبان مهره دار و محیط. عوامل مربوط به انگل شامل فاکتورهای ویرولانس موجود در انگلهای لیشمانیا است که مهمترین آنها LPG و GP63 میباشند. این عوامل از چندین سال پیش مورد توجه محققین به خصوص در زمینه تولید واکسن و دارو بوده و مطالعات مختلفی نیز در این رابطه انجام شده است .تعداد گزش و پروتئینهای غدد بزاقی پشه خاکی ها از عوامل مربوط به پشه ناقل هستند که در بیماریزایی انگلهای لیشمانیا نقش دارند. از عوامل مربوط به میزبان مهرهدار نیز میتوان به سن، جنس، نژاد، تغذیه، سیستم ایمنی، بیماریهای عفونی، ژنتیک، جایگاه تلقیح انگل، شغل، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و عادات اهالی منطقه اشاره کرد. درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا، میزان بارندگی و توزیع آن، باد و شدت آن، ارتفاع از سطح دریا، جنس خاک، نوع پوشش گیاهی و تغییرات دورهای آب و هوا نیز از عوامل محیطی مؤثر در بیماریزایی انگلهای لیشمانیا میباشند. عواملی که باعث افزایش پاتوژنیسیته و مقاومت انگل در مقابل عوامل مختلف میگردند در این مقاله مورد بررسی قرارگرفته است.
|
|
|
|
|
|