|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای مجیدپور
شهنام عرشی، علی مجیدپور، همایون صادقی، سید هاشم سزاوار، رضا قاسمی برقی، داریوش امدادی، ناطق عباسقلیزاده، پروانه نفت چی، دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
زمینه و هدف: مهمترین منطقه شیوع بیماری تب راجعه در کشور استان اردبیل می باشد و شایعترین علت آن نیز بورلیاپرسیکا است. هدف از این مطالعه تعیین خصوصیات اپیدمیولوژیک بیماری و فراوانی آلودگی در بین کنه های منطقه جهت برنامه ریزی لازم برای کاهش موارد و افزایش آگاهی در مورد خصوصیات بیماری بوده است. روش کار: در این مطالعه 391 بیمار با تشخیص قطعی تب راجعه در طی سالهای 80-1377 از نظر اپیدمیولوژی بالینی مورد بررسی قرار گرفتند . نوع بورلیا آلوده کننده کنه های منطقه و همچنین نمای خصوصیات بالینی بیماری بررسی شد. نوع و شیوع آلودگی بورلیا در 1421 کنه جمع آوری شده از 130 فضای داخلی و 14 فضای خارجی بررسی و تعیین گردید. کنه های جمع آوری شده له گردید و سوسپانسیون بدست آمده به منظور تعیین فراوانی آلودگی در بین کنه های منطقه به پریتونئوم دو موش و دو خوکچه هندی تزریق گردید. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری ANOVA و مجذور کای آنالیز گردید. یافته ها : شایعترین تظاهرات بیماری شامل تب ، لرز و سردرد بود . یافته های دیگر شامل تهوع، استفراغ، تعریق ، درد شکم، آرترالژی، سرفه، فتوفوبی، ائوزینوفیلی، هماچوری، زردی، پتشی و احتقان ملتحمه بود ند . یافته های آزمایشگاهی در 60 بیمار لکوسیتوز، ESR بال ا و کم خونی را نشان داد. از 1421 کنه جمع آوری شده 9/45%، 3/40% و 8/13% به ترتیب ارنیتودوروس لاهورنسیس، ارنیتودوروس تولوزانی، و آرگاس پرسیکوس بودند. فراوانی و شیوع کنه ها در روستای خانندبیل در بالاترین حد بود. کنه های جمع آوری شده در سه روستا آلودگی بورلیایی داشتند. نتیجه گیری: علا ی م بالینی بیماری تب راجعه با موارد گزارش شده در مطالعات نواحی دیگر هم خوانی داشت. پتشی در مقایسه با تب راجعه نوع شپشی در تعداد کمتری از بیماران دیده شد. با توجه به شیوع بالای آنمی در بیماران این منطقه که در مطالعات دیگر به آن اشاره نشده است ضرورت بررسی های بیشتری در این زمینه وجود دارد.
امیر اشکان نصیری پور، پوران رئیسی، سید جمال الدین طبیبی، علی مجیدپور، میترا صفی پور، دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده
مقدمه: تأسیس مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری، راهکار اجرایی پیشگیری از ایدز و بیماریهای عفونی ناشی از روابط جنسی و سوء مصرف مواد در کشورهایی است که دربرنامه پیشگیری موفق بوده اند؛ ضرورت دارد که این مراکز با داشتن الگوی مدیریتی مناسب، بهتر بتوانند با استفاده از امکانات موجود به اهداف از پیش طراحی شده خود برسند. هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی الگوی بومی مدیریت منابع مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری در ایران بود. روش کار: در این پژوهش توصیفی-تطبیقی برای جمعآوری دادهها از کشورهای مورد مطالعه، فرم گردآوری اطلاعات تنظیم گردید. سپس بر مبنای ااطلاعات به دست آمده، جداول تطبیقی بر اساس ابعاد اهداف پژوهش تهیه و در ادامه بر اساس شاخص های مورد نظر الگوی اولیه طراحی گردید. جهت تست الگو و اعتبارسنجی از پرسشنامه استفاده شد. و سپس با تکنیک دلفی با نظرخواهی 30 نفر شامل متخصصین، اساتید و مدیران و کارشناسان وزارت بهداشت و دانشگاهها بهرهگیری به عمل آمد. یافتهها: همه کشورهای مورد مطالعه علیرغم چالشهای موجود،منابعشانرا در جهت مدیریت پیشگیری و درمان ایدز و دیگر بیماریهای رفتاری بکار گرفتهاند. در اغلب کشورهای مورد مطالعه مراکز غیر متمرکز بوده و در روستاها نیز خدمات مشاوره و توزیع ملزومات پیشگیری امکانپدیر بوده و بعلاوه، این خدمات در مراکز ارائه خدمات بالینی و مراقبتهای اولیه ادغام شده است. در برخی کشورها آموزش و مشاوره آنلاین و اینترنتی بکار گرفته شده است. نتیجهگیری: نتایج مطالعات حاضر نشان میدهد بهرهگیری از امکانات سازمانهای غیر دولتی،رایگان بودن کلیه خدمات مرکز مشاوره، ادغام خدمات مشاوره در خدمات مراقبتهای اولیه، لزوم آموزش مداوم به پرسنل این مراکز، راهاندازی مراکز ویژهی گروههای پرخطر مانند روسپیان، آموزش در مدارس، راهاندازی وب سایتهای آموزشی مرتبط، جذب کمکهای بینالمللی میتواند به بهبود مدیریت منابع و عملکرد مراکز مذکور منجر گردد.
مریم آدابی، مهشید طالبی طاهر، لیلا اربابی، مستانه افشار، سارا فتحی زاده، سارا مینائیان، نیلوفر مقدم مراغه، علی مجیدپور، دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت زخم علت اصلی مرگ و میر در بیماران سوختگی می باشد. بیماران مبتلا به سوختگی به وضوح در معرض خطر بالای عفونت بیمارستانی قرار دارند. سودوموناس آئروژینوزا از شایع ترین عوامل عفونت زخم های سوختگی است و با توجه به مقاومت زیادآن به آنتیبیوتیکها، درمان مشکلی دارد. هدف از این مطالعه، جداسازی، شناسایی دقیق و بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی سویههای سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم سوختگی بیماران بستری در بیمارستان سوختگی به آنتی بیوتیک های منتخب است.
روش کار: در این مطالعه، تشخیص و تایید سویه ها به دو روش بیوشیمیایی و ژنتیکی به دقت انجام شده؛ سپس، ارزیابی مقاومت باکتری به آنتیبیوتیک ها با استفاده از روش انتشار دیسک در آگار (Kirby- Bauer) انجام شد. در ادامه حداقل غلظت مهاری( MIC ) برای چهار نماینده گروه های مختلف آنتی بیوتیکی انجام پذیرفت.
یافته ها: از 94 سویه مورد بررسی سودوموناس آئروژینوزا، 83 سویه ( 3/88%) مقاومت چند دارویی به آنتی بیوتیک های مورد بررسی داشتند. بر اساس روش (Kirby- Bauer) بیشترین درصد مقاومت، مربوط به سفپیم به میزان 5/89% بوده و در بین آنتی بیوتیک های مورد بررسی برای تعیین MIC بیشترین مقاومت نسبت به سیپروفلوکساسین به میزان 89% مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، نشان دهنده گستردگی بالای مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف در بین سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم بیماران سوختگی می باشد. لذا اندازه گیری سریع و بررسی دقیق مقاومت آنتی بیوتیکی به جهت تجویز آنتی بیوتیک مناسب و درمان هرچه سریعتر بیماران سوختگی امری ضروری می باشد.
لیلا اربابی، مینا بوستان شناس، مریم آدابی، سارا فتحی زاده، سمیرا رسولی کوهی، مستانه افشار، محمد رهبر، علی مجیدپور، ملیحه طالبی، مهشید طالبی طاهر، دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: انتروکوک ها فلور نرمال دستگاه گوارش انسان، پرندگان و سایر حیوانات هستند که از مهمترین عوامل رایج در ایجاد عفونتهای بیمارستانی محسوب میشوند. توانایی ایجاد مقاومت به چندین آنتی بیوتیک و ظرفیت بالای آنها برای انتقال افقی ژنها؛ این گروه از باکتریها را به یک گروه مناسب و ایده آل برای تحقیق، جهت بررسی مقاومت به آنتی بیوتیک تبدیل نموده است در تحقیق حاضر مقاومت دارویی گونه های مختلف انتروکوک بر علیه ونکومایسین و 7 آنتی بیوتیک اختصاصی دیگر تعیین گردید.
روش کار: 120 سوش انتروکوک جدا شده از بیمارستان رسول اکرم شهر تهران جمع آوری گردید. انتروکوکها با روشهای استاندارد تشخیص داده شدند و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی تا حدگونه شناسایی گردیدند. آزمون حساسیت به آنتی بیوتیک ها طبق روش استاندارد دیسک دیفیوژن CLSI انجام شد. مقاومت دارویی (MIC) با روش آگار دایلوشن بر روی نمونه های مقاوم به ونکومایسین تعیین گردید.
یافته ها: از 120 سویه انتروکوک جداشده از بیماران بخشهای مختلف بیمارستان رسول اکرم 74 سویه (61%) Enterococcus faecalis و 46 سویه (38%) Enterococcus faecium بودند. مقاومت به آنتی بیوتیک های. ونکومایسین، تتراسایکلین، جنتامایسین، کلرامفنیکل، سیپروفلوکساسین، پنی سیلین، آمپی سیلین و اریترومایسین بترتیب 37%، 73%، 86%، 35%، 69%، 31%، 45% و 79% بود. 45 سویه (37%) مقاوم به ونکومایسین بودند. 70% از سویه ها نیز دارای MIC > 256 µg/ml بودند. علیرغم اینکه شیوع سویه های VRE متعلق به هر دوگونه بود، اما E. faecium بالاترین میزان مقاومت به ونکومایسین را داشت..
نتیجه گیری: افزایش سویه های مقاوم به آنتی بیوتیک به خصوص ونکومایسین در میان انتروکوک ها، تهدید جدی برای بیمارستانهای ایران بوده و موجب محدودیت در گزینه های درمانی برای بیماران مبتلا به عفونتهای بیمارستانی میگردد. نتایج این مطالعه نشان دهنده نقش بسیار مهم نمونه های بیمارستانی بعنوان مخازن شاخصهای مقاومت است، بنابراین باید نسبت به نظارت دقیق بر سیستم بهداشتی وکنترل عفونت جهت جلوگیری از انتشار آن توجه شایانی مبذول داشت
عباس فدایی، علی مجیدپور، سمیه سلیمان زاده مقدم، حمیده رحمانی سراجی، دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: آسم یکی از شایعترین بیماریهای مزمن در جهان و ایران است. تحقیقات اخیر نشاندهنده کنترل ضعیف آسم در بیماران علیرغم دریافت درمانهای مناسب است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین شاخص های کنترل بیماری آسم با سطح تحصیلات مبتلایان به آسم بود.
روش کار: این مطالعه با طراحی مقطعی گذشته نگر روی 80 نفر از بیماران مبتلا به آسم مراجعه کننده به بیمارستان لبافینژاد انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ESMAA: بررسی اپیدمیولوژیک در مدیریت آسم در بزرگسالان آسیای شرقی بود که جهت بررسی میزان کنترل آسم از تست کنترل آسم(ACT) و معیار طبقه بندی GINA 2016 استفاده شد و پذیرش دارویی بیماران بر اساس مقیاس پایبندی دارویی موریسکی ارزیابی شد. جهت تحلیل داده ها برای بررسی ارتباط و مقایسه میان متغیرهای کمی از آزمون آنوا (رگرسیون و همبستگی پیرسون) و برای بررسی داده های کیفی از آزمون مربع کای کمتر از 0/5 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافته ها: در این مطالعه 80 نفر با میانگین سنی 54/65 حضور داشتند که 32 نفر از آنها تحصیلات ابتدایی، 26 نفر تحصیلات متوسطه و 22 نفر تحصیلات دانشگاهی داشتند. از نظر میزان کنترل بیماری بر اساس تست کنترل آسم 52/5 درصد بیماران در وضعیت کنترل آسم و 47/5درصد بیماران در وضعیت غیرکنترل به سر میبردند. از نظر میزان کنترل آسم بر اساس معیار طبقه بندیGINA ، 30 درصد بیماران در وضعیت کنترل کامل، 45 درصد بیماران در وضعیت کنترل نسبی و 25 درصد بیماران در وضعیت عدم کنترل بودند. از لحاظ میزان پایبندی دارویی بیماران بر اساس مقیاس پایبندی دارویی موریسکی، 20 درصد پایبندی بالا، 40 درصد پایبندی متوسط و 40 درصد پایبندی پایین داشتند. در این مطالعه ارتباط معناداری بین میزان کنترل آسم از لحاظ ACT و سطح تحصیلات مشاهده نشد. همچنین ارتباط معناداری بین جنسیت و میزان کنترل آسم و پاییبندی به دارو وجود نداشت. به علاوه بین سطح تحصیلات و پایبندی به دارو ارتباط معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: بین شاخص های کنترل آسم و سطح تحصیلات مبتلایان ارتباطی وجود ندارد. شاید عوامل دیگری بجز تحصیلات روی شاخصهای کنترل آسم تاثیر داشته باشد که نیاز به مطالعات بیشتری است. همچنین فاکتورهای دیگری بجز تحصیلات را برای پایبندی به دارو می توان بررسی کرد.
|
|
|
|
|
|