|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای قمری
شهرام حبیب زاده، افشین فتحی، همایون صادقی، فیروز امانی ، مهیار قمری، دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سینوزیت به التهاب حفرات دور بینی اطلاق می شود. استاندارد طلایی تشخیص سینوزیت باکتریال با تعیین دقیق اتیولوژی سینوزیت به وسیله اخذ نمونه پونکسیون در شرایط استریل از درون سینوس است که عملی تهاجمی می باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموکسی سیلین با کلاریترومایسین در درمان سینوزیت حاد باکتریال کسب شده از جامعه طراحی گردیده است. روش کار: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی یک سوکور و با انتخاب تصادفی 30 کودک در هر یک از گروه های بیمار و شاهد انجام شد. سینوزیت حاد به سینوزیتی که کمتر از چهار هفته به طول انجامیده اطلاق گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل ترشحات ته حلقی چرکی یا ترشح چرکی از بینی به همراه وجود حداقل سه مورد از موارد ذیل، درد موضعی یک طرفه در صورت یا سر، بوی بد دهان، بدتر شدن علایم در طی پنج تا هفت روز قبل و درجه حرارت بیشتر یا مساوی 38 درجه سانتی گراد زیر بغل بودند. به یکی از گروه ها به صورت تصادفی (گروه A ) کلاریترومایسین (KLACID) با دوز 15 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم در دو دوز منقسم و به گروه دوم به صورت تصادفی (گروه B ) آموکسی سیلین با دوز 40 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم در سه دوز منقسم داده شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار آماری SPSS نسخه نه و با استفاده از آزمون های مجذور کای و تی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: از نظر پاسخ به درمان نه نفر (30%) بیماران گروه B و 26 نفر (86%) بیماران گروه A در روز دهم احساس بهبودی کامل داشتند. این اختلاف با توجه به آزمون مجذور کای معنی دار بود(001/0 p= ) . در مورد سرعت ایجاد بهبودی، احساس بهبودی در گروه B ، در 0 ± 10 روز (میانگین ± انحراف معیار) و در گروه A در 9/1 ± 6 روز ایجاد شد که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود(001/0= p ). نتیجه گیری: علی رغم حجم کم نمونه، تفاوت در میزان تاثیر کلاریترومایسین در مقایسه با آموکسی سیلین معنی دار بود (001/0= p )، بنابراین می توان از آن به عنوان یکی از داروهای موثر در درمان سینوزیت حاد باکتریال استفاده نمود.
حسین قمری گیوی، سمیه قاسم نژاد، دوره 8، شماره 3 - ( پاییز 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: آزمون ترسیم ساعت در اصل یک آزمون در قلمرو نوروپسیکولوژی است و به علت اجرای سریع و نمره گزاری آسان، کاربرد وسیعی یافته است. با توجه به اینکه این آزمون یک تکلیف دیداری- فضایی است، بنابراین برای ارزیابی کیفیت کارکرد قطعه آهیانه راست مغز و نیز بررسی آپراکسی ساختاری و عملکرد اجرایی بویژه در افراد دچار اسکیزوفرنی مورد استفاده قرار می گیرد. روش کار: این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 80 نفر بیمار مرد مبتلابه اسکیزوفرنی بستری در ماههای آبان و آذر 1385 در بیمارستان رازی تبریز بود که از بین این تعداد 28 نفر به عنوان حجم نمونه به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده و آزمون ترسیم ساعت بر روی آنان اجرا و نمره گذاری شد، ضمنا" 28 نفر از افراد بهنجار که فقط از نظر سن و سطح تحصیلی با گروه بیمار همسان شده بودند بوسیله همین آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون آماری t مستقل تحلیل شد و همه مراحل تجزیه و تحلیل اطلاعات بوسیله نرم افزار SPSS13 انجام گرفت. یافته ها: مقایسه اجرای آزمون در مرحله اول و دوم هر دو گروه نشان داد که تفاوت معنی دار بین دو گروه از نظر میزان پاسخ های درست و خطا در هر دو مرحله دیده می شود (p=0/01) و تعداد خطاها در هر دو مرحله در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بیشتر است و نکته جالب توجه این است که علی رغم کاهش نمرات خطاها در مرحله دوم اجرا برای افراد بهنجار، میزان خطا در گروه افراد دچار اختلال اسکیزوفرنی در مرحله دوم کاهش معنی داری نشان نمی دهد. نتیجه گیری: بر پایه نتایج حاصل از پژوهش فعلی می توان نتیجه گرفت که آزمون ترسیم ساعت به منظور تفکیک بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی از افراد مشکوک قابل استفاده است. از سوی دیگر بیشترین خطای مورد مشاهده در عملکرد این بیماران، خطا در جایگذاری شماره های ساعت در درون دایره صفحه ساعت است که استنباط می شود، متاثر از اختلال در روابط فضایی این بیماران باشد که این استعداد درک روابط دیداری- فضایی هم متاثر از نظام معطوف به خود و هم متاثر از نظام معطوف به بیننده است.
پرویز مولوی، حسین قمری، معصومه سعید لوی دیزجی، روح اله عرب، حسین محمدنیا، پروانه دیلمی، دوره 8، شماره 3 - ( پاییز 1387 )
چکیده
مقدمه و هدف: اسکیزوفرنی یک اختلال مزمن با دوره های متناوب تشدید و فروکش است که تمامی ابعاد زندگی فرد مبتلا را تحت تأثیر قرار داده و بیمار تقریباً هرگز به زندگی پیش از بیماری خود باز نمی گردد. در این پژوهش علایم شاخص بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در شهرستان اردبیل بررسی شده است. روش کار: پژوهش انجام شده یک مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد که بر روی کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستانهای فاطمی و ایثار از مهر 1384 لغایت خرداد 1385 انجام گرفته است. حجم نمونه 100 مورد بوده است. ابزار بکار رفته در این پژوهش، پرسشنامه بود. به منظور سرند کردن بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی از آزمون MMPI استفاده شد. نتایج بدست آمده در این پژوهش توسط آمار توصیفی و بوسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. همچنین جهت تحلیل فرضیات از یک تحلیل عاملی به روشPCA استفاده شد. یافته ها: 79 بیمار مرد و 21 بیمار زن بودند. بیشترین فراوانی مربوط به اسکیزوفرنی نوع پارانوئید بود( 44% بیماران معادل 44 نفر). فراوانترین علامت شاخص در این بیماران، اختلال توجه بود و در رتبه دوم گوشه گیری اجتماعی قرار داشت. بیشترین داروی بکار رفته در این بیماران قرض کلوزاپین بود. نتیجه گیری: یافته های حاصل از این مطالعه به غیر از علایم مربوط به اختلال ادراکی با معیارها و علایم ذکر شده در DSM-IV در مورد تشخیص اسکیزوفرنی، و نیز علایم بلولری و کرپلینی انطباق دارد.
فرشاد شیخ اکبری، بیتا شهباززادگان، مهدی صمدزاده، حسین قمری گیوی، محمد نریمانی، دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مسائل مهم در حیطه آسیب شناسی روانی تشخیص درست اختلال های روانی است. از آنجا که نشانه های بیماری های اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو و خلقی دوقطبی با هم در بسیاری از جهات مشترک هستند، تشخیص این سه اختلال از هم بسیار مشکل می باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه درجه حرارت بدن بیماران مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو و خلقی دو قطبی انجام شده است. روش کار: این پژوهش، از نوع مطالعات توصیفی- مقایسه ای بر روی 60 بیمار اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو وخلقی دو قطبی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه مصاحبه بالینی ساختار یافته و تب سنج جیوه ای زیر بغلی بود و از روش تحلیل واریانس یک طرفه برای تحلیل داده های بدست آمده استفاده شد. یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه در گروه اسکیزوفرنی 13/11 ± 15/38، در گروه اسکیزوافکتیو 99/10±8/34 ، در گروه خلقی دوقطبی 05/9±25/35 سال بود. 3/63% از افراد شرکت کننده تحصیلات راهنمایی، 15% دبیرستان، 7/16% دیپلم و 5% لیسانس بودند. شغل 7/51% از افراد آزاد، 3/8% کارمند و 40% از آنها بیکار بودند. 45% از آنان مجرد و 55% متاهل بودند. تعداد دفعات بستری افراد 15% یکبار مراجعه، 25% دوبار، 3/13% سه بار، 7/41% مکرر و 20% بین 10-4 بار مراجعه برای بستری داشتند. بین میانگین درجه دمای بدن بیماران اسکیزوفرنی با اسکیزوافکتیو و خلقی دوقطبی تفاوت معنی داری وجود داشت ( p < 0/001 ). نتیجه گیری: مقایسه تفاوت بین میانگین نوسان دمای بدنی سه گروه بیماران (اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو و خلقی دوقطبی) نشان داد که بیماران اسکیزوافکتیو بیشتر به گروه بیماران خلقی دو قطبی نزدیک تر هستند تا بیماران اسکیزوفرنی و بیماران اسکیزوفرنی از لحاظ میانگین حفظ پایه و نوسان دمای بدن احتمالاً با دو گروه (اسکیزوافکتیو و خلقی دوقطبی) متفاوت می باشند.
پگاه عالم پور، عطا محمودپور، کامران شادور، علی اصغر خیری، علی اکبر قمری، پرویز صالح، سید هادی ثقلینی، دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امتیازهای تعیین خطرزودهنگام به طور شایع جهت ارزیابی وتشخیص علایم اولیه بدحالی بیماران و شروع مراقبتهای درمانی بیشتر استفاده میشود. با توجه به عدم وجود شواهد کافی در مطالعات انجام شده بر آن شدیم تا ارزش MEWSو NEWS اولیه را در پیش بینی مورتالیتی بیماران سوختگی بررسی نماییم.
روش کار: پس از کسب مجوز از کمیته اخلاق دانشگاه بیماران بستری در بخشهای سوختگی بیمارستان سینا از تیر لغایت اسفند 1398 وارد این مطالعه شدند. تمام اطلاعات دموگرافیک شامل سن، جنس، APACHE، نوع ترخیص بیمار، بیماریهای همراه، درصد سوختگی اولیه، بستری اولیه در بخش یا ICU سوختگی، زمان شروع و طول درمان با آنتیبیوتیک، میزان و نوع سرم تجویز شده برای تمام بیماران ثبت شدند و نمرات NEWS و MEWS برای تمام بیماران بلافاصله پس از پذیرش در بخش یا ICU و همچنین قبل از ترخیص ثبت شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS-23 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: شاخصهایNEWS و MEWS اولیه توانایی مناسبی جهت تشخیص بدحالی بیماران سوختگی دارد (area= 0.78, P<0.001)(0.001> area=0.79, p )بر اساس شاخصYouden بهترین نقطه برش برای NEWS اولیه 4.50 و برای MEWS اولیه 1.50 بدست آمد.
نتیجه گیری: در این مطالعه برای اولین بار از NEWS و MEWS در پیشبینی مرگ و میر بیماران سوختگی استفاده شده است و مشخص گردیده که این معیارها میتوانند به طور قابل قبولی بدحالی بیماران سوختگی را پیشبینی کنند.
سارا زلفعلی پورملکی، حسین قمری کیوی، علی رضایی شریف، دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به شیوع روز افزون چاقی و اضافه وزن و پیامدهای روانشناختی حاصل از آن در جهان و کشورمان ایران، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب اجتماعی بدنی در زنان مبتلا به چاقی و اضافهوزن انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان مبتلا به چاقی و اضافه وزن شهر تبریز در سال 1402 تشکیل داد. 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایشی روایت درمانی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کرد و اعضای گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده مقیاس اضطراب اجتماعی بدنی هارت و همکاران (1989) بود. داده های جمع آوری با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد بین نمرات پسآزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0.001>p). میانگین اضطراب اجتماعی بدنی در مرحله پیش آزمون به ترتیب برای گروه آزمایشی و کنترل 2.289± 44.33 و 3.063±43.67 بود و در مرحله پس آزمون 3.177±36.33 و 3.385±43.80 بود. نتایج نشان داد روایت درمانی منجر به کاهش اضطراب اجتماعی بدنی شده است (0.001>p). در مراحل پیگیری نیز معلوم شد اثرات روایت درمانی ماندگار است (0.001>p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد روایت درمانی میتواند باعث کاهش اضطراب اجتماعی بدنی زنان مبتلا به چاقی و اضافهوزن شود، از این رو احتمالاً در بهبود سلامت روانشناختی افراد مبتلا به چاقی و اضافهوزن میتواند راهبرد مفیدی باشد.
|
|
|
|
|
|