[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
23 نتیجه برای فرید

عدالت حسینیان، سید هاشم سزاوار، محمد تقی نیک نژاد، فرید گسیلی، زهرا موسوی، ایلناز محمدی،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود پیشرفتهای وسیع تشخیصی و درمانی هنوز یک سوم بیمارانی که دچار سکته قلبی می شوند فوت می کنند. مطالعات مختلف نشان داده است که آریتمی های قلبی شایعترین علت مرگ در جریان سکته قلبی حاد می باش ن د و بلوکهای قلبی دسته مهمی از این آریتمی ها هستند و از این جهت که اغلب در پیش آگهی، مدت بستری و م رگ و میر بیمارستانی مؤثرند دارای اهمیت زیادی هستند .

  روش کار: در این بررسی پرونده 630 بیماربا تشخیص سکته قلبی حاد بستری شده در CCU بیمارستان بوعلی اردبیل از د یم اه 1377 تا د یماه 1380 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات لازم با کمک پرسشنامه و به روش Secondary Data Analysis جمع آوری گردید. در نهایت داده های حاصله با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردید.

  یافته ها: 4/9% افراد مورد مطالعه بل ـ وک AV و 2/30 % بلوک شاخه ای داشته اند. به تفکیک جنس 5/40% مردان و 6/37 % زنان مورد مطالعه حداقل یک نوع بلوک داشته اند ولی ارتباط معنا داری بین بلوک و جنس افراد بدست نیامد. همچنین 62% م رگ و میر بیمارستانی در بیماران AMI به همراه بلوک و 38% موارد بدون بلوک بوده است که بیانگر ارتباط معنی داری بین بلوک و م رگ و میر بیمارستانی می باشد (05/0 < p ) .

  نتیجه گیری: میزان کل فراوانی بلوک های AV و شاخه ای به دنبال AMI در مطالعه حاضر 6/39% بوده است که مشابه مطالعات دیگر است ولی میزان بلوک های شاخه ای (به صورت مجزا) به دنبال AMI در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات از شیوع بیشتری برخوردار بود .


سید محمود طباطبائی، حسین نعمت اللهی، فریده شاکری منش،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

  زمینه و هدف: برای انجام معاینه و اقدامات دندانپزشکی با کیفیت مطلوب برای کودکان و همچنین القای نگرش مثبت نسبت به این اقدامات در آنان، آگاهی و شناخت درست از رفتار کودکان و عوامل موثر بر آن اهمیت اساسی دارد. طی سه دهه گذشته، مطالعاتی در این زمینه انجام شده است و این مطالعه نیز با هدف دستیابی به راهکارهای مناسب به منظور کنترل و نتیجه گیری بهتر از اقدامات تشخیصی و درمانی و تاثیر ویژگی های شخصیتی مادر- بعنوان یکی از مهمترین عوامل موثر بر رفتار کودک انجام شد.

  روش کار: در این مطالعه 104 کودک (53 پسر و 51 دختر) گروه سنی 6-3 ساله همراه با مادران شان بطور تصادفی انتخاب شدند. کودکان سابقه ای از مراجعه به دندانپزشک نداشته و هیچ گونه معلولیت جسمی و روانی یا رفتارهای ویژه نیازمند کنترل نداشتند. سنجش رفتار کودکان در طی سه جلسه بر اساس طبقه بندی فرانکل انجام شد که در آن چهار رتبه متمایز تحت عناوین کاملا منفی، منفی، مثبت و کاملا مثبت به دقت تعریف و نمره گذاری شده اند. در جلسه اول، کودک معاینه شد، در جلسه دوم، فلوراید تراپی و در جلسه سوم، یک درمان ترمیمی بعمل آمد. همزمان، ویژگی های روانی رفتاری و شخصیتی مادران از طریق مصاحبه روانپزشکی و با توجه به معیارهای DSMIV و استفاده از آزمون سلامت عمومی ( GHQ ) ارزیابی شده و چهار گروه عمده نرمال، افسرده، مضطرب و وسواسی، شناسایی و تشخیص داده شدند.

  یافته ها: نتایج این مطالعه نشان می دهدکه 5/12% کل کودکان در طی سه جلسه فاقد همکاری بوده و اکثریت آنان در گروه سنی 4-3 سال قرار داشتند. این تفاوت با گروه سنی 5-4 سال و 6-5 سال از نظر آماری، معنی داری بود(05/0 p< ). در همه گروه های سنی یادشده، تفاوت جنسی، تاثیری در رفتار کودک نداشت، همچنین مشخص شد که کودکان مادرانی که شخصیت وسواسی دارند، در مقایسه با سایر مادران، در طی سه جلسه، بالاترین نمره رفتاری را داشته و این تفاوت در جلسه اول از نظر آماری، معنی دار بود(05/0 p< ).

  نتیجه گیری: ویژگی های روانی رفتاری مادر، در اولین جلسه ملاقات با دندانپزشک، بیشترین تاثیر را بر رفتار کودک در کیلینیک دندانپزشکی نشان داد.


فریبا کهنموئی اقدم، فرناز اهدایی وند، فریده مصطفی زاده، قدرت اخوان اکبری، محمد صادقی،
دوره 5، شماره 3 - ( پاییز 1384 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از خطرات اصلی سزارین انتخابی ایجاد سندرم زجر تنفسی ایاتروژنیک است که پیامدهای آن از نظر بهداشتی و اقتصادی مشخص می باشد. تزریق پیش‌گیرانه کورتیکو استروئیدها (بتا متازون) به مادر تا حدودی از ایجاد عوارض مربوط به سندرم زجر تنفسی در نوزاد را می کاهد ولی استفاده از کورتیکواستروئیدها ترس از عوارض جانبی را نیز به همراه دارد و یکی از عوارض استروئیدها تاخیر در بهبود زخم می باشد لذا این مطالعه تاثیر بتامتازون بر روی زخم جراحی را مورد بررسی قرار داده است.

  روش کار: در این پژوهش جمعیت مورد مطالعه در دو گروه مورد و شاهد (30 نفره) از زنان که سزارین انتخابی بودند. در گروه مورد 48 ساعت قبل از عمل, 12 میلی گرم بتامتازون دو بار به فاصله‌ 24 ساعت به صورت عضلانی تزریق شد و عوارض زخم جراحی طی هفت روز بعد از عمل در هر دو گروه به صورت بالینی مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار آماری SPSS و به کمک آزمون های مجذور کای و فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: اکثر بیماران مورد مطالعه (60%) در گروه سنی 30-20 سال بوده و میانگین سنی هر دو گروه 21 سال بود. فراوانی نسبی بیماران دارای عارضه‌ زخم جراحی در گروه مورد (دریافت کننده بتامتازون) 30% و در گروه شاهد 33/23% بود، که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. شایع ترین عارضه قرمزی و پرخونی منطقه عمل جراحی بود. در 15% بیماران سایر عوارض مشاهده شده شامل ترشح سروزی، گرمای موضعی و اندوراسیون بود که در این موارد نیز اختلاف آماری معنی داری بین گروه مورد و شاهد وجود نداشت.

  نتیجه گیری: در مطالعه حاضر بتامتازون موجب افزایش عوارض زودرس زخم جراحی نشد و می توان از آن بدون نگرانی از عوارض ترمیم زخم جراحی به صورت پیش گیرانه جهت رسیده شدن ریه جنین در بیماران با سزارین انتخابی استفاده کرد.


حسن عدالتخواه، فریده گلفروشان، حمیده عظیمی، پرویز محمدی، احد رازی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: علی رغم پیشرفت های وسیع در تشخیص و درمان بیماری های پوستی، عفونت های قارچی پوست هنوز هم یکی از دلایل مهم مراجعه به مراکز پوست می باشد. شیوع گونه های درماتوفیتوزیس در مناطق مختلف متفاوت است. شناسایی این عوامل نقش مهمی در درمان و ریشه کنی آن دارد. مطالعه حاضر به منظور تعیین انواع گونه های درماتوفیتی در مراجعین به درمانگاه پوست انجام شده است.

  روش کار: این مطالعه توصیفی - تحلیلی بر روی 518 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان هفت تیر در طی سال های 77-1376 انجام شد. در افراد مورد مطالعه آزمایش مستقیم قارچی ضایعات پوست و ناخن مثبت بود. نمونه های حاصل از ضایعات بیماران در محیط های کشت اختصاصی شامل دکستروز آگار و سابورودکستروز آگار حاوی کلرآمفنیکل و سیکلوهگزاماید کشت داده شدند. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: نتایج کشت در 3/70% موارد مثبت بود. شایع ترین عامل عفونت در ضایعات پوستی و ناخن تریکوفیتون وروکوزوم بود. گرفتاری در گروه سنی زیر 15 سال، جنس مذکر و روستائیان شایع تر بود. کچلی تنه شایع ترین شکل بالینی بیماری بود.

  نتیجه گیری: شیوع انواع گونه های درماتوفیتی در نواحی و کشورهای مختلف متفاوت است. علیرغم آزمایش مستقیم مثبت ممکن است کشت همان ضایعات منفی باشد، بنابراین شناسایی انواع گونه های درماتوفیتی برای اقدامات بعدی ضروری است.


فریده گلفروشان، عفت خدائیانی، شهلا بابائی نژاد ، دلارا لاغوثی ،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف:دیابت از نظر بالینی و ژنتیکی گروه ناهمگونی از اختلالات است که با سطوح بالای غیر طبیعی گلوکز در خون مشخص می شود. پوست هم در اثر تغییرات متابولیکی حاد و هم در اثر عوارض دژنراتیو مزمن دیابت درگیر می شود . ضایعات پوستی به طور شایع در بیماران دیابتی دیده شده وبه طور عام حدود 30% از این بیماران اختلالات پوستی دارند. این مطالعه با هدف بررسی شیوع ضایعات پوستی در بیماران دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه پوست و دیابت بیمارستان سینای تبریز طرح ریزی و انجام شد.

  روش کار: مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که در بیماران دیابتی دارای ضایعه پوستی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت و پوست بیمارستان سینای تبریز در سال 1382 انجام شد. پرسشنامه ای با متغیرهای از قبیل سن، جنس، شغل، نوع دیابت، مدت دیابت، کنترل قند خون، دریافت درمان منظم، نوع ضایعه و غیره تهیه و برای هر بیمار دارای ضایعه پوستی به طور جداگانه تکمیل شد. ضایعات پوستی ناشی از سوختگی، از مطالعه حاضر حذف شدند. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های مجذور کای و فیشر تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: در 500 بیمار مبتلا به دیابت، 80 بیمار (16%) ضایعه پوستی داشتند. 5/57% این بیماران مرد و 2/91% بیماران دیابت نوع II داشتند. متوسط سن بیماران 54/1 ± 86/56 سال بود و متوسط مدت دیابت 82/0 ± 87/10 سال به دست آمد. بیشترین گروه سنی دارای ضایعه پوستی، جمعیت بالای 50 سال بودند. زخم نکروتیک30 مورد (6%) و درموپاتی دیابتی 22 مورد (4/4%) شایع ترین ضایعات پوستی در بیماران دیابتی بودند، در حالی که سایر ضایعات مثل عفونت ها، اسکلرودرموئید، ضایعات منگنه ای، زخم نوروپاتیک، دیابتیک بولا، درماتیت و لیکن پلان شایع نبودند. 5/97% بی ماران دیابتی دارای ضایعه پوستی کنترل ضعیف قند خون داشتند. میزان زخم پای دیابتی (مجموع زخم نوروپاتیک، نکروتیک، منگنه ای وسلولیت) 12% بود که در 6/21% منجر به قطع عضو شده بود.

نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که میزان ضایعات پوستی در بیماران دیابتی در مقایسه با مطالعات سال های قبل کاهش یافته است که می تواند به علت افزایش دانش و توجه بیماران به بیماری دیابت و عوارض آن باشد.
مهدی هدایتی، پروین میرمیران، پارتا حاتمی‌زاده، حمید جعفرزاده، رامبد حاجی‌پور، فریدون عزیزی،
دوره 6، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده

  زمینه: از سال ها قبل کمبود ید و اختلالات ناشی از آن به عنوان یک مشکل عمده بهداشتی ـ تغذیه‌ای در ایران شناخته شده است. طبق گزارشات قبل از ید رسانی، استان اردبیل یکی از مناطق دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. از سال 1368 در ایران، برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار به مرحله اجراء درآمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 این بررسی در دانش‌آموزان 7 تا 10 ساله استان اردبیل انجام شد.

  روش کار: طی یک بررسی توصیفی ـ مقطعی از طریق نمونه‌گیری تصادفی تعداد 1200 دانش‌آموز ( به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقسیم‌بندی سازمان جهانی بهداشت درجه‌بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه‌ها گرفته شد و اندازه‌گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.

  یافته ها: درصد کلی گواتر در دانش‌آموزان کل استان 3/9%‌ بود که به ترتیب در دختران و پسران 7/10% و 9/7% بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 8/18 میکروگرم بر دسی لیتر بود. در 7/80% موارد ید ادرار بیشتر از 10 میکروگرم بر دسی لیتر بود و سطح ید ادرار کمتر از 5 میکروگرم بر دسی لیتر در 2/4% موارد وجود داشت. هیچ مورد ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم بر دسی لیتر نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش‌آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.

  نتیجه گیری: یافته‌های این بررسی نشان می‌ دهد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر در دانش‌آموزان کاهش معنی‌داری داشته و ید ادرار دانش‌آموزان استان اردبیل همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می‌باشد. لذا استان اردبیل در زمره مناطق "عاری از کمبود ید "محسوب می‌شود.


فریده مصطفی زاده، مهرناز مشعوفی، معصومه رستم نژاد،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

  زمینه و اهداف: میزان سزارین در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است. به علت عوارض زیاد بعد از عمل، دوره نقاهت طولانی و هزینه بالای زایمان به طریق جراحی و سایر عوارض، زایمان طبیعی به عنوان روش رایج توصیه شده است . با توجه به افزایش زایمان به طریقه سزارین و سهولت پذیرش آن از سوی عامه مردم به نظر می رسد که نگرش زنان باردار و پرسنل بهداشتی نسبت به انتخاب نوع زایمان موثر است. این پژوهش به منظور بررسی نگرش پرسنل بهداشتی و زنان باردار نسبت به زایمان طبیعی وسزارین و همچنین مقایسه این نگرش در دوگروه زنان باردار و پرسنل بهداشتی انجام شده است .

  روش کار: این بررسی یک مطالعه توصیفی مقایسه ای است که برروی 84 نفر پرسنل بهداشتی و300 نفر زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی اردبیل در سال 83 انجام شد. نگرش نمو نه های مورد مطالعه بوسیله پرسشنامه لیکرت جمع آوری شد وسپس با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T.test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

  یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که 1/30% از زنان باردار و 50% پرسنل بهداشتی نگرش مثبت نسبت به زایمان طبیعی داشتند. یافته ها نشان داد که بین نگرش پرسنل بهداشتی و زنان باردار نسبت به زایمان سزارین یا طبیعی تفاوت معنی دار وجود داشت (001/0=p).

  نتیجه گیری: با توجه به اینکه نگرش پرسنل بهداشتی در مقایسه با زنان باردارنسبت به زایمان طبیعی مثبت تر بود. بنابراین به نظر می‌رسد قشر جوان و باردار جامعه نیاز به آموزش بیشتر و افزایش آگاهی وتغییرنگرش نسبت به روش های زایمانی دارند.دراین میان نقش آموزشی پرسنل بهداشتی باتوجه به نگرش بالا می تواند موثر باشد .


افشار تموک، فریدون آشنایی، ژوبین یگانه مقدم، مهدی چینی فروش، نیره امینی ثانی، شهرام حبیب زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده

  زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی بیماری سیستم رتیکولواندوتلیال است و توسط هندی ها به کالاآزار به معنی بیماری تب سیاه معروف شده است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت سالانه 500 هزار مورد جدید در جهان روی می دهد استان اردبیل با اختصاص 25 تا 40 در صد از کل مبتلایان به لیشمانیوز احشایی کل کشور سهم عمده ای در آمار کشوری داشته واز کانون های مهم این بیماری در ایران به شمار می آید. با توجه به اهمیت این بیماری در استان اردبیل، این مطالعه به منظور شناخت علایم بالینی بیماری وخصوصیات دموگرافیک مبتلایان انجام شد.

  روش کار : ا ی ن مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که به صورت گذشته نگر انجام گرفته است. 110کودک که از دی ماه 75 تا مرداد 82 با تشخیص کالاآزار در سه بیمارستان فعال شهر اردبیل بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. تعریف ابتلا، شامل رویت انگل در آسپیراسیون مغز استخوان یا علایم بالینی اختصاصی (تب، اسپلنومگالی، پان سیتوپنی وکاهش وزن) به علاوه تست آگلوتیناسیون مستقیم مثبت DAT بود. نمونه ها از نظر خصوصیات دموگرافیک ، محل زندگی و علایم بالینی و فاصله زمانی موجود بین بروز علایم بیماری تا زمان تشخ ی ص مورد بررسی قرار گرفتند و برای ارائه نتایج از آمار توصیفی ساده استفاده گردید.

  یافته ها: از 110 کودک 4 /56% پسر و6/43% دختر بودند. 8/37 % بیماران در فاصله یک ماه از شروع علایم تشخیص داده شده بودند. در 97 بیمار تست DAT انجام شده بود که در 91 مورد مثبت بود(حداقل تیتر مثبت 400/1). در 42 بیمار بیوپسی وآسپیراسیون مغز استخوان انجام شده بود که در 26 مورد مثبت بود (رویت اجسام لیشمن ). محدوده سنی بیماران بین 4 ماه تا 14 سال بود. شایعترین یافته ها تب با3/97% و بی اشتهایی 1/97% بودند. آنمی در90% موارد، ترومبوسیتوپنی در8/60% و لکوپنی در 8/24% دیده شد. مرگ در 6 نفر از 110 نفرمعادل 5/5% و عدم پاسخ به درمان در 3 مورد (7/2%) روی داد.

  نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر تقریبا با یافته های مطالعات دیگران منطبق است. جمعیت آسیب پذیر لیشمانیوز احشایی عمدتاً کودکان می باشند و برای کاهش میزان مرگ و میر و میزان ابتلا تشخیص هر چه سریعتر بیماری ضرورت دارد لازم است پزشکان شاغل درمناطق اندمیک آشنایی کافی با بیماری داشته باشند.


فریبا کهنمویی، محمد علی محمدی، فریده مصطفی زاده، افشار ابراهیمی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده

  زمینه و هدف : اولیگوهیدرآمنیوس اختلالی است که با پیآمدهای ناگواری برای جنین همراه است که معمولاً منجر به ختم حاملگی قبل از ترم و تولد نوزاد پره ترم می گردد . مهمترین اقدام برای این بیماران افزایش طول دوره بارداری و جلوگیری از تولد نوزاد پره ترم می باشد که در این مطالعه تأثیر مایع درمانی خوراکی و وریدی در افزایش طول مدت بارداری در بیماران اولیگوهیدرآمنیوس بررسی شده است.

  روش کار: در این پژوهش جمعیت مورد مطالعه دو گروه مورد و شاهد 30 نفره از زنانی بودند که طی مراجعه به بیمارستان بر اساس سونوگرافی انجام یافته ، تشخیص اولیگوهیدرآمنیوس برای آنان مطرح شد، سپس بیماران بصورت کاملاً تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند . به گروه مورد روزانه 4 – 3 لیتر سرم نرمال سالین به مدت یک هفته و سپس مایع خوراکی تا زمان ختم حاملگی داده شده . در هر دو گروه در صورتیکه ادامه حاملگی مقدور نبود ختم حاملگی داده می شد . جمع آوری اطلاعات از طریق شرح حال، معاینه فیزیکی و تکمیل پرسشنامه مربوطه و یافته های سونوگرافی صورت گرفته و جهت بررسی ارتباط بین یافته ها از آزمون کای اسکوئر و تی تست نرم افزار آماری SPSS استفاده گردیده است .

  یافته ها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب 25 و 24 سال بود . میانگین سن حاملگی زمان تشخیص بیماری در گروه مورد 2/30 هفته و در گروه شاهد 8/31 هفته بود. میانگین سن ختم حاملگی در گروه مورد 6/34 و در گروه شاهد 2/34 هفته بود. میانگین افزایش طول مدت حاملگی در گروه مورد 86/3 هفته و در گروه شاهد 4/2 هفته بود که این اختلاف با توجه به 013/0= p معنی دار می باشد. بیشترین تأثیر در سن حاملگی 32 – 29 هفته مشاهده شد.

  نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه و با توجه به معنی دار بودن اختلاف افزایش طول مدت بارداری در گروه مورد و شاهد، هیدراتاسیون وریدی و خوراکی باعث افزایش طول مدت بارداری در بیماران مبتلا به اولیگوهیدرآمنیوس می شود.


فریبا صادقی موحد، فریده مصطفی زاده، مهرناز مشعوفی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری وسواس یک بیماری شایع در روانپزشکی است و تقریبا در 2% جمعیت جهان دیده می شود و موجب افزایش اضطراب در بیمار می گردد. بیماری وسواس در دوران قاعدگی، حاملگی و بعد از زایمان زنان ممکن است شروع شود و باعث افت در کیفیت زندگی زنان می شود. هدف از این مقاله بررسی عوامل موثر بر شروع وسواس در سنین باروری زنان می باشد.

روش کار: در یک مطالعه توصیفی، 53 زن با تشخیص DSM-IV (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders) برای وسواس در درمانگاه تخصصی روانپزشکی بیمارستان فاطمی اردبیل مورد مصاحبه قرار گرفتند. پرسشنامه شامل دو بخش مشخصات دموگرافیک و سوالاتی در مورد شروع وسواس در قاعدگی، حاملگی و بعد از زایمان و شیردهی بود که توسط بیماران تکمیل شدند. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: در دو نفر (3/8%) از نمونه ها شروع وسواس با اولین قاعدگی و در شش نفر (12/5%) در دوران بارداری بود. چهار نفر در حاملگی دوم و در شش نفر در دوران بعد از زایمان بود و در دو نفر بعد از زایمان اول وسواس شروع شده و سه نفر بعد از زایمان اول دچار اختلالات خلقی شدند.

نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که در دوران بارداری، زایمان و بعد از زایمان احتمال عود وسواس بیشتر میباشد و زنان باید در این دوران از نظر مشکلات روانی تحت نظارت ومراقبت قرار گیرند و به بهداشت روانی زنان بویژه در این دوران توجه بیشتر شود
میترا براتی، ثمیله نوربخش، آذر دخت طباطبایی، فریده ابراهیمی تاج، مهشید طالبی طاهر،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماریهای عفونی دستگاه تنفسی سالانه باعث 5/4 میلیون مرگ در میان کودکان جهان می شود که اکثریت این موارد در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، رخ می دهد. پاتوژنهای باکتریائی و ویروسی هر دو مسئول ایجاد این موارد مرگ و میر هستند. با توجه به تنوع نتایج بدست آمده در مطالعات نقاط مختلف جهان بررسی منطقه ای جهت تعیین شیوع عوامل ویروسی ضروری است.همچنین تشخیص سریع عوامل اصلی عفونت های تنفسی در کودکان، امکان درمان مناسب و اجتناب از مصرف بی رویه آنتی بیوتیک ها را مقدور می سازد. لذا در این مطالعه به بررسی آدنوویروس بعنوان یکی از عوامل شایع به روش سریع پرداخته شده است.

روش کار: این مطالعه بصورت توصیفی و مقطعی بوده و کلیه کودکان 3 ماهه تا 15 ساله با علائم عفونت تنفسی فوقانی که در طی یکسال (سال 1385) به درمانگاه کودکان بیمارستان رسول اکرم مراجعه کرده اند بررسی شده اند. نمونه سواپ حلقی بیماران به روش سریع کروماتوگرافی از نظر وجود آدنوویروس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.

یافته ها:160 کودک با میانگین سنی 61/5 ماه مورد بررسی قرار گرفتند که 57/5% پسر و 42/5% دختر بودند. تب در 77/4%، سوزش گلو در 66%، سرفه در 37/4%، اگزودای حلقی در 27%، درد شکم در 16/4%، استفراغ در 15/7%، لنفادنوپاتی گردنی در 13/8%، اسهال در 10%، پتشی کام در 5/7% و کونژنکتیویت در 1/9% دیده شد. بیماران 24% در فصل بهار، 14/2% در تابستان، 23/2% در پائیز و 38/6% در زمستان مراجعه کرده بودند. در 10 نفر 6/3% تست آدنوویروس مثبت بود. میانگین سنی در مبتلایان به آدنوویروس 58/5 ± 83/7 ماه بوده و 4 نفر 40% پسر و 6 نفر 60% دختر بودند. فصل ابتلا به آدنوویروس 20% در بهار، 30% در تابستان، 30% پائیز و 20% زمستان بود.

نتیجه گیری: آدنوویروسها 6/3% عفونتهای تنفسی فوقانی کودکان را شامل می شوند. با افزایش سن از شیوع آنها کاسته می شود و حداکثر شیوع در 5-1 سالگی می باشد. شیوع این عفونت تابع الگوی فصلی خاصی نبوده و تب و سوزش گلو شایعترین علائم بالینی این عفونت می باشد. وجود لنفادنوپاتی گردنی در آدنوویروس شایعتر از عفونت های دیگر دیده می شود.


گیتی رحیمی، فریده مصطفی زاده ، مهرناز مشعوفی،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجایی که سرطان سرویکس یکی از سرطان های مهم زنان بوده و عوامل احتمالی را در بروز آن موثر دانسته اند و از طرف دیگر تشخیص زودرس و درمان به موقع مراحل اولیه آن در پیش آگهی بیماری و بقاء حیات بسیار موثر است، لذا در این مطالعه به بررسی ارتباط احتمالی بین وسایل پیشگیری از بارداری با ضایعات سرویکس طرح ریزی شد.

روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که با مراجعه به کلیه آزمایشگاه های آسیب شناسی شهرستان اردبیل (6 مرکز) و بررسی 399 مورد گزارش پاپ اسمیر به روش نمونه گیری آسان و در دسترس انجام شد یک مورد به علت شیمی درمانی کنار گذاشته شد.

یافته ها: در این مطالعه 90 نفر 22/5% پاپ اسمیر طبیعی و 309 نفر 77/5% پاپ اسمیر غیر طبیعی داشتند که شامل سرویسیت غیر اختصاصی 298 نفر، سرویسیت اختصاصی 129 نفر و اختلا لا ت سلولی اپیتلیومی 105 نفر بود. از نظر استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری 15 نفر 3/8% وسیله نداشتند، 172 نفر 43% نیز از یکی از روش های طبیعی یا بستن لوله استفاده می کردند، 131 نفر 32/9% ازOCP (Oral Contraceptive Pill) . 63 نفر 15/8% ازIUD (Intrauterine Device) و 18 نفر 4/5% از کاندوم استفاده می کردند. با آزمون کای دو بین استفاده از روش های پیشگیری از بارداری با اختلا لات سلولی اپیتلیومی و سرویست غیر اختصاصی (ضایعه خوش خیم التهابی مزمن سرویکس) بترتیب (p=0/008) و (p=0/0001) ارتباط معنی داری نشان داده شد. dir="rtl">

نتیجه گیری: بین استفاده از روش های پیشگیری از بارداری با اختلالات سلولی اپیتلیومی و سرویسیت غیر اختصاصی ارتباط معنی داری وجود دارد (p=0/008) و (p=0/0001).  


فریده ابراهیمی تاج، عبدالحسین محمدی خانقاه، مژده رمضانی ، خاطره عنبری،
دوره 9، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

  زمینه و هدف: تست پوستی توبرکولین (مانتو) وسیله قابل اطمینانی برای بررسی عفونتهای اولیه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس است. در این آزمایش آنتی ژن مناسب، مشتق پروتئینی خالص شده توبرکولین ( PPD ) میباشد. واکنش ها را با اندازه گیری قطر ناحیه سفت شده (اندوراسیون) با لمس کردن محل تزریق، بعد از 48 و72 ساعت می سنجند. اطلاعات کمی راجع به مقایسه خواندن تست در 48 و 72 ساعت پس از تزریق وجود دارد لذا این مطالعه با هدف مقایسه نتایج قرائت این دو زمان انجام شد.

  روش کار: این مطالعه بصورت نیمه تجربی، تست توبرکولین 5 واحدی بر روی 120 دانشجوی پزشکی در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در طی دیماه 82 تا خرداد 83 توسط دانشجوی پزشکی دوره دیده صورت گرفته است. افراد با سابقه ضعف سیستم ایمنی، سوء تغذیه، مصرف کورتون از مطالعه حذف شدند.

  یافته ها: اندازه گیری 72 ساعت بعد از تلقیح بطور معنی داری بیشتر از اندازه  گیری پس از 48 ساعت بود. میانگین 22/4 در مقابل 79/2 میلی متر با (001/0 p < ). در این افراد اندازه تست جلدی پس از 72 ساعت بطور متوسط 47/1 میلی متر بیش از اندازه گیری پس از 48 ساعت بود. اختلاف اندازه اندوراسیون بین 48 و 72 ساعت در دو جنس و در سابقه تماس با سل، اختلاف معنی دار داشته است (000/0 > p  ).

  نتیجه گیری: در این مطالعه بخوبی نشان داده شده است که اندازه تست توبرکولین 5 واحدی در افراد بالغ بطور مشخصی در 72 ساعت بیش از واکنش بعد از 48 ساعت است. با توجه به یافته های این مطالعه پیشنهاد می شود تا در موارد منفی شدن PPD در زمان قرائت بعد از 48 ساعت ، مجددا PPD بعد از 72 ساعت مورد قرائت قرار گیرد.


فریبا صادقی موحد، پرویز مولوی، فرید گسیلی، تورج رحمانی، فیروز امانی، امیر مسعود رستمی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: بی خوابی یکی از شایعترین اختلالات خواب در دنیاست. با توجه به اختلال در فعالیتهای روزمره و همچنین احتمال افزایش ریسک ابتلا به افسردگی ماژوردر افراد مبتلا به بی خوابی، درمان صحیح و پایدار این بیماری از اهمیت بالایی برخوردار است. درمان رایج بی خوابی در حال حاضر درمان دارویی و استفاده از خواب آورهایی چون بنزودیازپین ها می باشد اما با توجه به عوارض جانبی این داروها استفاده از روشهای درمانی غیر دارویی، ضروری نشان می دهد. لذا در این مطالعه برآن شدیم تا اثرالکترومغناطیس‌تراپی را درمقایسه بادرمانهای رایج دارویی در درمان بی خوابی بررسی نماییم.

  روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور60 نفر از افراد مبتلا به بی خوابی مزمن اولیه که به مطب خصوصی متخصص اعصاب وروان مراجعه کرده بودند و بر اساس کرایتریای DSM-IV تشخیص آنها قطعی شده، مشکل بی خوابی بیمار بیش از 3 هفته طول کشیده بود و بیمار مشکلات زمینه ای دیگر نداشت، انتخاب شدند، افراد در 2 گروه 30 نفری درمان با الکترومغناطیس و کنترل (درمان با آلپرازولام) جای داده شدند و به مدت 3 هفته تحت درمان قرار گرفتند. با استفاده از پرسشنامه بررسی کیفیت خواب ( PSQI ) و پرسشنامه بررسی شدت بی­خوابی ( ISI ) ، بیماران در 3 مقطع زمانی قبل از شروع درمان، بلافاصله بعد از درمان و یک ماه پس از درمان بررسی شده و نتایج به دست آمده تحت آنالیز آماری قرار گرفت.

  یافته ها: در این مطالعه 60 بیمار شرکت داشتند که مشتمل بر 28 مرد (7/46%) و 32 زن (3/53%) می باشند، میانگین سنی بیماران 3/37 سال می باشد که کمترین سن شرکت کننده در مطالعه 17 سال و بیشترین سن 65 سال می باشد، میانگین امتیاز به دست آمده از هر یک از پرسشنامه ها قبل از شروع درمان و بلافاصله بعد از درمان تفاوت معنی دار آماری در بین دو گروه درمان وکنترل نداشت ولی یک ماه پس از درمان تفاوت معنی دار آماری بین دو گروه وجود داشت.

  نتیجه گیری: الکترو مغناطیس تراپی می تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای داروهای خواب، آور جهت درمان بی خوابی باشد که علاوه بر درمان بی خوابی در حد دارو های خواب آور پایداری بیشتری نیز نسبت به داروهای خواب آور داشته و عوارض جانبی گزارش شده ای هم ندارد.


تورج رحمانی، فرید بحرپیما، منوچهر ایرانپرور علمداری، محمد تقی خانی،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیابت نوع 2 منجر به اختلالات عروقی و کاهش نیتریک اکساید ( Nitric Oxide (NO) ) می شود. در این مطالعه سعی شده است تا تاثیر میدان الکترو مگنتیک ( Electro Magnetic field (EMF) ) را بر میزان NO به عنوان فاکتور موثر در یکی از مکانیسمهای افزاینده جریان خون و ( Ankle Brachial Index  = ABI ) به عنوان شاخص میزان جریان خون در اندام تحتانی در بیماران دیابتی نوع (2) مورد بررسی قرار گیرد.

  روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شاهد دار بود که در سال 1392 در بیمارستان امام و مرکز فیزیوتراپی مهر در شهر اردبیل انجام شد. تعداد 30 بیمار دیابتی بعد از مطالعه اولیه که به صورت پایلوت انجام گرفت با توجه به معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی به دوگروه الکترومگنتیک درمانی و کنترل تقسیم شدند. میزان ABI و NO خون دو گروه قبل از شرکت در مطالعه اندازه گیری شد. در گروه الکترومگنتیک از جریان مگنت با فرکانس 10 هرتز و 8mT به صورت اسکن اندام تحتانی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 40 دقیقه استفاده شد. در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. در پایان هشت هفته میزان ABI و NO اندازه گیری شد از آزمون T زوجی و T مستقل در نرم افزار SPSS 19 برای آزمون داده ها استفاده شد.

  یافته ها: نتایج نشان داد در گروه الکترومگنت تفاوت آماری معناداری در ABI قبل (02/0 ± 009/1) و بعد از مداخله (02/0 ± 052/1) وجود دارد (013 / 0= P )، ولی تفاوت آماری معناداری در ABI و NO در گروه کنترل و NO گروه الکترومگنت قبل و بعد از مطالعه یافت نشد (05 / 0< p )، همچنین نتایج افزایش معناداری در میزان اختلاف ABI قبل و بعد از مگنت درمانی (01/0 ± 050/0) نسبت به گروه کنترل (003/0 ± 004 /0) نشان داد (001/0= P ).

  نتیجه گیری: افزایش میزان ABI بیماران دیابتی به دنبال هشت هفته مگنت درمانی می تواند نشان دهنده افزایش جریان خون در اندام تحتانی باشد.


کاووس طهماسبی، مهوش جعفری، فریده ایزدی،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیازینون به عنوان یک ارگانوفسفره به طور وسیع در کشاورزی استفاده می ‏شود که با کاهش توانایی آنتی اکسیدانی سلول همراه است. استفاده از ترکیبات تیول ‏دار مانند N - استیل سیستئین ( NAC ) به عنوان آنتی اکسیدان می‏ تواند باعث کاهش استرس اکسیداتیو سلولی گردد. بنابراین در این مطالعه اثر NAC در کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون در مغز و قلب موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.

  روش کار: در این مطالعه تجربی، موش‏ های صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه دیازینون ( mg/kg 100)، گروه NAC ( mg/kg 160)، گروه دیازینون- NAC که دیازینون و NAC را به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. بعد از 24 ساعت، موش ‏ها توسط اتر بیهوش و بافت ‏ های مغز و قلب به سرعت جدا شد. پس از هموژنه‏ کردن بافت ‏ها، فعالیت آنزیم‏ های سوپراکسیددیسموتاز ( SOD )، کاتالاز ( CAT )، گلوتاتیون S - ترانسفراز ( GST ) و لاکتات دهیدروژناز ( LDH ) و غلظت‏ های گلوتاتیون ( GSH ) و مالون دی آلدئید ( MDA ) از طریق روش‏ های بیوشیمیایی تعیین شدند.

  یافته ها: دیازینون سبب افزایش فعالیت SOD و GST و میزان MDA و کاهش فعالیت LDH و میزان GSH مغز و قلب و همچنین سبب افزایش فعالیت آنزیم CAT در قلب وکاهش فعالیت این آنزیم در مغز می‏ گردد. تجویز NAC مانع تغییرات این پارامترها در مغز و قلب می ‏شود .

  نتیجه گیری: دیازینون با تولید رادیکال‏ های آزاد سبب افزایش لیپید پراکسیداسیون غشاء، کاهش غلظت GSH و القاء استرس اکسیداتیو در مغز و قلب می ‏شود. تجویز NAC به عنوان آنتی اکسیدان از طریق پاکسازی رادیکال‏ های آزاد و افزایش سنتز گلوتاتیون تا حدی باعث کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون می ‏شود.


سمیه فرید، هادی پیری دوگاهه، مهدی قیامی راد،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مشکلات کنترل عفونت&rlmهای میکروبی، بروز مقاومت دارویی است که یک مشکل رو به رشد در سراسر جهان می&rlmباشد. تولید آنزیم&rlmهای بتالاکتاماز وسیع الطیف (ESBLS) می&rlmتواند سبب ایجاد مقاومت به آنتی بیوتیک&rlmها در باکتری&rlmهای گرم منفی گردد. هدف از این مطالعه، تعیین الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی و فراوانی ژن SHV-1 در نمونه&rlmهای ادرار جمع آوری شده از بیماران بستری و سرپایی بیمارستان&rlmهای شهر اردبیل بود.

روش&rlm کار: تعداد 400 سویه انتروباکتریاسه جدا شده از نمونه&rlm&rlmهای ادراری وارد مطالعه شدند. همه نمونه &rlmها با روش معمول بیوشیمیایی مورد شناسایی قرار گرفتند. تست حساسیت آنتی بیوتیکی با روش کربی- بائر انجام شد. از روش دیسک ترکیبی جهت انجام تست تأییدی استفاده شد. نتایج با استاندارد&rlmهای CLSI مقایسه شد. در نهایت ایزوله&rlmهای ESBL مثبت، توسط روش PCR از نظر ژن SHV-1 بررسی شدند.

یافته&rlmها: از تعداد 400 ایزوله ادراری انتروباکتریاسه، مقاومت به آمپی سیلین، نالیدیکسیک اسید، کوتری موکسازول، سفوتاکسیم، سفتازیدیم، سفتریاکسون، سیپروفلوکساسین، سفتیزوکسیم، سفکسیم، جنتامایسین، ایمیپنم به ترتیب برابر 5/82، 3/62، 67، 36، 5/49، 3/50، 52، 36، 41، 8/24، 7/7 درصد بودند. 150 ایزوله (5/37 %) ESBL مثبت بودند و از بین آنها 28 ایزوله (7/18%) حاوی ژن SHV-1 بودند.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه، با توجه به درصد بالای مقاومت به آنتی بیوتیک&rlmها و همچنین به علت بالا بودن تولید آنزیم بتالاکتاماز وسیع الطیف در باکتری&rlmهای جدا شده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری، اتخاذ تدابیر لازم در منطقه ضروری می&rlmباشد.


مریم زرکش، کامران گیتی، نیما حسین زاده، فریدون عزیزی، مریم السادات دانشپور،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مطالعات ژنتیکی بر روی سندرم متابولیک، هدف از این مطالعه بررسی تجمع خانوادگی این سندرم و خطر ابتلای آن در میان خواهر و برادرها در جمعیت تهرانی بود.

روش کار: در مطالعه مقطعی حاضر، شاخص­های تن‌سنجی، بیوشیمیایی و فشار خون 566 خانواده از افراد شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران اندازه­گیری شد. سپس، نقش عوامل خطرساز در سندرم متابولیک، همبستگی نسبی پیرسون بین اجزای سندرم متابولیک و عوامل مربوط به فاکتورهای لیپیدی افراد محاسبه گردید.

یافته­ها: شیوع سندرم متابولیک در میان مادران و دختران به ترتیب 4/78 و 9/12 درصد بود. میزان عوامل خطرساز از جمله کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین، فشار خون سیستولی، تری­گلیسیرید و قند خون ناشتا در مادربزرگ­ها بیشتر بود. چهار فاکتور خطرساز از جمله فاکتور 1 تری­گلیسیرید و کلسترولLDL-، فاکتور 2 اندازه دور کمر و شاخص توده بدنی، فاکتور 3 فشار خون سیستولی و دیاستولی و در نهایت فاکتور 4 لیپوپروتئین با دانسیته بالا، تری­گلیسیرید و قند خون ناشتا مشخص گردید که 7/77 درصد از کل واریانس جمعیت را شامل بودند. نسبت خطر ابتلا به سندرم متابولیک در بین خواهر و برادرها 61/5 بود (ضریب اطمینان 95%: 97/9-15/3). بخت ابتلای تعدیل شده برای سن و جنس نسبت به فرد مبتلا در خانواده 33/1 (ضریب اطمینان 95%: 67/1-06/1) که از بین چهار فاکتور به دست آمده عامل چاقی از خطر بالاتری50/7، برخوردار بود (فاصله اطمینان 95%: 52/9-19/5).

نتیجه­گیری: یافته های حاضر وجود تجمع خانوادگی سندرم متابولیک و بخت خطر ابتلای آن را در جمعیت مورد مطالعه تایید کرد. همبستگی میان خواهر و برادرها بسیار بالاتر از سایر اعضای خانواده بود، که نشاندهنده نقش عوامل ژنتیکی در این سندرم بود و افزایش خطر ابتلا حدود 2 برابر را نشان داد


آرش مهری پیرایواتلو، رضا علی پناه مقدم، محمد ماذنی، فریده منافی، ودود ملک زاده، علی نعمتی، عباس نقی زاده باقی،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اضافه باری آهن در پاتوفیزیولوژی بسیاری از بیماری ها از جمله دیابت نقش دارد. در واقع آهن اضافی با ایجاد رادیکال های آزاد باعث تخریب پانکراس و مقاومت انسولینی و در نهایت دیابت می شود. عصاره آندروگرافولید دارای تاثیرات کاهنده گلوکز خون و خواص آنتی اکسیدانی می باشد. در پژوهش حاضر اثر عصاره آندروگرافولید روی گلوکز خون و پروفایل لیپیدی در موشهای صحرایی دچار اضافه باری ثانویه آهن مورد بررسی قرار گرفته است.

روش کار: در مطالعه تجربی حاضر 36 سر موش صحرایی بالغ نر از نژاد ویستار به طور تصادفی در گروه های 6 تایی شامل 1- گروه شاهد سالم؛ 2- گروه شاهد اضافه بار ثانویه آهن بدون تیمار؛ 3- گروه اضافه بار ثانویه آهن تیمار شده با دوز 3.5mg/kg   عصاره آندروگرافولید؛ 4- گروه اضافه بار ثانویه آهن تیمار شده با دوز 7mg/kg عصاره آندروگرافولید؛  5- گروه دریافت کننده عصاره آندروگرافولید با دوز mg/kg 3.5؛  6- گروه دریافت کننده عصاره آندروگرافولید با دوز 7mg/kg قرار گرفتند. تزریق آهن به مدت 12 روز برای ایجاد اضافه باری ثانویه آهن و دیابت و سپس تزریق عصاره به مدت 6 روز انجام شد. نمونه های خونی از حیوان بعد از تزریقات جهت اندازه گیری شاخص های بیوشیمیایی به طور مستقیم از قلب جمع آوری شدند. برای تائید رسوب آهن در بافت کبدی بررسی پاتولوژیک انجام شد. از آزمون آماری ANOVA برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. 

یافته ها: نتایج حاصل از پاتولوژی بافت کبدی نشان دهنده رسوب آهن در گروه دریافت کننده آهن میباشد. تزریق آهن باعث افزایش معنیدار میزان گلوکز خون در مقایسه با گروه کنترل سالم میشود (p<0.05) و تزریق عصاره با دوزهای  3.5mg/kgو7mg/kg  به گروه دریافت کننده آهن باعث کاهش معنی دار میزان گلوکز خون نسبت به گروه دریافت کننده آ7mg/kg هن می شود (p<0.05). همچنین تزریق آهن باعث افزایش میزان تری گلیسرید و کلسترول می شود که از لحاظ آماری معنی دار نمیباشد. تزریق عصاره با دوزهای 3.5mg/kg و mg/kg 7 به گروه دریافت کننده آهن باعث کاهش معنی دار میزان کلسترول نسبت به گروه دریافت کننده آهن می شود (p<0.05).

نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که عصاره آندروگرافولید با دوزهای مختلف از طریق کاهش میزان گلوکز و چربیهای مضر خون از جمله کلسترول در موشهای صحرایی دچار اضافه باری ثانویه آهن، ممکن است بتواند در درمان بیماری دیابت موثر باشد.


ایرج فیضی، سعید اسمعیل‌پور، علی نعمتی، خاطره عیسی زاده، فریده فیضی، وحید منتظری،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از مکمل‌ها از جمله –Lکارنیتین، حمایت‌های تغذیه‌ای ایده‌آل و تغذیه زودهنگام بعد از عمل جراحی در سرطان، می‌تواند در پیشگیری از عوارض بیماران مهم باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تغذیه زودهنگام غنی از L -کارنیتین بر عوارض عمل جراحی سرطان مری و طول مدت بستری در بخش‌های بیمارستان انجام گردید.
روش کار: در یک کارآزمایی بالینی، 50 نفر از بیماران مبتلا به سرطان مری تحت عمل جراحی در دو گروه مساوی به صورت تصادفی برای بررسی انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه یادداشت غذائی اطلاعات تغذیه‌ای استخراج گردید. از هر دو گروه قبل از شروع و انتهای مطالعه نمونه خونی پایه و نمونه ادرار 24 ساعته به ترتیب برای اندازه‌گیری فاکتورهای خونی (مثل شمارش سلول‌های خون، هموگلوبین، هماتوکریت و اوره خون) و تراز ازته گرفته شد. سپس به گروه مداخله در اولین روز بعد از عمل جراحی مکمل-L  کارنیتین به میزان روزانه 3 گرم در 3 دوز منقسم به همراه رژیم غذائی روتین بیمارستان در هر وعده غذایی و به گروه شاهد رژیم غذائی روتین بیمارستان به مدت ده روز داده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تی مستقل، تی زوجی و کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تغییرات میانگین BUN و تراز ازته در دو گروه بعد از مداخله اختلاف معنی‌داری داشت (0/05>p).  بیمارانی که تغذیه زودهنگام غنی از-L  کارنیتین را شروع کرده بودند، مدت زمان کمتری در بخش‌های بیمارستان سپری کرده و زودتر ترخیص شدند، بطوریکه این اختلاف با گروه کنترل معنی‌دار بود (0/05>p).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که‌ تغذیه زودهنگام غنی ازL کارنیتین احتمالاً بتواند بر طول مدت بستری بیماران مبتلا به سرطان مری بعد از عمل جراحی در بخش‌های بیمارستان تاثیر مثبت بگذارد.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623