[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای غفاری

صمد غفاری ، علی گل محمدی،
دوره 5، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده

  زمینه و هدف: انفارکتوس حاد میوکارد یکی از شایع ترین علل بستری بیماران در کشورهای صنعتی می باشد و سالانه تعداد زیادی مرگ به علت این بیماری رخ می دهد. این بیماری به طور معمول با لکوسیتوز و افزایش تعداد نوتروفیل ها همراه است. این که نوتروفیلی در انفارکتوس حاد میوکارد علتی برای آسیب میوکارد و بروز نارسایی پمپ قلب می باشد یا این که معلول آن است معلوم نیست، ولی در هر صورت اثبات وجود این رابطه کاربرد بالینی بسزایی خواهد داشت.

  روش کار: این مطالعه مقطعی- تحلیلی در 146 بیماری که با تشخیص انفاکتوس میوکارد در سی سی یو بیمارستان شهید مدنی تبریز بستری شده بودند انجام شد. 68 بیمار واجد شرایط وارد مطالعه شدند. معیارهای تشخیص انفارکتوس در این مطالعه شامل علایم بالینی، معیارهای نوار قلبی و یافته های پارا کلینیک بودند. از کلیه بیماران آزمایش CBC-H1 به عمل آمد و وجود یا عدم وجود CHF ( Congestive Heart Failure ) در چهار روز اول بستری تعیین گردید. سپس داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون های آماری مجذور کای و تی استفاده شد.

  یافته ها: میانگین تعداد نوتروفیل در گروه مبتلا به نارسایی قلب 11291 و در گروه غیر مبتلا به نارسایی احتقانی قلب 8440 بود. این اختلاف از نظر آماری معنی داربود (01/0 p= ) . در کل از بین 23 بیمار مبتلا به نارسایی احتقانی قلب، 16 نفر تعداد نوتروفیل بالای 8500 داشتند و از 45 بیمار غیر مبتلا به نارسایی احتقانی قلب، 19 نفر تعداد نوتروفیل بالای 8500 داشتند (12/3= OR 03/0= p ). همچنین از بین 35 نفری که نوتروفیل بالای 8500 داشتند 24 نفر EF ( Ejection Fraction ) کمتر از 45%‌ و 11 نفر EF بیشتر از 45% داشتند (015/0= p ).

  نتیجه گیری: در این مطالعه ارتباط مشخصی بین وجود نوتروفیلی در هنگام پذیرش بیماران با میزان بروز نارسایی قلبی و اختلال عملکرد بطنی در اکوکاردیوگرافی طی چهار روز اول بستری به دست آمد، بنابراین در بیمارانی که نوتروفیل بالایی دارند نیاز به اقدامات تهاجمی تری جهت پیشگیری از نارسایی قلبی ضروری به نظر می رسد.


سید هادی حکیم، جهانبخش صمدیخواه ، صمد غفاری، آذین علیزاده،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: ترومبوز دریچه مکانیکی به عنوان عارضه جدی و با مرگ و میر بالا بیماران را تهدید می کند و نیاز به درمان اساسی دارد. درمان شامل جراحی مجدد و یا استفاده از داروهای فیبرینولیتیک می باشد. با توجه به اهمیت موضوع و مرگ و میر بالا در جراحی مجدد، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تاثیر و پیش آگهی درمان با فیبرینولیتیک انجام شد.

  روش کار : این مطالعه آینده نگر در طول یک سال (1/6/1383 تا 1/6/1384 ) در 17بیمار مبتلا به ترومبوز حاد دریچه مکانیکی که تحت درمان با استرپتوکیناز قرار گرفتند انجام شد. پس از تشخیص اولیه بیماری، پیگیری پاسخ دهی به درمان بیماران با معاینه بالینی، اکوکاردیوگرافی از طریق سینه، اکوکاردیوگرافی از طریق مری و فلوروسکوپی صورت گرفت. بیماران با لخته بزرگتر یا مساوی یک سانتیمتر، خانم های حامله و بیمارانی که در طی یک ماه اخیر تحت جراحی قرار گرفته بودند از مطالعه حذف شدند. اطلاعات به دست آمده به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 13 تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: از 17 بیمار نه بیمار (9/52%) زن و هشت بیمار (1/47%) مرد با میانگین سنی11 ± 8/43 سال بودند. 14 بیمار دریچه مکانیکی دو لتی (هشت دریچه در موقعیت میترال و شش دریچه در موقعیت آئورت) و سه بیمار دریچه مکانیکی تک لتی (دو دریچه در موقعیت میترال و یک دریچه در موقعیت آئورت) داشتند. 3/71% بیماران با دریچه دولتی به درمان با استرپتوکیناز پاسخ کامل دادند، ولی در بیماران با دریچه یک لتی درمان موفقیت آمیز نبود. درمان ترومبوز حاد در موقعیت آئورت (4/71%) موفق تر از میترال (50%) بود ( 02/0 = p ). در طی درمان یک مورد مرگ (8/5%) به علت خونریزی داخل مغزی و دو مورد آمبولی سیستمیک ( 8/11%)، شامل آمبولی مغزی و کلیوی با علایم گذرا اتفاق افتاد.

  نتیجه گیری: بر اساس مطالعه حاضر درمان با ترومبولیتیک در ترومبوز حاد دریچه روشی ایمن، در دسترس و بسیار موثر به خصوص در بیماران با طول مدت علایم کمتر از دو هفته، لخته کوچک، کلاس I ( New York Heart Association ) NYHA و II و ترومبوز در موقعیت آئورت می باشد.


صمد غفاری، رضا زره پوش،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده

زمینه و اهداف: الکتروکاردیوگرام وسیله ای با ارزش در پیش بینی محل انسداد شریان های کرونر، عملکرد بطن چپ و پیش آگهی بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد می باشد. تعیین صحیح محل انسداد شریان کرونر و ناحیه در معرض خطر جهت تصمیم گیری برای اقدامات تهاجمی تر و سریع تر برای برگرداندن جریان خون با ارزش می باشد.

روش کار: در این مطالعه آینده نگر نوار قلب 100 بیمار با اولین انفارکتوس حاد میوکارد با بیشترین تغییرات قبل از شروع درمان بهمراه فیلم آنژیوگرافی کرونر آنها که معیارهای لازم را داشتند تحت مطالعه قرار گرفت و رابطه تغییرات قطعه STو موجTبا محل انسداد شریان کرونر بررسی شد.

یافته ها: در جریان انفارکتوس قدامی بالا رفتن قطعهST در لیدaVRو بلوک شاخه راست (p=0/001) و افت قطعه ST در لید p=0/005) V5) قویا نشانه انسداد پروگزیمال شریان Left Anterior Descending artery)LAD) می باشند. همچنین افت قطعه ST بویژه بیشتر یا مساوی یک میلی متر در لیدهای تحتانی بر ضایعه پروگزیمال LAD دلالت می کند. امافقدان افت قطعه ST در لیدهای تحتانی در انفارکتوس قدامی حاد با ضایعه قسمت دیستال LAD همراه می باشد (p=0/01). افت قطعه STدر لید aVL نیز نشانگر ضایعه دیستالLADاست (p=0/01). در بیماران با انفارکتوس تحتانی افت قطعه ST بیشتر یا مساوی یک میلی متر در لیدaVL,I و بیشتر بودن صعود قطعه ST در لید III از لید II بنفع ضایعه کرونر راست می باشد (p=0/001).

نتیجه گیری: درجریان انفارکتوس حاد قدامی از الکتروکاردیوگرافی می توان در تعیین پروگزیمال یا دیستال بودن محل درگیری شریان LADاستفاده کرد. همینطور تغییرات نوار قلبی در تعیین شریان گرفتار در انفارکتوس تحتانی و محل انسداد آن نیز کمک کننده هستند و بدین ترتیب کمک به تعیین بیماران پرخطر و نیاز به اقدامات تهاجمی جهت برقراری مجدد جریان خون کرونر می نمایند.
محمد علی کریمی اقدم، محمود صمدی، شمسی غفاری، فریبا محمودپور،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: روشهای مختلفی جهت بستن مجرای شریانی باز (PDA ) وجود دارد . در این مطالعه نتایج درمانی، عوارض و هزینه بستن PDA به روش غیرجراحی (با استفاده از Coil) با روش جراحی مقایسه شده است.

روش کار: کلیه بیمارانی که در سال 1384 ، PDA آنها به روش جراحی و غیر جراحی در مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی بسته شده بود انتخاب شده و از پرونده بالینی آنها اطلاعات مورد نظر استخراج گردید. تمام بیماران تا 6 ماه پس از ترخیص بررسی گردیدند و نتایج بدست آمده با نرم افزار SPSS 13 مورد بررسی قرار گرفت.

یافته ها: در روش غیر جراحی از 21 بیمار، 2 مورد 9/5% آمبولیزاسیون Coil به داخل شریان ریوی رخ داده بود که در هر دو مورد Coil در اتاق آنژیوگرافی خارج و سپس بیماران به واحد جراحی معرفی شدند و یک مورد 4/5% دارای شانت باقیمانده در محل PDA شد که مجددا کاندیدای استفاده از Coil بعدی بود. پس از 6 ماه در 18 مورد 86% PDA کاملا بسته شده و عارضه خاصی در هیچیک از بیماران مشاهده نشد. در گروه جراحی 42 بیمار وجود داشت که پس از 6 ماه، 2 مورد 4/7% در محلPDA دارای شانت باقیمانده بودند. در یک مورد 2/3% شیلوتوراکس روی داد. 2 بیمار 4/7% بصورت موقت دچار پارزی دیافراگم چپ و 2 مورد 4/7% نیز دچار فلج موقت تارصوتی شدند. مدت بستری در بخش مراقبتهای ویژه، میانگین مدت اقامت در بیمارستان ، تعداد آزمایشات و رادیوگرافیها در روش غیرجراحی بطور معنی داری کمتر از روش جراحی بود (p<0/0005). اختلاف میانگین هزینه دارو در گروه جراحی و غیرجراحی معنی دار نبود(p=0/793). میانگین هزینه لوازم مصرفی وکل هزینه های بیمار در گروه غیر جراحی بعلت هزینه بالای Coil بطور معنی داری بالاتر از گروه جراحی بود (p<0/0005) ولی میانگین هزینه پرداختی بیماران به بیمارستان در دو گروه از نظر آماری اختلاف معنی دار نداشت (056/=P).

نتیجه گیری: بطور کلی بستن PDA به روش غیر جراحی از نظر نتایج و عوارض درمانی بهتر و موثرتر از روش جراحی بوده ولی هزینه درمانی بالاتری را بدنبال دارد
پروین شکوری، محمدکاظم طرزمنی، خلیل انصارین، مرضیه طلوع صادق زاده، مسعود ناظمیه، محمدرضا غفاری، سارا فرهنگ،
دوره 8، شماره 3 - ( پاییز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ترومبوآمبولی ریه بیماری شایعی است که تشخیص کلینیکی آن مشکل است و در صورت عدم درمان مرگ و میر بالایی دارد. الگوریتم های تشخیصی زیادی برای تشخیص ترومبو آمبولی ریه وجود دارند که از جمله به اسکن ونتیلاسیون ـ پرفیوژن ریه، سونوگرافی داپلر عروق اندام تحتانی و سی تی آنژیوگرافی ریه می تــوان اشاره کرد. در این مطالعه مقایسه نتایج اسکن ریه با سونوگرافی داپلر اندام تحتانی در بیماران مشکوک به آمبولی ریه جهت رسیدن به بهترین روش برخورد با این بیماران انجام شده است.
روش کار: 120 بیمار مشکوک به آمبولی ریه که توسط متخصص داخلی به بخش سونوگرافی داپلر بیمارستان امام خمینی(ره) ارجاع شدند مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی وارد مطالعه شدند که در فاصله زمانی 48 ساعت بعد از شک به آمبولی ریه تحت اسکن ریه و سونوگرافی داپلر اندام تحتانی قرار گرفته بودند.
یافته ها: درصد فراوانی ترومبوز وریدهای عمقی اندام تحتانی در بیماران مشکوک به آمبولی ریه 37/5% بود.نتایج اسکن ونتیلاسیون- پرفیوژن در بیماران مشکوک به آمبولی ریه شامل اسکن ریه با احتمال بالا 17/5% ، اسکن ریه با احتمال متوسط 27/5% ، اسکن ریه با احتمال پایین 41/5% و اسکن ریه نرمال13/5% بود.
در بیماران با ترومبوز وریدهای عمقی نتایج اسکن ریه شامل اسکن ریه با احتمال بالا 24/4% ، اسکن ریه با احتمال متوسط 33/3%، اسکن ریه با احتمال پایین 26/7% و اسکن ریه نرمال 15/6%. بود. متوسط سنی در بیماران با و بدون DVT به ترتیب 14/13± 52/53 و17/63± 56/22 سال بود.
نتیجه گیری: بیماران مشکوک به آمبولی ریه با یک اسکن ریه نرمال نیاز به ارزیابی بیشتر عروق اندام تحتانی با سونوگرافی داپلر دارند از طرفی یک سونوگرافی داپلر نرمال عروق اندام تحتانی به معنی عدم نیاز به انجام اسکن ریه در این بیماران نیست. به عبارتی سونوگرافی داپلر و اسکن ریه، هر دو برای ارزیابی دقیق بیماران مشکوک به آمبولی ریه لازم است.


حسین دوستکامی، عدالت حسینیان، عفت مظاهری، ناصر اصلان آبادی، صمد غفاری، بهرام سهرابی، ایرج محمدزاده، فرهاد پورفرضی، ناصر مویدنیا،
دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ضایعات محل دو شاخه شدن عروق کرونر از ضایعات مهم و پیچیده باانواع متفاوت استراتژیهای درمانی هستند. در این مطالعه بیماران مبتلا به ضایعات دو شاخه تحت درمان قرار گرفتند و پیامدهای بالینی طی دوره نه ماهه مورد پیگیری قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که از دی ماه 1386 تا اسفند 87 در مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی تبریز انجام شد، 96 بیمار (83 نفر مرد و 13 نفر زن) مورد مطالعه قرار گرفتند .بیماران بر اساس استفاده از یک یا دو استنت و همچنین استفاده از استنت دارویی و غیر دارویی در دو گروه قرار گرفتند و بعد از آنژیو پلاستی تشخیصی در صورت وجود ضایعات دو شاخه بر اساس تقسیم بندی مدینا بر حسب نوع ضایعه آنژیو پلاستی انجام گرفت. در صورت وجود درد، تغییرات الکتروکاردیوگرام و اندیکاسیون آنژیوگرافی اقدام تشخیصی مناسب طی مدت زمان پیگیری انجام گردید. پیامدهای بالینی شامل حوادث حاد عروق کرونری ثبت شد ند و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازSPSS-16  انجام شد. جهت مقایسه ارتباط متغیر ها از آزمونهای کای دو، فیشر وT test  استفاده گردید.
یافته ها: 5/86% بیماران مرد و 5/13% زن بودند. متوسط سن بیماران 9/9 ±56 سال، شایعترین عامل خطر هیپرتانسیون (7/47%) و شایعترین شکایت در هنگام مراجعه آنژین پایدار (2/55%) بود. 26٪ سابقه MI و 2/7٪ PCI و 2/5٪ سابقه CABG داشتند. در 5/65٪ بیماران شایعترین محل ضایعه محل دو شاخه شدن شریان قدامی نزولی چپ بود. در 4/10٪ شایعترین عارضه خونریزی خفیف از محل آنژیوگرافی بود و 2/5% بیماران هماتوم ملایم داشتند. از نظر وجود شرح حال سکته قلبی و مراجعه با آنژین پایدار و صعود قطعه ST در الکتروکاردیوگرام بین دو گروه، دارای یک و دو استنت، تفاوت معنی دار موجود بود (03/0=p). همچنین از نظر وجودگرفتاری و طول ضایعه در شاخه فرعی انجامKissing balloon  بعد از تعبیه دو استنت تفاوت معنی‏داری بین این دو گروه نشان داد. در بین دو گروه دارای استنت دارویی و استنت غیر دارویی، زمان پروسیجر، دوز رادیاسیون و زمان فلوروسکوپی بین دو گروه تفاوت معنی‏دار وجود داشت (05/0=p) از نظر حوادث حاد عروق کرونری کلی درشش ماه اول در گروه دارای دو استنت این حوادث بیشتر و تفاوت معنی‏دار بود.
نتیجه گیری: سن بیماران در این مطالعه پایین بود و در بسیاری از این بیماران استنت غیر دارویی مورد استفاده قرار می‏گیرد و بدین علت نتایج استفاده از دو استنت غیر دارویی با پیامدهای نامطلوبی همراه است.


احمد جامعی خسروشاهی، محمود صمدی، شمسی غفاری، اکبر مولائی، فاطمه چاکری،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم QT طولانی (LQTS) نوعی اختلال مادرزادی یا اکتسابی در مرحله رپولاریزاسیون است که باعث طولانی شدن فاصله QT در ECG سطحی می‌شود. طبق تعریف در سندرم QT طولانی فاصله QT اصلاح شده بیشتر از ms440 در مردان و ms 460 در زنان می‌باشد. اشکال اکتسابی QT طولانی، ناشی از اختلالات متابولیک و داروهای مختلف هستند. سندرم QT طولانی (LQTS) همراه با حملات سنکوپ و مرگ ناگهانی مشخص می‌شود. جرول و لانژ- نیلسن در ابتدا LQTS را در همراهی با کری مادرزادی حسی- عصبی شرح دادند. ازآنجا که تعداد افراد دچار کری مادرزادی در جامعه کم نیستند و با توجه به اینکه با شناسایی این بیماران با انجام نوار قلب و اقدامات ساده، می­توان از مرگ ناگهانی این افراد به میزان قابل توجهی جلوگیری کرد، هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع سندرم QT طولانی در کودکان با کری مادرزادی حسی- عصبی، در بیمارانی است که تحت عمل جراحی کاشت حلزون قرار گرفته­اند.  
روش کار: در این مطالعه که یک مطالعه  مشاهده­ای مقطعی تک مرکزی بود، تمام کودکان مبتلا به کری مادرزادی که تحت عمل جراحی کاشت حلزون قرار گرفته بودند وارد مطالعه شدند. نوار قلبی بیماران و وجود QT طولانی پس از محاسبه QT با استفاده از فرمول بازت و همراهی آن با سنکوب و مرگ ناگهانی مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت با استفاده از کرایتریای شوارتز کودکانی که مبتلا به سندرم QT طولانی بودند تشخیص داده شده و همراهی آن با کری مادرزادی ارزیابی گردید.  

یافته ها: از ۳۵۷ بیمار مورد مطالعه، ۲۰۴ مورد (57/1 %) مذکر و ۱۵۳ مورد (42/9%) مونث بودند. میانگین سن فعلی بیماران مورد مطالعه برابر2/93± 7/25 سال با میانه ۷ سال بود. میانگین فاصله QT در بیماران مورد مطالعه برابر 26/89 ±291/01 میلی ثانیه با میانه ۲۸۰ میلی ثانیه بود. میانگین فاصله QTc در بیماران مورد مطالعه برابر25/74± 400/52 میلی ثانیه با میانه ۴۰۴ میلی ثانیه بود. فراوانی Long QTc در بیماران مورد مطالعه برابر ۱۷ مورد (4/8%) و میزان شیوع سندرم QT طولانی 5 مورد (1/4%) بود.

نتیجه­ گیری: میزان شیوع سندرم QT طولانی در کری عصبی در کودکان مراجعه کننده جهت کاشت حلزون در شهر تبریز در سال ۱۳۹۸ برابر با 1/4 درصد بود.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.18 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4623