[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای علوی مجد

گیتی ازگلی، سمیرا شهباززادگان، نیر رسائیان، حمید علوی مجد،
دوره 7، شماره 3 - ( پاییز 1386 )
چکیده

 زمینه و هدف: با توجه به شیوع تهوع و استفراغ حاملگی NVP(Nausea and Vomiting of Pregnancy) و عوارض شناخته شده آن و گزارشات مبنی بر اثر درمانی طب فشاری بر NVP ، این مطالعه با هدف تعیین اثر طب فشاری با مچ‌بند بر تهوع و استفراغ حاملگی در درمانگاه های شهر اردبیل، سال 1384 انجام گرفت. روش کار : این تحقیق به روش کارآزمایی بالینی یکسو کور روی 75 نفر خانم مبتلا به NVP انجام شد. زنان شرکت کننده واجد شرایط پس از همسان‌سازی از نظر شدت تهوع و استفراغ و سن حاملگی، بطور تصادفی در سه گروه 25 نفری مورد، دارونما و شاهد قرار گرفتند. گروه ها شامل گروه مورد، مچ‌بند با دکمه فشاری به نقطه پ-6، گروه دارونما، مچ‌بند بدون فشار به نقطه پ-6 و گروه شاهد، بدون مداخله بودند. علایم تهوع و استفراغ با استفاده از پرسشنامه دو بار در روز به مدت 6 روز سنجیده شد. در سه روز اول هر سه گروه بطور یکسان و بدون مداخله و در سه روز دوم با درمان، دارونما و یا بدون مداخله پرسشنامه‌‌ها را تکمیل نمودند. علایم NVP در روزهای قبل از درمان و طول دوره درمان ثبت و مقایسه دوبه دو با آزمون های آنالیز واریانس و ویلکاکسون و توکی وکروسکال والیس تجزیه و تحلیل آماری شد.

  یافته‌ها: میانگین سنی زنان شرکت کننده گروه های (مورد 92/3 ± 3/24، دارونما 32/4 ± 9/24 و شاهد 38/3 ± 4/25 سال) سن بارداری گروههای (مورد 84/2 ± 4/12، دارونما 19/3 ± 9/12 و شاهد 81/2 ± 4/12هفته) تعداد حاملگی گروههای (مورد 7/1، دارونما6/1 و شاهد4/1 دفعه)، سطح تحصیلات، شغل، تعداد زایمان و نحوه رعایت رژیم غذایی بین گروه های مطالعه تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. میانگین نمره شدت تهوع گروه مورد از 61/18 ± 1/25 به 06/11 ± 0/12، گروه دارونما از 67/14 ± 8/22 به 31/12 ± 1/16 و گروه شاهد از 48/7 ± 3/16 به 92 /8 ± 5/17 تغییر یافت. میانگین دفعات استفراغ گروه مورد از 33/3 ± 1/3 به66/1 ± 5/1، گروه دارونما از30/4 ± 1/3 به 68/3 ± 9/1 و گروه شاهد از8 2/2 ± 2/1 به 44/1 ± 4/1 رسید. تفاوت میانگین نمره شدت تهوع قبل و طول دوره درمان در گروه مورد بیشتر از گروه دارونما(043/0 p< )و در گروه دارونما بیشتر از گروه شاهد بود (009/0 p< ). تفاوت میانگین دفعات استفراغ در گروه مورد و دارونما بیشتر از گروه شاهد (009/0 p< ) ولی تفاوت بین گروه های مورد و دارونما معنی‌دار نبود.

  نتیجه‌گیری: مچ‌ بند با دکمه فشاری در کاهش شدت تهوع نسبت به دارونما و شاهد موثر بود. مچ‌بند فشاری در کاهش دفعات استفراغ نسبت به گروه دارونما بی اثر ولی نسبت به گروه شاهد موثر بود. بنابراین مچ‌بند بدون فشاربه نقطه پ-6 نیز در کاهش علایم NVP مؤثر بوده ولی تاثیر آن به اندازه مچ‌بند فشاری با فشار به نقطه پ-6 نیست. با توجه به شایع بودن NVP و عوارض مصرف داروها و موثر بودن طب فشاری، استفاده از مچ بند در خانم های مبتلا به NVP پیشنهاد می گردد .    


فرزانه پازنده، شهین سوادزاده، فراز مجاب، حمید علوی مجد،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ترمیم ناحیه اپیزیوتومی و جلوگیری از عوارض بعدی، از خواسته های مهم زائو و عامل زایمان آنها می باشد. در گذشته جهت تسریع در روند ترمیمی اپیزیوتومی از گرما و سرما درمانی، داروهای سنتی و بتادین استفاده می شد. اما امروزه مراقبت ها شامل استفاده از کمپرس سرد و لگن آب گرم است. مکمل درمانی بصورت آروماتراپی- یکی از روشهای غیر دارویی- است و اسانس بابونه یکی از فرآورده های آروماتراپی است که در مراقبت های مامایی می تواند در ترمیم زخم و پیشگیری از عفونت اپیزیوتومی کاربرد وسیعی داشته باشد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر اسانس بابونه بر ترمیم اپیزیوتومی در زنان نخست زای مراجعه کننده به بیمارستان شهید نورانی تالش در سال 1386 انجام شده است.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی دو سوکور، 44 زن در گروه مداخله از اسانس بابونه و 44 زن در گروه کنترل از دارونما به صورت حمام نشسته در طی 2 هفته، دو بار در روز به همراه مراقبت روتین استفاده نمودند. سپس روند ترمیم اپیزیوتومی در 12 ساعت اول، روز هفتم و چهاردهم بعد از زایمان تعیین و مقایسه شد.
یافته ها: روند ترمیم در 12 ساعت اول به عنوان اطلاعات پایه در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که درگروه مداخله میانگین درد در روزهای هفتم و چهاردهم کاهش نشان داده، اما اختلاف معنی دار نبوده است. میانگین و انحراف معیار ترمیم ناحیه اپیزیوتومی در روز هفتم در گروه مداخله 1/08 ± 1/61 و درگروه کنترل 91/. ± 1/34 بوده و میانگین ترمیم در روز چهاردهم بعد از زایمان در گروه مداخله 0/54 ± 0/58 و در گروه کنترل 0/36± 0/57 بوده است. آزمون آماری من ویتنی اختلاف معنی داری را در بین دو گروه نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان می دهد که روند ترمیم در گروه استفاده کننده از اسانس بابونه و گروه کنترل یکسان بوده است. مطالعات بیشتری را در این مورد با مقادیر و اشکال متفاوت گیاه دارویی نیاز می باشد.
رویا متولی، گیتی ازگلی، مریم بختیاری، حمید علوی مجد،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده

  زمینه و هدف: در عصر حاضر زنان شاغل طی دوران بارداری مجبور هستند علاوه بر ایفای نقش همسری به فعالیت کاری نیز مشغول باشند و در عین حال تغییرات خلقی و نیازهای زنان باردار در محل کار و منزل، مشکلاتی را برای وی ایجاد می کنند. حال آنکه رضایت زناشویی بعنوان یکی از شاخص های سلامت روان به حساب می آید که از عوامل موثر بر آن اشتغال و صمیمیت زوجین می باشد که در جوامع مختلف متفاوت بوده و متأثر از عوامل فردی و اجتماعی جامعه است. لذا این مطالعه با هدف مقایسه میزان رضایتمندی از زندگی زناشویی و صمیمیت زوجین در زنان باردار شاغل و غیر شاغل شهر اردبیل انجام گرفت.

  روش کا ر: این مطالعه توصیفی مقطعی در 93 زن باردار شاغل و93 زن باردار غیر شاغل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و کلینیک های خصوصی شهر اردبیل که بصورت نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده انتخاب شده بودند، انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم اطلاعاتی، پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ و پرسشنامه صمیمیت زوجین با گاروزی بود. اعتبار پرسشنامه ها از طریق اعتبار محتوا و پایایی آنها توسط آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. پرسشنامه ها توسط خود زنان باردار به صورت انفرادی تکمیل می شد. اطلاعات با 16 SPSS و آزمونهای آماری تی تست، من ویتنی، کای اسکوار، ضریب همبستگی جزئی، آنالیز واریانس، و آزمون LSD تحلیل گردید.

  یافته ها: بین میانگین رضایت زناشویی و صمیمیت کلی در زنان باردار غیر شاغل و شاغل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین حیطه های صمیمیت با رضایت زناشویی به جز صمیمیت بدنی همبستگی معنی‌داری مشاهده شد (1 0/0 p < ). بین رضایت زناشویی زنان باردار در سه ماهه های مختلف بارداری تفاوت معنی دار وجود داشت که این اختلاف بین سه ماهه اول با سه ماهه سوم بارداری معنی دار بود (5 0/0 > p ). اما اختلاف بین سه ماهه اول و دوم و سه ماهه دوم و سوم بارداری معنی دار نبود. 9/69% از زنان باردار غیرشاغل و 7/66% از زنان باردار شاغل از رضایت زناشویی متوسط و نسبی و 5/93% از زنان باردار غیر شاغل و 6/94% از زنان باردار شاغل از صمیمیت متوسط برخوردار بودند.

  نتیجه گیری: به نظر میرسد شاغل بودن بر میزان رضایت و صمیمیت زنان باردار در نمونه های مورد پژوهش تاثیری نداشته و برای افزایش رضایت زناشویی و صمیمیت زوجین زنان باردار و در نهایت توجه به بهداشت روانی این قشر مهم جامعه، با توجه به ر ضایت و صمیمیت نسبی زنان باردار مورد پژوهش، توانمند سازی زنان از طریق آموزش ومشاوره توصیه می شود.


سوسن سلیمی پرمهر، نورالسادات کریمان، زهره شیخان، حمید علوی مجد،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: سرطان پستان یک سوم کلیه سرطان­ها در زنان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان در آنان می­باشد. با پیشگیری و انجام غربالگری، میزان ابتلاء و مرگ و میر کاهش خواهد یافت. لذا این مطالعه با هدف تعیین انجام آزمون­های غربالگری سرطان پستان و عوامل مرتبط با انجام آزمون­های غربالگری سرطان پستان در زنان شهر اردبیل صورت گرفته است.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی تعداد 300 زن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل با روش نمونه­گیری چندمرحله­ای انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه خود ساخته شامل دو قسمت، سؤالات آگاهی و نگرش و یک فرم اطلاعاتی در زمینه مشخصات دموگرافیکی، عوامل خانوادگی، اجتماعی- اقتصادی، عوامل خطر و زنان- مامائی جمع­آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون­های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد و 05/0 p < به عنوان معنی دار در نظر گرفته شد.

  یافته ها: میزان انجام خودآزمائی پستان 4%، معاینات بالینی 7/4% و انجام ماموگرافی 7/3% بود. بین تحصیلات (003/0 p = )، آگاهی (002/0 p = ) و نگرش (004/0 p = ) با انجام خودآزمائی پستان ارتباط معنی­دار بود. بین وضعیت بیمه، سابقه هورمون درمانی و انجام آزمون­های غربالگری سرطان پستان ارتباط معنی­داری دیده نشد.

  نتیجه گیری: با توجه به میزان پایین انجام آزمون­های غربالگری سرطان پستان و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن، ارائه برنامه­های آموزشی مناسب و انجام مطالعات مداخله­ای تاکید می­شود.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.16 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4623