|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای عطادخت
پرویز مولوی، حسین محمدنیا ، روح الله عرب، اکبر عطادخت، دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: سردرد تنشی یکی از شایعترین سردردهایی است که میلیونها نفر از آن رنج می برند. درمانهای مختلفی برای مقابله با سردرد تنشی مورد استفاده قرار گرفته است. سردردهای تنشی اغلب به درمان غیر داروئی خوب جواب می دهند. هدف از این پژوهش مقایسه میزان کارآمدی و اثربخشی دو رویکرد درمانی آموزش ایمن سازی در مقابل استرس SIT (stress Inoculation Training) و دارو درمانی در درمان سردردهای تنشی می باشد. روش کار: مطالعه از نوع مورد شاهدی بوده و تعداد 30 نفر از بیمارانی که در طی ماه های خرداد و تیر 1382 با شکایت سردرد تنشی مزمن به درمانگاه نورولوژی بیمارستان علوی و نیز مطب های خصوصی مراجعه کرده بودند به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل وارد مطالعه شدند. بیماران شرکت کننده در گروه اول، تحت آموزش ایمن سازی در مقابل استرس و آزمودنی های گروه دوم نیز تحت دارو درمانی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه سوم به عنوان گروه کنترل تلقی شده و هیچ مداخله ای دریافت نکردند. شاخص های سردرد (فراوانی، شدت و مدت سردرد) برای کل آزمودنی ها، در سه مرحله زمانی پیش از درمان، پس از درمان و پی گیری یک ماهه، با استفاده از ابزار روزنگار سردرد، مورد ارزیابی واقع گردیدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار استنباطی، تحلیل واریانس یک طرفه و مقایسه های زوجی LSD تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج بدست آمده از آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که در درمان سردردهای تنشی مزمن هر دو روش مورد مطالعه یعنی روش ایمن سازی در مقابل استرس و دارو درمانی موثر هستند ولی مقایسه این دو گروه نشان داد که گروه تحت آموزش ایمن سازی، از لحاظ میزان تاثیر بر روی کاهش شاخص مدت زمان دوام علایم سردرد با گروه تحت دارو درمانی با گروه کنترل تفاوت معنی داری دارد (p<0/05) ولی از لحاظ شاخص های مربوط به فراوانی و شدت سردرد بین این دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که میزان اثربخشی آموزش ایمن سازی در مقابل استرس نسبت به دارو درمانی، در درمان سردردهای تنشی در کاهش مدت زمان دوام علایم سردرد بیشتر است.
اکبر عطادخت، محمد نریمانی، بتول احدی، عباس ابوالقاسمی، عادل زاهد، منوچهر ایران پرور، دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت قندی یک بیماری متابولیک شایع است که روی عملکرد فیزیکی، وضعیت روانی، ارتباطات بین فردی، خانوادگی و اجتماعی و به طور کلی سلامت عمومی و بهزیستی روانشناختی بیماران تاثیر منفی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی روانشناختی مبتلایان به دیابت و رابطه ی آن با حمایت اجتماعی بود. روش کار: در این مطالعه ی توصیفی- همبستگی، از بین بیمارانی که جهت پیگیری روند درمانی خود به طور منظم به کلینیک دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کرده بودند، تعداد 120 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون های SCL-90-R و مقیاس حمایت اجتماعی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل استفاده شد (05/0> P ). یافته ها: نتایج نشان داد که 84 نفر (70%) از بیماران مورد مطالعه در بعد شکایت جسمانی، 84 نفر(70%) در وسواس، 75نفر(5/62%) در بعد حساسیت در روابط متقابل، 87 نفر (5/72%) در افسردگی، 75 نفر (5/62%) در اضطراب، 66 نفر (55%) در خصومت، 33 نفر (5/27%) در ترس مرضی، 81 نفر (5/67%) در افکار پارانوییدی و 72 نفر (60%) در بعد روان پریشی با داشتن نمره ی بالاتر از 1 مشکل دار می باشند. هم چنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی با ابعاد شکایت جسمانی، وسواس، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، خصومت و افکار پارانوییدی رابطه ی منفی معنی دار داشته (05/0> P ) ولی با ترس مرضی و روانپریشی رابطه ی معنی دار نداشت. نتیجه گیری: بیماران مبتلا به دیابت، در تابلوی بالینی خود اختلالات و علایم روانشناختی متعددی دارند و علایم و اختلالات روانشناختی آنها با میزان حمایت اجتماعیشان رابطهی معنیدار دارند. از این رو، توجه به ابعاد مختلف سلامت روانشناختی ضروری است و مداخلات مبتنی بر حمایت اجتماعی می تواند مؤثرتر باشد .
اکبر عطادخت، سجاد بشرپور، ندا رحیمی، المیرا نوری، پرویز مولوی، دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران روانی مزمن، نه تنها خودشان به عضو غیرفعال جامعه تبدیل میشوند، بلکه هزینهی سنگین نگهداری و توانبخشی آنها بر دوش جامعهو خانواده میافتد.این مطالعه با هدف تبیین نشانگان مثبت و منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر اساس حمایت اجتماعی ادراکشده انجام شد. روش کار: روش این مطالعه توصیفی همبستگی بود و جامعهی آماری آن را بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان روانپزشکی ایثار و مراکز توانبخشی اردبیل در سه ماه آخر سال 1392 تشکیل میدادند. از بین جامعهی آماری، 124 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و با استفاده از مقیاس نشانگان مثبت و منفی ( PANSS )، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده ( MSPSS ) و چک لیست محققساخته ویژگیهای جمعیتشناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با ابزارهای آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافتهها: میانگین سنی بیماران مورد بررسی 09/9 ± 34/36 بوده و بیش از نیمی از آنها (58%) از نظر تحصیلی دارای تحصیلات ابتدایی یا بیسواد بودند. نتایج نشان داد که شاخص علایم مثبت بیماران با حمایت اجتماعی خانواده، حمایت افراد مهم و نمرهی کل حمایت اجتماعی رابطهی منفی داشته (01/0> p ) و شاخص علایم منفی نیز با حمایت اجتماعی دوستان، حمایت افراد مهم و حمایت اجتماعی کل رابطهی منفی دارد (05/0> p ). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 11% از واریانس علایم مثبت و منفی بیماران با حمایت اجتماعی ادراکشده تبیین میشود(01/0> p ). نتیجهگیری: حمایت اجتماعی ادراکشده با نشانگان مثبت و منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مرتبط است. بنابراین اتخاذ تدابیری برای افزایش منابع حمایت اجتماعی و ارتقاء حمایت اجتماعی ادراکشده میتواند به عنوان مداخلهای اثربخش مورداستفاده متخصصان بالینی، خانوادهها و بیماران روانی قرار گیرد.
|
|
|
|
|
|