|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای طاهری
سیده حوریه فلاح، نرگس کلانتر، سید محمود مهدی نیا، ندا طاهری روزبهانی، نوشین بابایی، دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود ید یکی از مهم ترین عوامل تهدید کننده سلامت بشر می باشد که از ابتدایی ترین مرحله حیات، زندگی انسان را با خطراتی جبران ناپذیر مواجه می نماید که پس از ابتلا راهی برای نجات از عوارض آن وجود ندارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر عوامل رطوبت و نور بر میزان پایداری ید در نمک های یددار و مقایسه آن با میزان استاندارد می باشد. روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی دوازده نمونه نمک توزیع شده در شهر دامغان بصورت تصادفی انتخاب گردید. تمام آزمایش ها در آزمایشگاه شیمیایی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی دامغان انجام شد. برای سنجش ید از روش تیتراسیون بر اساس متد فارماکوپه بریتانیا استفاده گردید. در این بررسی میزان ده گرم از انواع نمک های تصفیه شده و تصفیه نشده در شرایط نور، تاریکی، رطوبت و عدم رطوبت به مدت دو ماه نگهداری وبطورهفتگی مورد آزمایش قرار گرفتند. تحلیل آماری نتایج به روش تی زوجی وANOVA توسط نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که کاهش ید در تمام نمونه ها مشاهده شد و میزان کاهش آن در نمک های تصفیه شده درمقابل نور، تاریکی، رطوبت و عدم رطوبت به ترتیب2/2، 1/5، 4/1 و 2/1 میلی گرم در لیتر می باشد. همچنین میزان کاهش ید در نمک های تصفیه نشده در مقابل نور، تاریکی، رطوبت و عدم رطوبت به ترتیب 3/4، 2/1، 5/35 و 2/6 میلی گرم در لیتر می باشد. علیرغم کاهش ید؛ میزان آن در حد قابل قبول (ppm 30-50 ) قرار داشت . نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که میزان ناپایداری ید موجود در نمک های ید دار در برابر تاریکی (ppm 9/1) کمتر از نور (ppm 3) بوده (p<0/09) و همچنین در نمک های تصفیه شده (ppm 2/75) نسبت به انواع تصفیه نشده (ppm 3/36) نیز کمتر می باشد ( p<0/28). از طرفی ناپایداری ید در برابر رطوبت (ppm 4/93) نسبت به عدم رطوبت (ppm 2/43) بیشتر (p<0/006) بوده و این ناپایداری در نمکهای تصفیه نشده (ppm 3/97) بیشتر از انواع تصفیه شده (ppm 3/1) می باشد (p<0/28). همچنین میزان ناپایداری ید در برابر نور (ppm3) کمتر از ناپایداری آن در برابر رطوبت (ppm4/93) بوده است (p<0/5).
بهرام پورقاسم گرگری، پروین دهقان، الهام میرطاهری، اکبر علی عسگرزاده، دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس، اختلال متابولیکی است که با افزایش قندخون، تغییر در الگوی لیپیدی، مقاومت انسولینی و التهاب مشخص می شود. با توجه به شیوع بالای پرفشاری خون، اختلالات لیپیدی و التهاب در بیماران مبتلا به دیابت نوع2، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر اینولین بر الگوی لیپیدی، التهاب و فشار خون در زنان مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد . روش کار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی شاهددار، 49 زن دیابتی نوع 2 (با دریافت فیبر کمتر از g/day 30 و نمایه توده بدنی kg/m2 35-25) به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. افراد گروه آزمون (24= n ) ، روزانه 10 گرم پودر اینولین و افراد گروه شاهد (25= n ) ، روزانه 10 گرم مالتودکسترین به مدت 8 هفته دریافت کردند. دریافت های غذایی، شاخص های تن- سنجی، فشار خون، سطح لیپیدهای سرم و hs-CRP در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه گیری شد. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS 11.5 انجام گرفت. آزمون های تی زوج، مستقل و تحلیل کوواریانس برای مقایسه متغیرهای کمی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: در پایان مطالعه، کاهش معنی داری در میانگین فشار خون سیستولی (از 2/ 16 ± 7/135 به9/7 ± 9/125 mmHg )، غلظت کلسترول تام ( از 8/42 ± 5/192 به 7/39 ± 0/171 mg/dl )، تری گلیسرید ( از 2/84 ± 3/223 به 6/65 ± 9/169 mg/dl ) و hs-CRP ( از 0/3 ± 9/7 به 0/3 ± 3/5 mg/l ) در گروه اینولین در مقایسه با گروه مالتودکسترین مشاهده گردید ( 04/0> p ). تغییرات در میانگین فشار خون دیاستولی، LDL-c و HDL-c در گروه اینولین در مقایسه با گروه مالتودکسترین معنی دار نبود. در داخل گروه اینولین، کاهش معنی داری در میانگین فشار خون سیستولی و دیاستولی، غلظت کلسترول تام، تری گلیسرید، LDL-c ، hs-CRP و افزایش معنی داری در HDL-c ، نسبت به سطح پایه مشاهده گردید. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد مکمل اینولین احتمالاً غلظت چربی های خون، hs-CRP و فشار خون را در زنان دیابتی بهبود می بخشد.
مهدی سعادتی، ماهدخت طاهری، محمد هادی بهادری، دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : ناباروری معضلی جهانی است و میلیون ها مرد و زن را در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تحت تأثیر قرار داده است . در این راستا لقاح آزمایشگاهی ( In-vitro fertilization (IVF) ) نقش حیاتی بازی می کند. مطالعات انجام شده در لقاح آزمایشگاهی نشان داده است که فقدان لانه گزینی دلیل اصلی نتایج ناموفق لقاح آزمایشگاهی می باشد. ملاتونین می تواند میزان زنده ماندن جنین و میزان موفقیت لقاح آزمایشگاهی را افزایش دهد و این کار را با حذف رادیکال های آزاد و از بین بردن گونه های فعال اکسیژن ( oxygen reactive species (ROS) ) انجام می دهد. این مطالعه به منظور بررسی اثر غلظت های متفاوت ملاتونین برروی میزان نوزادان زنده متولد شده حاصل از انتقال جنین های دوسلولی موش سوری طراحی شد. روش کار: در این مطالعه، با تزریق 5/7 واحد هورمون گنادوتروپین سرم اسب باردار ( pregnant mares serum gonadotropin) (PMSG) ) و سپس همین میزان هورمون گنادوتروپین جفتی انسانی ( human chorionic gonadotropin) (hCG) ) 48 ساعت بعد بصورت داخل صفاقی، تخمک گذاری در موش های ماده ی 8-6 هفته ای نژاد NMRI تحریک شد . 48 ساعت بعد از آن جنین های دوسلولی از لوله های رحمی موش های ماده بدست آمد. جنین های دوسلولی به موش های سوری حامله ی کاذب از نژاد مشابه از طریق جراحی و به صورت دوطرفه انتقال داده شدند. به هر لوله 14-8 جنین انتقال داده شد. مطالعه شامل 4 گروه آزمایش و یک گروه کنترل (6 موش در هر گروه ) می باشد. گروه های آزمایش با تزریق زیرجلدی ملاتونین با غلظت های 100 میکرومولار، 10 میکرومولار، 1 میکرومولار و 100 نانومولار تیمار شدند. بعد از سزارین در روز 18 بارداری، درصد تولدهای زنده مشخص شدند. نتایج با استفاده از آزمون آماری مجذور کای ( chi-square test ) ارزیابی شد و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار ver 16/0 SPSS انجام گرفت . درصد تولدهای زنده محاسبه و با گروه کنترل مقایسه شد . یافته ها : 701 جنین دوسلولی به یک گروه کنترل و 4 گروه آزمایش موش سوری انتقال داده شدند. نتایج نشان داد که تعداد و درصد نوزادان متولد شده در غلظت های 100 میکرومولار، 10 میکرومولار ملاتونین و گروه کنترل به ترتیب 21 (55/15%)، 13 (15/9%) و 9 (47/6%) بود و در غلظت های 1 میکرومولار و 100 نانومولار، هیچ نوزاد زنده ای متولد نشد. بیشترین میزان تولد زنده در غلظت 100 میکرومولار بدست آمد و تفاوت معنی داری با گروه کنترل نشان داد ( p≤0.0001 ) . میزان تولدهای زنده در غلظت 10 میکرومولار و گروه کنترل تفاوت معناداری را نشان ندادند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که تزریق زیر جلدی ملاتونین روند رشد جنین دو سلولی موش و تکامل پس از جایگزینی موش سوری را بهبود می بخشد.
روح الله طاهری گندمانی، بهمن میرزایی، ارسلان دمیرچی، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال در عملکرد قلبی عروقی ناشی از افزایش سن اغلب با اختلال در بیوژنز و عملکرد میتوکندری همراه است. تمرین ورزشی میتواند عملکرد میتوکندری و محتوای عضلات را بهبود بخشیده تا انرژی مورد نیاز سلولها را فراهم سازد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرین مقاومتی با شدت متوسط (MRT) و بالا (HRT) بر بیان PGC-1α، TFAM و AMPK کاردیومیوسیتها در موشهای صحرایی سالمند بود.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 30 موش صحرایی نر سالمند (23 ماهه) به طور تصادفی به سه گروه: کنترل (C)، MRT و HRT تقسیم شدند. گروههای تمرینی هشت هفته (5 روز در هفته) تمرین مقاومتی را اجرا کردند. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان 110 سانتیمتری به همراه وزنههای بسته شده به دم موش بود. در گروه MRT، پروتکل تمرین با 60 درصد حداکثر بار (MVCC) و با 20-14 بار صعود از نردبان؛ و در گروه HRT با 80 درصدMVCC، 10-9 بار بالارفتن از نردبان انجام شد. دادهها با استفاده از ANOVA در سطح معنیداری 0/05< pآزمون شد.
یافته ها: بیان PGC-1α، TFAM و AMPK در گروههای MRT و HRT نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (0/0001 = p ). بین دو گروه MRT و HRT بر بیان PGC-1α، TFAM و AMPK تفاوت معنیداری مشاهده نشد (574 /0= p).
نتیجهگیری: هشت هفته MRT و HRT با افزایش بیان AMPK، PGC-1α و TFAM کاردیومیوسیتهای موشهای صحرایی سالمند منجر به بهبود بیوژنز میتوکندری میشود. به نظر هر دو نوع تمرین یک شیوه مداخله کارآمد برای بهبود عملکرد میتوکندری باشد.
زهرا یارمحمدی، مرتضی طاهری، خدیجه ایران دوست، مسعود میرمعزی، فاطمه میراخوری، دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کووید-19 با شیوع گسترده در سال 2019 در سراسر دنیا و بهعنوان بزرگترین تهدیدکننده سلامتی طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت بهویژه برای کودکان معرفی شده است. از طرف دیگر اختلالات تغذیه و دو این پاندمی از پیامدهای این بیماری نوظهور است. هدف از این تحقیق، بررسی اختلالات تغذیه و خواب کودکان فعال و غیرفعال در طول پاندمی کووید-19بود.
روشکار: از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی در چهار منطقه جغرافیایی ایران (شمال، جنوب، غرب و شرق) در این پژوهش استفاده شد. سال انجام این مطالعه 1400 بوده که پرسشنامه ها از شهرهای در این مطالعه حجم نمونه 194 نفری بر اساس نرمافزار G-Power 3.1 با اطمینان ۹۵ درصد و توان آماری ۸۰ درصد، تعیین شد (ارزیابی از طریق شبکههای مجازی و پرسشنامه تحت وب). از پرسشنامه نگرش نسبت به تغذیه EAT-26، پرسشنامه عادات خواب کودک CSHQ و پرسشنامه بینالمللی سطح فعالیت بدنی IPAQ استفاده شد. جهت مقایسه دو گروه کودکان فعال و غیرفعال از آزمون یومن ویتنی و تی استیودنت استفاده شد. سطح خطا پنج درصد در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج آزمون تی استیودنت نشان داد که در طول پاندمی کووید-19، گروه کودکان فعال ازنظر سطح فعالیت بدنی (مصرف انرژی) وضعیت بهتری در مقایسه با کودکان غیرفعال داشتند (0/001≥p). همینطور، نتایج آزمون یومن- ویتنی نشان داده شد دختران در مقایسه با پسران از اختلالات تغذیهای بیشتری برخوردار بودند (0/05≥p)، اما اختلاف معنیداری بین اختلال در خواب بین پسران و دختران در آزمون تی استودنت مشاهده نشد و همینطور نتایج آزمون یومن- ویتنی نشان از اختلالات معنیدار تغذیهای بین کودکان فعال و غیرفعال نداشت.
نتیجهگیری: به طور خلاصه میتوان بیان داشت که در دوران پاندمی کووید-19، تفاوتی در اختلالات تغذیهای و خواب کودکان فعال و غیرفعال مشاهده نشد، درحالیکه جنسیت با اختلالات تغذیهای کودکان در پاندمی کووید-19رابطه داشت و در دختران بیشتر از پسران بود. پیشنهاد میشود که والدین در قرنطینه خانگی به فعالیت بدنی و اختلالات تغذیهای کودکان دختر نگاه ویژهتری داشته باشند.
فاطمه ساعدی، محمود نیک سرشت، عبدالحسین طاهری کلانی، دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حفظ ظرفیت بیوژنز میتوکندری در دوران سالمندی یک عامل کلیدی جهت جلوگیری از پیشرفت بیماریهای وابسته به سالمندی به شمار میرود. هدف از این مطالعه تعیین اثر 8 هفته تمرین تناوبی شدید و دریافت عصاره زالزالک بر بیان پروتئینهای فعالکننده گیرنده تکثیری گامای پراُکسیزوم (PGC-1α) و عامل نسخه برداری A میتوکندریایی (TFAM) در عضله نعلی رتهای سالمند بود.
روش کار: 36 سر رت سالمند به صورت تصادفی در چهار گروه (هر گروه 9 سر) کنترل، تمرین، عصاره و تمرین+ عصاره (ترکیبی) تقسیم شدند. پروتکل تمرین تناوبی شدید شامل اجرای 6 تا 9 ست 5 دقیقه ای دویدن بود که 4 دقیقه آن با سرعت 16 متر/دقیقه و یک دقیقه پایانی هر ست با سرعت 25 متر/دقیقه با رعایت اصل اضافه بار اجرا شد. در طی مداخله، مقدار 100 میلیگرم بر کیلوگرم در روز عصاره زالزالک به رت های گروههای دریافت عصاره و ترکیبی داده شد. سطح پروتئینهای PGC-1αو TFAM در عضله نعلی با روش وسترن بلات اندازه گیری شد.
یافته ها: مقادیر پروتئین PGC-1αپس از 8 هفته به ترتیب در گروههای ترکیبی، تمرین تناوبی و سپس گروه عصاره بهطور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود. مقادیر پروتئین TFAMپس از 8 هفته، در گروه عصاره به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل و در گروههای تمرین و ترکیبی بالاتر از سایر گروهها بود (0/05>p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد که اجرای تمرین تناوبی به همراه دریافت عصاره زالزالک در مقایسه با سایر مداخلهها به تنهایی، رویکرد کارآمدتری برای بهبود ظرفیت اکسایشی میتوکندریایی است.
|
|
|
|
|
|