[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای صوفی ابادی

حمید کیالها، مرضیه بیگم خضری، شهرام رستاک، حبیب اله مهدی پور، محمد صوفی ابادی،
دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان با شوک الکتریکی (ECT) در بیماریهای روانی جایگاه مهمی دارد. استفاده از بیهوشی برا ی این منطور ضروری است. بکارگیری روشی که باعث کمترین تغییرات همودینامیک در این بیماران شود اهمیت دارد. مطالعه حاضر به منظور مقایسه اثرات همودینامیک دو داروی بیهوشی تیوپنتال سدیم و پروپوفول در بیماران تحت درمان شوک الکتریکی انجام گردید.
روش کار: این مطالعه در بیمارستان 22 بهمن دانشگاه علوم پزشکی قزوین بر روی 84 بیمار (50 مرد و 34 زن) که الکتروشوک مغزی دریافت کردند انجام شد. در ابتدا وضعیت همودینامیک بیماران ثبت شد. سپس به صورت تصادفی یکی از دو داروی بیهوشی تیوپنتال سدیم یا پروپوفول را به همراه ساکسینیل کولین به عنوان شل کننده عضلانی دریافت کردند. تغییرات همودینامیک شامل فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، نبض در دقایق اول، سوم و دهم پس از الکتروشوک و نیز طول مدت تشنج و زمان ریکاوری اندازه‌گیری و ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-20 و تی مستقل تحلیل شدند.
 یافته‌ها: در گروه تیوپنتال سدیم بیشترین میزان تغییرات فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب در دقیقه سوم و به ترتیب 45، 64 و 26 درصد بود. در گروه پروپوفول بیشترین تغییرات فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و متوسط شریانی به ترتیب 55، 64 و 43 درصد و در دقیقه دهم بود و بیشترین افزایش نبض در این گروه در دقیقه سوم روی داد که حدود 33 درصد بود. تغییرات فشار خون بین این دو گروه معنی‌داری بو‌د (0/05<p ). طول مدت تشنج ناشی از شوک در گروه تیوپنتال سدیم کمتر، و طول مدت بازگشت از بیهوشی با پروپوفول کوتاهتر بود (0/05<p).
نتیجه‌گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد در بیهوشی مورد نیاز برای الکتروشوک، تیوپنتال سدیم اندکی ثبات همودینامیک بهتری را نسبت به پروپوفول ایجاد میکند، لذا به نظر میرسد استفاده از آن به عنوان داروی بیهوشی برای الکتروشوک مناسب‌تر باشد.
 
علی علیزاده، حمید کیالها، زهره یزدی، آیدین بینازاده، شهرام رستاک، محمد صوفی ابادی،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از هیپوتانسیون کنترل شده به جهت کم ساختن خونریزی در برخی از اعمال جراحی اهمیت زیادی دارد. هدف این مطالعه تعیین اثرات همودینامیک دکسمدتومدین و لابتالول در کاهش کنترل شده فشار خون در جراحیهای شکستگی فک و صورت بود.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه سوکور، بیماران با شکستگی فک و صورت به طور تصادفی به دو گروه 1- دکسمدتومدین (دوز شروعμg/kg 1 و نگهدارنده μg/kg/h0/5 0/3)؛ و 2- گروه لابتالول (دوز شروع mg/kg0/3 و نگهدارنده mg/kg/h0/5 0/2) تقسیم شدند. اطلاعات همودینامیک بیماران (شامل ضربان قلب، فشار خون سیستولی، دیاستولی و فشار متوسط شریانی) در فواصل مختلف عمل ثبت گردید. همچنین میزان رضایتمندی جراح (از 1-6 نمره) ارزیابی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین فشار متوسط شریانی، فشار سیستولی و دیاستولی در گروه دکسمدتومیدین در زمانهای 30 و 90 دقیقه پس از شروع تزریق، به طور معنی داری بیشتر از گروه لابتالول بود. میانگین ضربان قلب در گروه دکسمدتومیدین به طور معنیداری در زمان ریکاوری کمتر از گروه لابتالول بود. میزان رضایتمندی جراح از گروه لابتالول به طور معنیداری بیشتر از گروه دکسمدتومیدین بود.
نتیجه گیری: براساس نتایج، به نظر میرسد که لابتالول وضعیت همودینامیک بهتری را حین عمل نسبت به دکسمدتومیدین ایجاد کرده و رضایتمندی بیشتر جراح را نیز در پی دارد.
محمد صوفی ابادی، فاطمه سمیعی، محمد حسین اسماعیلی،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تمایل به افزایش خطر ابتلا به زوال عقل در بیماران مبتلا به پریودنتیت وجود دارد ولی حالت عکس آن یعنی نقش بیماری آلزایمر بر بیماری پریودنتال هنوز نامشخص است، بنابراین در این مطالعه تاثیر بیماری آلزایمر تجربی بر سلول­های التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در رت­های نر مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 16 سر رت نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 250-230 گرم، به صورت تصادفی، به 2 گروه کنترل (سالین) و گروه تحت تیمار با 3 میلیگرم/ کیلوگرم استرپتوزوتوسین (تزریق دو طرفه در بطنهای جانبی، با حجم10 میکرولیتر، در هر دو گروه) تقسیم شدند. پس از 4 هفته تیمار، در دو گروه آزمایش ماز آبی موریس بعمل آمد. سپس نمونه برداری از پاپیلای اطراف دو دندان برش دهنده مرکزی موش­ها با بیهوشی عمیق انجام شد. نمونه­ها پس از ثابت شدن و تهیه بلوک پارافین، برش­های 5 میکرونی سریالی تهیه شد. پس از رنگ­ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین، میزان سلول­های التهابی (ائوزینوفیل، ماست سل، سلول­های پلی مورفونوکلئر)، رگ­زایی و فیبروبلاست به کمک میکروسکوپ شمارش شدند. داده­ ها با نرم افزار SPSS-21 و آزمون T مستقل تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان داد که بیماری آلزایمر موجب افزایش سلول­های التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در لثه موش­ها می­شود که تفاوت این تغییرات بین گروه تجربی و کنترل در همه پارامترها معنی­ دار بود ( p< 0.00).
نتیجه‌گیری: برطبق این یافته­ها بیماری آلزایمر موجب بروز و یا تشدید التهاب و افزایش نرخ بیماری­های پریودنتال در موش می­شود و ممکن است همین اثر را هم در انسان داشته باشد.
 

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4623