|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای صحتی شفائی
فهیمه صحتی شفائی، علیرضا نیک نیاز، حسین کوشاور، هاله صادقی، دوره 6، شماره 3 - ( پاییز 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: کودکان از آسیب پذیر تر ین اقشار جامعه می باشند و کمبود کمی و کیفی ارایه خدمات بهداشتی آنها یک مشکل بهداشتی -اجتماعی محسوب می گردد. مراکز سلامتی (تعاونی بهداشتی) به عنوان استراتژی مناسب برای حل مشکلات و محدودیتهای گسترش مراکز بهداشتی درمانی شهری، برای اولین بار در سطح کشور و در استان آذربایجان شرقی تاسیس شد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف ارزیابی خدمات بهداشتی به کودکان زیر یک سال در این مراکز و مقایسه آن با مراکز دولتی انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی ـ مقطعی بر روی 7 مرکز سلامتی و 14 مرکز بهداشتی- درمانی دولتی همجوار که به طریق آسان انتخاب شدند انجام شد. ابزار گردآوری داده ها چک لیست مشاهده ای بود که از طریق مشاهده مراقبت های ارایه شده توسط کارکنان بهداشتی به کودکان زیر یک سال و مطالعه پرونده آنها تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آمار توصیفی ( توزیع فراوانی مطلق و درصدی، میانگین، انحراف معیار ) و آمار استنباطی (تی مستقل) استفاده شد . یافته ها: یافته های پژوهش نش ا ن داد که در کل نحوه ارایه خدمات بهداشتی به کودکان زیر یک سال، در اغلب موارد در مراکز سلامتی (71/85 % )خوب و در مراکز دولتی (57/78 %) متوسط بود و اختلاف آماری آنها معنی دار بود (002/0 = p ). در زمینه های پایش رشد کودک، تغذیه کودک و آموزش مادران مراکز سلامتی با داشتن اختلاف آماری معنی دار از مراکز بهداشتی درمانی دولتی بهتر عمل کردند (به ترتیب 001/0 = p ، 007/0 = p ، 023/0 = p ) و در زمینه امکانات موجود در آن مراکز، در هر دو دسته از مراکز امکانات خوب بود ( 71/85 % ) و تفاوت آماری آنها معنی دار نبود (912/0 = p ). نتیجه گیری : نتایج نشان داد که نحوه ارایه خدمات بهداشتی کودکان زیر یک سال در مراکز سلامتی در اغلب موارد خوب و در مراکز دولتی در بیشتر موارد متوسط است. لذا عملکرد خوب مراکز سلامتی می تواند مشوق مسئولین بهداشتی کشور جهت برنامه ریزی برای گسترش چنین مراکزی به منظور دستیابی به رفع کمبودهای خدمات بهداشتی – درمانی بویژه در امر مراقبت از کودکان زیر یک سال باشد.
آزیتا فتح نژاد کاظمی، فهیمه صحتی شفائی، نیلوفر ستارزاده، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
مقدمه: پره اکلامپسی یکی از علل مهم مرگ و میر مادری و جنینی است. تشخیص زودرس پره اکلامپسی یکی از عملکردهای بسیار مهم مراقبتهای پره ناتال می باشد و ما انتظار داریم که با تشخیص زودرس این بیماری میزان مرگ و میر مادری و جنینی کاهش یابد. هدف از این مطالعه بررسی ارزش پیشگویی توام آزمون تغییر وضعیت و شاخص توده بدن در تشخیص زودرس پره اکلامپسی بود. روش کار: یک مطالعه آینده نگر بر روی 400 زن شکم اول در بین هفته های 32- 28 بارداری با نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد در ابتدا وزن ، قد و فشار خون افراد در دو وضعیت خوابیده به پهلوی چپ و خوابیده به پشت اندازه گیری شد سپس این افراد تا زمان زایمان تحت کنترل قرار گرفتند. نتایج : از کل 400 نفر در نهایت23 نفر از افراد ، مبتلا به بیماری شدند. میانگین اختلاف فشار خون دیاستولیک خوابیده به پهلوی چپ و خوابیده به پشت و شاخص توده بدن در افراد مبتلا نسبت به افراد غیر مبتلا اختلاف معنی داری از نظر آماری نشان داد (p<0/05). با رسم منحنی ROC (Receiver Operating Characteristic) شاخص توده بدنی بیشتر از 28/88 دارای حساسیت 61%، ویژگی 92%، ارزش پیشگویی مثبت 33% و ارزش پیشگویی منفی 97% است و با در نظر گرفتن آزمون تغییر وضعیت بیش از 20 میلی متر جیوه این آزمون دارای حساسیت52%، ویژگی 95%، 39% PPV= درصد و 97% NPV= است. در صورت مثبت بودن هردو آزمون حساسیت 30 %، ویژگی 99%، 58 % = PPV و 96 % = NPV محاسبه گردید. نتیجه گیری: ترکیب هر دو آزمون با وجود داشتن حساسیت پایین ، دارای ویژگی بالا برای رد بیماری پره اکلامپسی می باشد
مهین کمالی فرد، راضیه علیزاده، فهیمه صحتی شفائی، مرتضی قوجازاده، دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده
زمینه و هدف: زایمان زودرس یکی از دلایل اصلی مرگ و میر دوران نوزادی است که هر ساله خسارات فراوان مالی، اجتماعی، روانی و عاطفی را ایجاد میکند. اگرچه علت اصلی بروز زایمان زودرس ناشناخته است اما شناخت عوامل خطر آن در جهت انجام اقدامات پیشگیری کننده که منجر به کاهش در میزان بروز آن گردد، حائز اهمیت است. این پژوهش به منظور مقایسه سبک زندگی زنان با زایمان زودرس و ترم، طراحی و انجام گردید. روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی تعداد 132 مورد خانم با زایمان زودرس و تعداد 264 خانم با زایمان ترم که از نظر برخی مشخصات فردی، اجتماعی با گروه مورد همسان بودند (به عنوان گروه کنترل) با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. مکان پژوهش بیمارستان الزهراء تبریز بود. سپس با پرسش نامهای مشتمل بر اطلاعات فردی و اطلاعات سبک زندگی (وضعیت ورزش، تغذیه، استفاده از سیگار، الکل و یا داروهای غیر مجاز در دوران حاملگی، روابط اجتماعی، کنترل استرس، مراقبت از خود در دوران بارداری) اطلاعات جمع آوری شد و با نرم افزار SPSS نسخه 13 و آزمونهای، من - ویتنی، آزمون تی، مربع کای و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل آماری انجام شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات متغییرهای وضعیت تغذیه، استفاده از سیگار، الکل و داروهای غیر مجاز در دوران حاملگی، روابط اجتماعی، کنترل استرس و مراقبت از خود در دوران بارداری در دو گروه اختلاف آماری معنی داری وجود دارد. بین متغییر ورزش در دوران حاملگی در دو گروه با زایمان زودرس و ترم اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: سبک زندگی زنان حامله با توجه به تحقیقات انجام شده با زایمان زودرس در ارتباط میباشد. می توان با آموزش بهداشت، تغییرات لازم را در آن بوجود آورد.
رأفت کاظم زاده، فهیمه صحتی شفائی، فیروز امانی، رضا حشمت، دوره 14، شماره 2 - ( تابستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: زایمان از جمله وقایع مهمی است که اکثریت قریب به اتفاق زنان در زندگی تجربه کرده و درد جز اجتناب ناپذیر آن است که در صورت عدم کنترل منجر به طولانی شدن زایمان و بروز صدمات متعدد در مادر و جنین میگردد لذا دستیابی به تدابیری جهت تسکین درد و کنترل طول مدت زایمان خصوصا با استفاده از روش های غیرتهاجمی نظیر طب فشاری ضروری به نظر می رسد. این پژوهش به منظور تعیین تأثیر فشار در نقاط SP6 و LI4 بر شدت درد و طول مدت زایمان در زنان نخست زا انجام گرفته است. روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی بر روی 84 نفر از زنان نخست زا، در بیمارستان های دولتی شهر اردبیل انجام شد. شرکت کنندگان به روش تصادفی توسط بلوک بندی 4 و 6 تایی به دو گروه تقسیم شدند. مداخله بصورت اعمال فشار در نقاط SP6 و LI4 در دیلاتاسیون های مختلف بود. شدت درد قبل و بعد از مداخله با استفاده از مقیاس بینایی سنجش درد و طول مدت فاز فعال و مرحله دوم زایمان از طریق معاینه واژینال محاسبه و در چک لیست ثبت شد. برای تعیین تأثیر فشار بر شدت درد و طول مدت زایمان از آزمون های آماری تی زوج، تی مستقل و کای دو در نرم افزار SPSS / Ver. 16 استفاده شد. یافته ها: میانگین شدت درد بعد از هر بار مداخله در گروه آزمون کاهش یافت و میانگین شدت درد بعد از مداخله در گروه آزمون در هر چهار دیلاتاسیون مورد بررسی به طور معنی دار کمتر از گروه کنترل بود (p < 0/001 )، همچنین میانگین طول مدت فاز فعال و مرحله دوم زایمان در گروه آزمون به طور معنی دار کمتر از گروه کنترل بودند ( p< 0/001 ، p= 0/008 ). نتیجه گیری: فشار بر نقاط SP6 و LI4 در دیلاتاسیون های مختلف باعث کاهش شدت درد و طول مدت فاز فعال و مرحله دوم زایمان می گردد. لذا این روش آسان، غیر تهاجمی و بی خطر میتواند بطور مؤثری برای مددجویان در بالین و همچنین در حیطههای آموزشی و پژوهشی مورد استفاده قرارگیرد.
|
|
|
|
|
|