|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای صادق زاده
پروین شکوری، محمدکاظم طرزمنی، خلیل انصارین، مرضیه طلوع صادق زاده، مسعود ناظمیه، محمدرضا غفاری، سارا فرهنگ، دوره 8، شماره 3 - ( پاییز 1387 )
چکیده
زمینه و هدف: ترومبوآمبولی ریه بیماری شایعی است که تشخیص کلینیکی آن مشکل است و در صورت عدم درمان مرگ و میر بالایی دارد. الگوریتم های تشخیصی زیادی برای تشخیص ترومبو آمبولی ریه وجود دارند که از جمله به اسکن ونتیلاسیون ـ پرفیوژن ریه، سونوگرافی داپلر عروق اندام تحتانی و سی تی آنژیوگرافی ریه می تــوان اشاره کرد. در این مطالعه مقایسه نتایج اسکن ریه با سونوگرافی داپلر اندام تحتانی در بیماران مشکوک به آمبولی ریه جهت رسیدن به بهترین روش برخورد با این بیماران انجام شده است. روش کار: 120 بیمار مشکوک به آمبولی ریه که توسط متخصص داخلی به بخش سونوگرافی داپلر بیمارستان امام خمینی(ره) ارجاع شدند مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی وارد مطالعه شدند که در فاصله زمانی 48 ساعت بعد از شک به آمبولی ریه تحت اسکن ریه و سونوگرافی داپلر اندام تحتانی قرار گرفته بودند. یافته ها: درصد فراوانی ترومبوز وریدهای عمقی اندام تحتانی در بیماران مشکوک به آمبولی ریه 37/5% بود.نتایج اسکن ونتیلاسیون- پرفیوژن در بیماران مشکوک به آمبولی ریه شامل اسکن ریه با احتمال بالا 17/5% ، اسکن ریه با احتمال متوسط 27/5% ، اسکن ریه با احتمال پایین 41/5% و اسکن ریه نرمال13/5% بود. در بیماران با ترومبوز وریدهای عمقی نتایج اسکن ریه شامل اسکن ریه با احتمال بالا 24/4% ، اسکن ریه با احتمال متوسط 33/3%، اسکن ریه با احتمال پایین 26/7% و اسکن ریه نرمال 15/6%. بود. متوسط سنی در بیماران با و بدون DVT به ترتیب 14/13± 52/53 و17/63± 56/22 سال بود. نتیجه گیری: بیماران مشکوک به آمبولی ریه با یک اسکن ریه نرمال نیاز به ارزیابی بیشتر عروق اندام تحتانی با سونوگرافی داپلر دارند از طرفی یک سونوگرافی داپلر نرمال عروق اندام تحتانی به معنی عدم نیاز به انجام اسکن ریه در این بیماران نیست. به عبارتی سونوگرافی داپلر و اسکن ریه، هر دو برای ارزیابی دقیق بیماران مشکوک به آمبولی ریه لازم است.
غزاله غم خوار نژاد، پرویز شهابی، مینا صدیقی، بهناز صادق زاده، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مهار منتشر قشری دپولاریزاسیون خود انتشار یابنده نورونی-گلیایی است که معتقدند نقش مهمی در اختلالات نورولوژیک مختلف همچون صرع و میگرن همراه با حمله ناگهانی دارد. ابتدا یک دوره تحریک پذیری کوتاه مدت وجود دارد که بلافاصله با مهار یاختههای عصبی دنبال می شود و سپس با یک فاز تحریک پذیری ثانویه طولانی مدت ادامه پیدا می کند. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط بین فاز ثانویه مهار منتشر SD و تخلیه های انفجاری تشنجی آمیگدال جانبی در موش صحرایی می باشد. روش کار: موشهای صحرایی نر نژاد ویستار، در محدوده وزنی 350-250 گرم مورد استفاده قرار گرفتند. این مطالعه روی مقاطع زنده آمیگدال موش صحرایی انجام شد که در آن با KCl ، مهار منتشر شونده ایجاد گردید. با کاربرد بیکوکولین در غلظت زیر آستانه تشنج به مدت 45 دقیقه، مهار منتشردر ثبت برون یاختهای منجر به ایجاد پتانسیلهای میدانی حمله ای و بین حمله ای شد. یافته ها: بعد از ایجاد مهار منتشر در آمیگدال جانبی، استفاده از آنتاگونیست گیرندههای گلوتامات (AMPA ,NMDA) و مهار کننده کانالهای پتاسیم و کلسیم همچون AP5 ، CNQX ، TEA و وراپامیل به طور معنی داری دامنه پتانسیلهای میدانی پس سیناپسی تحریکی بعد از مهار منتشر را کاهش داد. نتیجه گیری: نتایج بر نقش احتمالی مهار منتشر به عنوان سازوکاری برای وقوع صرع لوب گیجگاهی در بافتهای عصبی مستعد با افزایش تحریک یا کاهش مهار دلالت دارد. مطالعه فاز تحریک پذیری ثانویه، فهم ما از ساز وکار عملکرد مهار منتشر در اختلالات نورولوژیک را زیاد میکند. این یافتهها ممکن است راههای درمان صرع را بهبود بخشند.
|
|
|
|
|
|