[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
21 نتیجه برای شهباززادگان

گیتی ازگلی، سمیرا شهباززادگان، نیر رسائیان، حمید علوی مجد،
دوره 7، شماره 3 - ( پاییز 1386 )
چکیده

 زمینه و هدف: با توجه به شیوع تهوع و استفراغ حاملگی NVP(Nausea and Vomiting of Pregnancy) و عوارض شناخته شده آن و گزارشات مبنی بر اثر درمانی طب فشاری بر NVP ، این مطالعه با هدف تعیین اثر طب فشاری با مچ‌بند بر تهوع و استفراغ حاملگی در درمانگاه های شهر اردبیل، سال 1384 انجام گرفت. روش کار : این تحقیق به روش کارآزمایی بالینی یکسو کور روی 75 نفر خانم مبتلا به NVP انجام شد. زنان شرکت کننده واجد شرایط پس از همسان‌سازی از نظر شدت تهوع و استفراغ و سن حاملگی، بطور تصادفی در سه گروه 25 نفری مورد، دارونما و شاهد قرار گرفتند. گروه ها شامل گروه مورد، مچ‌بند با دکمه فشاری به نقطه پ-6، گروه دارونما، مچ‌بند بدون فشار به نقطه پ-6 و گروه شاهد، بدون مداخله بودند. علایم تهوع و استفراغ با استفاده از پرسشنامه دو بار در روز به مدت 6 روز سنجیده شد. در سه روز اول هر سه گروه بطور یکسان و بدون مداخله و در سه روز دوم با درمان، دارونما و یا بدون مداخله پرسشنامه‌‌ها را تکمیل نمودند. علایم NVP در روزهای قبل از درمان و طول دوره درمان ثبت و مقایسه دوبه دو با آزمون های آنالیز واریانس و ویلکاکسون و توکی وکروسکال والیس تجزیه و تحلیل آماری شد.

  یافته‌ها: میانگین سنی زنان شرکت کننده گروه های (مورد 92/3 ± 3/24، دارونما 32/4 ± 9/24 و شاهد 38/3 ± 4/25 سال) سن بارداری گروههای (مورد 84/2 ± 4/12، دارونما 19/3 ± 9/12 و شاهد 81/2 ± 4/12هفته) تعداد حاملگی گروههای (مورد 7/1، دارونما6/1 و شاهد4/1 دفعه)، سطح تحصیلات، شغل، تعداد زایمان و نحوه رعایت رژیم غذایی بین گروه های مطالعه تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. میانگین نمره شدت تهوع گروه مورد از 61/18 ± 1/25 به 06/11 ± 0/12، گروه دارونما از 67/14 ± 8/22 به 31/12 ± 1/16 و گروه شاهد از 48/7 ± 3/16 به 92 /8 ± 5/17 تغییر یافت. میانگین دفعات استفراغ گروه مورد از 33/3 ± 1/3 به66/1 ± 5/1، گروه دارونما از30/4 ± 1/3 به 68/3 ± 9/1 و گروه شاهد از8 2/2 ± 2/1 به 44/1 ± 4/1 رسید. تفاوت میانگین نمره شدت تهوع قبل و طول دوره درمان در گروه مورد بیشتر از گروه دارونما(043/0 p< )و در گروه دارونما بیشتر از گروه شاهد بود (009/0 p< ). تفاوت میانگین دفعات استفراغ در گروه مورد و دارونما بیشتر از گروه شاهد (009/0 p< ) ولی تفاوت بین گروه های مورد و دارونما معنی‌دار نبود.

  نتیجه‌گیری: مچ‌ بند با دکمه فشاری در کاهش شدت تهوع نسبت به دارونما و شاهد موثر بود. مچ‌بند فشاری در کاهش دفعات استفراغ نسبت به گروه دارونما بی اثر ولی نسبت به گروه شاهد موثر بود. بنابراین مچ‌بند بدون فشاربه نقطه پ-6 نیز در کاهش علایم NVP مؤثر بوده ولی تاثیر آن به اندازه مچ‌بند فشاری با فشار به نقطه پ-6 نیست. با توجه به شایع بودن NVP و عوارض مصرف داروها و موثر بودن طب فشاری، استفاده از مچ بند در خانم های مبتلا به NVP پیشنهاد می گردد .    


بی‌تا شهباززادگان، ربیع‌اله فرمانبر، عاطفه قنبری، زهرا عطر‌کار روشن، معصومه ادیب،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت ارتقاء سلامت سالمندان و ضرورت توجه به مولفه های ارتقای سلامت از جمله فعالیت جسمانی و بالا بردن عزت نفس، این مطالعه با هدف تعیین میزان تأثیر فعالیت های منظم ورزشی بر عزت نفس سالمندان ساکن در خانه سالمندان شهر رشت در سال 1387 انجام شد.
روش کار: این پژوهش در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون بر روی 32 نفر از سالمندان ساکن در خانه سالمندان انجام شد. سالمندان شرکت کننده واجد شرایط پس از تکمیل پرسشنامه مقیاس اندازه گیری عزت نفس رزنبرگ، به مدت یک ماه برنامه ورزشی طراحی شده را دریافت کردند. بعد از یک ماه مجدداً میزان عزت نفس واحد های پژوهش تعیین گردید. اطلاعات بدست آمده با آزمون t-test و نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی افراد شرکت کننده در پژوهش 8/3 ± 73/5 سال بود. 4/59 درصد افراد شرکت کننده سالمندانی بودند که همسرانشان را از دست داده بودند ، 43/8% فاقد فرزند، 87/5% بیسواد و 5/12% از تحصیلات ابتدایی برخورداربودند. میانگین مدت اقامت آنها 17/11± 1357 روز بود. 37/2% افراد کمتر از یک سال در خانه سالمندان اقامت داشتند. محل درآمد 4/59 درصد افراد، از طریق فرزندان و اقوامشان بود. 27 نفر از شرکت کنندگان (84/4%) از بازدید فامیلی برخوردار بودند. 4/34% افراد سابقه بیماری داشتند. همبستگی معنی داری بین تعداد فرزندان، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، شغل و تعداد مشاغل قبلی با جنسیت افراد، شغل با تحصیلات و مشاغل قبلی، وضعیت بازدید با میزان تحصیلات و آخرین زمان بازدید، وجود داشت. میانگین جمع نمرات عزت نفس در قبل از انجام برنامه ورزشی برابر4/84 ± 22/81 بود که پس از انجام برنامه ورزشی به 4/35 ± 26/84 رسید که این تغییر از نظر آماری معنی دار بود (p<0/001).
نتیجه گیری: انجام فعالیت های ورزشی منظم و مرتب در افزایش عزت نفس سالمندان مؤثر می باشد و به عنوان یک روش بی خطر، کم هزینه و بدون عارضه برای ارتقاء سلامت سالمندان توصیه می شود.
میر مهدی چینی فروش، محمد باقر ستوده، امیر جامعی ، سمیرا شهباززادگان،
دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف: لنفادنوپاتی به معنای بیماری موجود در غده لنفاوی است. در اکثر مطالعات انجام شده سل به عنوان شایعترین علت لنفادنوپاتی گردنی ذکر شده است. مواجهه با یک لنفادنوپاتی گردنی بعنوان تنها شکایت یک بیمار یا تنها یافته بالینی، جزو موارد معمولی است که یک پزشک در دوره طبابت خود با آن مواجه می شود و با توجه به اهمیت تشخیص زودرس بدخیمی‌ها و سل در غدد لنفاوی ناحیه گردن و تشخیص و درمان هر چه سریعتر آنها، مطالعه حاضر در زمینه بررسی شایعترین علل لنفادنوپاتی‌های گردنی با توجه به سن و جنس انجام گرفت.

روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی ـ مقطعی و گذشته نگر یکصد بیمار که با تشخیص لنفادنوپاتی گردنی اثبات شده از سال 1381 لغایت 1385 در بیمارستان فاطمی تحت عمل لنفادنکتومی قرار گرفته و در پاتولوژی تشخیص قطعی داده شده بود، انجام گرفته است. نتایج بررسی سیتولوژیک غدد لنفاوی با آسپیراسیون سوزنی (FNA) و بافتهای غیر لنفاوی از نمونه گیری آماری حذف شدند. اطلاعات دموگرافیک از قبیل سن و جنس بیماران و نتایج پاتولوژی جمع‌آوری شده و با استفاده از روش‌های آمار توصیفی به وسیله نرم‌افزار آمار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: در این مطالعه از 100 بیمار مورد بررسی، 52 نفر (52%) مرد و 48 نفر (48%) زن بودند، نتایج پاتولوژیک به ترتیب شیوع عبارت بودند از توبرکلوزیس 36 مورد (36%)، تغییرات راکتیو شامل هیپرپلازی فولیکولار، هیستیوسیتوز سینوسی و لنفادنیت ها 34 مورد (34%)، کارسینوم متاستاتیک 13 مورد (13%)، لنفوم هوچکین 9 مورد (9%)، لنفوم غیر هوچکین 8 مورد (8%). در گروه سنی صفر تا 15 سال تغییرات راکتیو با فراوانی 11 مورد (57%)، در گروه سنی 16 تا 55 سال توبرکلوزیس با 31 مورد (44/2%) و در گروه سنی بالای 55 سال کارسینوم متاستاتیک با 5 مورد (45/4%) شایع‌ترین علل لنفادنوپاتی‌های گردنی را به خود اختصاص دادند.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه توبرکلوزیس شایع‌ترین علت لنفادنوپاتی‌های گردنی در هر دو جنس بود (مخصوصا "در زنان 55-15 ساله). همچنین با توجه به شیوع بالای متاستاز در غدد لنفاوی گردنی در سنین بالای 55 سال باید توجه بیشتری به بررسی پاتولوژیک عقده‌های لنفاوی گردنی در این گروه سنی صورت گیرد.


مرجان اخوان امجدی، فراز مجاب، سمیرا شهباززادگان،
دوره 9، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیسمنوره‌ اولیه‌ در بیش‌ از 90% زنان بالغ‌ در سیکل های‌ همراه‌ با تخمک گذاری‌ دیده می شود و علت‌ شایع‌ غیبت‌ از مدرسه‌ و محل‌ کار است. امروزه داروهای شیمیایی متعددی جهت درمان دیسمنوره اولیه بکار برده می شوند اما هریک عوارض خاص خود را دارد. گیاهان دارویی در طب سنتی جایگاه ویژه ای دارند. دارچین در طب سنتی بعنوان نیرودهنده، مسکن ، ضد اسپاسم، ضد التهاب و کاهش دهنده درد قاعدگی استفاده می شود. با توجه به این تاثیرات این مطالعه با هدف تعیین‌ تاثیر دارچین بر شدت‌ دیسمنوره‌ اولیه و علایم‌ سیستمیک‌ همراه‌ با آن انجام شد.

  روش کار: این‌ پژوهش‌ یک‌ مطالعه‌ از نوع‌ کارآزمایی‌ بالینی‌ سه سوکور بود که تعداد 47 نفر بطور تصادفی (26 نفر گروه آزمایش و دریافت کننده کپسول دارچین، 21 نفر گروه شاهد و دریافت کننده کپسول دارونما) مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. جهت ارزیابی شدت درد و علایم سیستمیک همراه با دیسمنوره از سیستم معیار چند بعدی گفتاری استفاده شد. نمونه ها در طی‌ دو سیکل‌ متوالی پیگیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 16 با آزمون فریدمن ، من ویتنی و آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.

  یافته ها: میانگین سن افراد 92/1 ± 96/20 سال (آزمایش 69/20 و شاهد 29/21) بود. بر طبق یافته های این پژوهش شدت درد در گروه آزمایش از 15/2 قبل از درمان به 04/1 در سیکل دوم و در گروه شاهد از 14/2 قبل از درمان به 67/1 در سیکل دوم رسید. بین دو گروه آزمایش و شاهد از نظر شدت درد اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (001/0 > p ). همچنین مجموع نمرات شدت کل علایم سیستمیک همراه با دیسمنوره نسبت به قبل از درمان کاهش پیدا کرد. اما این کاهش از لحاظ آماری بین دو گروه آزمایش و شاهد معنی دار نبود.

  نتیجه گیری: دارچین می تواند باعث بهبود شدت درد دیسمنوره اولیه شود. در رابطه با تاثیر دارچین بر علایم سیستمیک همراه با دیسمنوره اولیه بنظر می رسد انجام مطالعات وسیع تر، با تعداد نمونه های بیشتر برای حصول اطمینان و اظهار نظر قطعی ضروری است.


سیما خاوندی زاده اقدم، سمیرا شهباززادگان، بهنام محفوظی،
دوره 9، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

  زمینه و هدف: مطالعات مختلف اثرات وضعیت انتخابی مادر را در اتاق درد و زایمان مطرح نموده‌اند و به نظر می رسد که اهمیت آنها کمتر از عوامل طبی و مامایی نباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر وضعیت مادر در مرحله فعال زایمان بر روند و پیامد زایمان در زنان با حاملگی اول انجام شد.

  روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه‎ تجربی بود. افراد واجد شرایط وارد مطالعه شده و 75 نفر در گروه شاهد (دارای وضعیت معمول) و 75 نفر در گروه آزمون (دارای وضعیت انتخابی) مورد بررسی قرار گرفتند. زنان در گروه شاهد دارای وضعیت معمول، در اتاق درد به صورت خوابیده در تخت بودند ولی زنان در گروه آزمون اجازه داشتند تا در هر وضعیتی که احساس راحتی بیشتری می‎کنند مثلاً قدم زدن، ایستادن، نشستن، تکیه دادن به جلو و عقب، چهاردست و پا، سجده و غیره قرار گیرند. طول مدت مرحله اول و دوم زایمان، شدت درد در مرحله دوم زایمان نمره آپگار دقیقه اول پنجم، میزان رضایت مادر از تجریه زایمان و زمان شروع شیردهی ثبت شد داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 11 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

  یافته‌ها: یافته‎های پژوهش نشان داد که وضعیت انتخابی و آزاد مادر، به طور قابل ملاحظه‎ای باعث کاهش طول مرحله فعال زایمان (002/0= p )، میزان نیاز به تشدید زایمان با اکسی‎توسین (005/0= p )، شدت درد زایمان (026/0= p )، زایمان به روش سزارین (039/0= p ) و افزایش نمره آپگار دقیقه اول (01/0 p < )، زمان شروع زودتر تغذیه با شیر مادر (001/0= p ) و میزان رضایتمندی مادران از تجربه زایمان ‎شد (000/0= p ). طول مرحله دوم زایمان و نمره آپگار دقیقه پنجم در دو گروه تفاوت معنی‎داری نداشت.

  نتیجه‎گیری: وضعیت انتخابی مادر در طی مرحله فعال زایمان، تأثیر مثبت بر نتایج زایمان و آپگار دقیقه اول دارد.


فیض اله اکبری، عباس رحیمی، حسن افتخار اردبیلی ، نگین نهان مقدم، سمیرا شهباززادگان،
دوره 9، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : با وجود میزان بالای پوشش تنظیم خانواده در استان اردبیل نسبت به متوسط کشوری، میزان رشد جمعیت در این استان نسبت به متوسط کشوری در سطح بالایی می باشد که این امر می تواند نمایانگر استفاده غیر صحیح روش، عدم استمرار استفاده و قطع استفاده از وسیله پیشگیری باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی بقا و تعیین عوامل موثر بر عدم تداوم استفاده از (Intrauterine devices) IUD در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان اردبیل درسال 1383 انجام گردید.

روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و تحلیلی از نوع مطالعه کوهورت تاریخی می باشد. در این پژوهش 301 خانم مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و استفاده از روش آزمون بقای کاپلان مایر و تست Log rank مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که در 77/1% از زنان مورد مطالعه مدت تداوم استفاده ازIUD بالای 18 ماه بود. میانگین زمان تداوم در گروه سنی 25-20 سال با (1±24/5 ماه) بیشتر بود و کمترین میانگین زمان تداوم در گروه سنی بالای 25 سال (3/4±14/3 ماه) مشاهده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین حجم خون قاعدگی و خروج IUD ارتباط معنی دار وجود دارد (p=0.005). بطوریکه در زنانیکه خونریزی زیاد داشتند میانگین زمان تداوم 1±20/5 ماه ولی در زنانیکه خونریزی کم داشتند 1/5±22/4 ماه بود. نوع مراجعه جهت کنترل IUD و میانگین زمان استفاده ارتباط معنیداری با هم داشتند (p=0.03). میانگین زمان تداوم در زنانیکه بطور مرتب جهت کنترل IUD مراجعه می نمودند1/5 ± 22/9ماه و گروهی که گهگاه مراجعه می نمودند 0/6 ± 23/8 ماه بود. بین عوارض ایجاد شده و خروج IUD ارتباط معنی دار وجود داشت (p=0.005). بیشترین میانگین زمان از دست دادن در زنانی دیده شد که عارضه عفونت، زخم، PID را ذکر کردند (میانگین25/5 ماه) و کمترین میانگین زمان از دست دادن در زنانی دیده شد که عارضه خونریزی و لکه بینی را داشتند (میانگین 18 ماه).

نتیجه گیری : تداوم استفاده از IUD در 87/4% در زیر6 ماه، 81/4% بین 126 ماه و 72/1% بین 18- 12 ماه بود. شایعترین علت عدم تداوم مربوط به عوامل پزشکی و عوارض ایجاد شده توسط IUD و شایعترین عارضه خونریزی بود.


ایرج صیاد رضایی، اسماعیل فرزانه، احد اعظمی، افسانه انتشاری مقدم، سمیرا شهباززادگان، رضا مهرگانی،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده

  زمینه و هدف : خودکشی یک مشکل بزرگ در بهداشت و سلامت اجتماعی می باشد. این پدیده برای سیستم بهداشت و درمان کشور پرهزینه و با معیارهای ارزشی و فرهنگی کشور مغایرت دارد. شناخت برخی از عوامل پیش بینی خطر متعاقب انجام مطالعات اپیدمیولوژیکی روی اقدام کنندگان به خودکشی توانسته، راهکارهای مناسبی جهت پیشگیری برای برنامه­ریزان اجتماعی، بهداشتی و درمانی ارایه دهد. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژیکی خودکشی جهت بدست آوردن اطلاعات کافی در مورد ویژگی افراد فوت­شده و ارائه راهکارهای مناسب برای سیستم بهداشتی جهت پیشگیری و درمان بهتر این افراد انجام شده­است.

  روش کار : این مطالعه یک بررسی توصیفی- مقطعی می  باشد، کلیه افراد فوت ­ شده در اثر خودکشی از ابتدای سال 1382 تا پایان بهمن ماه 1387 که آمار مربوط به آنها در بیمارستان ­ ها ­ ی بوعلی، فاطمی، علوی و پزشکی قانونی اردبیل ثبت گردیده، مورد مطالعه قرار گرفتند. تعداد افراد فوت شده 64 نفر بود. ابزار پژوهشی بکار رفته فرم محقق ساخته از مشخصات اپیدمیولوژیکی افراد فوت شده بود. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS 13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: در این مطالعه بالاترین موارد خودکشی موفق در دوره سنی 24-15سال (8/43%) ،در جنس مونث (5/62%)، در افراد متاهل (8/57%) و در جامعه شهری (6/65%) بود. بیشترین روش بکار رفته استفاده از داروها و سموم (6/90%) بوده است. در بین داروها و سموم به ترتیب ارگانوفسفره­ها، ضد افسردگی های سه حلقه­ای و فسفید آلومینیم قرار داشتند.

  نتیجه گیری: این بررسی نشان داد که ریسک فاکتورهای مختلفی شامل جنس، سن، وضعیت تاهل، محل سکونت و دستیابی آسان به داروها و سموم می­باشد، در خودکشی موفق موثر می­باشد و بهتر است آموزشهای مربوط به پیشگیری و مداخلات بهداشت روانی در دهه دوم و سوم زندگی با اختصاص وقت بیشتر برای افراد مونث بخصوص متاهلین این گروه انجام پذیرد. و در جهت آموزش، پیشگیری، تشخیص و درمان مسمومیت­ها بویژه با داروها و سموم شایع تدابیر بیشتری اعمال گردد.


ایرج فیضی، سمیرا شهباززادگان،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده

  فتق مغبنی از بیماریهای شایع سنین میانسالی و بالاتر است، مورد گزارش شده در این مقاله موردی از فتق مغبنی بزرگ با اندازه 35 × 30 × 30 سانتی ­ متر بود که به دلیل حجم بزرگ آن، از موارد نادر می باشد. بیمار آقایی 60 ساله با توده بسیار بزرگ در ناحیه مغبنی سمت چپ با سمع صداهای روده ­ ای بود و از مشکل در راه رفتن و پوشیدن لباس شکایت داشت. بیمار پس از معاینه بالینی جهت هرنیورافی کاندید جراحی شد و با بیهوشی عمومی تحت عمل جراحی هرنیورافی با تکنیک باسینی و تکنیک استفاده از مش قرار گرفت و احشای داخل ساک شامل امنتوم و روده باریک با زحمت فراوان بداخل شکم برگردانده شد، پیگیری بیمار 6 ماه بعد از عمل ادامه داشت . در بررسی متون و مقالات گزارشات مشابهی نیز در ژاپن و هندوستان یافت شد.


سمیرا شهباززادگان، کاظم هاشمی مجد، بهزاد شهبازی،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: غلظت زیاد نیترات و نیتریت در غذا با افزایش خطر سرطانهای معده و روده در افراد بزرگسال و بیماری مت­هموگلوبینمی در افراد خردسال همراه است. حدود 80 درصد از نیتراتی که وارد بدن می­شود از طریق سبزی­ها و میوه­ها است. لذا این مطالعه با هدف تعیین غلظت نیترات در سبزی­ها و میوه­های مصرفی شهروندان اردبیل و مقایسه آن با حدود مجاز انجام شد.

  روش کار: مطالعه از نوع مقطعی بوده و نمونه­های میوه و سبزی از ده میوه ­فروشی در نقاط مختلف شهر اردبیل در ماههای مهر و آبان سال 1388جمع­آوری شدند. نمونه ها در دو نوبت با آب شیر و آب مقطر شسته شده، خرد شدند، در حرارت 55 درجه سانتی­گراد خشک شده و درصد رطوبت آنها تعیین گردید. نمونه­ها در دو مرحله به وسیله آسیاب معمولی و آسیاب توپی پودر شدند. برای تهیه عصاره محلول 025/0 مولار سولفات آلومینیوم به نمونه­ها اضافه شده و صاف شدند. اندازه­گیری نیترات در عصاره­ها با دستگاه آیون سلکتیو و با الکترود اختصاصی انجام شد. برای بررسی امکان کاهش نیترات ورودی به بدن از طریق کندن پوست برای برخی میوه­­ها و سبزی­ها میزان نیترات نمونه­های پوست و گوشت بطور جداگانه اندازه­گیری شد. برای تعیین میانگین و انحراف معیار غلظت نیترات در نمونه­ها و گروه­بندی میوه­ها و سبزی­ها بر اساس میزان نیترات آنها از آزمون دانکن در سطح 5 درصد و نرم افزار SPSS استفاده گردید.

  یافته‌ها: غلظت نیترات در سبزی ­ های برگی بیش از سبزی­های غده­ای و ریشه­ای می­باشد. میوه­ها از نظر میزان نیترات نسبت به سبزی­ها در حد پایینی قرار دارند. بیشترین غلظت نیترات در بین نمونه­های آزمایش شده در برگ پیازچه، کلم بنفش و اسفناج به ترتیب با 8/1555 ، 8/1394 و 1021 میلی­گرم بر کیلوگرم و کمترین میزان آن در سیب قرمز و زرد به ترتیب 7/29 و 9/29 میلی­گرم بر کیلوگرم مشاهده شد.

  نتیجه‎گیری : غلظت نیترات در اغلب نمونه­های میوه و سبزی کمتر از حد مجاز بود. با توجه به مقدار مصرف زیاد این سبزی­ها و تغییرات زیاد غلظت نیترات در آنها بررسی بیشتر و کنترل دائمی غلظت نیترات در آنها لازم می­باشد.


فرشاد شیخ اکبری، بیتا شهباززادگان، مهدی صمدزاده، حسین قمری گیوی، محمد نریمانی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مسائل مهم در حیطه آسیب شناسی روانی تشخیص درست اختلال های روانی است. از آنجا که نشانه های بیماری های اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو و خلقی دوقطبی با هم در بسیاری از جهات مشترک هستند، تشخیص این سه اختلال از هم بسیار مشکل می باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه درجه حرارت بدن بیماران مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو و خلقی دو قطبی انجام شده است.
روش کار: این پژوهش، از نوع مطالعات توصیفی- مقایسه ای بر روی 60 بیمار اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو وخلقی دو قطبی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه مصاحبه بالینی ساختار یافته و تب سنج جیوه ای زیر بغلی بود و از روش تحلیل واریانس یک طرفه برای تحلیل داده های بدست آمده استفاده شد.
یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه در گروه اسکیزوفرنی 13/11 ± 15/38، در گروه اسکیزوافکتیو 99/10±8/34 ، در گروه خلقی دوقطبی 05/9±25/35 سال بود. 3/63% از افراد شرکت کننده تحصیلات راهنمایی، 15% دبیرستان، 7/16% دیپلم و 5% لیسانس بودند. شغل 7/51% از افراد آزاد، 3/8% کارمند و 40% از آنها بیکار بودند. 45% از آنان مجرد و 55% متاهل بودند. تعداد دفعات بستری افراد 15% یکبار مراجعه، 25% دوبار، 3/13% سه بار، 7/41% مکرر و 20% بین 10-4 بار مراجعه برای بستری داشتند. بین میانگین درجه دمای بدن بیماران اسکیزوفرنی با اسکیزوافکتیو و خلقی دوقطبی تفاوت معنی داری وجود داشت ( p < 0/001 ).
نتیجه گیری: مقایسه تفاوت بین میانگین نوسان دمای بدنی سه گروه بیماران (اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو و خلقی دوقطبی) نشان داد که بیماران اسکیزوافکتیو بیشتر به گروه بیماران خلقی دو قطبی نزدیک تر هستند تا بیماران اسکیزوفرنی و بیماران اسکیزوفرنی از لحاظ میانگین حفظ پایه و نوسان دمای بدن احتمالاً با دو گروه (اسکیزوافکتیو و خلقی دوقطبی) متفاوت  می باشند.

فیروز امانی، سعداله محمدی، افشین شاکر، سمیرا شهباززادگان،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1390 )
چکیده

  زمینه و هدف : مصرف دارو یکی از مهمترین روش­های درمان بیماری است، ولی مصرف غیرمنطقی و خودسرانه داروها علاوه بر عدم درمان بیماری باعث ایجاد عوارض دارویی در طولانی مدت می‌شود . این بررسی با هدف سنجش میزان مصرف خودسرانه دارو در بین دانشجویان دانشگاه­های شهر اردبیل انجام گردید .

  روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1389 بر روی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه­های شهر اردبیل (دانشگاه­های محقق، آزاد، علوم پزشکی و پیام نور) اجرا گردید. روش نمونه­گیری از نوع تصادفی ساده و نمونه­ها به صورت کاملا تصادفی از بین دانشجویان چهار دانشگاه انتخاب و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع­آوری گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش­های آمار توصیفی و تحلیلی در قالب جدول و آزمون آماری کای دو در نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده گردید.

  یافته‌ها : میانگین سنی دانشجویان 2 ± 64/20 سال و 3/23% دانشجویان متاهل و 7/76% مجرد بودند و از بین دانشجویان متاهل 9/92% غیر ­پزشکی و 1/7% پزشکی بودند. میزان شیوع مصرف خودسرانه دارو در دانشجویان مورد بررسی بیش از 83% بود. بالاترین میانگین امتیاز نگرش دانشجویان در سئوالات نگرشی مربوط به بی­خطر بودن داروهای مصرفی بود. نداشتن وقت برای مراجعه به پزشک، اعتقاد به بدون عارضه بودن داروها و فروش دارو بدون نسخه توسط داروخانه ها، از شایعترین عوامل موثر بر مصرف خودسرانه دارو بودند.

  نتیجه‎گیری : با توجه به میزان بالای مصرف خودسرانه دارو در بین دانشجویان که بخشی از قشر تحصیل کرده اجتماع می­باشند. لازم است تدابیری در راستای آموزش و اطلاع رسانی صحیح در جهت کاهش مصرف خودسرانه دارو اتخاذ گردد.


رویا متولی، لیلا علیزاده، مریم نمادی وثوقی، سمیرا شهباززادگان،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: وقوع چشمگیر سقط های القایی و غیر بهداشتی در سراسر جهان بویژه در جوامع در حال توسعه و منجر شدن بسیاری از این سقط ها به مرگ و میر مادران در سنین بارداری و نیز بر جای گذاردن صدها هزار ناتوانی جسمی و جنسی در جوامع مختلف از جمله ایران و روند رو به رشد آن در کشور ما، که یک سری عوارض اقتصادی را نیز بدنبال دارد، موجب شد این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع، علل و پیامدهای سقط عمدی در زنان شهر اردبیل انجام گیرد.

  روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی گذشته نگر بود که به زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل که دارای مشخصات واحدهای پژوهشی بودند، پرسشنامه محقق ساخته برای کنترل متغیرهای مورد نظر جهت تکمیل ارائه گردید. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود و تعداد نمونه با استفاده از فرمول حجم نمونه، 1200 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل سوالاتی در زمینه مشخصات فردی، سوابق بارداری و روش های پیشگیری از بارداری بود. جهت تعیین اعتبار علمی ابزار از روش اعتبار محتوا و جهت تعیین پایایی ابزار از روش آزمون مجدد استفاده شد. بعد از تکمیل نمونه، اطلاعات به نرم افزار Spss نسخه 16 داده شد و برای روش تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در قسمت آمار استنباطی از آزمون های آماری تی مستقل و کای اسکویر استفاده شد.

  یافته ها: میزان شیوع سقط عمدی در تحقیق حاضر 3/8% بود. در اکثریت واحدهای مورد مطالعه دلیل سقط عمدی، رسیدن فرزندان به تعداد دلخواه اظهار گردید و سایر دلایل سقط عمدی عبارت بودند از: وضعیت اقتصادی نامطلوب، فاصله کم بین فرزندان، ادامه تحصیل، نامطلوب بودن جنس جنین، سن بالای مادر و پدر، تحصیلات دانشگاهی و اشتغال مادر، افزایش مدت زمان گذشت از ازدواج (0001/0> p ). در رابطه با پیامدهای سقط عمدی در تحقیق حاضر 5/70% زنان که اقدام به سقط عمدی کرده بودند دچار خونریزی و 4/7% از زنان همزمان دچار خونریزی و عفونت شده بودند و 5/49% از زنان نیز بعلت سقط عمدی در بیمارستان بستری شده بودند.

  نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق انتظار آن می رود که مسئولین و دست اندرکاران بهداشتی، گروههای پرخطر جامعه را شناسایی نموده و آموزش های لازم و مشاوره های فردی در جهت آگاه سازی بیشتر آنان و تغییر نگرش و باورهای آنان در خصوص عوارض وخیم ناشی از سقط عمدی را ارائه نمایند.


بهزاد باباپور، شهرام حبیب زاده، مهدی صمدزاده، بیتا شهباززادگان، طاهره محمدی، الهام عتیقی،
دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیابت نوع 2 ه مانند فشارخون، هایپرلیپیدمی وسیگارکشیدن، یک فاکتور خطر اصلی برای بیماریهای قلبی و عروقی می‏باشد. کاردیومیوپاتی دیابتی اولیه یک فاکتور مهم برای نارسایی قلبی درغیاب بیماری های ایسکمیک، دریچه ای و ناشی از فشارخون در بیماران دیابتی است. بیماری عروق کرونر در بیماران دیابتی شایع بوده و اغلب بدون علامت است. بدون شک تشخیص زود هنگام اختلال عملکرد بطن چپ و بیماری عروق کرونر یک هدف اصلی برای پیشگیری از پیامدهای بیماریهای قلبی و عروقی دربیماران دیابتی است. لذا هدف این مطالعه بررسی عملکرد سیستولی و دیاستولی و میزان مثبت شدن تست ورزش در بیماران دیابتی بدون علامت و بدون فشار خون بود.

  روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 40 بیمار دیابتی با دیابت تیپ 2 و بدون علامت قلبی و بدون فشارخون بالا با میانگین سن 47 سال بود که طی سال 1388 به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کردند. عملکرد بطن چپ با اکوکاردیوگرافی ارزیابی گردید و تست ورزش با پروتکل Bruce انجام شد. اطلاعات بیماران جمع آوری شده و در فرم های مخصوص درج شدند و سپس توسط نرم افزار آماری spss 17 مورد بررسی قرار گرفت. از تست آماری کای اسکوئر و فیشر برای تحلیل روابط بین متغیرها استفاده شد .

  یافته ها: نمونه مورد مطالعه شامل 40 نفر بود. تمامی آنها عملکرد سیستولی نرمال داشتند. 22 نفر (55%) اختلال عملکرد دیاستولی داشتند و هشت نفر (20%) تست ورزش مثبت داشتند که همه هشت نفر دچار اختلال عملکرد دیاستولی نیز بودند.

  نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که اختلال عملکرد دیاستولی بطن چپ دربیماران دیابتی بدون علامت رخ می‏دهد و بیماری عروق کرونر نیز در بیماران دیابتی مبتلا به اختلال عملکرد دیاستولی، شایع تر است.


بهزاد باباپور، شهرام حبیب زاده، علیرضا محمدزاده، نفیسه مافی، الهام عتیقی، عدالت حسینیان، بیتا شهباززادگان،
دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: دوزهای پایین آسپرین به طور گسترده ای در پیشگیری و درمان بیماری قلبی عروقی استفاده می ‏ شود. اثرات دوگانه آسپرین بر روی اسید اوریک خون نشان داده است که دوزهای بالای آسپرین باعث افزایش دفع ادراری اسید اوریک می شود و دوزهای پایین 2-1 گرم در روز باعث احتباس اسیداوریک می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثر آسپرین با دوز پایین بر سطح سرمی اسید اوریک خون در بیماران ایسکمیک قلبی انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. تعداد 60 بیمار از بین مراجعین به درمانگاه قلب بیمارستان امام از تاریخ 1/5/87 لغایت 1/5/88، که اندیکاسیون دریافت آسپرین با دوز کم را داشتند انتخاب شد و اطلاعات بیماران اعم از سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین، قبل و بعد از تجویز آسپرین در پرسشنامه‌های مخصوص وارد شد و داده‌ها با آزمون آماری تی زوجی و ویلکاکسون مقایسه شد.

  یافته ها: از بین 60 مورد بررسی 11 نفر (3/18%) زیر 50 سال سن و 49 نفر (7/81%) نیز بالاتر از 50 سال سن داشتند. از این تعداد 38 نفر (3/63%) مرد و 22 نفر (7/36%) زن بودند. 3/53 درصد بیماران افزایش سطح سرمی اسیداوریک داشته و 7/46 درصد افزایش نداشتند. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران کمتر از 50 سال قبل و بعد از تجویز آسپرین دیده نشد. تفاوت معنی داری بین سطح سرمی اسید اوریک بیماران قبل و بعد از تجویز آسپرین وجود داشت و سطح سرمی اسید اوریک بیماران بعد از تجویز آسپرین به میزان 1/0 واحد افزایش یافت.

  نتیجه‌گیری: دوز پایین آسپرین (80 میلی‌گرم در روز) باعث افزایش خفیف ولی معنادار در سطح سرمی اسید اوریک و کراتینین بیماران در محدوده سنی بالای 50 سال می‌گردد.


فریبا صادقی موحد، پرویز مولوی، مهدی صمدزاده، بیتا شهباززادگان، راحله عسکری مقدم،
دوره 12، شماره 5 - ( ویژه نامه پایان نامه ها 1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: اختلال بیش فعالی-کم توجهی یک اختلال عصبی و ارثی است که در بزرگسالان عمدتا ً از بین نمی ‏ رود، این اختلال برای دانشجویان مبتلا مشکلات بسیاری در زمینه های عاطفی، اجتماعی، تحصیلی و شغلی ایجاد می‏کند. هدف این مطالعه تعیین میزان شیوع اختلال بیش فعالی-کم توجهی در دانشجویان ساکن خوابگاههای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل می‏باشد.

  روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی می‏باشد. تمامی دانشجویان ساکن خوابگاههای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال تحصیلی 87-88 انتخاب شدند. در این مطالعه از دو پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه اول مربوط به مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه دوم شامل پرسشنامه تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی- کم توجهی بزرگسالان کانرز بود. برای تکمیل پرسشنامه ها از روش سرشماری و خود گزارشگری استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و کای دو و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که از کل جمعیت نمونه تحقیق 3/65 درصد زن و 7/34 درصد مرد هستند. از این تعداد 8/93 درصد مجرد و 2/6 درصد متاهل بودند. نتایج همچنین نشان داد که شیوع اختلال بیش فعالی-کم توجهی در جمعیت مورد مطالعه 6/8% است. بررسی ها، شیوع بیشتر بیماری را در افراد مذکر نشان داد. همچنین در گروه بیش فعالی-کم توجهی میزان بالاتری از سابقه اختلال روانپزشکی، مصرف داروهای روانپزشکی و مصرف سیگار وجود داشت.

  نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه و شیوع بالای این اختلال نیاز به توجه بیشتر به دانشجویان در این زمینه در جهت شناسایی و معرفی به موقع افراد مبتلا به روانپزشک به منظور درمان و پیشگیری از عوارض این اختلال در آینده ضروری به نظر می رسد.


شهرام حبیب زاده، احمد قاسمی، محرم آقابالایی، جعفر محمدشاهی، بیتا شهباززادگان، ناصر محمودی، جعفر حسینی، یونس ششگلانی، ناهید پورمحمدجان،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: با بروز ویروس آنفلوانزای H1N1 نوپدید و به دلیل کثرت مراجعین به درمانگاه ونیز افزایش قابل ملاحظه موارد بستری در زمان پاندمی، مطالعه حاضر با هدف بررسی بیمارانی که با تشخیص احتمالی آنفلوانزای H1N1 در بیمارستان امام خمینی اردبیل بستری شده بودند انجام گردید. بیماران از نظر علائم بالینی، آزمایشگاهی و پیامد بستری (شامل مرگ و میر و تشخیص قطعی) مطالعه شدند. میزان اشغال تخت در بخش ها و آی سی یو و میانگین روزهای بستری محاسبه گردید.

  روش کار: مقاله حاضر محصول یک مطالعه مقطعی است. کلیه 118 بیمار مبتلا به علائم تنفسی حاد که از اول آبان تا آخر دی ماه سال 1388، با تشخیص احتمالی آنفلوانزای H1N1 نوپدید حداقل یک روزدر بیمارستان بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که بدون دخالت تیم درمان در روند آن جمع آوری شد. پرسش نامه حاوی اطلاعات دموگرافیک، علایم بالینی، یافته های آزمایشگاهی و تظاهرات رادیوگرافیک وپیامد بیماری بود. نتایج بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

  یافته ها : تعداد 118 بیمار مطالعه شدند. 71 بیمار (2/60%) زن و 47 بیمار (8/39%) مرد بودند. میانگین سنی افراد بستری شده 64/15 ± 81/33 سال وبیشترین نسبت مبتلایان بستری شده در محدوده سنی 15 تا 30 سال بود. شایعترین یافته در گرافی سینه انفیلتراسیون ریوی دو طرفه و شایعترین شکایت تب، ضعف و بیحالی بود. 7/12 درصد از بیماران اسهال داشتند. لکوپنی ( WBC < 4000) و لکوسیتوز ( WBC > 10000) به ترتیب (58/4) درصد و ( 02/33) درصد از موارد وجود داشت. 9 نفر(7%) به دلیل نیاز به مراقبت های ویژه به آی سی یو منتقل شدند. در 21 مورد (18%) نتیجه تست واکنش زنجیره ای پلی مراز مثبت شد که شامل 3 نفر از 9 بیمار بستری در ICU هم می شد. مورتالیته بیماران بستری شده در آی سی یو که تشخیص آنها قطعی شد 33% بود. 3/48 درصد از بیماران بستری حداقل یک بیماری مستعد کننده زمینه ای داشتند. تعداد کل روزهای بستری، 577 روز بود که شامل 519 روز بستری در بخش و 58 روز بستری در ICU بود. میانگین روزهای بستری برای هر نفر بیمار 88/4 روز بود.

  نتیجه گیری: نشانه یا علامتپاتوگونومیک بالینی برای افتراق عفونت H1N1 از سایر عفونت های دستگاه تنفسی وجود نداشت. انفیلتراسیونهای دوطرفه ریوی در گرافی سینه، وجود قابل ملاحظه اسهال و لکوپنی به عنوان تظاهرات غیر معمول و نسبت بالای خانم های حامله در بین افراد بستری شده از مهمترین یافته ها بودند.


بهزاد باباپور، فرهاد پورفرضی، مهدی صمدزاده، علیرضا محمدزاده، الهام عتیقی، بیتا شهباززادگان،
دوره 13، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پرفشاری خون یکی از مهمترین و شایع‌ترین مشکلات بهداشتی در اکثر جوامع می‌باشد که اغلب بدون علامت بوده و به آسانی قابل ردیابی و کنترل است. درمان‌های دارویی متنوعی برای پرفشاری خون وجود دارند. دیورتیک‌ها، مهار‌کننده های گیرنده‌های بتا، مهارکننده‌های کانال‌های کلسیم، مهار کننده‌های آنزیم مبدل آنژیوتانسین، آنتاگونیست‌های گیرنده آنژیوتانسین، مهارکننده‌های گیرنده آلفا و گشادکننده‌های شریانی از آن جمله‌اند. این مطالعه جهت بررسی مقایسه‌ای تعدادی از این داروها جهت کمک به انتخاب بهترین استراتژی جهت درمان انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی به روش دو سوکور بود. 150 بیمار مبتلا به پرفشاری خون که تحت درمان دارویی نبوده، کنتراندیکاسیون برای مصرف هیدروکلروتیازید، انالاپریل و آتنولول نداشتند، به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفته و تحت درمان با سه داروی فوق قرار گرفتند. گروه اول آتنولول 50 میلی گرم روزانه یک عدد، گروه دوم هیدروکلروتیازید 50 میلی گرم روزانه یک عدد و گروه سوم انالاپریل 5 میلی گرم هر 12 ساعت یک عدد دریافت کردند. پس از 3 هفته فشار خون آنها مجدداً اندازه‌گیری شد و نتایج مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: آتنولول 7/6±7/26 میلی متر جیوه(%1/16) فشارخون سیستولیک و 2/1±3/10 میلی متر جیوه (%4/10) فشارخون دیاستولیک و 4/6±1/16 میلی متر جیوه(%1/13) میانگین فشارخون شریانی را کاهش داد. انالاپریل باعث 8/8±6/30 میلی متر جیوه(%4/17) کاهش در فشارخون سیستولیک، 4/4±5/11 میلی متر جیوه(4/11%) کاهش در فشار خون دیاستولیک و 0/7±9/17  میلی متر جیوه (%2/14) کاهش در میانگین فشارخون شریانی شد. هیدروکلروتیازید نیز 8/5±1/25  میلی متر جیوه(%6/14) فشارخون سیستولیک، 3/2±2/9 میلی متر جیوه(%3/9) فشارخون دیاستولیک و 4/6±5/14  میلی متر جیوه (%8/11)میانگین فشارخون شریانی را کاهش داد.
نتیجه‌گیری: با وجود توصیه روزافزون بر استفاده از هیدروکلروتیازید در درمان فشار خون به نظر می‌رسد استفاده تنها از این گروه دارویی تأثیر کمتری در مقایسه با گروههای دیگر دارد و شاید اضافه کردن این رده دارویی به داروهای دیگر و درمان ترکیبی مناسب‌تر از درمان تک دارویی با این گروه باشد.


یوسف شفائی، وحید صادقی فرد، بیتا شهباززادگان،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

  مقدمه: قطع کامل مچ دست یک ترومای فیزیکی و روانی است که می تواند زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد. در سالهای اخیر اعضای مختلف قطع شده از بدن اشخاص مصدوم مجدداً به بدن خودشان پیوند زده می شود و موجب بهبود کیفیت زندگی، شکل ظاهری و توان عملکردی اندام مورد نظر می گردد.

  گزارش مورد: بیمار مردی 34 ساله که در اثر کار با اره برقی دچار قطع کامل دست چپ از ناحیه مچ دست شده بود پس از مراجعه به اورژانس بیمارستان دکتر فاطمی شهرستان اردبیل، تحت عمل جراحی ترمیم مچ دست قطع شده قرار گرفت.

  نتیجه گیری: قطع کامل مچ دست و پیوند موفقیت آمیز آن جزء موارد کمیاب و قابل گزارش می باشد. پیگیری های بیمار در طی 5 ماه حاکی از موفقیت آمیز بودن عمل داشت. خونرسانی دست در طی این مدت هیچگونه اختلالی پیدا نکرد، حرکات انگشت در حد قابل قبول بوده و پیشرفت عصبی از نظر حسی قابل قبول بود و علائمی به نفع عفونت مشاهده نگردید.


مرجان اخوان امجدی، سمیرا شهباززادگان، مریم شکیبا،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیسمنوره یا قاعدگی دردناک یکی از شایعترین مشکلات زنان بوده و عبارت از وجود قاعدگی دردناک در غیاب بیماری قابل اثبات لگنی است. دیسمنوره اولیه علت غیبت از مدرسه و محل کار در بسیار ی از زنان و دختران می باشد. شکایت اصلی آن درد است اما سایر علایم سیستمیک همراه مانند سردرد، تهوع و استفراع، اسهال، خستگی، تحریک پذیری و گیجی نیز شایع هستند. داروهای شیمیایی زیادی برای درمان آن استفاده می شوند اما اغلب آنها عوارض جانبی دارند. درمان طب فشاری در بین نقاط ششم طحالی و سوم کبدی از مهمترین نقاط مورد استفاده در درمان دیسمنوره می باشند. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر طب فشاری در نقطه سانینجیائو SP6) ) در مقایسه با نقطه تای چانگ ( Liv3 ) بر دیسمنوره اولیه است.

  روش کار: این پژوهش کارآزمایی بالینی یک سوکور می باشد. شدت درد و علایم سیستمیک همراه در ابتدا و در طی دو سیکل بعد از مداخله توسط پرسشنامه معتبر سنجیده شد. 94نفر خانم مجرد که از دیسمنوره اولیه رنج می بردند وارد پژوهش شدند که بطور تصادفی به دو گروه اعمال فشار در دو نقطه تای چانگ و سانینجیائو تقسیم شدند. ( 50 نفر در گروه سانینجیائو و 44 نفر در گروه تای چانگ). به یک گروه آموزش داده شد با انگشت شست بمدت 20 دقیقه روی نقطه سانینجیائو فشار وارد نمایند و به گروه دیگر آموزش داده شد که بمدت 20 دقیقه با انگشت سبابه فشار چرخشی بر نقطه تای چانگ وارد شود و 2 بار در روز در طی 3 روز اول قاعدگی طب فشاری را در این نقاط اعمال نمودند. سپس در طی دو سیکل متوالی شدت درد و علایم سیستمیک بر اساس معیار چند بعدی گفتاری، مورد سنجش قرارگرفت. جهت مقایسه مشخصات زمینه ای افراد مورد مطالعه از آزمون فریدمن و GEE استفاده شد.

  یافته ها: پس از درمان با طب فشاری در هر دو گروه تای چانگ و سانینجیائو،میانگین نمره درد بر اساس معیار چند بعدی گفتاری، در هر دو گروه با اختلاف معنی داری کاهش یافت (001/0=P ). اما اختلاف آماری واضحی بین دو گروه دیده نشد.

  نتیجه گیری: با توجه به پژوهش حاضر بنظر می رسد اعمال طب فشاری در هر دو نقطه تای چانگ و سانینجیائو، به یک اندازه، سبب بهبود دیسمنوره اولیه خواهد شد.


جعفر محمدشاهی، شهرام حبیب زاده، محمد حسین زاده، بیتا شهباززادگان،
دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) انتشار جهانی دارد و بطور عمده از راه تماس جنسی، از مادر به فرزند و اعتیاد تزریقی انتقال پیدا میکند. بیماری از یک وضعیت بدون علامت تا نقص ایمنی پیشرفته با عوارض عفونتهای فرصتطلبانه متغیر میباشد. بیماران ممکن است در مراحل مختلف بیماری تشخیص داده شوند. در این مطالعه ویژگیهای بالینی و اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به HIV و پیامدهای آن در طی 10 سال (93-1383) در شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی و به صورت مجموعه موردی بود. بیماران تشخیص داده شده HIV که در مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری اردبیل (شامل بیماران زنده و فوت شده) در طی سال های 93-1383 پرونده داشتند، وارد مطالعه گردیدند. چک لیست تهیه شده برای هر بیمار شامل اطلاعات دموگرافیک، راه های ابتلا به بیماری، زمان تشخیص، مشکلات بالینی و درمانی در طی این مدت و... بود. در بیماران فوت شده، علت مرگ و همچنین فاصله زمانی تشخیص تا مرگ مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه 60 بیمار مبتلا به HIV مورد بررسی قرار گرفت، 76/7 درصد بیماران مرد و میانگین سنی آنها 42/96 سال بود. 48/2 درصد بیماران اعتیاد تزریقی داشتند. در 39/7  درصد موارد بیماران از راه تزریق وریدی و در 33/3 درصد از راه تماس جنسی ابتلا یافته بودند. میانگین شمارش سلولهای لنفوسیتهای  T CD4+ در بیماران 252 سلول در میلیلیتر بود. شایع ترین علایم اولیه در بیماران بترتیب تب (63/33%)، آفت دهانی (35%) و اسهال (28/33 %) بودند. سل با 7 مورد (50 %) شایعترین عفونت فرصت طلب بود. در 6 بیمار (10%) بیماری همزمان هپاتیت B و یا C وجود داشت. 28 بیمار (46/6%) در زمان مطالعه فوت کرده بودند. فاصله زمانی متوسط تشخیص بیماری تا فوت 39/65±44/84 ماه مشخص گردید و نارسایی قلبی- تنفسی شایعترین علت قابل تشخیص مرگ در میان بیماران بود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد بیشتر بیماران میانسال بوده و اعتیاد تزریقی به عنوان شایعترین عامل خطر ابتلا به ویروس HIV است. تزریقات داخل وریدی شایع ترین راه انتقال آن میباشد. هپاتیت C و سل بترتیب مهمترین بیماریهای همراه بودند. افزایش سطح آگاهی جامعه در مورد بیماری، تشخیص زودهنگام و مراقبت مناسب در طول بیماری، اقدامات اساسی برای مقابله با این مشکل جهانی است.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.19 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623