[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
17 نتیجه برای سزاوار

محمدعلی ‌ محمدی، حسین‌ دوستکامی‌، بهروز دادخواه، سید هاشم‌ سزاوار،
دوره 2، شماره 2 - ( تابستان 1381 )
چکیده

  زمینه‌ و هدف : بیماریهای‌ عروق‌ کرونری‌ از مهمترین‌ علل‌ مرگ‌ و میر در کشورهای‌ پیشرفته‌ و در حال‌ توسعه‌ است‌. در مورد این‌بیماریها، عوامل‌ خطر ساز متعددی‌ دخیل‌ می‌باشند که‌ برخی‌ از آنها قابل‌ کنترل‌ و پیشگیری‌ هستند. برای‌ کنترل‌ این‌ عوامل‌ بایدآموزش‌های‌ لازم‌ به‌ جامعه‌ داده‌ شود و قبل‌ از آن‌ لازم‌ است‌ میزان‌ دانش‌ و آگاهی‌ اولیه‌ مردم‌ نسبت‌ به‌ هر کدام‌ از عوامل خطر ساز مشخص‌ گردد. این‌ تحقیق‌ نیز با هدف‌ تعیین‌ میزان‌ آگاهی‌، نگرش‌ و عملکرد مردم‌ شهر اردبیل‌ در مورد عوامل‌ خطر ساز بیماری‌عروق‌ کرونری‌ در سال‌ 1380 انجام‌ شده‌ است‌.

  روش‌ کار: این‌ مطالعه‌، یک‌ بررسی‌ توصیفی‌ - تحلیلی‌ است‌ که‌ بر روی‌ 384 نفر زن‌ و مرد بالای‌ 20 سال‌ شهر اردبیل‌ که‌ از 5 خوشه‌آماری‌ بطور تصادفی‌ انتخاب‌ شده‌ بودند انجام‌ گردید. ابزار گرد آوری‌ اطلاعات‌ پرسشنامه‌ ای بود که‌ از طریق‌ مراجعه‌ به‌ درب‌منازل‌ افراد با مصاحبه‌ تکمیل‌ شد سپس‌ اطلاعات‌ جمع‌ آوری‌ شده‌ با استفاده‌ از نرم‌افزار کامپیوتری‌ SPSS تجزیه‌ و تحلیل‌ گردید.

  یافته‌ها : از کل‌ نمونه‌های‌ مورد بررسی‌ 5/50% را زنان‌ تشکیل‌ میدادند. میزان‌ تحصیلات‌ 3/27% در حد دبیرستان‌بود. بیشترین‌ میزان‌ آگاهی‌ از عوامل‌ خطرساز در جامعه‌ مورد بررسی‌،در زمینه‌ استرس‌ها و فشارهای‌ روحی‌(75%) بود. نتایج‌ تحقیق‌نشان‌ داد که‌ 9/66% افراد از اثر بی‌ تحرکی‌ در ایجاد بیماری‌ قلبی‌ با اطلاع‌ بودند، اما فقط 13% آنهااظهار داشتند که‌ ورزش‌ می‌کنند.1/52% افراد از نقش‌ مضر مصرف‌ زیاد نمک‌ در بیماری‌ عروق‌ کرونری‌ آگاه‌ بودند، در حالیکه‌ تنها 15% آنها غذا را بصورت‌ کم‌ نمک‌مصرف‌ میکردند.2/48% آنها از فایده‌ روغن‌ مایع‌ برای‌ سلامتی‌ آگاه‌ بودند، اما فقط 25% آنها از این‌ روغن‌ استفاده‌ میکردند. نتایج‌ نشان‌داد که‌2/42% افراد دارای‌ آگاهی‌ متوسط، 3/51% نگرش‌ مثبت‌ و 9/40% دارای‌ عملکرد ضعیف‌ نسبت‌ به‌ عوامل‌ خطرساز بیماری‌عروق‌ کرونری‌ بودند و بین‌ متغیرهای‌ آگاهی‌ با نگرش‌ ،عملکرد و نگرش‌ با عملکرد رابطه‌ معنی‌ دار آماری‌ وجود داشت‌ و با افزایش‌ آگاهی‌ ونگرش، عملکرد واحدهای‌ مورد پژوهش‌ نیز بهبود یافته‌ بود‌.

  نتیجه‌گیری : با توجه‌ به‌ این‌ نتایج‌، برنامه‌ ریزی‌های‌ منظم‌ جهت‌ ارتقاء آگاهی‌ و عملکرد افراد بعنوان‌ گام‌های‌ اولیه‌ پیشگیری‌ ازبیماری‌ عروق‌ کرونری‌ ضروری‌ به‌ نظر میرسد.


شهنام‌ عرشی، همایون‌ صادقی، مهدی‌ محبعلی، سید هاشم‌ سزاوار، آرمان ‌جوان‌ روزگار، داریوش‌ امدادی، وحید سپهرام، نیره امینی ثانی،
دوره 2، شماره 3 - ( پاییز 1381 )
چکیده

  زمینه‌ و هدف‌: در چند سال‌ اخیر بیماری‌ مالاریـا یکی‌ از مشکلات‌ اصلی‌ در شهرستان ‌ پارساباد بوده‌ و بخش‌ زیادی‌ از توان سیستم‌ بهداشتی صرف‌ مقابله‌ با این‌ بیماری‌ شده‌ است‌. هدف‌ ما از این‌ مطالعه‌ بررسی برخی جنبه های اپیدمیولوژیک مالاریا درسالهای 79-1378 بوده‌ است‌.

  روش‌ کار: یافته‌های ثبت شده‌ حاصل‌ از تکمیل‌ فرم‌ اپیدمیولوژی‌ برای‌ 509 مورد مثبت‌ گزارش‌ شده‌ مالاریا درسالهای‌ 79- 1378 با استفاده‌ از نرم‌افزار آماری‌ EPI2000 تجزیه‌ و تحلیل‌ شد. ‌در تجزیه‌ و تحلیل‌ داده‌ها از تشکیل‌ جداول‌ فراوانی‌ و آزمونهای‌ آماری مجذور کای‌ و آنالیز واریانس‌ یکطرفه‌ استفاده‌ گردید.

  یافته‌ها: 4/69% از موارد مربوط به سال 1379 و بقیه مربوط به سال 1378 بودند. تمامی 509 مورد مالاریای تشخیص داده شده از نوع ویواکس بوده و مربوط به 7 ماه اول سال بودند. بیشترین بروز علایم مربوط به لرز با 488 مورد (9/95%) و تب با 481 مورد (5/94%) بوده است. تعریق تنها در 9/3% از موارد وجود داشت. میانگین سنی و انحراف معیار مبتلایان 6/ 15 + 9/22 سال بود. در توزیع بروز علایم اصلی تب و لرز در دو جنس اختلاف معنی داری مشاهده نشد.

  نتیجه‌گیری‌: شیوع بیشتر تب و لرزبا یافته های پیشین‌ تطابق‌ داشت‌. وجود هر یک از این دو علامت در بیمارانی که در منطقه پارساباد زندگی می کنند یا اخیراً به آنجا سفر کرده اند باید پزشک را به وجود بیماری مشکوک نماید.


عفت ‌ مظاهری، سیدهاشم‌ سزاوار، عدالت‌ حسینیان، نسرین‌ فولادی،
دوره 2، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده

  زمینه‌ و هدف‌: امروزه‌ با تغییر سیستم‌ ارایه‌ مراقبت های‌ بهداشتی‌، بیشتر بیماران‌ مراقبت های‌ حرفه‌ای‌ و تخصصی‌ لازم‌ را پس‌ از ترخیص‌ از بیمارستان‌ در منزل‌ دریافت‌ می‌کنند. هدف‌ این‌ مطالعه‌ بررسی‌ تأثیر پیگیری‌ بر وضعیت‌ سلامت‌ جسمی‌ و روحی‌ بیماران‌ دچار انفارکتوس‌ قلبی‌ بود.

  روش‌ کار: این‌ پژوهش‌ تجربی‌ بر روی‌ 60 بیمار دچار انفارکتوس‌ قلبی‌ مراجعه‌ کننده‌ به‌ مرکز آموزش‌ درمانی‌ بوعلی‌ اردبیل در سال80-1379 انجام‌ شد. نمونه‌های‌ مورد بررسی‌ بصورت‌ مبتنی‌ بر هدف‌ انتخاب‌ و بطور تصادفی‌ در دو گروه‌ 30 نفری‌ شاهد و آزمون‌ قرار گرفتند. سپس‌ برای‌گروه‌ آزمون‌‌ برنامه‌ بازدید منزل‌ تدوین‌ گردید ولی‌ برای‌ گروه‌ شاهد مداخله‌ای‌ صورت‌ نگرفت‌ . یک‌ هفته‌ پس‌ از اجرای‌ کامل‌ برنامه‌ بازدید منزل ، ‌ وضعیت‌ سلامت‌ جسمی‌ و روحی‌ نمونه‌های‌ مورد بررسی‌ در هر دو گروه‌ توسط چک‌ لیست‌ نها ی ی‌ و تست ‌اسپیلبرگروبک‌ مورد بررسی و نتایج با آزمون X2 در دو گروه مورد مقایسه‌ قرار گرفت‌.

  یافته‌ها: آزمون X2 بین ضربان قلب زمان استراحت در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نشان داد (05/0 P< ) ولی این تفاوت بین فشار خون سیستولیک، دیاستولیک، وزن،‌ اضطراب و افسردگی در دو گروه معنی دار نبود.

  نتیجه‌گیری‌: بـا توجه به آنکه پیگیری بـر وضعیـت سلامت جسمی و روحی بیماران موثر است بـنـابریـن پـرستـاران می توانند با فعال کردن سیستم مراقبت در منزل و برنامه های بازتوانی همراه با حمایت های اجتماعی بعد از انفارکتوس قلبی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران شوند.


عدالت حسینیان، سید هاشم سزاوار، محمد تقی نیک نژاد، فرید گسیلی، زهرا موسوی، ایلناز محمدی،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود پیشرفتهای وسیع تشخیصی و درمانی هنوز یک سوم بیمارانی که دچار سکته قلبی می شوند فوت می کنند. مطالعات مختلف نشان داده است که آریتمی های قلبی شایعترین علت مرگ در جریان سکته قلبی حاد می باش ن د و بلوکهای قلبی دسته مهمی از این آریتمی ها هستند و از این جهت که اغلب در پیش آگهی، مدت بستری و م رگ و میر بیمارستانی مؤثرند دارای اهمیت زیادی هستند .

  روش کار: در این بررسی پرونده 630 بیماربا تشخیص سکته قلبی حاد بستری شده در CCU بیمارستان بوعلی اردبیل از د یم اه 1377 تا د یماه 1380 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات لازم با کمک پرسشنامه و به روش Secondary Data Analysis جمع آوری گردید. در نهایت داده های حاصله با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردید.

  یافته ها: 4/9% افراد مورد مطالعه بل ـ وک AV و 2/30 % بلوک شاخه ای داشته اند. به تفکیک جنس 5/40% مردان و 6/37 % زنان مورد مطالعه حداقل یک نوع بلوک داشته اند ولی ارتباط معنا داری بین بلوک و جنس افراد بدست نیامد. همچنین 62% م رگ و میر بیمارستانی در بیماران AMI به همراه بلوک و 38% موارد بدون بلوک بوده است که بیانگر ارتباط معنی داری بین بلوک و م رگ و میر بیمارستانی می باشد (05/0 < p ) .

  نتیجه گیری: میزان کل فراوانی بلوک های AV و شاخه ای به دنبال AMI در مطالعه حاضر 6/39% بوده است که مشابه مطالعات دیگر است ولی میزان بلوک های شاخه ای (به صورت مجزا) به دنبال AMI در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات از شیوع بیشتری برخوردار بود .


علی مجید پور، حسن عدالتخواه، سید هاشم سزاوار، نیره امینی ثانی، مسعود شعبانی، علی نعمتی،
دوره 3، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده

  زمینه و هدف: ارتقای سلامت به عنوان یک اولویت اساسی در سیاست ها و برنامه های بین المللی، ملی، منطقه ای و محلی قرار گرفته است. حفظ و ارتقای سلامت آحاد جامعه منوط به داشتن اطلاعات از ضرورت ها و اولویت های آینده است لذا تعیین اولویت های بهداشتی و تدوین سیاست ها و برنامه های بهداشت عمومی از جمله اقدامات مهم کشور ها و سازمان های ذیربط است.به نظر می رسد بازنگری اساسی در سیستم ارایه خدمات بهداشتی درمانی بر اساس معیارهای ارتقای سلامت به منظور افزایش تاثیرات برنامه های مداخله ای بهداشتی، ترویج کیفیت خدمات بهداشتی و بهبود فعالیت های بهداشت عمومی لازم و ضروری است.

  روش کار : این پروژه از بهمن ماه سال 1380 آغاز گردید و در ابتدا با سازماندهی دقیق چارت تشکیلاتی آن تعریف گردید.این پروژه دو محور اصلی شامل تحلیل وضعیت موجود سلامت و اولویت بندی را دنبال نمود ، که تحلیل وضعیت موجود از سه طریق بررسی مطالعات انجام یافته قبلی، پژوهش های کیفی و عملیات میدانی صورت گرفت و در آن با 1000 خانوار شهری و 1000 خانوار روستایی در خصوص ابعاد مختلف سلامت اعم از ویژگی های جمعیتی، تغذیه، عوامل خطر، رفتارهای درمانی و غیره مصاحبه به عمل آمد . از افراد بالای 15 سال200 خانوار نمونه خون جهت اندازه گیری پارامترهایی نظیر هموگلوبین، هماتوکریت، قند و لیپیدها اخذ گردید. قد ، وزن و فشار خون تمام افراد بالای 15 سال و قد، وزن و دور بازو برای کودکان کمتر از 6 سال اندازه گ یری شد. پس از جمع آوری اطلاعات و جمع بندی آنها بر اساس معیار علمی امتیازدهی شد و در نهایت فهرست اولویت های پژوهشی دانشگاه در حوزه سلامت تعیین گردید. در تمام مراحل از مشارکت مردم و سایر سازمان ها استفاده گردید.

  یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان دادکه در استان اردبیل اولویت های پژوهشی عبارتند از مرگ و میر کودکان زیر 5 سال، سوانح و حوادث و ... که در مجموع 34 اولویت مهم در ابعاد مختلف سلامت تعیین گردید.

  نتیجه گیری: با تو ج ه به ت ج ربه عظیم تعیین اولو یت های پژوهشی از طریق نیازسنجی که برای اولین بار بدین شیوه و با مشارک ـ ت وسیع مردم و سای ـ ر سازمان ها ص ـ ورت گرفت و نیازهای واقعی سلامت مردم مشخص گردید. به نظر می رسد که این کار باید هر چند سال یکبار صورت گیرد و به سایر بخش ها تسری یابد، تا از اتلاف هزینه، زمان و نیروی انسانی جلوگیری شده و تحقیقات به سمت نیازهای واقعی و انجام مداخلات لازم جهت ارتقای سلامت مردم باشد.


سید هاشم سزاوار ، لیلی عباس زاده، عدالت حسینیان، منوچهر ایران پرور، مینایه خدا مرادزاده،
دوره 3، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیابت شیرین و پرفشاری خون بیش از آنچه به طور تصادفی بنظر برسد، با هم همراهی دارند و اثر سینرژیک این دو بیماری عامل ناتوانی زودرس و مرگ و میر بالای این بیماران می باشد. کنترل فشار خون در بیماران دچار دیابت تاثیر بسزایی در کاهش مرگ و میر قلبی-عروقی این بیماران دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت کنترل پرفشاری خون در بیماران دیابتیک مراجعه کننده به درمانگاه دیابت مرکز آموزشی - درمانی بوعلی شهر اردبیل انجام گرفته است.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی 300 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه دیابت بیمارستان ب و علی معاینه شدند و از نظر وضعیت کنترل فشار خون مورد بررسی قرار گرفتند.

  یافته ها: در این مطالعه محدوده سنی بیماران مورد بررسی 28 تا 80 سال و میانگین سنی آنان 4/11 ± 7/55 سال بود. شیوع پرفشاری خون در بیماران مورد بررسی 6/61% بود ( mmHg 90/140 > BP ) که 7/76% از آنان از ابتلای خود به پرفشاری خون آگاه بودند. در بین افراد مبتلا به پرفشاری خون فقط فشار خون 8/8% از آنان به طور مطلوب کنترل شده بود و فشار خون 2/91% آنان تحت کنترل مناسب قرار نداشت ( mmHg 80/130 > BP ). 8/21% افراد دچار پرفشاری خون علیرغم اطلاع از ابتلای خویش به پرفشاری خون داروی خاصی مصرف نمی کردند.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر کنت ر ل نامناسب پرفشاری خون در بیماران مبتلا به دیابت می باشد و به نظر می رسد با بازنگری در برنامه های بازآموزی پزشکان و تاکید بر کنترل عوامل خطر بخصوص در گروه های پرخطر و آموزش مناسب بیماران دیابتی کنترل پرفشاری خون در این بیماران با کیفیت بهتری صورت پذیرد.


همایون صادقی، نیره امینی ثانی، شهنام عرشی، سید هاشم سزاوار،
دوره 3، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیش از دو دهه است که توجه سازمان بهداشت جهانی به بهداشت باروری معطوف شده است. حفظ و ارتقای سلامت زنان در گرو بهبود شاخص های باروری است. این مطالعه با هدف بررسی این شاخص ها در زنان عشایر استان اردبیل صورت گرفت تا ضمن ترسیم وضعیت موجود راهکارهای مناسب را در جهت بهبود شاخص های باروری ارایه دهد.

  روش کار: قسمتی از طرح بررسی سلامت و بیماری عشایر استان اردبیل که فاز اول آن در سال 1381 صورت گرفت به بررسی شاخص های باروری با استفاده از پرسشنامه دارای ساختار پرداخت، این مطالعه به روش مقطعی در زنان قشلاق عشایر صورت گرفت. اطلاعات مربوط به وضعیت باروری زنان عشایر استخراج گردیده و با نرم افزار SPSS نسخه 10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آمار توصیفی برای ارایه نتایج استفاده شد.

  یافته ها: از 268 زن 49-10 ساله اطلاعات مربوط به شاخص های باروری تکمیل گردید. میانگین سن ازدواج 2/18 سال، سابقه مرده زایی 6/8%، سابقه سقط 1/18% وحاملگی ناخواسته 9/38% بود. 4/31% زنان عشایر اصلاً مراقبت دوران بارداری نداشتند. 6/67% آنهایی هم که مراقبت شده بودند کمتر از 4 بار مراقبت داشتند.

  نتیجه گیری: جهت ارتقای شاخص های باروری زنان عشایر می بایست برنامه ریزی های بهداشتی مناسب خصوصاً جهت ارایه خدمات تنظیم خانواده و مراقبت های دوران بارداری صورت پذیرد تا از پیامدهای بعدی نظیر حاملگی های ناخواسته و عوارض مرتبط با بارداری و زایمان کاسته شود.


شهنام عرشی، علی مجیدپور، همایون صادقی، سید هاشم سزاوار، رضا قاسمی برقی، داریوش امدادی، ناطق عباسقلیزاده، پروانه نفت چی،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده

  زمینه و هدف: مهمترین منطقه شیوع بیماری تب راجعه در کشور استان اردبیل می باشد و شایعترین علت آن نیز بورلیاپرسیکا است. هدف از این مطالعه تعیین خصوصیات اپیدمیولوژیک بیماری و فراوانی آلودگی در بین کنه های منطقه جهت برنامه ریزی لازم برای کاهش موارد و افزایش آگاهی در مورد خصوصیات بیماری بوده است.

  روش کار: در این مطالعه 391 بیمار با تشخیص قطعی تب راجعه در طی سالهای 80-1377 از نظر اپیدمیولوژی بالینی مورد بررسی قرار گرفتند . نوع بورلیا آلوده کننده کنه های منطقه و همچنین نمای خصوصیات بالینی بیماری بررسی شد. نوع و شیوع آلودگی بورلیا در 1421 کنه جمع آوری شده از 130 فضای داخلی و 14 فضای خارجی بررسی و تعیین گردید. کنه های جمع آوری شده له گردید و سوسپانسیون بدست آمده به منظور تعیین فراوانی آلودگی در بین کنه های منطقه به پریتونئوم دو موش و دو خوکچه هندی تزریق گردید. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری ANOVA ‌ و مجذور کای آنالیز گردید.

  یافته ها : شایعترین تظاهرات بیماری شامل تب ، لرز و سردرد بود . یافته های دیگر شامل تهوع، استفراغ، تعریق ، درد شکم، آرترالژی، سرفه، فتوفوبی، ائوزینوفیلی، هماچوری، زردی، پتشی و احتقان ملتحمه بود ند . یافته های آزمایشگاهی در 60 بیمار لکوسیتوز، ESR بال ا و کم خونی را نشان داد. از 1421 کنه جمع آوری شده 9/45%، 3/40% و 8/13% به ترتیب ارنیتودوروس لاهورنسیس، ارنیتودوروس تولوزانی، و آرگاس پرسیکوس بودند. فراوانی و شیوع کنه ها در روستای خانندبیل در بالاترین حد بود. کنه های جمع آوری شده در سه روستا آلودگی بورلیایی داشتند.

  نتیجه گیری: علا ی م بالینی بیماری تب راجعه با موارد گزارش شده در مطالعات نواحی دیگر هم خوانی داشت. پتشی در مقایسه با تب راجعه نوع شپشی در تعداد کمتری از بیماران دیده شد. با توجه به شیوع بالای آنمی در بیماران این منطقه که در مطالعات دیگر به آن اشاره نشده است ضرورت بررسی های بیشتری در این زمینه وجود دارد.


علی نعمتی، حسین علیمحمدی اصل، حمدالله پناهپور، سید هاشم سزاوار،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده

زمینه و هدف: غذاهای سرشار از چربی ممکن است خطر لخته شدن خون وحملات قلبی را افزایش دهند، همچنین چربی زیاد رژیم غذایی به نحو خطر ناکی عوامل انعقادی را افزایش می دهد که این امر ممکن است خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی وحملات قلبی را بالا ببرد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر چربی اشباع (کره) و غیر اشباع (روغن آفتابگردان) رژیم غذایی بر عوامل انعقادی مانند فیبر ینوژن، فاکتور هفت و نیز زمان سیلان (Bleeding Time)، تری گلیسرید و کلسترول سرم بود.
روش کار: این بررسی یک کارآزمایی بالینی است که در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل درسال 1381 بر روی 46 نفر مذکر با محدوده سنی 28-18 سال انجام شد. این افراد به دو گروه تقسیم شدند. به گروه اول روزانه 30 گرم کره وبه گروه دوم روزانه 30 گرم روغن آفتابگردان بمدت دو هفته داده شد. قبل از مصرف کره وروغن آفتابگردان و در انتهای هفته اول ودوم نمونه خونی جهت آزمایش های فیبرینوژن، فاکتور هفت،کلسترول، زمان سیلان و تری گلیسرید بعمل آمد. در طول انجام تحقیق یاد آمد خوراک 24 ساعته سه روز در هفتـه گـرفته شـد. داده های بدست آمده توسـط نرم افـزارSPSS و Food Processor مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتند.
یافته ها : نتایـج نشان داد که فاکتور هفت انعقادی در پایان هفتـه اول ودوم پـس از مصـرف کره افـزایش یافـت (p<0/05) ولی هیچ تغییر معنی داری در میزان فاکتور هفت بدنبال مصرف روغن آفتابگردان مشاهده نشد. BT در انتهای هفته اول ودوم پس از مصرف کره کاهـش یافت که کاهش BT در انتهای هفته اول از نظـر آماری معنـی دار بود (p<0/05) میزان BT در پایان هفته دوم بدنبال مصرف آفتابگردان افزایش معنی داری را نشان داد (p<0/05). درگروه مصرف کننده کره میزان فیبرینوژن خون درانتهای هفته اول ودوم کاهش یافت (p<0/05) ولی در گروه مصرف کننده روغن آفتابگردان تغییر معنی داری در میزان فیبرینوژن سرم در انتهای هفته اول و دوم مشاهده نشد. هیچ اختلاف معنی داری در میزان تری گلیسرید وکلسترول سرم بدنبال مصرف کره مشاهده نشد ولی بدنبال مصرف روغن آفتابگردان کاهش معنی داری در میزان کلسترول خون در انتهای هفته اول مشاهده شد (p<0/05).
نیره امینی ثانی، سید هاشم سزاوار، رسول لطف ا... زاده، نازیلا وثوق،
دوره 4، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش همواره به عنوان ابزار نیرومند در ایجاد تغییر و توسعه مورد توجه بوده است و مانند هر فرآیند دیگری به برنامه ریزی، اختصاص امکانات و منابع ویژه نیازمند است. بررسی تغییرات در امر تحقیق می تواند راهگشای تفکر سیستماتیک دراین زمینه باشد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف ارزیابی متدولوژی تحقیق و ارایه راهکار جهت ارتقای کیفی آن در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل صورت گرفت.
روش کار: این مطالعه به روش توصیفی ـ مقطعی صورت گرفت. اطلاعات مربوط به متدلوژی تحقیق و اجرای آن توسط پرسشنامه ای با بررسی پرونده های طرح های تحقیقاتی مصوب از سال1376 تا پایان سال 1382و اطلاعات مربوط به مجری با مصاحبه حضوری تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه12 تجزیه و تحلیل و از آمار توصیفی برای ارایه نتایج استفاده شد.
یافته ها: از ابتدای سال 1376 تا پایان1382، 196 طرح تحقیقاتی در شورای پژوهشی دانشگاه به تصویب رسیده است. تعداد طرح های تحقیقاتی از سه مورد در سال 1376 به 45 مورد در سال 1382 افزایش یافته بود. مطالعات مقطعی با 114 مورد (58/2%) در رتبه اول و پس از آن مطالعات تجربی با 43 مورد (21/9%) قرار داشتند. در این دوره تعداد مطالعات تحلیلی و کارآزمایی ها افزایش یافته بود ولی همچنان مطالعات توصیفی در اکثریت بود. از بررسی نحوه تکمیل بندهای مختلف پروپوزال معلوم شد که در 32% طرح ها پروپوزال تکمیل بوده و در سایر موارد طراحی تحقیق، جدول متغیر ها، روش تجزیه و تحلیل، روش جمع آوری داده ها و مشکلات اجرایی یا اصلاً ارایه نشده و یا ناقص بود که این مشکل قبل از راه اندازی دفتر مشاوره تحقیق در سال 1380 بیشتر مشهود بود. 75% مجریان قبل از ارایه پروپوزال کارگاه روش تحقیق را گذرانده بودند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه هر چند تعداد طرح های تحقیقاتی نسبت به سال های نخست افزایش یافته و وضعیت طرح مطالعه به سمت طرح های تحلیلی جهت گرفته است اما هنوز طرح های توصیفی درصدر هستند. ضروری است با تمهیدات لازم نسبت به بهبود وضعیت موجود اقدام گردد.
سید هاشم سزاوار، نیره امینی ثانی، سید علیرضا علوی زاده،
دوره 4، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری های قلبی- عروقی یک معضل بهداشتی جهانی هستند. بار جهانی این بیماری ها بیشترمتوجه کشورهای با در آمد پایین و متوسط است و حدود 78% همه مرگ ها و 3/86% همه ناتوانی ها ناشی از آن است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر سکته قلبی افراد جوان در اردبیل صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی 52 بیمار زیر 45 سال مبتلا به سکته قلبی حاد بستری شده در بیماستان بوعلی اردبیل طی سال 1382 با 52 شاهد همسان شده از نظر سن و جنس از جمعیت عادی مقایسه شدند. جهت برآورد خطرعواملی چون سیگار، فعالیت فیزیکی، سابقه فامیلی، سابقه دیابت و موارد مشابه از شانس نسبی و حدود اطمینان 95% استفاده گردید. جهت مقایسه میانگین ها از آنالیز واریانس استفاده شد.
یافته ها : میانگین سنی موارد 37/2 سال بود و 96/2% بیماران مرد بودند. سابقه فامیلی مثبت بیماری ایسکیمیک قلبی با شانس نسبی 9/4 (%95 CT=2/6-34/3) و سیگاری کنونی با شانس نسبی 2/8(%95 CT=1/3-6/2) با افزایش خطر سکته قلبی همراه بودند. همچنین معلوم شد که میانگین شاخص توده بدنی، میانگین غلظت قند خون ناشتا، LDL و HDL در دو گروه مطالعه متفاوت بود و فعالیت فیزیکی با شانس نسبی 0/4 نقش حفاظتی را بدنبال داشت (95%CT=0/2-0/8). ارتباط معنی داری بین مواجهه غیر مستقیم با دود سیگار، کلسترول تام، سطح تحصیلات و شغل با خطر سکته قلبی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری : سابقه فامیلی مثبت، سیگار، قند خون بالا، LDL بالا، HDL پایین و عدم تحرک جسمانی مهم ترین عوامل خطر مطرح شده در این مطالعه هستند. مداخلات بهداشتی مناسب در جهت کاهش عوامل خطر در بالغین جوان خصوصاً افراد کمتر از 45 سال با سابقه فامیلی مثبت ضروری به نظر می رسد.
همایون صادقی بازرگانی، شهنام عرشی، علی اکبر مرتضی زاده، جعفر بشیری، نیره امینی ثانی، سید هاشم سزاوار، حسن عدالتخواه، شهرام سیف نژاد، علی روحی، هاله شهلا ‌زاده،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده

  زمینه و هدف: جامعه عشایری از جمله جوامعی است که نیازمند برنامه ریزی صحیح در ارایه خدمات بهداشتی- درمانی به منظور ارزیابی و مقایسه نحوه ارایه خدمات اعم از پزشکی، بهداشتی و غیره می باشد. مطالعه حاضر در سطح جمعیت عشایر قشلاقی استان اردبیل با هدف ارزیابی وضعیت بهداشت و سلامت و نحوه ارایه خدمات بهداشتی انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1381 انجام شد. جامعه مورد مطالعه در آن 320 خانوار (در کل 1800 نفر) درقالب 40 خوشه 8 خانواری می باشد. به علاوه از 458 سگ از طریق ورید سفالیک خونگیری انجام و آزمون آگلوتیناسیون مستقیم انجام شد. در محل خونگیری برای هر نمونه آزمون Dipstick نیز انجام شد و نیز از کل کودکان زیر 12 سال آزمون آگلوتیناسیون مستقیم انجام شد. در محاسبه حجم نمونه قابلیت تعمیم برای 63 متغیر با حداقل سطح اطمینان 90% و حداکثر 97% لحاظ گردیده و با توجه به خوشه ای بودن مطالعه ضریب اثر طرح( Design Effect ) حداقل برابر 56/1 و حد اکثر 4 برای متغیرهای مختلف در حجم نمونه اولیه اعمال گردید.

  یافته ها: ازکل خانوارهای مورد مطالعه 30 خانوار (7/9%) از مزایای آب شبکه لوله کشی داخل واحد مسکونی و بیشترین تعداد خانوار (41%) ا زآب تانکر سیار جهت شرب استفاده می کردند. میزان کلر باقیمانده آب آشامیدنی در 7/88% موارد صفر بود. 89 خانوار (8/27%) در منزل توالت و 22 خانوار (7%) حمام داشتند . 273 خانوار (4/90%) از خانوارهایی که در رژیم غذایی خود از سبزیجات خام استفاده می کردند آن را فقط با آب معمولی می شستند. میزان بروز حوادث در خانوارهای عشایر در یک ماه 230 مورد در 10000 خانوار بود. 1/18% از زنان واجد شرایط عشایر سابقه سقط و 9/38% حاملگی ناخواسته و برنامه ریزی نشده داشتند. 1/47% از زنانی که طی سه سال اخیر زایمان داشتند توسط هیچ فردی که مجاز به انجام مراقبت باشند مراقبت نشده بودند. آگاهی زنان واجد شرایط در خصوص روش های پیشگیری از بارداری رویهم رفته ضعیف بود. کمترین میانگین تاخیر تزریق واکسن مربوط به نوبت سوم واکسن پولیوی خوراکی و برابر 25/19 ± 9/16 روز بود. بیشترین میانگین تاخیر مربوط به نوبت سوم واکسن هپاتیت با 7/60 ± 44/46 روز بود. در اندازه گیری فشار خون از مجموع 503 نفر بزرگتر یا مساوی 12 سال،‌ 77 نفر مبتلا به پر فشاری خون بودند. خونریزی لثه در 7/13%، تورم لثه ها در 8/14% و پیوره در 3/19% موارد وجود داشت. درد گردنی در 2/10%، درد پشت و کمر در 7/18% و درد مفاصل در 5/13% موارد وجود داشتند. میزان تقاضای برآورد نشده جهت ویزیت پزشک 8/64% بود. فراوانی کودکان دارای آزمون مثبت لیشمانیوز احشایی برای پسرها 4/3% و برای دخترها 06/3% بود. 28 سگ نر و 6 سگ ماده نتیجه آزمایش مثبت آگلوتیناسیون مستقیم داشتند که جمعاً 4/7% از موارد را تشکیل می داد. تنها در تیتر 640/1 DAT≥ حساسیت Dipstick به حدقابل قبول بالاتر از 80% رسید.

  نتیجه گیری: بسیاری از شاخص های بهداشتی و سلامت عشایر به استثنای واکسیناسیون، نامناسب بوده نیازمند توجه جدی تر مسئولین و سیاست گزاران بهداشتی کشور می باشد. امکان گسترش بیماری کالاآزار در شمال استان اردبیل و سایر استان های همجوار متاثر از پدیده کوچ عشایر وجود دارد و پیش بینی می شود در سال های آتی شهرستان های بیله سوار و پارساباد نیز به منطقه آندمیک بیماری تبدیل شوند.


شهنام عرشی، سیدرضا مجدزاده، همایون صادقی ، سید هاشم سزاوار ، زهرا طهماسیان، لوئیز امانتی، علی روحی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به اجرای چندین ساله طرح نظام نوین آماری در دانشگاه های علوم پزشکی، ضرورت بررسی اثر بخشی و عملکرد سیستم های بهداشتی در بخش های مختلف این نظام برکسی پوشیده نیست. مطالعه حاضر به منظور بررسی مهارت کادر بهداشت خانواده مراکز و پایگاه های بهداشتی استان اردبیل در تکمیل صحیح فرم های آمار خدمات تنظیم خانواده و مراقبت از مادران به عنوان دو فرم رایج نظا م نوین آماری طرح ریزی شد تا بتواند به عنوان شاخصی از وضعیت عملکرد طرح نظام نوین آمار در این حوزه مورد استفاده قرار گیر د.

  روش کار : این بررسی توصیفی - تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه پرسنل بهداشت خانواده مراکز بهداشتی- درمانی شهری و پایگاه های بهداشتی استان اردبیل بودند. نمونه گیری به صورت سر شماری انجام شد و اطلاعات مربوط به ده مورد عملی ارایه شده به صورت Case Presentation تکمیل و پس از ارزیابی با نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: در مجموع اطلاعات به دست آمده از نه شهرستان 5/38 % تحصیلات غیر دانشگاهی و 52% فارغ التحصیل رشته مامایی بودند. میانگین نمره ارزشیابی مهارت پرسنل 38/4 از 10 بود و تنها 7/11% از افراد مهارت قابل قبول در تکمیل فرم های آماری داشتند. مهارت کادر دارای مدرک دانشگاهی از دارندگان مدرک غیر دانشگاهی بالا تر بود. اختلاف نظر در نحوه تکمیل فرم های مذکور حتی در سطح ستادهای شهرستان و استان نیز وجود داشت.

  نتیجه گیری : عدم مهارت کافی پرسنل بهداشت خانواده مراکز بهداشتی استان اردبیل در تکمیل فرم های آماری مربوطه و در نتیجه ضعف گزارش دهی آماری خدمات بهداشت خانواده علاوه بر اتلاف هزینه و انرژی درطرح نظام نوین آماری، صحت اطلاعات جمع آوری شده را نیز زیر سوال می برد،‌ بنابراین فرم 108 از نظر طراحی پیچیده بوده و نیاز به بازنگری در طراحی دارد.


حسین دوستکامی، سید هاشم سزاوار، فیروز امانی، عاطفه شادمان،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف : بیماری های عروق کرونر و انفارکتوس حاد میوکارد جزو شایع ترین علت مرگ و میر در جهان و ایران می‌باشند. استفاده از روش های ریواسکولاریزاسیون نقش عمده‌ای در درمان این بیماری ها دارد. استفاده از ترومبولیتیک ها به خصوص استرپتوکیناز به جهت سادگی مصرف و عدم نیاز به پرسنل و تجهیزات خاص با استقبال همراه بوده است. یکی از علایم اثربخشی استرپتوکیناز در ایجاد ریپرفیوژن به ناحیه انفارکته، ایجاد آریتمی به دنبال ریپرفیوژن می‌باشد . مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان حساسیت و اختصاصی بودن ایجاد آریتمی ریپرفیوژن جهت پیشگویی عملکرد بطن چپ در بیماران با سکته قلبی قدامی انجام شد .

  روش کار : مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی و آینده‌نگر بود. کلیه بیماران با سکته حاد قدامی قلب که در بخش CCU ( Cardiac Care Unit ) بیمارستان بوعلی بستری شده و استرپتوکیناز دریافت کرده بودند به تعداد 100 نفر وارد مطالعه شدند. بیماران با سابقه نارسایی قلبی و منع مصرف استرپتوکیناز و یا بیمارانی که در عرض شش ساعت اول سکته قلبی فوت کردند و فرصت برای اقدامات تشخیصی وجود نداشت از مطالعه حذف شدند. طی 24 ساعت بعد از زمان بستری، بیماران تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند و عملکرد بطن چپ و میزان کسر جهشی ( Ejection Fraction ) تعیین شد. در نهایت اطلاعات جمع‌آوری شده به کمک برنامه آماری SPSS و با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

  یافته ها : 52% از بیماران حین دریافت استرپتوکیناز و پایش دچار آریتمی شدند که از این تعداد 33% دارای عملکرد بطن چپ طبیعی و 19% دچار اختلال عملکرد بطن چپ بودند. در 48% باقیمانده که آریتمی اتفاق نیفتاد در 21 % عملکرد بطن چپ طبیعی و در بقیه مختل بود .

  نتیجه‌‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ایجاد آریتمی ریپرفیوژن می‌تواند با حساسیت 61% و اختصاصیت 58% ابقای عملکرد بطن چپ را پیش‌گویی کند و بین ابقای ‌عملکرد ‌بطن ‌چپ‌ بعد از درمان‌ با استرپتوکیناز و ایجاد ‌ریپرفیوژن رابطه آماری معنی دار وجود داشت(05/0 p< ) .

 


محمد علی محمدی، بهروز دادخواه، هاشم سزاوار، ناصر مظفری ،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: تبعیت مبتلایان از رژیم درمانی جهت دستیابی به کنترل فشارخون همواره امری چالش برانگیز بوده است و از طرفی سیستم های حمایتی ناکافی، برنامه ریزی غیر موثر پیگیری بیماران، ناتوانی بیمار در انجام اقدامات درمانی در زمان عود بیماری، عدم رعایت و پیگیری رژیم غذایی و دارویی، ترخیص بدون برنامه ریزی و کمبود آگاهی نسبت به عوامل خطر بیماری و رژیم درمانی، همه از عوامل قابل کنترلی هستند که سبب بستری مجدد بیماران مبتلا به پرفشاری خون می گردند. مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر پیگیری بر کنترل فشارخون بیماران با پرفشاری خون انجام شده است.

  روش کار: در این مطالعه مداخله ای، بیماران هیپرتانسیو مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان به طور تصادفی در دو گروه مورد (100 نفر) و شاهد (100 نفر) قرار گرفتند. پس از جمع آوری اطلاعات اولیه در بیماران گروه مورد با مراجعه به منازل در ماه اول، دوم و سوم در خصوص نقش تغذیه و تحرک، مصرف منظم دارو جهت کنترل فشارخون آموزش داده شد. سپس مجددا فشار خون بیماران در دو گروه کنترل و میانگین فشارخون مقایسه گردید. اطلاعات به دست آمده وارد نرم افزار آماری SPSS شد و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (با آزمون های مجذور کای و تی) تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: 4/55% بیماران مورد و 3/54% بیماران گروه شاهد سابقه فامیلی پر فشاری خون داشتند. میانگین BMI ( Body Mass Index ) قبل از مداخله در گروه مورد و شاهد به ترتیب56/5 ± 8/26 ، 66/14 ± 04/28 و بعد از مداخله به ترتیب 38/5 ± 96/25، 29/14 ± 61/27 بود. قبل از اجرای برنامه پیگیری 13/39% گروه مورد و 87/35% گروه شاهد سابقه مصرف منظم دارو داشتند که بعد از پیگیری به ترتیب 6/44% و 4/42% شده بود. پس از اجرا برنامه پیگیری 83/22% گروه مورد و 39/17% گروه شاهد در عرض سه ماه یک بار به اورژانس یا مطب پزشکان مراجعه کرده بودند. میانگین فشارخون سیستولیک دو گروه مورد و شاهد پس از اجرای برنامه مداخله به ترتیب ± 133 و ± 153 میلی متر جیوه بوده و این اختلاف از لحاظ آماری نیز معنی دار بود (001/0> p ). بعد از اجرای پیگیری میزان کنترل فشارخون سیستولیک در گروه مورد 8/59% و در شاهد 9/35% بود و این تفاوت معنی دار بود (001/0> p ).

نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد پس از اجرای برنامه آموزش و پیگیری در گروه مورد کنترل فشارخون بهتر از گروه شاهد بود بنابراین پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی بیماران و پیگیری و بازدید از منزل به عنوان یک روش موثر در مراقبت های بهداشتی و درمانی بیماران هیپرتانسیو به کار گرفته شود.
سید هاشم سزاوار، مریم ولی زاده، مازیار مرادی، محمدحسین رهبر،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: علی­رغم پیشرفتهای مؤثّر در تشخیص و درمان در چهار دهه اخیر آنفارکتوس میوکارد با صعود قطعه ST ( STEMI ) همچنان یک مشکل بزرگ سلامت عمومی در دنیای صنعتی و یک معضل فزاینده در کشورهای در حال توسعه محسوب می­شود. با توجه به نقش سن و جنس در وقوع انفارکتوس میوکارد، همچنین تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دهه های اخیر در ایران که خود می­تواند بر اپیدمیولوژی بیماری تأثیر بگذارد؛ برآن شدیم تا روند تغییرات سنی و جنسی بیماران با اولین STEMI را در یک دهه تعیین کنیم.

  روش­ کار: در این مطالعه مشاهده­ای مقطعی تکمیل چک لیست­ برای بیماران با اولین STEMI انجام گرفت.آنالیزداده ها با نرم­افزار آماری14 SPSS وآزمونهای کای دو، ANOVA و Mann-Whitney با در نظر گرفتن 05/0= α انجام شد.

  یافته­ها: از بین 1829 بیمار با اولین STEMI ، 4/76% مرد و 6/23% زن بودند. میانگین سنی بیماران 7/12 ± 09/59 سال بود. میانگین سنی زنان 6/11 ± 1/66 سال و مردان 2/12 ± 9/56 سال بود که اختلاف معنی­داری داشت (001/0 > p). تغییرات میانگین سنی کلی، مردان و زنان در طول این 10 سال تغییر معنی­داری نشان نداد. بیماران با انفارکتوس میوکارد زودرس 15% بیماران را تشکیل می­دادند که تغییر درصد فراوانی آنها در طول 10 سال چشمگیر نبود. درصد فراوانی جنسی بیماران نیز در طول این 10 سال تغییر معنی­داری از نظر آماری نداشت. شایعترین ریسک فاکتور مصرف سیگار (7/43%) و سپس هایپرتانسیون (8/32%) بود. سابقه هیپرلیپیدمی در 3/27% و دیابت در 8/18% بیماران وجود داشت. تغییرات درصد فراوانی هیچکدام از ریسک فاکتورها در طول 10 سال از الگوی خاصی تبعیت نمی­کرد.

  نتیجه­گیری: عدم تغییر روند سنی و جنسی بیماران در طی 10 سال می­تواند نقش اصلی عوامل بیولوژیک را مطرح کند. با وجود مشاهده­ای بودن این پژوهش تغییر نکردن ریسک فاکتورهای ماژور قلبی عروقی در طی 10 سال عملکرد ضعیف در حوزه پیشگیری اولیه را نشان می­دهد.


علی عابدی، بابک تیمورزاده، مهران ظریفی، ودود نوروزی، هاشم سزاوار، مصطفی محمدی نقده، سعید خامنه، رسول لطف اله زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف تنباکو جزء مشکلات بشری بوده که علاوه بر عوارض اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی، منجر به سرطان ریه، گوارش، مثانه و تغییر کروموزمی و تغییر فاکتورهای خونی و غیره می گردد. بر خلاف سیگار در مورد تاثیرات قلیان روی عملکرد اندامهای انسانی مطالعات اندکی صورت گرفته است.
روش کار: در این مطالعه مورد شاهدی، 133 فرد قلیانی که حداقل سه بار در روز و به مدت سه سال یا بیشتر قلیان استفاده می کردند از قهوه خانه های سطح شهر اردبیل انتخاب و اسپیرومتری بر روی این افرادحداقل سه بار صورت گرفت. جهت مقایسه پارامترهای ریوی به همین تعداد فرد سالم درمحدوده سنی مشابه که هیچ گونه بیماری نداشتند و از دخانیات استفاده نمی نمودند و ازلحاظ شرایط اجتماعی، اقتصادی مشابه با افراد قلیان بودند انتخاب و اسپیرومتری انجام گرفت. داده ها با نرم افزار 11Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای هر مرحله علاوه بر محاسبه میانگین و انحراف معیار، جهت مقایسه میانگین ها ازآزمون تی تست استفاده گردید و در تمامی متغییرها احتمال خطای کمتر از 5% معنی دار تلقی گردید.
یافته ها: محدوده سنی افراد قلیانی و نرمال به ترتیب 78-17 و 82-20 سال بود و میانگین سنی افراد قلیانی 9/14 ± 37/44 سال و افراد سالم 46/14 ± 54/41 سال بود. نتایج این پژوهش نشان دهنده وجود اختلاف آماری معنی دار بین پارامترهای دو گروه بود. مقایسه ( FEV1 (Forced Expiratory volume in 1st second در افراد قلیانی 21/0 ± 87/1 لیتر) و افراد نرمال (12/0 ± 99/2 لیتر) و مقایسه Forced Vital capacity) FVC ) افراد قلیانی (63/0 ± 44/3 لیتر ) و افراد نرمال (59/0 ± 99/4 لیتر) و مقایسه نسبت EV1/ FVC (Forced expiratory Volum in 1 st second / Forced Vital Capacity در افراد قلیانی (5/10 ± 83/70درصد) و افراد نرمال (6/5 ± 13/92 درصد) اختلاف معنی داری را نشان داد ( p کمتر از 05/0 ) . 27 نفر (20% ) از افراد قلیانی دچار بیماریهای احتقانی مزمن ریوی بوده و10 نفر (5/7%) FEV1 % کمتر از 70 داشته اند.
نتیجه گیری: با توجه به کاهش پارامترهای ریوی نسبت به اندازه نرمال آن به نظر میرسد که استفاده از قلیان نظیر سیگار در کاهش پارامترهای ریوی موثر بوده ومیتواند اثرات مخرب بر روی سیستم ریوی داشته باشد. با توجه به یافته های این مطالعه آگاهی دادن به مردم به ویژه جوانان در مورد مضرات قلیان توسط وسایل ارتباط جمعی ضروری می باشد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.21 seconds with 47 queries by YEKTAWEB 4623