[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
5 نتیجه برای رازی

احمد رحمتی، جان برازیر ،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده

  زمینه و هدف : کلوستریدیوم دیفیسیل عامل کولیت با غشای کاذب و اسهال وابسته به آنتی بیوتیک کسب شده از بیمارستان، به روش های فنوتیپی و مولکولی تعیین نوع می شود. هدف از این بررسی مطالعه پراکندگی ریبوتیپ های این ارگانیسم در محدوده جغرافیایی و در زمان مورد نظر بود.

  روش کار: در این بررسی 18 سویه از بیماران بخش های مختلف بیمارستانی در لهستان در سال های 82- 1381 مورد آزمایش حساسیت به وانکومایسین و مترونیدازول قرارگرفت. نمونه ها با نور فرابنفش و لاتکس آگلوتیناسیون تعیین هویت مجدد شده و وجود توکسین های A و B مشخص شد. با استخراج DNA و تکثیر آن بوسیله واکنش زنجیره ای پلیمراز و الکتروفورز، ریبو تیپ آنها تعیین گردید.

  یافته ها: همه سویه هابه وانکومایسین و مترونیدازول حساس بوده و کلنی همه آنها در مقابل نور فرابنفش فلوئورسانس زرد مایل به سبز نشان دادند. همه سویه ها از نظر لاتکس آگلوتیناسیون مثبت گردیدند. هفت سویه از نظر وجود توکسین A مثبت بود. از نظر توکسین B همه موارد غیر از یک مورد مثبت شد. در تعیین ریبوتیپ مولکولی کلوستریدیوم دیفیسیل مشخص شد که این سویه ها متعلق به 7 ریبوتیپ12، 14، 17، 18، 29، 70 و 90بوده و ریبوتیپ 17 (61%) از همه بیشتربود.

  نتیجه گیری: در هر منطقه ای ریبوتیپ های خاصی از کلوستریدیوم دیفیسیل از شیوع بیشتری برخوردار بوده و برای مطالعات اپیدمیولوژیک تعیین ریبوتیپ های این کلوستریدیوم ضروری است و بهتر است سویه های شایع این ارگانیسم در مراکز بهداشتی و درمانی ایران نیز شناسایی شده و جهت پیگیری های اپیدمیولوژیک، ریبوتیپ آنها تعیین شود.


حسن عدالتخواه، فریده گلفروشان، حمیده عظیمی، پرویز محمدی، احد رازی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: علی رغم پیشرفت های وسیع در تشخیص و درمان بیماری های پوستی، عفونت های قارچی پوست هنوز هم یکی از دلایل مهم مراجعه به مراکز پوست می باشد. شیوع گونه های درماتوفیتوزیس در مناطق مختلف متفاوت است. شناسایی این عوامل نقش مهمی در درمان و ریشه کنی آن دارد. مطالعه حاضر به منظور تعیین انواع گونه های درماتوفیتی در مراجعین به درمانگاه پوست انجام شده است.

  روش کار: این مطالعه توصیفی - تحلیلی بر روی 518 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان هفت تیر در طی سال های 77-1376 انجام شد. در افراد مورد مطالعه آزمایش مستقیم قارچی ضایعات پوست و ناخن مثبت بود. نمونه های حاصل از ضایعات بیماران در محیط های کشت اختصاصی شامل دکستروز آگار و سابورودکستروز آگار حاوی کلرآمفنیکل و سیکلوهگزاماید کشت داده شدند. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: نتایج کشت در 3/70% موارد مثبت بود. شایع ترین عامل عفونت در ضایعات پوستی و ناخن تریکوفیتون وروکوزوم بود. گرفتاری در گروه سنی زیر 15 سال، جنس مذکر و روستائیان شایع تر بود. کچلی تنه شایع ترین شکل بالینی بیماری بود.

  نتیجه گیری: شیوع انواع گونه های درماتوفیتی در نواحی و کشورهای مختلف متفاوت است. علیرغم آزمایش مستقیم مثبت ممکن است کشت همان ضایعات منفی باشد، بنابراین شناسایی انواع گونه های درماتوفیتی برای اقدامات بعدی ضروری است.


بهنود عباسی، مسعود کیمیاگر، شهریار شهیدی، مینو محمد شیرازی، خسرو صادق نیت، مهدی هدایتی، بهرام رشید خانی،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: همراه با پیشرفت هایی که در زمینه بهداشت عمومی و کنترل بیماریهای عفونی بدست آمده است، جمعیت جهان از جمله ایران به سوی پیر شدن پیش می رود و نگرانی ها در مورد بیماری های شایع در سالمندی درحال افزایش است. در نتیجه این نگرانی ها، وزارت بهداشت ایران همگام با سازمان بهداشت جهانی، "سلامت و سالمندی" را به عنوان شعار بهداشتی سال 1391 اعلام کرده است. اختلالات روانی از جمله فراوانترین اختلالات سالمندان اند. مطالعات پیشین به وجود رابطه ای دوطرفه بین برخی اختلالات روانی و بیخوابی اشاره می کنند. همچنین شواهدی مبنی بر نقش منیزیم در بهبود اختلالات عصبی – روانی و بیخوابی وجود دارد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر مکمل‌ یاری منیزیم بر شاخص های اختلالات روانی در سالمندان مبتلا به بیخوابی بود.

  روش کار: این پژوهش به شیوه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور انجام شده است. ابتدا 46 سالمند مبتلا به بیخوابی به دو گروه مکمل منیزیم و دارونما تقسیم شدند و به مدت 8 هفته تحت مداخله با روزانه mg 500 منیزیم عنصری یا دارونما قرار گرفتند. در ابتدا و انتهای مطالعه پرسشنامه های SCL-90-R و ISI تکمیل و غلظت منیزیم و کورتیزول سرم اندازگیری شد. عوامل مخدوشگر انتروپومتریک، مقادیر دریافت منیزیم، کلسیم، پتاسیم، کافئین رژیم غذایی با پرسشنامه یادآمد 24 ساعته خوراک به مدت سه روز بدست آمد. آنالیزهای غذایی با نرم افزار N4 و آنالیزهای آماری با نرم افزار SPSS19 انجام شد.

  یافته ها: تفاوت معنی داری در متغیر های زمینه ای در ابتدای مطالعه بین دو گروه مورد مطالعه مشاهده نشد. انجام این مداخله به میزان معنی داری باعث بهبود GSI ، PST ، PSDI ، ISI ، امتیاز شکایت جسمانی، افسردگی، اضطراب، روان پریشی و کاهش غلظت کورتیزول سرم در گروه مکمل منیزیم نسبت به دارونما شد. در حالی که نمره مقیاس های وسواس، حساسیت فردی، پرخاشگری، ترس مرضی، تصورات پارانوئید و غلظت منیزیم سرم تفاوت معنی داری را نشان ندادند.

  نتیجه گیری: مکمل یاری منیزیم می تواند با بهبود برخی شاخص های سلامت روانی و تصحیح بیخوابی باعث افزایش سلامت روانی در سالمندان مبتلا به بیخوابی شود.


علی گمار، عبدالکریم حسینی، ناصر میرازی، مجتبی گمار،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هیوسین (اسکوپولامین) که داروی آنتی کولینرژیک و ضددرد محسوب می شود، دارای بعضی عوارض جانبی می‏باشد. اخیراً توجه زیادی به تداخل بین داروهای صناعی و عصاره ‏های گیاهی در ایجاد پاسخ‌های فارماکولوژیک شده که امکان استفاده از حداقل دوز و عوارض جانبی را فراهم می کند. در این پژوهش اثر تجویز عصاره مریم ‏گلی، هیوسین و ترکیب مریم‏ گلی و هیوسین بر کنترل درد در موش‌های صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.

روش کار: در این مطالعه تجربی موش‌ها به‏ صورت تصادفی به هشت گروه شش  تایی شامل گروه کنترل، دریافت کننده هیوسین در دوزهای 0/5، 1 و 5 میلی‌گرم بر کیلوگرم، دریافت کننده عصاره در دوز100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم و همچنین گروه دریافت کننده عصاره 100 و 200 همراه با هیوسین در دوز 1 میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. هیوسین به صورت تزریق داخل صفاقی و یک ساعت قبل از تجویز هیوسین، عصاره به صورت گاواژ به حیوانات خورانده شد. 30 دقیقه پس از تیمار، موش‌ها مورد آزمون تیل- فلیک قرار گرفته و نتایج حاصله ثبت گردیدو p<0.05  معنی دار در نظر گرفته شده شد.

یافته‌ها: تجویز هیوسین با دوزهای 0/5، 1 و 5 میلی‌گرم بر کیلوگرم به صورت معنی‌داری اثرات ضددردی در آزمون پس کشیدن دم نسبت به گروه کنترل ایجاد نمود (p<0/05, p<0/01، p< 0/05، به ترتیب). ترکیب عصاره مریم‏ گلی در دوز 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم و هیوسین (1 میلی‌گرم بر کیلوگرم) بی دردی بیشتری نسبت به گروه های تنها دریافت کننده عصاره و یا هیوسین ایجاد نمود.

نتیجه گیری: مشاهدات این مطالعه نشان داد که گیاه مریم ‏گلی باعث افزایش آستانه درد در موش های صحرایی می شود. از آنجایی‌که هیوسین به عنوان یک داروی ضددرد دارای عوارض جانبی می باشد، همراه کردن عصاره گیاه مریم ‏گلی با هیوسین می تواند با کم کردن میزان هیوسین مصرفی اثرات مطلوب تری را با حداقل عوارض جانبی به جا گذارد.


پریسا قهرمانی، هیمن مرادی سردره، هاشم یعقوبی، ندا فرازی، اسداله اسدی،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اثرات عصاره گیاه و دانه شنبلیله به صورت مستقیم در بهبود دیابت تایید شده است. از آنجایی که یکی از اثرات افزایش قند خون ایجاد استرس اکسیداتیو و کاهش کیفیت و کمیت اسپرم­ها در مردان است، هدف اصلی این تحقیق، بررسی اثرات عصاره آبی دانه شنبلیله بر روند اسپرماتوژنز است.
روش‌کار: در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 20±200 گرم استفاده شد. موش­های صحرایی به طور تصادفی به 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند: گروه 1: کنترل سالم، گروه 2: کنترل دیابتی، گروه 3: دیابتی+ عصاره آبی دانه شنبلیله با دوز 8 گرم به ازای هر کیلوگرم غذا، گروه 4: دیابتی+ عصاره آبی دانه شنبلیله با دوز 2 گرم به ازای هر کیلوگرم غذا. پس از تقسیم بندی گروه­ها، مطالعه بر روی این گروه­ها به مدت 4 هفته ادامه یافت. میزان گلوکز، ظرفیت آنتی­ اکسیدانی تام، مالون دی­آلدئید و شاخص‌های اسپرمی اندازه‌گیری شد. نتایج توسط آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: سطح سرمی گلوکز خون درموش­های صحرایی دیابتی دریافت کننده عصاره آبی دانه شنبلیله کاهش معنی­داری را نسبت به گروه کنترل دیابتی نشان داد. مصرف عصاره آبی دانه شنبلیله سبب کاهش غلظت مالون دی آلدهید (MDA) (0.05< p)؛ وزن بدن (0.05<p)؛ و از طرف دیگر سبب نرمال شدن ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (0.05< p)؛ و تحرک، مورفولوژی و تعداد اسپرم‌‌های زنده (0.05< p) درموش­های صحرایی دیابتی شد.
 نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه می­توان به این نتیجه رسید که شنبلیله با کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و افزایش ظرفیت آنتی­ کسیدانی تام و دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی قوی می­تواند به بهبود شاخص­های اسپرمی در افراد دیابتی بینجامد.
 

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4623