|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای دمیرچی
فرناز سیفی اسگ شهر، ارسلان دمیرچی، منوچهر فرجامی نژاد، پروین بابایی، دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: وضعیت ردوکس درون سلول نمایانگر محیط احیاگر یا اکسایشگر است؛ که به ترتیب میتواند شاخص سلامت سلول یا بیماری آن باشد. تمرینهای ورزشی مختلف میتوانند با تغییر نسبت تیول به دیسولفید زوجهای ردوکس مثل گلوتاتیون باعث جابهجایی تعادل ردوکس گردند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر یک جلسه فعالیت هوازی شدید بر وضعیت گلوتاتیون ردوکس گلبول های قرمز خون در ورزشکاران حرفهای، ورزشکاران تفریحی و غیرورزشکاران انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که درآن ده نفر از آزمودنیهای مرد ورزشکار حرفهای، ورزشکار تفریحی و غیرورزشکار داوطلب با میانگین سنی 72/1 ± 10/21؛ 88/1 ± 70/21 و 44/1 ± 10/20 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند.از آزمودنیها قبل، بلافاصله، ده و سی دقیقه پس از فعالیت با شدت 75% حداکثر اکسیژن مصرفی نمونه خونی اخذ شد و مقادیر گلوتاتیون احیاشده، گلوتاتیون اکسیدشده و نسبت گلوتاتیون احیا شده به گلوتاتیون اکسید شده در گلبولهای قرمز و سطح سرمی کورتیزول و کراتین کینازاندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که نسبت گلوتاتیون احیاشده به اکسیدشده گلبولهای قرمز خون در ورزشکاران حرفهای، ورزشکاران تفریحی و غیر ورزشکاران به ترتیب عدم تغییر، افزایش و کاهش داشت. پایینترین و بالاترین نسبت گلوتاتیون ردوکس به ترتیب مربوط به گروه ورزشکاران حرفهای و تفریحی بود. مقادیر سرمی کورتیزول و آنزیم کراتین کیناز در هر سه گروه متعاقب فعالیت افزایش یافت.
نتیجهگیری : بر اساس یافتههای مطالعه انجام شده، تعادل ردوکس به دنبال فعالیت هوازی شدید در ورزشکاران حرفهای تغییری نمیکند؛ اما در ورزشکاران تفریحی به سمت محیطی با احیاگری بیشتر و در غیرورزشکاران به سمت محیط اکسیدکنندهتر جا به جا میشود.
آمنه پوررحیم قورقچی، پروین بابائی، ارسلان دمیرچی، بهرام سلطانی، سمانه قربانی، دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده
� زمینه و هدف: چا قی و افزایش چربی احشایی پس از یائسگی، با تغییرات نامطلوب پروفایل لیپید، سندروم متابولیک و بیماری&rlmهای قلبی- عروقی همراه است. هدف این تحقیق تعیین اثر تعاملی هشت هفته تمرین هوازی- مقاومتی به همراه استروژن درمانی جایگزینی بر میزان چربی احشایی و عوامل خطر قلبی- عروقی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود.
� روش کار: ابتدا تعداد50 رت ماده ویستار تحت جراحی اوارکتومی قرار گرفتند و سپس به گروه های 10 تایی شامل اوارکتومی ( OVX )، اوارکتومی+ تمرین ( Ovx+Exe )، اوارکتومی+ تمرین+ استروژن ( Ovx+Exe+Est )، اوارکتومی+ استروژن درمانی ( Ovx+Est ) و اوارکتومی+ شاهد تزریق ( Ovx+Oil ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین 3 روز در هفته، روزانه 60 دقیقه با سرعت 20 متر بر دقیقه، شیب 10 درجه و وزنه ای معادل 3% وزن بدن جونده که به دم حیوان متصل بود، به مدت هشت هفته بر روی نوارگردان اجرا شد. استروژن طی هشت هفته شامل30 میکروگرم 17- بتا استرادیول والرات محلول در 2/0 میلی&rlmلیتر روغن کنجد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به روش زیرجلدی تزریق شد. گروه تمرین+ استروژن دو مداخله تمرین و استروژن درمانی را با روند مشابهی دریافت کردند. برای مقایسه میانگین متغیرها در گروه های مختلف، ANOVA یک طرفه و برای تعیین تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معنی داری آماری 05/0�>p تعیین شد.
� یافته ها: هشت هفته تمرین و تمرین+ استروژن، بدون تغییر معنی دار وزن بدن، وزن چربی احشایی را کاهش داد� p<0/05 ). BM�) در گروه های تمرین و تمرین+ استروژن در مقایسه با گروه شاهد اوارکتومی و در گروه استروژن درمانی در مقایسه با گروه شاهد تزریق به طور معنی داری کاهش یافت (p <0/05 ). تغییرات پروفایل لیپید در هیچیک از گروه ها معنی دار نبود.
� نتیجه گیری: تمرین جهت کاهش چربی احشایی و BMI مناسب می باشد.
پروین بابایی، ارسلان دمیرچی، آمنه پوررحیم قورقچی، دوره 16، شماره 2 - ( تابستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش استروژن پس از یائسگی با افزایش چربی احشایی و مقاومت انسولینی همراه است. افزایش چاقی شکمی و مقاومت انسولینی نیز سطح سرمی امنتین-1 را کاهش میدهد. هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر استروژن بر چربی احشایی، اُمنتین-1 و مقاومت انسولینی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود.
روش کار: 30 سرموش صحرایی ماده سیزده هفته ای (میانگین وزن 5±180 گرم) به روش تصادفی و بر اساس همگن سازی وزن بدن در گروه های اوارکتومی (20=n) و جراحی شم (10=n) قرار گرفتند. گروه اوارکتومی شامل دو زیرگروه اوارکتومی + استروژن درمانی (10=n) و اوارکتومی + شاهد تزریق (کنترل؛10=n) بود. استروژن درمانی شامل روزانه 30 میکروگرم 17-بتا استرادیول والرات محلول در 0.2میلی لیتر روغن کنجد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، 3 روز در هفته به مدت هشت هفته، به روش زیرجلدی تزریق شد. گروه شاهد همان حجم روغن کنجد را به روش تزریق زیرجلدی دریافت کرد. چربی احشایی به روش جراحی باز استخراج و توزین شد. امنتین-1 با روش الایزا و مقاومت انسولینی با HOMA-IR اندازه گیری شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد.
یافته ها: وزن چربی احشایی گروه استروژن درمانی در مقایسه با شاهد تزریق 12.84 درصد کاهش یافت؛ ولیکن این کاهش معنی دار نبود. این درحالی است که وزن بدن گروه استروژن درمانی در مقایسه با شاهد تزریق 7.87 درصد کاهش معنی دار داشت؛ درحالیکه در گروه شاهد تزریق در مقایسه با شم 12.5 درصد افزایش معنی دار داشت. امنتین-1 گروه استروژن درمانی در مقایسه با شاهد تزریق 41 درصد افزایش معنی دار داشت؛ در حالی که در گروه شاهد تزریق در مقایسه با شم 13.9 درصد کاهش معنی دار داشت. گلوکز، انسولین و مقاومت انسولینی در گروه استروژن درمانی در مقایسه با شاهد تزریق، به ترتیب 51.16، 24.23 و 61.52 درصد کاهش معنی دار داشت (0.0001=p).
نتیجه گیری: هشت هفته تزریق استروژن احتمالاً از طریق افزایش امنتین-1 سرمی، موجب کاهش وزن و بهبود مقاومت انسولینی در موش صحرایی اوارکتومی شده می شود.
روح الله طاهری گندمانی، بهمن میرزایی، ارسلان دمیرچی، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال در عملکرد قلبی عروقی ناشی از افزایش سن اغلب با اختلال در بیوژنز و عملکرد میتوکندری همراه است. تمرین ورزشی میتواند عملکرد میتوکندری و محتوای عضلات را بهبود بخشیده تا انرژی مورد نیاز سلولها را فراهم سازد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرین مقاومتی با شدت متوسط (MRT) و بالا (HRT) بر بیان PGC-1α، TFAM و AMPK کاردیومیوسیتها در موشهای صحرایی سالمند بود.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 30 موش صحرایی نر سالمند (23 ماهه) به طور تصادفی به سه گروه: کنترل (C)، MRT و HRT تقسیم شدند. گروههای تمرینی هشت هفته (5 روز در هفته) تمرین مقاومتی را اجرا کردند. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان 110 سانتیمتری به همراه وزنههای بسته شده به دم موش بود. در گروه MRT، پروتکل تمرین با 60 درصد حداکثر بار (MVCC) و با 20-14 بار صعود از نردبان؛ و در گروه HRT با 80 درصدMVCC، 10-9 بار بالارفتن از نردبان انجام شد. دادهها با استفاده از ANOVA در سطح معنیداری 0/05< pآزمون شد.
یافته ها: بیان PGC-1α، TFAM و AMPK در گروههای MRT و HRT نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (0/0001 = p ). بین دو گروه MRT و HRT بر بیان PGC-1α، TFAM و AMPK تفاوت معنیداری مشاهده نشد (574 /0= p).
نتیجهگیری: هشت هفته MRT و HRT با افزایش بیان AMPK، PGC-1α و TFAM کاردیومیوسیتهای موشهای صحرایی سالمند منجر به بهبود بیوژنز میتوکندری میشود. به نظر هر دو نوع تمرین یک شیوه مداخله کارآمد برای بهبود عملکرد میتوکندری باشد.
|
|
|
|
|
|